⸎⃟ᬼ⃟𓋍꯭‌❥꯭꯭𓁜مشاعره شعر ناب 𓁝꯭‌❥꯭𓋍⃟ᬼ⃟⸎
598 subscribers
1.65K photos
529 videos
8 files
1.24K links
Download Telegram
چه معادله ے عجيبے هستے تو

"بے تو"ناآرامم و"با تو" بے قرار...


#عارف_اخوان

و اولین واژه در صبح هایم نام توست،
سَرِ عاشقی سلامت...
باز هم "سلام ات" میکنم..

#عارف_اخوان


#واو
.

در حصار شب؛
که ماه و ستاره همخواب می شوند
نزدیک تر بیا
تا بنوازم موسیقی بی کلام تنت را
پو لبان سرخ تو با ساز بوسه هایش
سیراب کند آرشه ی تشنه ی لبانم را...


#عارف_اخوان
#دال
.

من چشمانِ تو را که آرام آرمیده می بوسم ،
پنجره را می بندم تا ستارگان در حسرتِ تو
در جایِ خویش باقی بمانند،
این مسلخ همیشه یِ آسمان و من
در امتداد هر شب با چشمکِ هر ستاره ادامه دارد...
دوایِ همه درد هایم تو آرام بخواب


#عارف_اخوان
#میم

.
و اولین واژه در صبح هایم نام توست

سَرِ عاشقی سلامت، باز هم سلامت میکنم

#عارف_اخوان

چند سطری از عشق بِسُرایم ..
تـــــــــــــــو
و دیگر هیچ ..
از این عاشقانه تری نیست ...


#عارف_اخوان

چند سطری از عشق بِسُرایم ..
تـــــــــــــــو
و دیگر هیچ ..
از این عاشقانه تری نیست ...


#عارف_اخوان

و عشق معنایِ نام تـــــــــو ست،
که به هزاران واژه ،
ترجمان شده ... .

#عارف_اخوان

#واو
که حلقه یِ آغوشت
سلسله یِ محکمی ست
از جنسِ آفتاب،
من روشنیِ تو را باور دارم ...


#عارف_اخوان
و
#توووووووووو
را دوسٺـــــــْ دارم ناباورانہ...



#عارف_اخوان

#واو
لبخندت را
بر آسمانِ تیره نقاشی کرده ام .
سرودی از  نوشخندِ ماهتاب ،
ترانه ای از  تابش ،
سور شور سرور ،
فروغ روشنی پیروزی .
بگو  : سیاهی با تمامِ ظلمتش
شب با همه‌ی ظلماتش
به ستیز با سپیده برخیزند ،
فتح از آنِ خورشید است ،
که نور از تو وام می گیرد . . .




#عارف_اخوان

چه آشکارا تمنای نوازش تو را دارم

و قلبم چه بی پرده نیاز تپیدن نام تو را دارد...


#عارف_اخوان


آن انگورِ سرخ ،
آویخته از شاخه ی تاکِ سیاهِ باغِ عدن ،
به انتظار چیده شدن ،
از دستانِ تـــــــــــــوست منم ،
تا شراب شوم،
به هرمِ گرمایِ جامِ دستانت ،
و بهشتی مست شود.... از این مِی،
و جهنمی محضرِ حق.... از این نوش ،
               مرا بچین ..... .

#عارف_اخوان

#الف
چند سطری
از عشق بِسُرایم ..
تـــــــــــــــو
و دیگر هیچ ..
از این عاشقانه تری نیست ...

#عارف_اخوان

چه دوستت دارم ها
از آنسویِ نجابت
فراسویِ همه پاکی ها
از پسِ شرمی سرخ
ناگفته بر لبانمان خشکید
و با چَشمانمان گفتیم
ما عاشقانِ خاموشیم

#عارف_اخوان

.
من چشمانِ تو را که آرام آرمیده می بوسم
پنجره را می بندم
تا ستارگان در حسرتِ تو
در جایِ خویش باقی بمانند،
این مسلخ همیشه یِ آسمان و من
در امتداد هر شب با
چشمکِ هر ستاره ادامه دارد...
"دوایِ همه درد هایم تو آرام بخواب"...


#عارف_اخوان