شب، سکوت می کند
تا فریاد دلتنگی هایم را بشنود
نیستی و شب
چه کوتاه ست
برای تمام ناگفته هایم
#بهنام_محبی_فر
#ش
تا فریاد دلتنگی هایم را بشنود
نیستی و شب
چه کوتاه ست
برای تمام ناگفته هایم
#بهنام_محبی_فر
#ش
و صبح
در ادبیات من یعنی
هر وقتی از شبانه روز
که #تُ
در چشمانم خیره شوی
و من
دوباره متولد شوم
#بهنام_محبی_فر
#واو
در ادبیات من یعنی
هر وقتی از شبانه روز
که #تُ
در چشمانم خیره شوی
و من
دوباره متولد شوم
#بهنام_محبی_فر
#واو
شب، سکوت می کند
تا فریاد دلتنگی هایم را بشنود
نیستی و شب
چه کوتاه ست
برای تمام ناگفته هایم
#بهنام_محبی_فر
#ش
تا فریاد دلتنگی هایم را بشنود
نیستی و شب
چه کوتاه ست
برای تمام ناگفته هایم
#بهنام_محبی_فر
#ش
صبح یعنی
طلوع دوباره ی تـو در جان من !
امروز هم سرشار از دوست داشتن توام
مثل دیروز
مثل فردا...
#بهنام_محبی_فر
#ص
طلوع دوباره ی تـو در جان من !
امروز هم سرشار از دوست داشتن توام
مثل دیروز
مثل فردا...
#بهنام_محبی_فر
#ص
جمعه ....
شعر بلندی ست
از نبودن های تــــو
و دلتنگی های من
که از صبح
تا غروب
سروده می شود ....
#بهنام_محبی_فر
#ج
شعر بلندی ست
از نبودن های تــــو
و دلتنگی های من
که از صبح
تا غروب
سروده می شود ....
#بهنام_محبی_فر
#ج
صبح
باور عشق است
در لبخندِ آسمانی تو
وقتی
چشمهایت را باز میکنی
و عطرِ نگاهت را
بر خورشید میپاشی
تا غزل غزل
روشنی بسراید...
#بهنام_محبی_فر
#ص
باور عشق است
در لبخندِ آسمانی تو
وقتی
چشمهایت را باز میکنی
و عطرِ نگاهت را
بر خورشید میپاشی
تا غزل غزل
روشنی بسراید...
#بهنام_محبی_فر
#ص
Forwarded from تک بیت مینا گر عشق
شب
گم شده بود
لاے به لاے موهات
اما
دست هایت
پر بود از ستاره
باید مے دانستم
راه عشق
از چشمانت مے گذرد ...
#بهنام_محبی_فر
#ش
گم شده بود
لاے به لاے موهات
اما
دست هایت
پر بود از ستاره
باید مے دانستم
راه عشق
از چشمانت مے گذرد ...
#بهنام_محبی_فر
#ش