تمام قصه‌های عاشقانه
از صبح چشمانت شروع میشود
به تو نگاه میکنم،
طلوع میکنی در من...

#فاطمه زارع

#ت

صبح‌ها

برای آغاز هر کاری مناسب است

آغاز کن دوست داشتنم را ...

#فاطمه زارع


#ص

آن یار طلب کن که تو را باشد و بس

معشوقه ى صد هزار کَس را چه کنى؟!

#فاطمه زارع

#الف

چه کرده‌ای که منِ تیز چنگِ چشم دریده

میان این‌همه آهو
دل شکار ندارم ...!


#فاطمه زارع


#چ

یک روز بیا و تا ابد بمان!
کسی چه می داند؟
شاید "ابد" همان چند دقیقه ای باشد،
که در آغوش تو می گذرد...



#فاطمه زارع

#ی

من هنوزم در انتظار شبی هستم که

از شدت خوشحالی خوابم نبرد ..!

۰
#فاطمه زارع


#م

امشب بیا به خوابم،مگذار تنها بمانم
ماه شب من هستی،در ظلمت نهانم
ای عشق مرهمم باش،تازخم به دل نباشد
روشن شود ز نورت،تمام آسمانم


#فاطمه زارع

#الف

صبح یعنی وسط قصه ی تردید شما

کسی از در برسد نور تعارف بکند


#فاطمه زارع

#ص

غم که از حد بگذرد
دل حس پیری می کند

سن هر کس را
غمش اندازه گیری می کند

#فاطمه_زارع


#غ

ژولیده نشستم به سر کوی تو شاید




باد از تو پیامی به دل من برساند


#فاطمه زارع


#ژ