‌

نترس!
با من دوباره تڪرار ڪُن
داشتنت را
قدم‌هایت را
آغوشت را
اصلاً تمام رویاهایت را
مثل گناهی شیرین
با من، تا مرزِ جنون دوباره
عاشقانه تڪرار ڪُن


#امید_آذر

‌#ن

بعداز رفتنت ؛
در مـن
#شبی جا ڪَذاشتی
ڪہ هرڪَز آسمانش طلوع نمی‌ڪند ...!



#امید_آذر

#ب

و ٺو در میان
ٺمام دوسٺٺ دارمهای دلم
     چیزی فراٺر از ؏شـق بودی
ڪه حالا در دلم جانانه جانان گشٺه ای....



#امید_آذر


#و

آیه های هیچ کتابی
دلم را
نلرزاند...

جز یک نگاه
عاشقانه ی تــــو...

#امید_آذر


#الف

‌فڪـر و ذڪـرت
مثل تپش هاے قلبم
قشنگ ترین مشغلہ ے
هر شبانہ ، روز من است...!

#امید_آذر

#ف

زور کـه نیست،

بی «تـو» بـودن را بلـد نیستم...


#امید_آذر

#ز

می آیی بیا
نمی آیی نیا


اینجا چیزی که در من
پراز فراوانی ست
هم یاد توست
و هم خیال توست...!

#امید_آذر

#م

پنهان جهانم
شده ای
اے خاص تر از خاص ...!


#امید_آذر..
#پ

بوسه هاے تو آیه هاے عشق را
در دلم به اعجاز مے ڪشید
حک ڪن لبهایت را روے لبهایم
بگذار عشق
هواے شراب بگیرد
بگذار انگورهاے بے قرارے ام با لبهایت
هواے مستے ڪنند
آهاے الهه ے عشق بگذار در میان
لبهایت خانه ڪنم
و در هواے مستے قبله را در ڪنج لبهایت
گم ڪنم.....

#امید_آذر

#ب