.
به وقت طلوع خورشید
آفتاب مهرت را
بر بید لرزان وجودم بتابان
تا شقایق های عشقت
زیر ساقه ی نحیف آن شکفته شوند
و پیچک رویای آمدنت
بالا برود از دیوار بلند
تنهایی و دلتنگی ام
جان بگیرم از بودنت
و همچون بید مجنون سایه ساری
باشم برای عشق ابدی تو ؛
عزیز لحظه هایم
چشم تو، چشمه سار شوق
لذت بودن تو بسان بارش باران است
بر کویری خشک
عطر تنت عطر خوش ریحان
عطر روح انگیزِ اشتیاق
که با بوییدن آن
عشق در قلبم موج می زند...!!
#باران_مقدم
#ب
.
به وقت طلوع خورشید
آفتاب مهرت را
بر بید لرزان وجودم بتابان
تا شقایق های عشقت
زیر ساقه ی نحیف آن شکفته شوند
و پیچک رویای آمدنت
بالا برود از دیوار بلند
تنهایی و دلتنگی ام
جان بگیرم از بودنت
و همچون بید مجنون سایه ساری
باشم برای عشق ابدی تو ؛
عزیز لحظه هایم
چشم تو، چشمه سار شوق
لذت بودن تو بسان بارش باران است
بر کویری خشک
عطر تنت عطر خوش ریحان
عطر روح انگیزِ اشتیاق
که با بوییدن آن
عشق در قلبم موج می زند...!!
#باران_مقدم
#ب
.
" عزیز لحظه هایم"
با قلم احساس برایت می نویسم
از دلِ تنگی که بهانه ی نبودنت را می گیرد
از هجوم تنهایی که
اسیر واژه هایم کرده است
از بغضی نفسگیر که
خفه می کند تمام فریاد خواستنم را
در سکوتی کُشنده
از قلبی که رنجور ،
بیمار
و خسته است ؛
راستی عزیزِ جانم
اگر این قلم مونس بی کسی ام نبود
من چگونه این فاصله ها را
این دوری را
این نبودن هایت را
واژه واژه شعر می کردم
و در مسیر آمدنت
به دست قاصدک های عشق
می سپردم تا تو را
بیاوردند بر آرامگه خیالم
جایی پشت پرچین دلتنگی و تنهایی
آنجا که
آمدنت را به انتظار نشسته ام
#باران_مقدم
#عین
" عزیز لحظه هایم"
با قلم احساس برایت می نویسم
از دلِ تنگی که بهانه ی نبودنت را می گیرد
از هجوم تنهایی که
اسیر واژه هایم کرده است
از بغضی نفسگیر که
خفه می کند تمام فریاد خواستنم را
در سکوتی کُشنده
از قلبی که رنجور ،
بیمار
و خسته است ؛
راستی عزیزِ جانم
اگر این قلم مونس بی کسی ام نبود
من چگونه این فاصله ها را
این دوری را
این نبودن هایت را
واژه واژه شعر می کردم
و در مسیر آمدنت
به دست قاصدک های عشق
می سپردم تا تو را
بیاوردند بر آرامگه خیالم
جایی پشت پرچین دلتنگی و تنهایی
آنجا که
آمدنت را به انتظار نشسته ام
#باران_مقدم
#عین
در تمام شعرهایم آوردمت
و با واژه واژه ها بوسیدمت
چه غریبانه دوستت دارم
وقتی که نمی توانم تو را فریاد بزنم
و سکوت می شود همراز تمام دلتنگی ام
تو را در تمام ابیاتم می آورم
بر دفتری می نویسم از جنس دل
تا هر جا که می روم
یادت
خیالت
رویایت
همدم و همراه همیشگی ام باشد....
#باران_مقدم
#دال
و با واژه واژه ها بوسیدمت
چه غریبانه دوستت دارم
وقتی که نمی توانم تو را فریاد بزنم
و سکوت می شود همراز تمام دلتنگی ام
تو را در تمام ابیاتم می آورم
بر دفتری می نویسم از جنس دل
تا هر جا که می روم
یادت
خیالت
رویایت
همدم و همراه همیشگی ام باشد....
#باران_مقدم
#دال
.
عالیجناب عاشقانه هایم
نوازش دستان پر مهرت را می خواهم
دلم می خواهد
میان گره بازوانت گم شوم
و آنگاه که سرخوش از عشق
نگاهم می کنی
تمام باورم را در چشمان تو جا بگذارم
عاشقانه مصلوب
عشقی آتشین شوم
داغی لبانت بر لبانم
ردی از کبودیِ ارغوانی های عشق بگذارد
و نوشیدن جرعه جرعه بوسه
آنچنان مستم کند
که از رسوایی و شیدایی
شهره آفاق شوم
#باران_مقدم
#ع
عالیجناب عاشقانه هایم
نوازش دستان پر مهرت را می خواهم
دلم می خواهد
میان گره بازوانت گم شوم
و آنگاه که سرخوش از عشق
نگاهم می کنی
تمام باورم را در چشمان تو جا بگذارم
عاشقانه مصلوب
عشقی آتشین شوم
داغی لبانت بر لبانم
ردی از کبودیِ ارغوانی های عشق بگذارد
و نوشیدن جرعه جرعه بوسه
آنچنان مستم کند
که از رسوایی و شیدایی
شهره آفاق شوم
#باران_مقدم
#ع
راز چشمانت چیست؟
که وقتی با آن لبخند زیبای نگاهت
به من می نگری دلم از شوق لبریز می شود
شوری می گیرد جانم
و تمام عاشقانه های دنیا را
ارزانی چشمانت می کنم
#باران_مقدم
#ر
که وقتی با آن لبخند زیبای نگاهت
به من می نگری دلم از شوق لبریز می شود
شوری می گیرد جانم
و تمام عاشقانه های دنیا را
ارزانی چشمانت می کنم
#باران_مقدم
#ر
معجزهے ِ عشقتــ را !
بہ پاے ِ واژه هاے ِ
بےقــــــرارم بریز
تا معناے ِ
تمام عاشقانہ هایم
جلا دهند
سڪوتــ ِ لبریز از عشقم را.......
#باران_مقدم
#م
معجزهے ِ عشقتــ را !
بہ پاے ِ واژه هاے ِ
بےقــــــرارم بریز
تا معناے ِ
تمام عاشقانہ هایم
جلا دهند
سڪوتــ ِ لبریز از عشقم را.......
#باران_مقدم
#م
پرم از تو
مثل لذت یک جاده از نوازشهای نور خورشید
مثل هیاهوی عبور قایق ها از عرض رودخانه
پرم از شور
لبریزم از شوق
انگاه که صدای باد می پیچد
بر گیسوان رهای درختان
و می پراکند عطر خوش بودنت را ...
#باران_مقدم
#پ
مثل لذت یک جاده از نوازشهای نور خورشید
مثل هیاهوی عبور قایق ها از عرض رودخانه
پرم از شور
لبریزم از شوق
انگاه که صدای باد می پیچد
بر گیسوان رهای درختان
و می پراکند عطر خوش بودنت را ...
#باران_مقدم
#پ
معجزهے ِ عشقتــ را !
بہ پاے ِ واژه هاے ِ
بےقــــــرارم بریز
تا معناے ِ
تمام عاشقانہ هایم
جلا دهند
سڪوتــ ِ لبریز از عشقم را.......
#باران_مقدم
#م
معجزهے ِ عشقتــ را !
بہ پاے ِ واژه هاے ِ
بےقــــــرارم بریز
تا معناے ِ
تمام عاشقانہ هایم
جلا دهند
سڪوتــ ِ لبریز از عشقم را.......
#باران_مقدم
#م
دیدن طلوع چشمانت ,
تابیدن خورشید خیالت ,
برای من که ظلمت دنیا ست
در قلبم
شروع دوباره زندگی است.
#باران_مقدم
#د
تابیدن خورشید خیالت ,
برای من که ظلمت دنیا ست
در قلبم
شروع دوباره زندگی است.
#باران_مقدم
#د