زیࢪچتــࢪمھـࢪبانۍ
1.57K subscribers
13.3K photos
1.47K videos
82 files
990 links
زندڪَی....
ڪاروانی‌ست زودڪَذر....
آهنڪَی نیمه تمام...
تابلویی زیباو فریبنده....
می‌سوزد و می‌سوزاند....
وهیچ چیزدرآن رنڪَ حقیقت نمی‌ڪَیرد
جز #مهـــربانی‌ها.....💞
Download Telegram
°
آرام‌ وُ روان‌ وُ
نرم‌ وُ سنجیده رود
ما ناله ڪنان‌ و یار نشنیده رود

یڪ عمرڪَذشت
و عاقبت فهمیدیم
از دل نرود هرآنڪه از دیده رود


#استادشهریار
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
امشب از باده
خرابم ڪُن و بڪَذار بمیرم
غرق دریاے
شرابم ڪن و بڪَذار بمیرم

زندڪَی تلخ‌تر
از زهــر بوَد ڪَر تــو نباشی
بعد ازین مُرده
حسابم ڪن و بڪَذار بمیرم


#استادشهریار
‌   ‌ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
چه شد ڪه بار دڪَر
یاد آشنــا ڪردے
چه شد ڪه شیوه‌‌ے
بیڪَانڪَی رها ڪردے

به قهر رفتن و جوروجفا
شعــار تــو بود
چه شد ڪه برسر مهر
آمدے وفا ڪردے


#استادشهریار
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌باز ڪن نغمه‌ےِ
    جانسوزے از آن ساز امشب
          تا ڪنی عقده‌ے اشڪ
              از دل من باز امشب

ساز در دست تو
    سـوزِ دل مــن می‌ڪَوید
      من هم از دست تو دارم
         ڪَله چون ساز امشب

#استادشهریار
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
ترڪِ ما ڪردے ولی با
هَرڪه هَستی یار باش

مثلِ من هرڪَز نڪن
با او ڪمی دلدار باش


#استادشهریار
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
شبی با دل
به هجران تو اے سلطان ملڪ دل
میان ڪَـریه می‌ڪَفتم
ڪه ڪو اے ملڪ، سلطانت

چه شب‌هایی
ڪه چون سایه خزیدم پاے قصر تو
به امیــدے ڪه مهتـاب ِ
رخت بیـنم در ایــوانت

#استادشهریار
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
زمستان پوستین افزود
بر تن ڪدخدایان را
ولیڪن پوست خواهد
ڪند ما یڪ لا قبایان را

ره مـاتم سـراے ما
ندانم از ڪه می‌پرسد
زمستانی ڪه نشناسد
درِ دولت ســرایان را


#استادشهریار
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
سلام اے یـار دور از مــا نشسته
سلام اے بدتر از ما دل شڪسته

سلام اے آشنــا همچـون غــریبان
سلام اے عشق من اے بهترازجان

سلام سـالار ڪَل‌هـاے بهـارے
سلام اے برتر از صوت قنارے

سلام خورشیدمن در روز سردم
سلام اے مـرهـم و داروے دردم

سلام اے با وفـا اے با مــروت
سلام اے ساز و ڪَیتار محبت

سلام ڪردم نڪَی دریادما نیست
سلام ڪردم نڪَی اهل وفا نیست

سلام ڪردم نڪَی تـــو بی وفــایی
سلام‌ڪردم‌بڪَم‌خوب‌نیست‌جدایی

#استادشهریار
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
بازڪن‌ نغمهٔ‌ جانسوزے ازآن‌ ساز امشب
تاڪنی‌ عقدهٔ‌ اشڪ از دل من باز امشب

ساز در دست تو سوزدل من می‌ڪَوید
من‌هم‌ازدست‌تودارم‌گله‌چون‌ساز امشب


#استادشهریار
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پروانه را شڪایتی
از جور شمع نیست
عمرےست در هواے تـو
می‌سوزم و خوشم...

#استادشهریار
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
شبی را با من اے
ماه سحرخیزان سحر ڪردے
سحر چون‌ آفتاب‌
از آشیان من سفر ڪردے

هنوزم از شبستان وفا
بوے عبیر آید
ڪه چون شمع عبیرآڪَین شبی
با من سحر ڪردے


#استادشهریار
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
عـاشقی درد است و درمـان نيز هم
مشکل‌ست اين عشق‌و آسان نيز هم

جــان فــدا بایـد به اين دلـدادڪَی
دل ڪه دادے، می‌رود جان نيز هم


#استادشهریار
‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
شیعیان دیڪَر هواے نینوا دارد #حسین
روے دل با ڪاروان ڪربلا دارد #حسین

ازحریم‌ڪعبۀ‌جدّش‌به‌اشڪی‌شست‌دست
مروه پشت سر نهاد امّا صفا دارد حسین

می‌برد در ڪربلا هفتاد و دو ذبح عظیم
بیش ازاینهاحرمت ڪوےمنا دارد حسین

بسڪه محملها رودمنزل‌به‌منزل با شتاب
ڪس نمیداند عروسی یاعزا دارد حسین

سروران، پروانڪَان شمع رخسارش ولی
چون‌سحرروشن‌که‌سرازتن‌جداداردحسین

سر به قاچ زین نهاده راه پیماے عراق
مینمایدخودڪه‌عهدےباخداداردحسین

او وفاے عهد را با سر ڪند سودا ولی
خون‌به‌دل ازڪوفیان‌بیوفادارد حسین

دشمنانش بی امان و دوستانش بیوفا
باکدامین‌سرکند،مشڪل‌دوتاداردحسین

آب خود بادشمنان تشنه قسمت میڪند
عزّت‌و آزادڪَی بین تاڪجا دارد حسین

دشمنش هم آب می‌بندد بروے اهلبیت
داورےبین باچه‌قومی‌بی‌حیاداردحسین

شمرگویدگوش‌ڪردم‌تاچه‌خواهدازخدا
جاےنفرین‌هم‌به‌لب‌دیدم‌دعاداردحسین

اشڬ‌خونین‌گوبیابنشین‌به‌چشم‌شهریار
کاندرین‌گوشه‌عزائی‌بی‌ریادارد حسین

#استادشهریار
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
یڪ نڪَاه توام
از نقد ِ دو عالم بس بود
یڪ نظر دیدم
و تاوان ِدو عالم دادم...


#استادشهریار
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
بازڪن‌ نغمهٔ‌ جانسوزے
از آن‌ ساز امشب، تا
ڪنی‌ عقدهٔ‌ اشڪ
از دل من باز امشب

ساز در دست تو
سوز دل من می‌ڪَوید
من‌ هم‌ از دست‌ تو دارم‌
ڪَله‌ چون‌ ساز امشب


#استادشهریار
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
دردیارےڪه‌دراونیست‌ڪسۍیارڪسی
ڪاش‌یارب‌ڪه‌نیفتد‌به‌ڪسۍڪارڪسی

هر ڪس آزار من زار پسندید ولی
نپسـندیـد دل زار مــن آزار ڪسی

آخـرش محنت جــانڪاه به چـاه اندازد
هرڪه‌چون‌ماه‌برافروخت‌شب‌تار ڪسی

شهــریارا سـر مــن زیر پی ڪاخ ستم
بِه ڪه برسر فتدم سایهٔ دیوار ڪسی


#استادشهریار
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
باز اﻣﺸﺐ اے ﺳﺘﺎره‌‌ے ﺗﺎﺑﺎن ﻧﯿﺎﻣﺪے
ﺑﺎز اے ﺳﭙﯿﺪه‌‌ے ﺷﺐ‌ﻫﺠﺮان ﻧﯿﺎﻣﺪے

ﺷﻤﻌﻢ‌ﺷڪﻔﺘﻪ‌ﺑﻮدڪه ﺧﻨﺪد ﺑروےﺗﻮ
اﻓﺴﻮس اےﺷڪﻮﻓﻪ‌ٔ ﺧﻨﺪان ﻧﯿﺎﻣﺪے

زﻧﺪاﻧﯽ ﺗــﻮ ﺑﻮدم و ﻣﻬﺘﺎب ﻣــﻦ ﭼﺮا
ﺑﺎز اﻣﺸﺐ از درﯾﭽﻪ‌‌ے زﻧﺪان ﻧﯿﺎﻣﺪے

ﺑﺎﻣﺎ ﺳﺮچه‌داﺷﺘﯽ‌اےﺗﯿﺮه‌ﺷﺐ‌ڪﻪ‌ﺑﺎز
ﭼﻮن‌ﺳﺮﮔﺬﺷﺖ‌ﻋﺸﻖ‌ﺑﻪ‌ﭘﺎﯾﺎن ﻧﯿﺎﻣﺪے

ﺷﻌﺮﻣﻦ‌از زﺑﺎن ﺗﻮﺧﻮش‌ﺻﯿﺪدل ڪﻨﺪ
اﻓﺴﻮس اے ﻏﺰال ﻏﺰل‌ﺧﻮان ﻧﯿﺎﻣﺪے

ﮔﻔﺘﻢ ﺑﻪ ﺧﻮان ﻋﺸﻖ ﺷﺪم ﻣﯿﺰﺑﺎن ﻣﺎه
ﻧﺎﻣﻬﺮﺑﺎن ﻣﻦ ﺗــﻮ ڪﻪ ﻣﻬﻤﺎن ﻧﯿﺎﻣﺪے

#استادشهریار
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
سلام اے یار دور از مـا نشسته
سلام اے بدتر از ما دلشڪسته

سلام اے آشـنا همچـون غـریبــان
سلام اے عشقِ‌من اے بهتراز جان

سلام ســالار ڪَل‌هاے بـهارے
سلام اے برتر از صوت قنارے

سلام خورشید من در روز سردم
سلام اے مــرهـم و داروے دردم

سلام اے با وفــا اے با مـروت
سلام اے ساز و ڪَیتار محبت

سلام ڪردم نڪَی در یاد ما نیست
سلام ڪردم نڪی اهل وفـا نیست

سلام ڪردم نڪَی تــو بی وفـایی
سلام ڪردم بڪَم خوب‌نیست جدایی

#استادشهریار
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
دلبرے دارم دلم با او خدایی می‌ڪند
شورچشمانش‌قرارم‌را هوایی می‌ڪند

وزن اشعارم همه در محور هر قافیه
شهریارےڪَشته‌ونغمه‌سرایی می‌ڪند

تاپل‌خواجوڪشیده‌سرمه‌درچشمان‌من شاعرےرادرفراقش‌چون‌سنایی می‌ڪند

دفتر شعرم شده یڪ مثنوے ناتمام
درهواےوصف اوبیتی‌ڪَدایی می‌ڪند

نقش‌اورا می‌ڪنم‌حڪی‌میان‌طاق‌دل
چون‌زلیخایی‌به‌پایش‌دلربایی می‌ڪند

#استادشهریار
‌‌ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
عاشقی دل می‌دهد؛
        معشوقہ‌اے دل می‌برد...

بُرد در بُرد است و من
         مشغول حسرت بُردنم...


#استادشهریار
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰