آنچه از سیماے من پیداست غیر از درد نیست

ڪَرچه ڪَاهی پشتِ یڪ لبخند پنهان می‌شود

#محمدسلمانی
.

درڪَیرِتوبودم ڪه نمازم به قضا رفت
در من غزلی درد ڪشید و سرِ زا رفت

سجاده ڪَشودم ڪه بخوانم غزلم را
سمتی ڪه تویی عقربه‌ےقبله‌نما رفت

غزل: #محمدسلمانی
خوانش: #باران‌نیڪراه
❄️

من پرازهیچم
پرازڪفرم، پرازشرڪم
ولی
نقطه‌هاےروشنِ ایمان من چشمان توست...!

#محمدسلمانی
💫

°
شب ڪه مهتاب

درآیینه‌ے من می‌رقصد

می‌نشینم به تماشا، به تو می‌اندیشم...


#محمدسلمانی
♡჻ᭂ࿐✰

°
بہ سویت پر ڪشیدن
در دلِ شب عالمی دارد

ببین اندیشہ‌ام را
خواهش پرواز پر ڪرده‌ست


#محمدسلمانی
♡჻ᭂ࿐✰

°
می‌خواست بڪوشد به
فـراموشی‌ات این شعـر

ســوزاندمش آنڪَونه
ڪه دودش به هوا رفت


#محمدسلمانی
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰

°
بہ سویت پر ڪشیدن
در دلِ شب عالمی دارد
ببین اندیشہ‌ام را خواهش
پــرواز پر ڪرده است


#محمدسلمانی
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰

°
به سویت پر ڪشیدن
در دلِ شب عالمی دارد
ببین اندیشه‌ام را
خواهش پرواز ڪرده‌ست.


#محمدسلمانی
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰