زیࢪچتــࢪمھـࢪبانۍ
1.58K subscribers
13.3K photos
1.47K videos
82 files
990 links
زندڪَی....
ڪاروانی‌ست زودڪَذر....
آهنڪَی نیمه تمام...
تابلویی زیباو فریبنده....
می‌سوزد و می‌سوزاند....
وهیچ چیزدرآن رنڪَ حقیقت نمی‌ڪَیرد
جز #مهـــربانی‌ها.....💞
Download Telegram
°
یڪ عمر نشستم به تماشاے تو با غم
میراث من ازعشق همین بارڪَران بود

افسوس ڪه لبخندتو هربار ڪه دیدم
سرمایه‌ے سرمستی ِ جامِ دڪَران بود


#مطرب🎶
#ابراهیم‌حسینی
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
در دیار دل سرڪَشته خبر بسیار است
خبرازجنس خیال‌تو به‌سر بسیار است

هیچ آغـوش، به تنهایی مـن باز نشد
پاےلرزان مراسنڪَ‌وخطر بسیار است

ماه‌آواره‌شدازدست‌نڪَاهت،بس‌نیست؟
پاے زخمیّ من‌وُ رنج سفر بسیار است

راه پُر پیچ و خـمِ قصر ِقــرارم با تــو
خواب‌ورویاست‌وامّاواڪَربسیار است

آشنا هستی‌ویڪ عمر به جانم جارے
مثل‌رودےڪه‌به‌دریاچه‌ڪَذربسیار است

منفعت‌مال‌ڪسۍبودڪه‌نزدیڪت‌بود
در ڪنار ِدل ِدیوانه ضرر بسیار است

ردّ ِچشمان تــو در قــاب نظرها باشد
شاعرومطرب‌ونقاش‌وهنربسیار است

#مطرب🎶
#ابراهیم‌حسینی
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
تصوّر ڪن ڪه حالمان خراب است
فضـاے آسمــان ، پر التـهاب است

ستاره چشمڪی زد، دزدڪی، ناب
شبِ انڪَور و مهتاب و شراب است

بیــا وُ تــوبه را با بــوسه بشڪن
ڪَناهی اینچنین عین صواب است


#مطرب🎶
#ابراهیم‌حسینی
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
وقتی نڪَاهم می‌ڪنی
درڪَیر آهــم می‌ڪنی
با عشــوه و طنّازےات
غـرق ڪَناهم می‌ڪنی

عادت به راهم میدهی
می‌آیــم و دیــوانه‌وار
آغـوش را می بندے و
بی سـرپناهم می‌ڪنی


#مطرب🎶
#ابراهیم‌حسینی
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
یڪی باید اینجا بماند
پاے همین دیوار ڪه هواے
نبودن‌هایت را داشته باشد
ڪه آب بدهد به چشم انتظارے
ڪه شیشه‌هاے خاڪ‌ڪَرفته را نور بپاشد
خدا را چه دیدے..!
شاید یڪی از همین ثانیه‌ها به زلالی
دلتنڪَی‌اش جوانه زدے...


#مطرب🎶
#ابراهیم‌حسینی
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
تو را می‌خواهم از عمق فواصل
تو را تا خط مـوج وُ روح ساحل

اڪَر مقصد به جز آغـوش دارے
حسابت را جدا ڪن از من و دل


#مطرب🎶
#ابراهیم‌حسینی
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
داغی نشسته بر قلم و شعر محتشم
حرف‌وحدیث دل شده ماتم، عزاو غم

اشڪ عزیز ِفاطمه می‌ریزد اے امان
آبی نریخت ڪس به لب ِصاحب عَلَم


#مطرب
#ابراهیم‌حسینی
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
ڪسی تمام شب،
به سینه‌ام می‌ڪوبید
ڪسی همه‌ے شب ضرب‌آهنڪَم را
می‌نواخت، ڪسی ڪهڪشان آشوبم
را می‌دانست، ڪسی به من چسبیده
ڪه از تنم دور بود،
ڪسی چنڪَ می‌زد به تنش‌هایم ڪه
تپش راهم به او ختم می‌شد.


#مطرب🎶
#ابراهیم‌حسینی
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
برڪَرد به صحراےنفس، تازه‌ترین باش
الماس‌نشان، نقش گل‌و تاج‌و نگین باش

بیغوله‌ٔ دل را به نڪَاهی بڪُنش قصر
تا صبح ابد در دل ما ڪاخ نشین باش


#مطرب🎶
#ابراهیم‌حسینی
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
رنڪَ لب‌ها را فقط ڪَیلاس داشت
قصدومنظورے بجز احساس‌ داشت

مـاهـیِ تُنڪَــ دلــم، در فڪـر رود
رود از صحراے غم مقیاس داشت

در بهــارے پُــر شــده از برڪَ زرد
تیــغ اَبــرویش لبـی از داس‌ داشت

خوب می‌داند ڪه هرشب چشم من
در دل میـناے خــود ، الماس‌ داشت

یڪ نفــر آمــد ، به بالــم ، سنڪَـ زد
آنڪسۍڪه رنڪَ‌ و رو از یاس داشت

#مطرب🎶
#ابراهیم‌حسینی
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
ڪجایی؟!
خسته شدند
ڪَلبرڪَ‌ها و ملیله‌ها
به خواب رفته پاے دلیل و منطق
واقعیت و دروغ در هم ڪَره خورده
خسته نشدے از اینهمه نبودن؟!
دیوار ڪاهڪَلی باغ دارد می‌ریزد
دستی دور و برش بڪشیم بد نیست
همین امروز و فرداست
بادے تند بیاید و آبروے باغ در
خزان مانده‌ام برود.
تا دیر نشده از التماس چشم‌هایم
عبور ڪن، بهــ🌸ــار لازمم.


#مطرب🎶
#ابراهیم‌حسینی
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
بـریـز از آبشــارت دوش تـا دوش
بڪَیرم یڪ شبی در تنڪَ آغوش

ڪه همچون برڪَ خشڪ از رنج پاییز
شدم در ڪنج ِدیوارے فــراموش


#مطرب🎶
#ابراهیم‌حسینی
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
دست‌هایت را به من بده
به دوردست ها می‌برمت
آنجا ڪه شعر می‌بارد، شادے می‌رویَد
ساحل ، هوایی می‌شود و رنڪَ‌ها
از سر و ڪول هم بالا می‌روند
به جایی ڪه اهالی خیال می‌بافند
و شب به شب قصّه می‌خورند
به دهڪده‌ے آفتاب
به ڪوچه‌هاے پر ستاره
سر سفره‌ے ابر و چشمه
و ببرمت به جایی ڪه دیدمت
و زمانی ڪه زمان از دستم رفت.
و من ماندم و جهانی ڪه
عبور، همه چیزش شده بود.

#مطرب🎶
#ابراهیم‌حسینی
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰