°
اے سرانڪَشت من!
این زلف سیه را ز چه پیچی؟
ڪه در این حلقهٔ زنجیر ڪَرفتار ندارے...


#سیمین‌بهبهانی
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰

°
دامن از دست من،
اے یار ڪشیدے، چه توانم؟
ڪَله‌اےنیست اڪَردامن اغیارڪَرفتم

تا رُخت شمع
فروزند‌ه‌ے بزم دڪَران شد
من‌چوتاریڪی‌شب‌ڪَوشه‌ٔ‌دیوارڪَرفتم


#سیمین‌بهبهانی
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰

°
پناهِ غربت من دامن محبت توست
مڪش زِ دست ڪه
بی اَمن او امانم نیست



#سیمین‌‌بهبهانی
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰

°
باور آدم‌هاے ساده را خراب نڪن
آدم‌هاے ساده با تو تا ته خط می‌آیند
و اڪَر بی معرفتی ببینند،
قهر نمی‌ڪنند، می‌میرند.
مرڪَ پروانه را آیا دیده‌اے؟
پروانه با یڪ تلنڪَر می‌میرد …


#سیمین‌بهبهانی
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰

°
‌‌اےخوش آن روز
ڪہ با یار سر و ڪارم بود
بۍسخن‌بانڪَهش‌فرصت‌ڪَفتارم‌بود
آن ڪہ من
بستہ‌ے زنجیرے مویش بودم
وه،چہ‌خوش‌بودڪہ‌اونیزڪَرفتارم‌بود


#سیمین‌بهبهانی
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰

°
می‌خواستم بہ پاے تو تقدیمِ جان ڪنم
بختم چنین نخواست، ڪہ
ڪارے چُنان ڪنم

بر خرده‌هام ڪَر
نڪَرے، هر شڪستہ را‏
در پرتوِ نڪَاهِ تو رنڪَین ڪمان ڪنم


#سیمین‌بهبهانی
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰

°
تو می‌دانی،
بہ هر جاے و بہ هر حال
شب تاریڪ را صبحی سپید است...


#سیمین‌‌بهبهانی
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰

°
اڪَرچہ باز
نبینم بہ خود ڪنارِ تورا
عزیز می‌شمرم عشـق یادڪَارِ تورا


#سیمین‌بهبهانی
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰

°
آمدےازشوق توامشب چه بارانی گرفت
شاخهٔ خشڪ‌دلم لرزیدوتن جانی گرفت

ازطنین‌خنده‌ات‌گلهاےاحساسم‌شڪفت
برق‌چشمت آتشی شدخرمنم آنی گرفت

زردےپاییز رخسارم به گلگونی نشست
طفل بیمار دلم خندید و درمانی گرفت

تاتو برگردے غبارےآسمان را تیره ڪرد
آمدے خورشید من غمبار پایانی گرفت

درنبودت‌بلبلان‌خاموش‌وگل‌پژمرده‌شد
آمـدے یاس ڪنار پنجره جانی گرفت

اےگل گلدان من عطر وجودت ماندگار
ازهواےبودنت این خانه سامانی گرفت

#سیمین‌بهبهانی
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰

°
دل همچو پرستویی، هردم به دیاری شد
آخر چه شدش حاصل، زین دربدری عمری؟

دلدار چه کس بودم، یا دل به چه کس دادم
از شور چه کس کردم، شوریده سری عمری؟


#سیمین‌بهبهانی
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰

°
صداے پاے ڪِه می آید؟
بہ ڪوچہ‌ام ڪِه ڪَذر دارد؟
بڪَو ڪه پنجره بڪَشایم
اڪَر ز عشق خبر دارد...


#سیمین‌بهبهانی
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰

°
من سردم و سردم
تو شرر باش و بسوزان
من دردم و دردم
تو دوا باش خدا را


#سیمین‌‌بهبهانی
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰

°
ڪَر‌‌چہ با
دورے او زندڪَیم نیست،
ولی یاد او
می‌دمدم ‌جـان
بہ رڪَ و پوست هنـوز . . .


#سیمین‌بهبهانی
‌ུྃ჻ᭂ࿐✰