°
فڪر ڪن،
پنجره را باز ڪند صبح
ڪَنجشڪی صداے تورا برايم بنوازد
و نڪَاهت،
بر دلتنڪَی پلڪهاے بستهام موج بزند
شايد باز هم خدا تو را از سوے بهشت
برايم نازل ڪرده است ڪه آفتاب را
به صحن آغوشم ڪشاندهاے ...
#عرفانیزدانی
ུྃ჻ᭂ࿐✰
فڪر ڪن،
پنجره را باز ڪند صبح
ڪَنجشڪی صداے تورا برايم بنوازد
و نڪَاهت،
بر دلتنڪَی پلڪهاے بستهام موج بزند
شايد باز هم خدا تو را از سوے بهشت
برايم نازل ڪرده است ڪه آفتاب را
به صحن آغوشم ڪشاندهاے ...
#عرفانیزدانی
ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
بڪَذار صبح انڪَشت بڪشد
بر صورتِ سبزِ باغچه.
باران بریزد بر چشمان بنفشه و نیلوفر.
لبخند بڪارد بر ڪَونهے آفتاب.
بڪَذار نسیم بوے تو را بنشاند،
روے طاقِ شانههایم.
بوسههایت را بنشاند بر دهان لحظهها.
قدّوقواره بڪشم
تا بلنداے دوست داشتنت.
#عرفانیزدانی
ུྃ჻ᭂ࿐✰
بڪَذار صبح انڪَشت بڪشد
بر صورتِ سبزِ باغچه.
باران بریزد بر چشمان بنفشه و نیلوفر.
لبخند بڪارد بر ڪَونهے آفتاب.
بڪَذار نسیم بوے تو را بنشاند،
روے طاقِ شانههایم.
بوسههایت را بنشاند بر دهان لحظهها.
قدّوقواره بڪشم
تا بلنداے دوست داشتنت.
#عرفانیزدانی
ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
آفتاب از منارهے چشمان تو،
تا ڪَنبد نیلی صبح بالا آمده
تو اتّفاق قشنڪَ منی،
سپیده از پشت نڪَاهت پیداست
اے صدایت نیلی
روز عاشقانهاےست از نفسهاے
مڪرّرم برخیز علاقهے من!
دوست داشتنت،
ڪار دستِ دلم داده است ...
#عرفانیزدانی
ུྃ჻ᭂ࿐✰
آفتاب از منارهے چشمان تو،
تا ڪَنبد نیلی صبح بالا آمده
تو اتّفاق قشنڪَ منی،
سپیده از پشت نڪَاهت پیداست
اے صدایت نیلی
روز عاشقانهاےست از نفسهاے
مڪرّرم برخیز علاقهے من!
دوست داشتنت،
ڪار دستِ دلم داده است ...
#عرفانیزدانی
ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
آسمان چشمانت ڪه مهتابی میشود
شب آرام آرام، از راه میرسد
آرامش میبارد از نڪَاهت
به وقت مهتاب
ستارهها، ڪَل لبخند را روے لبانت
نقش میزنند نقرهفام،
و من آرامش را مینوشم
از زمزمهے مهتابی چشمانت ...
#عرفانیزدانی
ུྃ჻ᭂ࿐✰
آسمان چشمانت ڪه مهتابی میشود
شب آرام آرام، از راه میرسد
آرامش میبارد از نڪَاهت
به وقت مهتاب
ستارهها، ڪَل لبخند را روے لبانت
نقش میزنند نقرهفام،
و من آرامش را مینوشم
از زمزمهے مهتابی چشمانت ...
#عرفانیزدانی
ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
بیا شب را هجّی ڪنیم،
مهتاب را بنشانیم در چشمِ پنجره،
ستاره را بیاویزیم به تخت،
دستهاے تو
سقفِ آسمان را پایین بڪشد،
شهرزاد قصّه ڪَو،
خوابش را بچڪاند در چشم تو،
لبخند بزنی،
صداے آوازهاے بومی تورا بشنویم.
#عرفانیزدانی
ུྃ჻ᭂ࿐✰
بیا شب را هجّی ڪنیم،
مهتاب را بنشانیم در چشمِ پنجره،
ستاره را بیاویزیم به تخت،
دستهاے تو
سقفِ آسمان را پایین بڪشد،
شهرزاد قصّه ڪَو،
خوابش را بچڪاند در چشم تو،
لبخند بزنی،
صداے آوازهاے بومی تورا بشنویم.
#عرفانیزدانی
ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
شب،
پشت پلڪهایت سایه انداخته
من مسافرم،
بیدار باشی یا خواب،
چشمهایت را باید ببوسم.
بعد پنجره را باز ڪنم
پرده را ڪنار بزنم
تا ستارهها، مهمان خانه شوند.
#عرفانیزدانی
ུྃ჻ᭂ࿐✰
شب،
پشت پلڪهایت سایه انداخته
من مسافرم،
بیدار باشی یا خواب،
چشمهایت را باید ببوسم.
بعد پنجره را باز ڪنم
پرده را ڪنار بزنم
تا ستارهها، مهمان خانه شوند.
#عرفانیزدانی
ུྃ჻ᭂ࿐✰
#𝑮𝒐𝒐𝒅_𝒎𝒐𝒓𝒏𝒊𝒏𝒈
پیوند خوردهام،
از دریچهے نڪَاهت تا صبح،
تا آغاز، هر شروعی یاد توست
در طلیعهے نور، در تبسّم خورشید
روے زمین، در خندهے تو ڪه
مرا نڪَاه میڪنی هر بامداد ...
#عرفانیزدانی
#درودصبحتوندلبرانه
پیوند خوردهام،
از دریچهے نڪَاهت تا صبح،
تا آغاز، هر شروعی یاد توست
در طلیعهے نور، در تبسّم خورشید
روے زمین، در خندهے تو ڪه
مرا نڪَاه میڪنی هر بامداد ...
#عرفانیزدانی
#درودصبحتوندلبرانه
°
صبح بوے بابونه میدهد
بوے یاس تــو را،
پشت پنجرهٔ خورشید نشانده است.
دستانت را دراز ڪن
عشق، از راه میرسد ...
#عرفانیزدانی
ུྃ჻ᭂ࿐✰
صبح بوے بابونه میدهد
بوے یاس تــو را،
پشت پنجرهٔ خورشید نشانده است.
دستانت را دراز ڪن
عشق، از راه میرسد ...
#عرفانیزدانی
ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
از شولاے نڪَاهم، برخیز...
آفتاب افتاده بر دامن صبح
عشق دارد در آغوش لبخندهاے
سرخمان نفس میڪشد
بوسه، بوسه ...
#عرفانیزدانی
ུྃ჻ᭂ࿐✰
از شولاے نڪَاهم، برخیز...
آفتاب افتاده بر دامن صبح
عشق دارد در آغوش لبخندهاے
سرخمان نفس میڪشد
بوسه، بوسه ...
#عرفانیزدانی
ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
پیوند خوردهام،
از دریچهے نڪَاهت تا صبح،
تا آغاز، هر شروعی یاد توست،
در طلیعهٔ نور، در تبسّم خورشید
روے زمین، درخندهے تو ڪه مرا
نڪَاه میڪنی هر بامداد...
#عرفانیزدانی
ུྃ჻ᭂ࿐✰
پیوند خوردهام،
از دریچهے نڪَاهت تا صبح،
تا آغاز، هر شروعی یاد توست،
در طلیعهٔ نور، در تبسّم خورشید
روے زمین، درخندهے تو ڪه مرا
نڪَاه میڪنی هر بامداد...
#عرفانیزدانی
ུྃ჻ᭂ࿐✰
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#𝑮𝒐𝒐𝒅_𝒎𝒐𝒓𝒏𝒊𝒏𝒈
صبح،
همیشه قشنڪَ است
هر بار ڪه آفتاب از نڪَاه تو
روشن میشود و زمین میخندد
ڪَنجشڬ میخواند، هوا را باید
نفس ڪشید در هواے تـــو
در هواے صبح ...
#عرفانیزدانی
#درودصبحتونناب
صبح،
همیشه قشنڪَ است
هر بار ڪه آفتاب از نڪَاه تو
روشن میشود و زمین میخندد
ڪَنجشڬ میخواند، هوا را باید
نفس ڪشید در هواے تـــو
در هواے صبح ...
#عرفانیزدانی
#درودصبحتونناب
°
شڪوفههاے سلام را دوست دارم.
صداے تو را ... لبخند تو را ...
باغِ نیلوفرے احساس را
ڪمی بنفشه باشد در دامن صبح،
و آفتابی بر لبان تو، شهد بچینم
دهانت ڪَل سوسنی باشد،
ڪه بر دهانم لب وا میڪند ...
#عرفانیزدانی
ུྃ჻ᭂ࿐✰
شڪوفههاے سلام را دوست دارم.
صداے تو را ... لبخند تو را ...
باغِ نیلوفرے احساس را
ڪمی بنفشه باشد در دامن صبح،
و آفتابی بر لبان تو، شهد بچینم
دهانت ڪَل سوسنی باشد،
ڪه بر دهانم لب وا میڪند ...
#عرفانیزدانی
ུྃ჻ᭂ࿐✰
#𝑮𝒐𝒐𝒅_𝒎𝒐𝒓𝒏𝒊𝒏𝒈
بڪَو سلام
و صبحی را آغاز ڪن
مرا درڪَیر ڪن در خودت
تا دوباره با خورشید به خانهات
بیایم با دستهاے عطر خوب بابونه
در دستهایم...
صبحها بیشتر از همیشه
بوے تورا احساس میڪنم.
#عرفانیزدانی
#سلامصبحسبزتونپرازعطرشالیزار
بڪَو سلام
و صبحی را آغاز ڪن
مرا درڪَیر ڪن در خودت
تا دوباره با خورشید به خانهات
بیایم با دستهاے عطر خوب بابونه
در دستهایم...
صبحها بیشتر از همیشه
بوے تورا احساس میڪنم.
#عرفانیزدانی
#سلامصبحسبزتونپرازعطرشالیزار
°
میشود جهان را در آغوش ڪشید
هر صبح ڪه عشق
از زیباییِ خورشید ڪَونهے رُخت
جان میڪَیرد...
#عرفانیزدانی
ུྃ჻ᭂ࿐✰
میشود جهان را در آغوش ڪشید
هر صبح ڪه عشق
از زیباییِ خورشید ڪَونهے رُخت
جان میڪَیرد...
#عرفانیزدانی
ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
تبسّمت،
نسیم را به سمت
آستانهٔ لبخندهایم آورده است
تا هر صبح، تو شورانڪَیزترین،
جریان لحظههایم باشی...
#عرفانیزدانی
ུྃ჻ᭂ࿐✰
تبسّمت،
نسیم را به سمت
آستانهٔ لبخندهایم آورده است
تا هر صبح، تو شورانڪَیزترین،
جریان لحظههایم باشی...
#عرفانیزدانی
ུྃ჻ᭂ࿐✰
°
بڪَذار صبح انڪَشت بڪشد
بر صورتِ سبزِ باغچه، باران بریزد
بر چشمان بنفشه و نیلوفر
لبخند بڪارد بر ڪَونهے آفتاب
بڪَذار نسیم بوے تو را بنشاند،
روے طاقِ شانههایم
بوسههایت را بنشاند بر دهان لحظهها
قدّوقواره بڪشم تابلنداے دوست داشتنت
#عرفانیزدانی
ུྃ჻ᭂ࿐✰
بڪَذار صبح انڪَشت بڪشد
بر صورتِ سبزِ باغچه، باران بریزد
بر چشمان بنفشه و نیلوفر
لبخند بڪارد بر ڪَونهے آفتاب
بڪَذار نسیم بوے تو را بنشاند،
روے طاقِ شانههایم
بوسههایت را بنشاند بر دهان لحظهها
قدّوقواره بڪشم تابلنداے دوست داشتنت
#عرفانیزدانی
ུྃ჻ᭂ࿐✰