▫️ بیانیهی حزب مهستان ایران دربارهی حملهی تروریستی در شهر اهواز
▪️ حملهی تروریستیای که در شهر اهواز، در بزدلانهترین شکل ممکن، صورت گرفت و سبب شهادت دهها هموطن بیگناه شد ثابت کرد که باید مباحث ضدتروریستی جدیتر از پیش در دستور تمام دستگاههای دولتی باشد. از این دستورکار می توان با عنوان «ضدتروریسم ملی» نام برد. حزب مهستان ایران، ضمن محکوم کردن این حملهی تروریستی، ضرورت توجه به مبانی ضدتروریسم ملی را ضروری میداند و از تمام دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی و فرهنگی و سیاسی میخواهد که با جدیت و قاطعیت ریشههای تروریسم را بخشکانند و همزمان با برخوردهای سخت امنیتی از راهکارهای نرم فرهنگی غفلت نورزند. بیتردید تروریسم در بستر اندیشههای افراطی (بنیادگرایی) متولد شده و رشد میکند. صاحبان اندیشههای افراطی به دلیل فقدان استدلال و منطق، به سهولت، به خشونت و کشتار گرایش پیدا میکنند.
▪️ در ایران امروز افراطیترین تفکرات متعلق به برخی گروههای قومگراست. این اندیشهی افراطی در دهههای گذشته به تدریج شکل گرفته و اکنون کمابیش به شکل مکتبی بنیادگرا درآمده است. نخستین و خطرناکترین بخش این مکتبِ بنیادگرا جعل تاریخ است. در طول نیمقرنِ گذشته عدهای با وقاحت تمام به جعل تاریخ ایران روی آوردهاند و به صراحت تاریخ ایران را دگرگونه مینویسند. جعل تاریخ مهمترین و بزرگترین عامل گرایش به تروریسم و خشونت است. تحریف تاریخ در شرایط امروز ایران کاری تروریستی است. جاعلان تاریخ همهی تاریخ را برعکس آنچه واقعاً ــ بر اساس خواست خداوند و قوانین هستی و حرکت تاریخ ــ اتفاق افتاده بیان میکنند. انسانهای گرفتار در این گرداب بیهویتی دچار وحشت ژرفی میشوند که تنها تسلایش تروریسم است. بنابراین تحریفکنندگان تاریخ رهبران تروریسم در ایران امروز هستند.
▪️ در سطحی پایینتر تجزیهطلبهای فرهنگی هستند که تروریسم را جان میبخشند. اگر جوانان ایرانزمین خود را ناوابسته به هموطنان خود در شهرهای دیگر بدانند و ببینند، و با آنها نتوانند ارتباط برقرار کنند، راحتتر دست به اسلحه خواهند برد. کسانی که زبانهای محلی را چون آیههای مقدس و لباسهای قومی را چون جامههای مقدس تبلیغ میکنند و اشتراکات را تخفیف و تحدید و افتراقها را برجسته و بزرگ میکنند، ایران را به سوی جدایی پیش میبرند و وقتی جدایی حاصل شد، حرمت هموطنی خواهد شکست و هممیهنان دشمن فرض خواهند شد و خشونت مانعی برای خود نخواهد دید. ایرانیان قرنهاست که با هم زندگی کرده و به زبان فارسی نوشته و خواندهاند. همچنین با هم تجارت کرده و در شهرهای هم سرباز و سردار بودهاند. ایرانیان قرنهاست از میان دیگر شهرهای کشور همسر میگزینند. حال ناگهان عدهای پیدا شدهاند که تمام اشتراکها را نادیده گرفته و به افتراقها، که تنها و تنها زبان و لهجه است، دامن میزنند. این نظریهی فاشیستی پیوندهای انسانی را میگسلد و آنها را دچار بیهویتی میکند. جدا کردن ملت ایران از هم، جدا کردنِ اندامهای یک موجود زنده است و روشن است که بسیار دردناک خواهد بود. در هر جای ایران اگر تجزیهطلبیِ فرهنگی کامیاب شود تکلیف هزاران نفر غیر همزبانِ ساکن در آنجا چه خواهد شد؟ نظامیها، کارمندان دولت، استادان دانشگاه و دانشجویان و بازرگانان و کارخانهداران و مردمان کوچیده یا کوچدادهشده در اعصار و قرون، که از جای جای ایران آمده و در آن گوشهی ایران زندگی میکنند، چه خواهند کرد؟ آنها بر اساس ایرانیت زندگی خود را سامان دادهاند و اگر این حلقهی مشترک بشکند خشونتهای بیپایان آغاز میشود. حلقهای که در حالت عادی هیچگاه نمیشکند مگر آن که عدهای با پولهای خارجی و تحریکات شدید سیاسی و تحریف تاریخ، و گاهی همراهیهای دولتی، زورشان را روی هم بگذارند و این حلقه را بشکنند.
[دنباله در 👇]
#بیانیه
#اهواز
▪️ حملهی تروریستیای که در شهر اهواز، در بزدلانهترین شکل ممکن، صورت گرفت و سبب شهادت دهها هموطن بیگناه شد ثابت کرد که باید مباحث ضدتروریستی جدیتر از پیش در دستور تمام دستگاههای دولتی باشد. از این دستورکار می توان با عنوان «ضدتروریسم ملی» نام برد. حزب مهستان ایران، ضمن محکوم کردن این حملهی تروریستی، ضرورت توجه به مبانی ضدتروریسم ملی را ضروری میداند و از تمام دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی و فرهنگی و سیاسی میخواهد که با جدیت و قاطعیت ریشههای تروریسم را بخشکانند و همزمان با برخوردهای سخت امنیتی از راهکارهای نرم فرهنگی غفلت نورزند. بیتردید تروریسم در بستر اندیشههای افراطی (بنیادگرایی) متولد شده و رشد میکند. صاحبان اندیشههای افراطی به دلیل فقدان استدلال و منطق، به سهولت، به خشونت و کشتار گرایش پیدا میکنند.
▪️ در ایران امروز افراطیترین تفکرات متعلق به برخی گروههای قومگراست. این اندیشهی افراطی در دهههای گذشته به تدریج شکل گرفته و اکنون کمابیش به شکل مکتبی بنیادگرا درآمده است. نخستین و خطرناکترین بخش این مکتبِ بنیادگرا جعل تاریخ است. در طول نیمقرنِ گذشته عدهای با وقاحت تمام به جعل تاریخ ایران روی آوردهاند و به صراحت تاریخ ایران را دگرگونه مینویسند. جعل تاریخ مهمترین و بزرگترین عامل گرایش به تروریسم و خشونت است. تحریف تاریخ در شرایط امروز ایران کاری تروریستی است. جاعلان تاریخ همهی تاریخ را برعکس آنچه واقعاً ــ بر اساس خواست خداوند و قوانین هستی و حرکت تاریخ ــ اتفاق افتاده بیان میکنند. انسانهای گرفتار در این گرداب بیهویتی دچار وحشت ژرفی میشوند که تنها تسلایش تروریسم است. بنابراین تحریفکنندگان تاریخ رهبران تروریسم در ایران امروز هستند.
▪️ در سطحی پایینتر تجزیهطلبهای فرهنگی هستند که تروریسم را جان میبخشند. اگر جوانان ایرانزمین خود را ناوابسته به هموطنان خود در شهرهای دیگر بدانند و ببینند، و با آنها نتوانند ارتباط برقرار کنند، راحتتر دست به اسلحه خواهند برد. کسانی که زبانهای محلی را چون آیههای مقدس و لباسهای قومی را چون جامههای مقدس تبلیغ میکنند و اشتراکات را تخفیف و تحدید و افتراقها را برجسته و بزرگ میکنند، ایران را به سوی جدایی پیش میبرند و وقتی جدایی حاصل شد، حرمت هموطنی خواهد شکست و هممیهنان دشمن فرض خواهند شد و خشونت مانعی برای خود نخواهد دید. ایرانیان قرنهاست که با هم زندگی کرده و به زبان فارسی نوشته و خواندهاند. همچنین با هم تجارت کرده و در شهرهای هم سرباز و سردار بودهاند. ایرانیان قرنهاست از میان دیگر شهرهای کشور همسر میگزینند. حال ناگهان عدهای پیدا شدهاند که تمام اشتراکها را نادیده گرفته و به افتراقها، که تنها و تنها زبان و لهجه است، دامن میزنند. این نظریهی فاشیستی پیوندهای انسانی را میگسلد و آنها را دچار بیهویتی میکند. جدا کردن ملت ایران از هم، جدا کردنِ اندامهای یک موجود زنده است و روشن است که بسیار دردناک خواهد بود. در هر جای ایران اگر تجزیهطلبیِ فرهنگی کامیاب شود تکلیف هزاران نفر غیر همزبانِ ساکن در آنجا چه خواهد شد؟ نظامیها، کارمندان دولت، استادان دانشگاه و دانشجویان و بازرگانان و کارخانهداران و مردمان کوچیده یا کوچدادهشده در اعصار و قرون، که از جای جای ایران آمده و در آن گوشهی ایران زندگی میکنند، چه خواهند کرد؟ آنها بر اساس ایرانیت زندگی خود را سامان دادهاند و اگر این حلقهی مشترک بشکند خشونتهای بیپایان آغاز میشود. حلقهای که در حالت عادی هیچگاه نمیشکند مگر آن که عدهای با پولهای خارجی و تحریکات شدید سیاسی و تحریف تاریخ، و گاهی همراهیهای دولتی، زورشان را روی هم بگذارند و این حلقه را بشکنند.
[دنباله در 👇]
#بیانیه
#اهواز
[دنباله از👆]
▪️ حزب مهستان ایران، در جایگاه تشکلی ملیگرا باور دارد که ایرانیت اگر هم آسیب ببیند به تدریج ترمیم خواهد شد. اما دریغ است که هزینههای سنگین انسانی و مالی آن داده شود. بنابراین بخشی از عملیات ضدتروریستی در ایران امروز باید متمرکز بر جلوگیری از تجزیهطلبی فرهنگی و تقویت ایرانیت و مشترکات تاریخی ـ فرهنگی ملت ایران باشد. روشن است که در دل جلوگیری از تحریف تاریخ و تجزیهی فرهنگی اقدامات مهمی چون پاکسازی ادارات دولتی و دانشگاهها از قومگراها و مجازات توهینکنندگان به ایران، توهین یا تضعیفکنندگان زبان فارسی و نیز پرچم ایران جدّی گرفته شود. همچنین میبایست قانونهایی چون سربازی و دانشجویی بومی، که حاصلی جز عدم شناخت جوانِ ایرانی از سرزمینش در پی ندارد، ملغی شوند. در این صورت است که ایران از مهمترین و قویترین نوع تروریسم در حال حاضر در امان میماند. دیگر اشکال تروریسم چون تروریسم مذهبی (داعش) در ایران توان تأثیرگذاری بالا نخواهند داشت. حزب مهستان ایران امیدوار است که متولیان فرهنگی و امنیتی و سیاسی، با توجه به موارد اعلامشده، راههای شکلگیری و رشدِ تروریسم و تروریستپروری را ببندند.
#بیانیه
#اهواز
▪️ حزب مهستان ایران، در جایگاه تشکلی ملیگرا باور دارد که ایرانیت اگر هم آسیب ببیند به تدریج ترمیم خواهد شد. اما دریغ است که هزینههای سنگین انسانی و مالی آن داده شود. بنابراین بخشی از عملیات ضدتروریستی در ایران امروز باید متمرکز بر جلوگیری از تجزیهطلبی فرهنگی و تقویت ایرانیت و مشترکات تاریخی ـ فرهنگی ملت ایران باشد. روشن است که در دل جلوگیری از تحریف تاریخ و تجزیهی فرهنگی اقدامات مهمی چون پاکسازی ادارات دولتی و دانشگاهها از قومگراها و مجازات توهینکنندگان به ایران، توهین یا تضعیفکنندگان زبان فارسی و نیز پرچم ایران جدّی گرفته شود. همچنین میبایست قانونهایی چون سربازی و دانشجویی بومی، که حاصلی جز عدم شناخت جوانِ ایرانی از سرزمینش در پی ندارد، ملغی شوند. در این صورت است که ایران از مهمترین و قویترین نوع تروریسم در حال حاضر در امان میماند. دیگر اشکال تروریسم چون تروریسم مذهبی (داعش) در ایران توان تأثیرگذاری بالا نخواهند داشت. حزب مهستان ایران امیدوار است که متولیان فرهنگی و امنیتی و سیاسی، با توجه به موارد اعلامشده، راههای شکلگیری و رشدِ تروریسم و تروریستپروری را ببندند.
#بیانیه
#اهواز
▫️ بیانیه حزب مهستان ایران در ضرورت پایان دادن به انفعال دولت در رابطه با سدسازی در سرشاخههای دجله و فرات
▪️ در شرایطی که وضعیت اقتصادی کشور دستخوش ناپایداریها و نوسانات گسترده است؛ شاید صدور بیانیه از حزبی سیاسی در رابطه با ضرورت توجه به تبعات محیطزیستی سدسازیهای کشور ترکیه بر سرشاخههای دجله و فرات غریب بنمایاند؛ اما باید توجه داشت که سرانجام ایران در آیندهای نزدیک، با مرتفع شدن علل پیدایشِ وضعیت ناپایدار اقتصادی و اجتماعی کنونی، این شرایط دشوار را از سر خواهد گذراند اما اگر ضربات جبرانناپذیری به محیطزیست کشور وارد شده باشد، اصولاً استمرار تمدن کهن ایرانی در این چارچوب جغرافیایی ـ سیاسی به دشواری امکانپذیر خواهد بود. حزب مهستان ایران بر این باور است که اگر به درستی وضعیت نامناسب کنونیِ محیطزیست در ایران و انفعال دولت در برابر اقداماتِ برخی کشورهای همسایه، که تبعات ناگواری را برای محیطزیست کشور و منطقه در سالهای آینده در پی خواهد داشت، ریشهکاوی شود به وجود نواقصی جدی در نظام حکمرانی کشور خواهیم رسید که همین نواقص خود بخشی از مهمترین علل وضعیت ناپایدار اقتصادی و اجتماعی کنونی در ایران است که در فرصتهایی دیگر به آن پرداخته خواهد شد.
نزدیک به نیمقرن از آغاز پروژهی موسوم به «گاپ» در ترکیه میگذرد. هرچند از همان آغاز نگرانیهایی جدّی در مورد عواقب اجرای این پروژه در سطح ایران، منطقه و جهان مطرح بود؛ اما دولتهای وقتِ ترکیه هرگز تا زمانی که حکومتهای مقتدری در سوریه و عراق حضور داشتند، این پروژه را عملاً اجرایی نکردند. اینک اما در شرایطِ بیتوجهی وزارت امور خارجه و سازمان محیطزیست تمامی دولتهای گذشته در ایران و ضعف دولتهای مرکزی در سوریه و عراق کار از کار گذشته و دولت ترکیه، مخزنی به ظرفیت حدودی ۱۲۰میلیارد مترمکعب (تقریباً 40 میلیارد متر مکعب بیشتر از کل توان آب قابل استحصال ایران در یک سال) بر سرشاخههای دجله و فرات، که از کوه آرارات سرچشمه میگیرند، ساخته است (آخرین اقدام دولت ترکیه در این زمینه ساخت سد ایلیسو است که سه برابرِ بزرگترین سد ایران، کرخه، ظرفیت دارد). عقوبت چنین ساخت و ساز گستردهای، کاهش محسوس آورد رودخانههای دجله و فرات در عراق و سوریه بود؛ رخدادی که منجر به خشک شدن اراضی کشاورزی، نابودی تالابهای اقماری، افزایش کانونهای بحرانی فرسایش بادی و مهاجرت و تشدید حاشیهنشینی در شهرهای بزرگ سوریه و عراق شد. و توجه داشته باشیم همین اتفاق و تشدید فقر و در نهایت گسترش نارضایتیها یکی از مهمترین زمینههای ترویج خشونت و ظهور داعش بود که به همهی مردمان و دولتهای منطقه هزینههایی هنگفت را تحمیل کرد.
▪️ نتایج مطالعاتی که مرکز حفاظت خاک و آبخیزداری کشور در سال ۱۳۸۸ منتشر کرده است، تأیید میکند که شمارِ چشمههای تولید گردوخاک در یک دورهی ۲۰ سالهی منتهی به ۲۰۰۹، بیش از ۳۵ برابر در میانرودان (بینالنهرین) افزایش یافته است؛ رخدادی که سبب تشدید پدیدهی گردوغبار در ۲۵ استان کشور شده که البته بیش از همه مردم خوزستان، ایلام و کرمانشاه را متأثر کرده است. علاوه بر این، عملاً دیگر آبی از سمت عراق به هورالعظیم، شطالعرب و اروندرود نمیرسد. کمآب شدن اروندرود و اتکایش به کارونِ بیرمق، سبب شده تا آب شور خلیج فارس در مواقع مد سوار بر نخلستانها شده و بیش از یکمیلیون نفر نخل نابود شود؛ روند کاهندهای که همچنان ادامه دارد و حتی منجر به شورشهای خیابانی در بصره، آبادان و خرمشهر، ناشی از افت شدید آب شرب، شده است.
[دنباله در 👇]
#بیانیه
#محیط_زیستی
#سدسازی
@MehestaanParty
▪️ در شرایطی که وضعیت اقتصادی کشور دستخوش ناپایداریها و نوسانات گسترده است؛ شاید صدور بیانیه از حزبی سیاسی در رابطه با ضرورت توجه به تبعات محیطزیستی سدسازیهای کشور ترکیه بر سرشاخههای دجله و فرات غریب بنمایاند؛ اما باید توجه داشت که سرانجام ایران در آیندهای نزدیک، با مرتفع شدن علل پیدایشِ وضعیت ناپایدار اقتصادی و اجتماعی کنونی، این شرایط دشوار را از سر خواهد گذراند اما اگر ضربات جبرانناپذیری به محیطزیست کشور وارد شده باشد، اصولاً استمرار تمدن کهن ایرانی در این چارچوب جغرافیایی ـ سیاسی به دشواری امکانپذیر خواهد بود. حزب مهستان ایران بر این باور است که اگر به درستی وضعیت نامناسب کنونیِ محیطزیست در ایران و انفعال دولت در برابر اقداماتِ برخی کشورهای همسایه، که تبعات ناگواری را برای محیطزیست کشور و منطقه در سالهای آینده در پی خواهد داشت، ریشهکاوی شود به وجود نواقصی جدی در نظام حکمرانی کشور خواهیم رسید که همین نواقص خود بخشی از مهمترین علل وضعیت ناپایدار اقتصادی و اجتماعی کنونی در ایران است که در فرصتهایی دیگر به آن پرداخته خواهد شد.
نزدیک به نیمقرن از آغاز پروژهی موسوم به «گاپ» در ترکیه میگذرد. هرچند از همان آغاز نگرانیهایی جدّی در مورد عواقب اجرای این پروژه در سطح ایران، منطقه و جهان مطرح بود؛ اما دولتهای وقتِ ترکیه هرگز تا زمانی که حکومتهای مقتدری در سوریه و عراق حضور داشتند، این پروژه را عملاً اجرایی نکردند. اینک اما در شرایطِ بیتوجهی وزارت امور خارجه و سازمان محیطزیست تمامی دولتهای گذشته در ایران و ضعف دولتهای مرکزی در سوریه و عراق کار از کار گذشته و دولت ترکیه، مخزنی به ظرفیت حدودی ۱۲۰میلیارد مترمکعب (تقریباً 40 میلیارد متر مکعب بیشتر از کل توان آب قابل استحصال ایران در یک سال) بر سرشاخههای دجله و فرات، که از کوه آرارات سرچشمه میگیرند، ساخته است (آخرین اقدام دولت ترکیه در این زمینه ساخت سد ایلیسو است که سه برابرِ بزرگترین سد ایران، کرخه، ظرفیت دارد). عقوبت چنین ساخت و ساز گستردهای، کاهش محسوس آورد رودخانههای دجله و فرات در عراق و سوریه بود؛ رخدادی که منجر به خشک شدن اراضی کشاورزی، نابودی تالابهای اقماری، افزایش کانونهای بحرانی فرسایش بادی و مهاجرت و تشدید حاشیهنشینی در شهرهای بزرگ سوریه و عراق شد. و توجه داشته باشیم همین اتفاق و تشدید فقر و در نهایت گسترش نارضایتیها یکی از مهمترین زمینههای ترویج خشونت و ظهور داعش بود که به همهی مردمان و دولتهای منطقه هزینههایی هنگفت را تحمیل کرد.
▪️ نتایج مطالعاتی که مرکز حفاظت خاک و آبخیزداری کشور در سال ۱۳۸۸ منتشر کرده است، تأیید میکند که شمارِ چشمههای تولید گردوخاک در یک دورهی ۲۰ سالهی منتهی به ۲۰۰۹، بیش از ۳۵ برابر در میانرودان (بینالنهرین) افزایش یافته است؛ رخدادی که سبب تشدید پدیدهی گردوغبار در ۲۵ استان کشور شده که البته بیش از همه مردم خوزستان، ایلام و کرمانشاه را متأثر کرده است. علاوه بر این، عملاً دیگر آبی از سمت عراق به هورالعظیم، شطالعرب و اروندرود نمیرسد. کمآب شدن اروندرود و اتکایش به کارونِ بیرمق، سبب شده تا آب شور خلیج فارس در مواقع مد سوار بر نخلستانها شده و بیش از یکمیلیون نفر نخل نابود شود؛ روند کاهندهای که همچنان ادامه دارد و حتی منجر به شورشهای خیابانی در بصره، آبادان و خرمشهر، ناشی از افت شدید آب شرب، شده است.
[دنباله در 👇]
#بیانیه
#محیط_زیستی
#سدسازی
@MehestaanParty
[دنباله از 👆]
▪️ در شرایطی که به نظر میرسد رئیسجمهور هر چند دیرهنگام به فکر ایجاد تغییراتی در کابینه افتاده است «حزب مهستان ایران» خواهان آن است که ایشان در گزینشی که از همان آغاز مورد اعتراض کارشناسان و نهادهای مدنی حوزهی محیطزیست قرار گرفت تجدید نظر کرده و با اتخاذ سازوکاری شفاف و مشارکت دادنِ متخصصان و نهادهای مدنی، که همواره شعار دولت بوده است، به روند انتخاب مدیرانی سیاسی برای سازمان حفاظت از محیط زیست پایان دهد. از سوی دیگر، خواهان آن هستیم که وزیر محترم امور خارجه، جناب آقای دکتر ظریف، که از معدود وزیران به نسبت محبوب و کاردان دولت کنونی هستند، بر طبق ادعای مقامات دولتی در ترکیه که پیوسته اعلام میکنند: «ما فقط آب را تنظیم کرده و از حقابهی خود عدول نکرده و نخواهیم کرد»، دولت ترکیه را مجاب کند که همچنان همان حقابهی سابق، یعنی 750 مترمکعب بر ثانیه، را از دو رودخانهی دجله و فرات رها کنند ــ در حالی که به گفتهی مقامات عراقی این رقم هماینک به کمتر از یکسوم کاهش یافته است ــ و ضمن هماهنگی با دولتهای سوریه و عراق، مطابق کنوانسیونUNCCD و رامسر، اجازه دهند مسیر طبیعی این رودخانهها تا خلیج فارس ادامه یابد.
▪️ «حزب مهستان ایران» باز تأکید میکند که دوران غلبه تفکر سازهای بر مدیریت آب به سر آمده و وزارت نیروی ما نیز به جای ساخت سدها و اجرای طرحهای انتقال آب، بیشتر باید به بازچرخانی آب، کاهش هدررفت و حفظ ضمانتهای بینالمللی برای حراست از حق برخورداری از آب سالم در حوضههای آبخیز مشترک توجه کند. مهمتر آنکه اگر میخواهیم افغانستان هم به تعهدات مرزی خود در مورد حقابهی هیرمند در سیستان و هریرود در خراسان گردن نهد، خود باید چنین ملاحظات اخلاقی در حوزهی محیطزیست را افزون بر حوضههای آبخیز داخلی برای حوضههای آبخیز خارج از مرزهای خویش نیز رعایت کنیم. باید سیاستمداران داخلی و منطقه به این بینش دست یابند که حفظ پایداری درازمدت کشورها و منطقه جز در سایهی حفظ محیطزیست و عدم انجام مداخلاتی بیبازگشت، فارغ از مرزهای جغرافیایی، میسر نیست؛ اقدامات هر یک از کشورهای منطقه، خواه ترکیه یا ایران یا هر کشور دیگری که امروز باعث ایجاد ناپایداری و بر هم خوردن پایداری محیطزیستی کشوری همسایه شود، فردا تبعات آن دامنگیر تمامی کشورهای منطقه و از جمله کشورهایی خواهد شد که به زعم خود امروز از مداخلات محیطزیستی خود منتفع میشوند.
▪️ «حزب مهستان ایران»، بهواسطهی اهمیت نکات مطرحشده در این بیانیه برای منافع ملی کشور، خواهانِ توجه ریاست محترم جمهوری و پاسخ وزارتهای امور خارجه و نیرو است.
نوزدهم مهرماه 1397 خورشیدی
#بیانیه
#محیط_زیستی
#سدسازی
@MehestaanParty
▪️ در شرایطی که به نظر میرسد رئیسجمهور هر چند دیرهنگام به فکر ایجاد تغییراتی در کابینه افتاده است «حزب مهستان ایران» خواهان آن است که ایشان در گزینشی که از همان آغاز مورد اعتراض کارشناسان و نهادهای مدنی حوزهی محیطزیست قرار گرفت تجدید نظر کرده و با اتخاذ سازوکاری شفاف و مشارکت دادنِ متخصصان و نهادهای مدنی، که همواره شعار دولت بوده است، به روند انتخاب مدیرانی سیاسی برای سازمان حفاظت از محیط زیست پایان دهد. از سوی دیگر، خواهان آن هستیم که وزیر محترم امور خارجه، جناب آقای دکتر ظریف، که از معدود وزیران به نسبت محبوب و کاردان دولت کنونی هستند، بر طبق ادعای مقامات دولتی در ترکیه که پیوسته اعلام میکنند: «ما فقط آب را تنظیم کرده و از حقابهی خود عدول نکرده و نخواهیم کرد»، دولت ترکیه را مجاب کند که همچنان همان حقابهی سابق، یعنی 750 مترمکعب بر ثانیه، را از دو رودخانهی دجله و فرات رها کنند ــ در حالی که به گفتهی مقامات عراقی این رقم هماینک به کمتر از یکسوم کاهش یافته است ــ و ضمن هماهنگی با دولتهای سوریه و عراق، مطابق کنوانسیونUNCCD و رامسر، اجازه دهند مسیر طبیعی این رودخانهها تا خلیج فارس ادامه یابد.
▪️ «حزب مهستان ایران» باز تأکید میکند که دوران غلبه تفکر سازهای بر مدیریت آب به سر آمده و وزارت نیروی ما نیز به جای ساخت سدها و اجرای طرحهای انتقال آب، بیشتر باید به بازچرخانی آب، کاهش هدررفت و حفظ ضمانتهای بینالمللی برای حراست از حق برخورداری از آب سالم در حوضههای آبخیز مشترک توجه کند. مهمتر آنکه اگر میخواهیم افغانستان هم به تعهدات مرزی خود در مورد حقابهی هیرمند در سیستان و هریرود در خراسان گردن نهد، خود باید چنین ملاحظات اخلاقی در حوزهی محیطزیست را افزون بر حوضههای آبخیز داخلی برای حوضههای آبخیز خارج از مرزهای خویش نیز رعایت کنیم. باید سیاستمداران داخلی و منطقه به این بینش دست یابند که حفظ پایداری درازمدت کشورها و منطقه جز در سایهی حفظ محیطزیست و عدم انجام مداخلاتی بیبازگشت، فارغ از مرزهای جغرافیایی، میسر نیست؛ اقدامات هر یک از کشورهای منطقه، خواه ترکیه یا ایران یا هر کشور دیگری که امروز باعث ایجاد ناپایداری و بر هم خوردن پایداری محیطزیستی کشوری همسایه شود، فردا تبعات آن دامنگیر تمامی کشورهای منطقه و از جمله کشورهایی خواهد شد که به زعم خود امروز از مداخلات محیطزیستی خود منتفع میشوند.
▪️ «حزب مهستان ایران»، بهواسطهی اهمیت نکات مطرحشده در این بیانیه برای منافع ملی کشور، خواهانِ توجه ریاست محترم جمهوری و پاسخ وزارتهای امور خارجه و نیرو است.
نوزدهم مهرماه 1397 خورشیدی
#بیانیه
#محیط_زیستی
#سدسازی
@MehestaanParty
بازتاب بیانیهی حزب مهستان ایران در روزنامهی قانون
(1397/7/27)
ديپلماسی ضعيف آبی ايران در سدسازی سرشاخههای دجله و فرات
yon.ir/KUDhl
#بیانیه
#محیط_زیستی
#سدسازی
@MehestaanParty
(1397/7/27)
ديپلماسی ضعيف آبی ايران در سدسازی سرشاخههای دجله و فرات
yon.ir/KUDhl
#بیانیه
#محیط_زیستی
#سدسازی
@MehestaanParty
▫️ بیانیه حزب مهستان ایران از برای روز هفتم آبان و پاسداشت کورش بزرگ
▪️ چند سالی است که هفتم آبان و برپایی مراسمی در پاسارگاد، بر پایهی برخی سیاستها، تبدیل به تنشی ناضرور، ناخواسته و غیررسمی میان خیل جوانان ایرانپرست و نیروهای انتظامی و امنیتی شده است، در حالی که به سادگی روزی است برای تجلیل از سردار و رهبری خردمند در تاریخ ایرانزمین. کورش بزرگ، نه تنها برای بار نخست سرزمینهایی را به گرد هم آورد که ما امروزه به نام ایرانزمین یا «حوزهی فرهنگی ایران» میشناسیم، بلکه با تغییر سنت سیاسیِ وقت، تسامح و تساهلی را در این سرزمینها جاری ساخت که در نهایت ستون فرهنگ ایرانی شد. آموزهها و دستاوردهای او، چون رعایت حقوق انسانها و احترام به مردم و کوشش برای شادمانیِ آنان و سپس داد، صلح، آبادانی، و در یک کلام جهانداریای که در پیِ جهانگیریِ نخستینش شکل گرفت، همچنان و حتی برای انسان امروزین هم ارجمند است.
▪️ با وجود آن که جناب بهرام پارسایی، نمایندهی محترم مردم شیراز، در مجلس شورای اسلامی به خوبی موضوع را تحلیل کردند، «حزب مهستان ایران» بر خود لازم میداند باری دیگر خطوط اصلی آن سخنان را یادآوری نماید:
1. روز هفتم آبان بیش از یک دهه است که با استقبال عمومی از سوی گروههای مختلفِ مردم روبهرو شده است. این روز مبنای درست تاریخی دارد و بارها کارشناسانِ این حوزه یاد کردهاند روزی است که بر پایهی سالنامهای بابلی روز ورود کورش بزرگ به بابل است: هفده روز پس از گشایش آن سرزمین به دست سردارانش و پس از آن که به ساماندهی منابع آبی و بهبود فرآیندهای کشاورزی در منطقه پرداخت و سربازانش را برای نخستین رژهی ثبتشده در تاریخ آماده کرد تا با ساز و برگ کامل برای نمایش قدرت نظامی و تأکید بر غرور ملی به شهر وارد شوند، و نه برای غارت و نابودن کردن که عُرفِ آن روزگار بود. ورود این «شاه ـ سردارِ» خوشنام با استقبال مردم و صدور منشورِ معروف به حقوق بشر همراه بود؛ منشوری که در آن برای همهی در بندانِ شاه بابل آزادی خواسته شده و در نهایت به همهی آنان، که از مردمانی گوناگون بودند، برای بازگشت به سرزمینهایشان یاری میشود.
2. سال گذشته، برای همراهی با این حرکت ملی و از میان برداشتن تنشِ یادشده، کارگروهی علمی ـ اجرایی برای پاسداشتِ کورش در استانداری فارس شکل گرفت تا نتیجهی رایزنیهای آنان با دانشگاهها و متخصصان برای تعیین روزی دقیقتر، چنان که خود ادعا میکردند، معلوم شود، اما شوربختانه همچون بسیاری از امور دولتی و حکومتی خبری جز تأسیس از آنان منتشر نشد. این هفتم آبان نیز میگذرد، اما شایسته است که در زودترین زمان نسبت به حل ریشهای این تنش غیرلازم اقدامهای بایسته صورت گیرد.
3. در همهی جای جهان از شکلگیری چنین مناسبتهایی همگانی برای پربار کردن مایههای وحدت ملی، هویت ملی و گسترش شادی و بهرهبرداریهای اقتصادی ـ گردشگری استقبال میشود و کم نبوده و نیست تلاشها در راستای برجسته کردن موضوعی محلی و شاخ و برگ دادن به آن و تبلیغات بر محورش تا از رویدادی، با استنادی ضعیف و کوچک، همان بهرهها را ببرند. اینک چنین رویدادی بهگونهای خودجوش و قدرتمند شکل گرفته؛ رویدادی که نه تنها قومهای گوناگون ایرانی در آن درگیر هستند، بلکه برای ایرانیتباران جداشده از مرزهای تاریخی هم جذابیت دارد؛ بر حس تعلق به این فرهنگ و تمدن میافزاید و یکپارچگی مردمی را افزون میکند؛ و در کمال شگفتی آموزههای دینی گوناگون هم چنین پاسداشت و ارجگذاری را تأیید میکنند، بهگونهای که نه تنها کورش بزرگ تنها شخصیت تاریخی است که در همهی کتابهای آسمانی، بهویژه قرآن کریم، از وی به نیکی یاد شده بلکه در هنگام ثبت جهانیِ سازه و محوطهی پاسارگاد در سازمان یونسکو نیز معیار ارزشمندیِ معنوی و دینی نیز برای آن به کار رفت که از این رو یک استثناست.
▪️ از این رو، حزب مهستان ایران، باری دیگر از مسؤولان گرامی خواهان است با در نظر گرفتن تبعات و زیانهای گزافی که برخوردهای امنیتی در این سالها داشته است و در حالی که ایران در سطح سیاسی به خاطر شماری ایستادگیهایش در برابر زورگوییهای جهانی نیازمندِ نزدیکی بیش از پیش نگاه ملی به نگاهِ مذهبیِ حاکم، و در سطح فرهنگی نیز نیازمند داشتنِ شناختِ تاریخی و بینشی خردورزانه و هویتی قدرتمند در برابر فرهنگِ قابل نقدی که جهانی میشود، است و همچنین به منظور جلوگیری از مصادره بهمطلوب کردنِ این شخصیت و مناسبتِ ملی از سوی جریانهای مخالفِ سیاسی، دستور به بازنگری برخوردهای سلیقهای و نادرستی دهند که با این روز ملی و رویداد خجستهی گردشگری صورت میگیرد؛ تا هفتم آبان، روز کورش، به درستی پاس داشته شود.
#بیانیه
#فرهنگی
#کورش_بزرگ
@MehestaanParty
▪️ چند سالی است که هفتم آبان و برپایی مراسمی در پاسارگاد، بر پایهی برخی سیاستها، تبدیل به تنشی ناضرور، ناخواسته و غیررسمی میان خیل جوانان ایرانپرست و نیروهای انتظامی و امنیتی شده است، در حالی که به سادگی روزی است برای تجلیل از سردار و رهبری خردمند در تاریخ ایرانزمین. کورش بزرگ، نه تنها برای بار نخست سرزمینهایی را به گرد هم آورد که ما امروزه به نام ایرانزمین یا «حوزهی فرهنگی ایران» میشناسیم، بلکه با تغییر سنت سیاسیِ وقت، تسامح و تساهلی را در این سرزمینها جاری ساخت که در نهایت ستون فرهنگ ایرانی شد. آموزهها و دستاوردهای او، چون رعایت حقوق انسانها و احترام به مردم و کوشش برای شادمانیِ آنان و سپس داد، صلح، آبادانی، و در یک کلام جهانداریای که در پیِ جهانگیریِ نخستینش شکل گرفت، همچنان و حتی برای انسان امروزین هم ارجمند است.
▪️ با وجود آن که جناب بهرام پارسایی، نمایندهی محترم مردم شیراز، در مجلس شورای اسلامی به خوبی موضوع را تحلیل کردند، «حزب مهستان ایران» بر خود لازم میداند باری دیگر خطوط اصلی آن سخنان را یادآوری نماید:
1. روز هفتم آبان بیش از یک دهه است که با استقبال عمومی از سوی گروههای مختلفِ مردم روبهرو شده است. این روز مبنای درست تاریخی دارد و بارها کارشناسانِ این حوزه یاد کردهاند روزی است که بر پایهی سالنامهای بابلی روز ورود کورش بزرگ به بابل است: هفده روز پس از گشایش آن سرزمین به دست سردارانش و پس از آن که به ساماندهی منابع آبی و بهبود فرآیندهای کشاورزی در منطقه پرداخت و سربازانش را برای نخستین رژهی ثبتشده در تاریخ آماده کرد تا با ساز و برگ کامل برای نمایش قدرت نظامی و تأکید بر غرور ملی به شهر وارد شوند، و نه برای غارت و نابودن کردن که عُرفِ آن روزگار بود. ورود این «شاه ـ سردارِ» خوشنام با استقبال مردم و صدور منشورِ معروف به حقوق بشر همراه بود؛ منشوری که در آن برای همهی در بندانِ شاه بابل آزادی خواسته شده و در نهایت به همهی آنان، که از مردمانی گوناگون بودند، برای بازگشت به سرزمینهایشان یاری میشود.
2. سال گذشته، برای همراهی با این حرکت ملی و از میان برداشتن تنشِ یادشده، کارگروهی علمی ـ اجرایی برای پاسداشتِ کورش در استانداری فارس شکل گرفت تا نتیجهی رایزنیهای آنان با دانشگاهها و متخصصان برای تعیین روزی دقیقتر، چنان که خود ادعا میکردند، معلوم شود، اما شوربختانه همچون بسیاری از امور دولتی و حکومتی خبری جز تأسیس از آنان منتشر نشد. این هفتم آبان نیز میگذرد، اما شایسته است که در زودترین زمان نسبت به حل ریشهای این تنش غیرلازم اقدامهای بایسته صورت گیرد.
3. در همهی جای جهان از شکلگیری چنین مناسبتهایی همگانی برای پربار کردن مایههای وحدت ملی، هویت ملی و گسترش شادی و بهرهبرداریهای اقتصادی ـ گردشگری استقبال میشود و کم نبوده و نیست تلاشها در راستای برجسته کردن موضوعی محلی و شاخ و برگ دادن به آن و تبلیغات بر محورش تا از رویدادی، با استنادی ضعیف و کوچک، همان بهرهها را ببرند. اینک چنین رویدادی بهگونهای خودجوش و قدرتمند شکل گرفته؛ رویدادی که نه تنها قومهای گوناگون ایرانی در آن درگیر هستند، بلکه برای ایرانیتباران جداشده از مرزهای تاریخی هم جذابیت دارد؛ بر حس تعلق به این فرهنگ و تمدن میافزاید و یکپارچگی مردمی را افزون میکند؛ و در کمال شگفتی آموزههای دینی گوناگون هم چنین پاسداشت و ارجگذاری را تأیید میکنند، بهگونهای که نه تنها کورش بزرگ تنها شخصیت تاریخی است که در همهی کتابهای آسمانی، بهویژه قرآن کریم، از وی به نیکی یاد شده بلکه در هنگام ثبت جهانیِ سازه و محوطهی پاسارگاد در سازمان یونسکو نیز معیار ارزشمندیِ معنوی و دینی نیز برای آن به کار رفت که از این رو یک استثناست.
▪️ از این رو، حزب مهستان ایران، باری دیگر از مسؤولان گرامی خواهان است با در نظر گرفتن تبعات و زیانهای گزافی که برخوردهای امنیتی در این سالها داشته است و در حالی که ایران در سطح سیاسی به خاطر شماری ایستادگیهایش در برابر زورگوییهای جهانی نیازمندِ نزدیکی بیش از پیش نگاه ملی به نگاهِ مذهبیِ حاکم، و در سطح فرهنگی نیز نیازمند داشتنِ شناختِ تاریخی و بینشی خردورزانه و هویتی قدرتمند در برابر فرهنگِ قابل نقدی که جهانی میشود، است و همچنین به منظور جلوگیری از مصادره بهمطلوب کردنِ این شخصیت و مناسبتِ ملی از سوی جریانهای مخالفِ سیاسی، دستور به بازنگری برخوردهای سلیقهای و نادرستی دهند که با این روز ملی و رویداد خجستهی گردشگری صورت میگیرد؛ تا هفتم آبان، روز کورش، به درستی پاس داشته شود.
#بیانیه
#فرهنگی
#کورش_بزرگ
@MehestaanParty
Mehestaan I حزب مهستان
▫️ بیانیه حزب مهستان ایران از برای روز هفتم آبان و پاسداشت کورش بزرگ ▪️ چند سالی است که هفتم آبان و برپایی مراسمی در پاسارگاد، بر پایهی برخی سیاستها، تبدیل به تنشی ناضرور، ناخواسته و غیررسمی میان خیل جوانان ایرانپرست و نیروهای انتظامی و امنیتی شده است،…
پیام دبیرکل:
به نام خداوند جان و خرد
با نزدیک شدن به روز هفتم آبانماه، در حالی که کشور بیش از هر زمانی نیاز به آرامش و همبستگی، جهت گذر از دشواریها و تنگناهای پیشآمده از طرف دشمنان منطقهای و جهانی، دارد و جوانان ما جهت مقابله با غربزدگی نیاز به بازسازی هویت خویش دارند؛ کسانی بهجای گفتوگو و خردورزی در مورد کورش بزرگ، که تأثیری مهم در شناخت ما از خویش و نیز دیگر ملتها از تاریخ و هویت ایران دارد و حتی علمای بزرگ اسلام نیز به این موضوع اشاره دارند، و سخن گفتن در مورد ریشه و اهمیت چنین پاسداشتی، شوربختانه با غوغاسالاری همپای دشمنان کشور و تاریخ و فرهنگ ایرانزمین شده و باعث گردیدهاند که، همچون سنت چهارشنبهسوری، این روز نیز به نمادی سیاسی تبدیل گردد که با اینکار بهجای پاسداری از خون شهیدان فقط آب به آسیاب دشمنان این مرز و بوم ریخته میشود. امید است که بتوانیم با خردورزی این پاسداشت را به جایگاه راستین خود بازگردانیم.
با احترام
دکتر مهدی پورنامداری
دبیرکل حزب مهستان ایران
#بیانیه
#فرهنگی
#کورش_بزرگ
#دبیرکل
@MehestaanParty
به نام خداوند جان و خرد
با نزدیک شدن به روز هفتم آبانماه، در حالی که کشور بیش از هر زمانی نیاز به آرامش و همبستگی، جهت گذر از دشواریها و تنگناهای پیشآمده از طرف دشمنان منطقهای و جهانی، دارد و جوانان ما جهت مقابله با غربزدگی نیاز به بازسازی هویت خویش دارند؛ کسانی بهجای گفتوگو و خردورزی در مورد کورش بزرگ، که تأثیری مهم در شناخت ما از خویش و نیز دیگر ملتها از تاریخ و هویت ایران دارد و حتی علمای بزرگ اسلام نیز به این موضوع اشاره دارند، و سخن گفتن در مورد ریشه و اهمیت چنین پاسداشتی، شوربختانه با غوغاسالاری همپای دشمنان کشور و تاریخ و فرهنگ ایرانزمین شده و باعث گردیدهاند که، همچون سنت چهارشنبهسوری، این روز نیز به نمادی سیاسی تبدیل گردد که با اینکار بهجای پاسداری از خون شهیدان فقط آب به آسیاب دشمنان این مرز و بوم ریخته میشود. امید است که بتوانیم با خردورزی این پاسداشت را به جایگاه راستین خود بازگردانیم.
با احترام
دکتر مهدی پورنامداری
دبیرکل حزب مهستان ایران
#بیانیه
#فرهنگی
#کورش_بزرگ
#دبیرکل
@MehestaanParty
▫️درخواست شماری از احزابِ کشور از سازمان میراث فرهنگی:
در برخورد با تلاش برای مصادرهی فارابی بر دستِ برخی کشورهای همسایه چه کردهاید؟
بهنام خداوند جان و خرد
▪️ چندی پیش «خانه ـ موزهی فارابی»، فیلسوف و دانشمند بزرگ ایرانی و ملقب به معلم ثانی، توسط دانشگاه ملی فارابی قزاقستان و شهرداری استانبول، و با حمایت شورای همکاری کشورهای تُرکزبان و سفارت قزاقستان در ترکیه، در استانبول افتتاح شد. این گشایش، که فینفسه امری شایسته است، در راستایِ مناسبت هزار و صدوپنجاهمین زادروزِ این دانشمند برجستهی فرارودی و زادهی سُغد، منطقهای کهن در ایرانزمین، انجام گرفته که قرار است در سال ۲۰۲۰ توسط یونسکو جشن گرفته شود.
▪️ از آنجایی که پیش از این اقدامهایی غیرفرهنگی و ناهماهنگ با دیگر کشورهای برآمده از دلِ تاریخ و فرهنگی مشترک (ایرانزمین) از سوی برخی کشورهای منطقه صورت گرفت ــ همچون ثبتِ «مولانا» بر دستِ کشور ترکیه یا نوشته شدن «ابنسینا حکیم بزرگ تُرک» بر زیر تندیسی از آن دانشمند بزرگ ایرانی یا تلاش برای ثبتِ جهانیِ «نظامی گنجوی» و میراثی چون «نگارگری ایرانی» و «تار» و «چوگان» توسط جمهوریِ آذربایجان و تشکیلِ پروندههای ثبت جهانیِ آنان فقط به نام آن کشور، و نمونههای مشابه یا حتی موردهایی کاملاً ایرانی چون اقدام کشور امارات برای از آنِ خود کردنِ «بادگیر» ــ این نگرانی را، به درستی، در میانِ دوستداران ایران و کنشگران فرهنگی ایجاد شده است که هدف از چنان افتتاحِ فرهنگی و فرخندهای میتواند دستیابی به هدفی سیاسی و غیرفرهنگی و تلاشی غیرعلمی و جاعلانه برای تعمیمِ هویتی امروزین به گذشته و مصادرهی پیشینهی فرهنگیای باشد که از آنِ همهی کشورهای منطقه است؛ سرزمینهایی که از زمان شکلگیریِ هویتی ملی و فراقومی همواره «ایرانی» و متّصف به فرهنگِ کهن و فراگیرِ آن بودهاند و در زمانِ دانشمندانی چون فارابی همهی متون آن هنگام و نیز متنهای پژوهشی و متکی بر «علم تاریخ» تا همین امروز، آنان را وابستگانِ این حوزهی تمدنی و فرهنگی میدانند و فراموش نکنیم که نه تنها هویتهای ملّی ازبکستانی و قزاقستانی و جمهوری آذربایجانی و نیز افغانستانی و تاجیکستانی و... همه جدید هستند، بلکه هویتِ ملّیِ ترکیهای و ترک نیز «امروزی» و مربوط به سدهی اخیر هستند، هر چند در قامتِ قومی ایرانی و هویّتی قومی پیشینهای دراز دارند و از همان اوانِ حضور در تاریخ در دایرهی هویت ملی و سراسریِ ایرانی صورتبندی میشده و حکومتهای کوچک و بزرگی ایرانی را شکل میدادهاند.
▪️ از این رو، و از آنجایی که دفتر فرهنگی شهرداری کلانشهر استانبول فارابی را «عالم جهان ترک و اسلام» معرفی کرده است، ما احزاب امضاکنندهی بیانیهی زیر از ریاست سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ــ که آن نهاد در آستانهی پوستاندازی و تبدیل به وزارتخانهای است که امیدواریم در شأن ایرانِ بزرگ فرهنگی باشد ــ خواهانیم که برای رفع این نگرانی تلاشهایی را که داشته است و برنامههایی را که در نظر دارد انجام دهد اعلام نماید.
▪️ اگر کشورهایی در منطقه، بر پایهی تبلیغاتی سیاسی یا جهتگیریهایی استعماری و ایرانستیزانه که در یک سدهی پیش و بیشتر بر دستِ قدرتهای استعماری کلاسیک شکل گرفته است، از نامیده شدنِ چنین مفاخری به ایرانی هراس دارند آیا دفتری در آن سازمان پیگیرِ آن است حال که جشن بزرگِ نوروز بر دستِ همهی این کشورها به رسمیت شناخته شده است در گام نخست بکوشد که با رایزنی با مقاماتِ کشورهای یادشده چنین یادگارها و مفاخری را به نامِ «حوزهی فرهنگی نوروز» به ثبت برساند تا اختلافها و جداییها کمتر شود؟ آیا تلاشی برای نگارش تاریخ درسیِ مشترکی میان پژوهشگرانِ این حوزه در همهی این کشورها در جریان است تا نسل بعدی، فارغ از اختلافاندازیهای یک سدهی گذشته، شناختِ درستی را از هویت امروزین خود و پیوندِ آن با هویت مشترک کهناش داشته باشد؟ آن سازمان، چه پیشنهادهایی را برای آشناسازی نسلِ امروز کشور با این مفاخر و آثار در برنامه داشته و دارد و به دولت پیشنهاد کرده است؟ آیا نمیبایست همچون کشور تاجیکستان بکوشیم چهرهی این بزرگان را بر پول ملی کشورمان بازتاب دهیم و آیا سازمانِ متولیِ میراث کشور نسبت به حذفِ تصویر حکیم بوعلی سینا از روی جلد دفترچههای تأمین اجتماعی، آن هم در این هنگامهی پرآشوب، واکنشی نشان داد؟ اینها و بسیاری پرسشهای دیگر منتظر پاسخ صریح مدیرانِ مرتبط هستند.
▪️با احترام
جمعی از احزاب مستقل کشور:
ـ حزب اتحاد ملی ایران
ـ حزب ترقی
ـ حزب ثقلین
ـ حزب فرزندان ایران
ـ حزب مردمی اصلاحات
ـ حزب مهستان ایران
ـ حزب وحدت ایران اسلامی
ـ حزب همدلی مردم تحولخواه (همت)
ـ سازمان رهروان فردا
#بیانیه
#مستقلین
#ایران_فرهنگی
#فارابی
#میراث_معنوی
@MehestaanParty
در برخورد با تلاش برای مصادرهی فارابی بر دستِ برخی کشورهای همسایه چه کردهاید؟
بهنام خداوند جان و خرد
▪️ چندی پیش «خانه ـ موزهی فارابی»، فیلسوف و دانشمند بزرگ ایرانی و ملقب به معلم ثانی، توسط دانشگاه ملی فارابی قزاقستان و شهرداری استانبول، و با حمایت شورای همکاری کشورهای تُرکزبان و سفارت قزاقستان در ترکیه، در استانبول افتتاح شد. این گشایش، که فینفسه امری شایسته است، در راستایِ مناسبت هزار و صدوپنجاهمین زادروزِ این دانشمند برجستهی فرارودی و زادهی سُغد، منطقهای کهن در ایرانزمین، انجام گرفته که قرار است در سال ۲۰۲۰ توسط یونسکو جشن گرفته شود.
▪️ از آنجایی که پیش از این اقدامهایی غیرفرهنگی و ناهماهنگ با دیگر کشورهای برآمده از دلِ تاریخ و فرهنگی مشترک (ایرانزمین) از سوی برخی کشورهای منطقه صورت گرفت ــ همچون ثبتِ «مولانا» بر دستِ کشور ترکیه یا نوشته شدن «ابنسینا حکیم بزرگ تُرک» بر زیر تندیسی از آن دانشمند بزرگ ایرانی یا تلاش برای ثبتِ جهانیِ «نظامی گنجوی» و میراثی چون «نگارگری ایرانی» و «تار» و «چوگان» توسط جمهوریِ آذربایجان و تشکیلِ پروندههای ثبت جهانیِ آنان فقط به نام آن کشور، و نمونههای مشابه یا حتی موردهایی کاملاً ایرانی چون اقدام کشور امارات برای از آنِ خود کردنِ «بادگیر» ــ این نگرانی را، به درستی، در میانِ دوستداران ایران و کنشگران فرهنگی ایجاد شده است که هدف از چنان افتتاحِ فرهنگی و فرخندهای میتواند دستیابی به هدفی سیاسی و غیرفرهنگی و تلاشی غیرعلمی و جاعلانه برای تعمیمِ هویتی امروزین به گذشته و مصادرهی پیشینهی فرهنگیای باشد که از آنِ همهی کشورهای منطقه است؛ سرزمینهایی که از زمان شکلگیریِ هویتی ملی و فراقومی همواره «ایرانی» و متّصف به فرهنگِ کهن و فراگیرِ آن بودهاند و در زمانِ دانشمندانی چون فارابی همهی متون آن هنگام و نیز متنهای پژوهشی و متکی بر «علم تاریخ» تا همین امروز، آنان را وابستگانِ این حوزهی تمدنی و فرهنگی میدانند و فراموش نکنیم که نه تنها هویتهای ملّی ازبکستانی و قزاقستانی و جمهوری آذربایجانی و نیز افغانستانی و تاجیکستانی و... همه جدید هستند، بلکه هویتِ ملّیِ ترکیهای و ترک نیز «امروزی» و مربوط به سدهی اخیر هستند، هر چند در قامتِ قومی ایرانی و هویّتی قومی پیشینهای دراز دارند و از همان اوانِ حضور در تاریخ در دایرهی هویت ملی و سراسریِ ایرانی صورتبندی میشده و حکومتهای کوچک و بزرگی ایرانی را شکل میدادهاند.
▪️ از این رو، و از آنجایی که دفتر فرهنگی شهرداری کلانشهر استانبول فارابی را «عالم جهان ترک و اسلام» معرفی کرده است، ما احزاب امضاکنندهی بیانیهی زیر از ریاست سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ــ که آن نهاد در آستانهی پوستاندازی و تبدیل به وزارتخانهای است که امیدواریم در شأن ایرانِ بزرگ فرهنگی باشد ــ خواهانیم که برای رفع این نگرانی تلاشهایی را که داشته است و برنامههایی را که در نظر دارد انجام دهد اعلام نماید.
▪️ اگر کشورهایی در منطقه، بر پایهی تبلیغاتی سیاسی یا جهتگیریهایی استعماری و ایرانستیزانه که در یک سدهی پیش و بیشتر بر دستِ قدرتهای استعماری کلاسیک شکل گرفته است، از نامیده شدنِ چنین مفاخری به ایرانی هراس دارند آیا دفتری در آن سازمان پیگیرِ آن است حال که جشن بزرگِ نوروز بر دستِ همهی این کشورها به رسمیت شناخته شده است در گام نخست بکوشد که با رایزنی با مقاماتِ کشورهای یادشده چنین یادگارها و مفاخری را به نامِ «حوزهی فرهنگی نوروز» به ثبت برساند تا اختلافها و جداییها کمتر شود؟ آیا تلاشی برای نگارش تاریخ درسیِ مشترکی میان پژوهشگرانِ این حوزه در همهی این کشورها در جریان است تا نسل بعدی، فارغ از اختلافاندازیهای یک سدهی گذشته، شناختِ درستی را از هویت امروزین خود و پیوندِ آن با هویت مشترک کهناش داشته باشد؟ آن سازمان، چه پیشنهادهایی را برای آشناسازی نسلِ امروز کشور با این مفاخر و آثار در برنامه داشته و دارد و به دولت پیشنهاد کرده است؟ آیا نمیبایست همچون کشور تاجیکستان بکوشیم چهرهی این بزرگان را بر پول ملی کشورمان بازتاب دهیم و آیا سازمانِ متولیِ میراث کشور نسبت به حذفِ تصویر حکیم بوعلی سینا از روی جلد دفترچههای تأمین اجتماعی، آن هم در این هنگامهی پرآشوب، واکنشی نشان داد؟ اینها و بسیاری پرسشهای دیگر منتظر پاسخ صریح مدیرانِ مرتبط هستند.
▪️با احترام
جمعی از احزاب مستقل کشور:
ـ حزب اتحاد ملی ایران
ـ حزب ترقی
ـ حزب ثقلین
ـ حزب فرزندان ایران
ـ حزب مردمی اصلاحات
ـ حزب مهستان ایران
ـ حزب وحدت ایران اسلامی
ـ حزب همدلی مردم تحولخواه (همت)
ـ سازمان رهروان فردا
#بیانیه
#مستقلین
#ایران_فرهنگی
#فارابی
#میراث_معنوی
@MehestaanParty
درخواست شماری از احزاب مستقل از ریاست و نمایندگان مجلس برای ندادن رای تایید به مونسان، وزیر پیشنهادی برای وزارت میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری
بهنام خدا
ریاست محترم مجلس شورای اسلامی!
نمایندگان محترم ملت در خانهی ملت!
▪️ما، احزاب امضاکننده این نامه، که به همراه کنشگران مدافعِ وزارتخانه شدن سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، همیشه به سهم خود کوشیدهایم پاسدارِ «میراث فرهنگی»، گسترانندهی «گردشگری پایدار» و حامیِ «صنایع دستی»ِ کشورمان باشیم، از شما نمایندگان مردم ایران خواهانیم که در آستانهی گزینشی بزرگ در این عرصه یاریگر راستینِ این حوزهی مظلوم باشید.
▪️چکیده و علتالعللِ تلاشهای آن کنشگران و کارشناسان برای وزارتخانه شدنِ آن نهادِ بهزعمِ ما «بسیار مهم»، آن بوده است که این عرصه از آفاتِ سیاستزدگی و نگاههای سیاسی، و از زدوبندهای پشتِ پرده دور نگه داشته شود و به این دریافت همگانی برسیم که باید نگاهی تخصصی ـ کارشناسی بر این نهاد اداره کنندهی ثروتهای شکننده و بیبازگشتِ ملی حاکم شود.
▪️اکنون برای نخستینبار است که شما نمایندگانِ ما -- که با کنش و نگاهی فرهنگی و نه سیاسی، بنیانهای توانمندسازی نهاد متولی میراث فرهنگی را آنگونه که درخور تاریخ، فرهنگ و میراث تمدنی این سرزمین است، بنا نهادید -- در آستانهی انتخابی حساس هستید که میتواند فرایند پشت سر را به کارآمدترین شکلی به ثمر نشانَد و یا آن را یکسر عقیم سازد.
▪️بدین سبب است که اکنون و در مرحله حساس انتخاب اولین وزیر میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، کنش و انتخاب نمایندگان گرامی مجلس شورای اسلامی همچنان مورد نظارت ملت بزرگ ایران و علاقه مندان میراث تمدنی سرزمین ایران است.
▪️آیا این انتخاب در مسیری متضاد با تصویب تاءسیس این وزارتخانهی جدید، مُهر تاییدی بر روندها و رویّههای سیاسی و غیرکارشناسیِ مورد نقد در ادوار گذشته خواهد زد؟ و یا عزم گشودنِ راهی نو را در سر خواهد داشت؟
▪️آیا باید همچنان نظارهگر وضعیت آشوبگونه و ویرانی روزافزون میراث فرهنگی کشور و تعاملهای سیاسی مغایر با وجوه کارشناسی باشیم و این بار به اتفاق شما نمایندگان چشم بر تخریبها ببندیم؟ و یا با عزمی روشن و تلاشی گام به گام و خردمندانه برای تغییر این وضعیت ناخوشایند همت خواهیم کرد؟
▪️ما به یُمن تلاش نمایندگان مردم که با نگاهی ایراندوستانه و آگاهانه برای وزارتخانه شدن این سازمان کوشیدند، بدین امید دل بستهایم که شما نمایندگان در این مرحله حساس، و در فرایند آتی نظارت بر عملکرد این وزارتخانه نیز، با عزمی جدی و با نگاهی تیزبینانه، حصول نتیجه نهایی از حرکتی را که آغاز کردهاید مد نظر خواهید داشت.
▪️فراموش نمیکنیم که اگر میراثی نباشد و اگر شهرهایمان هویتهای بومی خود را حفظ نکنند، هر آنچه از گردشگری و صنعت بزرگ و کشورسازِ آن بگوییم شعاری بیش نخواهد بود، چرا که نقطه قوت ما در گردشگری، میراث سترگ و باشکوه تمدنیمان است، وگرنه ما در عرصهی گردشگری تفریحی و تاءمین امکانات خوشگذرانی و اقامت در هتلهای آنچنانی -- به دلایل عدیده -- توان رقابت چندانی با جهان و حتی با کشورهای پیرامونمان را نخواهیم داشت.
▪️و باز فراموش نمیکنیم شیوهی مدیریتی که در تمام این دورهها بر نهاد میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ما حاکم بوده شیوهی دوریگزینی از برنامه و کارشناسان بوده.
▪️بدیهیست تفکر و شیوه مدیریتی که بنیانهای فکری و عملی آن، خود موضوع نقد و تجدیدنظر در ساختار سازمانی این نهاد از سازمان به وزارتخانه بوده و به تمامی با تغییر این ساختار مخالف بوده و در مقابل آن مقاومت نموده، نمیتواند گزینه مناسبی برای راهبری نهاد جدید و شکوفا ساختن و به ثمر نشاندن نهالی باشد که به دست نمایندگان محترم کاشته شده. به زعم ما آشکارترین پیام مجلس شورای اسلامی در مصوبه تاسیس این وزارتخانه، تأیید نکردنِ آن شیوه مدیریت بوده است.
▪️امیدواریم تلاش شما و ما برای یافتنِ وزیری به واقع «فرهنگی» به مثابه گام نخست برای رسیدن به آرمانی بزرگ، پیام نمایندگان ملت را به گوش آنهایی که همچنان نشنیده انگاشتن این پیام را ترجیح دادهاند برساند.
با احترام
▪️جمعی از احزاب مستقل کشور:
ـ حزب اتحاد ملی ایران
ـ حزب ترقی
ـ حزب ثقلین
ـ حزب فرزندان ایران
ـ حزب مردمی اصلاحات
ـ حزب مهستان ایران
ـ حزب وحدت ایران اسلامی
ـ سازمان رهروان فردا
#بیانیه
#مستقلین
#میراث_فرهنگی
#مجلس
#مونسان
@MehestaanParty
بهنام خدا
ریاست محترم مجلس شورای اسلامی!
نمایندگان محترم ملت در خانهی ملت!
▪️ما، احزاب امضاکننده این نامه، که به همراه کنشگران مدافعِ وزارتخانه شدن سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، همیشه به سهم خود کوشیدهایم پاسدارِ «میراث فرهنگی»، گسترانندهی «گردشگری پایدار» و حامیِ «صنایع دستی»ِ کشورمان باشیم، از شما نمایندگان مردم ایران خواهانیم که در آستانهی گزینشی بزرگ در این عرصه یاریگر راستینِ این حوزهی مظلوم باشید.
▪️چکیده و علتالعللِ تلاشهای آن کنشگران و کارشناسان برای وزارتخانه شدنِ آن نهادِ بهزعمِ ما «بسیار مهم»، آن بوده است که این عرصه از آفاتِ سیاستزدگی و نگاههای سیاسی، و از زدوبندهای پشتِ پرده دور نگه داشته شود و به این دریافت همگانی برسیم که باید نگاهی تخصصی ـ کارشناسی بر این نهاد اداره کنندهی ثروتهای شکننده و بیبازگشتِ ملی حاکم شود.
▪️اکنون برای نخستینبار است که شما نمایندگانِ ما -- که با کنش و نگاهی فرهنگی و نه سیاسی، بنیانهای توانمندسازی نهاد متولی میراث فرهنگی را آنگونه که درخور تاریخ، فرهنگ و میراث تمدنی این سرزمین است، بنا نهادید -- در آستانهی انتخابی حساس هستید که میتواند فرایند پشت سر را به کارآمدترین شکلی به ثمر نشانَد و یا آن را یکسر عقیم سازد.
▪️بدین سبب است که اکنون و در مرحله حساس انتخاب اولین وزیر میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، کنش و انتخاب نمایندگان گرامی مجلس شورای اسلامی همچنان مورد نظارت ملت بزرگ ایران و علاقه مندان میراث تمدنی سرزمین ایران است.
▪️آیا این انتخاب در مسیری متضاد با تصویب تاءسیس این وزارتخانهی جدید، مُهر تاییدی بر روندها و رویّههای سیاسی و غیرکارشناسیِ مورد نقد در ادوار گذشته خواهد زد؟ و یا عزم گشودنِ راهی نو را در سر خواهد داشت؟
▪️آیا باید همچنان نظارهگر وضعیت آشوبگونه و ویرانی روزافزون میراث فرهنگی کشور و تعاملهای سیاسی مغایر با وجوه کارشناسی باشیم و این بار به اتفاق شما نمایندگان چشم بر تخریبها ببندیم؟ و یا با عزمی روشن و تلاشی گام به گام و خردمندانه برای تغییر این وضعیت ناخوشایند همت خواهیم کرد؟
▪️ما به یُمن تلاش نمایندگان مردم که با نگاهی ایراندوستانه و آگاهانه برای وزارتخانه شدن این سازمان کوشیدند، بدین امید دل بستهایم که شما نمایندگان در این مرحله حساس، و در فرایند آتی نظارت بر عملکرد این وزارتخانه نیز، با عزمی جدی و با نگاهی تیزبینانه، حصول نتیجه نهایی از حرکتی را که آغاز کردهاید مد نظر خواهید داشت.
▪️فراموش نمیکنیم که اگر میراثی نباشد و اگر شهرهایمان هویتهای بومی خود را حفظ نکنند، هر آنچه از گردشگری و صنعت بزرگ و کشورسازِ آن بگوییم شعاری بیش نخواهد بود، چرا که نقطه قوت ما در گردشگری، میراث سترگ و باشکوه تمدنیمان است، وگرنه ما در عرصهی گردشگری تفریحی و تاءمین امکانات خوشگذرانی و اقامت در هتلهای آنچنانی -- به دلایل عدیده -- توان رقابت چندانی با جهان و حتی با کشورهای پیرامونمان را نخواهیم داشت.
▪️و باز فراموش نمیکنیم شیوهی مدیریتی که در تمام این دورهها بر نهاد میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ما حاکم بوده شیوهی دوریگزینی از برنامه و کارشناسان بوده.
▪️بدیهیست تفکر و شیوه مدیریتی که بنیانهای فکری و عملی آن، خود موضوع نقد و تجدیدنظر در ساختار سازمانی این نهاد از سازمان به وزارتخانه بوده و به تمامی با تغییر این ساختار مخالف بوده و در مقابل آن مقاومت نموده، نمیتواند گزینه مناسبی برای راهبری نهاد جدید و شکوفا ساختن و به ثمر نشاندن نهالی باشد که به دست نمایندگان محترم کاشته شده. به زعم ما آشکارترین پیام مجلس شورای اسلامی در مصوبه تاسیس این وزارتخانه، تأیید نکردنِ آن شیوه مدیریت بوده است.
▪️امیدواریم تلاش شما و ما برای یافتنِ وزیری به واقع «فرهنگی» به مثابه گام نخست برای رسیدن به آرمانی بزرگ، پیام نمایندگان ملت را به گوش آنهایی که همچنان نشنیده انگاشتن این پیام را ترجیح دادهاند برساند.
با احترام
▪️جمعی از احزاب مستقل کشور:
ـ حزب اتحاد ملی ایران
ـ حزب ترقی
ـ حزب ثقلین
ـ حزب فرزندان ایران
ـ حزب مردمی اصلاحات
ـ حزب مهستان ایران
ـ حزب وحدت ایران اسلامی
ـ سازمان رهروان فردا
#بیانیه
#مستقلین
#میراث_فرهنگی
#مجلس
#مونسان
@MehestaanParty
بیانیه حزب مهستان ایران در خصوص تجاوز ترکیه به مناطق شمالی سوریه
تجاوز ترکیه به خاک سوریه را محکوم میکنیم
▪️پس از گذشت سالها نبرد خونین در کشور سوریه و در شرایطی که این کشور بهموازات تعدیلِ تنشهای داخلی، برای حفظ انسجام و تقویت حاکمیت سرزمینی خود تلاش میکند، متأسفانه نیروهای ترکیه به بهانه دفاع از تمامیت ارضی و امنیت خود، مناطق کردنشین را در کشور سوریه مورد حمله قرار دادهاند که با توجه به وضعیت کشور و جامعهی سوریه اقدامی انسانی تلقی نمیگردد. این اقدام در حالی رخ می دهد که کردهای سوریه نقش بزرگی را در نابودی تروریستهای داعش ایفا نمودند و با تحمل مصیبت جنگ، قهرمانانه، در نجات سرزمینشان، سوریه، از چنگال تروریستهای اشغالگر کوشیدند. امروز، کردهای سوریه مانند همهی افراد ملت سوریه بیش از هر زمان به پشتیبانی جامعهی بینالمللی نیازمندند و جوانمردانه نیست که دولتی دیگر، به جای همکاری و یاریرسانی به احیای سرزمین همسایهاش، اهداف و مطامع توسعهطلبانهی خود را جستوجو نماید.
▪️هر چند در رسانههای بینالمللی شاهدیم دولت ترکیه به دلیل چنین اقدامی مورد نکوهش جامعهی جهانی قرار گرفته است و این برای خودِ آن دولت پیامدهای مثبتی را به همراه نخواهد داشت، بهویژه آن که رزم شجاعانهی مردم سوریه در برابر داعش و دیگر تروریستها هشدار به کسانی است که چشم طمع به تمامیت آن سرزمین باستانی دارند، اما فرهنگ سیاسی حاکم بر جامعهی جهانی نیز حاضر به پذیرش جنگ و مخاصمهی بیشتر نیست و در صورت ادامه، ریشههای دشمنی و کینه در منطقه تقویت خواهند شد؛ در صورتی که خردمندانه و مؤثرتر و به سود همهی دولت ـ ملتهای منطقه، بهویژه کشورهای ترکیه و سوریه، و کُردها که اصیلترین قومیت منطقهاند، این است که به پیشینهی مشترک و باستانی خود بازگشته و به کنشهای تاریخسازِ فرمانروایان خردمندمان در گسترش رواداری و مهرورزی تکیه کنند.
▪️اگر دولت ترکیه نگرانیای بابت کردهای سوریه دارد بهترین کنش، بهویژه آن که پوچ بودنِ وعدههای بازیگرانِ جهانی در منطقه باری دیگر آشکار شد و باز کُردها تجربهای دیگر را از سر گذراندند، این است که خود را واقعاً دوستدار اقوامِ منطقه بداند و بکوشد از راه گفتوگو و یاریگری دشواریها را از سر بگذراند وگرنه دشمنی و تجاوز حاصلی جز ادامه یافتنِ دور باطلِ خشونت و حتا گسترشِ آن به درون مرزهای خویش، و مردمانی که در این منطقه همه از یک فرهنگ مشترک هستیم، نخواهد داشت.
▪️حزب مهستان ایران، به عنوان صدایی در سیاست داخلی ایرانزمین، ضمن محکومیت اقدام نظامی ترکیه در شمال سوریه، بر حل و فصل مسائل منطقهای با تکیه بر فرهنگ و تمدن و دین و تبار مشترک، و فارغ از تعصبات ناشی از مرزهای استعمارساخته، از راه دیپلماسی و مذاکره تأکید می نماید و خواهان بازگشت سریع نظامیان ترک به پشت مرزهای بینالمللی است و از دولت ایران نیز خواهانِ آن است که نسبت به این موضوع برخوردی قاطعتر و سریعتر داشته باشد. بهخصوص در شرایطی که آمریکاییها نیروهای خود را از سوریه خارج میکنند، فرصت مغتنمی است که کشورهای منطقه فارغ از نفوذ و دخالت بیگانگان، به گفتوگو و همکاریهای سازنده بپردازند و در یک نظام تشریک مساعی منطقهای، صلح و آرامش پایداری را در خاورمیانه برقرار سازند.
▪️فراموش نکنیم، ظرفیتهای ترکیه برای حضور مؤثر در این همکاریها بسیار است، که میتواند برای آن کشور اعتبار خوبی را به ارمغان آورد. بهویژه ما بر این باوریم که ایران و ترکیه در همکاری و مذاکرهی مستمر با یکدیگر خواهند توانست نقش مؤثری را در مهار بحرانها، رفع مسائل و تهدیدهای امنیت منطقهای و ایجاد فرصتهای سازندگی و توسعه فراهم آورند.
حزب مهستان ایران
بیستم مهرماه ۱۳۹۸ خورشیدی
#بیانیه
#ترکیه
#سوریه
#کردها
#ایرانزمین
@MehestaanParty
تجاوز ترکیه به خاک سوریه را محکوم میکنیم
▪️پس از گذشت سالها نبرد خونین در کشور سوریه و در شرایطی که این کشور بهموازات تعدیلِ تنشهای داخلی، برای حفظ انسجام و تقویت حاکمیت سرزمینی خود تلاش میکند، متأسفانه نیروهای ترکیه به بهانه دفاع از تمامیت ارضی و امنیت خود، مناطق کردنشین را در کشور سوریه مورد حمله قرار دادهاند که با توجه به وضعیت کشور و جامعهی سوریه اقدامی انسانی تلقی نمیگردد. این اقدام در حالی رخ می دهد که کردهای سوریه نقش بزرگی را در نابودی تروریستهای داعش ایفا نمودند و با تحمل مصیبت جنگ، قهرمانانه، در نجات سرزمینشان، سوریه، از چنگال تروریستهای اشغالگر کوشیدند. امروز، کردهای سوریه مانند همهی افراد ملت سوریه بیش از هر زمان به پشتیبانی جامعهی بینالمللی نیازمندند و جوانمردانه نیست که دولتی دیگر، به جای همکاری و یاریرسانی به احیای سرزمین همسایهاش، اهداف و مطامع توسعهطلبانهی خود را جستوجو نماید.
▪️هر چند در رسانههای بینالمللی شاهدیم دولت ترکیه به دلیل چنین اقدامی مورد نکوهش جامعهی جهانی قرار گرفته است و این برای خودِ آن دولت پیامدهای مثبتی را به همراه نخواهد داشت، بهویژه آن که رزم شجاعانهی مردم سوریه در برابر داعش و دیگر تروریستها هشدار به کسانی است که چشم طمع به تمامیت آن سرزمین باستانی دارند، اما فرهنگ سیاسی حاکم بر جامعهی جهانی نیز حاضر به پذیرش جنگ و مخاصمهی بیشتر نیست و در صورت ادامه، ریشههای دشمنی و کینه در منطقه تقویت خواهند شد؛ در صورتی که خردمندانه و مؤثرتر و به سود همهی دولت ـ ملتهای منطقه، بهویژه کشورهای ترکیه و سوریه، و کُردها که اصیلترین قومیت منطقهاند، این است که به پیشینهی مشترک و باستانی خود بازگشته و به کنشهای تاریخسازِ فرمانروایان خردمندمان در گسترش رواداری و مهرورزی تکیه کنند.
▪️اگر دولت ترکیه نگرانیای بابت کردهای سوریه دارد بهترین کنش، بهویژه آن که پوچ بودنِ وعدههای بازیگرانِ جهانی در منطقه باری دیگر آشکار شد و باز کُردها تجربهای دیگر را از سر گذراندند، این است که خود را واقعاً دوستدار اقوامِ منطقه بداند و بکوشد از راه گفتوگو و یاریگری دشواریها را از سر بگذراند وگرنه دشمنی و تجاوز حاصلی جز ادامه یافتنِ دور باطلِ خشونت و حتا گسترشِ آن به درون مرزهای خویش، و مردمانی که در این منطقه همه از یک فرهنگ مشترک هستیم، نخواهد داشت.
▪️حزب مهستان ایران، به عنوان صدایی در سیاست داخلی ایرانزمین، ضمن محکومیت اقدام نظامی ترکیه در شمال سوریه، بر حل و فصل مسائل منطقهای با تکیه بر فرهنگ و تمدن و دین و تبار مشترک، و فارغ از تعصبات ناشی از مرزهای استعمارساخته، از راه دیپلماسی و مذاکره تأکید می نماید و خواهان بازگشت سریع نظامیان ترک به پشت مرزهای بینالمللی است و از دولت ایران نیز خواهانِ آن است که نسبت به این موضوع برخوردی قاطعتر و سریعتر داشته باشد. بهخصوص در شرایطی که آمریکاییها نیروهای خود را از سوریه خارج میکنند، فرصت مغتنمی است که کشورهای منطقه فارغ از نفوذ و دخالت بیگانگان، به گفتوگو و همکاریهای سازنده بپردازند و در یک نظام تشریک مساعی منطقهای، صلح و آرامش پایداری را در خاورمیانه برقرار سازند.
▪️فراموش نکنیم، ظرفیتهای ترکیه برای حضور مؤثر در این همکاریها بسیار است، که میتواند برای آن کشور اعتبار خوبی را به ارمغان آورد. بهویژه ما بر این باوریم که ایران و ترکیه در همکاری و مذاکرهی مستمر با یکدیگر خواهند توانست نقش مؤثری را در مهار بحرانها، رفع مسائل و تهدیدهای امنیت منطقهای و ایجاد فرصتهای سازندگی و توسعه فراهم آورند.
حزب مهستان ایران
بیستم مهرماه ۱۳۹۸ خورشیدی
#بیانیه
#ترکیه
#سوریه
#کردها
#ایرانزمین
@MehestaanParty
[۱ از ۴]
اشاره ـ
مدتهاست طی بازیِ فوتبال در برخی ورزشگاهها شعارهایی سر داده میشود که توهین به قومیت تیم روبهرو بهشمار میرود و البته بر دستِ گروههایی خاص سخنان و شعارهایی علیه برخی ارکان ایران و تمامیت ارضی کشورمان نیز گفته شده است، و به این ترتیب، تماشاگرانِ ایرانی که تا دو دههی پیش سرآمد شایستگی و فرهنگ بوده و همواره مورد غبطهی کارشناسانِ ورزشی دیگر کشورها بودهاند اکنون شماری از آنان با ندانمکاری و ناشایستهسالاری در ارکان ورزشی و نیز سیاستهای نادرستِ درونی از سویی و بیتوجهیها به سیاستهای تجاوزگرانهی دیگران از سوی دیگر، به جایگاهی چنین نازل، غیرورزشی و گاه ضدّملی رسیدهاند. نقطهی عطف چنین روندی، شعار تهدید به تجزیهطلبیِ خشنی بود که بر روی پارچهای در ورزشگاهی در شمال غرب کشور، به دست شماری جوان، به درون ورزشگاه آورده و برپا شد؛ نوشتهای که دلِ هر ایرانی و حتا کنشگران اجتماعی را که همواره به گسترش صلح و دوستی و حل کردن دشواریهای مردم و نه افزودن بر آنها میاندیشند به درد میآورد.
این بیانیه، با اندکی دیرکرد به سبب رخدادهای اخیر، دربرگیرندهی نگاه کلان حزب به موضوعاتی از این دست است و لزوم بازگشت به آموزش و شناخت و ترویج هویت ملی؛ هر چند نه الزاماً حاوی راهبردی کوتاهمدت که به عوامل بسیاری وابسته است و در گامِ نخست، شایستهسالاری و آشنایی با هویت ملیِ مسؤولان را میطلبد.
#بیانیه
#قومگرایی
#ایرانزمین
@MehestaanParty
اشاره ـ
مدتهاست طی بازیِ فوتبال در برخی ورزشگاهها شعارهایی سر داده میشود که توهین به قومیت تیم روبهرو بهشمار میرود و البته بر دستِ گروههایی خاص سخنان و شعارهایی علیه برخی ارکان ایران و تمامیت ارضی کشورمان نیز گفته شده است، و به این ترتیب، تماشاگرانِ ایرانی که تا دو دههی پیش سرآمد شایستگی و فرهنگ بوده و همواره مورد غبطهی کارشناسانِ ورزشی دیگر کشورها بودهاند اکنون شماری از آنان با ندانمکاری و ناشایستهسالاری در ارکان ورزشی و نیز سیاستهای نادرستِ درونی از سویی و بیتوجهیها به سیاستهای تجاوزگرانهی دیگران از سوی دیگر، به جایگاهی چنین نازل، غیرورزشی و گاه ضدّملی رسیدهاند. نقطهی عطف چنین روندی، شعار تهدید به تجزیهطلبیِ خشنی بود که بر روی پارچهای در ورزشگاهی در شمال غرب کشور، به دست شماری جوان، به درون ورزشگاه آورده و برپا شد؛ نوشتهای که دلِ هر ایرانی و حتا کنشگران اجتماعی را که همواره به گسترش صلح و دوستی و حل کردن دشواریهای مردم و نه افزودن بر آنها میاندیشند به درد میآورد.
این بیانیه، با اندکی دیرکرد به سبب رخدادهای اخیر، دربرگیرندهی نگاه کلان حزب به موضوعاتی از این دست است و لزوم بازگشت به آموزش و شناخت و ترویج هویت ملی؛ هر چند نه الزاماً حاوی راهبردی کوتاهمدت که به عوامل بسیاری وابسته است و در گامِ نخست، شایستهسالاری و آشنایی با هویت ملیِ مسؤولان را میطلبد.
#بیانیه
#قومگرایی
#ایرانزمین
@MehestaanParty
[۲ از ۴]
مینگیز فتنه، میفروز کین / خرابی میاور در ایرانزمین
تو را مُلک آسوده بی داغ و رنج / مکن ناسپاسی در آن مال و گنج
حکیم نظامی گنجوی
▪️ دیرزمانی است که سیاستهای سردرگم و آشفتهی دولتمردان دربارهی هویت ملی ایران، به فرصتطلبان خارجی و مزدوران داخلی فرصتی داده تا بر طبلِ قومآیینی و نژادپرستی بکوبند و شعارهای سیاسیِ ویرانگر و تباهی را با تکیه بر تاریخوارههایی جعلی منتشر سازند؛ بدان سودا که شاید حوزهی تمدن ایرانی از آنچه طی دو قرن گذشته تجزیه شده، بیشتر تجزیه گردد. بیتوجهی مسئولان امر به تدوین یک سیاست فرهنگی درست و شایسته برای صورتبندی و نهادینهسازی هویت ملی، در کنار نابهسامانیهای اقتصادی و کژکارکردهایی که به شکافی طبقاتی و معیشتی بهویژه در برخی از استانهای کشور دامن زده، زمینهای فراهم آورده تا جریانهای سیاسی تندرو در کشورهای همسایه و برنامهریزان ایرانستیز در سطحی جهانی به بازماندهی ایران بزرگ همچون گوشتی قربانی بنگرند؛ چرا که کشور ایران که دژ مقاومت در برابر فروپاشی کامل هویت ایرانی طی قرنها و دهههای گذشته بوده، به واقع، قربانی سیاستهایی ناسنجیده، توهمهایی تاریخی و آزمندیها و فسادهایی رنگارنگ شده است.
▪️ ایران کهنترین کشور دنیاست، همچنان که پروراننده و دارندهی دیرینهترین تمدن زندهی زمین نیز هست. هر کس اندکی تاریخ خوانده باشد این را نیک میداند که این دوام و این پایداری نه با جنگ و خونریزی و تجاوز به سرزمینهای همسایه و کشورهای بیرونی، که با مهرِ اقوام درونی نسبت به هم و دفاع مشترک از کشورشان ممکن شده است. وقتی رومیان در قرن نخست پیش از میلاد به مرزهای باختری ایران ــ سوریهی امروزین ــ حمله بردند، سپاهیان سیستان با رهبری سورنِ دلاور از پاکستان امروزین به مصافشان رفتند و نابودشان ساختند. وقتی روسها به آران و شروان (همان کشور نوجوان آذربایجان) حمله بردند، مجتهدان در عراق امروزین اعلام جهاد کردند و به گواهیِ منابع جنگاورانی از «عراق عجم»، ملایر و تویسرکان، سمنان و دامغان و خراسان و مازندران و کُردانِ خواجهوند، که روی هم لشگر ایران نامیده میشدند، به نبردِ مهاجمان اجنبی شتافتند. ایران به این دلیل باقی مانده است که اقوام ایرانی همگی هویت ملی مشترکی، سرزمین مشترکی، تاریخ مشترکی و منافع مشترکی دارند، و بدان آگاه بودهاند و هستند.
▪️ ایرانزمین قلمرو دیرینهی آیین مهر و دوستی است. هیچ عنصری در هویت ملی ایرانی نیست که با نفرت و خشم و کین آمیخته شده باشد. در سراسر تاریخ بسیار دیرپای تمدن ایرانی، کم نبودهاند دولتمردان و سیاستمداران و شاهان و رهبرانی معنوی که کینورزی و نفرتپراکنی را ابزاری برای پیشبرد اهداف خویش قلمداد کنند. اما اینان، وارونهی دیگر تمدنها، در ایرانزمین هرگز از مقبولیت و مشروعیت لازم برای دوام و استیلا بهرهمند نشدند. آنان که مانند کوروش بزرگ از مهر و نیکخواهی و دوستی و آشتی سخن گفتند، در درازای هزارهها ماندگار شدند و اثربخش باقی ماندند؛ و آنان که مثل وهابیان و طالبان و داعش در روزگار ما بر طبل تعصب عقیدتی و قومپرستی و نفرتپردازی کوبیدند، همواره در حاشیه جای داشتهاند و نفرتی و کینی برنینگیختهاند، مگر بر ضدّ خودشان. سرزمین ایران مهرپرور است؛ نه تنها در کشورِ سیاسی و کنونی ایران، که در سراسر پهنهی حوزهی تمدّن و فرهنگِ ایرانی. بدیهی است که هر نیرویی ضد خود را پدید آورد، و جریانهای اهریمنیِ مهرگریز و ایرانستیز و نفرتانگیز اندک نبودهاند. جغرافیای ایرانی، از این زاویه، تاریخ غلبهی مهر بر کین است.
#بیانیه
#قومگرایی
#ایرانزمین
@MehestaanParty
مینگیز فتنه، میفروز کین / خرابی میاور در ایرانزمین
تو را مُلک آسوده بی داغ و رنج / مکن ناسپاسی در آن مال و گنج
حکیم نظامی گنجوی
▪️ دیرزمانی است که سیاستهای سردرگم و آشفتهی دولتمردان دربارهی هویت ملی ایران، به فرصتطلبان خارجی و مزدوران داخلی فرصتی داده تا بر طبلِ قومآیینی و نژادپرستی بکوبند و شعارهای سیاسیِ ویرانگر و تباهی را با تکیه بر تاریخوارههایی جعلی منتشر سازند؛ بدان سودا که شاید حوزهی تمدن ایرانی از آنچه طی دو قرن گذشته تجزیه شده، بیشتر تجزیه گردد. بیتوجهی مسئولان امر به تدوین یک سیاست فرهنگی درست و شایسته برای صورتبندی و نهادینهسازی هویت ملی، در کنار نابهسامانیهای اقتصادی و کژکارکردهایی که به شکافی طبقاتی و معیشتی بهویژه در برخی از استانهای کشور دامن زده، زمینهای فراهم آورده تا جریانهای سیاسی تندرو در کشورهای همسایه و برنامهریزان ایرانستیز در سطحی جهانی به بازماندهی ایران بزرگ همچون گوشتی قربانی بنگرند؛ چرا که کشور ایران که دژ مقاومت در برابر فروپاشی کامل هویت ایرانی طی قرنها و دهههای گذشته بوده، به واقع، قربانی سیاستهایی ناسنجیده، توهمهایی تاریخی و آزمندیها و فسادهایی رنگارنگ شده است.
▪️ ایران کهنترین کشور دنیاست، همچنان که پروراننده و دارندهی دیرینهترین تمدن زندهی زمین نیز هست. هر کس اندکی تاریخ خوانده باشد این را نیک میداند که این دوام و این پایداری نه با جنگ و خونریزی و تجاوز به سرزمینهای همسایه و کشورهای بیرونی، که با مهرِ اقوام درونی نسبت به هم و دفاع مشترک از کشورشان ممکن شده است. وقتی رومیان در قرن نخست پیش از میلاد به مرزهای باختری ایران ــ سوریهی امروزین ــ حمله بردند، سپاهیان سیستان با رهبری سورنِ دلاور از پاکستان امروزین به مصافشان رفتند و نابودشان ساختند. وقتی روسها به آران و شروان (همان کشور نوجوان آذربایجان) حمله بردند، مجتهدان در عراق امروزین اعلام جهاد کردند و به گواهیِ منابع جنگاورانی از «عراق عجم»، ملایر و تویسرکان، سمنان و دامغان و خراسان و مازندران و کُردانِ خواجهوند، که روی هم لشگر ایران نامیده میشدند، به نبردِ مهاجمان اجنبی شتافتند. ایران به این دلیل باقی مانده است که اقوام ایرانی همگی هویت ملی مشترکی، سرزمین مشترکی، تاریخ مشترکی و منافع مشترکی دارند، و بدان آگاه بودهاند و هستند.
▪️ ایرانزمین قلمرو دیرینهی آیین مهر و دوستی است. هیچ عنصری در هویت ملی ایرانی نیست که با نفرت و خشم و کین آمیخته شده باشد. در سراسر تاریخ بسیار دیرپای تمدن ایرانی، کم نبودهاند دولتمردان و سیاستمداران و شاهان و رهبرانی معنوی که کینورزی و نفرتپراکنی را ابزاری برای پیشبرد اهداف خویش قلمداد کنند. اما اینان، وارونهی دیگر تمدنها، در ایرانزمین هرگز از مقبولیت و مشروعیت لازم برای دوام و استیلا بهرهمند نشدند. آنان که مانند کوروش بزرگ از مهر و نیکخواهی و دوستی و آشتی سخن گفتند، در درازای هزارهها ماندگار شدند و اثربخش باقی ماندند؛ و آنان که مثل وهابیان و طالبان و داعش در روزگار ما بر طبل تعصب عقیدتی و قومپرستی و نفرتپردازی کوبیدند، همواره در حاشیه جای داشتهاند و نفرتی و کینی برنینگیختهاند، مگر بر ضدّ خودشان. سرزمین ایران مهرپرور است؛ نه تنها در کشورِ سیاسی و کنونی ایران، که در سراسر پهنهی حوزهی تمدّن و فرهنگِ ایرانی. بدیهی است که هر نیرویی ضد خود را پدید آورد، و جریانهای اهریمنیِ مهرگریز و ایرانستیز و نفرتانگیز اندک نبودهاند. جغرافیای ایرانی، از این زاویه، تاریخ غلبهی مهر بر کین است.
#بیانیه
#قومگرایی
#ایرانزمین
@MehestaanParty
[۳ از ۴]
▪️ تا همین دویست سال پیش، در میان پهناورترین و مقتدرترین کشورهای کرهی زمین، سه کشور که از دیگر کشورها برخورداریِ بیشتری از نظر ثروت و فرهنگ و تاریخ و عظمت داشتند، هویتی مشترک و زبانی یکسان و سامانی همریخت داشتهاند. اینان هندوستانِ گورکانی و ایرانِ صفوی و رومِ عثمانی بودند. دولتهایی با چند قرن پایداری، که با قلمروهایی بسیار گسترده جمعیتی بزرگ از شهروندانی بسیار گونهگون از نظر زبان و تبار و دین را در خود جای میدادند. با این حال، زبان دیوانی و رسمی هر سه دولت پارسی بود و آداب کشورداری در هر سه همسان و مستقر بر رواداری دینی و قومی. در دربارهای هر سه شاعرانِ پارسیگو در گردش بودند و جنگاوران به هنگام نبرد در هر سه شاهنامه میخواندند. هر سه، به نسبت، به ندرت به جنگ میپرداختند و برای مدتی بسیار طولانی (که در اروپا همتایی ندارد) صلح در میانشان برقرار بود. این سیستم سیاسیِ عظیمِ پایدار و کامیاب و گریزان از جنگ، طی دو قرن گذشته زیر فشار نیروهای استعماری دچار فرسایشی تدریجی شد و با ویرانی نهادهای اجتماعی و سیاسی این قلمرو و ایلغار و تجاوز و غارت و کشتارهایی عظیم، و پس از آن بهویژه پارسیزداییِ برنامهریزیشده از زبان و حذفِ تاریخ و هویت مشترک در آموزشِ مدرنِ سرزمینهای جداشده، و رودررو قرار دادنِ سیاستمدارانهی قومیتها با آن ملیت کهن، که همچون بنیادِ خانواده کانونِ مهرورزی بود، و نیز با یکدیگر؛ آنچه ماند تکههایی ناآشنا و گاه دشمن با یکدیگر بود که جز به خود به چیزی نمیاندیشیدند. با این حال، تجربهی چند قرنهی برخورداری از تمدن پنج هزار سالهی ایرانی که از ظرف جغرافیایی مرکزیاش لبریز شد و بر قلمروهای همسایهاش بارید، چیزی نیست که به این سرعت از یادها برود.
▪️ آنچه در روزهای اخیر در ورزشگاه تبریز دیدیم، گوشهای بود از تاریخی چنین دیرپا، و جغرافیایی چنین پهناور، و کشمکش نیروهایی چنین بزرگ و سهمگین. در سویی، هویتی ریشهدار و نیرومند و مستقر بر مهر میانِ مردمانی متفاوت تأکید دارد، و در سوی دیگر، جریانهایی کوچک اما پر سرو صدا، که نفرت را و دشمنی را تبلیغ میکنند؛ در یک سو، بدنهی تمدنی شکوهمند و نیرومند و یکپارچه، که شباهتها و همدلیها را ارج مینهد و تفاوتها را غنیمت میشمارد، و در سوی دیگر، دار و دستههایی غوغاسالار که چشم و گوش بسته تفاوتهایی جزئی را بزرگ میشمارند تا شباهتهایی بزرگ را نادیده بگیرند؛ در یک سو، خواستِ بهروزیِ جمعیِ مردمانی مشترک در تاریخی و جغرافیایی تناور را داریم، و در سوی دیگر، کردارهای نامعقول فریبخوردگانی که میکوشند منافع گروههایی را برآورده کنند که کوچکترین درکی از دامنه و جهتگیریِ میلِ گروههای راهبر و الگویشان ندارند. در لبههایی شفاف و تیز مانند این نقاط است که انتخابهای افراد، سوگیریهای نهادها و جبههگیریهای نظامهای نظری اهمیت مییابد، و خردمندان از ابلهان و واقعبینان از توهمزدگان جدا میشوند و در درازمدت پیروزمندان تاریخ از شکستخوردگان تفکیک میشوند.
▪️ ایرانزمین سرزمین تنوعهاست. ادیان بزرگ جهانگیر همه در قلمرو تمدن ایرانی زاده شدهاند و بیش از سی قوم نیرومند و نامدار در این افق جغرافیایی جایگیر شده و همزیستی کرده و تمدنساز شدهاند. از ترکان راستین، که مقیم ترکستان هستند، تا اهالی آران و شروان در قفقاز و آذریها که نوادهی مادهای باستانیاند و رومیان آناتولی، همگی بخشهایی از این گسترهی سرفراز تمدنی هستند. خواه مانند اویغورهای امروز هویت قومیِ ترکی و فرهنگِ ایرانی خود را حفظ کرده و آن را پاس داشته و بابتش با دولتی غولپیکر مثل چین درگیر شده باشند، و خواه مانند مردم آذربایجان و آران زبان آذری (که به پهلوی نزدیکی داشت) یا مثل مردم آناتولی زبان کُردی و یونانی و سریانیشان را از یاد برده باشند. همهی این اقوام با هر زبان و دین و فرهنگی که اختیار کنند، بخشی از کاشیکاری زیبای تمدّن ایرانی هستند. هر یک نقش و نگاری و طرحی و رنگی دارند، اگر که در کنار هم بر بنایی استوار و دلگشا بنشینند، چنان که بسیاری امروز نشستهاند؛ اما همه به تیلههایی شکسته و پارهسفالهایی فرسوده بدل خواهند شد، اگر که از جای خویش کنده شوند و در زمینهای از جعل و فریب و دروغ شناور شوند، چنان که امروز شماری کنده شدهاند.
#بیانیه
#قومگرایی
#ایرانزمین
@MehestaanParty
▪️ تا همین دویست سال پیش، در میان پهناورترین و مقتدرترین کشورهای کرهی زمین، سه کشور که از دیگر کشورها برخورداریِ بیشتری از نظر ثروت و فرهنگ و تاریخ و عظمت داشتند، هویتی مشترک و زبانی یکسان و سامانی همریخت داشتهاند. اینان هندوستانِ گورکانی و ایرانِ صفوی و رومِ عثمانی بودند. دولتهایی با چند قرن پایداری، که با قلمروهایی بسیار گسترده جمعیتی بزرگ از شهروندانی بسیار گونهگون از نظر زبان و تبار و دین را در خود جای میدادند. با این حال، زبان دیوانی و رسمی هر سه دولت پارسی بود و آداب کشورداری در هر سه همسان و مستقر بر رواداری دینی و قومی. در دربارهای هر سه شاعرانِ پارسیگو در گردش بودند و جنگاوران به هنگام نبرد در هر سه شاهنامه میخواندند. هر سه، به نسبت، به ندرت به جنگ میپرداختند و برای مدتی بسیار طولانی (که در اروپا همتایی ندارد) صلح در میانشان برقرار بود. این سیستم سیاسیِ عظیمِ پایدار و کامیاب و گریزان از جنگ، طی دو قرن گذشته زیر فشار نیروهای استعماری دچار فرسایشی تدریجی شد و با ویرانی نهادهای اجتماعی و سیاسی این قلمرو و ایلغار و تجاوز و غارت و کشتارهایی عظیم، و پس از آن بهویژه پارسیزداییِ برنامهریزیشده از زبان و حذفِ تاریخ و هویت مشترک در آموزشِ مدرنِ سرزمینهای جداشده، و رودررو قرار دادنِ سیاستمدارانهی قومیتها با آن ملیت کهن، که همچون بنیادِ خانواده کانونِ مهرورزی بود، و نیز با یکدیگر؛ آنچه ماند تکههایی ناآشنا و گاه دشمن با یکدیگر بود که جز به خود به چیزی نمیاندیشیدند. با این حال، تجربهی چند قرنهی برخورداری از تمدن پنج هزار سالهی ایرانی که از ظرف جغرافیایی مرکزیاش لبریز شد و بر قلمروهای همسایهاش بارید، چیزی نیست که به این سرعت از یادها برود.
▪️ آنچه در روزهای اخیر در ورزشگاه تبریز دیدیم، گوشهای بود از تاریخی چنین دیرپا، و جغرافیایی چنین پهناور، و کشمکش نیروهایی چنین بزرگ و سهمگین. در سویی، هویتی ریشهدار و نیرومند و مستقر بر مهر میانِ مردمانی متفاوت تأکید دارد، و در سوی دیگر، جریانهایی کوچک اما پر سرو صدا، که نفرت را و دشمنی را تبلیغ میکنند؛ در یک سو، بدنهی تمدنی شکوهمند و نیرومند و یکپارچه، که شباهتها و همدلیها را ارج مینهد و تفاوتها را غنیمت میشمارد، و در سوی دیگر، دار و دستههایی غوغاسالار که چشم و گوش بسته تفاوتهایی جزئی را بزرگ میشمارند تا شباهتهایی بزرگ را نادیده بگیرند؛ در یک سو، خواستِ بهروزیِ جمعیِ مردمانی مشترک در تاریخی و جغرافیایی تناور را داریم، و در سوی دیگر، کردارهای نامعقول فریبخوردگانی که میکوشند منافع گروههایی را برآورده کنند که کوچکترین درکی از دامنه و جهتگیریِ میلِ گروههای راهبر و الگویشان ندارند. در لبههایی شفاف و تیز مانند این نقاط است که انتخابهای افراد، سوگیریهای نهادها و جبههگیریهای نظامهای نظری اهمیت مییابد، و خردمندان از ابلهان و واقعبینان از توهمزدگان جدا میشوند و در درازمدت پیروزمندان تاریخ از شکستخوردگان تفکیک میشوند.
▪️ ایرانزمین سرزمین تنوعهاست. ادیان بزرگ جهانگیر همه در قلمرو تمدن ایرانی زاده شدهاند و بیش از سی قوم نیرومند و نامدار در این افق جغرافیایی جایگیر شده و همزیستی کرده و تمدنساز شدهاند. از ترکان راستین، که مقیم ترکستان هستند، تا اهالی آران و شروان در قفقاز و آذریها که نوادهی مادهای باستانیاند و رومیان آناتولی، همگی بخشهایی از این گسترهی سرفراز تمدنی هستند. خواه مانند اویغورهای امروز هویت قومیِ ترکی و فرهنگِ ایرانی خود را حفظ کرده و آن را پاس داشته و بابتش با دولتی غولپیکر مثل چین درگیر شده باشند، و خواه مانند مردم آذربایجان و آران زبان آذری (که به پهلوی نزدیکی داشت) یا مثل مردم آناتولی زبان کُردی و یونانی و سریانیشان را از یاد برده باشند. همهی این اقوام با هر زبان و دین و فرهنگی که اختیار کنند، بخشی از کاشیکاری زیبای تمدّن ایرانی هستند. هر یک نقش و نگاری و طرحی و رنگی دارند، اگر که در کنار هم بر بنایی استوار و دلگشا بنشینند، چنان که بسیاری امروز نشستهاند؛ اما همه به تیلههایی شکسته و پارهسفالهایی فرسوده بدل خواهند شد، اگر که از جای خویش کنده شوند و در زمینهای از جعل و فریب و دروغ شناور شوند، چنان که امروز شماری کنده شدهاند.
#بیانیه
#قومگرایی
#ایرانزمین
@MehestaanParty