⚽️
ورزشگاه «اِجوکیشن»!
ورزشگاه «شهر آموزش»، محل برگزاری مسابقهٔ ایران و فلسطین، در «شهر آموزش» الریان قطر قرار دارد.
در عربی به آن میگویند «استاد المدینة التعلیمیة» و در رسانههای انگلیسیزبان با عنوان Education City Stadium از آن یاد میشود.
معلوم نیست چرا گزارشگر «سیما» (که ادعا میشود رسانهٔ «ملّی»ست) آن را «اجوکیشن» مینامد!
لابد فردا پسفردا ورزشگاه آزادی هم میشود «لیبرتی».
🆔@MazmoonBooks
ورزشگاه «اِجوکیشن»!
ورزشگاه «شهر آموزش»، محل برگزاری مسابقهٔ ایران و فلسطین، در «شهر آموزش» الریان قطر قرار دارد.
در عربی به آن میگویند «استاد المدینة التعلیمیة» و در رسانههای انگلیسیزبان با عنوان Education City Stadium از آن یاد میشود.
معلوم نیست چرا گزارشگر «سیما» (که ادعا میشود رسانهٔ «ملّی»ست) آن را «اجوکیشن» مینامد!
لابد فردا پسفردا ورزشگاه آزادی هم میشود «لیبرتی».
🆔@MazmoonBooks
www.qf.org.qa
استاد المدينة التعليمية
Qatar Foundation (QF) is a non-profit organization made up of more than 50 entities working in education, research, and community development.
🖋
به غیر عشق نشان از جهان نخواهد ماند
بماند عشق ولیکن جهان نخواهد ماند
خزان عمر من آمد بهار عمر تو شد
بهار عمر تو هم ای جوان نخواهد ماند
به زیر سایهٔ دیوار نیستی است سرم
رهین منت هفت آسمان نخواهد ماند
بدان که مملکت داریوش و کشور جم
به دست فتنهٔ بیگانگان نخواهد ماند
به رنجبر ببر از من پیام کز اَشراف
دگر به دوش تو بار گران نخواهد ماند
به کار باش، مده وقت را ز کف مِنبَعد
مجال و وقت به عاجزکُشان نخواهد ماند
گدای کوی خرابات را بشارت ده
هم عنقریب شَهِ کامران نخواهد ماند
بماند از پس سی قرن عدلِ مزدک لیک
به غیر ظلم ز نوشیروان نخواهد ماند
بگو به عارف بیخانمان خانهبهدوش
که جز خدا و تو کس لامکان نخواهد ماند
🖋عارف قزوینی
▪️امروز دوم بهمن نودمین سالروز درگذشت عارف است.
🆔@MazmoonBooks
به غیر عشق نشان از جهان نخواهد ماند
بماند عشق ولیکن جهان نخواهد ماند
خزان عمر من آمد بهار عمر تو شد
بهار عمر تو هم ای جوان نخواهد ماند
به زیر سایهٔ دیوار نیستی است سرم
رهین منت هفت آسمان نخواهد ماند
بدان که مملکت داریوش و کشور جم
به دست فتنهٔ بیگانگان نخواهد ماند
به رنجبر ببر از من پیام کز اَشراف
دگر به دوش تو بار گران نخواهد ماند
به کار باش، مده وقت را ز کف مِنبَعد
مجال و وقت به عاجزکُشان نخواهد ماند
گدای کوی خرابات را بشارت ده
هم عنقریب شَهِ کامران نخواهد ماند
بماند از پس سی قرن عدلِ مزدک لیک
به غیر ظلم ز نوشیروان نخواهد ماند
بگو به عارف بیخانمان خانهبهدوش
که جز خدا و تو کس لامکان نخواهد ماند
🖋عارف قزوینی
▪️امروز دوم بهمن نودمین سالروز درگذشت عارف است.
🆔@MazmoonBooks
🔍
جنایت جنگی، جنایت علیه بشریت، و کشتار تودهای یا «نسلکشی» چیست؟
🖋 دانیل گانسر پژوهشگر و حقوقدان سوئیسی در صفحات ۴۶ تا ۴۸ جنگهای غیرقانونی دراینباره توضیح میدهد…
📚 جنگهای غیرقانونی
✍🏼 دانیل گانسر
📝 ترجمهٔ خشایار بیانیفر
📖 نشر مضمون
🆔 @MazmoonBooks
جنایت جنگی، جنایت علیه بشریت، و کشتار تودهای یا «نسلکشی» چیست؟
🖋 دانیل گانسر پژوهشگر و حقوقدان سوئیسی در صفحات ۴۶ تا ۴۸ جنگهای غیرقانونی دراینباره توضیح میدهد…
📚 جنگهای غیرقانونی
✍🏼 دانیل گانسر
📝 ترجمهٔ خشایار بیانیفر
📖 نشر مضمون
🆔 @MazmoonBooks
Forwarded from فرهنگستان زبان و ادب فارسی
فرهنگستان زبان و ادب فارسی با همکاری انجمن صنفی ویراستاران برگزار میکند:
ویراستارِ ادیب
نکوداشت استاد احمد سمیعی (گیلانی) و روز ویراستار
چهارشنبه، یازدهم بهمنماه ۱۴۰۲
ساعت: ۱۱
حضور علاقهمندان در این نشست آزاد است.
@theapll
ویراستارِ ادیب
نکوداشت استاد احمد سمیعی (گیلانی) و روز ویراستار
چهارشنبه، یازدهم بهمنماه ۱۴۰۲
ساعت: ۱۱
حضور علاقهمندان در این نشست آزاد است.
@theapll
Forwarded from خانهٔ ویراستار
🔻تأثیر ترجمه
ترجمه در زبان مقصد آثاری مثبت و منفی به جای میگذارد. آثار مثبت آن ناشی است از:
🔹ضرورت کاربرد واژگان و تعبیرات متنوعتر و وسیعتر؛
🔸کوشش در راه یافتن واژههای ترکیبات و شیوههای بیانی تازه؛
🔹و خلاصه به کار انداختن قوۀ خلاقیت زبانی.
آثار منفی آن نتیجۀ گردهبرداری در سطوح صرفی و نحوی و معنایی، وارد کردن عناصر قاموسی و دستوری و حتی فرهنگی بیگانه است.
عناصر و الگوهای بیگانه که زبان مقصد، به حکم خصلت و خصایص و بار فرهنگی خود، پذیرای آنها نباشد، طبعاً به سلامت زبان زیان میرساند.
آثار مثبت ترجمه بر تواناییهای زبان میافزاید و آثار منفیِ آن زبان را دچار آفات گوناگون و کمبنیه و علیل و سقیم میسازد.
آثار منفی ترجمه جلوههای گوناگون دارد که شواهد آنها را ذیلاً از نظر میگذرانیم.
🔻واژۀ بیگانه
واژههای بیگانه به دو صورت وارد هر زبانی میشوند:
🔹یکی از راه طبیعی و با آهنگ معتدل. در این حالت، واژۀ بیگانه ازنظر آوایی و آرایش واجی و ساخت هجایی، با هنجارهای زبان وامگیرنده همساز میگردد یا با تصرف اهل زبان همسازی و هماهنگی مییابد و در زبان جا میافتد و حتی ازطریق ترکیب و تعبیرهای اصطلاحی و کنایی، با عناصر بومی وصلت میکند و تابعیت زبان وام گیرنده را میپذیرد.
🔸دیگری به تصنع و تکلف و با آهنگی غیرطبیعی و سیلآسا که فرصتی برای تحلیل آنها در زبان پیدا نمیشود و ازدحام آنها تجانس زبان را مختل میسازد. ورود واژههای بیگانه در همین حالت اخیر است که به زبان لطمه میزند.
کاربرد واژۀ بیگانه در برخی از شرایط وجهی ندارد؛ ازجمله در مفهومی که برای دلالت بر آن واژۀ بومی وجود دارد یا در موردی که تنها وسیلهای باشد برای تفاخر و فضلفروشی یا ناشی باشد از عقدۀ حقارت.
در مواردی نیز که در زبان خودی، برای بیان مفهومی واژهای نتوان سراغ گرفت، مترجمان و مؤلفان باید بکوشند تا با بهرهگیری از امکانات ترکیبی یا اشتقاقی، واژههای تازه با ساختی منطبق بر قواعد دستوری زبان بسازند. بهویژه باید از پذیرفتن الگوهای ساختاری که از آنِ زبان خودی نباشد، پرهیز کرد.
بههرحال باید توجه داشت که یگانه راه سدّ سیل کلمات بیگانه که قهراً با فنون و علوم و معارف جدید، به جانب محروسۀ زبان فارسی سرازیر میشود، همین است؛ لذا اهل قلم، باید دراینزمینه حساسیت نشان دهند و به دور از کاهلی و آسانجویی، زبان ملی را برای بیان مفاهیم تازه آماده سازند.
🔻احمد سمیعی، نگارش و ویرایش، تهران: سمت، ص۱۷۸ و ۱۷۹.
#سمیعی
#روز_ویراستار
#گرتهبرداری #گردهبرداری
#واژه_بیگانه #وامواژه
💎خانهٔ ویراستار خانۀ خودتان است.
@heydarisani_ir
ترجمه در زبان مقصد آثاری مثبت و منفی به جای میگذارد. آثار مثبت آن ناشی است از:
🔹ضرورت کاربرد واژگان و تعبیرات متنوعتر و وسیعتر؛
🔸کوشش در راه یافتن واژههای ترکیبات و شیوههای بیانی تازه؛
🔹و خلاصه به کار انداختن قوۀ خلاقیت زبانی.
آثار منفی آن نتیجۀ گردهبرداری در سطوح صرفی و نحوی و معنایی، وارد کردن عناصر قاموسی و دستوری و حتی فرهنگی بیگانه است.
عناصر و الگوهای بیگانه که زبان مقصد، به حکم خصلت و خصایص و بار فرهنگی خود، پذیرای آنها نباشد، طبعاً به سلامت زبان زیان میرساند.
آثار مثبت ترجمه بر تواناییهای زبان میافزاید و آثار منفیِ آن زبان را دچار آفات گوناگون و کمبنیه و علیل و سقیم میسازد.
آثار منفی ترجمه جلوههای گوناگون دارد که شواهد آنها را ذیلاً از نظر میگذرانیم.
🔻واژۀ بیگانه
واژههای بیگانه به دو صورت وارد هر زبانی میشوند:
🔹یکی از راه طبیعی و با آهنگ معتدل. در این حالت، واژۀ بیگانه ازنظر آوایی و آرایش واجی و ساخت هجایی، با هنجارهای زبان وامگیرنده همساز میگردد یا با تصرف اهل زبان همسازی و هماهنگی مییابد و در زبان جا میافتد و حتی ازطریق ترکیب و تعبیرهای اصطلاحی و کنایی، با عناصر بومی وصلت میکند و تابعیت زبان وام گیرنده را میپذیرد.
🔸دیگری به تصنع و تکلف و با آهنگی غیرطبیعی و سیلآسا که فرصتی برای تحلیل آنها در زبان پیدا نمیشود و ازدحام آنها تجانس زبان را مختل میسازد. ورود واژههای بیگانه در همین حالت اخیر است که به زبان لطمه میزند.
کاربرد واژۀ بیگانه در برخی از شرایط وجهی ندارد؛ ازجمله در مفهومی که برای دلالت بر آن واژۀ بومی وجود دارد یا در موردی که تنها وسیلهای باشد برای تفاخر و فضلفروشی یا ناشی باشد از عقدۀ حقارت.
در مواردی نیز که در زبان خودی، برای بیان مفهومی واژهای نتوان سراغ گرفت، مترجمان و مؤلفان باید بکوشند تا با بهرهگیری از امکانات ترکیبی یا اشتقاقی، واژههای تازه با ساختی منطبق بر قواعد دستوری زبان بسازند. بهویژه باید از پذیرفتن الگوهای ساختاری که از آنِ زبان خودی نباشد، پرهیز کرد.
بههرحال باید توجه داشت که یگانه راه سدّ سیل کلمات بیگانه که قهراً با فنون و علوم و معارف جدید، به جانب محروسۀ زبان فارسی سرازیر میشود، همین است؛ لذا اهل قلم، باید دراینزمینه حساسیت نشان دهند و به دور از کاهلی و آسانجویی، زبان ملی را برای بیان مفاهیم تازه آماده سازند.
🔻احمد سمیعی، نگارش و ویرایش، تهران: سمت، ص۱۷۸ و ۱۷۹.
#سمیعی
#روز_ویراستار
#گرتهبرداری #گردهبرداری
#واژه_بیگانه #وامواژه
💎خانهٔ ویراستار خانۀ خودتان است.
@heydarisani_ir
Telegram
خانهٔ ویراستار
آنچه بهنام اثر به دست ویراستار سپرده میشود، از نظر محتوا و بیان و بازنمود، در طیف گستردهای از درجات صحت و اعتبار و اتقان و دقت و نظم و آراستگی جای میگیرد.
اثر ممکن است دستاورد نویسندهای حرفهای و چیرهدست و کارشناس و استاد و صاحبسبک باشد یا محصول کار…
اثر ممکن است دستاورد نویسندهای حرفهای و چیرهدست و کارشناس و استاد و صاحبسبک باشد یا محصول کار…
🔻
انتخابات ریاستجمهوری السالوادور و نحوهٔ ضبط نامهای سیاسیون
🇸🇻 امروز در السالوادور انتخابات ریاستجمهوری برگزار میشود و رئیسجمهور کنونی کار آسانی برای پیروزی در پیش دارد. نام او چنین نوشته میشود:
➡️ Nayib Bukele
که درواقع ضبط تلفظ اسپانیایی «نجیب بقیله» است. (او تبار فلسطینی دارد.)
🔻با توجه به کثرت سیاسیون فلسطینیتبار، سوریتبار، و لبنانیتبار در امریکای لاتین همواره هنگام نوشتن خبر و تحلیل دربارهٔ رخدادهای این منطقه بهتر است نام اصیل عربی را در متن فارسی بهکار ببریم نه اینکه تلفظ اسپانیایی را آوانگاری کنیم.
🔎 فرضاً اگر یک ایرانی به نام «سعید طباطبایی» به نمایندگی مجلس ایالات متحده برسد، ما توقع داریم در رسانههای عربی نام او به همین صورت نوشته شود، نه «سایید تاباتابایی» که به تلفظ انگلیسیزبانها بسیار نزدیک است.
⬇️ فهرست بلندبالایی از سیاستمداران امریکای لاتینی هست که بهتر است نامشان را همانگونه که در عربی نوشته میشود بنویسیم:
✅ شفیق حنضل
❌شافیک هاندال
✅ دانیال حذوة
❌ دانیل خادوئه
✅ جمیل معوض
❌ خامیل ماهود
✅ کارلوس منعم
❌ کارلوس منم
و…
🆔@MazmoonBooks
انتخابات ریاستجمهوری السالوادور و نحوهٔ ضبط نامهای سیاسیون
🇸🇻 امروز در السالوادور انتخابات ریاستجمهوری برگزار میشود و رئیسجمهور کنونی کار آسانی برای پیروزی در پیش دارد. نام او چنین نوشته میشود:
➡️ Nayib Bukele
که درواقع ضبط تلفظ اسپانیایی «نجیب بقیله» است. (او تبار فلسطینی دارد.)
🔻با توجه به کثرت سیاسیون فلسطینیتبار، سوریتبار، و لبنانیتبار در امریکای لاتین همواره هنگام نوشتن خبر و تحلیل دربارهٔ رخدادهای این منطقه بهتر است نام اصیل عربی را در متن فارسی بهکار ببریم نه اینکه تلفظ اسپانیایی را آوانگاری کنیم.
🔎 فرضاً اگر یک ایرانی به نام «سعید طباطبایی» به نمایندگی مجلس ایالات متحده برسد، ما توقع داریم در رسانههای عربی نام او به همین صورت نوشته شود، نه «سایید تاباتابایی» که به تلفظ انگلیسیزبانها بسیار نزدیک است.
⬇️ فهرست بلندبالایی از سیاستمداران امریکای لاتینی هست که بهتر است نامشان را همانگونه که در عربی نوشته میشود بنویسیم:
✅ شفیق حنضل
❌شافیک هاندال
✅ دانیال حذوة
❌ دانیل خادوئه
✅ جمیل معوض
❌ خامیل ماهود
✅ کارلوس منعم
❌ کارلوس منم
و…
🆔@MazmoonBooks
🔍
مذهبِ زندهدلان خواب پریشانی نیست
از همین خاک، جهانِ دگری ساختن است
✍🏼 اقبال لاهوری
🆔@MazmoonBooks
مذهبِ زندهدلان خواب پریشانی نیست
از همین خاک، جهانِ دگری ساختن است
✍🏼 اقبال لاهوری
🆔@MazmoonBooks
Forwarded from نشر مضمون
…
کسی میآید
کسی میآید
کسی که در دلش با ماست، در نفسش با ماست، در
صدایش با ماست
کسی که آمدنش را
نمیشود گرفت
و دستبند زد و به زندان انداخت…
🖋 تکهای از شعر «کسی که مثل هیچکس نیست» سرودهٔ فروغ فرخزاد
📌به مناسبت ۲۴ بهمن، سالروز خاموشی شاعر
🆔@MazmoonBooks
کسی میآید
کسی میآید
کسی که در دلش با ماست، در نفسش با ماست، در
صدایش با ماست
کسی که آمدنش را
نمیشود گرفت
و دستبند زد و به زندان انداخت…
🖋 تکهای از شعر «کسی که مثل هیچکس نیست» سرودهٔ فروغ فرخزاد
📌به مناسبت ۲۴ بهمن، سالروز خاموشی شاعر
🆔@MazmoonBooks
🖋
من از قدرت واژه آگاهم.
تیزتر از سرنیزه است
و سریعتر از گلوله،
سریعتر از هواپیما
…
آه، سلاح شادی: ای واژه!
من به زندگی در کنار تو خو کردهام
تو گُلی عاشقی،
سرنیزهای کینهورز.
✍🏼 ولودیمیر میکولایوویچ سوسیورا، شاعر اوکراینی
🆔@MazmoonBooks
من از قدرت واژه آگاهم.
تیزتر از سرنیزه است
و سریعتر از گلوله،
سریعتر از هواپیما
…
آه، سلاح شادی: ای واژه!
من به زندگی در کنار تو خو کردهام
تو گُلی عاشقی،
سرنیزهای کینهورز.
✍🏼 ولودیمیر میکولایوویچ سوسیورا، شاعر اوکراینی
🆔@MazmoonBooks
Forwarded from از ویرایش (فرهاد قربانزاده)
آیا فارسی از دورۀ رضاشاه زبان رسمی ایران شدهاست؟
چند سالی است که تجزیهطلبان و دشمنان زبان فارسی این شبهه را مطرح کردهاند که زبان فارسی از دورۀ رضاشاه زبان رسمی ایران شدهاست. برای بررسی این شبهه نخست باید بدانیم زبان رسمی چیست. زبان رسمی زبانی است که دولت و حکومت برای قانونگذاری و اجرای قانون و ادارۀ کشور و نامهنگاری اداری آن را بهکار میبرد.
حال باید به دورههای سهگانۀ زبان فارسی نظر بیفکنیم و ببینیم زبان فارسی از چه دورهای زبان رسمی ایران شدهاست.
زبان فارسی به سه دورۀ فارسی باستان و فارسی میانه و فارسی نو تقسیم میشود:
◽️فارسی باستان: فارسی باستان زبان قوم پارس در دورۀ هخامنشیان بوده و کتیبۀ داریوش بر کوه بیستون کهنترین و مهمترین اثر بهجامانده به این زبان است. از سال ۱۰۰۰ پیش از میلاد (زمان ورود ایرانیان به فلات ایران) تا ۷۰۰ پیش از میلاد ایرانی باستان و از این تاریخ تا سال ۳۳۱ پیش از میلاد، که داریوش سوم هخامنشی کشته شد، فارسی باستان کاربرد داشتهاست.
◽️فارسی میانه: از سال ۳۳۱ پیش از میلاد تا سال ۸۶۷ میلادی / ۲۵۴ هجری، که یعقوب لیث صفاری در زرنج سیستان بر تخت نشست و فارسی دری را زبان رسمی ایران کرد، با دورۀ میانۀ زبانهای ایرانی سروکار داریم. فارسی میانه یکی از زبانهای ایرانی میانه است.
◽️فارسی نو: از ۲۵۴ هجری تا کنون فارسی زبان رسمی ایران است.
زبان رسمی هخامنشیان: در دورۀ هخامنشی آرامی و در کنار آن فارسی باستان و اَکَّدی و عیلامی زبانهای رسمی شاهنشاهی هخامنشی بودهاست. سنگنبشتههای داریوش و خشایارشا و اردشیر اول و داریوش دوم و اردشیر دوم و اردشیر سوم برخی از کتیبههای بهجامانده از دورۀ هخامنشیاند که به زبان فارسی باستان و به خط میخی نوشته شدهاند.
زبان رسمی اشکانیان: با سقوط هخامنشیان و روی کار آمدن سلوکیان در ایران، زبان و فرهنگ یونانی در ایران رواج یافت. مهرداد اول اشکانی خود را «دوستدار یونان» مینامید و پادشاهان پس از او نیز یوناندوست بودند. بلاش اول (پادشاهی: ۵۱ـ۷۷ یا ۷۸ میلادی) ایراندوستی را جایگزین یوناندوستی کرد و زبان و الفبای پهلوی اشکانی را بهجای زبان و الفبای یونانی بهکار برد. رفتهرفته زبان یونانی اهمیتی را که در دورۀ سلوکی و نیمۀ نخست دورۀ اشکانی بهدست آورده بود از دست داد.
زبان رسمی ساسانیان: فارسی میانه (= پارسیگ) دنبالۀ فارسی باستان و زبان رسمی ایران در دورۀ ساسانی است. پهلوی اشکانی و فارسی میانه در اصل دو گونه از یک زباناند.
فارسی دری یا فارسی نو: فارسی (فارسی دری یا فارسی نو) دنبالۀ فارسی میانۀ زردشتی و زبان محاوره در پایتخت ساسانی است و به احتمال بسیار، زبان ارتباطی مشترک در سراسر شاهنشاهی ساسانی است. این زبان رفتهرفته جانشین زبانهای سُغدی و بلخی و خوارزمی شد.
در فاصلۀ میان سقوط ساسانیان و روی کار آمدن صفاریان، زبان علمی زردشتیان ایران فارسی میانۀ زردشتی و زبان علمی مانویان فارسی میانۀ مانوی و پهلوی اشکانیِ مانوی و سغدی مانوی و زبان علمی ایرانیان مسلمان عربی بود.
فارسی میانۀ زردشتی و فارسی میانۀ مانوی و پهلوی اشکانیِ مانوی گویشهایی از یک زبان بود.
کهنترین دستنویس به زبان فارسی و به خط عربی از سالهای آغازین قرن چهارم است که در میان دستنوشتههای مانوی در واحۀ تُرفان در ترکستان چین یافت شده و قطعهای بسیار کوتاه و دربردارندۀ چند واژه است.
دولت سامانی مشوق زبان و ادب فارسی بود و به پشتیبانی منصوربن نوح سامانی ترجمۀ تاریخ طبری، مشهور به تاریخ بلعمی یا تاریخنامۀ طبری و ترجمۀ تفسیر طبری نگاشته شد.
پس از فتح ایران، برخی مسلمانان عربیزبان به شهرهای گوناگون ایران، مانند دینور و زنجان و قم و کاشان و نهاوند و حتی بخشهایی از خراسان، ازجمله نیشابور، مهاجرت کردند. کمکم عربی زبان علم و ادب شد. در زمان حَجّاجبن یوسف (میانۀ قرن نخست هجری) در غرب ایران دفتر و دیوان از فارسی به عربی برگردانده شد (بلاذری، فتوحالبلدان، ج ۲، ص ۳۶۸). اسحاقبن طلیقِ کاتب (پس از سال ۱۲۴ هجری) نیز در خراسان دفتر و دیوان را از فارسی به عربی گرداند.
از سوی دیگر، موبدان زردشتی در فارس و مناطق همسایۀ آن برای نوشتن کتابها و رسالههای دینی زبان فارسی میانه را بهکار میبردند. مانویان آسیای میانه، مانند گذشته، برخی متنهای دینی خود را به زبانهای ایرانی میانۀ پارتی و سُغدی و فارسی میانه و حتی بلخی مینوشتند. بااینحال، زبان دری در شرق ایران بیش از پیش گسترش یافت و به فرارود و افغانستان امروزی رسید و آرامآرام جای دیگر زبانهای ایرانی را گرفت.
از آنچه گفته شد درمییابیم که، جز در برخی دورههای کوتاهمدت، همواره فارسی یا گونههایی از آن در ایران زبان رسمی بودهاست.
◽️فرهاد قربانزاده
@azvirayesh
چند سالی است که تجزیهطلبان و دشمنان زبان فارسی این شبهه را مطرح کردهاند که زبان فارسی از دورۀ رضاشاه زبان رسمی ایران شدهاست. برای بررسی این شبهه نخست باید بدانیم زبان رسمی چیست. زبان رسمی زبانی است که دولت و حکومت برای قانونگذاری و اجرای قانون و ادارۀ کشور و نامهنگاری اداری آن را بهکار میبرد.
حال باید به دورههای سهگانۀ زبان فارسی نظر بیفکنیم و ببینیم زبان فارسی از چه دورهای زبان رسمی ایران شدهاست.
زبان فارسی به سه دورۀ فارسی باستان و فارسی میانه و فارسی نو تقسیم میشود:
◽️فارسی باستان: فارسی باستان زبان قوم پارس در دورۀ هخامنشیان بوده و کتیبۀ داریوش بر کوه بیستون کهنترین و مهمترین اثر بهجامانده به این زبان است. از سال ۱۰۰۰ پیش از میلاد (زمان ورود ایرانیان به فلات ایران) تا ۷۰۰ پیش از میلاد ایرانی باستان و از این تاریخ تا سال ۳۳۱ پیش از میلاد، که داریوش سوم هخامنشی کشته شد، فارسی باستان کاربرد داشتهاست.
◽️فارسی میانه: از سال ۳۳۱ پیش از میلاد تا سال ۸۶۷ میلادی / ۲۵۴ هجری، که یعقوب لیث صفاری در زرنج سیستان بر تخت نشست و فارسی دری را زبان رسمی ایران کرد، با دورۀ میانۀ زبانهای ایرانی سروکار داریم. فارسی میانه یکی از زبانهای ایرانی میانه است.
◽️فارسی نو: از ۲۵۴ هجری تا کنون فارسی زبان رسمی ایران است.
زبان رسمی هخامنشیان: در دورۀ هخامنشی آرامی و در کنار آن فارسی باستان و اَکَّدی و عیلامی زبانهای رسمی شاهنشاهی هخامنشی بودهاست. سنگنبشتههای داریوش و خشایارشا و اردشیر اول و داریوش دوم و اردشیر دوم و اردشیر سوم برخی از کتیبههای بهجامانده از دورۀ هخامنشیاند که به زبان فارسی باستان و به خط میخی نوشته شدهاند.
زبان رسمی اشکانیان: با سقوط هخامنشیان و روی کار آمدن سلوکیان در ایران، زبان و فرهنگ یونانی در ایران رواج یافت. مهرداد اول اشکانی خود را «دوستدار یونان» مینامید و پادشاهان پس از او نیز یوناندوست بودند. بلاش اول (پادشاهی: ۵۱ـ۷۷ یا ۷۸ میلادی) ایراندوستی را جایگزین یوناندوستی کرد و زبان و الفبای پهلوی اشکانی را بهجای زبان و الفبای یونانی بهکار برد. رفتهرفته زبان یونانی اهمیتی را که در دورۀ سلوکی و نیمۀ نخست دورۀ اشکانی بهدست آورده بود از دست داد.
زبان رسمی ساسانیان: فارسی میانه (= پارسیگ) دنبالۀ فارسی باستان و زبان رسمی ایران در دورۀ ساسانی است. پهلوی اشکانی و فارسی میانه در اصل دو گونه از یک زباناند.
فارسی دری یا فارسی نو: فارسی (فارسی دری یا فارسی نو) دنبالۀ فارسی میانۀ زردشتی و زبان محاوره در پایتخت ساسانی است و به احتمال بسیار، زبان ارتباطی مشترک در سراسر شاهنشاهی ساسانی است. این زبان رفتهرفته جانشین زبانهای سُغدی و بلخی و خوارزمی شد.
در فاصلۀ میان سقوط ساسانیان و روی کار آمدن صفاریان، زبان علمی زردشتیان ایران فارسی میانۀ زردشتی و زبان علمی مانویان فارسی میانۀ مانوی و پهلوی اشکانیِ مانوی و سغدی مانوی و زبان علمی ایرانیان مسلمان عربی بود.
فارسی میانۀ زردشتی و فارسی میانۀ مانوی و پهلوی اشکانیِ مانوی گویشهایی از یک زبان بود.
کهنترین دستنویس به زبان فارسی و به خط عربی از سالهای آغازین قرن چهارم است که در میان دستنوشتههای مانوی در واحۀ تُرفان در ترکستان چین یافت شده و قطعهای بسیار کوتاه و دربردارندۀ چند واژه است.
دولت سامانی مشوق زبان و ادب فارسی بود و به پشتیبانی منصوربن نوح سامانی ترجمۀ تاریخ طبری، مشهور به تاریخ بلعمی یا تاریخنامۀ طبری و ترجمۀ تفسیر طبری نگاشته شد.
پس از فتح ایران، برخی مسلمانان عربیزبان به شهرهای گوناگون ایران، مانند دینور و زنجان و قم و کاشان و نهاوند و حتی بخشهایی از خراسان، ازجمله نیشابور، مهاجرت کردند. کمکم عربی زبان علم و ادب شد. در زمان حَجّاجبن یوسف (میانۀ قرن نخست هجری) در غرب ایران دفتر و دیوان از فارسی به عربی برگردانده شد (بلاذری، فتوحالبلدان، ج ۲، ص ۳۶۸). اسحاقبن طلیقِ کاتب (پس از سال ۱۲۴ هجری) نیز در خراسان دفتر و دیوان را از فارسی به عربی گرداند.
از سوی دیگر، موبدان زردشتی در فارس و مناطق همسایۀ آن برای نوشتن کتابها و رسالههای دینی زبان فارسی میانه را بهکار میبردند. مانویان آسیای میانه، مانند گذشته، برخی متنهای دینی خود را به زبانهای ایرانی میانۀ پارتی و سُغدی و فارسی میانه و حتی بلخی مینوشتند. بااینحال، زبان دری در شرق ایران بیش از پیش گسترش یافت و به فرارود و افغانستان امروزی رسید و آرامآرام جای دیگر زبانهای ایرانی را گرفت.
از آنچه گفته شد درمییابیم که، جز در برخی دورههای کوتاهمدت، همواره فارسی یا گونههایی از آن در ایران زبان رسمی بودهاست.
◽️فرهاد قربانزاده
@azvirayesh
🖋
تولد
به زن، به همهٔ زنان وطنم
گیلآوا!
ای کودک كرانه و جنگل
ای دختر ترانه و ابریشم و بلوط
از کورهراه دامنه و ده
با ما بگو که بوی چه عطری
یا بال رنگرنگ چه مرغی
تو را کشاند تا پایتخت مرگ؟
…
✍🏼 بخشی از شعر تولد سرودهٔ سیاوش کسرایی، بازنشر به مناسبت سالروز درگذشت شاعر
🆔@MazmoonBooks
تولد
به زن، به همهٔ زنان وطنم
گیلآوا!
ای کودک كرانه و جنگل
ای دختر ترانه و ابریشم و بلوط
از کورهراه دامنه و ده
با ما بگو که بوی چه عطری
یا بال رنگرنگ چه مرغی
تو را کشاند تا پایتخت مرگ؟
…
✍🏼 بخشی از شعر تولد سرودهٔ سیاوش کسرایی، بازنشر به مناسبت سالروز درگذشت شاعر
🆔@MazmoonBooks
▪️
هفتم اسفند سالروز درگذشت علامه دهخداست.
🎧تنها صوت بازمانده از این استاد بزرگ را از اینجا بشنوید.
🆔@MazmoonBooks
هفتم اسفند سالروز درگذشت علامه دهخداست.
🎧تنها صوت بازمانده از این استاد بزرگ را از اینجا بشنوید.
🆔@MazmoonBooks
موسسهٔ لغتنامهٔ دهخدا و مرکز بینالمللی آموزش زبان فارسی
ویدئو - صدای ماندگار دهخدا - موسسهٔ لغتنامهٔ دهخدا و مرکز بینالمللی آموزش زبان فارسی
این ویدیو به مناسبت هفتم اسفند، سالگرد درگذشت علامه دهخدا و دهمین مراسم گرامیداشت او در مؤسسهٔ لغتنامهٔ دهخدا است که در آن بخشی از...
Forwarded from فرهنگستان زبان و ادب فارسی
فاصلهگذاری حرف «ب / به»
🔸 در فاصلهگذاری «ب/ به» سه حالت وجود دارد:
الف) «ب/ به» در موارد زیر پیوسته نوشته میشود:
۱. هنگامی که بر سر فعل یا مصدر بیاید (همان که «بای زینت» یا «بای تأکید» یا «بای التزام» خوانده میشود):
بروم، بگفتم، بگفتن (= گفتن)، بنماید، بنویس
۲. در واژههای بدین، بدان، بدو، بدیشان به کار رود.
۳. در صورتهای واژگانیشده و تخفیفیافته مانند: بجا (صفت)، بخْرد، بسامان، بسزا، بشْکوه، بنام، بهنجار، بهوش
ب) به در صفتها، قیدها و حروف اضافۀ مرکّب با نیمفاصله نوشته میشود:
بهخصوص (صفت و قید)، بهسختی، بهجهتِ، بهمحضِ، بهموجبِ
ج) به در نقش حرف اضافه و همچنین در فعلهای گروهی (عبارتهای فعلی) که حرف اضافۀ پیشاز فعل است با فاصلۀ کامل از اسم پساز خود نوشته میشود:
به برادرت گفتم، به کار بردم
@theapll
🔸 در فاصلهگذاری «ب/ به» سه حالت وجود دارد:
الف) «ب/ به» در موارد زیر پیوسته نوشته میشود:
۱. هنگامی که بر سر فعل یا مصدر بیاید (همان که «بای زینت» یا «بای تأکید» یا «بای التزام» خوانده میشود):
بروم، بگفتم، بگفتن (= گفتن)، بنماید، بنویس
۲. در واژههای بدین، بدان، بدو، بدیشان به کار رود.
۳. در صورتهای واژگانیشده و تخفیفیافته مانند: بجا (صفت)، بخْرد، بسامان، بسزا، بشْکوه، بنام، بهنجار، بهوش
ب) به در صفتها، قیدها و حروف اضافۀ مرکّب با نیمفاصله نوشته میشود:
بهخصوص (صفت و قید)، بهسختی، بهجهتِ، بهمحضِ، بهموجبِ
ج) به در نقش حرف اضافه و همچنین در فعلهای گروهی (عبارتهای فعلی) که حرف اضافۀ پیشاز فعل است با فاصلۀ کامل از اسم پساز خود نوشته میشود:
به برادرت گفتم، به کار بردم
@theapll
🔍
احتمالا از اولین نمونههای فینگلیشنویسی در ایران، حدود ۱۰۸ سال قبل:
🖋نامهٔ گراهام کنسول بریتانیا در اهواز به غلامحسین خان سردار محتشم بختیاری
در طرح مجدد موضوع تعیین حقالزحمه برای سواران بختیاری که در جریان جنگ جهانی اول، از کاروانهای مسافران و مالالتجارهها محافظت میکنند، با تعامل سفارت بریتانیا در تهران و بانک شاهنشاهی ایران
🔻در این نامه از سردار محتشم به تعارف و احترام، بهعنوان «میهماندار» هیئت بریتانیایی یاد شده است.
🖇متن فارسی/ فینگلیش با املای لاتین و ترجمهٔ انگلیسی آن
📅 ۱۶ آوریل ۱۹۱۶/ ۱۵ جمادی الثانی ۱۳۳۴/ ۲۷ فروردین ۱۲۹۵
📌از مجموعه اسناد ولایات ایران در پروندههای وزارت خارجه، آرشیو ملّی بریتانیا
📎برگرفته از صفحهٔ دکتر مجید تفرشی در شبکهٔ ایکس
🆔@MazmoonBooks
احتمالا از اولین نمونههای فینگلیشنویسی در ایران، حدود ۱۰۸ سال قبل:
🖋نامهٔ گراهام کنسول بریتانیا در اهواز به غلامحسین خان سردار محتشم بختیاری
در طرح مجدد موضوع تعیین حقالزحمه برای سواران بختیاری که در جریان جنگ جهانی اول، از کاروانهای مسافران و مالالتجارهها محافظت میکنند، با تعامل سفارت بریتانیا در تهران و بانک شاهنشاهی ایران
🔻در این نامه از سردار محتشم به تعارف و احترام، بهعنوان «میهماندار» هیئت بریتانیایی یاد شده است.
🖇متن فارسی/ فینگلیش با املای لاتین و ترجمهٔ انگلیسی آن
📅 ۱۶ آوریل ۱۹۱۶/ ۱۵ جمادی الثانی ۱۳۳۴/ ۲۷ فروردین ۱۲۹۵
📌از مجموعه اسناد ولایات ایران در پروندههای وزارت خارجه، آرشیو ملّی بریتانیا
📎برگرفته از صفحهٔ دکتر مجید تفرشی در شبکهٔ ایکس
🆔@MazmoonBooks