آرامش در طوفان، داینامیک مدیتیشن💕
874 subscribers
215 photos
135 videos
8 files
864 links
لطفا روی لینک بزنید و همراه مان باشید💜 تماس برای #مشاوره 09121839679💡این پست را برای دوستان تان ارسال کنید🖌مازیار تهرانی موسس و مربی #کارگاه های "آرامش در طوفان، داینامیک مدیتیشن"
http://Instagram.com/MaziarTehrani_ArameshDarToofan

@MaziarTehrani
Download Telegram
حفظ آرامش و عقلانیت در شرایط عادی زندگی و زمانی که همه چیز در آرامش هست یا ما بی خبر هستیم هنری نیست
حفظ ارامش و عقلانیت و هیجانی نشدن هنگامی که اوضاع بحرانی و طوفانی میشه بسیار مهم هست
🌈
مضطرب شدن و هیجانی شدن
فرزندان و سالمندان رو که از لحاظ روحی بسیار آسیب پذیر هستند
می تونه دچار آسیب های ماندگاری کنه

حمله برای تهیه بنزین یا تهیه مواد غذایی فشارهای عصبی رو بسیار افزایش میده

در بدترین شرایط ها لطفا همدیگه رو به حفظ آرامش و هیجانی نشدن دعوت کنید

@MaziarTehrani
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
اسرائیل‌ستیزی
محمدحسین روانبخش

🔸 می‌گفتند صهیونیست‌ستیز عجیبی است. شعارهایش بی‌نظیر بود؛ می‌گفت جانش ‌را و ثروتش را برای مبارزه با آن‌ها گذاشته است...

🔸 می‌گفتند از تک‌تک لحظات زندگی‌اش برای ضربه زدن به دشمنان استفاده می‌کند؛ طرح داده که در بلندی‌های جولان، هرجا که سربازان سوری هستند درخت بکارند تا سایه‌بانی برای آن‌ها باشد...

🔸 می‌گفتند آتش‌فشان غیرت است؛ در مجلس ملی سوریه بلندترین فریادها و تندترین نطق‌ها را علیه اشغالگران صهیونیست از آن او بود و شوری که اسرائیل‌ستیزی او برپا می‌کرد، هیچ‌کس نداشت...

🔸 «کامل امین» ( الی کوهن) در پایان کار جاسوس اسرائیل از آب درآمد! پول‌هایش برای موساد بود و نطق‌هایش را آن‌ها برایش می‌نوشتند؛ درخت‌هایی هم که کاشته بود برای هدف‌گیری دقیق سربازان سوری توسط اسرائیل استفاده می‌شد!

🔸 این داستانی است که نزدیک ۶۰ سال پیش با اعدام او به پایان رسید اما
گمان مبر که به پایان رسید کار مغان
هزار باده‌ی ناخورده در رگ تاک است!
این روش قدیمی هنوز هم برای خدمت به اسرائیل، خیلی جواب می‌دهد.

به مجمع فعالان اقتصادی بپیوندید
📌http://telegram.me/Iran_economy_online

و دقیق ترین پیش بینی ها اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
با سپاس از دریای عزیز
اول اردیبهشت، سالروز درگذشت سهراب سپهری عزیز

کفشهایم کو؟
چه کسی بود صدا زد سهراب؟
آشنا بود صدا؛ مثل هوا با تن برگ
مادرم در خواب است
و منوچهر و پروانه و شاید همه‎ی مردم شهر
شب خرداد به آرامی یک مرثیه از روی سر ثانیه‎ها می‎گذرد
و نسیمی خنک از حاشیه‎ی سبز پتو خواب مرا می‎روبد
بوی هجرت می‎آید
بالش من پر آواز پر چلچله‎ها ست
صبح خواهد شد
و به این کاسه‎ی آب
آسمان هجرت خواهد کرد
باید امشب بروم
من که از بازترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت کردم
حرفی از جنس زمان نشنیدم
هیچ چشمی،
عاشقانه به زمین خیره نبود
کسی از دیدن یک باغچه مجذوب نشد
هیچ کس زاغچه‎ای را سر یک مزرعه جدی نگرفت
من به اندازه‎ی یک ابر دلم می‎گیرد
وقتی از پنجره می‎بینم حوری
-دختر بالغ همسایه-
پای کمیابترین نارون روی زمین
فقه می‎خواند
چیزهایی هم هست؛
لحظه هایی پر اوج
مثلا شاعره‎ای را دیدم
آنچنان محو تماشای فضا بود که در چشمانش
آسمان تخم گذاشت
و شبی از شبها
مردی از من پرسید
تا طلوع انگور چند ساعت راه است؟
باید امشب بروم!
باید امشب چمدانی را
که به اندازه‎ی پیراهن تنهایی من جا دارد بردارم
و به سمتی بروم
که درختان حماسی پیداست
رو به آن وسعت بی‎واژه که همواره مرا می‎خواند
یک نفر باز صدا زد: سهراب!
کفشهایم کو؟
Forwarded from Crypto by Alireza (4lireza)
اگر دنبال سود هستید عاشق روزهای قرمز مارکت باشید. بر خلاف تصور بسیاری که از نوسانات شدید مارکت کریپتو واهمه دارند، باید گفت ریسک‌های بزرگه که سودهای بزرگ رو می‌سازه. مارکت به ریزش‌های شدید چند هزار دلاری برای ورود سرمایه‌گذاران جدید و خروج بخشی از سرمایه‌گذاران قدیمی (چه با ضرر چه با سود) نیاز داره. این طبیعت یک بازار بدون دامنه نوسانه و از این طبیعت باید در کمال آرامش لذت برد. اگر استرس یا ترس دارید دلیلش رو در سه چیز جستجو کنید:

۱- حجم سبد و سرمایه‌ای که وارد کریپتو کردید بیشتر از آستانه ریسک‌پذیری شماست.

۲- دانش کافی ندارید و کورکورانه وارد یک مارکت پرریسک شدید که در صورت نداشتن دانش مدیریت سرمایه و ریسک می‌تونه سرمایه شما رو به نزدیک صفر هم برسونه.

۳- نقدینگی کافی برای روزهای خونین مارکت و شکار فرصت‌ها کنار نگذاشتید یا در روزهای سبز و بدون در نظر گرفتن لزوم خرید پلکانی وارد شدید.

اگر سبد خوب با سایز معقول و با میانگین خرید مناسب دارید، صبور باشید.

@cryptobyalireza
به نام خدا
اینجانب لطف‌الله میثمی در انتخابات دوره چهاردهم ریاست جمهوری، به آقای دکتر مسعود پزشکیان رأی می‌دهم، اما معتقدم این شورای نگهبان است که برای اصلاح امور کشور و بهبود وضعیت باید در نظارت استصوابی تجدیدنظر کرده و گام اصلی را بردارد.

@cheshmandaz_iran
.
.
👈برای ایران و ... احتمال انقراضش...

بخش اول: پرستاری برای ایران



✍️ محسن رنانی


دو هفته است آشوبی دارم. دوهفته است خواب ندارم. دو هفته است بین عقل و دلم جنگی است. عقلم با چشمی اشکبار می‌گوید باید رأی‌ داد؛ نباید فرصتی که گویی خدا به ملت ایران پاس داده است را از دست داد. نباید گذاشت شرایط ایران سخت‌تر و پیچیده‌تر از این شود. ایران مستعد یک انفجار است. جسم و روح ایران دیگر تاب یک درهم‌ریزی تازه را ندارد. باید برخیزیم و این «فرصت انتخاب» را به «خلق امکان» تبدیل کنیم.

اما دلم با چشمی خونبار می‌گوید آخر بی‌وجدان، با چه رویی با چه شرافتی و با چه انسانیتی می‌خواهی رأی بدهی؟ آن هم به دعوت حکومتی که در همین جنبش مهسا وقتی شهروندانش در اعتراضات خیابانی مسالمت‌آمیز، کشته و نابینا شدند این جوانمردی را نداشت که مسئولیتش را بپذیرد و از آسیب‌دیدگان دلجویی کند و به دهان آنانی بکوبد که گفتند تروریست‌های خارجی آمدند و کور کردند و کشتند و رفتند! به چهره کیان نگاه کن! به چشمان دختر کردستان نگاه کن! به زخم صورت پسر نازی‌آباد نگاه کن! به صد کشته مظلوم زاهدان فکر کن و به چشمان دانشجویان و همکاران دانشگاهی اخراج شده‌ات زُل بزن و آنگاه بگو باز می‌روی رأی بدهی؟

سرانجام بعد از دو هفته بی‌خوابی و آشوب و جنگ، دلم تسلیم شد. عقلم نزدیک سی استدلال آورد تا دلم را راضی کند و نهایتا موفق شد.

و اکنون این نویسنده که معلم توسعه است و از سال ۱۳۸۱ جز تدریس، گرفتن هرگونه مسئولیتی را در این ساختار سیاسی بر خود حرام کرده‌ است و با وجود پیشنهادهای چرب‌وشیرین داخلی و خارجی، بیست و دو سال است بر این عهد خویش باقی مانده است و همچنان باقی خواهد ماند؛ و نیز همراه مردم ایران، انتخابات سال گذشته را تحریم کرده بود، با چشمی‌ گریان می‌گوید: برای ایران بی‌پرستار که «حسرت یک زندگی معمولی» بر دلش مانده است، در این انتخابات شرکت خواهم کرد.

ایران امروز به یک رئیس‌جمهور جنگی یا انقلابی نیازی ندارد.

به یک رئیس‌جمهور برانداز هم نیازی ندارد.

ایران امروز به یک رئیس‌جمهور پوپولیستِ دروغزن که شعارهای عجیب‌وغریب و فریبنده بدهد و هنوز نیامده از منابع نفت و آب و خاک کشور حاتم‌بخشی کند، نیازی ندارد.

حتی به یک رئیس‌جمهور اصلاح‌طلب یا تحول‌خواه هم نیازی ندارد.

ایران امروز خیلی خسته و فرسوده است، تحمل جراحی را هم ندارد. امروز جراحی اقتصادی و اجتماعی موجب خون‌رَوی بیشتری از جسم ایران (سرزمین) و هرزرَوی انرژی بیشتری از روح ایران (مردم) می‌شود.

امروز ایران حتی به .......

ادامه مطلب را در یکی از پیوندهای زیر بخوانید:

در تارنمای رسمی محسن رنانی:
https://renani.net/texts/notes/nursing-for-iran/

به صورت فایل پی‌دی‌اف:
https://t.me/Renani_Mohsen/627

.
.
✔️#یادداشت_روز
موافق یا مخالف در حال دمیدن بر طبل انتخابات هستیم!

امشب مناظره علی افشاری از اعضای دفتر تحکیم وحدت که اکنون خارج از ایران است
و مهدی خزعلی پسر خزعلی که آخوند معروفی بود رو از تلویزیون صدای آمریکا می دیدیم

ظاهرا هر دو مخالف مدیریت فعلی جمهوری اسلامی هستند
خزعلی می گفت تحریم کردیم و همه عرصه های حاکمیت را قبضه کرده اند و تکلیف شان یکسره نشد که همه منابع و منافع را در دست گرفته اند و قوی تر شده اند
و اکنون فرصت خود نشان دادن است و به دکتر پزشکیان باید رای بدهیم

افشار می گفت هرگونه مشارکتی یعنی مشروعیت حاکمیت

و ده دقیقه آخر یکدیگر را به همدستی با حکومت یا همدستی با اجانب محکوم کردند
هر چه باور نکردنی بود به یکدیگر با صدای بلند و خشم گفتند و توهین کردند

با خودم گفتم هر کدام شان اگر قدرت داشتند در آن لحظه دستور زندان و بستن دهان دیگری را می داد
هم دیدم که حکومت چکونه خشم و تنفر را حتی در دل دشمنان اش تکثیر کرده
هم دیدم چگونه میان مخالفان حکومت جدایی و تفرقه موج زنان شده
و داخل خانواده ها هم جدال رای بدهیم ندهیم اگر بدهی از ما نیستی هر روز پررنگ تر می شود

و آنها که اطمینان دارند نباید رای بدهند چگونه متحیر به شک و تردید همراهان شان خیره شده اند و نظاره گر روز جمعه اند ببیند همراهان شان چه تصمیمی خواهند گرفت

احترام به تصمیم دیگری رکن دمکراسی و جامعه چند صدایی است که مخالفان استبداد خود امروز به تغییر موضع همراهان شان احترام نمی گذارند و اوج اش توهین و افترا ست

این همه زندان و تبعید و مجازات بخاطر مخالفت با استبداد و در نهایت در ساده ترین گفت و گوها نداشتن تحمل حرف یا توهین دیگری!

✔️خویشتنداری!

یک عمر مستبدانه با استبداد مخالفت کردیم غافل از اینکه چاقو دسته خودش را نمی برد!

@MaziarTehrani
🙏❤️🙏

در این میان اعلام موضع صریح لطف الله میثمی و استاد رنانی و فاضلی بزرگان و اندیشمندان دانا و دلسوزی چون این عزیزان برای شرکت در انتخابات این مرحله
لرزه بر دلم انداخته و
زانو هایم را لرزان کرده است!
گرچه همواره لبخندی هرچند تلخ بر صورت دارم!
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
غدیر و انتخابات


#عبدالکریم_سروش:
« من تحول‌خواه هستم اما انتخابات را تحریم نمی‌کنم…»

@DrSoroush
نگاه حسام ایپکچی به موضوع انتخابات در جمهوری اسلامی ایران
امید به دولت

از نظر من انتخابات این دوره اصلاً حائز اهمیت نیست، مانند انتخابات ریاست‌جمهوری قبلی. در شرایطی که بحران مشروعیت حاکمیت، عیان و برملا شده و هم حاکمان و هم طیف‌های مختلف مردم از کاهش چشمگیر سرمایۀ اجتماعی و مقبولیت جمهوری اسلامی آگاه‌اند، شرکت یا عدم شرکت، هر دو به تنهایی واکنشی، منفعلانه‌ و بی‌ثمرند.
مسئلۀ اصلی این است که چگونه می‌توان از خودِ «امید به دولت» رها شد، چگونه می‌توان از خودِ فرافکنی مسئولیت ناکارآمدی به این یا آن رئیس‌جمهور، از خود بازیِ رقت‌انگیز و تحقیرآمیز انتخاب بین بد و بدتر، از خود محدودیت‌ها و قواعد بازی‌ای خارج شد که زمینش را حاکمیتی ناکارآمد، ایدئولوژیک و غیردموکراتیک رقم زده است. چه رای بدهیم چه ندهیم، هیچ کار مهمی انجام نداده‌ایم و بازهم صرفا به یک عمل بی‌خاصیت امید بسته‌ایم.
کار مهم یافتن راه‌های بدیل رهایی‌بخش برای مقابلۀ همزمان است با هرشکلی از استبداد، چه داخلی چه خارجی، مقابله با مکانیسم‌های فریبکاری رسانه‌ای، چه از سوی حکومت چه از سوی اپوزیسیون، با تحمیل ایدئولوژیک سبک زندگی، با مکانیسم‌های ناعادلانه، چه دولتی چه خصوصی، چه شفاف چه غیرشفاف. مسئله تغییر زمین بازی است، نه درجا زدن یا پسرفت به تجربه‌های شکست‌خورده‌ی تکراری و جنگ‌های زرگری بین شرکت و تحریم، بین بد و بدتر، بین ترس و نفرت، بین انفعال و انفعال.
با این وصف، من شخصاً در این انتخابات رای نخواهم داد، نه چون عدم شرکت را مبارزه می‌دانم، بلکه چون هیچ اهمیتی برای انتخابِ یک تدارکاتچیِ بی‌اختیار، آن هم از بین این گزینه‌های گوش به فرمان، قائل نیستم و در عوض، خواهم کوشید تا در راستای تحقق آزادی و پرورش آگاهی، به وظیفۀ سیاسی و اخلاقی‌ام، به عنوان شهروند، به عنوان انسان، بیرون از این مسیرهای بی‌خاصیتِ از پیش هدایت‌شده و اشغال‌شده، عمل کنم.

محمدمهدی اردبیلی
۷ تیرماه ۱۴۰۳
#یادداشت_روز ساعت 6 و نیم صبح جمعه 8 تیر 1403

ساعت 4 و نیم صبح بیدار شدم و از مسیر تلویزیون ایران اینترنشنال به صورت زنده مناظره جوبایدن و دونالدترامپ را برای ریاست جمهوری آمریکا که مدعی یکی از دمکرات ترین کشورهای کره زمین است دیدم

پس از پایان مناظره از خودم راجع به این اشتیاقم برای دیدن این مناظره به صورت زنده آن هم ساعت 4و نیم صبح پرسیدم

این بخش از وجودم را می بینم که تشنه مشاهده گفت و گوی دو انسان با دو عقیده متفاوت است که بدون توهین به شخصیت یکدیگر مبنای دیدارشان نگاه انداختن به ایده ها و اندیشه ها باشد

و در این نگاه بیشتر از نقد یکدیگر به بازگویی کارآمدتر بودن و همه جانبه تر بودن نگاه خود بپردازند
و نیم نگاهی هم به خدمات دولت قبلی یا رقیب داشته باشند

تقریبا بیشتر مناظره های تلویزیونی نامزدهای ریاست جمهوری ایران را نیز طی دو سه هفته گذشته نیز دیدم

در مناظره نامزدهای ریاست جمهوری ایران حداقل شعارهایی از لزوم وفاق و دوستی بر سر منافع ملی داده میشد و اندک تشویقی به همکاری رقبا بر سر منافع مشترک ملی یا منافع مردم داده میشد
گرچه بعضی شمشیر کشیده بودند و عمدتا من من می کردند و با تخریب دیگری خوب خود را نشان می دادند

اما در مناظره نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا
توهین و بی احترامی و تخریب شخصیت فردی یکدیگر اتمسفر حاکم بر گفته ها بود و هیچ نشانی از احترام به دیگری ندیدم

از خودم می پرسم اگر این مناظره برای مردم است چه نگاهی به مردم خود دارند که اینگونه با هم صحبت می کنند! و این نوع از صحبت کردن چه آموزه ای را در مردم جاری خواهد ساخت!

در ایران هر رییس جمهوری آمد هر رییس قوه قضاییه که آمد گفت ویرانه ای تحویل گرفتم
و هر رییس جمهوری که رفت یا از دنیا رفت یا اگر ماند دست نشانده اجانب معرفی شد

در تجربه دمکراسی گفته می شود انتخابات و انتصابات بخشی از داستان است

اینکه بخش مهمی از نظر و رای مردم نیز ناشی از قدرت رسانه های حاکمیت است و این دمکراسی و مشروعیت رای اکثریت را قدری مورد تامل قرار می دهد بخشی از داستان است

و شاید بخش مهم تر برای امروز دمکراسی این باشد که اگر اکثریت مردم نظرشان راجع به حاکمیت تغییر کرد در حالیکه همه قدرت های نظامی و اقتصادی در دست حاکمیت است مردم چه امکانی برای تغییر رییس جمهور به خصوص حاکمیت های دینی و سلطنتی و موروثی دارند!

این سوال ها و پاسخ به آنها مربوط به امروز نیست که موضوع گفت و گوی بزرگترین فیلسوف ها و نظریه پردازان در سراسر تاریخ حکمرانی ها بوده است و قرار نیست امروز به پاسخ واحدی برسیم
اما قرار است که به پاسخ های یکدیگر احترام بگذاریم و با مظاهر استبداد، مستبدانه مبارزه نکنیم!
@MaziarTehrani
🙏🏻❤️🌈

امروز که عزیزانی داغدار و سوگوار چهل و چند ساله فرزندان و عزیزان شان هستند
چه آنها که سال ها در جبهه های جنگ ایران و عراق عمر و جسم شان را گذاشتند و اکنون پشیمان هستند
چه آنها که در مخالفت با حکومت جان باختند
چه آنها که فقط برای در اختیار داشتن انتخاب های شخصی خودشان مورد تعرض قرار گرفتند و صداهای شان در نطفه خفه شد

بیایید اجازه دهیم بدون قضاوت و توهین
هر کسی می خواهد رای بدهد و هر کسی می خواهد رای ندهد
بیایید احترام به حق انتخاب انسان ها را احترام بگذاریم

من با همه ارادتی که به سید محمد خاتمی و لطف الله میثمی و بقیه عزیزانی که نگاه شان را راجع به این انتخابات در اینجا آورده ام اما مثل آقای رنانی عزیز نتوانستم بر دلم غلبه کنم
و دلم رضا به مشارکت و رای نداد!
اما از صمیم قلب به کسانی که رای می دهند احترام می گذارم!
.
.
👈 برای ایران و احتمال انقراضش

بخش چهارم:

تو باشرفی – من نیز شاید!



✍️ محسن رنانی


این را برای سهیل، دانشجویم، می‌نویسم که پیام داده بود گرفتار تعارض است: «نوشته‌های شما را خوانده‌ام اما هنوز احساس می‌کنم رأی دادن بی‌شرفی است و انگشت در خون کشتگان جنبش مهسا می‌زنم».

آری سهیل، من هم که انتخابات قبلی را تحریم کرده بودم، در این انتخابات گرفتار تعارض شدم. خیلی فکر کردم تا دریافتم من گرفتار تعارضی شده‌ام که در روانشناسی به آن «ناهماهنگی شناختی» می‌گویند. ازیک‌سو ازخون‌های ریخته شده و چشم‌های نابینا شده، سخت دل‌آزرده‌ بودم و احساس مسئولیت می‌کردم؛ ازسوی‌دیگر به‌خاطر ناتوانی در احقاق حق آنها و مجازات مسببان خون‌ آنها گرفتار عذاب وجدان شده بودم؛ آنگاه برای رهایی از این تعارض و فرار از عذاب وجدان، باور کرده بودم که رای دادن، انگشت زدن در خون آن جانهای پاک است. بعد به ذهنم رسید: نکند برخی از ما که تشویق به رأی ندادن می‌کنیم و به رأی‌دهندگان اهانت می‌کنیم، داریم عذاب وجدان ناشی از خون‌های قبلی را با تشویق و هل دادن جوانان به‌سوی خون‌های تازه، آرام می‌کنیم؟

از خود پرسیدم آیا اگر ما در انتخابات ۱۴۰۰ به دکتر همتی رای داده بودیم، احتمال نداشت که او به عنوان رئيس‌جمهوری میانه‌رو مانع راه‌اندازی و تند رَوی گشت ارشاد شود؟ نمی‌دانم شاید! اما اگر احتمال آن حتی پنجاه درصد هم می‌بود، یعنی با رأی ما احتمال کشته‌شدن مهسا و جانهای عزیز پس آن، نصف می‌شد. پس آیا احتمال ندارد که ما با رای ندادنمان در ۱۴۰۰ در ریخته شدن خونهای جنبش مهسا شریک باشیم؟ می‌بینی سهیل؟ مسائل اجتماعی پیچیده و توبرتو هستند.

تاریخ دموکراسی، پر از تجربه‌های «سرکوب رأی» است. گاهی دولت‌ها با گذاشتن مالیات،‌ شرط سواد یا شرط مرد بودن برای رأی‌دهندگان، سرکوب رأی می‌کنند؛ و گاهی هم گروههای سیاسی که از نتیجه رأی و ازدست دادن مرجعیت و اعتبار خود نگرانند، با تحمیل انواع فشارها (مثل خندیدن به سیاهانی که برای رأی می‌آمدند، متلک‌پرانی به زنانِ در صف رأی، ایستادن جلوی درب ورودی مراکز رأی و تهدید یا تمسخر هرکس که وارد می‌شود، و نظایر آنها) دست به سرکوب رأی زده‌اند. هرگونه تلاش همراه با فشار قانونی یا غیرقانونی، اخلاقی یا غیراخلاقی در جهت منصرف کردن انبوه افراد از حق‌ رأی‌شان، سرکوب رأی محسوب می‌شود؛ خواه از سوی حکومت باشد خواه از سوی سایر گروهها.

پس رأی دادن یا ندادن به خودی خود نه شرافت می‌آورد نه بی‌شرافتی؛ انگیزه‌ها مهم است. شرف یعنی اصالت و بزرگی و ارجمندی؛ و با شرف کسی است که تصمیماتش دارای اصالت و ارجمندی باشد. در کنش‌های اجتماعی، تصمیم اصیل تصمیمی است که بر اساس عقلانیت و در جهت منافع کشور باشد، حتی اگر دلمان نمی‌پسندد. اگر رأی دادن ما بدون اعتقاد و برای فرصت‌طلبی یا خوشایند حکومت باشد؛ یا برعکس، رأی ندادنمان از روی ترس از آبرو یا بی‌کلاسی یا تمسخر دیگران باشد، می تواند بی‌صداقی و بنابراین بی‌شرفی باشد. اما اگر صادقانه و با همین عقلِ سلیمِ متعارف خودمان، از روی تعهد به منافع ملی، تصمیم بگیریم که رأی بدهیم یا ندهیم هر دو، کنشی شرافتمندانه‌اند.

این انتخابات از این نظر وضعیت ويژه‌ای دارد. چون بخش بزرگی از جامعه که با این نحوه حکمرانی مخالف است، حالا دو دسته شده‌اند برخی رای می دهند تا مخالفت کنند و برخی رأی نمی‌دهند تا مخالفت کنند. و البته بیشتر آنها نیز بر اساس نگرانی‌شان از آینده کشور است که به چنین تصمیمی رسیده‌اند. دستاورد بزرگ این انتخابات این خواهد بود این که دو گروه بتوانند ضمن احترام به هم و با زبانی پاکیزه درباره منافع ملی و آینده ایران گفتگو کنند؛ و این دارد رخ می دهد.

همان‌گونه که جنبش مهسا توانست شکاف «باحجاب-بی‌حجاب» را در بخشی از جامعه ترمیم ‌کند و اکنون بخش بزرگی از زنان چادری ما نیز معتقدند که حجاب نباید اجباری باشد؛ این انتخابات نیز می‌تواند شکاف «باشرف-بی‌شرف» را پایان ببخشد و همه مخالفان وضع موجود را همدل کند. دیده‌ام در خیلی از خانواده‌ها که همه منتقد وضع موجودند، برخی رأی می‌دهند و برخی نه! اما همه به حق یکدیگر احترام می‌گذارند و هیچ‌کس نمی‌گوید آن‌یکی بی‌شرف است. به گمان من این، نخستین برکت زودهنگام این انتخابات است.

پس سهیل! شرافت، عذاب وجدان یا یکدندگی نیست. شرافت آن است که مهارت شنیدن دیگران را داشته باشی و هرگاه منطقاً دریافتی که برای منافع جامعه باید رفتارت را تغییر بدهی، جرأت تغییر داشته باشی.

ما ایرانیان داریم کم‌کم گفت‌‌وگو را و هم‌شنوی را تمرین می‌کنیم. این یک گام به پیش است. این یک پیروزی است. ما داریم بالغ می‌شویم. ما داریم به «فهمِ فهمِ دیگری» نزدیک می‌شویم. زنده‌ باد گفت‌وگو، زنده باد رواداری و زنده‌ باد دموکراسی! / هفتم تیر ۱۴۰۳

بخش‌های پیشین:

بخش اول

بخش دوم

بخش سوم


www.renani.net

https://t.me/Renani_Mohsen


.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آرامش در طوفان، داینامیک مدیتیشن💕
#یادداشت_روز ساعت 6 و نیم صبح جمعه 8 تیر 1403 ساعت 4 و نیم صبح بیدار شدم و از مسیر تلویزیون ایران اینترنشنال به صورت زنده مناظره جوبایدن و دونالدترامپ را برای ریاست جمهوری آمریکا که مدعی یکی از دمکرات ترین کشورهای کره زمین است دیدم پس از پایان مناظره از…
#یادداشت_روز شنبه 16 تیر اعلام دکتر پزشکیان با عنوان رییس جمهور

دوست بسیار عزیز و اندیشمندی دیروز تماس گرفت تا در گفت و گویی شاید من هم به نتیجه شرکت در انتخابات برسم

پس از بیش از یک ساعت گفت و گو بر دلایل ام بر شرکت نکردن در انتخابات مطمئن تر شدم
به اون عزیز نازنین گفتم
رای نمی دهم و
کنار 85 درصد مردم مخالف رفتار حاکمیت می ایستم
با 10 درصد شرکت کننده در انتخابات موافق پزشکیان موافقم
به 5 درصد طرفداران متعصب دینی احترام می گذارم

و دعا می کنم
که مهندسی انتخابات و رای اون بخش از حاکمیت که از تحولات جهانی باید ترسیده باشد رای به پزشکیان باشد

امروز خوشحال هستم که دکتر پزشکیان از حاکمیت رای گرفت
و در نگاهی که به جهان هستی دارم بهترین امکان شدنی موجود بازگشت رای حاکمیت به نمایندگان اصلاحات بود که ظاهرا اتفاق افتاد
امیدوارم تجربه های سید محمد خاتمی در زمان ریاست جمهوری اش در نحوه تعامل با جریان های قدرت و حاکمیت
فرصت های بسیار بیشتری را برای التیام دل داغدار و پردرد مردم عزیزمان فراهم کند
و
فرصت های بیشتری برای شایسته سالاری و توسعه ایران فراهم کند
🙏❤️🙏
@MaziarTehrani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from Crypto by Alireza (4lireza)
اهمیت HODL کردن در کریپتو

سلام دوستان عزیز! امروز می‌خوام در مورد یکی از اصول پایه‌ای و حیاتی در دنیای کریپتو باهاتون صحبت کنم: HODL کردن. شاید بارها این اصطلاح رو شنیده باشید و از خودتون پرسیده باشید که دقیقاً منظور چیه و چرا اینقدر مهمه. خب، بیاید با هم نگاهی عمیق‌تر به این موضوع بندازیم.

کلمه HODL یعنی چی؟

کلمه HODL در اصل یک اشتباه تایپی از کلمه "HOLD" به معنای نگه داشتن است که در یکی از فروم‌های بیت‌کوین در سال 2013 اتفاق افتاد و بعداً به یک اصطلاح محبوب در جامعه کریپتو تبدیل شد. فعل HODL کردن به معنای نگه داشتن ارزهای دیجیتال برای مدت طولانی بدون توجه به نوسانات کوتاه‌مدت بازار است.

چرا HODL کردن مهمه؟

1. جلوگیری از تصمیمات احساسی: بازار کریپتو به شدت نوسانیه و قیمت‌ها می‌تونن به سرعت بالا یا پایین برن. در چنین شرایطی، فروش با عجله و ترس می‌تونه به ضرر شما تموم بشه. HODL کردن کمک می‌کنه که از تصمیمات احساسی پرهیز کنید و به جای اون، بر اساس تحلیل و استراتژی‌های بلندمدت عمل کنید.

2. بهره‌برداری از رشد بلندمدت: اگر به آینده یک پروژه یا ارز دیجیتال ایمان دارید، HODL کردن به شما این امکان رو می‌ده که از رشد بلندمدت اون بهره‌مند بشید. بسیاری از ارزهای دیجیتال در طول زمان رشد چشمگیری داشتند و کسانی که صبور بودن و توکن‌های خودشون رو نگه داشتن، به سودهای قابل توجهی دست پیدا کردن.

3. کاهش هزینه‌های تراکنش: یکی دیگه از مزایای HODL کردن اینه که می‌تونه هزینه‌های تراکنش شما رو کاهش بده. وقتی که به طور مکرر خرید و فروش می‌کنید، هر بار باید هزینه تراکنش پرداخت کنید که این هزینه‌ها می‌تونن به مرور زمان زیاد بشن و از سود نهایی شما کم کنن. با HODL کردن، شما نیاز به تراکنش‌های مکرر ندارید و به این ترتیب، هزینه‌های تراکنش شما به حداقل می‌رسه. به جای این که چندین بار در طول سال خرید و فروش کنید، فقط یک بار ارز دیجیتال خودتون رو می‌خرید و برای مدت طولانی نگه می‌دارید. این کار نه تنها هزینه‌های شما رو کاهش می‌ده بلکه باعث می‌شه کمتر درگیر نوسانات کوتاه‌مدت بازار بشید و بیشتر روی اهداف بلندمدت تمرکز کنید.

مثال‌هایی از موفقیت HODL کردن

خیلی از ما داستان افرادی رو شنیدیم که بیت‌کوین رو زمانی که چند سنت بیشتر ارزش نداشت خریدن و بعد از چند سال، با صعود قیمت اون به هزاران دلار، میلیونر شدن. این افراد به جای فروش زودهنگام، به آینده بیت‌کوین ایمان داشتن و HODL کردن. مثلاً اگر در سال 2010 یک بیت‌کوین رو به قیمت چند سنت خریده بودید و تا الان نگهش می‌داشتید، الان داراییتون چند صد هزار دلار می‌بود!

یک مثال دیگه از موفقیت HODL کردن، داستان افرادی هست که اتریوم رو در دوران ابتدایی‌ش خریدن. اتریوم در سال 2015 با قیمت حدود 1 دلار به فروش می‌رسید. کسانی که این ارز رو نگه داشتن، امروز با ارزش بالای اتریوم، سود بسیار زیادی به دست آوردن.

مثال سوم از موفقیت HODL کردن، داستان دارندگان بایننس کوین (BNB) هست. بایننس کوین در سال 2017 با قیمت حدود 10 سنت عرضه شد. کسانی که به پتانسیل این ارز ایمان داشتن و اون رو نگه داشتن، حالا با قیمت‌های چند صد دلاری بایننس کوین، به سودهای زیادی رسیدن.

و اما یه مثال دیگه از موفقیت HODL کردن، ارز فانتوم (FTM) هست. فانتوم یکی از پروژه‌های دیفای قدرتمنده که در سال‌های اخیر رشد زیادی داشته. کسانی که فانتوم رو در مراحل اولیه خریدن و نگه داشتن، با افزایش چشمگیر ارزش اون مواجه شدن. این پروژه با تمرکز بر سرعت و کارایی تراکنش‌ها، تونسته جایگاه خوبی در بازار پیدا کنه.

پس دوستان، اگر به پتانسیل یک ارز دیجیتال ایمان دارید و می‌دونید که پروژه قوی پشتش هست، HODL کردن می‌تونه یکی از بهترین استراتژی‌ها برای شما باشه.

نکات پایانی

1. تحقیق کنید: قبل از اینکه تصمیم به HODL کردن بگیرید، حتماً تحقیق کنید و پروژه‌هایی رو انتخاب کنید که به آینده اون‌ها ایمان دارید.
2. صبور باشید: نوسانات بازار طبیعیه و شما باید صبور باشید. به یاد داشته باشید که بازار کریپتو سیکلیه و بعد از هر افت، معمولاً یک رشد وجود داره.
3. توجه به امنیت: ارزهای دیجیتال خودتون رو در کیف‌پول‌های امن نگه دارید و از کلیدهای خصوصی خودتون محافظت کنید.

دوستان، HODL کردن یکی از استراتژی‌های مهم و موثر در دنیای کریپتو هست که می‌تونه شما رو از استرس‌های بازار دور نگه داره و به موفقیت‌های بزرگ برسونه. امیدوارم این مطلب براتون مفید بوده باشه و همیشه به یاد داشته باشید که تحقیق و صبر کلیدهای موفقیت در این راه هستند.

@cryptobyalireza
Forwarded from Crypto by Alireza (4lireza)
فرصت‌های نهفته در روزهای قرمز بازار

در بازار کریپتو، روزهای قرمز و افت قیمت‌ها معمولاً با ترس و اضطراب زیادی همراه هستن، ولی این موقعیت‌ها می‌تونن فرصت‌های طلایی برای سرمایه‌گذاری باشن.

خرید در قیمت‌های پایین

وقتی بازار در حال سقوطه، قیمت بسیاری از ارزهای دیجیتال به سطح‌های پایین‌تری می‌رسه. این یعنی شما می‌تونید ارزهای مورد نظرتون رو با قیمت‌های بسیار مناسب‌تری بخرید. این فرصتی عالیه تا دارایی‌های با ارزشتون رو افزایش بدید.

بازبینی پروژه‌ها

در این روزها می‌تونید پروژه‌هایی که همیشه بهشون علاقه داشتید ولی قیمتشون بالا بوده رو دوباره بررسی کنید. اگه همچنان به آینده اون‌ها ایمان دارید، الان بهترین زمان برای سرمایه‌گذاری مجدد است.

کاهش هیجانات بازار

وقتی بازار رشد سریعی داره، بسیاری از سرمایه‌گذاران جدید به طور هیجانی وارد می‌شن و قیمت‌ها رو بالا می‌برن. ولی در روزهای قرمز، این هیجانات فروکش می‌کنه و شما می‌تونید با آرامش بیشتری تصمیم‌گیری کنید.

نکاتی برای استفاده بهتر از روزهای قرمز

1. تحلیل و تحقیق: قبل از هرگونه خرید، حتماً پروژه‌ها رو به دقت بررسی کنید. تیم، فناوری و چشم‌انداز پروژه رو در نظر بگیرید.
2. مدیریت ریسک: همیشه با پولی سرمایه‌گذاری کنید که تحمل از دست دادنش رو دارید. سبد سرمایه‌گذاری متنوع داشته باشید.
3. نگاه بلندمدت: به آینده فکر کنید. نوسانات کوتاه‌مدت رو نادیده بگیرید و به رشد بلندمدت پروژه‌ها ایمان داشته باشید.

مثال موفق

به یاد داشته باشید که بسیاری از سرمایه‌گذاران موفق از افت بازار به نفع خودشون استفاده کردن. مثلاً در سال 2018، افرادی که در افت شدید بازار بیت‌کوین خریدن و نگه داشتن، با افزایش قیمت اون در سال‌های بعد به سودهای قابل توجهی رسیدن.

پس به جای ترسیدن از روزهای قرمز بازار، ازشون به عنوان فرصت‌های جدید برای سرمایه‌گذاری و تقویت استراتژی‌های خودتون استفاده کنید.

@cryptobyalireza
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ما حقیقتاً چه می‌دانیم؟

گفتگوی نیما اورازانی با محمدمهدی اردبیلی

پنجشنبه ۲۱ تیرماه ۱۴۰۳، ساعت ۲۰

لینک ورود به جلسه در گوگل‌میت:
soo.is/r7zkF