یک نکتهات بگویم!
در متنهای غیرریاضی، عددهای بیواو، از یک تا بیست و مانند اینها، حروفی نوشته میشوند. پس:
- «عدهای باید سه چهار بچه داشته باشند.»
یادآوری:
اگر دو عدد همراه با معدود بیایند، میتوان آنها را نیمفاصله کرد. مثال: می و چنگ و کنج خلوت «سهچهار یار» همدم/ به از این دگر چه باشد ز نعیم اینجهانی (نِزاری قُهستانی)
اگر ضرورتی داشته باشد که عددها را رقمی بنویسیم، از راست به چپ و از کوچک به بزرگ مینویسیم و میان آنها تیرۀ روی زمینه میگذاریم. پس:
- «عدهای باید ۳ـ۴ بچه داشته باشند.»
اینجا را هم ببینید.
۱۴۰۰/۱۰/۰۴
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
در متنهای غیرریاضی، عددهای بیواو، از یک تا بیست و مانند اینها، حروفی نوشته میشوند. پس:
- «عدهای باید سه چهار بچه داشته باشند.»
یادآوری:
اگر دو عدد همراه با معدود بیایند، میتوان آنها را نیمفاصله کرد. مثال: می و چنگ و کنج خلوت «سهچهار یار» همدم/ به از این دگر چه باشد ز نعیم اینجهانی (نِزاری قُهستانی)
اگر ضرورتی داشته باشد که عددها را رقمی بنویسیم، از راست به چپ و از کوچک به بزرگ مینویسیم و میان آنها تیرۀ روی زمینه میگذاریم. پس:
- «عدهای باید ۳ـ۴ بچه داشته باشند.»
اینجا را هم ببینید.
۱۴۰۰/۱۰/۰۴
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
👍4❤1
🧠 دربارهٔ «شستوشوی مغزی»
✍️ ۱) در دانش زبانشناسی و فن ویرایش زبانی، «گردهبرداری» (یا، به یک اعتبار، «ترجمۀ قرضی») یکی از فرایندهای رایج واژهسازی در زبان برای بیان مفاهیم جدید است که از رهگذر آن، هریک از بخشهای یک واژه یا عبارت از زبان مبدأ به زبان مقصد ترجمه میشود. گردهبرداری لزوماً ناپسند و نادرست نیست و معمولاً موجب غنای واژگانی زبان میشود.
✍️ ۲) در فارسی، صدها واژۀ گردهبرداریشده وجود دارد که یکی از آنها «شستوشوی مغزی» (brainwashing) است. این اصطلاح ـ که به معنای «کوشش سازمانیافته برای از میان بردن باورهای شخص و جایگزینی باورهای دیگر از راه جدا کردن او از محیط فکریاش و ایجاد محیطی متفاوت با آن» است ـ در زبان گفتار و نوشتار رواج دارد و کاربردش بیاشکال است:
📌 «امروزه شستشوی مغزی بهسادگی صورت میگیرد و [...] تجربه اثبات کردهاست کسانی که شستشوی مغزی میشوند از عقاید خود تا پای جان دفاع میکنند.» (جلالالدین قیاسی، مبانی سیاست جنایی حکومت اسلامی، ص ۳۰۴)
📌 «باید شما را شستوشوی مغزی داد. باید این افکار منجمدِ مبتذل را از مغزتان بیرون کرد.» (امیرحسن چهلتن، دخیل بر پنجرۀ فولاد، ص ۱۲۲، به نقل از فرهنگ بزرگ سخن، ذیل سرواژۀ «شُست»)
📌 «مردم رو شستشوی مغزی میده و نمیذاره حرفهام رو باور کنن.» (مهناز کریمی، سنج و صنوبر، ص ۱۱۱)
✍️ ۳) سخن پایانی (the last word): اگر ترجمۀ آزاد (free translation) کردیم یا برای مثال (for example) کتابی بازچاپ (reprint) شد، با آغوش باز (with open arms) به پیشواز هرگونه ترجمۀ قرضیِ (loan translation) مفید برویم و البته غلطهای املایی (spelling mistake) را هم بگیریم، زیرا کسانی که تحصیلات دانشگاهی (university education) دارند، در کشورهای جهان سوم (the Third World) و درحال توسعه (developing country)، با آسایش خاطر (peace of mind) گردهبرداریها را بهکار میبرند و آنها را بیشتر موجب آزادی بیان (freedom of speech) میدانند تا تهدیدی (threat) برای زبان. این فرسته (post) صرفاً جهت شستوشوی مغزی (brainwashing) شماست! 😊 (این بخش بهطنز و با برخی از واژههای گردهبرداریشده در فارسی برای نمایش رواج آنها ساخته شدهاست.)
#زبانشناسی #گردهبرداری
سید محمد بصام
@Matnook_com
✍️ ۱) در دانش زبانشناسی و فن ویرایش زبانی، «گردهبرداری» (یا، به یک اعتبار، «ترجمۀ قرضی») یکی از فرایندهای رایج واژهسازی در زبان برای بیان مفاهیم جدید است که از رهگذر آن، هریک از بخشهای یک واژه یا عبارت از زبان مبدأ به زبان مقصد ترجمه میشود. گردهبرداری لزوماً ناپسند و نادرست نیست و معمولاً موجب غنای واژگانی زبان میشود.
✍️ ۲) در فارسی، صدها واژۀ گردهبرداریشده وجود دارد که یکی از آنها «شستوشوی مغزی» (brainwashing) است. این اصطلاح ـ که به معنای «کوشش سازمانیافته برای از میان بردن باورهای شخص و جایگزینی باورهای دیگر از راه جدا کردن او از محیط فکریاش و ایجاد محیطی متفاوت با آن» است ـ در زبان گفتار و نوشتار رواج دارد و کاربردش بیاشکال است:
📌 «امروزه شستشوی مغزی بهسادگی صورت میگیرد و [...] تجربه اثبات کردهاست کسانی که شستشوی مغزی میشوند از عقاید خود تا پای جان دفاع میکنند.» (جلالالدین قیاسی، مبانی سیاست جنایی حکومت اسلامی، ص ۳۰۴)
📌 «باید شما را شستوشوی مغزی داد. باید این افکار منجمدِ مبتذل را از مغزتان بیرون کرد.» (امیرحسن چهلتن، دخیل بر پنجرۀ فولاد، ص ۱۲۲، به نقل از فرهنگ بزرگ سخن، ذیل سرواژۀ «شُست»)
📌 «مردم رو شستشوی مغزی میده و نمیذاره حرفهام رو باور کنن.» (مهناز کریمی، سنج و صنوبر، ص ۱۱۱)
✍️ ۳) سخن پایانی (the last word): اگر ترجمۀ آزاد (free translation) کردیم یا برای مثال (for example) کتابی بازچاپ (reprint) شد، با آغوش باز (with open arms) به پیشواز هرگونه ترجمۀ قرضیِ (loan translation) مفید برویم و البته غلطهای املایی (spelling mistake) را هم بگیریم، زیرا کسانی که تحصیلات دانشگاهی (university education) دارند، در کشورهای جهان سوم (the Third World) و درحال توسعه (developing country)، با آسایش خاطر (peace of mind) گردهبرداریها را بهکار میبرند و آنها را بیشتر موجب آزادی بیان (freedom of speech) میدانند تا تهدیدی (threat) برای زبان. این فرسته (post) صرفاً جهت شستوشوی مغزی (brainwashing) شماست! 😊 (این بخش بهطنز و با برخی از واژههای گردهبرداریشده در فارسی برای نمایش رواج آنها ساخته شدهاست.)
#زبانشناسی #گردهبرداری
سید محمد بصام
@Matnook_com
👍6❤3👌1
Matnook | ﻣﺘﻨﻮک
🔺جهانبین سیمای جغرافیایی، تاریخی و گردشگری شهر هفشجان ناشر: خصوصی این کتاب در مؤسسۀ متنوک و به کوشش ویراستارانِ مؤسسه ویرایش و ص.آرایی شدهاست. @Matnook_com instagram.com/matnook_com
🔺آمریکا مهد دموکراسی و آزادی
ناشر: انتشارات معارف
متنِ این کتاب در مؤسسۀ متنوک و به کوشش ویراستارانِ مؤسسه ویرایش شدهاست.
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
ناشر: انتشارات معارف
متنِ این کتاب در مؤسسۀ متنوک و به کوشش ویراستارانِ مؤسسه ویرایش شدهاست.
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
❤3
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بهمناسبت ۸ دی، زادروز فروغ فرخزاد
ناگفتهها و خاطرههایی از زندگی و زمانۀ فروغ فرخزاد، از زبان ابراهیم گلستان (فیلمساز و نویسنده)، در برنامۀ پرگار با عنوان «فروغ در یاد ابراهیم گلستان»
#منهای_ویرایش
۱۴۰۰/۱۰/۰۸
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
ناگفتهها و خاطرههایی از زندگی و زمانۀ فروغ فرخزاد، از زبان ابراهیم گلستان (فیلمساز و نویسنده)، در برنامۀ پرگار با عنوان «فروغ در یاد ابراهیم گلستان»
#منهای_ویرایش
۱۴۰۰/۱۰/۰۸
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
👍4👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چگونه خط پاورقی را در ورد از چپ به راست ببریم یا از راست به چپ؟
بخشی از کارگاههای آنلاین ویرایش مؤسسهٔ متنوک
۱۴۰۰/۱۰/۱۰
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
بخشی از کارگاههای آنلاین ویرایش مؤسسهٔ متنوک
۱۴۰۰/۱۰/۱۰
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
👍15
بازی با زبان
بازیهای زبانی (language games) نوعی آشناییزدایی (defamiliarization) یا هنجارگریزی و ساختارشکنی زبانی است که در متنهای ادبی (بهویژه شعر)، مفاهیم جالب و جذابی میآفریند. این بازیها معانی ظریف و لطیفی بهوجود میآورد و موجب لذتی دوچندان برای مخاطب میشود. برای مثال، در سطح صرفی زبان، شاعری، بهجای عددهای خستهکنندهای که در آغازِ «شنبه» تکرار میشود، ضمیر «تو» را در اشاره به معشوقِ خود نشانده و «توشنبه» را ساختهاست تا با زبان و بیانی دیگر بگوید فقط «شنبه»هایی را دوست دارم که «تو» در آنها باشی.
نه شنبههای ملالانگیز
نه سهشنبههای
خستهكننده و سنگین
نه جمعههای كسل و دلگیر
نه حتی
پنجشنبههای دوستداشتنی،
از روزهای هفته،
من «توشنبه»ها را دوست دارم...
(فریبرز علینژاد)
یا دیگری، در بستر خط، تنها با سرهم نوشتنِ یک جملۀ بسیار رایج و گوشآشنا، حسی تازه و مفهومی عمیقتر به آن بخشیدهاست:
«دوستتدارم: بیفاصله، آمیخته، دَرهم.»
(علیرضا متولی)
۱۴۰۰/۱۰/۱۱
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
بازیهای زبانی (language games) نوعی آشناییزدایی (defamiliarization) یا هنجارگریزی و ساختارشکنی زبانی است که در متنهای ادبی (بهویژه شعر)، مفاهیم جالب و جذابی میآفریند. این بازیها معانی ظریف و لطیفی بهوجود میآورد و موجب لذتی دوچندان برای مخاطب میشود. برای مثال، در سطح صرفی زبان، شاعری، بهجای عددهای خستهکنندهای که در آغازِ «شنبه» تکرار میشود، ضمیر «تو» را در اشاره به معشوقِ خود نشانده و «توشنبه» را ساختهاست تا با زبان و بیانی دیگر بگوید فقط «شنبه»هایی را دوست دارم که «تو» در آنها باشی.
نه شنبههای ملالانگیز
نه سهشنبههای
خستهكننده و سنگین
نه جمعههای كسل و دلگیر
نه حتی
پنجشنبههای دوستداشتنی،
از روزهای هفته،
من «توشنبه»ها را دوست دارم...
(فریبرز علینژاد)
یا دیگری، در بستر خط، تنها با سرهم نوشتنِ یک جملۀ بسیار رایج و گوشآشنا، حسی تازه و مفهومی عمیقتر به آن بخشیدهاست:
«دوستتدارم: بیفاصله، آمیخته، دَرهم.»
(علیرضا متولی)
۱۴۰۰/۱۰/۱۱
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
👍9
از_بازیهای_زبانی_تا_شکلهای_زندگی؛_محمد_ناطقی.pdf
329.7 KB
محمد ناطقی، «از بازیهای زبانی تا شکلهای زندگی»، دوفصلنامۀ علمی ـ تخصصی پرتو خرد، سال ششم (پاییز و زمستان ۱۳۹۴)، ش ۱۰، ص ۱۶۱ـ۱۷۴
کلیدواژهها: بازیهای زبانی، زبان، کاربرد، معنا، ویتگنشتاین
۱۴۰۰/۱۰/۱۱
سید محمد بصام
@Matnook_com
کلیدواژهها: بازیهای زبانی، زبان، کاربرد، معنا، ویتگنشتاین
۱۴۰۰/۱۰/۱۱
سید محمد بصام
@Matnook_com
👍8👎1
بررسی_زبان_و_بازیهای_زبانی_در_غزل_پستمدرن_ایران؛_منوچهر_اکبری.pdf
526.2 KB
منوچهر اکبری و مهتاب سالاری، «بررسی زبان و بازیهای زبانی در غزل پستمدرن ایران»، پژوهشنامۀ نقد ادبی و بلاغت، سال هشتم (بهار و تابستان ۱۳۹۸)، ش ۱، ص ۲۱ـ۳۹
کلیدواژهها: بازیهای زبانی، ترفندهای زبانی، زبان، غزل پستمدرن، هنجارشکنی
۱۴۰۰/۱۰/۱۱
سید محمد بصام
@Matnook_com
کلیدواژهها: بازیهای زبانی، ترفندهای زبانی، زبان، غزل پستمدرن، هنجارشکنی
۱۴۰۰/۱۰/۱۱
سید محمد بصام
@Matnook_com
👍7❤1👎1
ترجمۀ_بازیهای_زبانی_و_صنایع_لفظی؛_حسن_هاشمی_میناباد.pdf
528.6 KB
حسن هاشمی میناباد، «ترجمۀ بازیهای زبانی و صنایع لفظی»، فصلنامۀ مطالعات ترجمه، دورۀ سوم (بهار ۱۳۸۴)، ش ۹، ص ۷ـ۲۷
کلیدواژهها: بازیهای زبانی، ترجمه، جناس، زبان، صنایع لفظی
۱۴۰۰/۱۰/۱۱
سید محمد بصام
@Matnook_com
کلیدواژهها: بازیهای زبانی، ترجمه، جناس، زبان، صنایع لفظی
۱۴۰۰/۱۰/۱۱
سید محمد بصام
@Matnook_com
👍9❤1👎1
یک نکتهات بگویم!
شاخصهای پایانیافته به واکۀ /e/ (یا های بیان حرکت)، مانند «علامه»، بدون سَریا یا «یِ» نوشته میشوند (سریا «یِ»یِ دُمبریدهای است که روی «ه» گذاشته میشود: ۀ). بنابراین مینویسیم «علامه مصطفوی»، نه *علامۀ/ *علامهی مصطفوی. اگر برای این شاخصها صفت بیاوریم، سریا یا «یِ» را میگذاریم: علامۀ/ علامهی فقید مصطفوی.
این را هم ببینید: شاخص چیست؟
#املا_رسمالخط #دستورزبان
۱۴۰۰/۱۰/۱۴
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
شاخصهای پایانیافته به واکۀ /e/ (یا های بیان حرکت)، مانند «علامه»، بدون سَریا یا «یِ» نوشته میشوند (سریا «یِ»یِ دُمبریدهای است که روی «ه» گذاشته میشود: ۀ). بنابراین مینویسیم «علامه مصطفوی»، نه *علامۀ/ *علامهی مصطفوی. اگر برای این شاخصها صفت بیاوریم، سریا یا «یِ» را میگذاریم: علامۀ/ علامهی فقید مصطفوی.
این را هم ببینید: شاخص چیست؟
#املا_رسمالخط #دستورزبان
۱۴۰۰/۱۰/۱۴
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
👍7❤2
Matnook | ﻣﺘﻨﻮک
🔺آمریکا مهد دموکراسی و آزادی ناشر: انتشارات معارف متنِ این کتاب در مؤسسۀ متنوک و به کوشش ویراستارانِ مؤسسه ویرایش شدهاست. @Matnook_com instagram.com/matnook_com
🔺درآمدی بر مناسبات روحانیت و دولت اسلامی
ناشر: جامعة المصطفی العالمیة
متنِ این کتاب در مؤسسۀ متنوک و به کوشش ویراستارانِ مؤسسه ویرایش شدهاست.
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
ناشر: جامعة المصطفی العالمیة
متنِ این کتاب در مؤسسۀ متنوک و به کوشش ویراستارانِ مؤسسه ویرایش شدهاست.
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
👍5👎2
Forwarded from Matnook | ﻣﺘﻨﻮک
اینستاگرام، تلگرام، واتساپ
۱) «اینستاگرام» آمیزهای است از:
instant camera + telegram
و مانند «تلگرام»، در فارسی، به همین صورت نوشته و تلفظ میشود، نه *اینستاگرم.
۲) «تلگرام» واژۀ جدیدی نیست و حدود ۱۵۰ سال است که در فارسی بهکار میرود. بنابراین نباید آن را با پیامرسان جدید و معروف «تلگرام» اشتباه گرفت. تلگرام دراصل پیامی بوده که با تلگراف مخابره (= ارسال و دریافت) میشدهاست. پس تلگرام و تلگراف مانند پیام و پیامرساناند.
۳) در فارسی، «واتساپ» بیشتر به همین صورت نوشته و تلفظ میشود، نه بهصورت *واتساَپ. تلفظ WhatsApp به جملۀ ?What's up (= «چه خبر؟») نزدیک است و در نامگذاریِ این برنامه نیز بر همین نزدیکی و معنا نظر داشتهاند، با این تفاوت که «اَپ» (App) کوتاهشدۀ «اپلیکیشن» است.
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
۱) «اینستاگرام» آمیزهای است از:
instant camera + telegram
و مانند «تلگرام»، در فارسی، به همین صورت نوشته و تلفظ میشود، نه *اینستاگرم.
۲) «تلگرام» واژۀ جدیدی نیست و حدود ۱۵۰ سال است که در فارسی بهکار میرود. بنابراین نباید آن را با پیامرسان جدید و معروف «تلگرام» اشتباه گرفت. تلگرام دراصل پیامی بوده که با تلگراف مخابره (= ارسال و دریافت) میشدهاست. پس تلگرام و تلگراف مانند پیام و پیامرساناند.
۳) در فارسی، «واتساپ» بیشتر به همین صورت نوشته و تلفظ میشود، نه بهصورت *واتساَپ. تلفظ WhatsApp به جملۀ ?What's up (= «چه خبر؟») نزدیک است و در نامگذاریِ این برنامه نیز بر همین نزدیکی و معنا نظر داشتهاند، با این تفاوت که «اَپ» (App) کوتاهشدۀ «اپلیکیشن» است.
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
👍17
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۱) عبارت «روی کسی یا چیزی حساب کردن» یکی از هزاران گردهبرداریِ رایج در زبان فارسی است و درست است. عبارت انگلیسی آن این است:
to count on someone or something.
۲) این عبارت در گونۀ غیررسمی و گفتاری بهکار میرود و، مانند هزاران تعبیر مَجازی دیگر، درست است. بسنجید با «سر کسی توی حساب بودن» و «کسی را بهحساب آوردن»، و مانند اینها.
۳) اگر بخواهیم «روی کسی یا چیزی حساب کردن» را ــ صِرف اینکه گردهبرداری است ــ نادرست بدانیم، باید هزاران عبارت اینچنینی و همانند آن را هم نادرست بدانیم.
۴) این عبارت را میتوانیم در متنهای گفتاری و غیررسمی، برای مثال در داستان، بهکار ببریم و در متنهای معیار، بهمناسبت، از دیگر تعابیر مشابه استفاده کنیم.
اگر مترجم یا ویراستارید، اینجا را ببینید.
#گردهبرداری
۱۴۰۰/۱۰/۱۶
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
to count on someone or something.
۲) این عبارت در گونۀ غیررسمی و گفتاری بهکار میرود و، مانند هزاران تعبیر مَجازی دیگر، درست است. بسنجید با «سر کسی توی حساب بودن» و «کسی را بهحساب آوردن»، و مانند اینها.
۳) اگر بخواهیم «روی کسی یا چیزی حساب کردن» را ــ صِرف اینکه گردهبرداری است ــ نادرست بدانیم، باید هزاران عبارت اینچنینی و همانند آن را هم نادرست بدانیم.
۴) این عبارت را میتوانیم در متنهای گفتاری و غیررسمی، برای مثال در داستان، بهکار ببریم و در متنهای معیار، بهمناسبت، از دیگر تعابیر مشابه استفاده کنیم.
اگر مترجم یا ویراستارید، اینجا را ببینید.
#گردهبرداری
۱۴۰۰/۱۰/۱۶
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
Matnook | ﻣﺘﻨﻮک
🔺درآمدی بر مناسبات روحانیت و دولت اسلامی ناشر: جامعة المصطفی العالمیة متنِ این کتاب در مؤسسۀ متنوک و به کوشش ویراستارانِ مؤسسه ویرایش شدهاست. @Matnook_com instagram.com/matnook_com
🔺واکسیناسیون جمعی، مسموم کردن ملتها
ناشر: خصوصی
ترجمهٔ این کتاب در مؤسسۀ متنوک و به کوشش ویراستارانِ مؤسسه ویرایش شدهاست. (گروه متنوک محتوای این اثر را نه رد و نه تأیید میکند و صرفاً آن را ویرایش کردهاست.)
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
ناشر: خصوصی
ترجمهٔ این کتاب در مؤسسۀ متنوک و به کوشش ویراستارانِ مؤسسه ویرایش شدهاست. (گروه متنوک محتوای این اثر را نه رد و نه تأیید میکند و صرفاً آن را ویرایش کردهاست.)
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
👎1
«غیر» با واژهٔ پس از خود بافاصله نوشته میشود یا بیفاصله؟
Anonymous Poll
18%
بافاصله.
31%
بیفاصله.
31%
هردو.
20%
میخواهم دقیق بدانم.
👍4
یک نکتهات بگویم!
واژۀ ایتالیایی influenza از طریق زبان فرانسوی وارد فارسی شدهاست. املای این بیماری، مطابق با تلفظ رایج آن در فارسی، «آنفولانزا» است و درست است. در متنهای پزشکی و تخصصی، معمولاً «آنفلوآنزا» مینویسند و اشکالی ندارد.
یادآوری:
گاهی برخی از واژهها یا نامها، معمولاً بهدلیل دشواری تلفظشان و تفاوت نظام آوایی زبانها با یکدیگر، به شیوۀ دیگری تلفظ میشوند و رواج مییابند. در این صورت، تلفظ رایجشان معیار است و بهتر است که با همان املا نیز نوشته شوند.
#واژهشناسی #املا_رسمالخط
۱۴۰۰/۱۰/۲۱
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
واژۀ ایتالیایی influenza از طریق زبان فرانسوی وارد فارسی شدهاست. املای این بیماری، مطابق با تلفظ رایج آن در فارسی، «آنفولانزا» است و درست است. در متنهای پزشکی و تخصصی، معمولاً «آنفلوآنزا» مینویسند و اشکالی ندارد.
یادآوری:
گاهی برخی از واژهها یا نامها، معمولاً بهدلیل دشواری تلفظشان و تفاوت نظام آوایی زبانها با یکدیگر، به شیوۀ دیگری تلفظ میشوند و رواج مییابند. در این صورت، تلفظ رایجشان معیار است و بهتر است که با همان املا نیز نوشته شوند.
#واژهشناسی #املا_رسمالخط
۱۴۰۰/۱۰/۲۱
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
👍2
بخش اول از گواهینامههای کارگاه آنلاین ویرایش و درستنویسی متنوک (آبان ۱۴۰۰)، با همکاری انجمن دانشجویی تاریخ دانشگاه تربیت مدرس، صادر و ایمیل شدهاست و بخش دوم نیز بهزودی صادر، ایمیل، و اطلاعرسانی خواهد شد.
پیگیری:
@MatnookAdmin3
۱۴۰۰/۰۹/۲۳
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
پیگیری:
@MatnookAdmin3
۱۴۰۰/۰۹/۲۳
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
👍3
دربارۀ «غیر» در فارسی
۱) واژۀ عربیِ «غیر» به معنای «دیگری، دیگران، یا بیگانه و غریبه» است: مجازات فروش مال غیر در قانون اسلامی (از یک متن حقوقی)؛ همه از دست غیر ناله کنند/ ... (سعدی).
۲) در فارسی، «غیرِ» (اسم + نشانۀ اضافه) دو کاربرد دارد: حرف اضافۀ مرکب؛ پیشوندوارۀ منفیساز.
۲-۱) حرف اضافۀ «غیرِ»، به معنای «جز، بهجز، و علاوهبر»، با واژۀ پس از خود بافاصله نوشته میشود: غیرِ من و تو، کسی در خانه نیست. (از اینترنت)؛ .../ دل سرگشتۀ ما غیرِ تو را ذاکر نیست (حافظ).
یادآوری:
«بهغیرِ»، «غیراز/ غیر از»، و «بهغیراز/ به غیر از» نیز بهعنوان حرف اضافۀ مرکب بهکار میروند و به همین صورت فاصلهگذاری میشوند.
۲-۲) پیشوندوارۀ «غیرِ-» با واژۀ پس از خود صفت میسازد و معنای مخالف و متضاد به آن میدهد. کسرۀ این پیشوندواره خفیف است و تکیۀ واژۀ ساختهشده نیز بر روی هجای آخر آن قرار میگیرد. بنابراین همیشه با واژۀ پایهاش بیفاصله نوشته میشود. پیشوندوارهٔ «غیرِ-» در فارسی بسیار زایاست:
غیرآلی، غیراجتماعی، غیراختیاری، غیراخلاقی، غیرارادی، غیرارتشی، غیراصولی، غیراقتصادی، غیرانتفاعی، غیرانسانی، غیرایرانی، غیربهداشتی، غیرپزشکی، غیرپُلزن (non-bridging)، غیرتخصصی، غیرجنسی، غیرحرفهای، غیرحضوری، غیرخالص، غیردائمی، غیردرسی، غیردولتی، غیررسمی، غیرزمینی، غیرسالم، غیرسرّی، غیرسمی، غیرسیاسی، غیرشخصی، غیرشرعی، غیرشفاف، غیرشفاهی، غیرضرور، غیرضروری، غیرطبیعی، غیرعادی، غیرعاقلانه، غیرعرب، غیرعلمی، غیرعلنی، غیرعمدی، غیرعملی، غیرفارسیزبان، غیرفلز، غیرقانونی، غیرقطعی، غیرکافی، غیرکتبی، غیرلازم، غیرمادی، غیرمترقبه، غیرمتعارف، غیرمتناهی، غیرمُجاز، غیرمجرب، غیرمحسوس، غیرمذهبی، غیرمستقیم، غیرمسکونی، غیرمسلح، غیرمسئول، غیرمشروع، غیرمشهور، غیرمطمئن، غیرمعقول، غیرمعمول، غیرمعیار، غیرمفید، غیرمقدور، غیرملفوظ، غیرممکن، غیرمنتظره، غیرمنصرف، غیرمنطقی، غیرمنقول، غیرموجه، غیرنظامی، غیرنفتی، غیروارد، غیرواقعی، غیرواگیردار، غیرهمجنس.
یادآوری:
۱) گاهی بهجای «غیرِ-» میتوان از «نا-» استفاده کرد: «غیرمحسوس» > «نامحسوس»؛ «غیرممکن» > «ناممکن (/ ناشدنی)». گاهی نیز میتوان واژۀ دیگری جایگزین کرد: غیرمترقبه > ناگهانی/ نابههنگام.
۲) پیشوندوارۀ «غیرقابلِ-» نیز، که «غیرِ» در آن ترجمۀ پیشوند -in یا -un یا مانند اینهاست و «قابلِ» در آن ترجمۀ پسوند able- است، با واژۀ پس از خود صفت میسازد و با نیمفاصله نوشته میشود. اما بهتر است که از آن در فارسی معیار پرهیز کنیم و برای مثال، بهجای آنکه به زبان بوقلمونی بگوییم و بنویسیم «غیرقابلقبول» و «غیرقابلقسمت»، بگوییم و بنویسیم «نپذیرفتنی» و «بخشناپذیر».
۳) «غیرذلک»، به معنای «جز آن»، با همین املا و بیفاصله نوشته میشود. «غیره و ذلک» یا «غیر و ذلک» املای نادرستِ این عبارت است.
۴) «غیره»، که معمولاً در پایانِ جمله میآید، عبارتی عربی است که بهجای آن میتوان بهمناسبت از «جز آن(ها)»، «جز او»، یا عبارتهای مشابه استفاده کرد.
۵) ترکیب اِتباعی «غیرهمِیره» با نیمفاصله، عبارت «ولاغیر» بیفاصله، و «در غیر این صورت» کاملاً بافاصله نوشته میشود.
#فاصلهگذاری #دستورزبان
۱۴۰۰/۱۰/۲۳
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
۱) واژۀ عربیِ «غیر» به معنای «دیگری، دیگران، یا بیگانه و غریبه» است: مجازات فروش مال غیر در قانون اسلامی (از یک متن حقوقی)؛ همه از دست غیر ناله کنند/ ... (سعدی).
۲) در فارسی، «غیرِ» (اسم + نشانۀ اضافه) دو کاربرد دارد: حرف اضافۀ مرکب؛ پیشوندوارۀ منفیساز.
۲-۱) حرف اضافۀ «غیرِ»، به معنای «جز، بهجز، و علاوهبر»، با واژۀ پس از خود بافاصله نوشته میشود: غیرِ من و تو، کسی در خانه نیست. (از اینترنت)؛ .../ دل سرگشتۀ ما غیرِ تو را ذاکر نیست (حافظ).
یادآوری:
«بهغیرِ»، «غیراز/ غیر از»، و «بهغیراز/ به غیر از» نیز بهعنوان حرف اضافۀ مرکب بهکار میروند و به همین صورت فاصلهگذاری میشوند.
۲-۲) پیشوندوارۀ «غیرِ-» با واژۀ پس از خود صفت میسازد و معنای مخالف و متضاد به آن میدهد. کسرۀ این پیشوندواره خفیف است و تکیۀ واژۀ ساختهشده نیز بر روی هجای آخر آن قرار میگیرد. بنابراین همیشه با واژۀ پایهاش بیفاصله نوشته میشود. پیشوندوارهٔ «غیرِ-» در فارسی بسیار زایاست:
غیرآلی، غیراجتماعی، غیراختیاری، غیراخلاقی، غیرارادی، غیرارتشی، غیراصولی، غیراقتصادی، غیرانتفاعی، غیرانسانی، غیرایرانی، غیربهداشتی، غیرپزشکی، غیرپُلزن (non-bridging)، غیرتخصصی، غیرجنسی، غیرحرفهای، غیرحضوری، غیرخالص، غیردائمی، غیردرسی، غیردولتی، غیررسمی، غیرزمینی، غیرسالم، غیرسرّی، غیرسمی، غیرسیاسی، غیرشخصی، غیرشرعی، غیرشفاف، غیرشفاهی، غیرضرور، غیرضروری، غیرطبیعی، غیرعادی، غیرعاقلانه، غیرعرب، غیرعلمی، غیرعلنی، غیرعمدی، غیرعملی، غیرفارسیزبان، غیرفلز، غیرقانونی، غیرقطعی، غیرکافی، غیرکتبی، غیرلازم، غیرمادی، غیرمترقبه، غیرمتعارف، غیرمتناهی، غیرمُجاز، غیرمجرب، غیرمحسوس، غیرمذهبی، غیرمستقیم، غیرمسکونی، غیرمسلح، غیرمسئول، غیرمشروع، غیرمشهور، غیرمطمئن، غیرمعقول، غیرمعمول، غیرمعیار، غیرمفید، غیرمقدور، غیرملفوظ، غیرممکن، غیرمنتظره، غیرمنصرف، غیرمنطقی، غیرمنقول، غیرموجه، غیرنظامی، غیرنفتی، غیروارد، غیرواقعی، غیرواگیردار، غیرهمجنس.
یادآوری:
۱) گاهی بهجای «غیرِ-» میتوان از «نا-» استفاده کرد: «غیرمحسوس» > «نامحسوس»؛ «غیرممکن» > «ناممکن (/ ناشدنی)». گاهی نیز میتوان واژۀ دیگری جایگزین کرد: غیرمترقبه > ناگهانی/ نابههنگام.
۲) پیشوندوارۀ «غیرقابلِ-» نیز، که «غیرِ» در آن ترجمۀ پیشوند -in یا -un یا مانند اینهاست و «قابلِ» در آن ترجمۀ پسوند able- است، با واژۀ پس از خود صفت میسازد و با نیمفاصله نوشته میشود. اما بهتر است که از آن در فارسی معیار پرهیز کنیم و برای مثال، بهجای آنکه به زبان بوقلمونی بگوییم و بنویسیم «غیرقابلقبول» و «غیرقابلقسمت»، بگوییم و بنویسیم «نپذیرفتنی» و «بخشناپذیر».
۳) «غیرذلک»، به معنای «جز آن»، با همین املا و بیفاصله نوشته میشود. «غیره و ذلک» یا «غیر و ذلک» املای نادرستِ این عبارت است.
۴) «غیره»، که معمولاً در پایانِ جمله میآید، عبارتی عربی است که بهجای آن میتوان بهمناسبت از «جز آن(ها)»، «جز او»، یا عبارتهای مشابه استفاده کرد.
۵) ترکیب اِتباعی «غیرهمِیره» با نیمفاصله، عبارت «ولاغیر» بیفاصله، و «در غیر این صورت» کاملاً بافاصله نوشته میشود.
#فاصلهگذاری #دستورزبان
۱۴۰۰/۱۰/۲۳
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
👍12❤2👎1
Matnook | ﻣﺘﻨﻮک
🔺واکسیناسیون جمعی، مسموم کردن ملتها ناشر: خصوصی ترجمهٔ این کتاب در مؤسسۀ متنوک و به کوشش ویراستارانِ مؤسسه ویرایش شدهاست. (گروه متنوک محتوای این اثر را نه رد و نه تأیید میکند و صرفاً آن را ویرایش کردهاست.) @Matnook_com instagram.com/matnook_com
🔺مهندسی تحول در HSE
ناشر: فدک ایساتیس
متنِ این کتاب در مؤسسۀ متنوک و به کوشش ویراستارانِ مؤسسه ویرایش شدهاست.
ارسال سفارش:
zil.ink/matnook_support
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
ناشر: فدک ایساتیس
متنِ این کتاب در مؤسسۀ متنوک و به کوشش ویراستارانِ مؤسسه ویرایش شدهاست.
ارسال سفارش:
zil.ink/matnook_support
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com