کانال شعر معصومه اپروز
142 subscribers
1.77K photos
890 videos
141 files
796 links
چه میشد آب و رنگ خواب باشی؟
تو هم در خانه مهتاب باشی
زبان دستهایم زخم برداشت
چرا آتش ؟!چه میشد آب باشی!
🌷🌸🌹🌻
امه آسونداری ریشه کو ایزم
سبی تیجره اندیشه کو ایزم
.ایدنیا خاکی بن چال به چه به دوم
هنی سنگ آنبم شیشه کو ایزم
.
🎶کانال اشعار معصومه اپروز
Download Telegram
ته که هفت آسمونی کور دبسسه اشته بالی
نزونی دیل ترا حیرونه چن سالی حیلالی
مگه بو وش بگینه آدمی سی استخونی
مگه بو آتشی مین جان بدَی اما مَنالی
مگه بو آدمی جیگر، هزار تا پورکه آبو
هنی ته بوک ملای داد مکری مَوای برالی
الالان مین اوی آبَه چمه نومداره بلبل
دَفَرسم از نزونم کادرِه اشته اَفالی
آرسن دسته دسته چیرَوون میدون به میدون
چمه ام خاسَه پرزِن مِندینِه ام خونَه چالی
ایلای گولَّه بگینه اه دَسی که تش ویداشته
سیا دَکردَشه ای عمریَه نه‌نه خیالی
گیله درمون چَمَه دردون دوا نییه عزیزای
بسه تنخا ببم ایتیه از و تابوتی خالی

#معصومه_اپروز
#تالشی
#شهید_راه_وطن
#ایران

https://t.me/Masomehaprooz
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این همان عصر همان واقعه‌ی منحوس است
عصر خون، عصر یخ و سیطره سالوس است
پشت هر پنجره کرکس پسِ هر روزنه موش
دستهای دلمان از همه کس مایوس است
سگ خود را ببریم از کف این کوفه به کهف
عصر تاریکی و دلمرده ی دقیانوس است
زخم بستر نگرفت است اگر پهلویی
خواب مرگ است که برخاسته از کابوس است
کیک زرد و همه هستی مردم بر آب
آخرین حربه سنگین تزار روس است
آخرین ضجه این حنجره در گودال است
آخرین شعله خاموشی این فانوس است
آخرین تیر تفنگ است غزل بر دوشم
آخرین معجزه ی درس حکیم طوس است
عکس این خاطره را پای زمان نگذارید
آخرین لحظه جان دادن این ققنوس است

#معصومه_اپروز
#شهید_راه_وطن
#ایذه
#اعتراضات_سراسری
#ایران
#ما_داغداریم
#ما_نمیبخشیم
#میمیریم_میجنگیم_ذلت_نمیپذیریم


https://t.me/Masomehaprooz
غزل ۴۶


شبیه روزگار من سیاه میشود
هوای خانه مثل قتله گاه میشود

درست مثل نقطه ای که در کرانه ها
سیاه مثل سایه های ماه میشود

تو نیستی ببینی ام که میچکم هنوز
فضای کوچه بی تو بی پناه میشود

توهمات جاده را کلاغ میبرد 
حدیث نانوشته ام گناه میشود

زبان بریده ام تکیده ام که سالهاست
سکوت میکشد مرا و آه میشود

و کوفه کوفه توطئه، همیشه پشت تو
ببین دهانه در دهانه چاه میشود

جوانه های زخمی ام چه بی رمق چه زرد
دچار آفتند و هی... تباه میشود

شکوفه های عمر مادرانه من است
اسیر شعله  در مسیر راه میشود

شکست پای چوبه تا که قد کشید دار
تمام من تمام من نگاه میشود

زمان به انجماد محض میرسد ببین
زمین چکامه ای از اشتباه میشود

سپید مینویسم از تو شعر من چقدر
شبیه روزگار من سیاه میشود

معصومه اپروز


#شعر_فارسی
#معصومه_اپروز
#شهید_راه_وطن
#غزل

https://t.me/Masomehaprooz