پس از مرگم
نمی دانم چه خواهد شد
روياي کودکی
سنگ نوشته ها کجا خواهند ماند
در کوره راهی یا شبنم بر گلبرگی
🦋
#شعر
#تانکا
#معصومه_عابديني

حالا که قرص ماه به بلوغ می‌رسد
رویای ناتمام ما از میان پیچک سپيد
جا مانده در نسيم پاييز
آن سوي آسمان‌ ستاره‌ای می درخشد
این‌سو نشانه‌ای که دور نیست.

#تانکا
#معصومه_عابدینی

@MasomeAbedini

رزهای پرپر شده
با هر نسيم رایحه شان می پيچد
سرخٍ سرخ
چه غم انگيزاست
آنکه می ببیند و نمی اندیشد

#شعر
#تانکا

#Tanka
#معصومه_عابديني


@MasomehAbedini

انارهای یاقوتی
امشب به رخ مهتاب می زنند
فال حافظ را
همين جا رازدلم فاش میشود
در اشتياق اصوات بلند نامت

#معصومه_عابديني
#تانکا

@MasomehAbedini

رزهای پرپر
با هر نسيم رایحه شان می پيچد
سرخٍ سرخ...
چه غم انگيزاست
آنکه می ببیند اما نمی اندیشد



#معصومه_عابديني🦋
#تانکا

@MasomehAbedini

شراره‌هایِ آتشدان
خاکستر سرخ مي افشانَند
از گلوگاهِ سينه سُرخ؛
آنگاه که خورشید فرو می‌افتد
از اندوهِ واپسین آوازهایم!


#معصومه_عابديني
#تانکا

@MasomehAbedini

سایه‌ی این سبزینه‌ها
می‌نوازند چشم‌هایِ بسته‌ام را
زیر سقفِ آسمانِ نیلگون؛
پس چرا هیچ‌کس نمی‌گوید خدایان
هردم به یک طريق سخن می‌گویند!



#معصومه_عابديني 🦋
@MasomehAbedini

#تانکا
#شعر_پارسی

جیغ زاغ‌هایِ صبحدم؛
در عبور از معبدی باستانى
دست از سرم بر می‌دارند
اکنون سکوت جنگل حاکم است
بر این برکه ی ماهپوش...


#معصومه_عابديني
#تانکا


@MasomehAbedini

نخستین باران‌ِ پاییزی
می‌درخشند در نورِ مهتاب
شبنم‌های بی شکل؛
انگار ستاره‌ها فرو می‌افتند
از دلِ این تُهیِ بیکران ...





#معصومه_عابدینی🦋
#تانکا
@MasomehAbedini

شکوفه‌ی پَرپَر شمشاد
حالا باید منتظر بمانم
تا خزانی دیگر؛
اینچنین فرا می‌رسد مرگِ یک رویا
در طلوعِ صبحی بی پایان!




#معصومه_عابدینی🦋
#تانکا

@MasomehAbedini

پیش از سپیده بوسیدم
گل‌های هفت رنگ که نامهاشان
را نمی دانستم،
آنگاه که خورشید بر پیکره‌ها می تابد
بی‌شک هر هرزه گیاهی نیز راهش را خواهد یافت





#معصومه_عابدینی🦋
#تانکا


@MasomehAbedini

زنجیرهای جادویی
دریچه‌های اختری متصل می‌سازد
سمتِ جهانِ درونم؛
کجایِ این کهکشان ایستاده‌ایم؟
درنمی‌یابیم آبیِ موج‌های اقیانوس را.




#معصومه_عابدینی 🦋
#تانکا
@MasomehAbedini

کوهستانِ برفپوش
پَرِ پروازم آن شب‌ها که قوی
آشیانه دارد...
آخَر چه کسی در بیشه‌ای متروک
بی‌هراس نغمه‌ی عشق می‌خوانَد؟



#معصومه_عابدینی🦋
#تانکا
@MasomehAbedini


#پرواز_قو
#تالاب_انزلی

زمزمه تا سحرگاه با ستاره‌ای گفتم
از اندوهِ عشقی محال،
حالا گلبرگ‌های این نیلوفرِ پیچ اند
که هرسپیده‌دم بی محابا می‌شِکُفند
در روشنایِ هاله‌ی این مهتاب...




#معصومه_عابدینی🦋
#تانکا
#شعر
@MasomehAbedini

کوهستانِ برفپوش
پَرِ پروازم آن شب‌ها که قوی
آشیانه دارد...
آخَر چه کسی در بیشه‌ای متروک
بی‌هراس نغمه‌ی عشق می‌خوانَد؟



#معصومه_عابدینی🦋
#تانکا
@MasomehAbedini


#پرواز_قو
#تالاب_انزلی

یوسا بوسون( عشق در پیرانه سر) را به بارانِ دست و پاگیر زمستان تشبیه می‌کند.

عشق و پیرانه سر
برآنم فراموش کنم ،
باران در زمستان

من هم این شعر تانکا را در پاسخ به یوسا بوسون فرستادم ، همینطور که سرش را می خاراند گفت : این هم یک حرفی است...


مثلِ ناخنی
که پس از مرگ
باز می‌رویَد
عطر شب‌هایِ مُسکو‌
می‌زنم به ریش سفید!


#تانکا
#مسیح_طالبیان
@Masihtalebian

«مسیحِ عزیز، سپاس برای تمامِ زحماتِ ترجمه‌ها و آموزه‌های بی شائبه ، در ژانِر هنری و عرصه‌ی شعرِ هایکو_تانکا، بخصوص در حوزه‌ و عرصه‌ی شعرِ هایکو و تانکای پارسی.»

سایه‌ی این سبزینه‌ها
می‌نوازند چشم‌هایِ بسته‌ام را
زیر سقفِ آسمانِ نیلگون؛
پس چرا هیچ‌کس نمی‌گوید خدایان
هردم به یک طريق سخن می‌گویند!



#معصومه_عابديني 🦋
@MasomehAbedini

#تانکا
#شعر_پارسی

نیمه‌ی پنهانِ ماه
بر فرازِ کوهستان سایه‌ی مردی تنها
حالا که من برکه‌ای خاموشم...
به‌ یقین کوه‌ها هم در جهانی دیگر
به یکدیگر خواهند رسید.




#معصومه_عابدینی🦋
#تانکا
@MasomehAbedini

در آرامشِ باران
قدری جعفریِ وحشی
من چیده ام ،
برای تو ، که وقتِ ملاقات
دل اَت خوش باشد

( راهب ریوکان ، قرنِ هیجدهم )
#تانکا_هایکو
#برگردان_به_پارسی
#مسیح_طالبیان


@MasomehAbedini🦋