رادیو ریزوم پانزدهم | نوار که پا نداره!
دو سال پیش شمارهی پانزدهم رادیو ریزوم را (که حالا به رادیو هیچکیدز تبدیل شده است) منتشر کردیم تا صدای انقلاب بهمن را دوباره و با روایت خودمان بشنویم. روایتی که توسط صدای رسمی و حاکم مصادره نشده باشد. این روزها که بیش از همیشه تغییر در دستور کار جامعه قرار گرفته است باید دوباره این صداها را بشنویم، صدای بهمن را بشنویم و آرمانهای به تعویقافتادهی آن را به یاد آوریم.
آن زمان نوشته بودیم: «در برنامهی پانزدهم رادیو ریزوم بخش بسیار کوچکی از آن همه صدایی را خواهید شنید که خواستهاند فراموششان کنید یا خواستهاید که فراموششان کنید. در برنامهی پانزدهم رادیو ریزوم همه هستند از محمدرضا پهلوی و شاپور بختیار تا روحالله خمینی، از خسرو گلسرخی و احمد شاملو تا حمید اشرف و تقی شهرام، از غلامحسین ساعدی و جلال آلاحمد تا رضا براهنی و فروغ فرخزاد. در برنامهی پانزدهم رادیو ریزوم روایتی تاریخی از انقلاب ۵۷ نمیشنوید، توالی تصویرها از روی تقویم نیست، ما تصویرها را دوباره آنگونه که باید شنید پشت هم چیدهایم. بیرون کشیدن چیزی از تاریخ که در «خانهی تاریخیگری» مدفون نشده باشد. بسیاری از صداها کیفیت خوبی ندارند، در بسیاری از این صداها آنقدر «خش» افتاده است که به زحمت شنیده میشوند. این کیفیت بد اما حتا معنایی سیاسی دارد. آنها که در کار ساختن تاریخ باشند به فکر آرشیو تاریخ نیستند. آنها برای ثبت شدن در تاریخ کاری نمیکردند، آنها برای تدوین نوع دیگری از تاریخ، نوع دیگری از سیاست مبارزه میکردند. در برنامهی پانزدهم رادیو ریزوم باید همراه با ما چشمهایتان را ببندید و از شط گل و گلوله گذر کنید.»
#منجنیق #رادیو_ریزوم
دو سال پیش شمارهی پانزدهم رادیو ریزوم را (که حالا به رادیو هیچکیدز تبدیل شده است) منتشر کردیم تا صدای انقلاب بهمن را دوباره و با روایت خودمان بشنویم. روایتی که توسط صدای رسمی و حاکم مصادره نشده باشد. این روزها که بیش از همیشه تغییر در دستور کار جامعه قرار گرفته است باید دوباره این صداها را بشنویم، صدای بهمن را بشنویم و آرمانهای به تعویقافتادهی آن را به یاد آوریم.
آن زمان نوشته بودیم: «در برنامهی پانزدهم رادیو ریزوم بخش بسیار کوچکی از آن همه صدایی را خواهید شنید که خواستهاند فراموششان کنید یا خواستهاید که فراموششان کنید. در برنامهی پانزدهم رادیو ریزوم همه هستند از محمدرضا پهلوی و شاپور بختیار تا روحالله خمینی، از خسرو گلسرخی و احمد شاملو تا حمید اشرف و تقی شهرام، از غلامحسین ساعدی و جلال آلاحمد تا رضا براهنی و فروغ فرخزاد. در برنامهی پانزدهم رادیو ریزوم روایتی تاریخی از انقلاب ۵۷ نمیشنوید، توالی تصویرها از روی تقویم نیست، ما تصویرها را دوباره آنگونه که باید شنید پشت هم چیدهایم. بیرون کشیدن چیزی از تاریخ که در «خانهی تاریخیگری» مدفون نشده باشد. بسیاری از صداها کیفیت خوبی ندارند، در بسیاری از این صداها آنقدر «خش» افتاده است که به زحمت شنیده میشوند. این کیفیت بد اما حتا معنایی سیاسی دارد. آنها که در کار ساختن تاریخ باشند به فکر آرشیو تاریخ نیستند. آنها برای ثبت شدن در تاریخ کاری نمیکردند، آنها برای تدوین نوع دیگری از تاریخ، نوع دیگری از سیاست مبارزه میکردند. در برنامهی پانزدهم رادیو ریزوم باید همراه با ما چشمهایتان را ببندید و از شط گل و گلوله گذر کنید.»
#منجنیق #رادیو_ریزوم
صداهای استفاده شده در این برنامه:
سخنرانی محمدرضا پهلوی در جشنهای ۲۵۰۰ ساله
پیام محمدرضا پهلوی در مورد انقلاب مردم ایران
پیام رادیویی شاپور بختیار بعد از قبول سمت نخستوزیری
سخنرانی روحالله خمینی در ۲۶ مرداد ۱۳۵۸
پیام رادیوییِ اعلام حکومت نظامی
اخبار رادیو ایران در مورد خروج محمدرضا پهلوی از کشور
صدای احمد کسیلا، گوینده ی رادیو تهران هنگام اعلام پیروزی انقلاب
دفاعیات خسرو گلسرخی و کرامت دانشیان
گفتگوهای درونی بین سازمان چریکهای فدایی خلق ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران (مارکسیست _ لنینیست)
صدای فواد مصطفیسلطانی، از رهبران کومله در کردستان
صدای شیرمحمد درخشنده توماج، از رهبران فدایی ستاد فرهنگی _ سیاسی خلق ترکمن
صدای اللهقلی جهانگیری، از رهبران فدایی جنبش دهقانی روستاهای فارس و اصفهان
صدای تظاهرات زنان در ۸ مارس ۱۳۵۷
سیاست در شعر نیما. سخنرانی جلال آلاحمد
شبه هنرمند. سخنرانی غلامحسین ساعدی در شبهای شعر گوته
سخنرانی شمس آلاحمد در شبهای شعر گوته
شعر آیههای زمینی. مجموعهی تولدی دیگر. فروغ فرخزاد
شعر مرگ شاعر. مجموعهی ظلالله. رضا براهنی
شعر رهآورد. مجموعهی تراشههای تبر. سیاوش کسرایی
شعر با کشورم چه رفته است؟. مجموعهی آوازهای بند. سعید سلطانپور
شعر بر سرمای درون. مجموعهی ابراهیم در آتش. احمد شاملو
شعر آخر بازی. مجموعهی ترانههای کوچک غربت. احمد شاملو
فیلم کندو. نویسنده و کارگردان: فریدون گله
فیلم تنگسیر. نویسنده و کارگردان: امیر نادری. بر اساس داستانی از صادق چوبک
فیلم گوزنها. نویسنده و کارگردان: مسعود کیمیایی
فیلم بنبست. نویسنده و کارگردان: پرویز صیاد. بر اساس داستانی از آنتوان چخوف
تنگنا. فریدون فروغی. ترانه: فرهاد شیبانی. آهنگساز: اسفندیار منفردزاده
یه شب مهتاب. فرهاد مهراد. شعر: احمد شاملو. آهنگساز: اسفندیار منفردزاده
جمعه. فرهاد مهراد. ترانه: شهیار قنبری. آهنگساز: اسفندیار منفردزاده
جنگل. داریوش اقبالی. ترانه: ایرج جنتی عطایی. آهنگساز: بابک بیات
بوی گندم. داریوش اقبالی. ترانه: شهیار قنبری. آهنگساز: واروژان
شطرنج. داریوش اقبالی. ترانه: روزبه بمانی. آهنگساز: داریوش اقبالی
بچههای مهاباد. شهیار قنبری. ترانه و آهنگساز: شهیار قنبری
گنجشکک اشی مشی. پری زنگنه. شعر: شکوه قاسمنیا. آهنگساز: اسفندیار منفردزاده
شبنورد. محمدرضا شجریان. شعر: اصلان اصلانیان. آهنگساز: محمدرضا لطفی
ژاله خون شد. گروه شیدا. شعر: سیاوش کسرایی. آهنگساز: حسین علیزاده
آزادی. شهرام ناظری. شعر: محمد فرخی یزدی. آهنگساز: محمدرضا لطفی
سرود مردادِ گران. از سرودهای سازمان چریکهای فدایی خلق ایران
سرود آفتابکاران جنگل. از سرودهای سازمان چریکهای فدایی خلق ایران
سرود خون ارغوانها. از سرودهای سازمان چریکهای فدایی خلق ایران
سرود ۴ خرداد. از سرودهای سازمان مجاهدین خلق ایران
سرود علیه سازش. از سرودهای سازمان پیکار در راه آزادی طبقهی کارگر
سرود بهاران خجسته باد. از سرودهای دوران انقلاب. تنظیم: کرامت دانشیان بر پایهی شعری از عبدالله بهزادی. آهنگساز: اسفندیار منفردزاده
سرود برپاخیز. از سرودهای دوران انقلاب. شعر: علی ندیمی بر یک موسیقی انقلابی شیلیایی
سرودآوران سپیده. از سرودهای دوران انقلاب. شعر: سیاوش کسرایی
سرود به لالهی در خون خفته. از سرودهای دوران انقلاب. آهنگساز: مجتبی میرزاده
سرود الله الله. رضا رویگری. شعر: افشین سرفراز. آهنگساز: فریدون خشنود
سرود الله الله تو پناهی بر ضعیفان. هاتف
سرود یک تکه ابر بودیم. از سرودهای پخش شده از تلویزیون در دههی شصت
سرود دایه دایه. خوانده شده بر موسیقی یک ترانهی فولکلوریک لری با شعر هوشنگ ترگل
سرود راه صمد. شعر علیرضا نابدل. صدای یعقوب ظروفچی
سرود چهار آذرخش. از سرودهای کارگاه هنر ایران وابسته به سازمان چریکهای فدایی خلق ایران (اقلیت)
#منجنیق
سخنرانی محمدرضا پهلوی در جشنهای ۲۵۰۰ ساله
پیام محمدرضا پهلوی در مورد انقلاب مردم ایران
پیام رادیویی شاپور بختیار بعد از قبول سمت نخستوزیری
سخنرانی روحالله خمینی در ۲۶ مرداد ۱۳۵۸
پیام رادیوییِ اعلام حکومت نظامی
اخبار رادیو ایران در مورد خروج محمدرضا پهلوی از کشور
صدای احمد کسیلا، گوینده ی رادیو تهران هنگام اعلام پیروزی انقلاب
دفاعیات خسرو گلسرخی و کرامت دانشیان
گفتگوهای درونی بین سازمان چریکهای فدایی خلق ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران (مارکسیست _ لنینیست)
صدای فواد مصطفیسلطانی، از رهبران کومله در کردستان
صدای شیرمحمد درخشنده توماج، از رهبران فدایی ستاد فرهنگی _ سیاسی خلق ترکمن
صدای اللهقلی جهانگیری، از رهبران فدایی جنبش دهقانی روستاهای فارس و اصفهان
صدای تظاهرات زنان در ۸ مارس ۱۳۵۷
سیاست در شعر نیما. سخنرانی جلال آلاحمد
شبه هنرمند. سخنرانی غلامحسین ساعدی در شبهای شعر گوته
سخنرانی شمس آلاحمد در شبهای شعر گوته
شعر آیههای زمینی. مجموعهی تولدی دیگر. فروغ فرخزاد
شعر مرگ شاعر. مجموعهی ظلالله. رضا براهنی
شعر رهآورد. مجموعهی تراشههای تبر. سیاوش کسرایی
شعر با کشورم چه رفته است؟. مجموعهی آوازهای بند. سعید سلطانپور
شعر بر سرمای درون. مجموعهی ابراهیم در آتش. احمد شاملو
شعر آخر بازی. مجموعهی ترانههای کوچک غربت. احمد شاملو
فیلم کندو. نویسنده و کارگردان: فریدون گله
فیلم تنگسیر. نویسنده و کارگردان: امیر نادری. بر اساس داستانی از صادق چوبک
فیلم گوزنها. نویسنده و کارگردان: مسعود کیمیایی
فیلم بنبست. نویسنده و کارگردان: پرویز صیاد. بر اساس داستانی از آنتوان چخوف
تنگنا. فریدون فروغی. ترانه: فرهاد شیبانی. آهنگساز: اسفندیار منفردزاده
یه شب مهتاب. فرهاد مهراد. شعر: احمد شاملو. آهنگساز: اسفندیار منفردزاده
جمعه. فرهاد مهراد. ترانه: شهیار قنبری. آهنگساز: اسفندیار منفردزاده
جنگل. داریوش اقبالی. ترانه: ایرج جنتی عطایی. آهنگساز: بابک بیات
بوی گندم. داریوش اقبالی. ترانه: شهیار قنبری. آهنگساز: واروژان
شطرنج. داریوش اقبالی. ترانه: روزبه بمانی. آهنگساز: داریوش اقبالی
بچههای مهاباد. شهیار قنبری. ترانه و آهنگساز: شهیار قنبری
گنجشکک اشی مشی. پری زنگنه. شعر: شکوه قاسمنیا. آهنگساز: اسفندیار منفردزاده
شبنورد. محمدرضا شجریان. شعر: اصلان اصلانیان. آهنگساز: محمدرضا لطفی
ژاله خون شد. گروه شیدا. شعر: سیاوش کسرایی. آهنگساز: حسین علیزاده
آزادی. شهرام ناظری. شعر: محمد فرخی یزدی. آهنگساز: محمدرضا لطفی
سرود مردادِ گران. از سرودهای سازمان چریکهای فدایی خلق ایران
سرود آفتابکاران جنگل. از سرودهای سازمان چریکهای فدایی خلق ایران
سرود خون ارغوانها. از سرودهای سازمان چریکهای فدایی خلق ایران
سرود ۴ خرداد. از سرودهای سازمان مجاهدین خلق ایران
سرود علیه سازش. از سرودهای سازمان پیکار در راه آزادی طبقهی کارگر
سرود بهاران خجسته باد. از سرودهای دوران انقلاب. تنظیم: کرامت دانشیان بر پایهی شعری از عبدالله بهزادی. آهنگساز: اسفندیار منفردزاده
سرود برپاخیز. از سرودهای دوران انقلاب. شعر: علی ندیمی بر یک موسیقی انقلابی شیلیایی
سرودآوران سپیده. از سرودهای دوران انقلاب. شعر: سیاوش کسرایی
سرود به لالهی در خون خفته. از سرودهای دوران انقلاب. آهنگساز: مجتبی میرزاده
سرود الله الله. رضا رویگری. شعر: افشین سرفراز. آهنگساز: فریدون خشنود
سرود الله الله تو پناهی بر ضعیفان. هاتف
سرود یک تکه ابر بودیم. از سرودهای پخش شده از تلویزیون در دههی شصت
سرود دایه دایه. خوانده شده بر موسیقی یک ترانهی فولکلوریک لری با شعر هوشنگ ترگل
سرود راه صمد. شعر علیرضا نابدل. صدای یعقوب ظروفچی
سرود چهار آذرخش. از سرودهای کارگاه هنر ایران وابسته به سازمان چریکهای فدایی خلق ایران (اقلیت)
#منجنیق
فلاخن شمارهی نود و هفتم. کروبی، علینژاد و امر گذشته
در فلاخن نود و هفتم نوید رنجبران در مورد نامهی مهدی کروبی و ربط آن به خیزش دیماه، نقش مسیح علینژاد در حرکت دختر(ان) خیابان انقلاب و حضور رضا شاه در شعارهای دیماه مینویسد. او ضمن تشریح روندی که طی سالها اصلاحطلبان را به عنوان تنها جایگزین وضعیت موجود تثبیت کرده بود، به این میپردازد که چگونه خیزش دیماه با نشان دادن اینکه بدیلی برای اصلاحطلبی وجود دارد پایان سیاسی پروژهی اصلاحطلبی را نوید داد. رنجبران از تلاش اصلاحطلبان برای ترمیم سیمای سیاسی بیاعتبارشدهشان در روزهای بعد از خیزش مینویسد و از اینکه نامهی مهدی کروبی چگونه این بازی را در هم ریخت. او البته از این هم مینویسد که نامهی کروبی هرچند فراتر از خواست و تمایل اصلاحطلبانی بود که از مطالبات جنبش سبز هم عدول کرده بودند اما محتوای آن بعد از دیماه ۹۶ اهمیت تاریخی خودش را از دست داده بود. در نود و هفتمین فلاخن از ربط دختر(ان) خیابان انقلاب به «کمپین چهارشنبههای سفید» و مسیح علینژاد نوشته شده است، از نشانههای چهارشنبههای سفید در حرکت ویدا موحد و همزمان نفی آن در بدن او. از اینکه مبارزات زنان بعد از آن چهارشنبه دیگر شبیه به پیش از آن نیست، افقِ سیاسیِ پیشِ رو ربطی به پیش از خیزش دیماه ندارد و کروبی و علینژاد هر دو به چیزی در گذشته تعلق دارند.
فلاخن شمارهی نود و هفتم را بخوانید:
#منجنیق #فلاخن
در فلاخن نود و هفتم نوید رنجبران در مورد نامهی مهدی کروبی و ربط آن به خیزش دیماه، نقش مسیح علینژاد در حرکت دختر(ان) خیابان انقلاب و حضور رضا شاه در شعارهای دیماه مینویسد. او ضمن تشریح روندی که طی سالها اصلاحطلبان را به عنوان تنها جایگزین وضعیت موجود تثبیت کرده بود، به این میپردازد که چگونه خیزش دیماه با نشان دادن اینکه بدیلی برای اصلاحطلبی وجود دارد پایان سیاسی پروژهی اصلاحطلبی را نوید داد. رنجبران از تلاش اصلاحطلبان برای ترمیم سیمای سیاسی بیاعتبارشدهشان در روزهای بعد از خیزش مینویسد و از اینکه نامهی مهدی کروبی چگونه این بازی را در هم ریخت. او البته از این هم مینویسد که نامهی کروبی هرچند فراتر از خواست و تمایل اصلاحطلبانی بود که از مطالبات جنبش سبز هم عدول کرده بودند اما محتوای آن بعد از دیماه ۹۶ اهمیت تاریخی خودش را از دست داده بود. در نود و هفتمین فلاخن از ربط دختر(ان) خیابان انقلاب به «کمپین چهارشنبههای سفید» و مسیح علینژاد نوشته شده است، از نشانههای چهارشنبههای سفید در حرکت ویدا موحد و همزمان نفی آن در بدن او. از اینکه مبارزات زنان بعد از آن چهارشنبه دیگر شبیه به پیش از آن نیست، افقِ سیاسیِ پیشِ رو ربطی به پیش از خیزش دیماه ندارد و کروبی و علینژاد هر دو به چیزی در گذشته تعلق دارند.
فلاخن شمارهی نود و هفتم را بخوانید:
#منجنیق #فلاخن
فلاخن شمارهی نود و هشتم. بازگشت همه به سوی اوست
در نود و هشتمین فلاخن رامیار حسینی و آروین سعیدپور در مورد مواضع برخی از نیروهای چپ در جریان خیزش دیماه ۹۶ مینویسند. آنها از شاهزاده ویکنتهای دوشقهیی مینویسند که تلاش کردند خیزش تودههای فرودست را تحلیل کنند. از تکوین لیبرالیسم ایرانی و سرگذشت آن مینویسند و از تناقضهای سیستم اقتصادی حاکمی میگویند که از یکسو حقانیتاش را در نسخهپیچیهای نئولیبرالیسم بازار آزاد جستجو میکند و از سوی دیگر در «فرمایشات مقام معظم رهبری». سپس به مواضع برخی نیروها و فیگورهای جریان چپ میپردازند و شرحی از عدم درک خیزش از سوی آنان میدهند. از فهرست کردن مطالباتی چون خواست آزادی تجمعات مسالمتآمیز از حاکم که خیزش دیماه عملن از آن عبور کرده است. و نیز به مواضع آن بخشی از نیروهایی میپردازند که با استفاده از گفتار چپ سرگرم توجیه وضعیت مستقر شدهاند و به حاکم مشاوره میدهند که برای حل مناقشاتِ جاری «مدافعان حرم» را «مدافعان ایران» بخواند. در فلاخن نود و هشتم نویسندگان از لزوم بازگشت به مارکس مینویسند چنان که در تمام بحرانهای اقتصادی و سیاسی زحمتکشان به او بازگشته بودهاند و باز خواهند گشت.
فلاخن نود و هشتم را بخوانید:
#منجنیق #فلاخن
در نود و هشتمین فلاخن رامیار حسینی و آروین سعیدپور در مورد مواضع برخی از نیروهای چپ در جریان خیزش دیماه ۹۶ مینویسند. آنها از شاهزاده ویکنتهای دوشقهیی مینویسند که تلاش کردند خیزش تودههای فرودست را تحلیل کنند. از تکوین لیبرالیسم ایرانی و سرگذشت آن مینویسند و از تناقضهای سیستم اقتصادی حاکمی میگویند که از یکسو حقانیتاش را در نسخهپیچیهای نئولیبرالیسم بازار آزاد جستجو میکند و از سوی دیگر در «فرمایشات مقام معظم رهبری». سپس به مواضع برخی نیروها و فیگورهای جریان چپ میپردازند و شرحی از عدم درک خیزش از سوی آنان میدهند. از فهرست کردن مطالباتی چون خواست آزادی تجمعات مسالمتآمیز از حاکم که خیزش دیماه عملن از آن عبور کرده است. و نیز به مواضع آن بخشی از نیروهایی میپردازند که با استفاده از گفتار چپ سرگرم توجیه وضعیت مستقر شدهاند و به حاکم مشاوره میدهند که برای حل مناقشاتِ جاری «مدافعان حرم» را «مدافعان ایران» بخواند. در فلاخن نود و هشتم نویسندگان از لزوم بازگشت به مارکس مینویسند چنان که در تمام بحرانهای اقتصادی و سیاسی زحمتکشان به او بازگشته بودهاند و باز خواهند گشت.
فلاخن نود و هشتم را بخوانید:
#منجنیق #فلاخن
یازده دی. جوانههای بهرنگ
«یازده دی» اولین ترانهی گروه «جوانههای بهرنگ» است. ترانهیی برای شهدای خیزش دیماه به شکل عام و آرمین صادقی، نوجوان سیزده سالهیی که در خمینیشهر گلوله خورد به شکل خاص. نه از آن دست ترانههایی که عزا میگیرد یا خیزش دیماه را به نوستالژیای منحط تبدیل میکند. از آن دست ترانههایی که میرزمد، همرزم فرودستان شورشیِ دیماه میشود و میداند آینده در راه است، آیندهیی که از همین امروز، از دیماه ۹۶ آغاز شده است. «جوانههای بهرنگ» گروهی است که در داخل ایران شکل گرفته اما برای کار کردن، برای ترانه خواندن منتظر مجوز و «اسپانسر» نمیماند. آنها به خوبی میدانند که رویاها و ترانهها بخشی از مبارزهاند و چنانکه «گابینو پالومارس»، شاعر و ترانهسرای مبارز مکزیکی گفته است: «ترانهها انقلاب به پا نمیکنند. انقلابها اما، ترانهخوان پدید میآیند.» جوانههای بهرنگ ترانهخوانهای فعلن بینام مردمیاند که میآیند، مردمِ آینده. آنها در معرفی خودشان نوشتهاند:
«خرگوش گفت: این حرف مال قدیمیهاست. ما هم میگوییم «هر نوری هر چقدر هم ناچیز باشد، بالاخره روشنایی است.» اولدوز و عروسک سخنگو
ما کارگران ترانه هستیم. با کلمهها و آواها بر دوش و در دهان، علیه نسیان. حرفهای نیستیم و هرگز سر حرفهایگری نخواهیم داشت. از سر وظیفه کار میکنیم، بنا به ضرورت. "یازده دی" اولین ترانهی گروه "جوانههای بهرنگ" است. نام گروه ادای احترامیست به یاد و خاطرهی صمد بهرنگی.»
#منجنیق #جوانههای_بهرنگ
«یازده دی» اولین ترانهی گروه «جوانههای بهرنگ» است. ترانهیی برای شهدای خیزش دیماه به شکل عام و آرمین صادقی، نوجوان سیزده سالهیی که در خمینیشهر گلوله خورد به شکل خاص. نه از آن دست ترانههایی که عزا میگیرد یا خیزش دیماه را به نوستالژیای منحط تبدیل میکند. از آن دست ترانههایی که میرزمد، همرزم فرودستان شورشیِ دیماه میشود و میداند آینده در راه است، آیندهیی که از همین امروز، از دیماه ۹۶ آغاز شده است. «جوانههای بهرنگ» گروهی است که در داخل ایران شکل گرفته اما برای کار کردن، برای ترانه خواندن منتظر مجوز و «اسپانسر» نمیماند. آنها به خوبی میدانند که رویاها و ترانهها بخشی از مبارزهاند و چنانکه «گابینو پالومارس»، شاعر و ترانهسرای مبارز مکزیکی گفته است: «ترانهها انقلاب به پا نمیکنند. انقلابها اما، ترانهخوان پدید میآیند.» جوانههای بهرنگ ترانهخوانهای فعلن بینام مردمیاند که میآیند، مردمِ آینده. آنها در معرفی خودشان نوشتهاند:
«خرگوش گفت: این حرف مال قدیمیهاست. ما هم میگوییم «هر نوری هر چقدر هم ناچیز باشد، بالاخره روشنایی است.» اولدوز و عروسک سخنگو
ما کارگران ترانه هستیم. با کلمهها و آواها بر دوش و در دهان، علیه نسیان. حرفهای نیستیم و هرگز سر حرفهایگری نخواهیم داشت. از سر وظیفه کار میکنیم، بنا به ضرورت. "یازده دی" اولین ترانهی گروه "جوانههای بهرنگ" است. نام گروه ادای احترامیست به یاد و خاطرهی صمد بهرنگی.»
#منجنیق #جوانههای_بهرنگ
فلاخن شمارهی نود و نهم. حجاب اجباری و زنانِ فرودست
در فلاخن نود و نهم از تاریخ مبارزه با حجاب اجباری میخوانیم که به عقیدهی نویسنده قدمتی به اندازهی تاریخ مصادرهی انقلاب ۵۷ دارد. نویسنده در این فلاخن نشان میدهد که چگونه تریبونهای رسمیِ دولتی و غیردولتی برای حافظهزدایی از مبارزات زنان علیه حجاب اجباری تلاش میکنند. او از این مینویسد که کدام نیروها و به چه دلیلی با اسم رمز دفاع از زنان در واقع سلطه بر زنان را تداوم میبخشند و سپس از این مینویسد که چرا مبارزه با حجاب اجباری و مبارزات زنان باید با مبارزهی طبقاتی پیوند بخورد. در فلاخن نود و نهم از زنانی میخوانیم که تمکن مالی این را دارند که در زمینهای تنیس، باشگاههای سوارکاری، مهمانیهای ریچکیدزها و سفرهای توریستی به آنتالیا و بالی آزادی حجاب را تجربه کنند و زنانی که هرگز نمیتوانند این تجربه را داشته باشند تا بدانیم آزادی حجاب برای چه کسانی اهمیت بیشتری دارد.
فلاخن نود و نهم را بخوانید:
#منجنیق #فلاخن
در فلاخن نود و نهم از تاریخ مبارزه با حجاب اجباری میخوانیم که به عقیدهی نویسنده قدمتی به اندازهی تاریخ مصادرهی انقلاب ۵۷ دارد. نویسنده در این فلاخن نشان میدهد که چگونه تریبونهای رسمیِ دولتی و غیردولتی برای حافظهزدایی از مبارزات زنان علیه حجاب اجباری تلاش میکنند. او از این مینویسد که کدام نیروها و به چه دلیلی با اسم رمز دفاع از زنان در واقع سلطه بر زنان را تداوم میبخشند و سپس از این مینویسد که چرا مبارزه با حجاب اجباری و مبارزات زنان باید با مبارزهی طبقاتی پیوند بخورد. در فلاخن نود و نهم از زنانی میخوانیم که تمکن مالی این را دارند که در زمینهای تنیس، باشگاههای سوارکاری، مهمانیهای ریچکیدزها و سفرهای توریستی به آنتالیا و بالی آزادی حجاب را تجربه کنند و زنانی که هرگز نمیتوانند این تجربه را داشته باشند تا بدانیم آزادی حجاب برای چه کسانی اهمیت بیشتری دارد.
فلاخن نود و نهم را بخوانید:
#منجنیق #فلاخن
اغتشاش چهاردهم. ناامید نشو
سوآوی. ترجمهی اولدوز دهقانی
با شعار «امید» آمدند و مهمترین وظیفهی تاریخی آنان کُشتن امید بود. آمدند تا نشان دهند هیچ امیدی وجود ندارد، راهی برای رستگاری نیست، فقر و فلاکت سرنوشتی محتوم است. با «تدبیر» آمدند و با شولای بنفش تا نشان دهند خیابان مرده است، دانشگاه مرده است، کارخانه مرده است. آمدند و به مدد انبوه هودارانشان «امید» را قتلعام کردند تا تنها کار ممکن شرکت در تشییع جنازهی قاتلان و شمرده شدن در صندوقهای انتخابات باشد. حالا اما فرودستان، آنها که به حاشیه رانده شده بودند، حذفشدهگان، شورشیانِ خیزش دیماه نشان دادند معنای مادی و عینی امید چیست. امیدی که ربطی به آن «امید» دولتفرمودهی دستوری ندارد. آنها که بنا بود ناامید شوند امید را به همهگان بازگرداندند: چیزی را میشود تغییر داد، میشود به شرایط موجود تن نداد. آنها نشان دادند سیاست رهاییبخش گشودن امکانهای جدیدی است که تا پیش از آن ناممکن مینمود، هرچند هواداران دولتِ بنفش سالها گفته بودند تنها سیاست واقعی آن چیزی است که «ممکن» باشد و به همین شیوه امید را کشته بودند. حالا اما هر چیزی معنای جدیدی دارد. خیزش دیماه به هر چیزی در گذشته و هر چیزی در آینده معنای جدیدی داده است. و بیش از همه به امید، به روزهایی که میشود و باید امیدوار بود.
ترانهی «ناامید نشو» را سوآوی بر اساس ترانهیی از «عایشاگول چلیک» و «لوطفو اِرول» خوانده است. سوآوی از خوانندهگان مطرح ترکیه است که بعد از سالها کار حرفهیی در عرصهی موسیقی اکنون یکی از خوانندهگان موسیقی اعتراضی در ترکیه محسوب میشود. او یکی از خوانندهگان ثابت تظاهرات اول ماه می، روز جهانی کارگر است که هر سال در یکی از شهرهای ترکیه پیش از آغاز تظاهرات برنامه اجرا میکند. در سالهای اخیر سوآوی در بیشتر کنسرتهای «گروپ یوروم»، یک گروه موسیقی چپ و انقلابی در ترکیه، حضور داشته و اجرا کرده است. او همچنین کاندیدای حزب دموکراتیک خلقها (ه.د.پ) از استانبول برای مجلس بود.
#منجنیق #اغتشاش
سوآوی. ترجمهی اولدوز دهقانی
با شعار «امید» آمدند و مهمترین وظیفهی تاریخی آنان کُشتن امید بود. آمدند تا نشان دهند هیچ امیدی وجود ندارد، راهی برای رستگاری نیست، فقر و فلاکت سرنوشتی محتوم است. با «تدبیر» آمدند و با شولای بنفش تا نشان دهند خیابان مرده است، دانشگاه مرده است، کارخانه مرده است. آمدند و به مدد انبوه هودارانشان «امید» را قتلعام کردند تا تنها کار ممکن شرکت در تشییع جنازهی قاتلان و شمرده شدن در صندوقهای انتخابات باشد. حالا اما فرودستان، آنها که به حاشیه رانده شده بودند، حذفشدهگان، شورشیانِ خیزش دیماه نشان دادند معنای مادی و عینی امید چیست. امیدی که ربطی به آن «امید» دولتفرمودهی دستوری ندارد. آنها که بنا بود ناامید شوند امید را به همهگان بازگرداندند: چیزی را میشود تغییر داد، میشود به شرایط موجود تن نداد. آنها نشان دادند سیاست رهاییبخش گشودن امکانهای جدیدی است که تا پیش از آن ناممکن مینمود، هرچند هواداران دولتِ بنفش سالها گفته بودند تنها سیاست واقعی آن چیزی است که «ممکن» باشد و به همین شیوه امید را کشته بودند. حالا اما هر چیزی معنای جدیدی دارد. خیزش دیماه به هر چیزی در گذشته و هر چیزی در آینده معنای جدیدی داده است. و بیش از همه به امید، به روزهایی که میشود و باید امیدوار بود.
ترانهی «ناامید نشو» را سوآوی بر اساس ترانهیی از «عایشاگول چلیک» و «لوطفو اِرول» خوانده است. سوآوی از خوانندهگان مطرح ترکیه است که بعد از سالها کار حرفهیی در عرصهی موسیقی اکنون یکی از خوانندهگان موسیقی اعتراضی در ترکیه محسوب میشود. او یکی از خوانندهگان ثابت تظاهرات اول ماه می، روز جهانی کارگر است که هر سال در یکی از شهرهای ترکیه پیش از آغاز تظاهرات برنامه اجرا میکند. در سالهای اخیر سوآوی در بیشتر کنسرتهای «گروپ یوروم»، یک گروه موسیقی چپ و انقلابی در ترکیه، حضور داشته و اجرا کرده است. او همچنین کاندیدای حزب دموکراتیک خلقها (ه.د.پ) از استانبول برای مجلس بود.
#منجنیق #اغتشاش