انجمن سواد رسانه ای ایران
3.04K subscribers
1.83K photos
869 videos
115 files
1.17K links
افزایش سواد رسانه‌ای، مسئولیت اجتماعی ما است.
Islamic Republic of Iran Media Literacy Association

irimla.ir
irimla.ir@gmail.com
info@irimla.ir

تماس با ادمین جهت درج تبلیغات
@spkhadem





لینک استعلام نشان شامد
http://t.me/itdmcbot?start=mliteracy
Download Telegram
🎦بررسی جشنواره #فیلم_فجر از منظر سواد رسانه ای

1️⃣کامیون_فیلمی از کامبوزیا پرتوی.مثل همیشه نقش برجسته تر پرتوی نویسنده از پرتوی کارگردان.طرح و ایده ای خوب با نگاهی فرا زمانی که داعش را بهانه کرده است.شروعی با تولیدی عظیم و خروجی ضعیف و بازی هایی نه چندان دلچسب تا حضور متفاوت سعید آقاخانی.در میانه فیلم صحنه ای با حضور نیکی کریمی و بازی نه چندان خوب این ستاره به بحث سلفی گرفتن و واکنش های غلط جامعه در حوادث نکته جالبی است که کارگردان به راحتی از آن گذشته است.
2️⃣فیلم دوم امروز جاده قدیم به کارگردانی منیژه حکمت.فیلمی با بن مایه تکراری که می شد نگاهی نوع و متفاوت به آن افکند .حضور بازیگران خوبی چون مهتاب کرامتی و آتیلا پسیانی می توانست برای قصه گویی کمک فراوانی باشد به شرط آن که کارگردان از نگاه فمینیستی خود را رها می کرد.در نهایت علیرغم صحنه های خوب اسجام نهایی را شاهد نیستیم داستانک ها و کاراکترهای رها و سر درگم به بازی بازیگران هم لطمه زده است. کاراکتر دختر خانواده و وابستگی اش به فضای مجازی و موبایل هم سرگردان است و بیشتر کلیشه .
3️⃣فیلم سوم فیل شاه انیمیشنی که فقط پس زمینه های زیبایی دارد و یک سوال بزرگ را در برابر مخاطب قرار می دهد که هدف از تولید انیمیشن در ایران چیست؟ فاکتورهای یک اثر ایرانی به غیر از اسامی تولید کننده ها کدام است؟ تا کی باید هزینه های چنین تولیدات بی هدف و آشفته ای پرداخته شود.

#امیر_یوسفی
#دبیر_کارگروه_سواد_بصری
#انجمن_سواد_رسانه_ای
به انجمن سواد رسانه ای ایران بپیوندید

http://t.me/mliteracy
🎦بررسی جشنواره #فیلم_فجر از منظر سواد رسانه ای/ قسمت 2

1️⃣شروع نمایش با فیلمی از حمید نعمت اله بود.شعله ور.بودن اسم هادی مقدم دوست که از سینمای تجربه گرا آمده و بستر بکر داستان ،برای مخاطب حرفه ای سینما توقع دیگری ایجاد می کند.فیلم داستانی متفاوت دارد به قول یک دوست هنرمند 《 برای اولین بار فیلمی در باره خصلت های بد انسانی را شاهد بودیم حسادت》.
این داستان نو و کاراکتر متفاوتش انگار بازیگر متفاوت می طلبید نه از جنس امین حیایی.یک نکته جالب برای طراحی کاراکتر پسر جوان فیلم ارتباطش با موبایل و فضای مجازی است که متاسفانه از کارکرد آکسسواری فراتر نمی رود.به نظر می رسد حمید نعمت اله برای جلب رضایت مخاطب امروزی اش، که همیشه معتقد بوده و هستم مخاطبی فست فودی است ، باید در تایم و ریتم فیلمش تجدید نظر کند.
2️⃣بمب،یک عاشقانه فیلمی متفاوت از پیمان معادی.
فکر کنم در سالن پردیس امروز اهالی رسانه شاهد فیلمی بودند که از امروز خود را برای حضور در بین کاندایداهای اختتامیه معرفی کرد.
اگرچه شروع کند فیلم موید چنین نظری نبود ولی به مرور و با جلو رفتن داستان فیلم جلوه ی دیگری یافت .اوج هنر کارگردان در زیر زمین و لحظه ی اصابت بمب بود و البته صدا، که در این فیلم هویتی مستقل داشت.در میانه فیلم دیگر اثری از طراحی های اغراق شده اولیه فیلم نبود.کلا اتفاقات اولیه فیلم گل درشت بود.در این فیلم نباید توقع دیدن یک فیلم دفاع مقدسی باشید فیلم داستانی عاشقانه است در بستر جنگ شهرها و بیشتر فیلمی است ضد جنگ.

#امیر_یوسفی
#دبیر_کارگروه_سواد_بصری
#انجمن_سواد_رسانه_ای
به انجمن سواد رسانه ای ایران بپیوندید

http://t.me/mliteracy
🎦بررسی جشنواره #فیلم_فجر از منظر سواد رسانه ای/ قسمت 3

عجیب ترین اتفاق سومین روز جشنواره در سینمای رسانه ها بی نظمی ادامه دار است که صدای اهل رسانه را درآورده است و صد البته حضور چهره هایی نه چندان رسانه ای در این سالن که بیش از پیش به ما می آموزد مشکل برخی فقط نداشتن سواد رسانه ای نیست.
فیلم اول چهارراه استانبول
حضور یک زوج سینمایی جدید در این فیلم که هنوز تصویر بارکدشان در ذهن مخاطب پررنگ است اجازه نمی دهد بدون ذهنیت به دیدن این فیلم بنشینی.
چهارراه استانبول قصه خیلی از اتفاقات امروز است از جمله پلاسکو.با دیدن فیلم این آرزو بر دلت می نشیند که ای کاش بحث بیماری استفاده از موبایل یکی از دغدغه های کارگردان بود یا کسی و کسانی با این دغدغه و دلمشغولی در تیم مشاوران این هنرمند قرار داشت.فیلم از تاثیر قاچاق کالا بر زندگی اجتماعی و بی کاری بر روابط عاشقانه آغاز می شود با پلاسکو ادامه می یابد و با قاچاق انسان ختم می گردد.نقطه اوج قصه پلاسکوست با قاب بندی و جلوه های بصری فوق العاده خوب و بازی بسیار درخشان مهدی پاکدل که اشاره و تلنگر مختصری به رفتار غلط مردم در برابر حادثه در هر دو زیست بوم خود می پردازد که ای کاش با پررنگ کردن آن به تعلیق و هیجان درونی فیلم هم می افزود.با دیدن این فیلم ناخواسته یاد نظر پیمان معادی درباره زمان بیرونی قصه افتادم و به نظرم می توانست در این فیلم اجرا شود.
بانوی قدس ایران را ترجیح می دهم به حرمت گذشته فیلمساز معتبرش هیچ نگویم .
لاتاری فیلم آخر روز سوم.
ملودرامی عاشقانه با پایانی حماسی.با بازی های قابل پیش بینی و گریمی قابل احترام.نقش پررنگ‌فضای مجازی که می توانست نقش پررنگ تری ایفا نماید و به فیلمساز برای باورپذیرتر نشان دادن رفتار کاراکتر نوشین کمک نماید. فیلمی با نگاهی تمام قد به گیشه.


#امیر_یوسفی
#دبیر_کارگروه_سواد_بصری
#انجمن_سواد_رسانه_ای
به انجمن سواد رسانه ای ایران بپیوندید

http://t.me/mliteracy
🎥بررسی جشنواره #فیلم_فجر از منظر سواد رسانه ای/ قسمت4
⭕️"امیر" فیلمی از نیما اقلیما فیلساز جوانی که جز معدود فیلم اولی های جشنواره امسال است که مخاطب را با ذهنی خالی و بی قضاوت به دیدن خود فرا می خواند.فیلمی با نماهایی مینی مالیستی که عملا مخاطب را در برابر فرم و محتوا قرار می دهد.فیلمی فرمالیستی با محتوایی تقریبا تکراری .فیلم از زاویه سواد بصری نمره بسیار بالایی می گیرد.همه چیز در خدمت فرم است صحنه ،دوربین،بازی ها و مخصوصا میزانسن های متفاوت.کارگردان در فرم حرف های بسیاری برای گفتن دارد ولی در محتوا چندان موفق نیست اگرچه سعی دارد دو کاراکتر متفاوت را به تصویر بکشد و در بستر اجتماعی خود قضاوت کند.
⭕️خجالت نکش _رضا مقصودی
فیلمی که کاملا مشخص است توسط یک نویسنده ساخته شده است. جدا از بازی قابل قبول احمد مهرانفر، فیلم دارای نگاهی متفاوت است در بستری طنز. اگرچه کارگردانی کار و ریتم قصه چندان دلچسب نیست ولی در بحث سواد رسانه بدون ادعا بسیار تاثیرگذار است. فیلم داستان آدمی ساده لوح است که بسیار در برابر تبلیغات رسانه ای و شعارهای سیاسی منفعل است و فاقد تحلیل. باز باید اذعان داشت مقصودی کارگردان نتوانسته است زحمت مقصودی فیلمنامه نویس را در پرداخت شخصیت اصلی داستان ابتر گذاشته است در نهایت نمی توان از ریتم اندکی کند فیلم تعجب نکرد وقتی تهیه کننده ای با دانش خوب تدوین نامش در کنار این فیلم است.
⭕️به وقت شام.ابراهیم حاتمی کیا
نوشتن درباره فیلمی که کارگردانش آژانس شیشه ای را در کارنامه دارد سخت است.اگرچه در این عیلم کارگردان خود را وامدار فیلم چ می داند و انگار تجربیات اولیه استفاده از جلوه های ویژه را در این فیلم می خواهد کامل کند که صد البته نتیجه نهایی دلچسب نیست.فیلمی با تصاویر کاریکاتورگونه از داعش و ده ها سوال بی جواب در قصه و فیلمنامه ای سردرگم که به سخت می تواند در مخاطب خود احساس همذات پنداری ایجاد نماید.قاب بندی های حاتمی کیا به لحاظ بصری دلچسب نیست و جلوه های خشونت آمیز فیلم به هیجان آن کمکی نمی کند و جلوه های رایانه ای آن به جای شگفتی مخاطبی را که امروز ه ده ها فیلم استاندارد جهانی را شاهد است به لبخند وا می دارد. مخاطب حرفه ای سینما از خود خواهد پرسید آیا با پروداکشنی همسان آژانس شیشه ای آیا نمی شد فیلمی برای ارج نهادن به شهدای مدافع ساخت؟
#امیر_یوسفی
#دبیر_کارگروه_سواد_بصری
#انجمن_سواد_رسانه_ای
@MLiteracy
🎥بررسی جشنواره #فیلم_فجر از منظر سواد رسانه ای/ قسمت5

قبل از آن که وارد بحث فیلم های روز سه شنبه بشوم و مروری بر داشته های آن ها در حوزه سواد رسانه ها بیفکنم بر یک موضوع تاکید می نمایم برای تولید فیلم سینمایی بودن یک تهیه کننده حرفه ای از هر چیزی واجب تر است.نگاهی به فیلم های امسال مخصوصا به فیلم هایی با پروداکشن قوی این نکته را تایید می نماید.
1️⃣مغزهای کوچک زنگ زده_هومن سیدی
بحث را از انتقاد برخی از منتقدین به تکرار نوع بازی نوید محمدزاده شروع می کنم که بنده هم با آن موافقم بازی محمدزاده یک ایراد بزرگ دارد او هرجایی ایفای نقش می کند خوب بازی می کند و این " خوب بودن "در بازی های او تکرار شده است.
فضای قصه ،فضایی خاص است . نقبی به زیر پوست زندگی اجتماعی در گوشه ای از این شهر.فضایی که بازی های خوب و حضور بر خی چهره های جدید به باورپذیر بودن آن کمک شایانی نموده است. سکانس حمله پلیس علیرغم اذعان کارگردان به تاثیر پذیری از فیلم دیگر به خاطر افزوده شدن نگاهی مستندگونه به صحنه دیدنی از آب در آمده است.در این فیلم یکی از اصلی ترین کنش های قصه را عدم سواد استفاده از تلفن همراه رقم می زند.تصویربرداری موبایلی و نشر بی دلیل و در نهایت ایجاد سوتفاهم.
قصه خوب فیلم می توانست با شخصیت پردازی بهتر کاراکتر شاهین (نوید محمدزاده) و تغییر و تکامل آن ،کامل تر و دیدنی تر شود.اگر چه به جرائت می توان این فیلم را یکی از شاخص های جشنواره امسال معرفی نمود.
2️⃣امپراطور جهنم_پرویز شیخ طادی
دیدن این فیلم سواد بصری مخاطب را به بازی می گیرد. این فیلم در بخش مخاطب شناسی به شدت دچار مشکل است. کارگردانی که فیلم قابل اعتنای شکارچی شنبه را ساخته است انگار در این فیلم زحمت خلاقیت را به کامپیوتر و نرم افزار های جلوه های رایانه ای سپرده است. این فیلم آموزه ی بزرگی برای فیلمسازان جوان دارد ،برای رسیدن به یک اثر بزرگ ، صحنه های بزرگ و پروداکشن بزرگ و پیچیده کارگشا نیست.
3️⃣عرق سرد_سهیل بیرقی
یکی از بزرگترین محاسن این فیلم نام آن است.در انتها عرق سردی بر پیشانی مخاطب می نشیند و سوالی در ذهنش نقش می بندد 《خب که چی؟》
یک اتفاق واقعی دستمایه فیلمنامه این فیلم است ولی در نهایت شاهد فیلمنامه نیستم انگار.روایتی ساده و خطی و بدون تامل و تعمق. با تیپ هایی در کنار دو کاراکتر گرته برداری شده از شخصیت های واقعی.در دل این قصه فضای مجازی و تاثیر آن و بحث رقابت با رسانه تلویزیون جزیی اصلی از قصه است.فرصتی بی بدیل برای نویسنده و کارگردان تا فیلم خود را از یک گزارش ساده و بدون جذابیت از یک خبر به فیلمنامه ای تحلیلگر و انتقادی تبدیل نماید.
البته نباید از کارگردانی ساده و بی پیرایه کار چشم پوشید.دکوپاژی ساده و میزانسنی منطقی.

#امیر_یوسفی
#دبیر_کارگروه_سواد_بصری
#انجمن_سواد_رسانه_ای
به انجمن سواد رسانه ای ایران بپیوندید

http://t.me/mliteracy
🎦بررسی جشنواره #فیلم_فجر از منظر سواد رسانه ای/ قسمت6

مروری به فیلم های این چند روز نکته عجیبی را جلوی چشم مخاطب قرار می دهد، در حالی که برخی منتقدین ادبی به بعضی نویسنده های معاصر برای استفاده از الفاظ کوچه _ خیابانی خرده می گرفتند،امسال در چند فیلم شاهد دیالوگ هایی عجیب و غریب هستیم که به غیر از یکی_ دو مورد هیچ کمکی به پیشبرد قصه و فضا سازی نمی کند.

1️⃣ سرو زیر آب_محمدعلی باشه آهنگر
شاید نگاه سواد رسانه ای به این فیلم نتوان داشت ولی قطعا از دید سواد بصری به این فیلم بسیار می توان گفت.فیلم سرو زیر آب در یک کلام فیلم شریفی است. اگرچه در بحث فیلمنامه ، روابط علت و معلولی ، شخصیت پردازی کاراکتر جهانبخش و مبهم بودن رابطه نهایی درون خودرو جز موارد آسیب زننده به فیلم است ولی انتخاب موضوعی نو از دفاع مقدس و متفاوت ،صحنه پردازی و کادر بندی و بازی بسیار خوب رضا بهبودی ،مهتاب نصیرپور و البته بابک حمیدیان امتیازات این فیلم است.
2️⃣ تنگه ابوقریب _ بهرام توکلی
اثری دیگر در ژانر دفاع مقدس . داستانی در فضای واقعی نه مجازی. جایی که کانال ها واقعی اند و هر که درونشان می شد مطمئن به خروج از آن نبود. فیلمی که علیرغم عدم شخصیت پردازی کامل که مانع نزدیکی بیشتر مخاطب به شخصیت ها ی داستان می گردد و حتی شخصیت حسن (امیر جدیدی)و رضا (مهدی پاکدل) به تیپ نزدیک می شود ولی فیلم پر از نقاط مثبت است.فیلمی که در بعد سواد بصری نمره قبولی می گیرد و مخاطب خود را بسیار تحت تاثیر قرار می دهد و او را به فکر وا می دارد. در بین فیلم هایی که از صحنه های خشونت آمیز برای جذابیت کاذب استفاده کرده اند این فیلم از این صحنه ها به درستی برای مظلومیت شخصیت های فیلم استفاده می کند.
3️⃣ اتاق تاریک_روح اله حجازی
دیدن این فیلم انعکاس رزومه کارگردان است. نوع روایت قصه و کارگردانی کاملا یاد آور سبک فیلم های تلویزیونی است.
از منظر سواد رسانه ای جذاب ترین نقطه شخصیت وابسته کودک به فضای مجازی و کارکتری مجازی است که در برخی صحنه ها شخصیت پدر و مادر را بین تخیل و حقیقت سرگردان می گذارد. اشاره ای خوب که بسیار ظریف به آن پرداخته می شود و در چند صحنه این مساله ریشه برخی ناهنجاری ها معرفی می گردد. به عنوان مصداق می توان در صحنه کمپ نگهداری سگ ها اشاره کرد که کودک در جواب مرد که از او درباره سگ خانگی اش می پرسد خیالپردازی می نماید و نام کاراکتر مجازی را بر زبان می آورد


#امیر_یوسفی
#دبیر_کارگروه_سواد_بصری
#انجمن_سواد_رسانه_ای
به انجمن سواد رسانه ای ایران بپیوندید

http://t.me/mliteracy
🎦بررسی جشنواره #فیلم_فجر از منظر سواد رسانه ای/ قسمت7

پیشتر دغدغه ام دیالوگ های مشابه کف خیابانی بود که به شکل وسیع و بی منطق در حال گسترش است و حال فراموش شدن سبک زندگی ایرانی در بیشتر آثار را باید به آن افزود. اما فیلم های هشتمین روز.

1⃣ جشن دلتنگی_پوریا آذربایجانی
نوید یک فیلم در باره و با موضوع سواد رسانه را دوست عزیزی در اولین روزهای جشنواره داده بود. نگاهی به عوامل فیلم هم این اشتیاق را ایجاد می کرد که برای دیدن آن برنامه ریزی نمود.
فیلم در یک جمله قصه آدم های سرگردان و گیج بین زیست بوم اول و زیست بوم دوم است. انگار قصه تابع صفر و یک است. صفر آن را پررنگ کرده و یک را رها کرده است.
نگاهی یک سویه و بدبینانه به ورود فضای مجازی به زندگی اجتماعی و تداخل زندگی مجازی و زندگی حقیقی ، که بر روابط آدم ها در قصه سایه افکنده است. همه اتفاقت درون فیلم شخصیت های داستان را وادار به کوچ می کند ، یکی را کوچ به درون خود ، دیگری را کوچ به زندگی مجازی و یا بلعکس ، در انتها یکی از شخصیت های اصلی را کوچ به فراتر از مرزها که با همان نگاه صفر ویک کوچ به تباهی است که با نمایی نمادین چنان غرق در مجازی ها می شود که آثار حیات خود را از دست می دهد!
فیلم پوریا آذربایجانی می توانست نگاه واقع بینانه تری داشته باشد اگر " رضا " در پی "رویا" یش چنین نوستالژیک نمی رفت، کاوه چنین خشمگین به تخریب بناهای قدیمی پرخاش نمی کرد و . ..
با چنین رویکردی اگر این فیلم از فضای مجازی به هر شکل آن برای تبلیغ فیلم خود استفاده نماید نقض غرض کرده است.

2⃣ هایلایت_اصغر نعیمی
سینما بیش از صد سال پیش در غرب متولد شد و بسیار سریع در دنیا گسترش یافت.ولی آنچه قرار بوده و هست که منتقل شود تکنیک است نه قصه.در این فیلم قصه ،شخصیت ها ، واکنش ها و حتی پایان قصه وارداتی است البته با موضوعی خوب و پرداختی ضعیف . تنها چیزی که وارد نشده تکنیک کارگردانی و پرداخت فیلمنامه است. شاید عجیب باشد که مخاطبین داخل سالن در دقایقی به فیلم و دیالوگ های جدی اش تا این حد بخندند.این فیلم از منظر سواد عاطفی بیشتر نیازمند بررسی است تا از منظر سواد رسانه.

3⃣ ماهورا_حمید زرگر نژاد
حضور بیش از یازده بازیگر مطرح، قصه ای که فضایی نو و بکر دارد، داستانی که براساس واقعه ای مستند نگارش شده است ، همگی فاکتورهایی است که هر اثری را می تواند به اوج برساند.ولی هورا این فرصت بی بدیل را به راحتی از کف می دهد.کارگردان در انتها فیلمنامه بی جان خود را با تمسک به تصاویر مستند می خواهد احیا کند که متاسفانه ناموفق است.البته نباید بر نماهای خوب زیر آب و موسیقی فیلم چشم پوشید. این فیلم هم در صحنه هایی مثل تنگه ابوقریب جغرافیای قصه خود را گم می کرد و مخاطب را سردرگم.در بخش جلوه های ویژه و بازسازی صحنه های جنگ شاهد صحنه های بی رمقی هستیم همچنان که رفتار برخی از شخصیت های قصه کم رنگ و بی تاثیرند

#امیر_یوسفی
#دبیر_کارگروه_سواد_بصری
#انجمن_سواد_رسانه_ای
به انجمن سواد رسانه ای ایران بپیوندید

http://t.me/mliteracy
🎦بررسی جشنواره #فیلم_فجر از منظر سواد رسانه ای/ قسمت8
به لطف تعدد و تکثر اهالی رسانه که از تمام سنین هم می باشند و گاهی هم کاملا اتفاقی شامل اقوام برخی مسولین و مدیران می شوند، صف های طولانی در برابر سالن ها فرصتی است برای گفت و شنود. در حالی که اندک منتقدین قدیمی در سکوتی متفکرانه در انتظار ورود هستند و اهالی جوان رسانه با حرارت گپ می زنند برخی مشغول نقد فیلم دیده نشده هستند و در کمال تعجب با ذهنیتی شکل گرفته و نقدی تا نیمه نوشته شده وارد سالن می شوند!!

1️⃣مصادره_مهران احمدی
احمدی را به به خاطر سابقه طولانی حضور در سینما در عناوین مختلف نمی توان فیلم اولی دانست.او طی سال های اخیر خود را بیشتر به عنوان بازیگر شناخته می شود که این ویژگی در فیلم مصادره به خوبی تاثیر خود را گذاشته است.بازی های یکدست و قابل قبول. اگرچه مخاطب با دیدن بازی رضا عطاران در لحظاتی خاطرات برخی فیلم های سالهای گذشته برایش زنده می شود. فضاسازی خوب و باور پذیر ،تیتراژی زیبا،موسیقی شنیدنی و کادر بندی هوشمندانه همگی جز ویژگی های این اثر است.
این اثر اگرچه به تعبیر کارگردان کمدی گروتسک و به تعبیر نویسنده طنز تلخ است ولی می توان آن را یک اثر عامه پسند دانست.برخی کنایه های سیاسی و بازنمایی بعضی رویدادها می تواند برای مخاطب جذاب باشد ولی سرگردانی شخصیت خاوندی که فیلم با قصه او تمام می شود از نقاط ضعف فیلمنامه است. در کل این فیلم کمدی قصه گو ست که قاب بندی و بازی ها کاملا در خدمت روایت قصه است .

2️⃣سو تفاهم_احمدرضا معتمدی
قصه فیلم را سینما روایت می کند. روایتی بین واقعیت و مجاز. مخاطب در ابتدا خود را در برابر فیلمی در ژانر پلیسی مدرن احساس می کند که با روایت قصه توسط دوربین های مدار بسته متعدد و طرح هک شدن ،این احساس بیشتر منتقل می شود. با ورود شخصیت اصلی به لوکیشن اصلی این فضا تغییر می کند و میزانسن های خاص مخاطب خود را مدام در برابر واقعیت و خیال قرار می دهد. نا خواسته مخاطب به یاد فیلم پرده آخر می افتد البته با فاصله زیاد که شاید یکی از مهمترین دلایلش وجود مجموعه ای از بازیگران قدر تاتر در اثر واروژ کریم مسیحی است و البته سابقه و ذهن پرورش یافته او.در این اثر هم بازی مریلا زارعی برجستگی و جلوه دیگری دارد . احمدرضا معتمدی نویسنده و مدرس برجسته ای است که او را به عنوان یک هنرمند متفاوت می شناسیم در اثر جدید او هم می توان دقت و تفکر خاصش را حس کرد ولی برای انتقال مفاهیم مورد علاقه خود باید زبان روایتش را کمی قابل فهم تر نماید اتفاقی که در پرده آخر با بهره گیری از روایت نمایشی رخ داد. در کل سوتفاهم ، اثری محترم است که مخاطب خاص سینما را به چالش تفکر وا می دارد اگرچه او را کاملا راضی نمی کند.

3️⃣دارکوب_بهروز شعیبی
بهروز شعیبی را به روایت روان و ساده از قصه می شناسیم.در آثار قبلی اش نشانی از رفتارهای سیاسی دیده نمی شود و در دارکوب بلعکس. پرداختن به آسیب های اجتماعی نگاهی واقعی می خواهد و دلسوزانه ، ولی نشان دادن زیر پوست شهری فلاکت زاده در کنار آثار و خدمات ارائه شده .فیلم را در صحنه هایی تبدیل به یک بیانیه سیاسی می کند.اشتغالی که با مترو و شهروند ایجاد شده و آرامشی که فقط در کنار دریاچه خلیج فارس فراهم است سواد بصری نمی خواهد و سواد سیاسی آن را کفایت می کند. داشتن موضع که یا از سوی تهیه کننده بود و یا طراوشات ذهن خود کار گردان بزرگترین ضربه به این اثر است .اگرچه مخاطب را به این فکر وا می دارد که آیا دارکوب کارگردان برای تغذیه خود و به احترام جامعه منقار به پوست شهر می زند یا در پی چیز دیگریست.

#امیر_یوسفی
#دبیر_کارگروه_سواد_بصری
#انجمن_سواد_رسانه_ای
به انجمن سواد رسانه ای ایران بپیوندید

http://t.me/mliteracy
🎦بررسی جشنواره #فیلم_فجر از منظر سواد رسانه ای/ قسمت9

آخرین روز نمایش فیلم های سودای سیمرغ در پردیس ملت هم برگزار شد با هزاران حرف ناگفته و یک آرزوی بزرگ که در سال آینده هنرمندان عرصه سینما توجه جدی تری به موضوعاتی همچون فضای مجازی داشته باشند.

1️⃣ کار کثیف_ خسرو معصومی
فیلمی از کارگردانی قدیمی سینما خسرو معصومی که متاسفانه مخاطب خود را راضی نمی کند. فیلم از گام اول در بخش فیلمنامه دچار ضعف مفرط است. متنی که بیشتر شبیه یک اثر سفارشی فاقد خلاقیت است با شخصیت پردازی ضعیف فرهاد(پدرام شریفی) که گریم بی هویت و بازی متوسط بازیگر به آن لطمه ای جبران ناپذیر می زند. این سفارشی بودن در نقطه ای از فیلم از قاب دوربین هم بیرون می زند که شعور مخاطب را به سخره می گیرد ،فرهاد به دوست روزنامه نگار فراریش، شاهرخ، به خاطر شرایط تغییر یافته داخلی توصیه می کند که به ایران برگردد و راحت به فعالیت رسانه ای خود ادامه دهد و این در حالی است که خود از این وطن فراری است! درام را حوادث پیش می برند نه منطق داستانی حتی پایان فیلم را یک حادثه رقم می زند که خود نتیجه معنوی مثبتی ندارد مرگ دو بی گناه با نفرین زنی در میانه داستان. فیلم روایتی گسسته است هم به لحاظ دراماتیک و هم به لحاظ بصری. هنرمند برای انتقال حرف خود وقتی هر ابزاری را انتخاب می کند باید با بهره گیری از ویژگی های آن رسانه بتواند مخاطب خودرا به سمت پیامش هدایت کند و حرف خود را القا نماید در حالی که مخاطبش احساس لذت می نماید یا از زیبایی بصری یا از درک و دریافت پیام نهفته در اثر.در این دو زمینه این اثر کار موفقی نیست.

2️⃣زنانی با گوشواره های باروتی_رضا فرهمند
اساسا استفاده از لفظ رقابت در جایی که فقط دو اثر مستند حضور داشتن بیشتر یک شوخی است ولی در مقام قیاس ، فیلم زنانی با گوشواره های باروتی با مستند دیگر حاضر در جشنواره از لحاظ ساختاری و پرداخت نمره بهتری می گیرد. ورود به قصه بسیار خوب است و تاثیرگزار. تصویر برداری ،صدا و تدوین همه در اختیار یک روایت پر التهاب است از درون یک واقعه هولناک.
کارگردان به درستی زن خبرنگار جوانی را محور اصلی روایت خود قرار می دهد، داستان را پیش می برد، مخاطب را تحت تاثیر قرار می دهد این روند در میانه داستان دچار افت می شود فضا تغییر می کند و حتا خبرنگار تبدیل به یک مادر ترزا می شود !! اگرچه لحظاتی بیرون زدن شخصیت زنانه خبرنگار دیدنی و جذاب است ولی ادامه و بزرگنمایی آن زیبا نیست.


#امیر_یوسفی
#دبیر_کارگروه_سواد_بصری
#انجمن_سواد_رسانه_ای
به انجمن سواد رسانه ای ایران بپیوندید

http://t.me/mliteracy