عاشقان ایران
490 subscribers
4.39K photos
2.35K videos
163 files
887 links
ادمین @Lovers_of_IRAN_bot
عاشقان ایران
از باختر تا خاور پهنکوه ایران
از دریاچه کاسپی تاجنوب دریای پارس
#ایران بزرگترین دلیل کنارهم بودن ما با همه تفاوتهاست

دغدغه های ملی

راهنما👈 https://t.me/LoversofIRAN/2531

https://instagram.com/LoversofIRAN اینستا
Download Telegram
👈درباره‌ی روانشاد، ایرج افشار، از زبان استاد محمدرضا شفیعی‌کدکنی، برای ۱۶ مهر، زادروز ایرج افشار، #پدر_کتابشناسی ایران

@LoversofIRAN

⬅️نیم قرن با او زندگی کردم
به بهانهء زادروزش

قصد ندارم كه به میدانهای فراخ و پهناور كارهای او، حتی كوچكترین اشاره‌ای داشته باشم؛ ولی از یادآوریِ این نكته ناگزیرم كه بگویم: در میانِ پژوهشگران قرن بیستم #ایران، میراث كمتر كسی به پهناوری و باروَری و تنوّع و سودمندی میراثِ اوست. این میراث مجموعه بیشمار و گسترده‌ای از سندها، متن‌ها، یادداشت‌ها، خاطره‌ها، سفرنامه‌ها و «فكت»‌هاست و كوچكترین ضمیمه‌ای از انشانویسی و عبارت‌پردازی‌های رایج در میان معاصران ما را ندارد و از هرگونه مبالغه مستعار بركنار است. او از «محققانی» نبود كه «متن» دیگران را بَدل به «حاشیه» كند و حاشیة دیگران را بَدَل به متن و با ارجاعاتِ دكوراتیو اینترنتی آن را در چشم مردمان بیاراید. اكنونیان و آیندگان به سطرْ سطرِ نوشته‌ها و یادداشت‌های او نیاز دارند و این نیاز، روز به روز، رویْ در افزونی خواهد داشت، چه در جهانِ ایرانی و چه در میانِ اَنیران.

حدود نیم‌قرن با او زندگی كردم، در كوه و دشت، در سفر و حضر، در وطن و سرزمین‌های بیگانه، و یك جمله‌ی سیاسی از او نشنیدم. او روزنامه نمی‌خواند و در منزلش رادیو و تلویزیون نداشت.
یك بار كه بعضی دوستان به ضرورتی می‌خواستند، در ساعاتی كه مهمان او بودند، برنامه‌ای را در تلویزیون ببینند، مجبور شدند تلویزیون سرایْدارِ منزل او را بیاورند و برنامه‌ی موردنظر خویش را تماشا كنند. به راستی او، اهل سیاست نبود و اهل هیچ حزب و دسته‌ای نبود ولی یك سیاست بزرگ را همواره پیش چشم‌ داشت و با آن زندگی می‌كرد و آن سیاست، مصلحتْ‌اندیشی درباره‌ی سرنوشت جهانِ ایرانی بود.
به همین دلیل، هم موردِ احترام دكتر محمد #مصدق، و #اللهیار_صالح بود و هم مستشار مؤتمن #سیدحسن_تقی_زاده.

در مراكز علمی جهان و در حوزه‌های #ایران‌شناسی دانشگاه‌های كره زمین، هیچ‌كس از معاصران ما، اعتبار و حرمت #ایرج_افشار را ندارد. البته، در کنارِ او، #احسان_یارشاطر را هم به یاد می‌آورم.

در غربالی كه ذهنِ من از مردانِ بزرگ قرن بیستم #ایران، در عرصه‌ی فرهنگ كرده است، ایرج افشار یكی از دانه‌های دُرشتی است كه در كنار #علامه_قزوینی، #سیدحسن_تقی‌زاده، #محمدعلی_فروغی، #علی‌اصغر_حکمت، #ابراهیم_پورداود، #علّامه_شیخ_آقابزرگ_تهرانی، #بدیع‌الزمان_فروزانفر، سیداحمد #كسروی، #اقبال_آشتیانی، #پرویز_ناتل_خانلری، #غلامحسین_مصاحب، علی‌اكبر #دهخدا، #صادق_هدایت، #ملک_‌الشعراء_بهار و #نیما_یوشیج قرار می‌گیرد؛ بی‌آنكه وَجهِ مشابهتِ خاصّی با هیچ‌‌کدام ایشان داشته باشد و یا تكرار یكی از آنها بشمار آید.
او ایرج افشار است و بس...
رها از هر عنوان و لقبی.

پژوهشگرانِ عرصه‌ی #ایرانشناسی در جهان، در حوزه‌های تاریخ، مردم‌شناسی، ادبیّات فارسی، باستانشناسی، كتابشناسی و كتابداری و اطّلاع‌رسانی، همواره، در آثار خویش وامدار ایرج افشار بوده‌اند و خواهند بود.
بزرگا مردا كه او بود و دریغا و بسیار بار دریغا كه به پنجاه چهره‌ی ممتاز هم نمی‌توان جای خالیِ آن یگانه را پُر كرد.
https://t.me/sereshk1318/31
محمدرضا #شفیعی_کدکنی
مجله بخارا، شماره ۸۱
فرزانه فروتن ایران مدار ما
#ايرج_افشار

@LoversofIRAN

⬅️ گزیده ای از زندگی نامه ایرج_افشار
زاده ۱۶ مهر ۱۳۰۴ تهران
درگذشته ۱۸ اسفند ۱۳۸۹ تهران

او پژوهشگر فرهنگ و تاریخ و ادبیات فارسی، #ایران‌شناس، کتاب‌شناس، نسخه‌پژوه، نویسنده و استاد دانشگاه بود
افشار سابقه تدریس در دانشگاه‌‌های داخل و خارج کشور از جمله: دانشگاه #برن (سویس)، دانشگاه #ساپورو (ژاپن)، و #دانشگاه_تهران را داشت.

وی پایه‌گذار #کتابخانه_مرکزی_دانشگاه_تهران و معروف به پدر کتاب‌شناسی ایران است. محمود افشار یزدی پدر اوست.

ایرج افشار طی قریب به ۶۵ سال کوشش‌های پژوهشی بیش از ۳۰۰ کتاب و ۳۰۰۰ مقاله در زمینه‌های کتاب‌شناسی و کتاب‌داری، تاریخ، جغرافیا،جغرافیای تاریخی، فرهنگ مردم و موضوع‌های دیگر تألیف و تصنیف و تصحیح کرده است. کتابخانه بزرگ و گران‌بهای ایرج افشار در مرکز "دائرةالمعارف بزرگ اسلامی" محفوظ است.

از کانال دکتر شفیعی کدکنی @shafiei_kadkani


@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈درباره‌ی روانشاد، ایرج افشار، از زبان استاد محمدرضا شفیعی‌کدکنی، برای ۱۶ مهر، زادروز ایرج افشار، #پدر_کتابشناسی ایران

@LoversofIRAN

⬅️نیم قرن با او زندگی کردم
به بهانهء زادروزش

قصد ندارم كه به میدانهای فراخ و پهناور كارهای او، حتی كوچكترین اشاره‌ای داشته باشم؛ ولی از یادآوریِ این نكته ناگزیرم كه بگویم: در میانِ پژوهشگران قرن بیستم #ایران، میراث كمتر كسی به پهناوری و باروَری و تنوّع و سودمندی میراثِ اوست. این میراث مجموعه بیشمار و گسترده‌ای از سندها، متن‌ها، یادداشت‌ها، خاطره‌ها، سفرنامه‌ها و «فكت»‌هاست و كوچكترین ضمیمه‌ای از انشانویسی و عبارت‌پردازی‌های رایج در میان معاصران ما را ندارد و از هرگونه مبالغه مستعار بركنار است. او از «محققانی» نبود كه «متن» دیگران را بَدل به «حاشیه» كند و حاشیة دیگران را بَدَل به متن و با ارجاعاتِ دكوراتیو اینترنتی آن را در چشم مردمان بیاراید. اكنونیان و آیندگان به سطرْ سطرِ نوشته‌ها و یادداشت‌های او نیاز دارند و این نیاز، روز به روز، رویْ در افزونی خواهد داشت، چه در جهانِ ایرانی و چه در میانِ اَنیران.

حدود نیم‌قرن با او زندگی كردم، در كوه و دشت، در سفر و حضر، در وطن و سرزمین‌های بیگانه، و یك جمله‌ی سیاسی از او نشنیدم. او روزنامه نمی‌خواند و در منزلش رادیو و تلویزیون نداشت.
یك بار كه بعضی دوستان به ضرورتی می‌خواستند، در ساعاتی كه مهمان او بودند، برنامه‌ای را در تلویزیون ببینند، مجبور شدند تلویزیون سرایْدارِ منزل او را بیاورند و برنامه‌ی موردنظر خویش را تماشا كنند. به راستی او، اهل سیاست نبود و اهل هیچ حزب و دسته‌ای نبود ولی یك سیاست بزرگ را همواره پیش چشم‌ داشت و با آن زندگی می‌كرد و آن سیاست، مصلحتْ‌اندیشی درباره‌ی سرنوشت جهانِ ایرانی بود.
به همین دلیل، هم موردِ احترام دكتر محمد #مصدق، و #اللهیار_صالح بود و هم مستشار مؤتمن #سیدحسن_تقی_زاده.

در مراكز علمی جهان و در حوزه‌های #ایران‌شناسی دانشگاه‌های كره زمین، هیچ‌كس از معاصران ما، اعتبار و حرمت #ایرج_افشار را ندارد. البته، در کنارِ او، #احسان_یارشاطر را هم به یاد می‌آورم.

در غربالی كه ذهنِ من از مردانِ بزرگ قرن بیستم #ایران، در عرصه‌ی فرهنگ كرده است، ایرج افشار یكی از دانه‌های دُرشتی است كه در كنار #علامه_قزوینی، #سیدحسن_تقی‌زاده، #محمدعلی_فروغی، #علی‌اصغر_حکمت، #ابراهیم_پورداود، #علّامه_شیخ_آقابزرگ_تهرانی، #بدیع‌الزمان_فروزانفر، سیداحمد #كسروی، #اقبال_آشتیانی، #پرویز_ناتل_خانلری، #غلامحسین_مصاحب، علی‌اكبر #دهخدا، #صادق_هدایت، #ملک_‌الشعراء_بهار و #نیما_یوشیج قرار می‌گیرد؛ بی‌آنكه وَجهِ مشابهتِ خاصّی با هیچ‌‌کدام ایشان داشته باشد و یا تكرار یكی از آنها بشمار آید.
او ایرج افشار است و بس...
رها از هر عنوان و لقبی.

پژوهشگرانِ عرصه‌ی #ایرانشناسی در جهان، در حوزه‌های تاریخ، مردم‌شناسی، ادبیّات فارسی، باستانشناسی، كتابشناسی و كتابداری و اطّلاع‌رسانی، همواره، در آثار خویش وامدار ایرج افشار بوده‌اند و خواهند بود.
بزرگا مردا كه او بود و دریغا و بسیار بار دریغا كه به پنجاه چهره‌ی ممتاز هم نمی‌توان جای خالیِ آن یگانه را پُر كرد.
https://t.me/sereshk1318/31
محمدرضا #شفیعی_کدکنی
مجله بخارا، شماره ۸۱
فرزانه فروتن ایران مدار ما
#ايرج_افشار

@LoversofIRAN

⬅️ گزیده ای از زندگی نامه ایرج_افشار
زاده ۱۶ مهر ۱۳۰۴ تهران
درگذشته ۱۸ اسفند ۱۳۸۹ تهران

او پژوهشگر فرهنگ و تاریخ و ادبیات فارسی، #ایران‌شناس، کتاب‌شناس، نسخه‌پژوه، نویسنده و استاد دانشگاه بود
افشار سابقه تدریس در دانشگاه‌‌های داخل و خارج کشور از جمله: دانشگاه #برن (سویس)، دانشگاه #ساپورو (ژاپن)، و #دانشگاه_تهران را داشت.

وی پایه‌گذار #کتابخانه_مرکزی_دانشگاه_تهران و معروف به پدر کتاب‌شناسی ایران است. محمود افشار یزدی پدر اوست.

ایرج افشار طی قریب به ۶۵ سال کوشش‌های پژوهشی بیش از ۳۰۰ کتاب و ۳۰۰۰ مقاله در زمینه‌های کتاب‌شناسی و کتاب‌داری، تاریخ، جغرافیا،جغرافیای تاریخی، فرهنگ مردم و موضوع‌های دیگر تألیف و تصنیف و تصحیح کرده است. کتابخانه بزرگ و گران‌بهای ایرج افشار در مرکز "دائرةالمعارف بزرگ اسلامی" محفوظ است.

از کانال دکتر شفیعی کدکنی @shafiei_kadkani


@LoversofIRAN
عاشقان ایران
📚 #فرهنگی هشتاد وپنجمین سالروز بنیان #دانشگاه_تهران ۱۵ بهمن ماه ۱۳۱۳ طی مراسمی در اراضی #جلالیه تهران، سنگ اول بنای دانشگاه تهران به دست #رضا_شاه نصب شد. زمین خریداری شده برای دانشگاه دویست هزار متر بود که به مبلغ یکصد هزار تومان از حاج رحیم اتحادیه تبریزی…
👈۱۵بهمن بنیانگذاری نخستین دانشگاه مدرن ایران گرامی باد

بنای #دانشگاه_تهران در ۱۸ آبان ۱۳۷۸ با شمارهٔ ۲۴۴۵ در فهرست #آثار_ملی ایران #ثبت شد

درباره تاریخ بنیان دانشگاه_تهران نظرهای گوناگونی گفته شده‌است و گویا از سوی خود دانشگاه تهران نظر رسمی منتشر نشده.

■یکی از روایات در اینباره این است؛
فکر تأسیس دانشگاه تهران را در سال ۱۳۰۵ ه‍.خ  #اسماعیل_سنگ نمایندهٔ مجلس نخستین بار گفت، در نامه‌ای به وزیر معارف دربارهٔ اقدام به تأسیس دانشگاه؛ و #محمد_تدین پاسخ داد:
راجع به اونیورسیته(دانشگاه) که آن را می‌توانیم دارالعلوم بگوییم، کمال علاقه را دارم و مشغول تهیه لوازم مقدمات آن هستم. نظر من این است که در یک فضای وسیعی که شاید ۸۰ تا ۱۰۰ هزار ذرع مربع وسعت داشته باشد، بنایی ساخته شود که شعب علوم و فنون در آنجا تأسیس گردد.

وزیر دَربار وقت، عبدالحسین #تیمورتاش، از طرف #رضا_شاه، #عیسی_صدیق (صدیق اعلم) را مأمور کرد تا در ۱۳۱۰ به #آمریکا سفر کند و پس از مطالعه در «تأسیسات علمی دنیای جدید»، طرحی برای بنای دانشگاه به دولت تقدیم کند. طرح صدیق مورد قبول کفالت وزارت معارف وقت، علی اصغر #حکمت، قرار گرفت و با پیگیری #علی‌اصغر_حکمت سرانجام دانشگاه تهران در هشتم خرداد ۱۳۱۳ به تصویب #مجلس_شورای_ملی رسید.

در بهمن‌ماه ۱۳۱۲، در جلسه هیئت دولت وقت درباره آبادی تهران و زیبایی و شکوه ابنیه و کاخ‌های زیبای آن سخن به میان آمد. #محمدعلی_فروغی که در آن روز، ریاست وزراء را برعهده داشت، از یک سو و دیگر وزیران از سوی دیگر زبان به تحسین گشودند و برخی برای جلب رضایت شاه در این مقال، عنان از کف دادند؛ اما در این میان علی اصغر حکمت، کفیل #وزارت_معارف، بی‌آنکه پیشرفتهای پایتخت را نادیده انگارد، با لحنی محتاطانه گفت: «البته که در آبادی و عظمت پایتخت شکی نیست» ولی تنها نقص آشکار آن اینست که «انیورسته» ندارد و حیف است که در این شهر نوین از این حیث از دیگر بلاد بزرگ عالم، واپس ماند».

این سخنان ارزشمند تأثیر خود را نهاد و مقبول همگان افتاد. از این رو #علی‌اکبر_داور با تخصیص بودجه اولیه‌ ۲۵۰٬۰۰۰ تومان به وزارت معارف باعث شد تا زمین مناسبی برای تأسیس دانشگاه یافت شود و ساختمان آن را در اسرع وقت پدید آید. علی اصغر حکمت بی‌درنگ دست به کار شد و جستجو برای مکان‌یابی مناسب دانشگاه را باکمک ومشاوره #آندره_گدار، معمار چیره‌دست فرانسوی که در آن روزگار به عنوان مهندس در خدمت وزارت معارف بود آغازکرد. آنان پس از جستجوی بسیار #باغ_جلالیه را برگزیدند.

برخلاف امروز که یافتن زمین مناسب در #تهران برای دانشگاهی عظیم تقریباً ناممکن است، در آن روزها زمین‌های فراوانی وجود داشت که صاحبان آن‌ها برای واگذاری به چنین مؤسساتی سر و دست می‌شکستند. از همین رو بود که گروهی از مالکین اراضی #بهجت_آباد با سوءاستفاده‌هایی نظر وزیر مالیه وقت را جلب کردند که زمین‌های آن‌ها برای دانشگاه خریداری شود. اما به نظر موسیو گدار عرصه آن زمین‌ها تنگ و موقعیت آن‌ها سیل گیر بود و برای تأسیس دانشگاه به هیچ روی مناسب نبود. در پایان با نظر قاطع رضاشاه، زمین های جلالیه انتخاب شد.

■باادغام #دارالفنون، #مدرسه_علوم_سیاسی، #مدرسه_طب، مدرسه عالی فلاحت و صنایع روستایی، مدرسه فلاحت مظفر (اولین مدرسه کشاورزی در ایران)، مدرسه صنایع و هنر (تأسیس توسط #کمال_الملک)، مدرسه عالی معماری، مدرسه عالی حقوق، و چند مرکز آموزش عالی دیگر دانشگاه تهران دایرشد.
در ۱۵ بهمن آن سال کلنگ تأسیس آن به دست رضاشاه در زمین‌های پردیس جلالیه تهران (جنوب پارک لاله کنونی) به زمین زده شد و جمعه ۲۴ اسفند رسماً دانشگاه تهران تأسیس شد.

■ سردر دانشگاه تهران؛
این دانشگاه بر اساس موسسات آموزش عالی #فرانسه الگوبرداری شد و حتی طراحان ساختمان‌های دانشگاه تهران، مهندسین #فرانسوی بودند و دروس و برنامه‌های هنرکده (دانشکده هنرهای زیبا) دقیقاً بر اساس الگوی دانشسرای عالی ملی هنرهای زیبای پاریس طراحی گردید. پردیس و بناهای این دانشگاه را این معماران #رولاند_دوبرول #ماکسیم_سیرو #مارکوف #آلکساندر_موزر #آندره_گدارد #محسن_فروغی طراحی کردند

■در اواخر دهه ۱۹۴۰ میلادی ساختار درسی و پژوهشی دانشگاه تهران به سمت سیستم دانشگاه‌های #آمریکا رفت:
دانشکده کشاورزی به کمک دانشگاه یوتا پاگرفت/ در ۱۹۵۴مؤسسه علوم اداری دانشگاه (دانشکده #مدیریت کنونی) به کمک دانشگاه کالیفرنیا جنوبی/ در ۱۹۵۸ مؤسسه روزنامه‌نگاری به کمک دانشگاه ویرجینیا و جیمز ولارد/
به کمک دانشگاه جانز هاپکینز آمریکا در ۱۹۶۵ رشته دکترای بیماری‌های سلولی راه‌اندازی شد/دانشگاه‌های دیگر #آمریکایی که مستقیم ناظر فعالیت‌های علمی دانشگاه تهران بودند: دانشگاه ایندیانا، دانشگاه ایلینوی در اوربانا، دانشگاه کلرادو در بولدر، دانشگاه آلاباما، دانشگاه ایالتی کلرادو

/منابع گفتگوها: در ویکی پدیای دانشگاه تهران، بخش منابع/

@LoversofIRAN