کتابخانه تلگرام
89K subscribers
2.88K photos
703 videos
10.5K files
1.95K links
انواع کتاب کمیاب و ممنوعه
رمان، داستان
علمی، تخیلی، آموزشی
تاریخی، سیاسی
مطالب و داستانهای آموزنده و ...

ارتباط با ادمین:⬇️
@Library_Telegram_Bot

صفحه اینستاگرام کانال⬇️
https://www.instagram.com/library_telegram/
Download Telegram
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

دوستانی دارم و دشمنانی!
دوستانی که هرگز همدیگر را ندیده ایم،
حتا برای یکبار؛ اما حاضریم بمیریم باهم:

برای نان مشترک
آزادی مشترک
رویای مشترک.

ودشمنانی که تشنه به خون من و من تشنه بخونشان.

#ناظم_حکمت

@Library_Telegram
این قدیمی ترین کاریکاتور ایران است که 116سال پیش در روزنامه ادب چاپ شده و دلیل پیشرفت اروپایی ها را نسبت به ماایرانی ها نشان داده
هنوز هم همانیم که بودیم 116سال درجا زده ایم هموطن

@Library_Telegram
قطعه‌ای از کتاب

صدای بلندگو‌ها را می‌شنوم که با صدای بلند فریاد می‌زدند: نیروهای مسلح پرافتخار ما یک هزار نفر را به اسارت گرفته‌اند.
در یک اتاق زیرشیروانی پسر بچه‌ای را می‌بینم که برای یک تکه نان گریه می‌کند و فریاد می‌زند.

📕 هوای تازه

جورج اورول

@Library_Telegram
#تلنگر 📚

مشکل تو به ما ربطی ندارد!

موشی در خانه ی مزرعه دار تله ی موش دید!

به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد.

آنها گفتند: مشکل تو به ما ربطی ندارد!

ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزید...

از مرغ برایش سوپ درست کردند!

گوسفند را برای عیادت کنندگان سر بریدند!

نهایتا زن تلف شد.

گاو را برای مراسم ترحیم کشتند ودر این مدت...

موش از سوراخ دیوار نگاه می کرد و به مشکلی که به دیگران ربطی نداشت فکر می کرد.

@Library_Telegram
کتابهای دکوری و جامعه نمایشی!

👈 امروز پیامی از دوستی که در بازار وسایل دکوری فعالیت دارد دریافت کردم.
عکس چند کتاب حجیم لاتین ، و یک سوال «اگه گفتی اینا چیه؟!»
اول فکر کردم قصد شوخی دارد. خواستم چیزی بنویسم که نوشت:
این کتاب‌ها کتاب دکوری‌اند!!.جنس‌شان از MDF و مقواست!!!
👈یک کانتینرازچین آورده بودم، سریع رفت!!
👈بله. درست متوجه شدید. ماکت کتاب! کتاب‌هایی در ابعاد واقعی با نام‌های لاتین و البته قیمت‌هایی بسیار گران‌تر از کتاب واقعی!!
👈دوست من موفق شده بود یک سری چند هزارتایی!!! از این «کتاب‌های دکوری» را ظرف چند روز بفروشد!!.
👈اول صبح من مانده بودم و یک غمباد بزرگ ... یک اندوه بزرگ. یعنی بسیاری از مردم ما حاضرند «چیزی» را بخرند که شبیه کتاب است و اتفاقاً بسیارهم گران‌ است اماکتاب نخرند! واقعاً پارادوکس عجیبی است.
👈اما این وارونگی موقعی در ذهنم حل شد که دیدم نه تنها در این مورد، بلکه تقریباً در همه موارد، صنعتی به نام «جلو پنجره‌سازی» رونق گرفته است. صنعت بزرگی برای فریب «دیگران» در مورد زندگی‌‌ مان، جلو پنجره دلفریبی داشتن! به هر در می‌زنیم تا خودرویی جدیدتر، وسایل خانه‌ای باکلاس‌تر، لباسی گرانتر و ... از آنچه واقعاً توان خریداری داریم داشته باشیم!

🌅مگرما برای نمایش باین دنیا امده‌ایم؟!

👈هزاران عنوان کتاب، سال‌ها در قفسه کتابفروشی‌ها خاک می‌خورند. اما چند هزار کتاب‌ توخالی مقوایی اما زیبا ، ظرف دو روز تمام می‌شوند!

🌅 پس ما عادت کرده‌ایم از هر چیزی تنها «دکور» بسازیم!!.
👈دکوری از فرهنگ،
👈دکوری از اقتصاد،
👈دکوری از اجتماع
👈 دکوری از سیاست!!

#کتابهای_دکوری #ماکت_کتاب #کتاب_واقعی

@Library_Telegeam
📕 فرامرز نامه بزرگ

ناشناس

◼️ معرفے ڪتاب :
کتاب «فرامرزنامه‌ی بزرگ» از سراینده‌ای ناشناس در اواخر قرن پنجم هجری به جا مانده و به کوشش «ماریولین فان زوتفن» و «ابوالفضل خطیبی» گردآوری‌ و تدوین شده است.

در پیش‌گفتار کتاب آمده است :
از دیرباز که روایات مربوط به خاندان‌های بزرگ ایرانشهر با روایات کیانی درآمیخت، اعضای دو خاندان نقش مهمی در تکوین و گسترش این روایات بر عهده داشتند: یکی خاندان کارن به رهبری گودرز و دیگری خاندان سکایی رستم.

بخش مرسوم به پهلوانی شاهنامه پر است از پهلوانی‌های اعضای این دو خاندان در جنگ‌ها و لشکرکشی‌های گوناگون بر ضد دشمنان ایرانشهر. از میان این دو خاندان، پهلوانان خاندان رستم، چه در شاهنامه و چه در بیرون از شاهنامه نقش پررنگ‌تری بر عهده داشتند؛ به‌ویژه سام، پسرش زال و رستم نامدار پسر زال و فرامرز پسر ستم.

در بیرون از شاهنامه منظومه‌های گوناگونی در شرح پهلوانی‌های خاندان رستم پرداخته ‌شده‌اند که مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از : گرشاسپ‌نامه، در شرح دلاوری‌های گرشاسپ، نیای نامدار این خاندان، سام‌نامه درباره‌ی پهلوانی‌ها و عشق‌ورزی‌های سام، دو تحریر از فرامرزنامه (بزرگ و کوچک) درباره‌ی فرامرز و کشورگشایی‌های او در هند، بانوگشسپ‌نامه دربار‌ه‌ی بانوگشسپ دختر رستم، جهانگیرنامه درباره‌ی جهانگیر پسر دیگر رستم، برزونامه درباره‌ی برزو پسر سهراب، آذربرزین‌نامه درباره‌ی آذربرزین پسر فرامرز و شهریارنامه در شرح جنگ‌های شهریار پسر برزو.

فرامرز قهرمان فرامرز‌نامه چه در زمان حیات رستم در حماسه‌ی ملی و چه پس از مرگ او بیش از فرزندان دیگر او شهرت یافت و در قرن‌های چهار و پنج هجری داستان‌های بسیاری از پهلوانی‌های او بر سر زبان‌ها بوده و کتاب‌های مستقلی درباره‌ی او هم به نثر و هم نظم وجود داشته که بی‌گمان همه ‌ی آن‌ها به منابع مکتوب پهلوی در زمان ساسانیان می ‌رسیده است.

@Library_Telegram
👍21
Forwarded from Deleted Account
فرامرزنامه بزرگ.pdf
21.6 MB
📕 فرامرز نامه بزرگ

ناشناس


@Library_Telegram
کتابهای رایگان بیشتر در⬆️
درخواست کتاب⬇️
@Library_Telegram_bot
#یادآوری

حالا ڪه قرار است سال نو شود
ڪم ڪم باید دل تڪانی ای اساسی ڪنید
دلتان را بتڪانید از
رفتنی ها، نبودنی ها، نماندنی ها، نصفه نیمه ها
اما بجایش آدم های وفادار را نگه دارید
یک دستی روی سرشان بڪشید
ڪه مبادا گرد و غبار ڪدورت و غم روی آنها نشانده باشید
دور ریختنی ها را بریزید دور تا
یک فضایی خالی بماند
ڪار خدا را چه دیدید
شاید در سال جدید
یڪی از جنس نابش به پست تان خورد
ڪه باید بگذاریدش در فضای تر و تمیز و خالی دلتان
از همین حالا برایش جا را باز ڪنید
دل تڪانی تان ڪه تمام شد
برای خودتان آرزوهای خوب ڪنید
و خود را آماده ڪنید برای اتفاقات قشنگ

@Library_Telegeam
قدیم اعیان بابا ننه داشتند
علاقه به آب و خاکشان داشتند
اما حالا هر دیزی پزی میخواد وکیل بشه
تا بهتر مردم رو بچاپه
و بعد بره خارجه زندگی کنه...!

#صادق_هدایت
@Library_Telegeam
👍1
♨️ دین از منظر شاعر

اﺯ ﭘﺪﺭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺭﻭﺯﻯ یک ﭘﺴﺮ
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﯾﻨﻬﺎ ﻛﺪﺍﻡ ﺍﺳﺖ ﺍﻯ ﭘﺪﺭ ؟

ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺩﯾﻦ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻫﯿﭻ ﻛﺎﺭ
ﭘﯿﺶ ﻣﻦ ﺩﯾﻨﻬﺎ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ

ﭼﻮﻧﻜﻪ آوردیم ﻫﺮ ﺩﯾﻦ ﺟﺪﯾﺪ
ﺍﺧﺘﻼﻑ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﯾﺪ

ﻛﯿﻨﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺩﺷﻤﻨﻰ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺷﺪ
ﺟﻨﮕﻬﺎﻯ ﻣﺬﻫﺒﻰ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﺷﺪ

ﺧﻮﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﺮ ﺭﻭﻯ ﺯﻣﯿﻦ
ﺑارﻫﺎ ﻭ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺑﺎ ﻧﺎﻡ ﺩﯾﻦ

ﻧﻪ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﻢ ﻧﻪ ﺗﺮﺳﺎ ﻧﻪ ﺟﻬﻮﺩ
ﺳﺮ ﺑﻪ ﺣﻜﻢ ﻋﻘﻞ ﻣﻰ ﺁﺭﻡ ﻓﺮﻭﺩ

ﻋﻘﻞ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﻛﻪ ﻋﯿﺶ ﺑﯿﻜﺮﺍﻥ
ﻫﺴﺖ ﺩﺭ ﻫﻤﺰﯾﺴﺘﻰ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ

ﺩﯾﻦ ﻭﻟﻰ ﮔﻮﯾﺪ ﻛﻪ ﺧﻮﻥ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ
ﮔﺮ ﺑﺮﯾﺰﻯ ﺍﺟﺮ ﺩﺍﺭﻯ ﺑﯿﻜﺮﺍﻥ

ﺩﯾﮕﺮ ﺍﻧﺪﯾﺸﺎﻥ ﻫﻢ ﺁﺧﺮ ﺁﺩﻣﻨﺪ
ﺩﯾﻦ ﭼﺮﺍ ﮔﻮﯾﺪ ﻛﻪ ﻣﻬﺪﻭﺭ ﺍﻟﺪﻡ ﺍﻧﺪ؟

ﻣﻦ ﺑﺪﯾﻦ ﻋﻠﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺩﯾﻦ ﻭ ﻛﯿﺶ
ﺗﺎ ﻧﺮﯾﺰﻡ ﺧﻮﻥ ﻫﻤﻨﻮﻋﺎﻥ ﺧﻮﯾﺶ

ﺗﻮ ﻫﻢ ﺍﻯ ﻓﺮﺯﻧﺪ تنها از خرد
ﭘﯿﺮﻭﻯ ﻛﻦ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﯿﻨﻮﯾﺖ ﺑﺮﺩ

ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻭﻯ ﺯﻣﯿﻦ
دوستی كن بهترین ﺩﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﺍین

@Library_Telegram
📕شورش بر امتیازنامه رژی

فریدون آدمیت

فریدون آدمیت، ديپلمات بازنشسته و تاريخنگار معاصر فرزند عباسقلی خان قزوینی در سال ۱۲۹۹ ه‍ ش در تهران متولد شد و در دهم فروردين 1387 خورشيدي در 87 سالگي درگذشت. وي تاليفات متعدد دارد و عمدتا در زمينه جنبش هايي كه به مشروطيت ايران انجاميد و دوراني كه وي آن را عصر روشنفكري خوانده است.
آدميّت كتابي هم درباره «اميركبير» و ايران عصر او نوشته و تاليفي نيز درباره بحرين دارد. او از مخالفان دادن استقلال به بحرين بود. وي كه «تاريخ» را در انگلستان تحصيل كرده بود در هند، لندن و مقر سازمان ملل در نيويورك كار ديپلماتيك كرده بود. آدميّت سبك ويژه اي در نوشتن تاريخ داشت و در هر تحقيق، روي يك فرد و انديشه او كار مي كرد و پنج كتاب از تاليفات او چنين هستند. پدر فريدون از بنيادگذاران انجمن سياسي «جامعه آدميّت» است.
در کتاب شورش بر امتیازنامه رژی ذکر شده، قرارداد رژی یکی از امتیازاتی است که نتایجی نامطلوب به بار آورد. در پی سفر سوم ناصرالدین شاه به اروپا در سال ۱۲۶۹ ه‍. ش که به تشویق وزیر مختار انگلیس در ایران، سرهنری درومند ولف انجام گرفته بود، دولت انگلیس فرصت مناسب را برای کسب امتیاز انحصار توتون و تنباکو به دست آورد و زمینه‌سازی آن را به ماژور جرالد تالبوت محول کرد. تالبوت در جریان پذیرایی از شاه و هیات همراه او، اطلاعات خودش را درباره محصول تنباکوی ایران تکمیل و سپس رایزنی در این زمینه را آغاز کرد. او برای اخذ امتیاز و شروع عملیات وسیع در ایران، شرکتی به نام "شرکت رژی" را با کمک دولت انگلیس و سرمایه‌داران انگلیسی تاسیس کرد. وی پس از تاسیس شرکت رژی، وارد ایران شد و مقدمات کار را به طور محرمانه آغاز کرد. تالبوت هر جا به مانعی برخورد می‌کرد، با دادن رشوه کارش را از پیش می‌برد. تا جایی که در مقطعی حتی به خود شاه نیز ۲۵هزار لیره رشوه داد و قرار گذاشت هر سال ۱۵هزار لیره نیز به شخص شاه هدیه (رشوه) بدهد.

@Library_Telegram
Forwarded from Deleted Account
شورش بر امتیازنامه رژی.pdf
4.4 MB
📕شورش بر امتیازنامه رژی

فریدون آدمیت


@Library_Telegram
کتابهای رایگان بیشتر در⬆️
درخواست کتاب⬇️
@Library_Telegram_bot
بدترین حالت این است که
طاقتمان تمام شود
به روی خودمان نیاوریم و
تا زمان مرگ ادامه دهیم
خیلی ها اینطوراند
دست انداز کم طاقتی را رد کرده اند
و افتاده اند توی سرازیری عادت

#صادق_هدایت

@Library_Telegram
☕️ قطعه ای از کتاب

اینکه عقیده ای به طور وسیع انتشار یافته و با اقبال عامه مواجه شده باشد، به هیچ وجه دلیل بر این نیست که مطلقاً پوچ و بی اساس نباشد.

به علت جهالت اکثریت مردم، احتمال اینکه یک عقیده شایع، چیز پوچ و ابلهانه ای باشد بیشتر است.

📕 #برتراند_راسل

#زناشویی_و_اخلاق

@Library_Telegram
کیفیت زندگی شما را دوچیز تعیین می کند:
کتابهایی که می خوانید و انسانهایی که ملاقات می کنید ..


📕 #زندگی_جای_دیگری_است

#میلان_کوندرا

@Library_Telegram
⁉️دختر کوچولو پرسيد:

🦈اگر كوسه ها آدم بودند، با ماهی‌های كوچولو مهربانتر می‌شدند

آقای كی گفت :

🗣اگر كوسه ها آدم بودند، توی دريا برای ماهی‌ها جعبه‌های محكمی می‌ساختند، همه جور خوراكی توی آن می‌گذاشتند، مواظب بودند كه هميشه پر آب باشد. برای آن كه هيچ وقت دل ماهی كوچولو نگيرد، گاه‌گاه مهمانی‌های بزرگ بر پا می‌كردند، چون كه گوشت ماهی شاد از ماهی دلگير لذيذتر است❗️
برای ماهی ها مدرسه می‌ساختند وبه آن ها ياد می‌دادند كه چه جوری به طرف دهان كوسه شنا كنند. درس اصلی ماهی‌ها اخلاق بود. به آن ها می‌قبولاندند كه زيباترين و باشكوه‌ترين كار برای يك ماهی اين است كه خودش را در نهايت خوش‌وقتی تقديم يك كوسه كند. به ماهی كوچولوها ياد می‌دادند كه چطور به كوسه‌ها معتقد باشند و چه‌جوری خود را برای يك آينده زيبا مهيا كنند. آينده‌ای كه فقط از راه اطاعت به دست مي‌یايد.
اگر كوسه‌ها آدم بودند، در قلمروشان البته هنر هم وجود داشت: از دندان كوسه تصاوير زيبا و رنگارنگی می‌كشيدند، ته دريا نمايش‌نامه به روی صحنه می‌آوردند كه در آن ماهی كوچولو های قهرمان شاد و شنگول به دهان كوسه‌ها شيرجه می‌رفتند. همراه نمايش، آهنگ‌های مسحور كننده‌ای هم می‌نواختند كه بی‌اختيار ماهی‌های كوچولو را به طرف دهان كوسه‌ها می‌كشاند.
در آنجا بی‌ترديد مذهبی هم وجود داشت كه به ماهی‌ها می‌آموخت زندگی واقعی در شكم كوسه‌ها آغاز می‌‌شود.


#برتولت_برشت

@Library_Telegram
🔴 وقتی از فساد سیستماتیک حاکم بر نظام استبدادی می‌گوییم دقیقا از چیزهایی شبیه به «جمهوری خانوادگی اسلامی» حرف می‌زنیم و مصادیقی چون: عراقچی‌ها

@Library_Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یکی از بهترین سکانس هایی که تو عمرم دیدم همینه

مبارزه با جهل و خرافات مذهبی

@Library_Telegram
اصفهاني ها سالیان سال براي مسافران در کاروانسراهاي اطراف شهرشون بدستور حاکم شهر آذوقه می گذاشتند و همیشه مسافراني که از این شهر مي گذشتند بصورت رایگان از این امکانات استفاده مي کردند و این به شکل یک عادت و رسم ثابت در آمده بود تا اینکه اصفهان دچار خشکساله و قحطي شد و دیگر نتوانست آذوقہ رایگان به کاروانسراها بفرستد و حاکم شهر هم دستور لغو این قانون را داد و همین شد کہ بعد از این مسافران بد عادت و ناسپاس دم از خساست اصفهانیها زدند و این لطف آنان را بعنوان یک وظیفه و حق قانوني برای خود مي دانستند و مردم مهمان نواز این شهر را انساهاي خسیس معرفي کردند.

اصفهاني های خسيس!!!!!!

@Library_Telegram
☕️ قطعه ای از کتاب

‍ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﺮﺍ ﻣﺠﺬﻭﺏ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ
ﺩﻟﯿﻠﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﺫﺭﻩ‌ﺍﯼ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺗﻮ ﺍﺛﺮ ﮐﻨد ﻭ ﺑﺮ ﻋﮑﺲ،

ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﺗﻮ ﻣﻌﺼﯿﺖ ﺍﺳﺖ
ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺩﺭﻧﻈﺮ ﻣﻦ ﻣﻌﺼﻮﻣﯿﺖ ﺑﺎشد.

ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﻭﺧﺎﻣﺘﯽ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻧﺪﺍﺭﺩ،
ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﺣﮑﻢ ﺳﻨﮓ ﻗﺒﺮ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ!

📕 نامه به پدر

#ﻓﺮﺍﻧﺘﺲ_ﮐﺎﻓﮑﺎ

@Library_Telegram