✅حد اعلای مسئولیت قضایی قاضی
@Lawpress
خاطره دکتر امیرناصر #کاتوزیان از دکتر عبدالحسین علیآبادی
🔹روزی به عیادت مرحوم دکتر عبدالحسین علیآبادی – استاد فقید دانشکده حقوق و علوم سیاسی– که مدتها دادستان کل کشور بود و به من نیز مرحمتی پدرانه داشت، رفته بودم. او در بستر بیماری بود. بستری که دیگر از آن برنخاست. با دیدن من و یکی از دوستان به زحمت جای خود نشست...
🔹از هر دری سخن رفت تا نوبه به لزوم تقوای قاضی و ترس از عدل الهی رسید. ناگهان مردی که به عدالت خواهی و وسعت معلومات شهره بود، چهره درهم کرد. ما از حسن شهرت و توفیق ایشان میگفتیم و او می کوشید قطره اشکی را، که همچون مروارید غلطان بر گوشه چشمانش میدرخشید و حکایت از دلی گرم میکرد، در سایه لبخندی عارفانه پنهان سازد. سرانجام با لحنی آرام و در پناه همان لبخند حزنآلود گفت:
🔹«مدتها پیش، در پرونده ای که دادگاه جنایی حکم به اعدام داده بود و برای رسیدگی تمیزی در دیوان عالی مطرح می شد، بر مبنای شواهد ظاهری، درخواست ابرام حکم را کردهام و بیم از آن دارم که تمام حقیقت را ندیده باشم و خطای من به هدر رفتن خون بیگناهی کمک کرده باشد.»
🔹در همان حال که او با نگرانی از امکان خطای خود سخن میگفت، ذهن من بیاختیار متوجه نمونههای مخالف شد... با خود میگفتم:
🔹«در این جهان پرغوغا و گونهگون، نه تنها میان «آنچه هست» و «آنچه باید باشد» فاصلهای عمیق است، تفاوت وجدانها نیز مثالزدنی و عبرآموز است: این یکی، پس از سالیان دراز تجربه و تحقیق و با داشتن عالیترین مدارک تحصیلی از دانشگاههای معتبر دنیا و با آن همه کنجکاوی و احتیاط، از تقاضای ابرام حکمی که دیگری داده و مقام دیگری هم باید آن را ابرام یا نقض کند، نگران است؛ و آن یکی، همچون والیان خودکامه حکم میراند و اعتنایی هم به قوانین و آثار حکم خود بر خون و مال و عِرض مردم ندارد… غافل از آن که جرس فریاد میدارد که بربندید محملها».
▪️به نقل از مقدمه کتاب عدالت قضائی
✅لینک عضویت در کانال حقوق پرس:👇👇👇
https://telegram.me/lawpress
◀️لینک صفحه اینستاگرام کانال👇
www.instagram.com/lawpress_page
@Lawpress
خاطره دکتر امیرناصر #کاتوزیان از دکتر عبدالحسین علیآبادی
🔹روزی به عیادت مرحوم دکتر عبدالحسین علیآبادی – استاد فقید دانشکده حقوق و علوم سیاسی– که مدتها دادستان کل کشور بود و به من نیز مرحمتی پدرانه داشت، رفته بودم. او در بستر بیماری بود. بستری که دیگر از آن برنخاست. با دیدن من و یکی از دوستان به زحمت جای خود نشست...
🔹از هر دری سخن رفت تا نوبه به لزوم تقوای قاضی و ترس از عدل الهی رسید. ناگهان مردی که به عدالت خواهی و وسعت معلومات شهره بود، چهره درهم کرد. ما از حسن شهرت و توفیق ایشان میگفتیم و او می کوشید قطره اشکی را، که همچون مروارید غلطان بر گوشه چشمانش میدرخشید و حکایت از دلی گرم میکرد، در سایه لبخندی عارفانه پنهان سازد. سرانجام با لحنی آرام و در پناه همان لبخند حزنآلود گفت:
🔹«مدتها پیش، در پرونده ای که دادگاه جنایی حکم به اعدام داده بود و برای رسیدگی تمیزی در دیوان عالی مطرح می شد، بر مبنای شواهد ظاهری، درخواست ابرام حکم را کردهام و بیم از آن دارم که تمام حقیقت را ندیده باشم و خطای من به هدر رفتن خون بیگناهی کمک کرده باشد.»
🔹در همان حال که او با نگرانی از امکان خطای خود سخن میگفت، ذهن من بیاختیار متوجه نمونههای مخالف شد... با خود میگفتم:
🔹«در این جهان پرغوغا و گونهگون، نه تنها میان «آنچه هست» و «آنچه باید باشد» فاصلهای عمیق است، تفاوت وجدانها نیز مثالزدنی و عبرآموز است: این یکی، پس از سالیان دراز تجربه و تحقیق و با داشتن عالیترین مدارک تحصیلی از دانشگاههای معتبر دنیا و با آن همه کنجکاوی و احتیاط، از تقاضای ابرام حکمی که دیگری داده و مقام دیگری هم باید آن را ابرام یا نقض کند، نگران است؛ و آن یکی، همچون والیان خودکامه حکم میراند و اعتنایی هم به قوانین و آثار حکم خود بر خون و مال و عِرض مردم ندارد… غافل از آن که جرس فریاد میدارد که بربندید محملها».
▪️به نقل از مقدمه کتاب عدالت قضائی
✅لینک عضویت در کانال حقوق پرس:👇👇👇
https://telegram.me/lawpress
◀️لینک صفحه اینستاگرام کانال👇
www.instagram.com/lawpress_page
Telegram
حقوق پرس
❇️آخرین اخبار و اطلاعات حقوقي و قضایی/مطالب کاربردی و رویه های قضایی
◾️ارتباط با مدیر کانال( فقط پیام های ضروری)👇
@ilawpress
◾️ارتباط با مدیر کانال( فقط پیام های ضروری)👇
@ilawpress
Forwarded from حقوق پرس (vahid.t)
✅حد اعلای مسئولیت قضایی قاضی
@Lawpress
خاطره دکتر امیرناصر #کاتوزیان از دکتر عبدالحسین علیآبادی
🔹روزی به عیادت مرحوم دکتر عبدالحسین علیآبادی – استاد فقید دانشکده حقوق و علوم سیاسی– که مدتها دادستان کل کشور بود و به من نیز مرحمتی پدرانه داشت، رفته بودم. او در بستر بیماری بود. بستری که دیگر از آن برنخاست. با دیدن من و یکی از دوستان به زحمت جای خود نشست...
🔹از هر دری سخن رفت تا نوبه به لزوم تقوای قاضی و ترس از عدل الهی رسید. ناگهان مردی که به عدالت خواهی و وسعت معلومات شهره بود، چهره درهم کرد. ما از حسن شهرت و توفیق ایشان میگفتیم و او می کوشید قطره اشکی را، که همچون مروارید غلطان بر گوشه چشمانش میدرخشید و حکایت از دلی گرم میکرد، در سایه لبخندی عارفانه پنهان سازد. سرانجام با لحنی آرام و در پناه همان لبخند حزنآلود گفت:
🔹«مدتها پیش، در پرونده ای که دادگاه جنایی حکم به اعدام داده بود و برای رسیدگی تمیزی در دیوان عالی مطرح می شد، بر مبنای شواهد ظاهری، درخواست ابرام حکم را کردهام و بیم از آن دارم که تمام حقیقت را ندیده باشم و خطای من به هدر رفتن خون بیگناهی کمک کرده باشد.»
🔹در همان حال که او با نگرانی از امکان خطای خود سخن میگفت، ذهن من بیاختیار متوجه نمونههای مخالف شد... با خود میگفتم:
🔹«در این جهان پرغوغا و گونهگون، نه تنها میان «آنچه هست» و «آنچه باید باشد» فاصلهای عمیق است، تفاوت وجدانها نیز مثالزدنی و عبرآموز است: این یکی، پس از سالیان دراز تجربه و تحقیق و با داشتن عالیترین مدارک تحصیلی از دانشگاههای معتبر دنیا و با آن همه کنجکاوی و احتیاط، از تقاضای ابرام حکمی که دیگری داده و مقام دیگری هم باید آن را ابرام یا نقض کند، نگران است؛ و آن یکی، همچون والیان خودکامه حکم میراند و اعتنایی هم به قوانین و آثار حکم خود بر خون و مال و عِرض مردم ندارد… غافل از آن که جرس فریاد میدارد که بربندید محملها».
▪️به نقل از مقدمه کتاب عدالت قضائی
✅لینک عضویت در کانال حقوق پرس:👇👇👇
https://telegram.me/lawpress
◀️لینک صفحه اینستاگرام کانال👇
www.instagram.com/lawpress_page
@Lawpress
خاطره دکتر امیرناصر #کاتوزیان از دکتر عبدالحسین علیآبادی
🔹روزی به عیادت مرحوم دکتر عبدالحسین علیآبادی – استاد فقید دانشکده حقوق و علوم سیاسی– که مدتها دادستان کل کشور بود و به من نیز مرحمتی پدرانه داشت، رفته بودم. او در بستر بیماری بود. بستری که دیگر از آن برنخاست. با دیدن من و یکی از دوستان به زحمت جای خود نشست...
🔹از هر دری سخن رفت تا نوبه به لزوم تقوای قاضی و ترس از عدل الهی رسید. ناگهان مردی که به عدالت خواهی و وسعت معلومات شهره بود، چهره درهم کرد. ما از حسن شهرت و توفیق ایشان میگفتیم و او می کوشید قطره اشکی را، که همچون مروارید غلطان بر گوشه چشمانش میدرخشید و حکایت از دلی گرم میکرد، در سایه لبخندی عارفانه پنهان سازد. سرانجام با لحنی آرام و در پناه همان لبخند حزنآلود گفت:
🔹«مدتها پیش، در پرونده ای که دادگاه جنایی حکم به اعدام داده بود و برای رسیدگی تمیزی در دیوان عالی مطرح می شد، بر مبنای شواهد ظاهری، درخواست ابرام حکم را کردهام و بیم از آن دارم که تمام حقیقت را ندیده باشم و خطای من به هدر رفتن خون بیگناهی کمک کرده باشد.»
🔹در همان حال که او با نگرانی از امکان خطای خود سخن میگفت، ذهن من بیاختیار متوجه نمونههای مخالف شد... با خود میگفتم:
🔹«در این جهان پرغوغا و گونهگون، نه تنها میان «آنچه هست» و «آنچه باید باشد» فاصلهای عمیق است، تفاوت وجدانها نیز مثالزدنی و عبرآموز است: این یکی، پس از سالیان دراز تجربه و تحقیق و با داشتن عالیترین مدارک تحصیلی از دانشگاههای معتبر دنیا و با آن همه کنجکاوی و احتیاط، از تقاضای ابرام حکمی که دیگری داده و مقام دیگری هم باید آن را ابرام یا نقض کند، نگران است؛ و آن یکی، همچون والیان خودکامه حکم میراند و اعتنایی هم به قوانین و آثار حکم خود بر خون و مال و عِرض مردم ندارد… غافل از آن که جرس فریاد میدارد که بربندید محملها».
▪️به نقل از مقدمه کتاب عدالت قضائی
✅لینک عضویت در کانال حقوق پرس:👇👇👇
https://telegram.me/lawpress
◀️لینک صفحه اینستاگرام کانال👇
www.instagram.com/lawpress_page
Telegram
حقوق پرس
❇️آخرین اخبار و اطلاعات حقوقي و قضایی/مطالب کاربردی و رویه های قضایی
◾️ارتباط با مدیر کانال( فقط پیام های ضروری)👇
@ilawpress
◾️ارتباط با مدیر کانال( فقط پیام های ضروری)👇
@ilawpress
Forwarded from حقوق پرس (vahid.t)
✅حد اعلای مسئولیت قضایی قاضی
@Lawpress
خاطره دکتر امیرناصر #کاتوزیان از دکتر عبدالحسین علیآبادی
🔹روزی به عیادت مرحوم دکتر عبدالحسین علیآبادی – استاد فقید دانشکده حقوق و علوم سیاسی– که مدتها دادستان کل کشور بود و به من نیز مرحمتی پدرانه داشت، رفته بودم. او در بستر بیماری بود. بستری که دیگر از آن برنخاست. با دیدن من و یکی از دوستان به زحمت جای خود نشست...
🔹از هر دری سخن رفت تا نوبه به لزوم تقوای قاضی و ترس از عدل الهی رسید. ناگهان مردی که به عدالت خواهی و وسعت معلومات شهره بود، چهره درهم کرد. ما از حسن شهرت و توفیق ایشان میگفتیم و او می کوشید قطره اشکی را، که همچون مروارید غلطان بر گوشه چشمانش میدرخشید و حکایت از دلی گرم میکرد، در سایه لبخندی عارفانه پنهان سازد. سرانجام با لحنی آرام و در پناه همان لبخند حزنآلود گفت:
🔹«مدتها پیش، در پرونده ای که دادگاه جنایی حکم به اعدام داده بود و برای رسیدگی تمیزی در دیوان عالی مطرح می شد، بر مبنای شواهد ظاهری، درخواست ابرام حکم را کردهام و بیم از آن دارم که تمام حقیقت را ندیده باشم و خطای من به هدر رفتن خون بیگناهی کمک کرده باشد.»
🔹در همان حال که او با نگرانی از امکان خطای خود سخن میگفت، ذهن من بیاختیار متوجه نمونههای مخالف شد... با خود میگفتم:
🔹«در این جهان پرغوغا و گونهگون، نه تنها میان «آنچه هست» و «آنچه باید باشد» فاصلهای عمیق است، تفاوت وجدانها نیز مثالزدنی و عبرآموز است: این یکی، پس از سالیان دراز تجربه و تحقیق و با داشتن عالیترین مدارک تحصیلی از دانشگاههای معتبر دنیا و با آن همه کنجکاوی و احتیاط، از تقاضای ابرام حکمی که دیگری داده و مقام دیگری هم باید آن را ابرام یا نقض کند، نگران است؛ و آن یکی، همچون والیان خودکامه حکم میراند و اعتنایی هم به قوانین و آثار حکم خود بر خون و مال و عِرض مردم ندارد… غافل از آن که جرس فریاد میدارد که بربندید محملها».
▪️به نقل از مقدمه کتاب عدالت قضائی
✅لینک عضویت در کانال حقوق پرس:👇👇👇
https://telegram.me/lawpress
◀️لینک صفحه اینستاگرام کانال👇
www.instagram.com/lawpress_page
@Lawpress
خاطره دکتر امیرناصر #کاتوزیان از دکتر عبدالحسین علیآبادی
🔹روزی به عیادت مرحوم دکتر عبدالحسین علیآبادی – استاد فقید دانشکده حقوق و علوم سیاسی– که مدتها دادستان کل کشور بود و به من نیز مرحمتی پدرانه داشت، رفته بودم. او در بستر بیماری بود. بستری که دیگر از آن برنخاست. با دیدن من و یکی از دوستان به زحمت جای خود نشست...
🔹از هر دری سخن رفت تا نوبه به لزوم تقوای قاضی و ترس از عدل الهی رسید. ناگهان مردی که به عدالت خواهی و وسعت معلومات شهره بود، چهره درهم کرد. ما از حسن شهرت و توفیق ایشان میگفتیم و او می کوشید قطره اشکی را، که همچون مروارید غلطان بر گوشه چشمانش میدرخشید و حکایت از دلی گرم میکرد، در سایه لبخندی عارفانه پنهان سازد. سرانجام با لحنی آرام و در پناه همان لبخند حزنآلود گفت:
🔹«مدتها پیش، در پرونده ای که دادگاه جنایی حکم به اعدام داده بود و برای رسیدگی تمیزی در دیوان عالی مطرح می شد، بر مبنای شواهد ظاهری، درخواست ابرام حکم را کردهام و بیم از آن دارم که تمام حقیقت را ندیده باشم و خطای من به هدر رفتن خون بیگناهی کمک کرده باشد.»
🔹در همان حال که او با نگرانی از امکان خطای خود سخن میگفت، ذهن من بیاختیار متوجه نمونههای مخالف شد... با خود میگفتم:
🔹«در این جهان پرغوغا و گونهگون، نه تنها میان «آنچه هست» و «آنچه باید باشد» فاصلهای عمیق است، تفاوت وجدانها نیز مثالزدنی و عبرآموز است: این یکی، پس از سالیان دراز تجربه و تحقیق و با داشتن عالیترین مدارک تحصیلی از دانشگاههای معتبر دنیا و با آن همه کنجکاوی و احتیاط، از تقاضای ابرام حکمی که دیگری داده و مقام دیگری هم باید آن را ابرام یا نقض کند، نگران است؛ و آن یکی، همچون والیان خودکامه حکم میراند و اعتنایی هم به قوانین و آثار حکم خود بر خون و مال و عِرض مردم ندارد… غافل از آن که جرس فریاد میدارد که بربندید محملها».
▪️به نقل از مقدمه کتاب عدالت قضائی
✅لینک عضویت در کانال حقوق پرس:👇👇👇
https://telegram.me/lawpress
◀️لینک صفحه اینستاگرام کانال👇
www.instagram.com/lawpress_page
Telegram
حقوق پرس
❇️آخرین اخبار و اطلاعات حقوقي و قضایی/مطالب کاربردی و رویه های قضایی
◾️ارتباط با مدیر کانال( فقط پیام های ضروری)👇
@ilawpress
◾️ارتباط با مدیر کانال( فقط پیام های ضروری)👇
@ilawpress