✅چكيده:
در عرف کنونی، تنظیم وکالتنامه بلاعزل و تحویل اسناد مالکیت به وکیل، بهمنزله انتقال مورد وکالت تلقی میگردد.
@lawpress
🔹تاریخ رای نهایی:1393/03/19
🔹شماره رای نهایی:9309970223500184
📝رای بدوی
در خصوص دعوی آقای الف.م. به وکالت از ب. بهطرفیت 1. آقای ع.م. 2. آقای ح.ل. با وکالت آقای ن.د. به خواسته #اعتراض_ثالث_نسبت_به_عملیات_اجرایی قرار تأمین خواسته صادره از این دادگاه به شماره دادنامه 211 مورخ 21/3/92 موضوع پرونده اجرایی 112/920091/ق منتهی به توقیف دو دانگ مشاع از ششدانگ ملک پلاک ثبتی 388/3946 بخش 11 تهران متعلق به خوانده ردیف اول، آقای ع.م. بابت یک فقره چک به شماره 493596 مورخ 10/12/91 عهده بانک س. شعبه س. تهران به مبلغ 000/000/870/7 ریال، دادگاه با توجه به رسیدگی معموله و استماع اظهارات و مدافعات وکلای خواهان و خوانده ردیف دوم، نظر به اینکه اولاً خوانده ردیف اول آقای ع.م. همانگونه که در متن وکالتنامه بلاعزل مستند دعوی تصریحشده، در راستای اجرای تعهدات خود ناشی از تضمین تسهیلات پرداختی به شرکت ب. سهامی خاص به شماره ثبت . . .، وکالتنامه رسمی و بلاعزل به شماره 1105 مورخ 11/10/85 دفترخانه . . . را اصالتاً و وکالتاً نسبت به ششدانگ ملک موضوع دعوی به بانک خواهان (معترض ثالث) تفویض نموده و آن را متعلق حق غیر قرار داده و اصل پنج جلد سند مالکیت ملک موصوف را به بانک تحویل داده که در جلسه دادرسی مورخ اصول اسناد مالکیت از سوی وکیل بانک به رؤیت دادگاه رسانده شد. ثانیاً وکالتنامه مستند دعوی در سال 85 تفویض شده درحالیکه چک مستند دعوی در تاریخ 10/12/91 اصدار یافته و گواهی عدم پرداخت آن نیز بیش از سه ماه بعد و در تاریخ 12/3/1392 صادر گردیده که این فواصل زمانی نیز قرینهای بر صحت ادعای معترض ثالث میباشد. ثالثاً در موقعیت زمانی کنونی، عرف حاکم بر جامعه و معاملات افراد، تنظیم وکالتنامه بلاعزل و تحویل اسناد مالکیت به وکیل را بهمنزله انتقال مورد وکالت تلقی مینماید.رابعاً قسمت اعظم وجوه موجود در بانکها از جمله اموال و وجوه متعلق به آحاد ملت بوده که بانکها بهعنوان امین، مسئولیت نگهداری آن را عهدهدار میباشند فلذا در موارد شبهه، حفظ حقوق بانک ارجح میباشد. خامساً با پذیرش اعتراض معترض ثالث، حقوق احتمالی معترضٌعلیه در معرض تضییع قرار نخواهد گرفت چراکه معترضٌعلیه در فرض صدور رأی قطعی به نفع خویش، میتواند از محل سایر اموال محکومٌعلیه یا اعمال ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی، حقوق ادعایی خویش را استیفا نماید. علیهذا با عنایت بهمراتب فوق، دادگاه اعتراض معترض ثالث را وارد تشخیص و مستنداً به مواد 146 و 147 قانون اجرای احکام مدنی، ضمن پذیرش اعتراض مطروحه مقرر میدارد اجرای احکام نسبت به رفع توقیف ازملک موضوع دعوی اقدام و عملیات اجرایی را نسبت به سایر اموال محکومٌعلیه (آقای ع.م.) ادامه دهد. رأی صادره نسبت به آقای ع.م. غیابی و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در همین شعبه و نسبت به سایرین حضوری و در مهلت مذکور قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران میباشد.
🔹رئیس شعبه 112 دادگاه عمومی حقوقی تهران
📝رای دادگاه تجدید نظر
@lawpress
تجدیدنظرخواهی آقای ح.ل. با وکالت آقای ن.د. نسبت به دادنامه شماره 732. . . 92 مورخه 20/8/92 صادره از شعبه 112 دادگاه عمومی حقوقی تهران که طی آن حکم به رفع توقیف ازملک موضوع دعوی صادر گردیده است وارد و موجه نیست و اصدار رأی موافق قانون و اصول دادرسی است و از ناحیه تجدیدنظرخواه ایراد و اعتراض موجه و مدللی که موجبات نقض و بیاعتباری دادنامه تجدیدنظر خواسته را فراهم نماید ارائه نگردیده است تجدیدنظرخواهی متضمن جهت موجه در نقض رأی صادره نمیباشد علیهذا این دادگاه به استناد ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی و با ردّ تجدیدنظرخواهی دادنامه معترضٌعنه را تأیید و استوار میدارد رأی صادره قطعی است.
🔹رئیس شعبه 35 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه #دادنامه
✅لينك عضويت در كانال حقوق پرس:👇👇👇
https://telegram.me/lawpress
در عرف کنونی، تنظیم وکالتنامه بلاعزل و تحویل اسناد مالکیت به وکیل، بهمنزله انتقال مورد وکالت تلقی میگردد.
@lawpress
🔹تاریخ رای نهایی:1393/03/19
🔹شماره رای نهایی:9309970223500184
📝رای بدوی
در خصوص دعوی آقای الف.م. به وکالت از ب. بهطرفیت 1. آقای ع.م. 2. آقای ح.ل. با وکالت آقای ن.د. به خواسته #اعتراض_ثالث_نسبت_به_عملیات_اجرایی قرار تأمین خواسته صادره از این دادگاه به شماره دادنامه 211 مورخ 21/3/92 موضوع پرونده اجرایی 112/920091/ق منتهی به توقیف دو دانگ مشاع از ششدانگ ملک پلاک ثبتی 388/3946 بخش 11 تهران متعلق به خوانده ردیف اول، آقای ع.م. بابت یک فقره چک به شماره 493596 مورخ 10/12/91 عهده بانک س. شعبه س. تهران به مبلغ 000/000/870/7 ریال، دادگاه با توجه به رسیدگی معموله و استماع اظهارات و مدافعات وکلای خواهان و خوانده ردیف دوم، نظر به اینکه اولاً خوانده ردیف اول آقای ع.م. همانگونه که در متن وکالتنامه بلاعزل مستند دعوی تصریحشده، در راستای اجرای تعهدات خود ناشی از تضمین تسهیلات پرداختی به شرکت ب. سهامی خاص به شماره ثبت . . .، وکالتنامه رسمی و بلاعزل به شماره 1105 مورخ 11/10/85 دفترخانه . . . را اصالتاً و وکالتاً نسبت به ششدانگ ملک موضوع دعوی به بانک خواهان (معترض ثالث) تفویض نموده و آن را متعلق حق غیر قرار داده و اصل پنج جلد سند مالکیت ملک موصوف را به بانک تحویل داده که در جلسه دادرسی مورخ اصول اسناد مالکیت از سوی وکیل بانک به رؤیت دادگاه رسانده شد. ثانیاً وکالتنامه مستند دعوی در سال 85 تفویض شده درحالیکه چک مستند دعوی در تاریخ 10/12/91 اصدار یافته و گواهی عدم پرداخت آن نیز بیش از سه ماه بعد و در تاریخ 12/3/1392 صادر گردیده که این فواصل زمانی نیز قرینهای بر صحت ادعای معترض ثالث میباشد. ثالثاً در موقعیت زمانی کنونی، عرف حاکم بر جامعه و معاملات افراد، تنظیم وکالتنامه بلاعزل و تحویل اسناد مالکیت به وکیل را بهمنزله انتقال مورد وکالت تلقی مینماید.رابعاً قسمت اعظم وجوه موجود در بانکها از جمله اموال و وجوه متعلق به آحاد ملت بوده که بانکها بهعنوان امین، مسئولیت نگهداری آن را عهدهدار میباشند فلذا در موارد شبهه، حفظ حقوق بانک ارجح میباشد. خامساً با پذیرش اعتراض معترض ثالث، حقوق احتمالی معترضٌعلیه در معرض تضییع قرار نخواهد گرفت چراکه معترضٌعلیه در فرض صدور رأی قطعی به نفع خویش، میتواند از محل سایر اموال محکومٌعلیه یا اعمال ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی، حقوق ادعایی خویش را استیفا نماید. علیهذا با عنایت بهمراتب فوق، دادگاه اعتراض معترض ثالث را وارد تشخیص و مستنداً به مواد 146 و 147 قانون اجرای احکام مدنی، ضمن پذیرش اعتراض مطروحه مقرر میدارد اجرای احکام نسبت به رفع توقیف ازملک موضوع دعوی اقدام و عملیات اجرایی را نسبت به سایر اموال محکومٌعلیه (آقای ع.م.) ادامه دهد. رأی صادره نسبت به آقای ع.م. غیابی و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در همین شعبه و نسبت به سایرین حضوری و در مهلت مذکور قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران میباشد.
🔹رئیس شعبه 112 دادگاه عمومی حقوقی تهران
📝رای دادگاه تجدید نظر
@lawpress
تجدیدنظرخواهی آقای ح.ل. با وکالت آقای ن.د. نسبت به دادنامه شماره 732. . . 92 مورخه 20/8/92 صادره از شعبه 112 دادگاه عمومی حقوقی تهران که طی آن حکم به رفع توقیف ازملک موضوع دعوی صادر گردیده است وارد و موجه نیست و اصدار رأی موافق قانون و اصول دادرسی است و از ناحیه تجدیدنظرخواه ایراد و اعتراض موجه و مدللی که موجبات نقض و بیاعتباری دادنامه تجدیدنظر خواسته را فراهم نماید ارائه نگردیده است تجدیدنظرخواهی متضمن جهت موجه در نقض رأی صادره نمیباشد علیهذا این دادگاه به استناد ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی و با ردّ تجدیدنظرخواهی دادنامه معترضٌعنه را تأیید و استوار میدارد رأی صادره قطعی است.
🔹رئیس شعبه 35 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه #دادنامه
✅لينك عضويت در كانال حقوق پرس:👇👇👇
https://telegram.me/lawpress
Telegram
حقوق پرس
❇️آخرین اخبار و اطلاعات حقوقي و قضایی/مطالب کاربردی و رویه های قضایی
◾️ارتباط با مدیر کانال( فقط پیام های ضروری)👇
@ilawpress
◾️ارتباط با مدیر کانال( فقط پیام های ضروری)👇
@ilawpress
Forwarded from بانک آرای قضایی
چكيده:
✅نتیجه رسیدگی به دعوی اعتراض ثالث صرفاً الغا یا تأیید دادنامه موضوع اعتراض است و دادگاه حکم جدیدی صادر نمینماید بنابراین طرح خواستههای جدید در دعوی اعتراض ثالث صحیح نبوده و دادگاه تکلیفی به رسیدگی به آنها ندارد.
@Lawpress_Arayeghazayi
🔹تاریخ رای نهایی: 1392/05/09
🔹شماره رای نهایی: 9209970221800626
⚫️رای دادگاه تجدید نظر
آن بخش از دادنامه تجدیدنظرخواسته به شماره 9209970231400058 مورخ 7/2/1392 صادره از شعبه 149 دادگاه عمومی حقوقی تهران که بهموجب حکم بر بیحقی تجدیدنظرخواهان ع.، ع.، ع.، الف.، ز.، م.، الف. شهرتین همگی ش.، ز.، ع. و م. شهرتین ن. بهخواسته #اعتراض_ثالث نسبت به دادنامه شماره 1259 مورخ 21/5/1380 آن شعبه اصدار گردیده است، موافق قانون و مقررات موضوعه بوده و اعتراض بهشرح لایحه اعتراضیه وارد نبوده و مستوجب نقض آن نمیباشد. زیرا که اولاًـ دعوی #اعتراض #ثالث ناظر به مواردی میباشد که درخصوص دعوایی رأیی صادر شود که مفاد آن رأی به حقوق شخص ثالث #خللی وارد آورد و آن شخص یا نماینده او، در دادرسی که منتهی به رأی موضوع اعتراض ثالث شده است، بهعنوان اصحاب دعوا دخالت نداشته باشد؛ این در حالی است که در مانحنفیه، آنچه موضوع خواسته پرونده اولیه که منتهی به دادنامه موضوع اعتراض ثالث بوده، همانا خلعید از سه دانگ از ششدانگ پلاک ثبتی 18778/4478 بوده که خواهان آن پرونده بهنام م.ش. با تمسک به سند رسمی مأخوذه بهلحاظ مشاعی بودن مالکیت وی با خوانده آن پرونده، دعوی خود را برابر مقررات، درخواست نموده است. ثانیاًـ مفاد پاسخ استعلام ثبتی مضبوط در پرونده، حاکی از مالکیت متداعین آن پرونده به نحو اشاعه بر روی پلاک ثبتی مختلففیه داشته و مورث تجدیدنظرخواهان هیچگونه مالکیتی نسبت به پلاک مبحوثعنه نداشته و اصدار حکم بر #خلع_ید خوانده آن پرونده، خللی به حقوق آنان وارد ننموده است تا با تمسک به آن مبادرت به طرح دعوی اعتراض ثالث نمایند و مادام که سند مالکیت رسمی مالکین پلاک ثبتی مورد تنازع، به طرق قانونی ابطال نگردد، همچنان از حمایت قانون برخوردار میباشند. از این رو دادگاه ضمن رد درخواست تجدیدنظرخواهی، مستنداً به قسمت اخیر ماده 358 از قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی، دادنامه معترضعنه را در این بخش #تأیید مینماید، لیکن آن بخش از دادنامه تجدیدنظرخواسته که بر بیحقی تجدیدنظرخواهان بهخواسته ابطال سند رسمی و اثبات مالکیت نسبت به پلاک ثبتی 18778/4478 اشعار دارد، مخالف قانون و مقررات موضوعه بوده و مستوجب #نقض آن میباشد. زیرا که اولاًـ مستفاد از ماده 425 از قانون آیین دادرسی مدنی، نتیجه رسیدگی به دعوی اعتراض ثالث، آنهم در صورت پذیرش دعوی، همانا الغاء دادنامه موضوع اعتراض ثالث میباشد و دادگاه رسیدگی کننده صرفاً رأی موضوع اعتراض ثالث را الغاء نموده و حکم جدیدی صادر نمینماید. بنابراین طرح خواستههای جدید در دعوی اعتراض ثالث صحیح نبوده و دادگاه تکلیفی به رسیدگی در مورد آنها نداشته است.ثانیاًـ مطابق صراحت ماده 2 از قانون مرقوم، محاکم دادگستری مکلف هستند به دعاویای که برابر مقررات درخواست شدهاند، رسیدگی کرده و حکم مقتضی را صادر و فصل خصومت نمایند که در مانحنفیه دعوی به کیفیت مطروحه قابلیت پذیرش را نداشته است؛ بهلحاظ اینکه خواهانها ادعاهای جدیدی را مطرح که لازم است بهصورت علیحده مورد رسیدگی قرار گرفته و نسبت به آن اظهار نظر گردد و رسیدگی توأم آن با دعوی اعتراض ثالث صحیح نبوده و فاقد وجاهت قانونی میباشد؛ از این رو دادگاه با استناد به قسمت اول از ماده 358 و ماده 2 قانون فوق الاشعار، ضمن #نقض دادنامه معترضعنه در این بخش، قرار رد دعوی خواهانها را صادر و اعلام مینماید. رأی صادره قطعی است.
🔹رئیس شعبه 18 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
امانی ـ رشیدی/پژوهشگاه قوه قضاييه #دادنامه_حقوقي
✅لينك عضويت در كانال تلگرام🔻
https://t.me/Lawpress_Arayeghazayi
◀️اینستاگرام🔻
www.instagram.com/lawpress_page
✅نتیجه رسیدگی به دعوی اعتراض ثالث صرفاً الغا یا تأیید دادنامه موضوع اعتراض است و دادگاه حکم جدیدی صادر نمینماید بنابراین طرح خواستههای جدید در دعوی اعتراض ثالث صحیح نبوده و دادگاه تکلیفی به رسیدگی به آنها ندارد.
@Lawpress_Arayeghazayi
🔹تاریخ رای نهایی: 1392/05/09
🔹شماره رای نهایی: 9209970221800626
⚫️رای دادگاه تجدید نظر
آن بخش از دادنامه تجدیدنظرخواسته به شماره 9209970231400058 مورخ 7/2/1392 صادره از شعبه 149 دادگاه عمومی حقوقی تهران که بهموجب حکم بر بیحقی تجدیدنظرخواهان ع.، ع.، ع.، الف.، ز.، م.، الف. شهرتین همگی ش.، ز.، ع. و م. شهرتین ن. بهخواسته #اعتراض_ثالث نسبت به دادنامه شماره 1259 مورخ 21/5/1380 آن شعبه اصدار گردیده است، موافق قانون و مقررات موضوعه بوده و اعتراض بهشرح لایحه اعتراضیه وارد نبوده و مستوجب نقض آن نمیباشد. زیرا که اولاًـ دعوی #اعتراض #ثالث ناظر به مواردی میباشد که درخصوص دعوایی رأیی صادر شود که مفاد آن رأی به حقوق شخص ثالث #خللی وارد آورد و آن شخص یا نماینده او، در دادرسی که منتهی به رأی موضوع اعتراض ثالث شده است، بهعنوان اصحاب دعوا دخالت نداشته باشد؛ این در حالی است که در مانحنفیه، آنچه موضوع خواسته پرونده اولیه که منتهی به دادنامه موضوع اعتراض ثالث بوده، همانا خلعید از سه دانگ از ششدانگ پلاک ثبتی 18778/4478 بوده که خواهان آن پرونده بهنام م.ش. با تمسک به سند رسمی مأخوذه بهلحاظ مشاعی بودن مالکیت وی با خوانده آن پرونده، دعوی خود را برابر مقررات، درخواست نموده است. ثانیاًـ مفاد پاسخ استعلام ثبتی مضبوط در پرونده، حاکی از مالکیت متداعین آن پرونده به نحو اشاعه بر روی پلاک ثبتی مختلففیه داشته و مورث تجدیدنظرخواهان هیچگونه مالکیتی نسبت به پلاک مبحوثعنه نداشته و اصدار حکم بر #خلع_ید خوانده آن پرونده، خللی به حقوق آنان وارد ننموده است تا با تمسک به آن مبادرت به طرح دعوی اعتراض ثالث نمایند و مادام که سند مالکیت رسمی مالکین پلاک ثبتی مورد تنازع، به طرق قانونی ابطال نگردد، همچنان از حمایت قانون برخوردار میباشند. از این رو دادگاه ضمن رد درخواست تجدیدنظرخواهی، مستنداً به قسمت اخیر ماده 358 از قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی، دادنامه معترضعنه را در این بخش #تأیید مینماید، لیکن آن بخش از دادنامه تجدیدنظرخواسته که بر بیحقی تجدیدنظرخواهان بهخواسته ابطال سند رسمی و اثبات مالکیت نسبت به پلاک ثبتی 18778/4478 اشعار دارد، مخالف قانون و مقررات موضوعه بوده و مستوجب #نقض آن میباشد. زیرا که اولاًـ مستفاد از ماده 425 از قانون آیین دادرسی مدنی، نتیجه رسیدگی به دعوی اعتراض ثالث، آنهم در صورت پذیرش دعوی، همانا الغاء دادنامه موضوع اعتراض ثالث میباشد و دادگاه رسیدگی کننده صرفاً رأی موضوع اعتراض ثالث را الغاء نموده و حکم جدیدی صادر نمینماید. بنابراین طرح خواستههای جدید در دعوی اعتراض ثالث صحیح نبوده و دادگاه تکلیفی به رسیدگی در مورد آنها نداشته است.ثانیاًـ مطابق صراحت ماده 2 از قانون مرقوم، محاکم دادگستری مکلف هستند به دعاویای که برابر مقررات درخواست شدهاند، رسیدگی کرده و حکم مقتضی را صادر و فصل خصومت نمایند که در مانحنفیه دعوی به کیفیت مطروحه قابلیت پذیرش را نداشته است؛ بهلحاظ اینکه خواهانها ادعاهای جدیدی را مطرح که لازم است بهصورت علیحده مورد رسیدگی قرار گرفته و نسبت به آن اظهار نظر گردد و رسیدگی توأم آن با دعوی اعتراض ثالث صحیح نبوده و فاقد وجاهت قانونی میباشد؛ از این رو دادگاه با استناد به قسمت اول از ماده 358 و ماده 2 قانون فوق الاشعار، ضمن #نقض دادنامه معترضعنه در این بخش، قرار رد دعوی خواهانها را صادر و اعلام مینماید. رأی صادره قطعی است.
🔹رئیس شعبه 18 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
امانی ـ رشیدی/پژوهشگاه قوه قضاييه #دادنامه_حقوقي
✅لينك عضويت در كانال تلگرام🔻
https://t.me/Lawpress_Arayeghazayi
◀️اینستاگرام🔻
www.instagram.com/lawpress_page
Forwarded from بانک آرای قضایی
چكيده:
✅نتیجه رسیدگی به دعوی اعتراض ثالث صرفاً الغا یا تأیید دادنامه موضوع اعتراض است و دادگاه حکم جدیدی صادر نمینماید بنابراین طرح خواستههای جدید در دعوی اعتراض ثالث صحیح نبوده و دادگاه تکلیفی به رسیدگی به آنها ندارد.
@Lawpress_Arayeghazayi
🔹تاریخ رای نهایی: 1392/05/09
🔹شماره رای نهایی: 9209970221800626
⚫️رای دادگاه تجدید نظر
آن بخش از دادنامه تجدیدنظرخواسته به شماره 9209970231400058 مورخ 7/2/1392 صادره از شعبه 149 دادگاه عمومی حقوقی تهران که بهموجب حکم بر بیحقی تجدیدنظرخواهان ع.، ع.، ع.، الف.، ز.، م.، الف. شهرتین همگی ش.، ز.، ع. و م. شهرتین ن. بهخواسته #اعتراض_ثالث نسبت به دادنامه شماره 1259 مورخ 21/5/1380 آن شعبه اصدار گردیده است، موافق قانون و مقررات موضوعه بوده و اعتراض بهشرح لایحه اعتراضیه وارد نبوده و مستوجب نقض آن نمیباشد. زیرا که اولاًـ دعوی #اعتراض #ثالث ناظر به مواردی میباشد که درخصوص دعوایی رأیی صادر شود که مفاد آن رأی به حقوق شخص ثالث #خللی وارد آورد و آن شخص یا نماینده او، در دادرسی که منتهی به رأی موضوع اعتراض ثالث شده است، بهعنوان اصحاب دعوا دخالت نداشته باشد؛ این در حالی است که در مانحنفیه، آنچه موضوع خواسته پرونده اولیه که منتهی به دادنامه موضوع اعتراض ثالث بوده، همانا خلعید از سه دانگ از ششدانگ پلاک ثبتی 18778/4478 بوده که خواهان آن پرونده بهنام م.ش. با تمسک به سند رسمی مأخوذه بهلحاظ مشاعی بودن مالکیت وی با خوانده آن پرونده، دعوی خود را برابر مقررات، درخواست نموده است. ثانیاًـ مفاد پاسخ استعلام ثبتی مضبوط در پرونده، حاکی از مالکیت متداعین آن پرونده به نحو اشاعه بر روی پلاک ثبتی مختلففیه داشته و مورث تجدیدنظرخواهان هیچگونه مالکیتی نسبت به پلاک مبحوثعنه نداشته و اصدار حکم بر #خلع_ید خوانده آن پرونده، خللی به حقوق آنان وارد ننموده است تا با تمسک به آن مبادرت به طرح دعوی اعتراض ثالث نمایند و مادام که سند مالکیت رسمی مالکین پلاک ثبتی مورد تنازع، به طرق قانونی ابطال نگردد، همچنان از حمایت قانون برخوردار میباشند. از این رو دادگاه ضمن رد درخواست تجدیدنظرخواهی، مستنداً به قسمت اخیر ماده 358 از قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی، دادنامه معترضعنه را در این بخش #تأیید مینماید، لیکن آن بخش از دادنامه تجدیدنظرخواسته که بر بیحقی تجدیدنظرخواهان بهخواسته ابطال سند رسمی و اثبات مالکیت نسبت به پلاک ثبتی 18778/4478 اشعار دارد، مخالف قانون و مقررات موضوعه بوده و مستوجب #نقض آن میباشد. زیرا که اولاًـ مستفاد از ماده 425 از قانون آیین دادرسی مدنی، نتیجه رسیدگی به دعوی اعتراض ثالث، آنهم در صورت پذیرش دعوی، همانا الغاء دادنامه موضوع اعتراض ثالث میباشد و دادگاه رسیدگی کننده صرفاً رأی موضوع اعتراض ثالث را الغاء نموده و حکم جدیدی صادر نمینماید. بنابراین طرح خواستههای جدید در دعوی اعتراض ثالث صحیح نبوده و دادگاه تکلیفی به رسیدگی در مورد آنها نداشته است.ثانیاًـ مطابق صراحت ماده 2 از قانون مرقوم، محاکم دادگستری مکلف هستند به دعاویای که برابر مقررات درخواست شدهاند، رسیدگی کرده و حکم مقتضی را صادر و فصل خصومت نمایند که در مانحنفیه دعوی به کیفیت مطروحه قابلیت پذیرش را نداشته است؛ بهلحاظ اینکه خواهانها ادعاهای جدیدی را مطرح که لازم است بهصورت علیحده مورد رسیدگی قرار گرفته و نسبت به آن اظهار نظر گردد و رسیدگی توأم آن با دعوی اعتراض ثالث صحیح نبوده و فاقد وجاهت قانونی میباشد؛ از این رو دادگاه با استناد به قسمت اول از ماده 358 و ماده 2 قانون فوق الاشعار، ضمن #نقض دادنامه معترضعنه در این بخش، قرار رد دعوی خواهانها را صادر و اعلام مینماید. رأی صادره قطعی است.
🔹رئیس شعبه 18 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
امانی ـ رشیدی/پژوهشگاه قوه قضاييه #دادنامه_حقوقي
✅لينك عضويت در كانال تلگرام🔻
https://t.me/Lawpress_Arayeghazayi
◀️اینستاگرام🔻
www.instagram.com/lawpress_page
✅نتیجه رسیدگی به دعوی اعتراض ثالث صرفاً الغا یا تأیید دادنامه موضوع اعتراض است و دادگاه حکم جدیدی صادر نمینماید بنابراین طرح خواستههای جدید در دعوی اعتراض ثالث صحیح نبوده و دادگاه تکلیفی به رسیدگی به آنها ندارد.
@Lawpress_Arayeghazayi
🔹تاریخ رای نهایی: 1392/05/09
🔹شماره رای نهایی: 9209970221800626
⚫️رای دادگاه تجدید نظر
آن بخش از دادنامه تجدیدنظرخواسته به شماره 9209970231400058 مورخ 7/2/1392 صادره از شعبه 149 دادگاه عمومی حقوقی تهران که بهموجب حکم بر بیحقی تجدیدنظرخواهان ع.، ع.، ع.، الف.، ز.، م.، الف. شهرتین همگی ش.، ز.، ع. و م. شهرتین ن. بهخواسته #اعتراض_ثالث نسبت به دادنامه شماره 1259 مورخ 21/5/1380 آن شعبه اصدار گردیده است، موافق قانون و مقررات موضوعه بوده و اعتراض بهشرح لایحه اعتراضیه وارد نبوده و مستوجب نقض آن نمیباشد. زیرا که اولاًـ دعوی #اعتراض #ثالث ناظر به مواردی میباشد که درخصوص دعوایی رأیی صادر شود که مفاد آن رأی به حقوق شخص ثالث #خللی وارد آورد و آن شخص یا نماینده او، در دادرسی که منتهی به رأی موضوع اعتراض ثالث شده است، بهعنوان اصحاب دعوا دخالت نداشته باشد؛ این در حالی است که در مانحنفیه، آنچه موضوع خواسته پرونده اولیه که منتهی به دادنامه موضوع اعتراض ثالث بوده، همانا خلعید از سه دانگ از ششدانگ پلاک ثبتی 18778/4478 بوده که خواهان آن پرونده بهنام م.ش. با تمسک به سند رسمی مأخوذه بهلحاظ مشاعی بودن مالکیت وی با خوانده آن پرونده، دعوی خود را برابر مقررات، درخواست نموده است. ثانیاًـ مفاد پاسخ استعلام ثبتی مضبوط در پرونده، حاکی از مالکیت متداعین آن پرونده به نحو اشاعه بر روی پلاک ثبتی مختلففیه داشته و مورث تجدیدنظرخواهان هیچگونه مالکیتی نسبت به پلاک مبحوثعنه نداشته و اصدار حکم بر #خلع_ید خوانده آن پرونده، خللی به حقوق آنان وارد ننموده است تا با تمسک به آن مبادرت به طرح دعوی اعتراض ثالث نمایند و مادام که سند مالکیت رسمی مالکین پلاک ثبتی مورد تنازع، به طرق قانونی ابطال نگردد، همچنان از حمایت قانون برخوردار میباشند. از این رو دادگاه ضمن رد درخواست تجدیدنظرخواهی، مستنداً به قسمت اخیر ماده 358 از قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی، دادنامه معترضعنه را در این بخش #تأیید مینماید، لیکن آن بخش از دادنامه تجدیدنظرخواسته که بر بیحقی تجدیدنظرخواهان بهخواسته ابطال سند رسمی و اثبات مالکیت نسبت به پلاک ثبتی 18778/4478 اشعار دارد، مخالف قانون و مقررات موضوعه بوده و مستوجب #نقض آن میباشد. زیرا که اولاًـ مستفاد از ماده 425 از قانون آیین دادرسی مدنی، نتیجه رسیدگی به دعوی اعتراض ثالث، آنهم در صورت پذیرش دعوی، همانا الغاء دادنامه موضوع اعتراض ثالث میباشد و دادگاه رسیدگی کننده صرفاً رأی موضوع اعتراض ثالث را الغاء نموده و حکم جدیدی صادر نمینماید. بنابراین طرح خواستههای جدید در دعوی اعتراض ثالث صحیح نبوده و دادگاه تکلیفی به رسیدگی در مورد آنها نداشته است.ثانیاًـ مطابق صراحت ماده 2 از قانون مرقوم، محاکم دادگستری مکلف هستند به دعاویای که برابر مقررات درخواست شدهاند، رسیدگی کرده و حکم مقتضی را صادر و فصل خصومت نمایند که در مانحنفیه دعوی به کیفیت مطروحه قابلیت پذیرش را نداشته است؛ بهلحاظ اینکه خواهانها ادعاهای جدیدی را مطرح که لازم است بهصورت علیحده مورد رسیدگی قرار گرفته و نسبت به آن اظهار نظر گردد و رسیدگی توأم آن با دعوی اعتراض ثالث صحیح نبوده و فاقد وجاهت قانونی میباشد؛ از این رو دادگاه با استناد به قسمت اول از ماده 358 و ماده 2 قانون فوق الاشعار، ضمن #نقض دادنامه معترضعنه در این بخش، قرار رد دعوی خواهانها را صادر و اعلام مینماید. رأی صادره قطعی است.
🔹رئیس شعبه 18 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
امانی ـ رشیدی/پژوهشگاه قوه قضاييه #دادنامه_حقوقي
✅لينك عضويت در كانال تلگرام🔻
https://t.me/Lawpress_Arayeghazayi
◀️اینستاگرام🔻
www.instagram.com/lawpress_page
✅نقش ثالث در میان دعوا(۱)
✍️بهمن كشاورز
@Lawpress
🔷هر دعوا دو طرف اصلی دارد. منظور از دو طرف اصلی خواهان و خوانده است خواهان و خوانده ممکن است متعدد باشند ولی به هر حال فقط دو «طرف» خواهند بود.
♦️اما مواردی هست که شخص یا اشخاص ثالث به شکل و ترتیبی نقشی در دعوایی که بین دو طرف در جریان است، پیدا می کنند. این موارد عبارتند از: #ورود_ثالث، #جلب_ثالث و #اعتراض_ثالث. این موارد را بررسی می کنیم.
⭕️ ورود ثالث
🔲 1➖ «الف» علیه «ب» دعوایی به عنوان خلع ید و قلع بنا مطرح کرده است. آقای «ج» مستأجر و متصرف یک باب مغازۀ احداثی در ملک موضوع ترافع است و مدارکی در دست دارد که صحت تصرفات او را ثابت میکند. تصرف او ممکن است از قِبَلِ «الف» یا «ب» یا حتی، مثلاً، مالک قبلی ملک باشد.
🔷 اگر این دعوا به صدور حکم خلع ید و قلع بنا منتهی شود حقوق «ج» از بین خواهد رفت. بنابراین «ج» میتواند به دعوای «الف» و «ب» وارد شود. این ورود به دو شکل ممکن است انجام شود:
🔺اولاً ➖ ممکن است «ج» بر مبنای اسنادی که در دست دارد اعلام کند صرفنظر از اینکه «الف» یا «ب» حق داشته باشند، تصرف وی در مغازه احداثی در ملک ناشی از ناقل صحیح و بر مبنای قرارداد اصیل بوده و صرفنظر از اینکه حاکم چه کسی و محکوم که باشد، حق او در مغازه مذکور باید شناخته و تثبیت شود. در این حالت او در دعوای اصلی برای خود «حق مستقلی» قایل است و او را وارد ثالث مستقل و ورود او را «ورود ثالث استقلالی» می گوئیم.
🔺ثانیاً ➖ممکن است «ج» اسناد و مدارک و اطلاعاتی مبنی بر حق داشتن «ب» و بیحقی «الف» در دست دارد و اگر دعوای «الف» ردّ شود خطر از ملک استیجاری او رفع خواهد شد. بنابراین «ج» برای حمایت از «ب» و ایجاد موجبات حاکمیت او در دعوی وارد دعوی می شود. این ورود ثالث را «ورود ثالث حمایتی» می گوئیم.
🔲 2➖ « وارد ثالث خواهان و دیگر طرفهای دعوا خوانده هستند و آثار و ضوابط خواهان و خوانده بر ایشان بار میشود. ورود ثالث در صورت کمبود وقت ممکن است باعث تجدید وقت شود. این تجدید وقت از نوعی خواهد بود که وقت بعدی نباید با فاصله ای بیش از 2 ماه تعیین شود.
🔲 3➖« ممکن است شخصی که به عنوان ثالث وارد دعوی میشود نه به لحاظ داشتن حق مستقلی در دعوی (یا تصور جدی داشتن چنین حقی) یا به منظور حمایت واقعی از یک طرف، بلکه بر اثر تبانی با یکی از دو طرف و به منظور به تأخیر انداختن رسیدگی و صدور حکم وارد دعوی شود و یا اینکه دعوی او ارتباط جدی و بنیادی با دعوی اصلی نداشته، رسیدگی به دعوای اصلی منوط و موکول به تعیین تکلیف دعوای وارد ثالث نباشد. اگر دادگاه متوجه وجود این موارد بشود، پرونده دعوای ثالث را تفکیک و به آن جداگانه رسیدگی می کند.
🔷 وکیل دعوی اصلی اگر به وجود حالات اخیر توجه کرد، باید مطلب را کتباً به دادگاه اعلام و تفکیک پرونده ورود ثالث را تقاضا کند.
♦️تذکر این نکته نیز بد نیست که وکیل نباید هرگز وکالت دعوای ورود ثالثی را که به منظور تأخیر در رسیدگی و بر مبنای تبانی یکی از طرفین با ثالث طرح می شود بپذیرد. اما قبول دعوای ورود ثالثی که وکیل اشتباهاً آن را از موارد ورود می دانسته، اشتباهی قابل قبول و توجیه پذیر است.
🔲 4➖ « اگر دادخواست ورود ثالث ابطال شود (مثلاً به لحاظ حدوث وضعیت پیش بینی شده در مادۀ 95 ق آ.د.م) یا دعوای ورود ثالث ماهیتاً رد شود، ثالث مذکور می تواند در مرحلۀ تجدیدنظر مجدداً به دعوا وارد شود.
🔹🔹ادامه دارد . . .
✅لینک عضویت در كانال تلگرام🔻
https://telegram.me/lawpress
◀️اینستاگرام🔻
www.instagram.com/lawpress_page
✍️بهمن كشاورز
@Lawpress
🔷هر دعوا دو طرف اصلی دارد. منظور از دو طرف اصلی خواهان و خوانده است خواهان و خوانده ممکن است متعدد باشند ولی به هر حال فقط دو «طرف» خواهند بود.
♦️اما مواردی هست که شخص یا اشخاص ثالث به شکل و ترتیبی نقشی در دعوایی که بین دو طرف در جریان است، پیدا می کنند. این موارد عبارتند از: #ورود_ثالث، #جلب_ثالث و #اعتراض_ثالث. این موارد را بررسی می کنیم.
⭕️ ورود ثالث
🔲 1➖ «الف» علیه «ب» دعوایی به عنوان خلع ید و قلع بنا مطرح کرده است. آقای «ج» مستأجر و متصرف یک باب مغازۀ احداثی در ملک موضوع ترافع است و مدارکی در دست دارد که صحت تصرفات او را ثابت میکند. تصرف او ممکن است از قِبَلِ «الف» یا «ب» یا حتی، مثلاً، مالک قبلی ملک باشد.
🔷 اگر این دعوا به صدور حکم خلع ید و قلع بنا منتهی شود حقوق «ج» از بین خواهد رفت. بنابراین «ج» میتواند به دعوای «الف» و «ب» وارد شود. این ورود به دو شکل ممکن است انجام شود:
🔺اولاً ➖ ممکن است «ج» بر مبنای اسنادی که در دست دارد اعلام کند صرفنظر از اینکه «الف» یا «ب» حق داشته باشند، تصرف وی در مغازه احداثی در ملک ناشی از ناقل صحیح و بر مبنای قرارداد اصیل بوده و صرفنظر از اینکه حاکم چه کسی و محکوم که باشد، حق او در مغازه مذکور باید شناخته و تثبیت شود. در این حالت او در دعوای اصلی برای خود «حق مستقلی» قایل است و او را وارد ثالث مستقل و ورود او را «ورود ثالث استقلالی» می گوئیم.
🔺ثانیاً ➖ممکن است «ج» اسناد و مدارک و اطلاعاتی مبنی بر حق داشتن «ب» و بیحقی «الف» در دست دارد و اگر دعوای «الف» ردّ شود خطر از ملک استیجاری او رفع خواهد شد. بنابراین «ج» برای حمایت از «ب» و ایجاد موجبات حاکمیت او در دعوی وارد دعوی می شود. این ورود ثالث را «ورود ثالث حمایتی» می گوئیم.
🔲 2➖ « وارد ثالث خواهان و دیگر طرفهای دعوا خوانده هستند و آثار و ضوابط خواهان و خوانده بر ایشان بار میشود. ورود ثالث در صورت کمبود وقت ممکن است باعث تجدید وقت شود. این تجدید وقت از نوعی خواهد بود که وقت بعدی نباید با فاصله ای بیش از 2 ماه تعیین شود.
🔲 3➖« ممکن است شخصی که به عنوان ثالث وارد دعوی میشود نه به لحاظ داشتن حق مستقلی در دعوی (یا تصور جدی داشتن چنین حقی) یا به منظور حمایت واقعی از یک طرف، بلکه بر اثر تبانی با یکی از دو طرف و به منظور به تأخیر انداختن رسیدگی و صدور حکم وارد دعوی شود و یا اینکه دعوی او ارتباط جدی و بنیادی با دعوی اصلی نداشته، رسیدگی به دعوای اصلی منوط و موکول به تعیین تکلیف دعوای وارد ثالث نباشد. اگر دادگاه متوجه وجود این موارد بشود، پرونده دعوای ثالث را تفکیک و به آن جداگانه رسیدگی می کند.
🔷 وکیل دعوی اصلی اگر به وجود حالات اخیر توجه کرد، باید مطلب را کتباً به دادگاه اعلام و تفکیک پرونده ورود ثالث را تقاضا کند.
♦️تذکر این نکته نیز بد نیست که وکیل نباید هرگز وکالت دعوای ورود ثالثی را که به منظور تأخیر در رسیدگی و بر مبنای تبانی یکی از طرفین با ثالث طرح می شود بپذیرد. اما قبول دعوای ورود ثالثی که وکیل اشتباهاً آن را از موارد ورود می دانسته، اشتباهی قابل قبول و توجیه پذیر است.
🔲 4➖ « اگر دادخواست ورود ثالث ابطال شود (مثلاً به لحاظ حدوث وضعیت پیش بینی شده در مادۀ 95 ق آ.د.م) یا دعوای ورود ثالث ماهیتاً رد شود، ثالث مذکور می تواند در مرحلۀ تجدیدنظر مجدداً به دعوا وارد شود.
🔹🔹ادامه دارد . . .
✅لینک عضویت در كانال تلگرام🔻
https://telegram.me/lawpress
◀️اینستاگرام🔻
www.instagram.com/lawpress_page
💢نحوه اعتراض ثالث بانکها در دعاوی
🔹بانکها در صورتی که در هیچ یک از مراحل دادرسی دخالت نداشته باشند به استناد ماده ۴۱۷ قانون آیین دادرسی مدنی حق #اعتراض_ثالث به اصل حکم #ورشکستگی و یا تاریخ توقف را خواهند داشت.
✅لينك عضويت در كانال تلگرام🔻
https://telegram.me/lawpress
◀️اینستاگرام🔻
www.instagram.com/lawpress_page
🔹بانکها در صورتی که در هیچ یک از مراحل دادرسی دخالت نداشته باشند به استناد ماده ۴۱۷ قانون آیین دادرسی مدنی حق #اعتراض_ثالث به اصل حکم #ورشکستگی و یا تاریخ توقف را خواهند داشت.
✅لينك عضويت در كانال تلگرام🔻
https://telegram.me/lawpress
◀️اینستاگرام🔻
www.instagram.com/lawpress_page
Forwarded from بانک آرای قضایی
چكيده:
✅نتیجه رسیدگی به دعوی اعتراض ثالث صرفاً الغا یا تأیید دادنامه موضوع اعتراض است و دادگاه حکم جدیدی صادر نمینماید بنابراین طرح خواستههای جدید در دعوی اعتراض ثالث صحیح نبوده و دادگاه تکلیفی به رسیدگی به آنها ندارد.
@Lawpress_Arayeghazayi
🔹تاریخ رای نهایی: 1392/05/09
🔹شماره رای نهایی: 9209970221800626
⚫️رای دادگاه تجدید نظر
آن بخش از دادنامه تجدیدنظرخواسته به شماره 9209970231400058 مورخ 7/2/1392 صادره از شعبه 149 دادگاه عمومی حقوقی تهران که بهموجب حکم بر بیحقی تجدیدنظرخواهان ع.، ع.، ع.، الف.، ز.، م.، الف. شهرتین همگی ش.، ز.، ع. و م. شهرتین ن. بهخواسته #اعتراض_ثالث نسبت به دادنامه شماره 1259 مورخ 21/5/1380 آن شعبه اصدار گردیده است، موافق قانون و مقررات موضوعه بوده و اعتراض بهشرح لایحه اعتراضیه وارد نبوده و مستوجب نقض آن نمیباشد. زیرا که اولاًـ دعوی #اعتراض #ثالث ناظر به مواردی میباشد که درخصوص دعوایی رأیی صادر شود که مفاد آن رأی به حقوق شخص ثالث #خللی وارد آورد و آن شخص یا نماینده او، در دادرسی که منتهی به رأی موضوع اعتراض ثالث شده است، بهعنوان اصحاب دعوا دخالت نداشته باشد؛ این در حالی است که در مانحنفیه، آنچه موضوع خواسته پرونده اولیه که منتهی به دادنامه موضوع اعتراض ثالث بوده، همانا خلعید از سه دانگ از ششدانگ پلاک ثبتی 18778/4478 بوده که خواهان آن پرونده بهنام م.ش. با تمسک به سند رسمی مأخوذه بهلحاظ مشاعی بودن مالکیت وی با خوانده آن پرونده، دعوی خود را برابر مقررات، درخواست نموده است. ثانیاًـ مفاد پاسخ استعلام ثبتی مضبوط در پرونده، حاکی از مالکیت متداعین آن پرونده به نحو اشاعه بر روی پلاک ثبتی مختلففیه داشته و مورث تجدیدنظرخواهان هیچگونه مالکیتی نسبت به پلاک مبحوثعنه نداشته و اصدار حکم بر #خلع_ید خوانده آن پرونده، خللی به حقوق آنان وارد ننموده است تا با تمسک به آن مبادرت به طرح دعوی اعتراض ثالث نمایند و مادام که سند مالکیت رسمی مالکین پلاک ثبتی مورد تنازع، به طرق قانونی ابطال نگردد، همچنان از حمایت قانون برخوردار میباشند. از این رو دادگاه ضمن رد درخواست تجدیدنظرخواهی، مستنداً به قسمت اخیر ماده 358 از قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی، دادنامه معترضعنه را در این بخش #تأیید مینماید، لیکن آن بخش از دادنامه تجدیدنظرخواسته که بر بیحقی تجدیدنظرخواهان بهخواسته ابطال سند رسمی و اثبات مالکیت نسبت به پلاک ثبتی 18778/4478 اشعار دارد، مخالف قانون و مقررات موضوعه بوده و مستوجب #نقض آن میباشد. زیرا که اولاًـ مستفاد از ماده 425 از قانون آیین دادرسی مدنی، نتیجه رسیدگی به دعوی اعتراض ثالث، آنهم در صورت پذیرش دعوی، همانا الغاء دادنامه موضوع اعتراض ثالث میباشد و دادگاه رسیدگی کننده صرفاً رأی موضوع اعتراض ثالث را الغاء نموده و حکم جدیدی صادر نمینماید. بنابراین طرح خواستههای جدید در دعوی اعتراض ثالث صحیح نبوده و دادگاه تکلیفی به رسیدگی در مورد آنها نداشته است.ثانیاًـ مطابق صراحت ماده 2 از قانون مرقوم، محاکم دادگستری مکلف هستند به دعاویای که برابر مقررات درخواست شدهاند، رسیدگی کرده و حکم مقتضی را صادر و فصل خصومت نمایند که در مانحنفیه دعوی به کیفیت مطروحه قابلیت پذیرش را نداشته است؛ بهلحاظ اینکه خواهانها ادعاهای جدیدی را مطرح که لازم است بهصورت علیحده مورد رسیدگی قرار گرفته و نسبت به آن اظهار نظر گردد و رسیدگی توأم آن با دعوی اعتراض ثالث صحیح نبوده و فاقد وجاهت قانونی میباشد؛ از این رو دادگاه با استناد به قسمت اول از ماده 358 و ماده 2 قانون فوق الاشعار، ضمن #نقض دادنامه معترضعنه در این بخش، قرار رد دعوی خواهانها را صادر و اعلام مینماید. رأی صادره قطعی است.
🔹رئیس شعبه 18 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
امانی ـ رشیدی/پژوهشگاه قوه قضاييه #دادنامه_حقوقي
✅لينك عضويت در كانال تلگرام🔻
https://t.me/Lawpress_Arayeghazayi
◀️اینستاگرام🔻
www.instagram.com/lawpress_page
✅نتیجه رسیدگی به دعوی اعتراض ثالث صرفاً الغا یا تأیید دادنامه موضوع اعتراض است و دادگاه حکم جدیدی صادر نمینماید بنابراین طرح خواستههای جدید در دعوی اعتراض ثالث صحیح نبوده و دادگاه تکلیفی به رسیدگی به آنها ندارد.
@Lawpress_Arayeghazayi
🔹تاریخ رای نهایی: 1392/05/09
🔹شماره رای نهایی: 9209970221800626
⚫️رای دادگاه تجدید نظر
آن بخش از دادنامه تجدیدنظرخواسته به شماره 9209970231400058 مورخ 7/2/1392 صادره از شعبه 149 دادگاه عمومی حقوقی تهران که بهموجب حکم بر بیحقی تجدیدنظرخواهان ع.، ع.، ع.، الف.، ز.، م.، الف. شهرتین همگی ش.، ز.، ع. و م. شهرتین ن. بهخواسته #اعتراض_ثالث نسبت به دادنامه شماره 1259 مورخ 21/5/1380 آن شعبه اصدار گردیده است، موافق قانون و مقررات موضوعه بوده و اعتراض بهشرح لایحه اعتراضیه وارد نبوده و مستوجب نقض آن نمیباشد. زیرا که اولاًـ دعوی #اعتراض #ثالث ناظر به مواردی میباشد که درخصوص دعوایی رأیی صادر شود که مفاد آن رأی به حقوق شخص ثالث #خللی وارد آورد و آن شخص یا نماینده او، در دادرسی که منتهی به رأی موضوع اعتراض ثالث شده است، بهعنوان اصحاب دعوا دخالت نداشته باشد؛ این در حالی است که در مانحنفیه، آنچه موضوع خواسته پرونده اولیه که منتهی به دادنامه موضوع اعتراض ثالث بوده، همانا خلعید از سه دانگ از ششدانگ پلاک ثبتی 18778/4478 بوده که خواهان آن پرونده بهنام م.ش. با تمسک به سند رسمی مأخوذه بهلحاظ مشاعی بودن مالکیت وی با خوانده آن پرونده، دعوی خود را برابر مقررات، درخواست نموده است. ثانیاًـ مفاد پاسخ استعلام ثبتی مضبوط در پرونده، حاکی از مالکیت متداعین آن پرونده به نحو اشاعه بر روی پلاک ثبتی مختلففیه داشته و مورث تجدیدنظرخواهان هیچگونه مالکیتی نسبت به پلاک مبحوثعنه نداشته و اصدار حکم بر #خلع_ید خوانده آن پرونده، خللی به حقوق آنان وارد ننموده است تا با تمسک به آن مبادرت به طرح دعوی اعتراض ثالث نمایند و مادام که سند مالکیت رسمی مالکین پلاک ثبتی مورد تنازع، به طرق قانونی ابطال نگردد، همچنان از حمایت قانون برخوردار میباشند. از این رو دادگاه ضمن رد درخواست تجدیدنظرخواهی، مستنداً به قسمت اخیر ماده 358 از قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی، دادنامه معترضعنه را در این بخش #تأیید مینماید، لیکن آن بخش از دادنامه تجدیدنظرخواسته که بر بیحقی تجدیدنظرخواهان بهخواسته ابطال سند رسمی و اثبات مالکیت نسبت به پلاک ثبتی 18778/4478 اشعار دارد، مخالف قانون و مقررات موضوعه بوده و مستوجب #نقض آن میباشد. زیرا که اولاًـ مستفاد از ماده 425 از قانون آیین دادرسی مدنی، نتیجه رسیدگی به دعوی اعتراض ثالث، آنهم در صورت پذیرش دعوی، همانا الغاء دادنامه موضوع اعتراض ثالث میباشد و دادگاه رسیدگی کننده صرفاً رأی موضوع اعتراض ثالث را الغاء نموده و حکم جدیدی صادر نمینماید. بنابراین طرح خواستههای جدید در دعوی اعتراض ثالث صحیح نبوده و دادگاه تکلیفی به رسیدگی در مورد آنها نداشته است.ثانیاًـ مطابق صراحت ماده 2 از قانون مرقوم، محاکم دادگستری مکلف هستند به دعاویای که برابر مقررات درخواست شدهاند، رسیدگی کرده و حکم مقتضی را صادر و فصل خصومت نمایند که در مانحنفیه دعوی به کیفیت مطروحه قابلیت پذیرش را نداشته است؛ بهلحاظ اینکه خواهانها ادعاهای جدیدی را مطرح که لازم است بهصورت علیحده مورد رسیدگی قرار گرفته و نسبت به آن اظهار نظر گردد و رسیدگی توأم آن با دعوی اعتراض ثالث صحیح نبوده و فاقد وجاهت قانونی میباشد؛ از این رو دادگاه با استناد به قسمت اول از ماده 358 و ماده 2 قانون فوق الاشعار، ضمن #نقض دادنامه معترضعنه در این بخش، قرار رد دعوی خواهانها را صادر و اعلام مینماید. رأی صادره قطعی است.
🔹رئیس شعبه 18 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
امانی ـ رشیدی/پژوهشگاه قوه قضاييه #دادنامه_حقوقي
✅لينك عضويت در كانال تلگرام🔻
https://t.me/Lawpress_Arayeghazayi
◀️اینستاگرام🔻
www.instagram.com/lawpress_page
Forwarded from بانک آرای قضایی
چكيده:
✅در عرف کنونی، تنظیم وکالتنامه بلاعزل و تحویل اسناد مالکیت به وکیل، بهمنزله انتقال مورد وکالت تلقی میگردد.
@Lawpress_Arayeghazayi
🔹تاریخ رای نهایی:1393/03/19
🔹شماره رای نهایی:9309970223500184
🔳رای بدوی
در خصوص دعوی آقای الف.م. به وکالت از ب. بهطرفیت 1. آقای ع.م. 2. آقای ح.ل. با وکالت آقای ن.د. به خواسته #اعتراض_ثالث_نسبت_به_عملیات_اجرایی قرار تأمین خواسته صادره از این دادگاه به شماره دادنامه 211 مورخ 21/3/92 موضوع پرونده اجرایی 112/920091/ق منتهی به توقیف دو دانگ مشاع از ششدانگ ملک پلاک ثبتی 388/3946 بخش 11 تهران متعلق به خوانده ردیف اول، آقای ع.م. بابت یک فقره چک به شماره 493596 مورخ 10/12/91 عهده بانک س. شعبه س. تهران به مبلغ 000/000/870/7 ریال، دادگاه با توجه به رسیدگی معموله و استماع اظهارات و مدافعات وکلای خواهان و خوانده ردیف دوم، نظر به اینکه اولاً خوانده ردیف اول آقای ع.م. همانگونه که در متن وکالتنامه بلاعزل مستند دعوی تصریحشده، در راستای اجرای تعهدات خود ناشی از تضمین تسهیلات پرداختی به شرکت ب. سهامی خاص به شماره ثبت . . .، وکالتنامه رسمی و بلاعزل به شماره 1105 مورخ 11/10/85 دفترخانه . . . را اصالتاً و وکالتاً نسبت به ششدانگ ملک موضوع دعوی به بانک خواهان (معترض ثالث) تفویض نموده و آن را متعلق حق غیر قرار داده و اصل پنج جلد سند مالکیت ملک موصوف را به بانک تحویل داده که در جلسه دادرسی مورخ اصول اسناد مالکیت از سوی وکیل بانک به رؤیت دادگاه رسانده شد. ثانیاً وکالتنامه مستند دعوی در سال 85 تفویض شده درحالیکه چک مستند دعوی در تاریخ 10/12/91 اصدار یافته و گواهی عدم پرداخت آن نیز بیش از سه ماه بعد و در تاریخ 12/3/1392 صادر گردیده که این فواصل زمانی نیز قرینهای بر صحت ادعای معترض ثالث میباشد. ثالثاً در موقعیت زمانی کنونی، عرف حاکم بر جامعه و معاملات افراد، تنظیم وکالتنامه بلاعزل و تحویل اسناد مالکیت به وکیل را بهمنزله انتقال مورد وکالت تلقی مینماید.رابعاً قسمت اعظم وجوه موجود در بانکها از جمله اموال و وجوه متعلق به آحاد ملت بوده که بانکها بهعنوان امین، مسئولیت نگهداری آن را عهدهدار میباشند فلذا در موارد شبهه، حفظ حقوق بانک ارجح میباشد. خامساً با پذیرش اعتراض معترض ثالث، حقوق احتمالی معترضٌعلیه در معرض تضییع قرار نخواهد گرفت چراکه معترضٌعلیه در فرض صدور رأی قطعی به نفع خویش، میتواند از محل سایر اموال محکومٌعلیه یا اعمال ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی، حقوق ادعایی خویش را استیفا نماید. علیهذا با عنایت بهمراتب فوق، دادگاه اعتراض معترض ثالث را وارد تشخیص و مستنداً به مواد 146 و 147 قانون اجرای احکام مدنی، ضمن پذیرش اعتراض مطروحه مقرر میدارد اجرای احکام نسبت به رفع توقیف ازملک موضوع دعوی اقدام و عملیات اجرایی را نسبت به سایر اموال محکومٌعلیه (آقای ع.م.) ادامه دهد. رأی صادره نسبت به آقای ع.م. غیابی و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در همین شعبه و نسبت به سایرین حضوری و در مهلت مذکور قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران میباشد.
🔹رئیس شعبه 112 دادگاه عمومی حقوقی تهران
🔳رای دادگاه تجدید نظر
@Lawpress_Arayeghazayi
تجدیدنظرخواهی آقای ح.ل. با وکالت آقای ن.د. نسبت به دادنامه شماره 732. . . 92 مورخه 20/8/92 صادره از شعبه 112 دادگاه عمومی حقوقی تهران که طی آن حکم به رفع توقیف ازملک موضوع دعوی صادر گردیده است وارد و موجه نیست و اصدار رأی موافق قانون و اصول دادرسی است و از ناحیه تجدیدنظرخواه ایراد و اعتراض موجه و مدللی که موجبات نقض و بیاعتباری دادنامه تجدیدنظر خواسته را فراهم نماید ارائه نگردیده است تجدیدنظرخواهی متضمن جهت موجه در نقض رأی صادره نمیباشد علیهذا این دادگاه به استناد ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی و با ردّ تجدیدنظرخواهی دادنامه معترضٌعنه را تأیید و استوار میدارد رأی صادره قطعی است.
🔹رئیس شعبه 35 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه/پژوهشگاه قوه قضاییه #دادنامه_حقوقی
✅لينک عضويت در كانال تلگرام🔻
https://t.me/Lawpress_Arayeghazayi
◀️اینستاگرام🔻
www.instagram.com/lawpress_page
✅در عرف کنونی، تنظیم وکالتنامه بلاعزل و تحویل اسناد مالکیت به وکیل، بهمنزله انتقال مورد وکالت تلقی میگردد.
@Lawpress_Arayeghazayi
🔹تاریخ رای نهایی:1393/03/19
🔹شماره رای نهایی:9309970223500184
🔳رای بدوی
در خصوص دعوی آقای الف.م. به وکالت از ب. بهطرفیت 1. آقای ع.م. 2. آقای ح.ل. با وکالت آقای ن.د. به خواسته #اعتراض_ثالث_نسبت_به_عملیات_اجرایی قرار تأمین خواسته صادره از این دادگاه به شماره دادنامه 211 مورخ 21/3/92 موضوع پرونده اجرایی 112/920091/ق منتهی به توقیف دو دانگ مشاع از ششدانگ ملک پلاک ثبتی 388/3946 بخش 11 تهران متعلق به خوانده ردیف اول، آقای ع.م. بابت یک فقره چک به شماره 493596 مورخ 10/12/91 عهده بانک س. شعبه س. تهران به مبلغ 000/000/870/7 ریال، دادگاه با توجه به رسیدگی معموله و استماع اظهارات و مدافعات وکلای خواهان و خوانده ردیف دوم، نظر به اینکه اولاً خوانده ردیف اول آقای ع.م. همانگونه که در متن وکالتنامه بلاعزل مستند دعوی تصریحشده، در راستای اجرای تعهدات خود ناشی از تضمین تسهیلات پرداختی به شرکت ب. سهامی خاص به شماره ثبت . . .، وکالتنامه رسمی و بلاعزل به شماره 1105 مورخ 11/10/85 دفترخانه . . . را اصالتاً و وکالتاً نسبت به ششدانگ ملک موضوع دعوی به بانک خواهان (معترض ثالث) تفویض نموده و آن را متعلق حق غیر قرار داده و اصل پنج جلد سند مالکیت ملک موصوف را به بانک تحویل داده که در جلسه دادرسی مورخ اصول اسناد مالکیت از سوی وکیل بانک به رؤیت دادگاه رسانده شد. ثانیاً وکالتنامه مستند دعوی در سال 85 تفویض شده درحالیکه چک مستند دعوی در تاریخ 10/12/91 اصدار یافته و گواهی عدم پرداخت آن نیز بیش از سه ماه بعد و در تاریخ 12/3/1392 صادر گردیده که این فواصل زمانی نیز قرینهای بر صحت ادعای معترض ثالث میباشد. ثالثاً در موقعیت زمانی کنونی، عرف حاکم بر جامعه و معاملات افراد، تنظیم وکالتنامه بلاعزل و تحویل اسناد مالکیت به وکیل را بهمنزله انتقال مورد وکالت تلقی مینماید.رابعاً قسمت اعظم وجوه موجود در بانکها از جمله اموال و وجوه متعلق به آحاد ملت بوده که بانکها بهعنوان امین، مسئولیت نگهداری آن را عهدهدار میباشند فلذا در موارد شبهه، حفظ حقوق بانک ارجح میباشد. خامساً با پذیرش اعتراض معترض ثالث، حقوق احتمالی معترضٌعلیه در معرض تضییع قرار نخواهد گرفت چراکه معترضٌعلیه در فرض صدور رأی قطعی به نفع خویش، میتواند از محل سایر اموال محکومٌعلیه یا اعمال ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی، حقوق ادعایی خویش را استیفا نماید. علیهذا با عنایت بهمراتب فوق، دادگاه اعتراض معترض ثالث را وارد تشخیص و مستنداً به مواد 146 و 147 قانون اجرای احکام مدنی، ضمن پذیرش اعتراض مطروحه مقرر میدارد اجرای احکام نسبت به رفع توقیف ازملک موضوع دعوی اقدام و عملیات اجرایی را نسبت به سایر اموال محکومٌعلیه (آقای ع.م.) ادامه دهد. رأی صادره نسبت به آقای ع.م. غیابی و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در همین شعبه و نسبت به سایرین حضوری و در مهلت مذکور قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران میباشد.
🔹رئیس شعبه 112 دادگاه عمومی حقوقی تهران
🔳رای دادگاه تجدید نظر
@Lawpress_Arayeghazayi
تجدیدنظرخواهی آقای ح.ل. با وکالت آقای ن.د. نسبت به دادنامه شماره 732. . . 92 مورخه 20/8/92 صادره از شعبه 112 دادگاه عمومی حقوقی تهران که طی آن حکم به رفع توقیف ازملک موضوع دعوی صادر گردیده است وارد و موجه نیست و اصدار رأی موافق قانون و اصول دادرسی است و از ناحیه تجدیدنظرخواه ایراد و اعتراض موجه و مدللی که موجبات نقض و بیاعتباری دادنامه تجدیدنظر خواسته را فراهم نماید ارائه نگردیده است تجدیدنظرخواهی متضمن جهت موجه در نقض رأی صادره نمیباشد علیهذا این دادگاه به استناد ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی و با ردّ تجدیدنظرخواهی دادنامه معترضٌعنه را تأیید و استوار میدارد رأی صادره قطعی است.
🔹رئیس شعبه 35 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه/پژوهشگاه قوه قضاییه #دادنامه_حقوقی
✅لينک عضويت در كانال تلگرام🔻
https://t.me/Lawpress_Arayeghazayi
◀️اینستاگرام🔻
www.instagram.com/lawpress_page
Forwarded from بانک آرای قضایی
🔳در صورتیکه شخص ثالث نسبت به مال منقول یا غیرمنقول یا وجه نقد توقیف شده اظهار حق نماید و ادعا مزبور مستند به حکم قطعی یا سند رسمی باشد که تاریخ آن مقدم بر تاریخ توقیف است، اعتراض تنها به صورت لایحه ثبت و برای اتخاذ تصمیم به شعب اجرای احکام مدنی ارسال میگردد.
#اعتراض_ثالث_اجرایی #بخشنامه #لایحه
✅لينک عضويت در كانال تلگرام🔻
https://t.me/Lawpress_Arayeghazayi
◀️اینستاگرام🔻
www.instagram.com/lawpress_page
#اعتراض_ثالث_اجرایی #بخشنامه #لایحه
✅لينک عضويت در كانال تلگرام🔻
https://t.me/Lawpress_Arayeghazayi
◀️اینستاگرام🔻
www.instagram.com/lawpress_page
Forwarded from بانک آرای قضایی
🔳در مواردی که یکی از طرفین دعوای نخستین، طرف دعوای تجدیدنظر نبوده و به عنوان «ثالث» نسبت به رأی صادر شده از سوی دادگاه تجدیدنظر اعتراض کرده، دعوای اعتراض ثالث مذکور قابل استماع است(رای وحدت رویه شماره ۸۳۱ مورخ ۱۴۰۲/۳/۲ هیات عمومی دیوان عالی کشور)
#رای_وحدت_رویه #اعتراض_ثالث
✅لينک عضويت در كانال تلگرام🔻
https://t.me/Lawpress_Arayeghazayi
◀️اینستاگرام🔻
www.instagram.com/lawpress_page
#رای_وحدت_رویه #اعتراض_ثالث
✅لينک عضويت در كانال تلگرام🔻
https://t.me/Lawpress_Arayeghazayi
◀️اینستاگرام🔻
www.instagram.com/lawpress_page