Forwarded from بانک آرای قضایی
چكيده:
✅تاریخ ابلاغ دادنامه به وکیل، در صورت داشتن حق اقدام در مراحل بالاتر، واجد اعتبار قانونی بوده و قانوناً ابتدای مدت تجدید نظرخواهی محسوب میشود بنابراین ابلاغ بعدی دادنامه بدوی به اصیل، فاقد اعتبار قانونی است.
@Lawpress_Arayeghazayi
🔹مرجع صدور:شعبه 8 دیوانعالی کشور
🔹تاریخ رای نهایی: 1392/09/06
🔹شماره رای نهایی:
9209970906801256
⚫️رای دیوان
اعتراضات فرجامخواه خانم و.د. نسبت به دادنامه شماره 170ـ 92 مورخ 30/2/92 شعبه هجدهم دادگاه تجدیدنظر استان کرمانشاه که به موجب آن ضمن نقـض دادنامه بدوی حکم به ردّ دعوی به خواسته #طلاق_توافقی انشاء گردیده است مآلاً وارد بوده و دادنامه فرجامخواسته از حیث شکلی واجد ایراد قانونی است زیرا #وکیل معالواسطه زوج فرجامخوانده که از طرف زوجه به استناد وکالتنامه شماره 16442ـ 22/10/90 و در مقام اعمال وکالت تفویضی از طرف زوج برای ایشان تعیین گردیده و نامبرده اقدام به تقدیم دادخواست طلاق نموده حسب مندرجات وکالتنامه پیوست پرونده دارای حق اقدام در مراحل تجدیدنظر و فرجام بوده است و دادنامه بدوی در تاریخ 10/7/91 به وکیل مذکور #ابلاغ واقعی گردیده و تاریخ ابلاغ دادنامه به ایشان به جهت داشتن حق اقدام در مراحل بالاتر با لحاظ ماده 46 قانون آیین دادرسی مدنی واجد اعتبار قانونی بوده و قانوناً ابتدای مدت تجدیدنظرخواهی محسوب خواهد بود و ابلاغ بعدی دادنامه بدوی به اصیل (زوج) و تاریخ ابلاغ آن (21/9/91) فاقد اعتبار قانونی بوده و در ابتدای مهلت تجدیدنظرخواهی و احتساب آن مؤثر در مقام نمیباشد و علیرغم اینکه دادنامه نخستین در تاریخ 10/7/91 به وکیل معالواسطه زوج ابلاغ واقعی گردیده معهذا زوج شخصاً در تاریخ 10/10/91 اقدام به تقدیم دادخواست تجدیدنظر نسبت به دادنامه مزبور نموده که دادخواست تجدیدنظر در خارج از مهلت قانونی مقرر در ماده 336 قانون آیین دادرسی مدنی تقدیم گردیده و به لحاظ خارج از موعد بودن آن قانوناً قابلیت استماع و رسیدگی را نداشته است بنابراین اقدام مرجع محترم تجدیدنظر به پذیرش دادخواست تجدیدنظر مطروحه در خارج از موعد قانونی و رسیدگی به ماهیت تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواه خلاف موازین قانونی بوده و دادنامه فرجامخواسته که بدون توجه بهمراتب اشعاری و مقررات ماده 336 و تبصره 2 ماده 339 قانون آیین دادرسی مدنی اصدار یافته با اصول و قواعد آیین دادرسی مدنی مغایرت داشته و قابلیت ابرام را ندارد فلذا مستنداً به بند 3 ماده 371 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه فرجامخواسته نقض میشود و پرونده به دادگاه محترم صادرکننده رأی منقوض اعاده میگردد تا نسبت به ارسال پرونده به دادگاه صادرکننده رأی نخستین جهت اعمال تبصره 2 ماده 339 قانون آیین دادرسی مدنی اقدام نماید.
🔹رئیس شعبه 8 دیوانعالی کشورـ مستشار ـ عضو معاون
عباسیان ـ ناصح ـ کریمپور نطنزی/پژوهشگاه قوه قضاييه #دادنامه_ديوان_عالي_كشور
#ابلاغ_دادنامه_به_وكيل
✅لينك عضويت در كانال بانك آراي قضايي🔻
@Lawpress_Arayeghazayi
✅تاریخ ابلاغ دادنامه به وکیل، در صورت داشتن حق اقدام در مراحل بالاتر، واجد اعتبار قانونی بوده و قانوناً ابتدای مدت تجدید نظرخواهی محسوب میشود بنابراین ابلاغ بعدی دادنامه بدوی به اصیل، فاقد اعتبار قانونی است.
@Lawpress_Arayeghazayi
🔹مرجع صدور:شعبه 8 دیوانعالی کشور
🔹تاریخ رای نهایی: 1392/09/06
🔹شماره رای نهایی:
9209970906801256
⚫️رای دیوان
اعتراضات فرجامخواه خانم و.د. نسبت به دادنامه شماره 170ـ 92 مورخ 30/2/92 شعبه هجدهم دادگاه تجدیدنظر استان کرمانشاه که به موجب آن ضمن نقـض دادنامه بدوی حکم به ردّ دعوی به خواسته #طلاق_توافقی انشاء گردیده است مآلاً وارد بوده و دادنامه فرجامخواسته از حیث شکلی واجد ایراد قانونی است زیرا #وکیل معالواسطه زوج فرجامخوانده که از طرف زوجه به استناد وکالتنامه شماره 16442ـ 22/10/90 و در مقام اعمال وکالت تفویضی از طرف زوج برای ایشان تعیین گردیده و نامبرده اقدام به تقدیم دادخواست طلاق نموده حسب مندرجات وکالتنامه پیوست پرونده دارای حق اقدام در مراحل تجدیدنظر و فرجام بوده است و دادنامه بدوی در تاریخ 10/7/91 به وکیل مذکور #ابلاغ واقعی گردیده و تاریخ ابلاغ دادنامه به ایشان به جهت داشتن حق اقدام در مراحل بالاتر با لحاظ ماده 46 قانون آیین دادرسی مدنی واجد اعتبار قانونی بوده و قانوناً ابتدای مدت تجدیدنظرخواهی محسوب خواهد بود و ابلاغ بعدی دادنامه بدوی به اصیل (زوج) و تاریخ ابلاغ آن (21/9/91) فاقد اعتبار قانونی بوده و در ابتدای مهلت تجدیدنظرخواهی و احتساب آن مؤثر در مقام نمیباشد و علیرغم اینکه دادنامه نخستین در تاریخ 10/7/91 به وکیل معالواسطه زوج ابلاغ واقعی گردیده معهذا زوج شخصاً در تاریخ 10/10/91 اقدام به تقدیم دادخواست تجدیدنظر نسبت به دادنامه مزبور نموده که دادخواست تجدیدنظر در خارج از مهلت قانونی مقرر در ماده 336 قانون آیین دادرسی مدنی تقدیم گردیده و به لحاظ خارج از موعد بودن آن قانوناً قابلیت استماع و رسیدگی را نداشته است بنابراین اقدام مرجع محترم تجدیدنظر به پذیرش دادخواست تجدیدنظر مطروحه در خارج از موعد قانونی و رسیدگی به ماهیت تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواه خلاف موازین قانونی بوده و دادنامه فرجامخواسته که بدون توجه بهمراتب اشعاری و مقررات ماده 336 و تبصره 2 ماده 339 قانون آیین دادرسی مدنی اصدار یافته با اصول و قواعد آیین دادرسی مدنی مغایرت داشته و قابلیت ابرام را ندارد فلذا مستنداً به بند 3 ماده 371 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه فرجامخواسته نقض میشود و پرونده به دادگاه محترم صادرکننده رأی منقوض اعاده میگردد تا نسبت به ارسال پرونده به دادگاه صادرکننده رأی نخستین جهت اعمال تبصره 2 ماده 339 قانون آیین دادرسی مدنی اقدام نماید.
🔹رئیس شعبه 8 دیوانعالی کشورـ مستشار ـ عضو معاون
عباسیان ـ ناصح ـ کریمپور نطنزی/پژوهشگاه قوه قضاييه #دادنامه_ديوان_عالي_كشور
#ابلاغ_دادنامه_به_وكيل
✅لينك عضويت در كانال بانك آراي قضايي🔻
@Lawpress_Arayeghazayi
Forwarded from بانک آرای قضایی
چکیده:
✅«مراجعه وکیل محکومعلیه به دادگاه و مطالعه پرونده جای ابلاغ واقعی را نمیگیرد و نمیتوان تاریخ مراجعه وکیل را تاریخ ابلاغ واقعی دانست و آن را مبنای آغاز مهلت واخواهی تلقی نمود.»
@Lawpress_Arayeghazayi
👈سؤال: در مواردی که #وکیل محکومعلیه به دادگاه مراجعه و با #مطالعه_پرونده از مفاد رأی #مطلع شود، آیا میتوان تاریخ مراجعه وکیل را تاریخ #ابلاغ_واقعی محسوب و آن را مبنای آغاز مهلت #واخواهی دانست؟
❇️نظریه شماره ۳۶۵۵/۷
مورخ ۷/۶/۱۳۸۴
@Lawpress_Arayeghazayi
با توجه به اینکه وفق ماده ۳۰۶ از قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی ابتدای مهلت واخواهی تاریخ #ابلاغ_واقعی به محکوم علیه تعیین گردیده است و منظور از ابلاغ واقعی، ابلاغ به #شخص_مخاطب است به نحوی که از مفاد رأی مطلع گردد، #مراجعه وکیل محکوم علیه و #مطالعه #پرونده اگر چه نتیجه آن #اطلاع محکوم علیه از صدور حکم غیابی میباشد، اما جای ابلاغ واقعی را نمیگیرد و نمیتوان تاریخ مراجعه وکیل را تاریخ ابلاغ واقعی دانسته و آن را #مبنای آغاز مهلت واخواهی تلقی نمود. مضافاً به اینکه، صرف مطالعه پرونده توسط وکیل خوانده موجب احراز ابلاغ واقعی به موکل نمیباشد و دخالت وکیل به عنوان مطالعه پرونده نیز مستلزم دخالت وی در امر دادرسی نیست، بنا به مراتب در فرض استعلام مهلت واخواهی از زمانی آغاز میشود که دادنامه یا اجرائیه به شخص محکوم علیه و به ترتیبی که در ماده ۶۸ همان قانون مقرر گردیده ابلاغ شده باشد.
#نظریه_مشورتی
✅لینک عضویت در کانال تلگرام🔻
https://t.me/Lawpress_Arayeghazayi
◀️لینک عضویت در صفحه اینستاگرام🔻
www.instagram.com/lawpress_page
✅«مراجعه وکیل محکومعلیه به دادگاه و مطالعه پرونده جای ابلاغ واقعی را نمیگیرد و نمیتوان تاریخ مراجعه وکیل را تاریخ ابلاغ واقعی دانست و آن را مبنای آغاز مهلت واخواهی تلقی نمود.»
@Lawpress_Arayeghazayi
👈سؤال: در مواردی که #وکیل محکومعلیه به دادگاه مراجعه و با #مطالعه_پرونده از مفاد رأی #مطلع شود، آیا میتوان تاریخ مراجعه وکیل را تاریخ #ابلاغ_واقعی محسوب و آن را مبنای آغاز مهلت #واخواهی دانست؟
❇️نظریه شماره ۳۶۵۵/۷
مورخ ۷/۶/۱۳۸۴
@Lawpress_Arayeghazayi
با توجه به اینکه وفق ماده ۳۰۶ از قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی ابتدای مهلت واخواهی تاریخ #ابلاغ_واقعی به محکوم علیه تعیین گردیده است و منظور از ابلاغ واقعی، ابلاغ به #شخص_مخاطب است به نحوی که از مفاد رأی مطلع گردد، #مراجعه وکیل محکوم علیه و #مطالعه #پرونده اگر چه نتیجه آن #اطلاع محکوم علیه از صدور حکم غیابی میباشد، اما جای ابلاغ واقعی را نمیگیرد و نمیتوان تاریخ مراجعه وکیل را تاریخ ابلاغ واقعی دانسته و آن را #مبنای آغاز مهلت واخواهی تلقی نمود. مضافاً به اینکه، صرف مطالعه پرونده توسط وکیل خوانده موجب احراز ابلاغ واقعی به موکل نمیباشد و دخالت وکیل به عنوان مطالعه پرونده نیز مستلزم دخالت وی در امر دادرسی نیست، بنا به مراتب در فرض استعلام مهلت واخواهی از زمانی آغاز میشود که دادنامه یا اجرائیه به شخص محکوم علیه و به ترتیبی که در ماده ۶۸ همان قانون مقرر گردیده ابلاغ شده باشد.
#نظریه_مشورتی
✅لینک عضویت در کانال تلگرام🔻
https://t.me/Lawpress_Arayeghazayi
◀️لینک عضویت در صفحه اینستاگرام🔻
www.instagram.com/lawpress_page
Forwarded from بانک آرای قضایی
چكيده:
✅تاریخ ابلاغ دادنامه به وکیل، در صورت داشتن حق اقدام در مراحل بالاتر، واجد اعتبار قانونی بوده و قانوناً ابتدای مدت تجدید نظرخواهی محسوب میشود بنابراین ابلاغ بعدی دادنامه بدوی به اصیل، فاقد اعتبار قانونی است.
@Lawpress_Arayeghazayi
🔹مرجع صدور:شعبه 8 دیوانعالی کشور
🔹تاریخ رای نهایی: 1392/09/06
🔹شماره رای نهایی:
9209970906801256
⚫️رای دیوان
اعتراضات فرجامخواه خانم و.د. نسبت به دادنامه شماره 170ـ 92 مورخ 30/2/92 شعبه هجدهم دادگاه تجدیدنظر استان کرمانشاه که به موجب آن ضمن نقـض دادنامه بدوی حکم به ردّ دعوی به خواسته #طلاق_توافقی انشاء گردیده است مآلاً وارد بوده و دادنامه فرجامخواسته از حیث شکلی واجد ایراد قانونی است زیرا #وکیل معالواسطه زوج فرجامخوانده که از طرف زوجه به استناد وکالتنامه شماره 16442ـ 22/10/90 و در مقام اعمال وکالت تفویضی از طرف زوج برای ایشان تعیین گردیده و نامبرده اقدام به تقدیم دادخواست طلاق نموده حسب مندرجات وکالتنامه پیوست پرونده دارای حق اقدام در مراحل تجدیدنظر و فرجام بوده است و دادنامه بدوی در تاریخ 10/7/91 به وکیل مذکور #ابلاغ واقعی گردیده و تاریخ ابلاغ دادنامه به ایشان به جهت داشتن حق اقدام در مراحل بالاتر با لحاظ ماده 46 قانون آیین دادرسی مدنی واجد اعتبار قانونی بوده و قانوناً ابتدای مدت تجدیدنظرخواهی محسوب خواهد بود و ابلاغ بعدی دادنامه بدوی به اصیل (زوج) و تاریخ ابلاغ آن (21/9/91) فاقد اعتبار قانونی بوده و در ابتدای مهلت تجدیدنظرخواهی و احتساب آن مؤثر در مقام نمیباشد و علیرغم اینکه دادنامه نخستین در تاریخ 10/7/91 به وکیل معالواسطه زوج ابلاغ واقعی گردیده معهذا زوج شخصاً در تاریخ 10/10/91 اقدام به تقدیم دادخواست تجدیدنظر نسبت به دادنامه مزبور نموده که دادخواست تجدیدنظر در خارج از مهلت قانونی مقرر در ماده 336 قانون آیین دادرسی مدنی تقدیم گردیده و به لحاظ خارج از موعد بودن آن قانوناً قابلیت استماع و رسیدگی را نداشته است بنابراین اقدام مرجع محترم تجدیدنظر به پذیرش دادخواست تجدیدنظر مطروحه در خارج از موعد قانونی و رسیدگی به ماهیت تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواه خلاف موازین قانونی بوده و دادنامه فرجامخواسته که بدون توجه بهمراتب اشعاری و مقررات ماده 336 و تبصره 2 ماده 339 قانون آیین دادرسی مدنی اصدار یافته با اصول و قواعد آیین دادرسی مدنی مغایرت داشته و قابلیت ابرام را ندارد فلذا مستنداً به بند 3 ماده 371 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه فرجامخواسته نقض میشود و پرونده به دادگاه محترم صادرکننده رأی منقوض اعاده میگردد تا نسبت به ارسال پرونده به دادگاه صادرکننده رأی نخستین جهت اعمال تبصره 2 ماده 339 قانون آیین دادرسی مدنی اقدام نماید.
🔹رئیس شعبه 8 دیوانعالی کشورـ مستشار ـ عضو معاون
عباسیان ـ ناصح ـ کریمپور نطنزی/پژوهشگاه قوه قضاييه #دادنامه_ديوان_عالي_كشور
#ابلاغ_دادنامه_به_وكيل
✅لينك عضويت در كانال بانك آراي قضايي🔻
@Lawpress_Arayeghazayi
✅تاریخ ابلاغ دادنامه به وکیل، در صورت داشتن حق اقدام در مراحل بالاتر، واجد اعتبار قانونی بوده و قانوناً ابتدای مدت تجدید نظرخواهی محسوب میشود بنابراین ابلاغ بعدی دادنامه بدوی به اصیل، فاقد اعتبار قانونی است.
@Lawpress_Arayeghazayi
🔹مرجع صدور:شعبه 8 دیوانعالی کشور
🔹تاریخ رای نهایی: 1392/09/06
🔹شماره رای نهایی:
9209970906801256
⚫️رای دیوان
اعتراضات فرجامخواه خانم و.د. نسبت به دادنامه شماره 170ـ 92 مورخ 30/2/92 شعبه هجدهم دادگاه تجدیدنظر استان کرمانشاه که به موجب آن ضمن نقـض دادنامه بدوی حکم به ردّ دعوی به خواسته #طلاق_توافقی انشاء گردیده است مآلاً وارد بوده و دادنامه فرجامخواسته از حیث شکلی واجد ایراد قانونی است زیرا #وکیل معالواسطه زوج فرجامخوانده که از طرف زوجه به استناد وکالتنامه شماره 16442ـ 22/10/90 و در مقام اعمال وکالت تفویضی از طرف زوج برای ایشان تعیین گردیده و نامبرده اقدام به تقدیم دادخواست طلاق نموده حسب مندرجات وکالتنامه پیوست پرونده دارای حق اقدام در مراحل تجدیدنظر و فرجام بوده است و دادنامه بدوی در تاریخ 10/7/91 به وکیل مذکور #ابلاغ واقعی گردیده و تاریخ ابلاغ دادنامه به ایشان به جهت داشتن حق اقدام در مراحل بالاتر با لحاظ ماده 46 قانون آیین دادرسی مدنی واجد اعتبار قانونی بوده و قانوناً ابتدای مدت تجدیدنظرخواهی محسوب خواهد بود و ابلاغ بعدی دادنامه بدوی به اصیل (زوج) و تاریخ ابلاغ آن (21/9/91) فاقد اعتبار قانونی بوده و در ابتدای مهلت تجدیدنظرخواهی و احتساب آن مؤثر در مقام نمیباشد و علیرغم اینکه دادنامه نخستین در تاریخ 10/7/91 به وکیل معالواسطه زوج ابلاغ واقعی گردیده معهذا زوج شخصاً در تاریخ 10/10/91 اقدام به تقدیم دادخواست تجدیدنظر نسبت به دادنامه مزبور نموده که دادخواست تجدیدنظر در خارج از مهلت قانونی مقرر در ماده 336 قانون آیین دادرسی مدنی تقدیم گردیده و به لحاظ خارج از موعد بودن آن قانوناً قابلیت استماع و رسیدگی را نداشته است بنابراین اقدام مرجع محترم تجدیدنظر به پذیرش دادخواست تجدیدنظر مطروحه در خارج از موعد قانونی و رسیدگی به ماهیت تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواه خلاف موازین قانونی بوده و دادنامه فرجامخواسته که بدون توجه بهمراتب اشعاری و مقررات ماده 336 و تبصره 2 ماده 339 قانون آیین دادرسی مدنی اصدار یافته با اصول و قواعد آیین دادرسی مدنی مغایرت داشته و قابلیت ابرام را ندارد فلذا مستنداً به بند 3 ماده 371 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه فرجامخواسته نقض میشود و پرونده به دادگاه محترم صادرکننده رأی منقوض اعاده میگردد تا نسبت به ارسال پرونده به دادگاه صادرکننده رأی نخستین جهت اعمال تبصره 2 ماده 339 قانون آیین دادرسی مدنی اقدام نماید.
🔹رئیس شعبه 8 دیوانعالی کشورـ مستشار ـ عضو معاون
عباسیان ـ ناصح ـ کریمپور نطنزی/پژوهشگاه قوه قضاييه #دادنامه_ديوان_عالي_كشور
#ابلاغ_دادنامه_به_وكيل
✅لينك عضويت در كانال بانك آراي قضايي🔻
@Lawpress_Arayeghazayi
Forwarded from بانک آرای قضایی
چکیده:
✅«مراجعه وکیل محکومعلیه به دادگاه و مطالعه پرونده جای ابلاغ واقعی را نمیگیرد و نمیتوان تاریخ مراجعه وکیل را تاریخ ابلاغ واقعی دانست و آن را مبنای آغاز مهلت واخواهی تلقی نمود.»
@Lawpress_Arayeghazayi
👈سؤال: در مواردی که #وکیل محکومعلیه به دادگاه مراجعه و با #مطالعه_پرونده از مفاد رأی #مطلع شود، آیا میتوان تاریخ مراجعه وکیل را تاریخ #ابلاغ_واقعی محسوب و آن را مبنای آغاز مهلت #واخواهی دانست؟
❇️نظریه شماره ۳۶۵۵/۷
مورخ ۷/۶/۱۳۸۴
@Lawpress_Arayeghazayi
با توجه به اینکه وفق ماده ۳۰۶ از قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی ابتدای مهلت واخواهی تاریخ #ابلاغ_واقعی به محکوم علیه تعیین گردیده است و منظور از ابلاغ واقعی، ابلاغ به #شخص_مخاطب است به نحوی که از مفاد رأی مطلع گردد، #مراجعه وکیل محکوم علیه و #مطالعه #پرونده اگر چه نتیجه آن #اطلاع محکوم علیه از صدور حکم غیابی میباشد، اما جای ابلاغ واقعی را نمیگیرد و نمیتوان تاریخ مراجعه وکیل را تاریخ ابلاغ واقعی دانسته و آن را #مبنای آغاز مهلت واخواهی تلقی نمود. مضافاً به اینکه، صرف مطالعه پرونده توسط وکیل خوانده موجب احراز ابلاغ واقعی به موکل نمیباشد و دخالت وکیل به عنوان مطالعه پرونده نیز مستلزم دخالت وی در امر دادرسی نیست، بنا به مراتب در فرض استعلام مهلت واخواهی از زمانی آغاز میشود که دادنامه یا اجرائیه به شخص محکوم علیه و به ترتیبی که در ماده ۶۸ همان قانون مقرر گردیده ابلاغ شده باشد.
#نظریه_مشورتی
✅لینک عضویت در کانال تلگرام🔻
https://t.me/Lawpress_Arayeghazayi
◀️لینک عضویت در صفحه اینستاگرام🔻
www.instagram.com/lawpress_page
✅«مراجعه وکیل محکومعلیه به دادگاه و مطالعه پرونده جای ابلاغ واقعی را نمیگیرد و نمیتوان تاریخ مراجعه وکیل را تاریخ ابلاغ واقعی دانست و آن را مبنای آغاز مهلت واخواهی تلقی نمود.»
@Lawpress_Arayeghazayi
👈سؤال: در مواردی که #وکیل محکومعلیه به دادگاه مراجعه و با #مطالعه_پرونده از مفاد رأی #مطلع شود، آیا میتوان تاریخ مراجعه وکیل را تاریخ #ابلاغ_واقعی محسوب و آن را مبنای آغاز مهلت #واخواهی دانست؟
❇️نظریه شماره ۳۶۵۵/۷
مورخ ۷/۶/۱۳۸۴
@Lawpress_Arayeghazayi
با توجه به اینکه وفق ماده ۳۰۶ از قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی ابتدای مهلت واخواهی تاریخ #ابلاغ_واقعی به محکوم علیه تعیین گردیده است و منظور از ابلاغ واقعی، ابلاغ به #شخص_مخاطب است به نحوی که از مفاد رأی مطلع گردد، #مراجعه وکیل محکوم علیه و #مطالعه #پرونده اگر چه نتیجه آن #اطلاع محکوم علیه از صدور حکم غیابی میباشد، اما جای ابلاغ واقعی را نمیگیرد و نمیتوان تاریخ مراجعه وکیل را تاریخ ابلاغ واقعی دانسته و آن را #مبنای آغاز مهلت واخواهی تلقی نمود. مضافاً به اینکه، صرف مطالعه پرونده توسط وکیل خوانده موجب احراز ابلاغ واقعی به موکل نمیباشد و دخالت وکیل به عنوان مطالعه پرونده نیز مستلزم دخالت وی در امر دادرسی نیست، بنا به مراتب در فرض استعلام مهلت واخواهی از زمانی آغاز میشود که دادنامه یا اجرائیه به شخص محکوم علیه و به ترتیبی که در ماده ۶۸ همان قانون مقرر گردیده ابلاغ شده باشد.
#نظریه_مشورتی
✅لینک عضویت در کانال تلگرام🔻
https://t.me/Lawpress_Arayeghazayi
◀️لینک عضویت در صفحه اینستاگرام🔻
www.instagram.com/lawpress_page
Forwarded from بانک آرای قضایی
چكيده:
✅تاریخ ابلاغ دادنامه به وکیل، در صورت داشتن حق اقدام در مراحل بالاتر، واجد اعتبار قانونی بوده و قانوناً ابتدای مدت تجدید نظرخواهی محسوب میشود بنابراین ابلاغ بعدی دادنامه بدوی به اصیل، فاقد اعتبار قانونی است.
@Lawpress_Arayeghazayi
🔹مرجع صدور:شعبه 8 دیوانعالی کشور
🔹تاریخ رای نهایی: 1392/09/06
🔹شماره رای نهایی:
9209970906801256
⚫️رای دیوان
اعتراضات فرجامخواه خانم و.د. نسبت به دادنامه شماره 170ـ 92 مورخ 30/2/92 شعبه هجدهم دادگاه تجدیدنظر استان کرمانشاه که به موجب آن ضمن نقـض دادنامه بدوی حکم به ردّ دعوی به خواسته #طلاق_توافقی انشاء گردیده است مآلاً وارد بوده و دادنامه فرجامخواسته از حیث شکلی واجد ایراد قانونی است زیرا #وکیل معالواسطه زوج فرجامخوانده که از طرف زوجه به استناد وکالتنامه شماره 16442ـ 22/10/90 و در مقام اعمال وکالت تفویضی از طرف زوج برای ایشان تعیین گردیده و نامبرده اقدام به تقدیم دادخواست طلاق نموده حسب مندرجات وکالتنامه پیوست پرونده دارای حق اقدام در مراحل تجدیدنظر و فرجام بوده است و دادنامه بدوی در تاریخ 10/7/91 به وکیل مذکور #ابلاغ واقعی گردیده و تاریخ ابلاغ دادنامه به ایشان به جهت داشتن حق اقدام در مراحل بالاتر با لحاظ ماده 46 قانون آیین دادرسی مدنی واجد اعتبار قانونی بوده و قانوناً ابتدای مدت تجدیدنظرخواهی محسوب خواهد بود و ابلاغ بعدی دادنامه بدوی به اصیل (زوج) و تاریخ ابلاغ آن (21/9/91) فاقد اعتبار قانونی بوده و در ابتدای مهلت تجدیدنظرخواهی و احتساب آن مؤثر در مقام نمیباشد و علیرغم اینکه دادنامه نخستین در تاریخ 10/7/91 به وکیل معالواسطه زوج ابلاغ واقعی گردیده معهذا زوج شخصاً در تاریخ 10/10/91 اقدام به تقدیم دادخواست تجدیدنظر نسبت به دادنامه مزبور نموده که دادخواست تجدیدنظر در خارج از مهلت قانونی مقرر در ماده 336 قانون آیین دادرسی مدنی تقدیم گردیده و به لحاظ خارج از موعد بودن آن قانوناً قابلیت استماع و رسیدگی را نداشته است بنابراین اقدام مرجع محترم تجدیدنظر به پذیرش دادخواست تجدیدنظر مطروحه در خارج از موعد قانونی و رسیدگی به ماهیت تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواه خلاف موازین قانونی بوده و دادنامه فرجامخواسته که بدون توجه بهمراتب اشعاری و مقررات ماده 336 و تبصره 2 ماده 339 قانون آیین دادرسی مدنی اصدار یافته با اصول و قواعد آیین دادرسی مدنی مغایرت داشته و قابلیت ابرام را ندارد فلذا مستنداً به بند 3 ماده 371 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه فرجامخواسته نقض میشود و پرونده به دادگاه محترم صادرکننده رأی منقوض اعاده میگردد تا نسبت به ارسال پرونده به دادگاه صادرکننده رأی نخستین جهت اعمال تبصره 2 ماده 339 قانون آیین دادرسی مدنی اقدام نماید.
🔹رئیس شعبه 8 دیوانعالی کشورـ مستشار ـ عضو معاون
عباسیان ـ ناصح ـ کریمپور نطنزی/پژوهشگاه قوه قضاييه #دادنامه_ديوان_عالي_كشور
#ابلاغ_دادنامه_به_وكيل
✅لينك عضويت در كانال بانك آراي قضايي🔻
@Lawpress_Arayeghazayi
✅تاریخ ابلاغ دادنامه به وکیل، در صورت داشتن حق اقدام در مراحل بالاتر، واجد اعتبار قانونی بوده و قانوناً ابتدای مدت تجدید نظرخواهی محسوب میشود بنابراین ابلاغ بعدی دادنامه بدوی به اصیل، فاقد اعتبار قانونی است.
@Lawpress_Arayeghazayi
🔹مرجع صدور:شعبه 8 دیوانعالی کشور
🔹تاریخ رای نهایی: 1392/09/06
🔹شماره رای نهایی:
9209970906801256
⚫️رای دیوان
اعتراضات فرجامخواه خانم و.د. نسبت به دادنامه شماره 170ـ 92 مورخ 30/2/92 شعبه هجدهم دادگاه تجدیدنظر استان کرمانشاه که به موجب آن ضمن نقـض دادنامه بدوی حکم به ردّ دعوی به خواسته #طلاق_توافقی انشاء گردیده است مآلاً وارد بوده و دادنامه فرجامخواسته از حیث شکلی واجد ایراد قانونی است زیرا #وکیل معالواسطه زوج فرجامخوانده که از طرف زوجه به استناد وکالتنامه شماره 16442ـ 22/10/90 و در مقام اعمال وکالت تفویضی از طرف زوج برای ایشان تعیین گردیده و نامبرده اقدام به تقدیم دادخواست طلاق نموده حسب مندرجات وکالتنامه پیوست پرونده دارای حق اقدام در مراحل تجدیدنظر و فرجام بوده است و دادنامه بدوی در تاریخ 10/7/91 به وکیل مذکور #ابلاغ واقعی گردیده و تاریخ ابلاغ دادنامه به ایشان به جهت داشتن حق اقدام در مراحل بالاتر با لحاظ ماده 46 قانون آیین دادرسی مدنی واجد اعتبار قانونی بوده و قانوناً ابتدای مدت تجدیدنظرخواهی محسوب خواهد بود و ابلاغ بعدی دادنامه بدوی به اصیل (زوج) و تاریخ ابلاغ آن (21/9/91) فاقد اعتبار قانونی بوده و در ابتدای مهلت تجدیدنظرخواهی و احتساب آن مؤثر در مقام نمیباشد و علیرغم اینکه دادنامه نخستین در تاریخ 10/7/91 به وکیل معالواسطه زوج ابلاغ واقعی گردیده معهذا زوج شخصاً در تاریخ 10/10/91 اقدام به تقدیم دادخواست تجدیدنظر نسبت به دادنامه مزبور نموده که دادخواست تجدیدنظر در خارج از مهلت قانونی مقرر در ماده 336 قانون آیین دادرسی مدنی تقدیم گردیده و به لحاظ خارج از موعد بودن آن قانوناً قابلیت استماع و رسیدگی را نداشته است بنابراین اقدام مرجع محترم تجدیدنظر به پذیرش دادخواست تجدیدنظر مطروحه در خارج از موعد قانونی و رسیدگی به ماهیت تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواه خلاف موازین قانونی بوده و دادنامه فرجامخواسته که بدون توجه بهمراتب اشعاری و مقررات ماده 336 و تبصره 2 ماده 339 قانون آیین دادرسی مدنی اصدار یافته با اصول و قواعد آیین دادرسی مدنی مغایرت داشته و قابلیت ابرام را ندارد فلذا مستنداً به بند 3 ماده 371 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه فرجامخواسته نقض میشود و پرونده به دادگاه محترم صادرکننده رأی منقوض اعاده میگردد تا نسبت به ارسال پرونده به دادگاه صادرکننده رأی نخستین جهت اعمال تبصره 2 ماده 339 قانون آیین دادرسی مدنی اقدام نماید.
🔹رئیس شعبه 8 دیوانعالی کشورـ مستشار ـ عضو معاون
عباسیان ـ ناصح ـ کریمپور نطنزی/پژوهشگاه قوه قضاييه #دادنامه_ديوان_عالي_كشور
#ابلاغ_دادنامه_به_وكيل
✅لينك عضويت در كانال بانك آراي قضايي🔻
@Lawpress_Arayeghazayi
Forwarded from بانک آرای قضایی
چکیده:
✅«مراجعه وکیل محکومعلیه به دادگاه و مطالعه پرونده جای ابلاغ واقعی را نمیگیرد و نمیتوان تاریخ مراجعه وکیل را تاریخ ابلاغ واقعی دانست و آن را مبنای آغاز مهلت واخواهی تلقی نمود.»
@Lawpress_Arayeghazayi
👈سؤال: در مواردی که #وکیل محکومعلیه به دادگاه مراجعه و با #مطالعه_پرونده از مفاد رأی #مطلع شود، آیا میتوان تاریخ مراجعه وکیل را تاریخ #ابلاغ_واقعی محسوب و آن را مبنای آغاز مهلت #واخواهی دانست؟
❇️نظریه شماره ۳۶۵۵/۷
مورخ ۷/۶/۱۳۸۴
@Lawpress_Arayeghazayi
با توجه به اینکه وفق ماده ۳۰۶ از قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی ابتدای مهلت واخواهی تاریخ #ابلاغ_واقعی به محکوم علیه تعیین گردیده است و منظور از ابلاغ واقعی، ابلاغ به #شخص_مخاطب است به نحوی که از مفاد رأی مطلع گردد، #مراجعه وکیل محکوم علیه و #مطالعه #پرونده اگر چه نتیجه آن #اطلاع محکوم علیه از صدور حکم غیابی میباشد، اما جای ابلاغ واقعی را نمیگیرد و نمیتوان تاریخ مراجعه وکیل را تاریخ ابلاغ واقعی دانسته و آن را #مبنای آغاز مهلت واخواهی تلقی نمود. مضافاً به اینکه، صرف مطالعه پرونده توسط وکیل خوانده موجب احراز ابلاغ واقعی به موکل نمیباشد و دخالت وکیل به عنوان مطالعه پرونده نیز مستلزم دخالت وی در امر دادرسی نیست، بنا به مراتب در فرض استعلام مهلت واخواهی از زمانی آغاز میشود که دادنامه یا اجرائیه به شخص محکوم علیه و به ترتیبی که در ماده ۶۸ همان قانون مقرر گردیده ابلاغ شده باشد.
#نظریه_مشورتی
✅لینک عضویت در کانال تلگرام🔻
https://t.me/Lawpress_Arayeghazayi
◀️لینک عضویت در صفحه اینستاگرام🔻
www.instagram.com/lawpress_page
✅«مراجعه وکیل محکومعلیه به دادگاه و مطالعه پرونده جای ابلاغ واقعی را نمیگیرد و نمیتوان تاریخ مراجعه وکیل را تاریخ ابلاغ واقعی دانست و آن را مبنای آغاز مهلت واخواهی تلقی نمود.»
@Lawpress_Arayeghazayi
👈سؤال: در مواردی که #وکیل محکومعلیه به دادگاه مراجعه و با #مطالعه_پرونده از مفاد رأی #مطلع شود، آیا میتوان تاریخ مراجعه وکیل را تاریخ #ابلاغ_واقعی محسوب و آن را مبنای آغاز مهلت #واخواهی دانست؟
❇️نظریه شماره ۳۶۵۵/۷
مورخ ۷/۶/۱۳۸۴
@Lawpress_Arayeghazayi
با توجه به اینکه وفق ماده ۳۰۶ از قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی ابتدای مهلت واخواهی تاریخ #ابلاغ_واقعی به محکوم علیه تعیین گردیده است و منظور از ابلاغ واقعی، ابلاغ به #شخص_مخاطب است به نحوی که از مفاد رأی مطلع گردد، #مراجعه وکیل محکوم علیه و #مطالعه #پرونده اگر چه نتیجه آن #اطلاع محکوم علیه از صدور حکم غیابی میباشد، اما جای ابلاغ واقعی را نمیگیرد و نمیتوان تاریخ مراجعه وکیل را تاریخ ابلاغ واقعی دانسته و آن را #مبنای آغاز مهلت واخواهی تلقی نمود. مضافاً به اینکه، صرف مطالعه پرونده توسط وکیل خوانده موجب احراز ابلاغ واقعی به موکل نمیباشد و دخالت وکیل به عنوان مطالعه پرونده نیز مستلزم دخالت وی در امر دادرسی نیست، بنا به مراتب در فرض استعلام مهلت واخواهی از زمانی آغاز میشود که دادنامه یا اجرائیه به شخص محکوم علیه و به ترتیبی که در ماده ۶۸ همان قانون مقرر گردیده ابلاغ شده باشد.
#نظریه_مشورتی
✅لینک عضویت در کانال تلگرام🔻
https://t.me/Lawpress_Arayeghazayi
◀️لینک عضویت در صفحه اینستاگرام🔻
www.instagram.com/lawpress_page