حقوق پرس
6.37K subscribers
7.24K photos
1.33K videos
655 files
13.4K links
❇️آخرین اخبار و اطلاعات حقوقي و قضایی/مطالب کاربردی و رویه های قضایی

◾️ارتباط با مدیر کانال( فقط پیام های ضروری)👇
@ilawpress
Download Telegram
مجلس با دائمی شدن سهمیه ورود خانواده‌های ایثارگران به دانشگاه‌ها مخالفت کرد
https://telegram.me/lawpress
🔹نمایندگان مجلس شورای اسلامی به منظور تأمین نظر شورای نگهبان سهمیه ورود همسر و فرزندان #شاهد، ##جانبازان، #آزادگان و همسر و فرزندان آزادگان و همسر و فرزندان جانبازان بالای ۲۵ درصد به دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی را حذف کرد.
لينك عضويت در كانال حقوق پرس:👇👇👇
https://telegram.me/lawpress
اصطلاحات حقوقی را بشناسيم:
@Lawpress

#انفساخ: انحلال قهری عقد را گویند.

#مهایات: تقسیم منافع بر حسب زمان.

#مجازات_ترذیلی: مجازاتی که لطمه به افتخار و شئون اجتماعی مجرم بزند.محرومیت از حقوق اجتماعی

#تقاص: به این معنا است که داین حق خود را از اموال مدیون بدون مراجعه به قاضی استیفا کند.

#جعاله: التزام شخص به ادای اجرت معلوم در مقابل عملی اعم از این که طرف معین باشد یا غیر معین.

#اخذ_به_السوم: یک نفر مالی را می گیرد که معاینه کند که اگر خوب باشد بخرد و اگر بد باشد نخرد.

#ایلاء: سوگندی است که زوج یاد کند که همیشه یا بیش از ۴ ماه با زوجه دائم خود مقاربت نکند.

#استفسار: تفسیر و توضیح خواستن.


#معافیت : عفو از حق به معنی چشم پوشی از حق خود به نفع طرف است.

#معاوضه: عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین مالی می دهد به عوض مال دیگر که از طرف دیگر اخذ می کند.

#معوض: در عقد معوض مالی که از طرف ایجاب کننده داده می شود معوض نام دارد

#سازش: تراضی (توافق) طرفین دعوی بر فیصله نزاع معین در دادگاه و با دخالت دادرس.

#سبب: خویشاوندی است بین دو نفر که بر اثر رابطه زناشویی به وجود می آید.

#سفیه: کسی است که تصرفات او در اموال و حقوق مالی خود عقلایی نباشد.

#سقوط: تنزل و از بین رفتن حق را گویند.

#سکنی: حق انتفاع هرگاه به صورت سکونت منتفع در مسکن متعلق به غیر باشد، آن را سکنی نامند.

#سلطه: عبارت است از اختیار قانونی شخص بر اشیاء یا اموال یا اشخاص دیگر.

#شخص_حقوقی: عبارت است از گروهی از افراد انسان با منفعتی از منافع عمومی.

#شخص_حقیقی: به معنای شخص طبیعی است.

#شخص_طبیعی: اشخاص انسانی را گویند که موضوع حق و تکلیف  هستند.

#صداق: مهر.

#صغیر: کسی که به سن ۱۸ سال تمام نرسیده باشد.

#صلح: عقدی است که در آن طرفین، توافق بر امری از امور کنند؛ بدون اینکه توافق آنها به عنوان یکی از عناوین معروف عقود باشد.

#صیغه: در عقود و ایقاعات تشریفاتی الفاظ معین را گویند که عقد یا ایقاع بدون آن الفاظ صحیح نیست.

#ضامن: متعهد در عقد ضمان را گویند.

#ضمان: به معنی عقد ضمان است و عبارت است از اینکه شخصی مالی را که بر ذمه دیگری است، به عهده بگیرد.

#طلب: تعهدی که بر ذمه شخصی به نفع کسی وجود دارد.

#عرف: چیزی که در ذهن شناخته شده و مأنوس و مقبول خردمندان است.

#عطف_قانون_به_ما_سبق: یعنی حکومت قانون نسبت به وقایعی قبل از تاریخ وضع و نشر آن.

#عقد: تعهد یک طرف بر قبول امری که مورد قبول طرف دیگر باشد.

#علت: امری است که به محض وقوع آن چیز دیگری بدون اینکه تأخیری رخ دهد به دنبال آن واقع شود.

#عوض: در معاملات معوض هر یک از دو موضوع مورد معامله را گویند.

#عین: اشیاء مادی مستقل.

#غش: از جرایم مربوط به تقلب در کسب است.

#غصب: تصرف در مال غیر به نحو عدوان.

#غیر_منقول: مالی که از جایی به جایی قابل انتقال نباشد مانند زمین  و معدن.

#قرض: عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین عقد مقدار معینی از مال خود را به طرف دیگر تملیک می کند و طرف او مثل آن را از حیث مقدار، جنس و وصف رد کند.

#شاهد: کسی که شهادت بر امری می دهد.

#شبه_عقد: عبارت است از یک عمل ارادی که قانون آن را منع نکرده و بدون اینکه عقدی منعقد شود، ایجاد تعهد در مقابل غیر کند.

#شخص: کسی که موضع حق قرار گیرد، مانند انسان و شرکت تجاری.

#شرط: امری است محتمل الوقوع در آینده که طرفین عقد یا ایقاع کننده، حدوث اثر حقوقی عقد یا ایقاع را متوقف بر حدوث آن امر محتمل الوقوع کنند.

#قسم: گواه گرفتن یکی از مقدسات بر صدق اظهار خود.

#قصد: مصمم شدن به انجام یک عمل حقوقی از قبیل اقرار، بیع و غیره.

#قولنامه: نوشته ای غالباً عادی حاکی از توافق بر واقع ساختن عقدی درمورد معینی که ضمانت اجرای تخلف از آن، مشخص است.

#قیم: نماینده قانونی محجور که از طرف مقامات صلاحیتدار قضایی در صورت نبودن ولی قهری و وصی او تعیین می شود.

#گرو : مترادف رهن است. گرودهنده، راهن و گروگیر، مرتهن است و  گروگان عین مرهونه را گویند.

#مؤجل: تعهدی که انجام دادن آن، مشروط به رسیدن اجل معین باشد.

#مأجور: به معنای عین مستأجره استعمال شده است.

#ماترک: مالی که با فوت مالک آن و به حکم قانون به وارث تعلق گیرد.

#مالک: صاحب ملک، صاحب مال غیرمنقول، صاحب اراضی و صاحب سرمایه در عقد مضاربه.

#مالکیت: حق ا ستعمال، بهر ه برداری و انتقال یک چیز به هر صورت مگر در مواردی که قانون استثناء کرده باشد.

#مایملک: قسمت مثبت از دارایی شخص را گویند.

#متصالح: قبول کننده را در عقد صلح گویند.

#مثمن: معوض را در عقد بیع گویند.

#مجنون: کسی که فاقد تشخیص نفع و ضرر و حسن و قبح است.
#اصطلاحات_حقوقی_به_همراه_معانى_آن


لينك عضويت در كانال حقوق پرس:👇👇👇
https://telegram.me/lawpress
مجازات شهادت کذب در قانون مجازات اسلامی چیست؟
@Lawpress

🔵شهادت عبارت است از اینکه شخصی به نفع یکی از اصحاب دعوی و بر ضرر دیگری اعلام اطلاع و خبر از وقوع امری کند. #شهادت_کذب نیز عبارت از ادای گواهی #دروغ توسط گواه نزد مقامات رسمی در دادگاه است.

#شهادت یکی از دلایل دعاوی اعم از جزایی یا حقوقی با سابقه بسیار طولانی بوده و در تمام کشور‌ها به عنوان دلیل پذیرفته شده، اما حدود استفاده از آن و درجه اعتبار و ارزش آن متفاوت است.

#شاهد یا #گواه ممکن است عینی باشد که مشاهدات خود را نقل کند. ممکن است گواه سمعی باشد که شنیده‌های خود را منتقل سازد یا شهادت او مستلزم به‌کارگیری این دو و دیگر حواس باشد.

🔷شرایط شاهد و شهادت

ماده ۱۷۷ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲، شرایط شاهد شرعی را مشخص کرده که عبارت از بلوغ؛ عقل؛ ایمان؛ عدالت؛ طهارت مولد؛ ذی‌نفع نبودن در موضوع؛ نداشتن خصومت با طرفین یا یکی از آنها؛ عدم اشتغال به تکدی و ولگرد نبودن است.

این شرایط باید توسط قاضی احراز شود و در صورتی که شاهد یکی از این شرایط را نداشت، تنها اظهارات او استماع می‌شود که تشخیص میزان تأثیر و ارزش این اظهارات در علم قاضی، در حدود اماره قضایی است.

تنها کافی نیست که شاهد شرایط لازم را داشته باشد بلکه برای شهادت هم شرایط و ضوابطی لازم است تا شهادت قابل استفاده و موثر باشد.

قطعی و یقینی بودن شهادت: شهادت شاهد باید از روی قطع و یقین باشد و اظهار با تردید و شک، بلااعتبار است. شاهد باید از طریق حواس خود بر مورد شهادت اطلاع یافته باشد. گاهی اوقات شاهد، بر شنیدن خبری شهادت می‌دهد که در این موارد گفته می‌شود شاهد، سمعی است.

تطبیق شهادت با دعوی: هر گاه دعوی نسبت به امری باشد و مفاد شهادت امر دیگری را ثابت کند، آن گواهی بدون اثر است. در موردی که شهادت، جزیی از ادعا را ثابت کند، به همان میزان موثر است. مثلاً خواهان می‌گوید ۱۰ هزار تومان به خوانده پرداخت کرده است، اما شاهد می‌گوید «من دیدم که یک‌هزار تومان پرداخت که در همین حد یک‌هزار تومان موثر است.»

توافق شهادت شهود در معنی: شهادت شهود باید در معنی توافق داشته باشد. لازم نیست الفاظ و عباراتی که شهود به کار می‌برند یکسان نباشد، اما لازم است معنی و مفهوم آن‌ها یکی باشد بنابراین اگر شهود به اختلاف شهادت دهند قابل اثر نخواهد بود مگر در صورتی که از اظهارات آن‌ها چیز‌های یقینی مشترکی به دست آید.

مثلاً اگر شهادت یکی بر وقوع واقعه در روز باشد و دیگری در شب، معلوم می‌شود چنین شهادتی در معنی توافق ندارد، اما اگر مثلاً نسبت به پرداخت پول و نحوه پرداخت و زمان آن اختلافی نباشد، اما در خصوص میزان مبلغ، یکی هفتصد تومان و دیگری یکی هشتصد تومان نقل می‌کند، باید قدر متیقن را که هفتصد تومان است، ملاک قرار دهد.

🔷شهادت بر شهادت

در شهادت بر شهادت، کسی که در محضر دادگاه است، شاهد واقعی نیست. به این معنا که خود فرد، موضوع مورد شهادت را ندیده بلکه شاهد اول که دیده، برای او نقل کرده است و او شهادت را به دادگاه منتقل می‌کند. چه‌بسا بدون اینکه هیچ‌کدام عمد و قصدی در تغییر موضوع داشته باشند، به دلیل غیرمستقیم بودن، مطالب عوض شود یا جزییات به صورت دیگری درآید. به همین جهت است که قانون می‌گوید شهادت بر شهادت در صورتی شنیده می‌شود که شاهد اصلی فوت کرده یا به واسطه علت دیگری مثل بیماری، سفر و حبس (که قابل انتقال به دادگاه نیست) نتواند حاضر شود. در چنین صورتی هم شاهد اول و هم شاهد دوم باید واجد شرایط باشند و در مطلب مورد شهادت هم باید ضوابط رعایت شده باشد.

🔷رجوع از شهادت

ممکن است شاهد از شهادتی که داده، رجوع کند یا معلوم شود برخلاف واقع شهادت داده است، در این صورت، به شهادت او ترتیب اثر داده نمی‌شود. رجوع از شهادت نیاز به اثبات خلاف واقع بودن شهادت ندارد بلکه کافی است شاهد مدعی شود به جهتی از جهات مثل تطمیع، تهدید، یا اشتباه و نظایر آن، شهادت نادرست داده است. در این صورت دادگاه به چنان شهادتی ترتیب اثر نمی‌دهد و اگر بر اساس آن حکم صادر شده باشد، در مرحله تجدیدنظر حکم فسخ می‌شود.

اما اگر حکم قطعی شده باشد، به لحاظ خدشه‌دار بودن شهادت، اعاده دادرسی قابل پذیرش نیست و فقط زیان‌دیده می‌واند خساراتی که از شهادت متحمل شده است، درخواست کند.

🔷نصاب در شهادت

شهادت ممکن است در مورد حقوق مالی، حقوق غیرمالی، بدنی، حدود و قصاص باشد و بسته به موضوع شهادت، دارای نصاب و تعداد مخصوص برای اثبات است که قانون تعداد آن‌ها را در موارد و موضوعات مختلف مشخص کرده است.

🔷جرح و تعدیل شاهد

جرح شاهد یا گواه عبارت است از ادعای دارا نبودن یکی از شرایطی که قانون برای شاهد مقرر کرده است.


🔷👆ادامه متن در پست بعدى👇



تلگرام🔻
https://telegram.me/lawpress

◀️اینستاگرام🔻
www.instagram.com/lawpress_page
چکیده:
در مواردی نظیر توهین، شهادت بانوان دلیل محسوب نمی‌شود.

@Lawpress_Arayeghazayi

🔹تاریخ رای نهایی:
1393/10/30
🔹شماره رای نهایی: 9309970220901387

⚫️رای بدوی

در خصوص اتهام خانم م.، متولد 1340، دایر بر توهین، با وکالت آقای م.ش.، موضوع شکایت خانم ب.؛ با توجه به این‌که شاکی دو #شاهد_زن معرفی کرده که احد از ایشان مادر شاکی بوده و دارای نفع دنیوی بوده و یک شاهد ضمن این‌که اقل از نصاب قانونی می‌باشد در مواردی نظیر توهین #شهادت_بانوان #دلیل محسوب نمی‌گردد و با توجه به انکار شدید متهم در همه مراحل دادرسی و نیز اظهارات مأمور انتظامی با ادله و قرائن دیگر هم‌خوانی ندارد و بزه قابل انتساب به متهم نیست و مستنداً به بند الف ماده 177 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری و اصل 37 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران رأی به برائت متهم از اتهام توهین را صادر می‌نماید. رأی صادره حضوری و ظرف بیست روز قابل اعتراض در محاکم تجدیدنظر استان تهران است.
🔹دادرس شعبه 1103 دادگاه عمومی جزایی تهران

⚫️رای دادگاه تجدید نظر
@Lawpress_Arayeghazayi

در خصوص تجدیدنظرخواهی خانم ب. نسبت به دادنامه شماره 00490 مورخ 04/08/93 صادره از شعبه 1103 دادگاه عمومی جزایی تهران که به موجب آن خانم م. از اتهام توهین موضوع شکایت تجدیدنظرخواه تبرئه گردیده است؛ با تقدیم درخواست تجدیدنظرخواهی نسبت به رأی صادره اعتراض نموده که دادگاه با بررسی آن توجهاً به مندرجات پرونده خصوصاً تحقیقات انجام یافته و عدم ارائه دلیل مستفید و بینه شرعی چون از ناحیه تجدیدنظرخواه ایراد یا اعتراض موثری که موجبات نقض دادنامه معترض‌عنه را فراهم نماید ابراز و عنوان نگردیده و تجدیدنظرخواهی با هیچ‌یک از موارد مندرج در ماده 240 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری مطابقت ندارد، علی‌هذا دادگاه اعتراض را مردود دانسته و مستنداً به بند الف از ماده 257 قانون آیین دادرسی مرقوم دادنامه صادره را #تأیید می‌نماید. این رأی قطعی است.
🔹رئیس شعبه 9 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه /پژوهشگاه قوه قضاييه #دادنامه_کیفری


لينک عضويت در كانال تلگرام
🔻
https://t.me/Lawpress_Arayeghazayi

◀️اینستاگرام🔻
www.instagram.com/lawpress_page
اصطلاحات حقوقی را بشناسيم
@Zanjan_law

#انفساخ: انحلال قهری عقد را گویند.

#مهایات: تقسیم منافع بر حسب زمان.

#مجازات_ترذیلی: مجازاتی که لطمه به افتخار و شئون اجتماعی مجرم بزند.محرومیت از حقوق اجتماعی

#تقاص: به این معنا است که داین حق خود را از اموال مدیون بدون مراجعه به قاضی استیفا کند.

#جعاله: التزام شخص به ادای اجرت معلوم در مقابل عملی اعم از این که طرف معین باشد یا غیر معین.

#اخذ_به_السوم: یک نفر مالی را می گیرد که معاینه کند که اگر خوب باشد بخرد و اگر بد باشد نخرد.

#ایلاء: سوگندی است که زوج یاد کند که همیشه یا بیش از ۴ ماه با زوجه دائم خود مقاربت نکند.

#استفسار: تفسیر و توضیح خواستن.


#معافیت : عفو از حق به معنی چشم پوشی از حق خود به نفع طرف است.

#معاوضه: عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین مالی می دهد به عوض مال دیگر که از طرف دیگر اخذ می کند.

#معوض: در عقد معوض مالی که از طرف ایجاب کننده داده می شود معوض نام دارد

#سازش: تراضی (توافق) طرفین دعوی بر فیصله نزاع معین در دادگاه و با دخالت دادرس.

#سبب: خویشاوندی است بین دو نفر که بر اثر رابطه زناشویی به وجود می آید.

#سفیه: کسی است که تصرفات او در اموال و حقوق مالی خود عقلایی نباشد.

#سقوط: تنزل و از بین رفتن حق را گویند.

#سکنی: حق انتفاع هرگاه به صورت سکونت منتفع در مسکن متعلق به غیر باشد، آن را سکنی نامند.

#سلطه: عبارت است از اختیار قانونی شخص بر اشیاء یا اموال یا اشخاص دیگر.

#شخص_حقوقی: عبارت است از گروهی از افراد انسان با منفعتی از منافع عمومی.

#شخص_حقیقی: به معنای شخص طبیعی است.

#شخص_طبیعی: اشخاص انسانی را گویند که موضوع حق و تکلیف  هستند.

#صداق: مهر.

#صغیر: کسی که به سن ۱۸ سال تمام نرسیده باشد.

#صلح: عقدی است که در آن طرفین، توافق بر امری از امور کنند؛ بدون اینکه توافق آنها به عنوان یکی از عناوین معروف عقود باشد.

#صیغه: در عقود و ایقاعات تشریفاتی الفاظ معین را گویند که عقد یا ایقاع بدون آن الفاظ صحیح نیست.

#ضامن: متعهد در عقد ضمان را گویند.

#ضمان: به معنی عقد ضمان است و عبارت است از اینکه شخصی مالی را که بر ذمه دیگری است، به عهده بگیرد.

#طلب: تعهدی که بر ذمه شخصی به نفع کسی وجود دارد.

#عرف: چیزی که در ذهن شناخته شده و مأنوس و مقبول خردمندان است.

#عطف_قانون_به_ما_سبق: یعنی حکومت قانون نسبت به وقایعی قبل از تاریخ وضع و نشر آن.

#عقد: تعهد یک طرف بر قبول امری که مورد قبول طرف دیگر باشد.

#علت: امری است که به محض وقوع آن چیز دیگری بدون اینکه تأخیری رخ دهد به دنبال آن واقع شود.

#عوض: در معاملات معوض هر یک از دو موضوع مورد معامله را گویند.

#عین: اشیاء مادی مستقل.

#غش: از جرایم مربوط به تقلب در کسب است.

#غصب: تصرف در مال غیر به نحو عدوان.

#غیر_منقول: مالی که از جایی به جایی قابل انتقال نباشد مانند زمین  و معدن.

#قرض: عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین عقد مقدار معینی از مال خود را به طرف دیگر تملیک می کند و طرف او مثل آن را از حیث مقدار، جنس و وصف رد کند.

#شاهد: کسی که شهادت بر امری می دهد.

#شبه_عقد: عبارت است از یک عمل ارادی که قانون آن را منع نکرده و بدون اینکه عقدی منعقد شود، ایجاد تعهد در مقابل غیر کند.

#شخص: کسی که موضع حق قرار گیرد، مانند انسان و شرکت تجاری.

#شرط: امری است محتمل الوقوع در آینده که طرفین عقد یا ایقاع کننده، حدوث اثر حقوقی عقد یا ایقاع را متوقف بر حدوث آن امر محتمل الوقوع کنند.

#قسم: گواه گرفتن یکی از مقدسات بر صدق اظهار خود.

#قصد: مصمم شدن به انجام یک عمل حقوقی از قبیل اقرار، بیع و غیره.

#قولنامه: نوشته ای غالباً عادی حاکی از توافق بر واقع ساختن عقدی درمورد معینی که ضمانت اجرای تخلف از آن، مشخص است.

#قیم: نماینده قانونی محجور که از طرف مقامات صلاحیتدار قضایی در صورت نبودن ولی قهری و وصی او تعیین می شود.

#گرو : مترادف رهن است. گرودهنده، راهن و گروگیر، مرتهن است و  گروگان عین مرهونه را گویند.

#مؤجل: تعهدی که انجام دادن آن، مشروط به رسیدن اجل معین باشد.

#مأجور: به معنای عین مستأجره استعمال شده است.

#ماترک: مالی که با فوت مالک آن و به حکم قانون به وارث تعلق گیرد.

#مالک: صاحب ملک، صاحب مال غیرمنقول، صاحب اراضی و صاحب سرمایه در عقد مضاربه.

#مالکیت: حق ا ستعمال، بهر ه برداری و انتقال یک چیز به هر صورت مگر در مواردی که قانون استثناء کرده باشد.

#مایملک: قسمت مثبت از دارایی شخص را گویند.

#متصالح: قبول کننده را در عقد صلح گویند.

#مثمن: معوض را در عقد بیع گویند.

#مجنون: کسی که فاقد تشخیص نفع و ضرر و حسن و قبح است.
#اصطلاحات_حقوقی_به_همراه_معانى_آن

لینک عضویت در کانال تلگرام🔻
https://t.me/Zanjan_law
چکیده:
صرف امضای زیر قرار داد به عنوان
شاهد دلیل بر وحدت قصد و اقتران زمان بین عمل معاون و مباشر و مصداق معاونت در انتقال مال غیر نمی‌باشد.
@Lawpress_Arayeghazayi

🔹️تاریخ رای نهایی: 1391/07/29
🔹️شماره رای نهایی: 9109970223100981

🔵رای بدوی

در خصوص اتهام آقای الف. فرزند الف. دایر بر #معاونت_در_انتقال_مال_غیر (منافع ملک) موضوع شکایت آقای م. با عنایت به جامع اوراق و محتویات پرونده و نظر به این که از محتویات پرونده فعل یا عملی که مصداق #معاونت باشد و از سوی متهم مذکور ارتکاب یافته باشد در پرونده موجود نمی باشد و صرف #امضاء زیر قرارداد به عنوان #شاهد دلیل بر #وحد_ قصد و #اقتران_زمان بین عمل معاون و مباشر و افعال مصداق معاونت نمی باشد لذا وقوع جرم احراز نمی‌گردد و نظر به حکومت اصل کلی #برائت و اصل تفسیر مضیق قوانین جزایی و به استناد اصل 37 قانون اساسی و بند الف ماده 177 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری حکم بر برائت متهم صادر می‌گردد. رأی صادره حضوری و ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ، قابل اعتراض در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران است.
🔹️دادرس شعبه 1103 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ رمضانی

🔵رای دادگاه تجدید نظر
@Lawpress_Arayeghazayi

در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای م. با وکالت آقای ق.ش. نسبت به دادنامه شماره 153 مورخه 1/3/1391 صادره از شعبه 1103 دادگاه عمومی جزایی شهرستان تهران که به موجب آن تجدیدنظرخوانده به اتهام معاونت در انتقال مال غیر (منافع ملک) تبرئه گردیده است با توجه به مجموع محتویات پرونده نظر به این که در این مرحله از دادرسی از ناحیه تجدیدنظرخواه ایراد و اعتراض موجه و مدللی که موجبات نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته را فراهم نماید ارائه و عنوان نگردیده است و بر مبانی استدلال و استنباط دادگاه نخستین در رسیدگی به موضوع و صدور حکم و رعایت موازین قانونی و تشریفات دادرسی خدشه و خللی مترتب نیست و دادنامه تجدیدنظرخواسته مطابق دلایل موجود در پرونده وفق مقررات قانونی صادر گردیده است و ایراد تجدیدنظرخواه در حدی نیست که موجب حصول علم به وجود اشتباه در حکم مزبور گردد لذا اعتراض قابل انطباق با جهات مقرر در ماده 240 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری نمی باشد در نتیجه دادگاه به استناد بند الف ماده 257 قانون مذکور ضمن رد تجدیدنظرخواهی به عمل آمده حکم تجدیدنظرخواسته را #تأیید و استوار می نماید. این رأی قطعی است.
🔹️رئیس شعبه 31 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
بلاغی ـ شریعتی/پژوهشگاه قوه قضاییه


لينک عضويت در كانال تلگرام🔻
https://t.me/Lawpress_Arayeghazayi

◀️اینستاگرام🔻
www.instagram.com/lawpress_page