- korosh kiani
Voice message
میدونی چیه؟ توو سرم پر سواله که هرچی فکر میکنم به جایی نمیرسم. که بفهمم من همونی بودم که دوسش داشتی؟ الان چطوری میتونی بدون اون کسی که دوسش داشتی ادامه بدی؟ آدم چیزیو که دوس داشته باشه رو که نمیتونه ازش بگذره. نمیتونه ازش رد بشه! درسته من ردی ام. دیوونه ام. ولی واسه تو خوب بودم. بعضی وقتا هم که دیوونه میشدم واسه دوس داشتن بود، فقط همین! اگه دوس نداشتمت برام مهم نبود هیچیت.. خودمو اذیت نمیکردم. عین خیالم نبود...!
تو آدم موندن و ساختن نبودی.
بهت یاد داده بودن که لج کنی
بحث کنی،
جیغ بزنی،
بشکونی،
تهش قید خودتم بزنی..
بهت یاد داده بودن که لج کنی
بحث کنی،
جیغ بزنی،
بشکونی،
تهش قید خودتم بزنی..
الان که رفته،
من از درون مُردم..
من تموم شدم.
اون خوبه
شاید خوابه
شایدم خونه نیست
این منم که مشت مشت قرص میخورم..
من از درون مُردم..
من تموم شدم.
اون خوبه
شاید خوابه
شایدم خونه نیست
این منم که مشت مشت قرص میخورم..
هرچقدر بیشتر سمتت میام،
بیشتر ازم دور میشی..
گذاشتم بری،
حالا فکرت توو همه این اتاق ریخته
رو همه دیوارا پاشیده
هرچقدر بیشتر توو این خونه بمونم، بیشتر توو من رخنه میکنی..
حالا تو همه ی منو تسخیر کردی...
مینویسم که بهت بگم
حالِ من بعدِ تو، حالِ خوبی نیست..
نیستی.. ولی همه روزام بوی تورو میده..
هرشب سقوط میکنم توو باتلاق نبودن تو.
کلی غمه پشت هر نگاهم، خسته و بی جون..
میدونم که باید دست بکشم،
باید بگذرم و برم
ولی شما بیا و اینو به قلب من حالی کن
این قلبی که یبار واسه تو تپیده و بعدش واسه هیچکس نلرزیده..
این خونه از تو پُره...
هروقت خواستی یه سر هم به این حوالی ما بزن.. من هنوز منتظرتم..
بیشتر ازم دور میشی..
گذاشتم بری،
حالا فکرت توو همه این اتاق ریخته
رو همه دیوارا پاشیده
هرچقدر بیشتر توو این خونه بمونم، بیشتر توو من رخنه میکنی..
حالا تو همه ی منو تسخیر کردی...
مینویسم که بهت بگم
حالِ من بعدِ تو، حالِ خوبی نیست..
نیستی.. ولی همه روزام بوی تورو میده..
هرشب سقوط میکنم توو باتلاق نبودن تو.
کلی غمه پشت هر نگاهم، خسته و بی جون..
میدونم که باید دست بکشم،
باید بگذرم و برم
ولی شما بیا و اینو به قلب من حالی کن
این قلبی که یبار واسه تو تپیده و بعدش واسه هیچکس نلرزیده..
این خونه از تو پُره...
هروقت خواستی یه سر هم به این حوالی ما بزن.. من هنوز منتظرتم..
خسته ام از دور زدن توو
خاطرههايي که نميدونم
كدوماش خوبه و كدوماش بد؛
دلم ميخواد تموم شه.
دلم میخواد فقط تموم شه..
خاطرههايي که نميدونم
كدوماش خوبه و كدوماش بد؛
دلم ميخواد تموم شه.
دلم میخواد فقط تموم شه..
دارم سعی میکنم
به یاد بیارم لبخندت چه شکلیه،
چشمات چه رنگیه..
لبات چه طعمیه..
داره یادم میره..
دارم کم کم تورو یادم میره..
به یاد بیارم لبخندت چه شکلیه،
چشمات چه رنگیه..
لبات چه طعمیه..
داره یادم میره..
دارم کم کم تورو یادم میره..
كلِ شب زل زدم به پنجره كه پشتش بارون ميباريد، سعي كردم به هرچي جز تو فكر كنم؛ هركي جز تو!
بايد راحت باشه اونقدي كه نيستي، اونقدي كه آدم تو كل دنيا هست بايد جا واسه تو كم باشه تو مغزم اما جا واسه تو زياده!
بايد راحت باشه اونقدي كه نيستي، اونقدي كه آدم تو كل دنيا هست بايد جا واسه تو كم باشه تو مغزم اما جا واسه تو زياده!
واسه خودت کجا گذاشتی رفتی؟
نگفتی یکی هست اینجا که نباشی حساب کتابش با خودش و زندگیش به هم میریزه؟
نه دیگه، نگفتی.. معلومه که نمیگی. تو اگه به من اهمیت میدادی که الان اینجا بودی..
نگفتی یکی هست اینجا که نباشی حساب کتابش با خودش و زندگیش به هم میریزه؟
نه دیگه، نگفتی.. معلومه که نمیگی. تو اگه به من اهمیت میدادی که الان اینجا بودی..
خیلی وقته ننوشتم. پُرم از حرفای نزده. پُرم از احساسات خفه شده. پُرم از گریه های نکرده. پُرم از سانسور. پُرم از دلتنگی. نه برای کسی. برای خودم..
پُرم از نا مهربونی. نه برای کسی. برای روحم.
اونقدر پُرم که حس میکنم خالی شدنم سالها زمان میبره. شاید سالها بعد. دوباره بنویسم. دوباره گریه کنم. دوباره مهربون باشم. دوباره حس کنم عاشقم.
شایدم نه...
پُرم از نا مهربونی. نه برای کسی. برای روحم.
اونقدر پُرم که حس میکنم خالی شدنم سالها زمان میبره. شاید سالها بعد. دوباره بنویسم. دوباره گریه کنم. دوباره مهربون باشم. دوباره حس کنم عاشقم.
شایدم نه...
این پست رو بعد از یک سال فعالیت نداشتن دارم میذارم. بعد از یک سال فکر کردن. بعد از یک سال حرف نزدن. من اینجام. زنده. علائم حیات دارم. نفس میکشم. روحم اما، دلش پرواز میخواد... به یه جای دور. به یه جای با معنا..