Avaz Be Hamrahi Oud va tar Va Ney
Iraj Bastami
#ساز_و_آواز
زمانه کیفر بیداد سخت خواهد داد
سزای رستم بد روز مرگ سهراب است
🎙 #استاد_ایرج_بسطامی
🎼 #کیوان_ساکت
✍🏻 #هوشنگ_ابتهاج
💽 #بی_کاروان_کولی
🆑 Telegram.me/Irajbastamii
زمانه کیفر بیداد سخت خواهد داد
سزای رستم بد روز مرگ سهراب است
🎙 #استاد_ایرج_بسطامی
🎼 #کیوان_ساکت
✍🏻 #هوشنگ_ابتهاج
💽 #بی_کاروان_کولی
🆑 Telegram.me/Irajbastamii
☆☆☆
چه فکر می کنی؟
که بادبان شکسته،
زورق به گل نشستهای ست زندگی ؟
در این خراب ریخته
که رنگ عافیت ازو گریخته
به بن رسیده
راه بستهای ست زندگی ؟
چه سهمناک بود سیل حادثه
که همچو اژدها دهان گشود
زمین و آسمان ز هم گسیخت
ستاره خوشه خوشه ریخت
و آفتاب در کبود درههای آب غرق شد
هوا بد است
تو با کدام باد می روی؟
چه ابر تیره ای گرفته سینه تو را
که با هزار سال بارش شبانه روز هم
دل تو وا نمی شود ...
چه فکر می کنی ؟
جهان چو آبگینه شکستهای ست
که سرو راست هم در او شکسته مینمایدت
جنان نشسته کوه درکمین درههای این غروب تنگ
زمان بی کرانه را
تو با شمار گام عمر ما مسنج
به پای او دمیست این درنگ درد و رنج
به سانِ رود
که در نشیب دره سر به سنگ می زند
رونده باش
امید هیچ معجزی ز مرده نیست
زنده باش ...
#هوشنگ_ابتهاج
@KingM121
چه فکر می کنی؟
که بادبان شکسته،
زورق به گل نشستهای ست زندگی ؟
در این خراب ریخته
که رنگ عافیت ازو گریخته
به بن رسیده
راه بستهای ست زندگی ؟
چه سهمناک بود سیل حادثه
که همچو اژدها دهان گشود
زمین و آسمان ز هم گسیخت
ستاره خوشه خوشه ریخت
و آفتاب در کبود درههای آب غرق شد
هوا بد است
تو با کدام باد می روی؟
چه ابر تیره ای گرفته سینه تو را
که با هزار سال بارش شبانه روز هم
دل تو وا نمی شود ...
چه فکر می کنی ؟
جهان چو آبگینه شکستهای ست
که سرو راست هم در او شکسته مینمایدت
جنان نشسته کوه درکمین درههای این غروب تنگ
زمان بی کرانه را
تو با شمار گام عمر ما مسنج
به پای او دمیست این درنگ درد و رنج
به سانِ رود
که در نشیب دره سر به سنگ می زند
رونده باش
امید هیچ معجزی ز مرده نیست
زنده باش ...
#هوشنگ_ابتهاج
@KingM121
تو ای پری کجایی
حسین قوامی
#تو_ای_پری_کجایی
ترانه: #هوشنگ_ابتهاج
خواننده: #حسین_قوامی
آهنگساز: #همایون_خرم
همایون خرم در گفتوگویی که ابوالحسن مختاباد، روزنامهنگار و پژوهشگر تاریخ موسیقی معاصر، با او در نشریهٔ #نگاه انجام داد، از چگونگی پدید آمدن این تصنیف میگوید:
«در منوچهری خانهٔ باصفایی بود با باغچه که شبش رفتم آنجا. شب قشنگی بود و برخی از کارهایی را که با دستگاه حرفهایشان ضبط کرده بودند گوش کردم. من خودم کارهایی را که مینوشتم و اجرا میکردم تنها یک بار گوش میکردم و دیگر هم فرصتی برای گوش دادن دوباره نداشتم و تاییدشان میکردم. هنگام گوش دادن به کارها، آقای ابتهاج گفتند: «خیلی دلم میخواهد که روی یک آهنگی از شما شعر بسازم» من چیزی نگفتم اما وقتی به روی بالکن و هوای خوب و نسیم و باغچه و شب اواخر تابستان را دیدم گویی باران نت بود که میبارید. بلافاصله رفتم توی بالکن نشستم و این آهنگ را از بالا تا پایین نوشتم. حتی جوابهای ارکستر پشت هم آمد. واقعاً کمتر زمانی بود که یک آهنگ تمام و کمال به ذهن بیاید؛ از صفر تا صدش؛ و به همین دلیل است که برخی از دوستان و شنوندگانی که این کار را میشنوند میگویند این آهنگ زمینی نیست.
ترانه: #هوشنگ_ابتهاج
خواننده: #حسین_قوامی
آهنگساز: #همایون_خرم
همایون خرم در گفتوگویی که ابوالحسن مختاباد، روزنامهنگار و پژوهشگر تاریخ موسیقی معاصر، با او در نشریهٔ #نگاه انجام داد، از چگونگی پدید آمدن این تصنیف میگوید:
«در منوچهری خانهٔ باصفایی بود با باغچه که شبش رفتم آنجا. شب قشنگی بود و برخی از کارهایی را که با دستگاه حرفهایشان ضبط کرده بودند گوش کردم. من خودم کارهایی را که مینوشتم و اجرا میکردم تنها یک بار گوش میکردم و دیگر هم فرصتی برای گوش دادن دوباره نداشتم و تاییدشان میکردم. هنگام گوش دادن به کارها، آقای ابتهاج گفتند: «خیلی دلم میخواهد که روی یک آهنگی از شما شعر بسازم» من چیزی نگفتم اما وقتی به روی بالکن و هوای خوب و نسیم و باغچه و شب اواخر تابستان را دیدم گویی باران نت بود که میبارید. بلافاصله رفتم توی بالکن نشستم و این آهنگ را از بالا تا پایین نوشتم. حتی جوابهای ارکستر پشت هم آمد. واقعاً کمتر زمانی بود که یک آهنگ تمام و کمال به ذهن بیاید؛ از صفر تا صدش؛ و به همین دلیل است که برخی از دوستان و شنوندگانی که این کار را میشنوند میگویند این آهنگ زمینی نیست.