KiarostamiAbbas
«جامانده»، ویدئوییست از حالوروز حسن دارابی، بازیگر نقش اول فیلم «مسافر» بعد از گذشت چهل و دو سه سال از ساخت این فیلم @KiarostamiAbbas
«جا مانده» ویدئویی از حال و روز حسن دارابی، بازیگر نقش اول فیلم #مسافر بعد از چهل و دو سه سال
این ویدئو حاصل گفتوگوی یکی از مخاطبان ما با آقای دارابی در پاییز ۹۶ در ملایر است.
@KiarostamiAbbas
این ویدئو حاصل گفتوگوی یکی از مخاطبان ما با آقای دارابی در پاییز ۹۶ در ملایر است.
@KiarostamiAbbas
KiarostamiAbbas
فیلم «مسافر»، ساختهی عباس کیارستمی، محصول ۱۳۵۳ @KiarostamiAbbas
فیلم #مسافر
ساختهی عباس کیارستمی، محصول ۱۳۵۳
ساختهی عباس کیارستمی، محصول ۱۳۵۳
#فیلم چهارم: مسافر _ سال ۱۳۵۳
«مسافر» دومین فیلم نیمهبلند عباس کیارستمیست، محصول ۱۳۵۳. مسافر از جایگاه مهمی در کارنامهی کیارستمی برخوردار است. این فیلم نخستین فیلم اوست که فارغ از اینکه سازندهاش چه فیلمهای دیگری ساخته، سرپاست و همچنان بهعنوان اثری فوقالعاده تماشاگرانش را تحت تاثیر قرار میدهد.
کیارستمی در مسافر همچون فیلم دومش، «زنگ تفریح» به سراغ فوتبال (بهعنوان میل و اشتیاق پرشور بشری) میرود و بهطور نامحسوستری اما بسیار مهم در «زندگی و دیگر هیچ» به آن بازمیگردد.
کیارستمی فیلمنامهی #مسافر را بر اساس طرح یکی از دوستانش، حسن رفیعی مینویسد. مسافر، همچون فیلمهای قبلی کیارستمی، داستان یک پسربچه را به تصویر میکشد. پسربچه حاضر است تا برای تحقق رویایش دست به هر کاری بزند. قاسم، پسربچهی «عشق فوتبال» ملایریست که برای تامین هزینهی سفر به تهران و دیدن مسابقهی تیم محبوبش از نزدیک، متوصل به دزدی و دوزوکلک میشود.
مهمترین نقطهی قوت فیلم، انسجام احساسی و محتوایی آن است. روایت فیلم ساده است و از اولین صحنهها، مستقیما ما را به سوی هدف نهایی میبرد؛ تعریف هدف، موانع و تلاش ستایشبرانگیز قهرمان برای غلبه بر موانع. مسافر فیلم گرمی است چون در میان فیلمهای کیارستمی از نظر همراه کردن بیننده با قهرمان اصلی یگانه است (البته تا حدودی به غیر از خانه دوست کجاست) این کار در سطح روایت چنین انجام میشود که بیننده از اول تا آخر فیلم، همراه قاسم است و همراه او مسیر غلبه بر موانع را طی میکند.
کیارستمی وقتی برای پیدا کردن بازیگر نقش پسربچه به ملایر میرود، تماس با مردم در شهرستانی کوچک او را با واقعیت زندگی نوجوانی همچون قاسم جولایی، پسربچهی اصلی فیلم، آشنا میسازد. در داستان کوتاهِ حسن رفیعی، پسربچه برای تامین پول سفرش به تهران، قلک خود را میشکست و سفر آغاز میشد. اما کیارستمی میگوید: «وقتی از نزدیک با زندگی آدمهای قصه آشنا شدم، دیدم که این نمیتواند کار درستی باشد»، زیرا در آن شهرستان کوچک نه قلکی وجود دارد و نه امکان به دست آوردن پول از داخل خانه؛ «به دست آوردن این پول در شرایطی که من دیدم، واقعا دشوار بود».
بهزعم برخی منتقدان، مسافر هنوز هم یکی از بهترین فیلمهای کیارستمی است، فیلمی که مورد علاقهی خود کیارستمی نیز بود. پس از درخشش در جشنوارهی فیلمهای کودکان و نوجوانان تهران، این فیلم نمایش محدودی در برخی جشنوارههای تخصصی، مانند جشنوارهی فیلم کودکان خیخون در اسپانیا داشت (جایی که اصلا مورد توجه واقع نشد). با توجه به اینکه در آن زمان، فیلمهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فقط در موسسات آموزشی و فرهنگی دیده میشدند و نمایش عمومی نداشتند، جای تعجب نیست که حتی در ایران، فقط تعداد محدودی متوجه کارهای نخست کیارستمی شدند. یکی از این افراد، منتقدی به نام جمشید اکرمی بود. هنگامی که مسافر برای اولین بار نمایش داده شد، اکرمی تقریبا تنها کسی بود که آن را ستایش کرد: «شاید شما توجه نکرده باشید که این کیارستمی محبوب و فروتن، در حال حاضر یکی از مهمترین شخصیتهای سینمای جوان ماست».
مسافر نخستین فیلم کیارستمیست که در جشنوارهای به توفیق میرسد. این فیلم جایزهی مجسمهی طلایی بهترین فیلم و همچنین جایزهی ویژهی هیئت داوران رادیو تلویزیون ملی ایران را از نهمین فستیوال بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان تهران کسب میکند.
از نقاط قوت مسافر، تسلط کیارستمی در بازی گرفتن از بازیگران غیرحرفهای (نابازیگران) است که همگیشان محلی و اهل شهر ملایر هستند. او توانسته از حسن دارابی جوان (بازیگر نقش اول فیلم)، یک بازی بهیادماندنی بگیرد. استفاده از نابازیگران، بعدها تبدیل به یکی از ویژگیهای اصلی سینمای کیارستمی میشود.
ظاهرا فیلمهای ابتدایی کیارستمی (نان و کوچه، زنگ تفریح، تجربه و مسافر) هر یک به موضوعی مجزا میپردازند، اما همهی آنها گویای بخشی از طرحی منظم هستند. تنهایی، ناکارآمد بودن نظام آموزشی و تربیتی در مدرسه و خانواده، تعلقات و آرزوهای کودکانه، تجربهآموزی با حضور مستقیم در جامعه و سادگی و سهلانگاری، پارهای از مایهها و مفاهیم مشترک این فیلمها هستند.
مسافر با نخهای زیادی به جو فیلمسازی روشنفکرانه و فضای اجتماعی غالب روزگار خود ارتباط مییابد. قاسم یک علی خوشدست (قهرمان فیلم تنگنا، ساختهی امیر نادری، محصول ۱۳۵۲) کوچولو است. یک ضد قهرمان تمامعیار که ضد اجتماعیترین اعمال را مرتکب میشود، اما چون نوعی شورشی علیه سیستم است که در اینجا در قالب مدرسه و خانواده و بهطور کلی بزرگسالان و زندگی ماشینی و لَخت روزمره، نمایش داده شده، ستایش میشود. بهجرات میتوان گفت که کیارستمی در هیچ فیلم دیگرش، اینقدر آشکارا با قهرمانش همدلی نکرده است.
«مسافر» دومین فیلم نیمهبلند عباس کیارستمیست، محصول ۱۳۵۳. مسافر از جایگاه مهمی در کارنامهی کیارستمی برخوردار است. این فیلم نخستین فیلم اوست که فارغ از اینکه سازندهاش چه فیلمهای دیگری ساخته، سرپاست و همچنان بهعنوان اثری فوقالعاده تماشاگرانش را تحت تاثیر قرار میدهد.
کیارستمی در مسافر همچون فیلم دومش، «زنگ تفریح» به سراغ فوتبال (بهعنوان میل و اشتیاق پرشور بشری) میرود و بهطور نامحسوستری اما بسیار مهم در «زندگی و دیگر هیچ» به آن بازمیگردد.
کیارستمی فیلمنامهی #مسافر را بر اساس طرح یکی از دوستانش، حسن رفیعی مینویسد. مسافر، همچون فیلمهای قبلی کیارستمی، داستان یک پسربچه را به تصویر میکشد. پسربچه حاضر است تا برای تحقق رویایش دست به هر کاری بزند. قاسم، پسربچهی «عشق فوتبال» ملایریست که برای تامین هزینهی سفر به تهران و دیدن مسابقهی تیم محبوبش از نزدیک، متوصل به دزدی و دوزوکلک میشود.
مهمترین نقطهی قوت فیلم، انسجام احساسی و محتوایی آن است. روایت فیلم ساده است و از اولین صحنهها، مستقیما ما را به سوی هدف نهایی میبرد؛ تعریف هدف، موانع و تلاش ستایشبرانگیز قهرمان برای غلبه بر موانع. مسافر فیلم گرمی است چون در میان فیلمهای کیارستمی از نظر همراه کردن بیننده با قهرمان اصلی یگانه است (البته تا حدودی به غیر از خانه دوست کجاست) این کار در سطح روایت چنین انجام میشود که بیننده از اول تا آخر فیلم، همراه قاسم است و همراه او مسیر غلبه بر موانع را طی میکند.
کیارستمی وقتی برای پیدا کردن بازیگر نقش پسربچه به ملایر میرود، تماس با مردم در شهرستانی کوچک او را با واقعیت زندگی نوجوانی همچون قاسم جولایی، پسربچهی اصلی فیلم، آشنا میسازد. در داستان کوتاهِ حسن رفیعی، پسربچه برای تامین پول سفرش به تهران، قلک خود را میشکست و سفر آغاز میشد. اما کیارستمی میگوید: «وقتی از نزدیک با زندگی آدمهای قصه آشنا شدم، دیدم که این نمیتواند کار درستی باشد»، زیرا در آن شهرستان کوچک نه قلکی وجود دارد و نه امکان به دست آوردن پول از داخل خانه؛ «به دست آوردن این پول در شرایطی که من دیدم، واقعا دشوار بود».
بهزعم برخی منتقدان، مسافر هنوز هم یکی از بهترین فیلمهای کیارستمی است، فیلمی که مورد علاقهی خود کیارستمی نیز بود. پس از درخشش در جشنوارهی فیلمهای کودکان و نوجوانان تهران، این فیلم نمایش محدودی در برخی جشنوارههای تخصصی، مانند جشنوارهی فیلم کودکان خیخون در اسپانیا داشت (جایی که اصلا مورد توجه واقع نشد). با توجه به اینکه در آن زمان، فیلمهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فقط در موسسات آموزشی و فرهنگی دیده میشدند و نمایش عمومی نداشتند، جای تعجب نیست که حتی در ایران، فقط تعداد محدودی متوجه کارهای نخست کیارستمی شدند. یکی از این افراد، منتقدی به نام جمشید اکرمی بود. هنگامی که مسافر برای اولین بار نمایش داده شد، اکرمی تقریبا تنها کسی بود که آن را ستایش کرد: «شاید شما توجه نکرده باشید که این کیارستمی محبوب و فروتن، در حال حاضر یکی از مهمترین شخصیتهای سینمای جوان ماست».
مسافر نخستین فیلم کیارستمیست که در جشنوارهای به توفیق میرسد. این فیلم جایزهی مجسمهی طلایی بهترین فیلم و همچنین جایزهی ویژهی هیئت داوران رادیو تلویزیون ملی ایران را از نهمین فستیوال بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان تهران کسب میکند.
از نقاط قوت مسافر، تسلط کیارستمی در بازی گرفتن از بازیگران غیرحرفهای (نابازیگران) است که همگیشان محلی و اهل شهر ملایر هستند. او توانسته از حسن دارابی جوان (بازیگر نقش اول فیلم)، یک بازی بهیادماندنی بگیرد. استفاده از نابازیگران، بعدها تبدیل به یکی از ویژگیهای اصلی سینمای کیارستمی میشود.
ظاهرا فیلمهای ابتدایی کیارستمی (نان و کوچه، زنگ تفریح، تجربه و مسافر) هر یک به موضوعی مجزا میپردازند، اما همهی آنها گویای بخشی از طرحی منظم هستند. تنهایی، ناکارآمد بودن نظام آموزشی و تربیتی در مدرسه و خانواده، تعلقات و آرزوهای کودکانه، تجربهآموزی با حضور مستقیم در جامعه و سادگی و سهلانگاری، پارهای از مایهها و مفاهیم مشترک این فیلمها هستند.
مسافر با نخهای زیادی به جو فیلمسازی روشنفکرانه و فضای اجتماعی غالب روزگار خود ارتباط مییابد. قاسم یک علی خوشدست (قهرمان فیلم تنگنا، ساختهی امیر نادری، محصول ۱۳۵۲) کوچولو است. یک ضد قهرمان تمامعیار که ضد اجتماعیترین اعمال را مرتکب میشود، اما چون نوعی شورشی علیه سیستم است که در اینجا در قالب مدرسه و خانواده و بهطور کلی بزرگسالان و زندگی ماشینی و لَخت روزمره، نمایش داده شده، ستایش میشود. بهجرات میتوان گفت که کیارستمی در هیچ فیلم دیگرش، اینقدر آشکارا با قهرمانش همدلی نکرده است.
«مسافر» ترکیبی است از شگردهای سبکی که بعدها به سبک کیارستمیوار مشهور شدند و شگردهای متعارفتر و جاافتادهتر زبان سینمایی. در سطح روایت از یک سو از یک فرمول ساده و جاافتاده استفاده میکند: تعریف هدف، خلق موانع و تلاش قهرمان برای غلبه بر آنها. از سوی دیگر اما آغازگر طرح روایی سادهای است که بعدها در سینمای ایران بهشدت باب میشود و نامهای مختلفی به آن داده شده و من آن را «کودک قهرمان به سبک ایرانی» مینامم. در این طرحها سراسر فیلم به کوششهای بچهای برای دستیابی به یک هدف ظاهرا پیشپاافتاده (پیدا کردن کلید، رساندن دفتر مشق به یک دوست، رساندن کیسهی برنج به مقصد، خرید یک ماهی قرمز و از این دست) اختصاص مییابد که از این دیدگاه به لحاظ سادگی خود و اختصاص زمانی بسیار طولانی به یک امر کوچک، با فرمولهای کلاسیک هالیوودی تناقض دارد. البته فراموش نکنیم که در مسافر کاری که قاسم میکند، یعنی دزدی پول از خانه و شبانه با اتوبوس به تهران رفتن، کار کوچکی نیست، اما پرداختن مفصل به کارهایی که او و دوستش برای به دست آوردن پول میکنند آن را به طرح گفته شده نزدیک میکند. جالب است که در اینجا این طرح پایانی بسیار تلخ دارد، در حالی که در تکامل آن در فیلمهای آینده به یک نوع خوشبینی توام با سادهلوحی آغشته میشود.
Flickr
از کتاب «سینمای عباس کیارستمی»، نوشتهی روبرت صافاریان، انتشارات روزنه، ۱۳۹۴
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مسافر از معدود فیلمهای فوتبالی خوب تاریخ سینما
فیلمسازان زیادی در سراسر جهان تلاش کردهاند تا بازی فوتبال را بهعنوان یک پدیدهی اجتماعی که میلیونها هوادار دارد و همچنین هیجانات ناشی از آن را به تصویر بکشند، اما به دلایل مختلف تلاش بسیاری از آنها به شکست انجامیده. «مسافر» اما بهخوبی توانسته یک داستان فوتبالمحور را در مدیوم سینما روایت کند. این فیلم هم فوتبال درستوحسابی دارد (سکانس فوتبال بازی کردن بچهها در کوچه، از پرداخت خوبی برخوردار است. روح دارد.) و هم دارای ویژگیهای سینماییست.
روزنامهی ورزشی آ ِاس، چاپ مادرید، #مسافر را در بین ۳۰ فیلم فوتبالی برتر تاریخ سینما قرار داده است.
فیلمسازان زیادی در سراسر جهان تلاش کردهاند تا بازی فوتبال را بهعنوان یک پدیدهی اجتماعی که میلیونها هوادار دارد و همچنین هیجانات ناشی از آن را به تصویر بکشند، اما به دلایل مختلف تلاش بسیاری از آنها به شکست انجامیده. «مسافر» اما بهخوبی توانسته یک داستان فوتبالمحور را در مدیوم سینما روایت کند. این فیلم هم فوتبال درستوحسابی دارد (سکانس فوتبال بازی کردن بچهها در کوچه، از پرداخت خوبی برخوردار است. روح دارد.) و هم دارای ویژگیهای سینماییست.
روزنامهی ورزشی آ ِاس، چاپ مادرید، #مسافر را در بین ۳۰ فیلم فوتبالی برتر تاریخ سینما قرار داده است.