.

ساز هم
با نفس گرم تو
آوازی داشت...
بی تو دیگر
سر ساز و دل آوازم نیست...


#هوشنگ_ابتهاج

بهارا شور شیرینم بر انگیز
شرار عشق دیرینم برانگیز

بهارا شور عشقم بیشتر کن
مرا با عشق او شیر و شکر کن

هنوز اینجا #جوانی دلنشین است
هنوز اینجا نفسها آتشین است

#هوشنگ_ابتهاج

#امروز_نه_آغاز و نه انجام جهان است
ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است

گر #مرد_رهی غم مخور از دوری و دیری
دانی که رسیدن #هنر_گام_زمان_است

#تو_رهرو_دیرینه_ی_سر_منزل_عشقی
بنگر که ز خون تو به هر گام نشان است

#آبی_که_بر_آسود_زمینش_بخورد_زود
#دریا_شود آن رود که پیوسته روان است

#هوشنگ_ابتهاج



‎‌

گر باده دهی و گرنه ، غم نیست

مست از تو ، شرابخانه از توست

مِی را چه اثر به پیش چشمت ؟

کاین مستی شادمانه از توست

#هوشنگ_ابتهاج

‌
تو می روی و دل ز دست می رود

مرو که با تو هر چه هست می رود

#هوشنگ_ابتهاج

آنكه مست آمد و دستی به دلِ ما زد و رفت

خواست تنهایی ما را به رخ ما بكشد!

#هوشنگ_ابتهاج

چو شب به راه تو ماندم

که ماه من باشی...

😍🌹❤
#هوشنگ_ابتهاج
#شبتون_عاشقانه

جانا مراد بخت و جوانی وصال توست
کو جاودانه بخت جوان می‌دهد به من

می‌آمدم که حال دل زار گویمت
اما مگر سرشک امان می‌دهد به من

#هوشنگ_ابتهاج

تو مرد باش و میندیش از گرانی درد
همیشه درد به سروقت مرد می آید!

دگر به سوز دل عاشقان که خواهد خواند
دلم ز ناله ی بلبل به درد می آید ...

#هوشنگ_ابتهاج

#هوشنگ_ابتهاج

سینه می‌جوشد ز درد بی‌زبان
ای نوای بی‌نوا نی را بخوان
نی خبر دارد ز درد اشتیاق
سینه های شرحه شرحه از فراق

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌

لب بر لبم بنه
كه نواهاسٺ
در دلم

#هوشنگ_ابتهاج

‌
درین سرای بی کسی کسی به در نمی زند

به دشت پُر ملالِ ما پرنده پَر نمی زند
 
یکی ز شب گرفتگان چراغ بر نمی کُند

کسی به کوچه سارِ شب درِ سحر نمی زند

#هوشنگ_ابتهاج

در فرو بند که چون سایه در این خلوت غم...!!
با کسَم نیست سر گفت و شنود ای ساقی♥


#هوشنگ_ابتهاج

نشود فاش کسی آن‌چه میان من و توست
تا اشارات نظر نامه‌رسان من و توست

گوش کن با لب خاموش سخن می گویم
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست

روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید
حالیا چشم جهانی نگران من و توست

گر چه در خلوت راز دل ما کس نرسید
همه جا زمزمه ی عشق نهان من و توست

گو بهار دل و جان باش و خزان باش، ارنه
ای بسا باغ و بهاران که خزان من و توست

این همه قصه ی فردوس و تمنای بهشت
گفت و گویی و خیالی ز جهان من و توست

نقش ما گو ننگارند به دیباچه ی عقل
هر کجا نامه ی عشق است نشان من و توست

سایه ز آتشکده‌ی ماست فروغ مه و مهر
وه ازین آتش روشن که به جان من و توست

#هوشنگ_ابتهاج

چه غریب ماندی ای دل ! نه غمی ، نه غمگساری

نه به انتظار یاری ، نه ز یار انتظاری

#هوشنگ_ابتهاج

از پا در آمديم و نيامد به دست يار
پشت اميد بر سر اين آرزو شكست

#هوشنگ_ابتهاج

ز دیده پرتو عشق ار برون زند چه کنم

دلی چو آینه دارم همین گناه من است

#هوشنگ_ابتهاج

بیچاره دل که غارت عشقش به باد داد
ای دیده خون ببار که این فتنه کار توست...

#هوشنگ_ابتهاج

با تو یک شب بنشینیم و شرابی بخوریم
آتش آلود و جگر سوخته آبی بخوریم

در کنار تو بیفتیم چو گیسوی تو مست
دست در گردنت آویخته تابی بخوریم

بوسه با وسوسهٔ وصل دلارام خوشست
باده با زمزمه‌ی چنگ و ربابی بخوریم

سپر از سایهٔ خورشید قدح کن زان پیش
کز کماندار فلک تیر شهابی بخوریم

پیش چشم تو بمیریم که مست‌است بیا
تا به خوش‌باشیِ مستان می نابی بخوریم

صلهٔ سایه همین جرعه‌ٔ جـام لب توست
غزلی نغز بخوانیم و شرابی بخوریم

#هوشنگ_ابتهاج