🫰🏻شاه بیت🫰🏻
260 subscribers
1.18K photos
100 videos
14 links
ناخدا در کشتی ما گر نمیباشی مباش...🍂
ما خدا داریم و ما را ناخدا در کار نیست!

•|ᴡʟᴄ ᴛᴏ ᴄʜɴʟ シ🙏🏽♥️

Sʜᴀᴇʀ ᴄʜᴀɴɴᴇʟ...🔗


https://t.me/+fSeYVrOKmS9kM2I9
Download Telegram
ای مرغ سحر تو صبح برخاسته‌ای؛

ما خود همه شب نخفته‌ایم از غم دوست


#سعدی
ای که گفتی دل بشوی از مهر یار مهربان

من دل از مهرش نمی‌شویم تو دست از من بشوی...

🖋 #سعدی
دیگر نبات را نخرد مشتری به هیچ

یک بار اگر تبسم همچون شکر کنی...

🖋 #سعدی
این تمنایم به بیداری میسر کی شود؟

کاشکی خوابم گرفتی تا به خوابت دیدمی...

🖋 #سعدی
چنین که می‌گذری کافر و مسلمان را

نگه به توست که هم قبله‌ای و هم صنمی...

🖋 #سعدی
چه خوش است در فراقی همه عمر صبر کردن

به امید آن که روزی به کف اوفتد وصالی...

🖋 #سعدی
مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا
گر تو شکیب داری طاقت نماند ما را

باری به چشم احسان در حال ما نظر کن
کز خوان پادشاهان راحت بود گدا را

سلطان که خشم گیرد بر بندگان حضرت
حکمش رسد ولیکن حدی بود جفا را

من بی تو زندگانی خود را نمی‌پسندم
کاسایشی نباشد بی دوستان بقا را

چون تشنه جان سپردم آن گه چه سود دارد
آب از دو چشم دادن بر خاک من گیا را

حال نیازمندی در وصف می‌نیاید
آن گه که بازگردی گوییم ماجرا را

بازآ و جان شیرین از من ستان به خدمت
دیگر چه برگ باشد درویش بی‌نوا را

یا رب تو آشنا را مهلت ده و سلامت
چندان که بازبیند دیدار آشنا را

نه ملک پادشا را در چشم خوبرویان
وقعی‌ست ای برادر نه زهد پارسا را

ای کاش برفتادی برقع ز روی لیلی
تا مدعی نماندی مجنون مبتلا را

#سعدی قلم به سختی رفتست و نیکبختی
پس هرچه پیشت آید گردن بنه قضا را
هر که با غمزه خوبان سر و کاری دارد

سست مهرست که بر داغ جفا صابر نیست

#سعدی💫
‌   
گفتیم که عقل از همه کاری به درآید
بیچاره فرو ماند چو عشقش به سر افتاد

#سعدی
شب‌ها گُذَرَد که دیده نتوانم بست
مَردم همه از خواب و، من از فکر تو مست


#سعدی
لیکن چه کنم گر نکنم صبر و شَکیب...؟

🖋 #سعدی
چنان در قید مهرت پای بندم
که گویی آهوی سر در کمندم

گهی بر درد بی درمان بگریم
گهی بر حال بی سامان بخندم

#سعدی
🥹خیلی قشنگ بود
عیب شیرین دهنان نیست که خون می‌ریزند
جرم صاحب نظرانست که دل می‌بندند

#سعدی
دیده را
فایده آنست
که دلبر بیند


ور نبیند،چه بود فایده بینایی را..؟

‌‌
#سعدی
آن که نقشی دیگرش جایی مصور می‌شود
نقش او در چشم ما هر روز خوشتر می‌شود

تا نپنداری که با دیگر کسم خاطر خوشست
ظاهرم با جمع و خاطر جای دیگر می شود

#سعدی
گفتم آهن دلی کنم چندی، ندهم دل به هیچ دلبندی

#سعدی
هرکس به تماشایی رفتند به صحرایی
ما را که تو منظوری خاطر نرود جایی

#سعدی