خانزاده هوسباز🥀
586 subscribers
3 photos
4 links
Download Telegram
💥💫💥💫💥💫
#پارت_885
#خان‌زاده_هوسباز


اما میترسیدم دست خودم نبود ، مامان رفتار هاش همیشه اینجوری بود
چند دقیقه گذشت که گفت :
_ پریزاد
خیره بهش شدم و گفتم :
_ جان
_ تو حالت خوبه ؟!
با شنیدن این حرفش سری به نشونه ی مثبت واسش تکون دادم :
_ آره
_ پس چرا صورتت خیس عرق شده ببینم چیشده امروز اینطوری هستی ؟!
_ همش تقصیر من شد
خان‌زاده به سمتش برگشت و با اخم پرسید :
_ چیکار کردی مگه میگی تقصیر من شد پسر تو هنوز آدم نشدی ؟!
چنگی تو موهاش زد :
_ ببخشید
_ بگو ببینم چیشد مگه
_ قراره مامان بزرگ بیاد مامان بخاطر همین حالش داره بد میشه
دوست نداشتم شایان خودش رو مقصر بدونه اون که تقصیری نداشت
_ نه نیاز نیست شلوغش کنید من حالم خوبه بعدش اون مامان من هست دیو ک نیست بخاطرش حالم بد بشه امروز یکم سردرد داشتم همین
بعدش رفتم سمت اتاقم خان زاده پشت سرم اومد داخل اتاق شد و اسمم رو صدا زد :
_ پریزاد
ایستادم خیره به چشمهاش شدم و با صدایی گرفته شده گفتم :
_ جان
_ دوست داری بهشون بگم نیان امشب ؟!
_ نه بزار بیان مهم نیست دیگه
با چشمهای ریز شده داشت به من نگاه میکرد
_ مطمئن هستی ؟!
_ آره
مطمئن نبودم اما میتونستم تحمل کنم مامان فوقش قرار بود چهار تا کنایه بزنه کاری دیگه ای نمیکرد



💥💫💥💫💥💫