بنام یزدان پاک
نقدی بر کتاب اسبان دشت نیسایه
✍محمود نظر ی
بخش#اول
مقدمه ای برای ورود به بحث نقد:
قبل از ورود به بحث لازم است توضیح دهیم که هیچ رسولی از یونانیان پیامبر نگردید ،چرا که یونانیان خردمندان و خردورزان خویش را محاکمه مینمودندو
انان را شوکران مینوشاندند!!
این مقدمه حکایتی است از دوستانی فرهیخته که در فضای مجازی نویسنده ی
داستان دکتر #کدخدایی را اماج حملات نابخردانه ی خویش قرار دادند و
حکایت نویسنده ی این قصه داستان عشقی است که هر کسی زخمابه ها و ناکامی های خویش را به اسبان نیسایه میچسباند و بقول مولوی هر کسی از ظن
خود شد یار من ،است!!
اما واقعیت :
عشق و دوستی در این قصه انفارکتوس محبت است و جوابیه ی خردمندان به شیطان صفتان است!!
هرکسی که میخواهد گام در خیابان اسبان دشت نیسایه بگذارد باید جوانمرد باشد و اصول نقد را ازنقادان ادبیات اموخته باشد!!
@khaklakestan
اسبان دشت نیسایه را از چندین منظر باید #نقد نمود!!
۱.از منظر تاریخی
۲.از منظر رفرنس ها و منابع تاریخی
۳.از منظر شاکله ی، قصه ی داستان
۴.از دیدگاه داستان و رعایت عناصر داستان نویسی
۵.از حوزه ی ادبیات اصیل ایرانی که تکیه گاهش پهلوی پارتی و اوستاست!!
۶.از منظر فرم داستان نویسی .
۷.از دیدگاه ارتباط عناصر داستانی .
۸.از نظر واقعیت تاریخی و حوزه ی فرهنگی ان روزگار.
۹.از دیدگاه تسلط نویسنده بر واقعیت های تاریخی و ارتباط و قطع ارتباط انها
۱۰.از منظر خیر مطلق و شر مطلق
۱۱.از منظر هویت ایرانی و نوعی اشاره به ناسیونالیسم ایرانی.
۱۲.از منظر فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی که بنوعی هیچکدام نافی یکدیگر نبوده و نیستند و بنوعی مکمل همدیگر می باشند!!
این کتاب تحلیل گفتمانی طبقه بندی اجتماعی جامعه هدف(ماد و اشور) را به
تصویر کشیده است!!
طبقه اجتماعی مفهومی بسیار پیچیده با مفهومی تکثر گرایانه است که ارائه تعریفی از ان بسیار سخت و شاید غیر ممکن باشد!!
طبقه ی اجتماعی جامعه هدف در اسبان
دشت نیسایه ایده ای جامعه شناسانه و شعاری @اکتیویستی است که نویسنده با مهارت در قالب عشقی اخلاق گرایانه و
پاک در پی اثبات ان میباشد!!
@khaklakestan
شاید از نکات بسیار برجسته ی این قصه اینست که هر تعریف با توجه به تعاریف دیگر امری غیر هنرمندانه تلقی میگردد و
نویسنده در پی ارتباط تاریخی مناسبت ها در مکان های جغرافیایی است و خواننده در پی فهم و درک ارتباط عناصر
داستانی این قصه می باشد!!
بنظر میرسد #نویسنده از نوعی فریبکاری تاریخی یا #دماکوژیسم بوسیله ی پان ها چلوگیری کرده و اصالت تاریخ را در سلامت و دست نخوردگی ان یافته است!!
این قصه روایتی است بسیار تلخ و شیرین یا (مراعات نظیر)تاریخی که از
چند تکه شدن تاریخی به #کشمکش پرداخته است!!
این قصه بعلت رخدادن در مرزها و سرحدات ایران بزرگ #همپوشی تاریخی وخلط مبحث در نگاه اول و خوانش اول
ایجاد مینماید که #قومیت یکی از گونه های تاریخی همراه با مولفه های جنسیتی و سن است!!
@khaklakestan
طبقه در این داستان تاثیر ادبیات مارکسیستی در زمان برای نویسنده پیدا
کرده و بار #ایدوئولوژیک و ایرانیت بخود گرفته است!!
وطایف تخصصی و تقسیم کار حکایت دیگری است در این قصه که جامعه ی مدرن ایرانی را در قالب روایت عاشقانه بتصویر کشیده است!!
داستان اسبان دشت نیسایه دکتر کدخدایی ضامن توسعه ای ایرانی مدرن در قالب عشقی مدرن است و کاراکتر شخصیت های این داستان نمودی از نوعی #وارستگی در بنیان خانواده ی ایرانی را حکایتگر میگردد!!
جزم اندیشی نویسنده ی این قصه نسبت
به تعصبی که به پیروزی #خیر مطلق بر
شر مطلق را در این داستان میتوان یافت!!
@khaklakestan
این داستان همانند داستان #داشاکل صادق هدایت روایتگر جنگی نابرابر بین
دو دلداده (عقل و شیطان )خیر و شر یا به زبانی بسیار ساده تمایل به پیروزی خیر بر شر است!!
واقعیت این است که از منظر بنده این داستان حول ۱۲ محور باید بررسی گردد و جفای به دکتر #کدخدایی است که ما
بدون بارها و شاید صدها بار خوانش این قصه بر دل کاغذ بنگاریم و با حسادت و بغض یا بدون حتی یک صفحه نقد اجتماعی و ادبی از محاسن و معایب بگوییم !! هر اثری نقاط قوت و ضعف دارد ،اما اسبان نیشایه روایتگر دلدادگی بین قصه ی خوب و بد یا مثبت و منفی
جامعه ی ایرانی است که با #ظرافت به
تصویر کشیده شده است!!
@khaklakestan
نویسنده با زیرکی و کیاست توسعه ی تاریخی ان دوران را چنان با دقت و خوب به تصویر کشانده که طی ان ،
باورهای فرهنگی و نهادهای اقتصادی و اجتماعی را در قالب روایتی دراماتیک و عاشقانه متحول نموده است!!
نویسنده نابرابری های تاریخی و اجتماعی را در قالب عاشقانه به رشته تحریر در اورده !!
دکتر عزیزی همه ای تفاوتهای داستانی را
به تفاوت فکری تقلیل نمیدهد ،زیرا زیرکانه ارزش هر چیزی را در بعد خودش که بعد قدرت و ثروت است بیان میکند!!
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
نقدی بر کتاب اسبان دشت نیسایه
✍محمود نظر ی
بخش#اول
مقدمه ای برای ورود به بحث نقد:
قبل از ورود به بحث لازم است توضیح دهیم که هیچ رسولی از یونانیان پیامبر نگردید ،چرا که یونانیان خردمندان و خردورزان خویش را محاکمه مینمودندو
انان را شوکران مینوشاندند!!
این مقدمه حکایتی است از دوستانی فرهیخته که در فضای مجازی نویسنده ی
داستان دکتر #کدخدایی را اماج حملات نابخردانه ی خویش قرار دادند و
حکایت نویسنده ی این قصه داستان عشقی است که هر کسی زخمابه ها و ناکامی های خویش را به اسبان نیسایه میچسباند و بقول مولوی هر کسی از ظن
خود شد یار من ،است!!
اما واقعیت :
عشق و دوستی در این قصه انفارکتوس محبت است و جوابیه ی خردمندان به شیطان صفتان است!!
هرکسی که میخواهد گام در خیابان اسبان دشت نیسایه بگذارد باید جوانمرد باشد و اصول نقد را ازنقادان ادبیات اموخته باشد!!
@khaklakestan
اسبان دشت نیسایه را از چندین منظر باید #نقد نمود!!
۱.از منظر تاریخی
۲.از منظر رفرنس ها و منابع تاریخی
۳.از منظر شاکله ی، قصه ی داستان
۴.از دیدگاه داستان و رعایت عناصر داستان نویسی
۵.از حوزه ی ادبیات اصیل ایرانی که تکیه گاهش پهلوی پارتی و اوستاست!!
۶.از منظر فرم داستان نویسی .
۷.از دیدگاه ارتباط عناصر داستانی .
۸.از نظر واقعیت تاریخی و حوزه ی فرهنگی ان روزگار.
۹.از دیدگاه تسلط نویسنده بر واقعیت های تاریخی و ارتباط و قطع ارتباط انها
۱۰.از منظر خیر مطلق و شر مطلق
۱۱.از منظر هویت ایرانی و نوعی اشاره به ناسیونالیسم ایرانی.
۱۲.از منظر فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی که بنوعی هیچکدام نافی یکدیگر نبوده و نیستند و بنوعی مکمل همدیگر می باشند!!
این کتاب تحلیل گفتمانی طبقه بندی اجتماعی جامعه هدف(ماد و اشور) را به
تصویر کشیده است!!
طبقه اجتماعی مفهومی بسیار پیچیده با مفهومی تکثر گرایانه است که ارائه تعریفی از ان بسیار سخت و شاید غیر ممکن باشد!!
طبقه ی اجتماعی جامعه هدف در اسبان
دشت نیسایه ایده ای جامعه شناسانه و شعاری @اکتیویستی است که نویسنده با مهارت در قالب عشقی اخلاق گرایانه و
پاک در پی اثبات ان میباشد!!
@khaklakestan
شاید از نکات بسیار برجسته ی این قصه اینست که هر تعریف با توجه به تعاریف دیگر امری غیر هنرمندانه تلقی میگردد و
نویسنده در پی ارتباط تاریخی مناسبت ها در مکان های جغرافیایی است و خواننده در پی فهم و درک ارتباط عناصر
داستانی این قصه می باشد!!
بنظر میرسد #نویسنده از نوعی فریبکاری تاریخی یا #دماکوژیسم بوسیله ی پان ها چلوگیری کرده و اصالت تاریخ را در سلامت و دست نخوردگی ان یافته است!!
این قصه روایتی است بسیار تلخ و شیرین یا (مراعات نظیر)تاریخی که از
چند تکه شدن تاریخی به #کشمکش پرداخته است!!
این قصه بعلت رخدادن در مرزها و سرحدات ایران بزرگ #همپوشی تاریخی وخلط مبحث در نگاه اول و خوانش اول
ایجاد مینماید که #قومیت یکی از گونه های تاریخی همراه با مولفه های جنسیتی و سن است!!
@khaklakestan
طبقه در این داستان تاثیر ادبیات مارکسیستی در زمان برای نویسنده پیدا
کرده و بار #ایدوئولوژیک و ایرانیت بخود گرفته است!!
وطایف تخصصی و تقسیم کار حکایت دیگری است در این قصه که جامعه ی مدرن ایرانی را در قالب روایت عاشقانه بتصویر کشیده است!!
داستان اسبان دشت نیسایه دکتر کدخدایی ضامن توسعه ای ایرانی مدرن در قالب عشقی مدرن است و کاراکتر شخصیت های این داستان نمودی از نوعی #وارستگی در بنیان خانواده ی ایرانی را حکایتگر میگردد!!
جزم اندیشی نویسنده ی این قصه نسبت
به تعصبی که به پیروزی #خیر مطلق بر
شر مطلق را در این داستان میتوان یافت!!
@khaklakestan
این داستان همانند داستان #داشاکل صادق هدایت روایتگر جنگی نابرابر بین
دو دلداده (عقل و شیطان )خیر و شر یا به زبانی بسیار ساده تمایل به پیروزی خیر بر شر است!!
واقعیت این است که از منظر بنده این داستان حول ۱۲ محور باید بررسی گردد و جفای به دکتر #کدخدایی است که ما
بدون بارها و شاید صدها بار خوانش این قصه بر دل کاغذ بنگاریم و با حسادت و بغض یا بدون حتی یک صفحه نقد اجتماعی و ادبی از محاسن و معایب بگوییم !! هر اثری نقاط قوت و ضعف دارد ،اما اسبان نیشایه روایتگر دلدادگی بین قصه ی خوب و بد یا مثبت و منفی
جامعه ی ایرانی است که با #ظرافت به
تصویر کشیده شده است!!
@khaklakestan
نویسنده با زیرکی و کیاست توسعه ی تاریخی ان دوران را چنان با دقت و خوب به تصویر کشانده که طی ان ،
باورهای فرهنگی و نهادهای اقتصادی و اجتماعی را در قالب روایتی دراماتیک و عاشقانه متحول نموده است!!
نویسنده نابرابری های تاریخی و اجتماعی را در قالب عاشقانه به رشته تحریر در اورده !!
دکتر عزیزی همه ای تفاوتهای داستانی را
به تفاوت فکری تقلیل نمیدهد ،زیرا زیرکانه ارزش هر چیزی را در بعد خودش که بعد قدرت و ثروت است بیان میکند!!
👇👇👇👇👇👇👇👇👇