Forwarded from عکس نگار
جاده مرگ از سنگان به رشتخوار تا تربت حیدریه
به قلم دکتر ابراهیم بای سلامی
#بخش_اول
🍀 هر روز خبر مرگ می رسد و مردم شریف ما در سوگ عزیزان خود در ماتم فرومی روند. در پی کشته شدن جانگداز دو دختر دانش آموز، صبر #مردم_غیور_شهر رشتخوار به سرآمد و با سوگ و اعتراض چندساعت جاده اصلی را مسدود و از عبور تریلی های حمل سنگ آهن جلوگیری کردند و مطالبه به حق خود را فریاد زدند.
در دهه گذشته بیش از ۳۰۰نفر از مردم این منطقه براثر تصادفات جاده ای کشته شده اند و صدها نفر مجروح ومعلول شده وصدها خانواده خسارت جانی ومالی دیده اند.
در یک ارزیابی اجمالی فنی هر روز بیش از ۸۰۰۰ خودرو فقط برای حمل و کار در معادن وصنایع معدنی سنگان در این جاده درحال حرکتند به عبارت دیگر بیش از ۱۵۰۰ تریلی با بار و بدون بار یعنی بیش از ۶۰۰۰ خودرو سواری برحسب شاخص استاندارد جاده ای فقط برای حمل بار سنگ آهن و فراورده های آن و بیش از ۲۰۰۰ اتومبیل برای تردد کارکنان معادن علاوه برسفرهای معمول مردم محلی دریک جاده دو بانده فرسوده با کمترین امکانات فنی و ایمنی در حرکت هستند و با جان مردم بازی می کنند و سالهاست که معادن غنی سنگ آهن این منطقه به گونه ای ناعادلانه توسط شرکتهای بزرگ بهره برداری و به نوعی غارت می شوند.
با حذف مردم منطقه از فرایند ساختار تولیدوصنعت و محدویت ایجاد شده برای مشارکت محلی و عدم استفاده مناسب از قشر جوان وتحصیلکرده منطقه در مدیریت امور این شرکتها شرایط به گونه ای رقم خورده که کمترین تاثیرات مثبت این فعالیتها ی پر درآمد برای مردم و توسعه این منطقه می باشد.
متاسفانه در هنگامی که دولت های ضعیف حاکم است نمایندگان ضعیف تر به مردم تحمیل می شوند که برخی از آنها آنقدر مفلوکند که بعیداست از عهده امور شخصی خود برآیند چه رسد به دفاع و احقاق حقوق مردم این منطقه مظلوم.
شرکت های بزرگ در بهره برداری از معادن سنگان و با درآمدهای هزاران میلیاردی ناشی از آن در سطح ملی وبین المللی جولان می دهند وبه تعهدات اصلی که حداقل آن کمک موثر به زیرساختها و ساخت جاده اصلی منطقه است که توسط خود آنها نیز بهره برداری و درنهایت تخریب می شود و همچنین مسئولیت اجتماعی واقعی خودعمل نمی کنند. البته گاهی برخی از این شرکتها با بوق کرنا فراوان مسئولان ضعیف و برخی از مردم فقیر را منت دار چند بسته موادغذایی ومایحتاج اولیه تحت عنوان مسئولیت اجتماعی نمایند.
آری مردم خواف ورشتخوار با غنی ترین معادن کشور که قرار بود بیشترین پیشرفت و رفاه اجتماعی را برای آنها فراهم کند اکنون در حاشیه جاده مرگ هر روز با داغ جوانان وعزیزان خود سوگوار می شوند و نماینده محترم مجلس و برخی از مسئولان هنوز آنقدر سواد و اطلاع اولیه ودقت در طرح مطالبات عمومی و به حق مردم ندارند که نمی دانند چه بگویند ! آیا «جاده چهارباند!»برای این منطقه لازم است یا «جاده دوباند!» مسئولان سطوح بالا هم حتما با استهزا به این ادبیات و پیگیریهای ضعیف اعتنا نمی کنند و مثل همیشه وقعی به آن نگذاشته ونمی گذارند!
پیش از انکه مسیر «جاده سنگان به تربت حیدریه »جاده مرگ در خراسان نامیده شود «جاده باغچه به تربت حیدریه» با تردد روزانه ۵۰ هزار اتومبیل «جاده مرگ »نام داشت و برخی روزها تعداد کشته های ناشی از تصادف آن به بیش از ده نفر می رسید.
به پیشنهاد و اصرار اینجانب ( ابراهیمبای سلامی )که افتخار مسئولیت و نمایندگی مردم را از حوزه انتخابیه خواف و رشتخوار و عضویت در کمیسون صنایع ومعادن و تلفیق بودجه در مجلس ششم را داشتم اعتبار طرح «احداث بزرگراه باغچه -تربت حیدریه» در بودجه سال ۱۳۸۰ تصویب و این طرح دارای ردیف بودجه شد. وزارت راه و ترابری که در کمیسیون های تخصصی به بهانه عدم مطالعه و عدم پذیرش طرح جدید در آن سال ها مخالف تصویب طرح بود و نماینده آن وزراتخانه(مهندس بذرگر)چندین بار در کمیسیون به عنوان مخالف صحبت کرد بالاخره حریف پیگیری و اصرارها نشدند و بعد از تصویب و ابلاغ بودجه (۱۳۸۰)هم یکسال در شروع پروژه هم تعلل کردند و … که بعد از آن تاخیر با تذکرات مکرر و در نهایت سوال ( ابراهیمبای سلامی) از وزیر وقت مهندس احمدخرم مطالبه و دعوا برای «احداث بزرگ راه باغچه - تربت حیدریه» بدون تعارف در صحن مجلس بالا گرفت این سوال مهم در مشروح مذاکرات مجلس دوره ششم ثبت است و با یک سرچ اینترنتی بطور کامل قابل ملاحظه است.
بعد از طرح این سوال در خصوص « تعلل در اجرای پروژه بزرگراه باغچه تربت حیدریه»در صحن علنی مجلس و عدم قانع شدن از پاسخ وزیر محترم ،مهندس احمد خرم را که برای کلنگ زنی طرح ملی و بین المللی «خط راه آهن خواف -سنگان- هرات » (۱۳۸۱ )دعوت کرده بودم که علاوه بر آن کلنگ زنی «ایستگاه هواشناسی خواف» انجام شد.🍀
@Khabare_Tahlele_Ghasemabad
به قلم دکتر ابراهیم بای سلامی
#بخش_اول
🍀 هر روز خبر مرگ می رسد و مردم شریف ما در سوگ عزیزان خود در ماتم فرومی روند. در پی کشته شدن جانگداز دو دختر دانش آموز، صبر #مردم_غیور_شهر رشتخوار به سرآمد و با سوگ و اعتراض چندساعت جاده اصلی را مسدود و از عبور تریلی های حمل سنگ آهن جلوگیری کردند و مطالبه به حق خود را فریاد زدند.
در دهه گذشته بیش از ۳۰۰نفر از مردم این منطقه براثر تصادفات جاده ای کشته شده اند و صدها نفر مجروح ومعلول شده وصدها خانواده خسارت جانی ومالی دیده اند.
در یک ارزیابی اجمالی فنی هر روز بیش از ۸۰۰۰ خودرو فقط برای حمل و کار در معادن وصنایع معدنی سنگان در این جاده درحال حرکتند به عبارت دیگر بیش از ۱۵۰۰ تریلی با بار و بدون بار یعنی بیش از ۶۰۰۰ خودرو سواری برحسب شاخص استاندارد جاده ای فقط برای حمل بار سنگ آهن و فراورده های آن و بیش از ۲۰۰۰ اتومبیل برای تردد کارکنان معادن علاوه برسفرهای معمول مردم محلی دریک جاده دو بانده فرسوده با کمترین امکانات فنی و ایمنی در حرکت هستند و با جان مردم بازی می کنند و سالهاست که معادن غنی سنگ آهن این منطقه به گونه ای ناعادلانه توسط شرکتهای بزرگ بهره برداری و به نوعی غارت می شوند.
با حذف مردم منطقه از فرایند ساختار تولیدوصنعت و محدویت ایجاد شده برای مشارکت محلی و عدم استفاده مناسب از قشر جوان وتحصیلکرده منطقه در مدیریت امور این شرکتها شرایط به گونه ای رقم خورده که کمترین تاثیرات مثبت این فعالیتها ی پر درآمد برای مردم و توسعه این منطقه می باشد.
متاسفانه در هنگامی که دولت های ضعیف حاکم است نمایندگان ضعیف تر به مردم تحمیل می شوند که برخی از آنها آنقدر مفلوکند که بعیداست از عهده امور شخصی خود برآیند چه رسد به دفاع و احقاق حقوق مردم این منطقه مظلوم.
شرکت های بزرگ در بهره برداری از معادن سنگان و با درآمدهای هزاران میلیاردی ناشی از آن در سطح ملی وبین المللی جولان می دهند وبه تعهدات اصلی که حداقل آن کمک موثر به زیرساختها و ساخت جاده اصلی منطقه است که توسط خود آنها نیز بهره برداری و درنهایت تخریب می شود و همچنین مسئولیت اجتماعی واقعی خودعمل نمی کنند. البته گاهی برخی از این شرکتها با بوق کرنا فراوان مسئولان ضعیف و برخی از مردم فقیر را منت دار چند بسته موادغذایی ومایحتاج اولیه تحت عنوان مسئولیت اجتماعی نمایند.
آری مردم خواف ورشتخوار با غنی ترین معادن کشور که قرار بود بیشترین پیشرفت و رفاه اجتماعی را برای آنها فراهم کند اکنون در حاشیه جاده مرگ هر روز با داغ جوانان وعزیزان خود سوگوار می شوند و نماینده محترم مجلس و برخی از مسئولان هنوز آنقدر سواد و اطلاع اولیه ودقت در طرح مطالبات عمومی و به حق مردم ندارند که نمی دانند چه بگویند ! آیا «جاده چهارباند!»برای این منطقه لازم است یا «جاده دوباند!» مسئولان سطوح بالا هم حتما با استهزا به این ادبیات و پیگیریهای ضعیف اعتنا نمی کنند و مثل همیشه وقعی به آن نگذاشته ونمی گذارند!
پیش از انکه مسیر «جاده سنگان به تربت حیدریه »جاده مرگ در خراسان نامیده شود «جاده باغچه به تربت حیدریه» با تردد روزانه ۵۰ هزار اتومبیل «جاده مرگ »نام داشت و برخی روزها تعداد کشته های ناشی از تصادف آن به بیش از ده نفر می رسید.
به پیشنهاد و اصرار اینجانب ( ابراهیمبای سلامی )که افتخار مسئولیت و نمایندگی مردم را از حوزه انتخابیه خواف و رشتخوار و عضویت در کمیسون صنایع ومعادن و تلفیق بودجه در مجلس ششم را داشتم اعتبار طرح «احداث بزرگراه باغچه -تربت حیدریه» در بودجه سال ۱۳۸۰ تصویب و این طرح دارای ردیف بودجه شد. وزارت راه و ترابری که در کمیسیون های تخصصی به بهانه عدم مطالعه و عدم پذیرش طرح جدید در آن سال ها مخالف تصویب طرح بود و نماینده آن وزراتخانه(مهندس بذرگر)چندین بار در کمیسیون به عنوان مخالف صحبت کرد بالاخره حریف پیگیری و اصرارها نشدند و بعد از تصویب و ابلاغ بودجه (۱۳۸۰)هم یکسال در شروع پروژه هم تعلل کردند و … که بعد از آن تاخیر با تذکرات مکرر و در نهایت سوال ( ابراهیمبای سلامی) از وزیر وقت مهندس احمدخرم مطالبه و دعوا برای «احداث بزرگ راه باغچه - تربت حیدریه» بدون تعارف در صحن مجلس بالا گرفت این سوال مهم در مشروح مذاکرات مجلس دوره ششم ثبت است و با یک سرچ اینترنتی بطور کامل قابل ملاحظه است.
بعد از طرح این سوال در خصوص « تعلل در اجرای پروژه بزرگراه باغچه تربت حیدریه»در صحن علنی مجلس و عدم قانع شدن از پاسخ وزیر محترم ،مهندس احمد خرم را که برای کلنگ زنی طرح ملی و بین المللی «خط راه آهن خواف -سنگان- هرات » (۱۳۸۱ )دعوت کرده بودم که علاوه بر آن کلنگ زنی «ایستگاه هواشناسی خواف» انجام شد.🍀
@Khabare_Tahlele_Ghasemabad