Kashanica کاشانیکا
52 subscribers
16.3K photos
8.6K videos
1.05K files
9.85K links
کاشان؛نخستین مدنیت جهان

کاشانیکا به فرهنگ و هنر و آسیب های اجتماعی ایران و جهان می پردازد
لینک گروه کاشانیکا:
https://t.me/joinchat/QHvfU6yISEjzAgGh

http://kashanica.blog.ir
T.me/Kashanica ©
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔊
🔊 توجه فرمایید
🔊 توجه فرمایید

🦏 🖊 پدیده جدید 🕳 گودال خوابی 🕳
نیز به لیست افتخارات
#جمهوری_اسلامی اضافه شد...

پس از اتوبوس
خوابی و گورخوابی و بیابان خوابی؛
روایتی از گودال خواب های دامن تهران

دیوار گودال، خیس و سرد بود. زمین گودال، خیس و سرد بود. رضا می‌گفت بعضی شب‌ها، داخل گودال چوب می‌سوزانند که یخ نزنند. هیچ‌کدام نمی‌خواستند به اردوگاه اجباری برگردند. رضا را ۵ بار به زور فرستاده‌اند ترک اجباری، مجید را ۳ بار. تجربه طولانی تزریق، رگ‌های‌شان را خشکانده بود. هر دو پیر شده بودند. یاد دو برادری افتادم که زیر پل زندگی می‌کردند، لابه‌لای موش‌ها و دود. بار آخر، برادر بزرگ‌تر، دل‌درد شدید داشت، حدس می‌زد موش به غذایش ناخنک زده باشد. چند ماه است که زیر پل، خالی است. آشغال‌ها هستند، هیچ آدمی نیست. شاید مرده باشند.
به ساعد سپرده بود که «امشب مهمون دارم» ما، من و نیما، مهمان مجید و رضا بودیم. مهمان گودال خواب‌های دامن تهران
جلوی پای‌مان، نوار نوری از زمین تابید و تخته چوبی دراز، از جای خود کنار رفت و دستی ناپیدا، گوشه ورق پلاستیکی سفیدِ زیر تخته چوبی را، انگار سقف خانه‌ای، به اندازه قطر یک آدم باز کرد. گودالی بود به ارتفاع یک متر، شاید یک‌مترونیم. نمی‌دانم. هر ارتفاعی بود، باید خمیده وارد می‌شدی و همین طور خمیده هم می‌ماندی. از همان سوراخی که باز شده بود، رفتیم پایین. نوار نوری که از زمین تابیده بود، شعله نازک یک شمع بود که رضا روشن کرد وقتی صدای مجید را شنید. قبلش، شمع هم روشن نبود. مجید، لبه ورق پلاستیک سفید را برگرداند روی سوراخ. مچاله و سرد، نشستیم کف گودال. دو نفر بودند، دو تا پتو داشتند، دو تا بالش، یک بطری شیشه‌ای پر از نمک و لباس‌های تن‌شان. عرض گودال، اندازه‌ای بود که به دیواره تکیه بدهی و پاهایت را دراز کنی. طول گودال، به درازای قد یک آدم. مجید از ۵ سال قبل به این گودال پناه آورده بود. رضا از سال ۱۳۶۷ بیابان‌خواب شد.
مجید از خیابان‌های مشهد به گودال‌های تهران رسیده بود. بچه‌هایش دیگر نمی‌خواستند کسی به اسم «پدر» به یاد بیاورند. برقکار حرفه‌ای بود. نصاب آسانسور بود. دکورساز بود. مثل رضا، خاطره‌باز نبود. بعد از ۲۰ سال گودال‌خوابی و بیابانخوابی، چغر شده بود. روی حاشیه زندگی راه می‌رفت، کمرنگ و گم.
دیوار گودال، خیس و سرد بود. زمین گودال، خیس و سرد بود. رضا می‌گفت بعضی شب‌ها، داخل گودال چوب می‌سوزانند که یخ نزنند. هیچ‌کدام نمی‌خواستند به اردوگاه اجباری برگردند./اعتماد

#گودال_خوابی #گونی‌_خوابی #کانال‌_خوابی #نخاله_خوابی #اتوبوس_خوابی #کانتینرخوابی #گورخوابی #پشت_بام_خوابی #یخچال_خوابی #حمام_خوابی #پیکان_خوابی #مترو_خوابی #کارتن_خوابی #بیابان_خوابی
#فقر #تهیدستی #بیکاری #ثروت #گرانی #انحصارطلبی #شکاف_طبقاتی #عدالت_اجتماعی #برابری #فلاکت #معیشت #تبعیض #تضاد_طبقاتی #نابرابری #تورم #تورم_گرانی #مسکن #دلار #بحران_اقتصادی #ناعدالتی_درآمدی #معیشت_مردم #زندگی_نرمال

aparat.com/sarzaminjavid.com
instagram.com/sarzaminjavidcom

🤕 به کانال #سرزمین_جاوید ناشر اخبار #آسیبهای_اجتماعی بپیوندید
🌏
https://t.me/sarzaminjavid2 ™️
🖼
🖼 بعد از
حراجی تهران، حالا نوبت حراجی اصفهان شد!

خودنمایی و تقلید مهوع تازه به دوران رسیده ها و سرمایه داران هنگامه فقر و فلاکت مردمان، شهرها را یک به یک درمی نوردد و تبدیل به شورش فرودستان و گرسنگان می شود...


#گودال_خوابی #گونی‌_خوابی #کانال‌_خوابی #نخاله_خوابی #اتوبوس_خوابی #کانتینرخوابی #گورخوابی #پشت_بام_خوابی #یخچال_خوابی #حمام_خوابی #پیکان_خوابی #مترو_خوابی #کارتن_خوابی #بیابان_خوابی
#فقر #تهیدستی #بیکاری #ثروت #گرانی #انحصارطلبی #شکاف_طبقاتی #عدالت_اجتماعی #برابری #فلاکت #معیشت #تبعیض #تضاد_طبقاتی #نابرابری #تورم #تورم_گرانی #مسکن #دلار #بحران_اقتصادی #ناعدالتی_درآمدی #معیشت_مردم
#تجمع #اعتراض #تجمع_اعتراضی #تظاهرات #شورش #شورش_گرسنگان #شورش_فرودستان #عصیان #فرودستان #عصیان_فرودستان #عصیان_گرسنگان #زندگی_نرمال

aparat.com/sarzaminjavid.com
instagram.com/sarzaminjavidcom

🤕 به کانال #سرزمین_جاوید ناشر اخبار #آسیبهای_اجتماعی بپیوندید
🌏
https://t.me/sarzaminjavid2 ™️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM