روسیه؛ غرق در اوکراین و حذف از قفقاز
البته که شرایط جنگ در اوکراین، با وجود کشته و مجروح شدن 1000 تن (در جبهه روسیه)در شبانه روز، به سود ولادیمیر پوتین در جریان است. ولی چیرگی های نقطه ای در باختر دنیپر، گویای چه پیروزی های استراتژیک جهانی برای کرملین، به ویژه در قفقاز بوده است؟!
همین دو ماه پیش بود که پاشینیان در ایروان، بالاخره پس از کش و قوس های متعدد، فرانسه، یونان، آمریکا و غرب را برگزیده و تکیه گاه قرار داد. از دیروز 13 اردیبهشت( 3 می) نیز اعتراضات گسترده در تفلیس پایتخت گرجستان علیه لایحه "نفوذ خارجی" که معترضان آن را الهام گرفته از روسیه می دانند، آغاز شده است. تمرکز گرجی ها بر پیوستن به اتحادیه اروپایی و گریز از فشار تاریخی مسکو است. در حالی که این اتحادیه تصویب این لایحه را صخره ای در راه چشم انداز پیوستن تفلیس به اتحادیه می داند. به هر روی، روح حاکم بر ملت گرجستان، پیوستن به ناتو و اتحادیه اروپایی می چرخد. آنان اشغال اوستیای جنوبی و آبخازیا توسط فدراتیو روسیه را فراموش نکرده اند. این در حالی است که دستکم از یک دهه پیش، باکو با اتکای همه جانبه بر آنکارا و تل آویو و بازی ظریف با مسکو، دیگر برای همیشه از دسترس استراتژیک کرملین بیرون رفته است.
به اغلب احتمال در حالی که ولادیمیر پوتین بیشتر تمرکزش را بر جبهه اوکراین قرار داده است، ناتو، اتحادیه و ترکیه، روز به روز چادرهای خود را در قفقاز جنوبی بیش از پیش برپا می کنند. به گمانم فدراتیو در حال از دست دادن همیشگی این منطقه فرا استراتژیک است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
البته که شرایط جنگ در اوکراین، با وجود کشته و مجروح شدن 1000 تن (در جبهه روسیه)در شبانه روز، به سود ولادیمیر پوتین در جریان است. ولی چیرگی های نقطه ای در باختر دنیپر، گویای چه پیروزی های استراتژیک جهانی برای کرملین، به ویژه در قفقاز بوده است؟!
همین دو ماه پیش بود که پاشینیان در ایروان، بالاخره پس از کش و قوس های متعدد، فرانسه، یونان، آمریکا و غرب را برگزیده و تکیه گاه قرار داد. از دیروز 13 اردیبهشت( 3 می) نیز اعتراضات گسترده در تفلیس پایتخت گرجستان علیه لایحه "نفوذ خارجی" که معترضان آن را الهام گرفته از روسیه می دانند، آغاز شده است. تمرکز گرجی ها بر پیوستن به اتحادیه اروپایی و گریز از فشار تاریخی مسکو است. در حالی که این اتحادیه تصویب این لایحه را صخره ای در راه چشم انداز پیوستن تفلیس به اتحادیه می داند. به هر روی، روح حاکم بر ملت گرجستان، پیوستن به ناتو و اتحادیه اروپایی می چرخد. آنان اشغال اوستیای جنوبی و آبخازیا توسط فدراتیو روسیه را فراموش نکرده اند. این در حالی است که دستکم از یک دهه پیش، باکو با اتکای همه جانبه بر آنکارا و تل آویو و بازی ظریف با مسکو، دیگر برای همیشه از دسترس استراتژیک کرملین بیرون رفته است.
به اغلب احتمال در حالی که ولادیمیر پوتین بیشتر تمرکزش را بر جبهه اوکراین قرار داده است، ناتو، اتحادیه و ترکیه، روز به روز چادرهای خود را در قفقاز جنوبی بیش از پیش برپا می کنند. به گمانم فدراتیو در حال از دست دادن همیشگی این منطقه فرا استراتژیک است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
غزه؛ قربانی تندروها
تا امروز گفتگوهای فشرده آتش بس میان حمس--اسرائیل(اشغالگر) با میانجگیری مصر-قطر و آمریکا به شکست انجامیده است. ولی چرا به رغم خواست جامعه جهانی، مردم غزه و ملت های منطقه، صلح برقرار نمی شود؟!
نخست آن که پایان جنگ و شکل گیری هرگونه آرامشی در غزه و عادی شدن اوضاع در جامعه اسرائیل(اشغالگر)، به معنای آغاز تند شکلگیری فرایند داخلی پایان کار بی بی و بلکه لیکود و لیکودیسم است. از سوی دیگر پیامدهای برقراری آتش بس و صلح، به معنای علنی شدن مناسبات ریاض-تل آویو و ناگزیر گسترش صلح ابراهیم خواهدبود. اینان موجبات توانمند شدن تیم بایدن و تضعیف موقعیت ترامپ است. چگونه ممکن است محمد بن سلمان و بنیامین نتانیاهو، این شیفتگان ترامپ و ترامپیسم، به سادگی آب تازه را به جویبار انتخاباتی جو بایدن روانه سازند؟! هم چنین به اغلب احتمال در پشت پرده، دستگاه کرملین بیکار نیست. طبیعی است که با فروکش کردن جنگ در غزه و باب المندب و جنوب لبنان و سوگیری خاورمیانه به سوی صلح، تمرکز ناتو و آمریکا بر جبهه اوکراین اوج خواهد گرفت. به قول ژوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، این واکنش بسیار نامتناسب بی بی به رخداد هفتم اکتبر بود، که فضای جنگی را بر خاورمیانه چیره ساخت. چه کسی است که نداند آغاز پایان جنگ غزه، به معنای آغاز و بلکه مرگ تند تندروها در 16 کشور تشکیل دهنده خاورمیانه است؟!
با این همه و به رغم همه این سناریوها و دسیسه ها، کمترین گمانی نیست که سناریوهای جنگ افروزی همه رژیم های تندروها به زودی زود، شکست خورده و نتیجه جنگ غزه، در شرایطی گریزناپذیر در نهایت در سه واژه زیر خلاصه خواهد شد: گفتگو، آتش بس و صلح.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
تا امروز گفتگوهای فشرده آتش بس میان حمس--اسرائیل(اشغالگر) با میانجگیری مصر-قطر و آمریکا به شکست انجامیده است. ولی چرا به رغم خواست جامعه جهانی، مردم غزه و ملت های منطقه، صلح برقرار نمی شود؟!
نخست آن که پایان جنگ و شکل گیری هرگونه آرامشی در غزه و عادی شدن اوضاع در جامعه اسرائیل(اشغالگر)، به معنای آغاز تند شکلگیری فرایند داخلی پایان کار بی بی و بلکه لیکود و لیکودیسم است. از سوی دیگر پیامدهای برقراری آتش بس و صلح، به معنای علنی شدن مناسبات ریاض-تل آویو و ناگزیر گسترش صلح ابراهیم خواهدبود. اینان موجبات توانمند شدن تیم بایدن و تضعیف موقعیت ترامپ است. چگونه ممکن است محمد بن سلمان و بنیامین نتانیاهو، این شیفتگان ترامپ و ترامپیسم، به سادگی آب تازه را به جویبار انتخاباتی جو بایدن روانه سازند؟! هم چنین به اغلب احتمال در پشت پرده، دستگاه کرملین بیکار نیست. طبیعی است که با فروکش کردن جنگ در غزه و باب المندب و جنوب لبنان و سوگیری خاورمیانه به سوی صلح، تمرکز ناتو و آمریکا بر جبهه اوکراین اوج خواهد گرفت. به قول ژوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، این واکنش بسیار نامتناسب بی بی به رخداد هفتم اکتبر بود، که فضای جنگی را بر خاورمیانه چیره ساخت. چه کسی است که نداند آغاز پایان جنگ غزه، به معنای آغاز و بلکه مرگ تند تندروها در 16 کشور تشکیل دهنده خاورمیانه است؟!
با این همه و به رغم همه این سناریوها و دسیسه ها، کمترین گمانی نیست که سناریوهای جنگ افروزی همه رژیم های تندروها به زودی زود، شکست خورده و نتیجه جنگ غزه، در شرایطی گریزناپذیر در نهایت در سه واژه زیر خلاصه خواهد شد: گفتگو، آتش بس و صلح.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
چند پرسش از سردار سرلشگر رشید
سردار سرلشگر رشید فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا(ص) گفته است: متأسفانه برخی از اساتید دانشگاه و روشنفکران مغالطه کردهاند که جمهوری اسلامی ایران، گفته ما میخواهیم اسرائیل غاصب را نابود کنیم؛ در حالی که رهبری و مقامات جمهوری اسلامی همیشه گفتهاند که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام سیاسی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان باید اسرائیل غاصب و متجاوز را که قبله اول مسلمین و سرزمین ملت مسلمان فلسطین را اشغال کرده، شکست دهد و نابود کند. چیزی که برای فرماندهان ارتش اسرائیل آزار دهنده است و مایه کابوسشان است، همین شکننده بودنشان است./ روزنامه ایران/
پس معلوم می شود که جمهوری اسلامی مسئولیت نابودی اسرائیل غاصب را نمی خواهد و از همان آغاز نخواسته است این بهر را به تنهایی بر دوش کشد؛ بلکه قرار بوده و هست که جمهوریاسلامی به کمک همه دولت ها و ملت های مسلمان، اسرائیل(اشغالگر) را شکست داده و نابود کند. از جناب دکتر رشید که دارای درجه Ph.D در جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک است، در همین ارتباط چند پرسش دارم:
۱- جمهوری اسلامی با کمک کدامین ملت-دولت های مسلمان، غاصب قبله اول مسلمین را نابود خواهد کرد؟
۲- با فرض پذیرش گزاره جناب دکتر رشید، مبنی بر شکننده بودن ارتش اسرائیل (اشغالگر)، آیا این گزاره با گزاره دیگر ایشان مبنی بر این که آمریکا و اروپا، رایگان هر امکاناتی را که رژیم صهیونیستی نیاز داشته باشد، در اختیارش قرار می دهند، حتی بمب اتم، سازگار و ممکن الوقوع است. چنان که به گفته ایشان، آمریکا و ناتو در عملیات وعده صادق، با ۲۴۰ جنگنده به اسرائيل(اشغالگر) کمک کردند؛
۳- از هنگام تشکیل این دولت تا کنون، چندین جنگ و نبرد در جهت حذف یا کاهش توانش به منصه ظهور رسیده است. از جمله جنگ های پنجگانه، چرا بی یا کم نتیجه بوده اند؟
۴- امروز ۱۶۵ کشور از مجموع ۱۹۳ دولت ملل متحد این رژیم را به رسمیت شناخته اند. یعنی حدود 85% دولت ها. از جمله هر ۵ عضو شورای امنیت، همه اعضای G.7، تمام ۳۲ عضو ناتو و ۲۷ عضو اتحادیه اروپایی. جناب شما متخصص جغرافیای سیاسی و استراتژیست هستید، به گمانتان در آینده بر ۲۸ کشوری که تا کنون این دولت را به رسمیت نشناخته اند، که ۲۴ دولتش عضو همکاری اسلامی هستند، افزوده خواهد شد؟! آیا این ملت-دولت ها آماده همکاری با جمهوری اسلامی در جهت نابودی این رژیمند؟!
۵- امروزه روز این دولت ۷ ماه است در جنگ است. گروه ها، سازمان ها و دستجات متعددی همچون حرب الله، انصارالله و...تصمیم به مقاومت در برابر این رژیم گرفته اند. جهانیان هم در بیشتر کشورها علیه خشونت اسرائیل برخاسته اند، به گمان جناب شما به عنوان یک استراتژ، نتیجه چه خواهد شد؟ چرا ملت-دولت های مسلمان در برابرش نمی ایستند؟! نتیجه پایانی این معرکه چه خواهد بود؟!
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
سردار سرلشگر رشید فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا(ص) گفته است: متأسفانه برخی از اساتید دانشگاه و روشنفکران مغالطه کردهاند که جمهوری اسلامی ایران، گفته ما میخواهیم اسرائیل غاصب را نابود کنیم؛ در حالی که رهبری و مقامات جمهوری اسلامی همیشه گفتهاند که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام سیاسی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان باید اسرائیل غاصب و متجاوز را که قبله اول مسلمین و سرزمین ملت مسلمان فلسطین را اشغال کرده، شکست دهد و نابود کند. چیزی که برای فرماندهان ارتش اسرائیل آزار دهنده است و مایه کابوسشان است، همین شکننده بودنشان است./ روزنامه ایران/
پس معلوم می شود که جمهوری اسلامی مسئولیت نابودی اسرائیل غاصب را نمی خواهد و از همان آغاز نخواسته است این بهر را به تنهایی بر دوش کشد؛ بلکه قرار بوده و هست که جمهوریاسلامی به کمک همه دولت ها و ملت های مسلمان، اسرائیل(اشغالگر) را شکست داده و نابود کند. از جناب دکتر رشید که دارای درجه Ph.D در جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک است، در همین ارتباط چند پرسش دارم:
۱- جمهوری اسلامی با کمک کدامین ملت-دولت های مسلمان، غاصب قبله اول مسلمین را نابود خواهد کرد؟
۲- با فرض پذیرش گزاره جناب دکتر رشید، مبنی بر شکننده بودن ارتش اسرائیل (اشغالگر)، آیا این گزاره با گزاره دیگر ایشان مبنی بر این که آمریکا و اروپا، رایگان هر امکاناتی را که رژیم صهیونیستی نیاز داشته باشد، در اختیارش قرار می دهند، حتی بمب اتم، سازگار و ممکن الوقوع است. چنان که به گفته ایشان، آمریکا و ناتو در عملیات وعده صادق، با ۲۴۰ جنگنده به اسرائيل(اشغالگر) کمک کردند؛
۳- از هنگام تشکیل این دولت تا کنون، چندین جنگ و نبرد در جهت حذف یا کاهش توانش به منصه ظهور رسیده است. از جمله جنگ های پنجگانه، چرا بی یا کم نتیجه بوده اند؟
۴- امروز ۱۶۵ کشور از مجموع ۱۹۳ دولت ملل متحد این رژیم را به رسمیت شناخته اند. یعنی حدود 85% دولت ها. از جمله هر ۵ عضو شورای امنیت، همه اعضای G.7، تمام ۳۲ عضو ناتو و ۲۷ عضو اتحادیه اروپایی. جناب شما متخصص جغرافیای سیاسی و استراتژیست هستید، به گمانتان در آینده بر ۲۸ کشوری که تا کنون این دولت را به رسمیت نشناخته اند، که ۲۴ دولتش عضو همکاری اسلامی هستند، افزوده خواهد شد؟! آیا این ملت-دولت ها آماده همکاری با جمهوری اسلامی در جهت نابودی این رژیمند؟!
۵- امروزه روز این دولت ۷ ماه است در جنگ است. گروه ها، سازمان ها و دستجات متعددی همچون حرب الله، انصارالله و...تصمیم به مقاومت در برابر این رژیم گرفته اند. جهانیان هم در بیشتر کشورها علیه خشونت اسرائیل برخاسته اند، به گمان جناب شما به عنوان یک استراتژ، نتیجه چه خواهد شد؟ چرا ملت-دولت های مسلمان در برابرش نمی ایستند؟! نتیجه پایانی این معرکه چه خواهد بود؟!
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
چرا نتانیاهو با توافقنامه مخالفت کرد؟!
حمس توافقنامه نیم بند با اسرائیل(اشغالگر) را با فشارهای آمریکا، قطر، مصر و عربستان پذیرفت. ولی نتانیاهو نه تنها از پذیرش آن خودداری ورزیده، که حمله به رفح خاوری را آغاز کرده است. گویا بر پایه این توافقنامه که در سه مرحله ۴۲ روزه به درازا می کشد، حمس می بایست شماری از اسیران(یا ربوده شدگان) را آزاد می کرد و در ازای آن روزانه بیشینه ۱۲ ساعت گشت زنی هوایی قطع می شد. در عین حال کمک های بیشتری روانه غزه شده و ارتش از برخی مناطق غزه عقب نشینی می کرد. حتی در این توافقنامه سخنی از پایان یافتن جنگ نشده بود. به هر روی حمس با پذیرش آن، ضمن متقاعد ساختن آمریکا، قطر و مصر، توپ را به زمین اسرائیل انداخته است. با این همه تیم اعزامی اسرائیل به قاهره از پذیرش آن سرباز زده و حاضر به پذیرش آن به رغم قبولش از سوی ایالات متحده و... نیست. چرا بی بی از برقراری صلح در نوار غزه هراس دارد؟!
۱- با برقراری آتش بس، حتی تنها در ۱۲۶ روز، شروع دوباره جنگ برای اسرائیل بس سخت بوده و این دولت را بیش از پیش میان ملت ها منزوی خواهد ساخت؛
۲- با وجود مخالفت دستکم ۵۳٪ شهروندان در نظر سنجی ها با استمرار کابینه نتانیاهو و پشتیبانی ۲۹/۴٪ از طرح و برنامه های آن، بی بی و لیکود در شرایط حضیض قرار دارند. با پذیرش چنین توافقی، از دست دادن پشتیبانان تندروی لیکودی گریزناپذیر است؛
۳- در واقع این توافقنامه دستپخت واشنگتن و دموکرات ها بیشتر در جهت پیروزی بایدن بر ترامپ است. این در حالی است که بی بی و لیکود ترامپی بوده و نمی خواهند آب را به آسیاب دمکرات ها جاری سازند؛
۴- نابودی تمام و کمال حمس و زدایش اندیشه تکوین کشور فلسطینی، سرلوحه برنامه بی بی بوده است. با چنین توافقنامه ای دستیابی به این اهداف عملا از دست رفته است.
ولی با وجود مخالفت نتانیاهو، در نهایت اسرائیل(اشغالگر) ناگزیر به پذیرش آن یا طرحی مشابه آن خواهد بود. زیرا در صورت ادامه جنگ، پرستیژ این دولت در افکار عمومی جهانی و نیز نزد ملت های عرب محو خواهد شد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
حمس توافقنامه نیم بند با اسرائیل(اشغالگر) را با فشارهای آمریکا، قطر، مصر و عربستان پذیرفت. ولی نتانیاهو نه تنها از پذیرش آن خودداری ورزیده، که حمله به رفح خاوری را آغاز کرده است. گویا بر پایه این توافقنامه که در سه مرحله ۴۲ روزه به درازا می کشد، حمس می بایست شماری از اسیران(یا ربوده شدگان) را آزاد می کرد و در ازای آن روزانه بیشینه ۱۲ ساعت گشت زنی هوایی قطع می شد. در عین حال کمک های بیشتری روانه غزه شده و ارتش از برخی مناطق غزه عقب نشینی می کرد. حتی در این توافقنامه سخنی از پایان یافتن جنگ نشده بود. به هر روی حمس با پذیرش آن، ضمن متقاعد ساختن آمریکا، قطر و مصر، توپ را به زمین اسرائیل انداخته است. با این همه تیم اعزامی اسرائیل به قاهره از پذیرش آن سرباز زده و حاضر به پذیرش آن به رغم قبولش از سوی ایالات متحده و... نیست. چرا بی بی از برقراری صلح در نوار غزه هراس دارد؟!
۱- با برقراری آتش بس، حتی تنها در ۱۲۶ روز، شروع دوباره جنگ برای اسرائیل بس سخت بوده و این دولت را بیش از پیش میان ملت ها منزوی خواهد ساخت؛
۲- با وجود مخالفت دستکم ۵۳٪ شهروندان در نظر سنجی ها با استمرار کابینه نتانیاهو و پشتیبانی ۲۹/۴٪ از طرح و برنامه های آن، بی بی و لیکود در شرایط حضیض قرار دارند. با پذیرش چنین توافقی، از دست دادن پشتیبانان تندروی لیکودی گریزناپذیر است؛
۳- در واقع این توافقنامه دستپخت واشنگتن و دموکرات ها بیشتر در جهت پیروزی بایدن بر ترامپ است. این در حالی است که بی بی و لیکود ترامپی بوده و نمی خواهند آب را به آسیاب دمکرات ها جاری سازند؛
۴- نابودی تمام و کمال حمس و زدایش اندیشه تکوین کشور فلسطینی، سرلوحه برنامه بی بی بوده است. با چنین توافقنامه ای دستیابی به این اهداف عملا از دست رفته است.
ولی با وجود مخالفت نتانیاهو، در نهایت اسرائیل(اشغالگر) ناگزیر به پذیرش آن یا طرحی مشابه آن خواهد بود. زیرا در صورت ادامه جنگ، پرستیژ این دولت در افکار عمومی جهانی و نیز نزد ملت های عرب محو خواهد شد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
ارزیابی استراتژيک توان اسرائیل(اشغالگر)
اسرائیل(اشغالگر) از منظر ژئواستراتژیک با سه چالش کلان روبرو است:
۱- محصوریت
اسرائیل ۲۷۰ درجه توسط ملت-دولت های عرب تحت محاصره دائمی جغرافیایی است. لبنان، سوریه، اردن، مصر و عربستان(در خلیج عقبه) و غزه و کرانه باختری، با این دولت همسایه اند. هم چنین این دولت در خاورمیانه و شمال آفریقا، فاقد عقبه جغرافیایی است؛
۲- گسل جمعیتی
دستکم ۲۲٪ جمعیت اسرائیل عرب تبارند. هم چنین به دلیل زایش بالای اعراب، به اغلب احتمال درصد آنان در ترکیب جمعتی این دولت تا پایان سده ۲۱ از عبری زبانان پیشی خواهد گرفت. افزون بر این، بخشی از جمعیت اسرائیل را مارونی ها، ارامنه، چرکسی ها، کردها، دروزی ها و فرقه های مسیحی تشکیل می دهند. نایکپارچگی مردمی اسرائیل، تا ۲۰۵۰، مهمترین چالش درونی این دولت خواهد بود؛
۳- افکار همگانی
افزون بر فضای غالب برملت های عضو اتحادیه عرب و همکاری اسلامی که دستکم خواهان تشکیل کشوری مستقل برای فلسطینی ها هستند، گرایش کلی افکار عمومی جهانی نیز در حال سوگیری به همین سمت و سو است؛
کوتاه آن که اسرائیل(اشغالگر) بین ملت های خاورمیانه تنها مانده و از منظر ژئواستراتژیک در انزوای جغرافیایی است.
با وجود این، اسرائیل از چندین برتری استراتژیک چشمگیر نیز نسبت به دشمنانش برخوردار است:
۱- نفوذ دیپلماتیک
افزون بر ایالات متحده که دفاع همه جانبه از اسرائیل را سرلوحه سیاست خارجی- دفاعی قرار داده است، برای ۳۲ عضو ناتو نیز پشتیبانی از بقای اسرائیل (اشغالگر) تعریف شده است. هم چنین فدراتیو روسیه، چین، هند و دیگر قدرت های بزرگ، استمرار بقای اسرائیل جا افتاده است؛
۲- توان نظامی
اسرائیل(اشغالگر) دارای سیستم جنگی سازمان یافته ای در هر چهار حوزه هوایی، دریایی، زمینی و سایبرنتیک است. هم چنین در شمار ۹ دولت دارنده تسلیحات با زرادخانه هسته ای است؛
۳- توان اقتصادی
اسرائیل با بیش از ۵۵۰ میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی، با وجود جمعیت ۸/۷ میلیونی در رتبه ۱۳ ام جهانی است. هم چنین در خاورمیانه تنها کشور توسعه یافته جا افتاده می باشد. با چنین چشم اندازی دارای نفوذ توانمند فراگیر جهانی است؛
۴- نفوذ فرهنگی- رسانه ای
به هر روی اسرائیل با کمک لابی های قدرتمند یهودی دارای بالاترین و فراگیرترین نفوذ فرهنگی- رسانه ای است.
نتیجه سنجش و ارزیابی ضعف ها و توان های این دولت، در چند گزاره خلاصه می شود:
نخست آن که دولت اسرائیل به دلیل محصوریت جغرافیایی توسط دولت های عرب، ناگزیر به خروج از این تنگنا است. دیباچه چنین خروجی تن دادن این دولت، به تکوین کشور مستقل فلسطینی است. این نخستین سنگ بنای شراکت با دولت های این منطقه است. دوم آن که لازمه استمرار پشتیبانی قدرت ها از موجودیت این دولت نیز تن دادنش به برخی الزامات، مانند همکاری و همبستگی با همسایگان و زدایش منابع تنشهای مزمن است. سوم این که با وجود فرآیند پرشتاب گسترش نفوذ منطقه ای و جهانی، اقتصادهای نو ظهور منطقه ای مانند ترکیه، امارات، عربستان، قطر و...، اسرائیل ناگزیر خواهد بود برای حفظ جایگاه جهانی خویش، در پی تشکیل اتحادیه تجاری منطقه ای با همین دولت ها باشد.
دور بودن امروز دولت واپسگرای نتانیاهو و لیکود از چنین رویکردهای مسالمت جویانه ای، بستری در جهت بازنشستگی و به حاشیه رفتن آنان است. تا جایی که به ماتریس توانها و فتورهای اسرائیل بر می گردد، نابودی آن تا آینده دیدپذیر، کمتر محتمل است، ولی وقوع تغییرات و رویکردهای چشمگیر، پدیداری است که به زودی همه در تل آویو شاهد آن خواهند بود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimpour_k
اسرائیل(اشغالگر) از منظر ژئواستراتژیک با سه چالش کلان روبرو است:
۱- محصوریت
اسرائیل ۲۷۰ درجه توسط ملت-دولت های عرب تحت محاصره دائمی جغرافیایی است. لبنان، سوریه، اردن، مصر و عربستان(در خلیج عقبه) و غزه و کرانه باختری، با این دولت همسایه اند. هم چنین این دولت در خاورمیانه و شمال آفریقا، فاقد عقبه جغرافیایی است؛
۲- گسل جمعیتی
دستکم ۲۲٪ جمعیت اسرائیل عرب تبارند. هم چنین به دلیل زایش بالای اعراب، به اغلب احتمال درصد آنان در ترکیب جمعتی این دولت تا پایان سده ۲۱ از عبری زبانان پیشی خواهد گرفت. افزون بر این، بخشی از جمعیت اسرائیل را مارونی ها، ارامنه، چرکسی ها، کردها، دروزی ها و فرقه های مسیحی تشکیل می دهند. نایکپارچگی مردمی اسرائیل، تا ۲۰۵۰، مهمترین چالش درونی این دولت خواهد بود؛
۳- افکار همگانی
افزون بر فضای غالب برملت های عضو اتحادیه عرب و همکاری اسلامی که دستکم خواهان تشکیل کشوری مستقل برای فلسطینی ها هستند، گرایش کلی افکار عمومی جهانی نیز در حال سوگیری به همین سمت و سو است؛
کوتاه آن که اسرائیل(اشغالگر) بین ملت های خاورمیانه تنها مانده و از منظر ژئواستراتژیک در انزوای جغرافیایی است.
با وجود این، اسرائیل از چندین برتری استراتژیک چشمگیر نیز نسبت به دشمنانش برخوردار است:
۱- نفوذ دیپلماتیک
افزون بر ایالات متحده که دفاع همه جانبه از اسرائیل را سرلوحه سیاست خارجی- دفاعی قرار داده است، برای ۳۲ عضو ناتو نیز پشتیبانی از بقای اسرائیل (اشغالگر) تعریف شده است. هم چنین فدراتیو روسیه، چین، هند و دیگر قدرت های بزرگ، استمرار بقای اسرائیل جا افتاده است؛
۲- توان نظامی
اسرائیل(اشغالگر) دارای سیستم جنگی سازمان یافته ای در هر چهار حوزه هوایی، دریایی، زمینی و سایبرنتیک است. هم چنین در شمار ۹ دولت دارنده تسلیحات با زرادخانه هسته ای است؛
۳- توان اقتصادی
اسرائیل با بیش از ۵۵۰ میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی، با وجود جمعیت ۸/۷ میلیونی در رتبه ۱۳ ام جهانی است. هم چنین در خاورمیانه تنها کشور توسعه یافته جا افتاده می باشد. با چنین چشم اندازی دارای نفوذ توانمند فراگیر جهانی است؛
۴- نفوذ فرهنگی- رسانه ای
به هر روی اسرائیل با کمک لابی های قدرتمند یهودی دارای بالاترین و فراگیرترین نفوذ فرهنگی- رسانه ای است.
نتیجه سنجش و ارزیابی ضعف ها و توان های این دولت، در چند گزاره خلاصه می شود:
نخست آن که دولت اسرائیل به دلیل محصوریت جغرافیایی توسط دولت های عرب، ناگزیر به خروج از این تنگنا است. دیباچه چنین خروجی تن دادن این دولت، به تکوین کشور مستقل فلسطینی است. این نخستین سنگ بنای شراکت با دولت های این منطقه است. دوم آن که لازمه استمرار پشتیبانی قدرت ها از موجودیت این دولت نیز تن دادنش به برخی الزامات، مانند همکاری و همبستگی با همسایگان و زدایش منابع تنشهای مزمن است. سوم این که با وجود فرآیند پرشتاب گسترش نفوذ منطقه ای و جهانی، اقتصادهای نو ظهور منطقه ای مانند ترکیه، امارات، عربستان، قطر و...، اسرائیل ناگزیر خواهد بود برای حفظ جایگاه جهانی خویش، در پی تشکیل اتحادیه تجاری منطقه ای با همین دولت ها باشد.
دور بودن امروز دولت واپسگرای نتانیاهو و لیکود از چنین رویکردهای مسالمت جویانه ای، بستری در جهت بازنشستگی و به حاشیه رفتن آنان است. تا جایی که به ماتریس توانها و فتورهای اسرائیل بر می گردد، نابودی آن تا آینده دیدپذیر، کمتر محتمل است، ولی وقوع تغییرات و رویکردهای چشمگیر، پدیداری است که به زودی همه در تل آویو شاهد آن خواهند بود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimpour_k
بشار به کجا چشم دوخته است؟!
چرا طی ۷ ماه گذشته، بشار اسد نسبت به جنگ در غزه رویکرد و بلکه موضعی روشن و دقیق از خود بروز نداده است؟ چرا جبهه دمشق در مبارزه با اسرائیل مانند یمن و لبنان(حزب الله) چندان فعال نبوده است؟! به گمانم اسد و مدیران بعثی حاکم بر دمشق پی برده اند که تنها با پشتوانه فدراتیو روسیه و جمهوری اسلامی نخواهند توانست کشورشان را از کمتر توسعه یافتگی مزمن نجات بخش باشند. به گمانم بیشینه تا پایان سال جاری نشانه های سه تحرک نوین از بشار و بعثی ها نمایان خواهد شد:
۱- تقویت مناسبات با غرب؛
۲- ارتقای روابط با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و حتی ترکیه؛
۳- محدود سازی کمرنگ فعالیت جمهوری اسلامی.
به هر روی بس بعید است که بشار اسد بیش از این تحمل ماندن کشورشان در دور تسلسل فقر و فلاکت مردم و کشورشان داشته باشند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
چرا طی ۷ ماه گذشته، بشار اسد نسبت به جنگ در غزه رویکرد و بلکه موضعی روشن و دقیق از خود بروز نداده است؟ چرا جبهه دمشق در مبارزه با اسرائیل مانند یمن و لبنان(حزب الله) چندان فعال نبوده است؟! به گمانم اسد و مدیران بعثی حاکم بر دمشق پی برده اند که تنها با پشتوانه فدراتیو روسیه و جمهوری اسلامی نخواهند توانست کشورشان را از کمتر توسعه یافتگی مزمن نجات بخش باشند. به گمانم بیشینه تا پایان سال جاری نشانه های سه تحرک نوین از بشار و بعثی ها نمایان خواهد شد:
۱- تقویت مناسبات با غرب؛
۲- ارتقای روابط با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و حتی ترکیه؛
۳- محدود سازی کمرنگ فعالیت جمهوری اسلامی.
به هر روی بس بعید است که بشار اسد بیش از این تحمل ماندن کشورشان در دور تسلسل فقر و فلاکت مردم و کشورشان داشته باشند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
انقلاب و نظامهای ایدئولوژیک
تا کنون چند حکومت ایدئولوژیک از راه انقلاب نابود شده و یا تغییر یافته است؟! اتحاد شوروی؟ کوبا؟ کره شمالی؟ طالبان نخست(مقطع اول)؟ عراق بعثی؟ سوریه بعثی؟ چین مائو؟. به اغلب احتمال، نظام های ایدئولوژیک تا سرحد امکان، با ابزار خشونت، زمینه شکل گیری برای هیچ انقلابی را فراهم نمی کنند. چرا که این گونه نظام ها فرصت تکوین، استقرار و استمرار رهبری و در عین حال تکوین حزب و یا سازمانی فراگیر، به مثابه اپوزیسیون متشکل به مخالفین خود نمی دهند. این درحالی است که رهبری و گسترش اندیشه ملیگرایی، دو عنصر، از پنج عنصر حیاتی، برای موفقیت هر انقلابی می باشند. بر پایه پیشینه تاریخی، حمله فراگیر خارجی، ریزش دومینوار درونی ستون های حکومت و کودتا، سه پدیده ای هستند که تا کنون درصد بسیار بالایی از علل تغییر حکومت های ایدئولوژیک بوده اند. از جمله بنگرید به سرنوشت رژیم های ایدئولوژیک اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، امارت اسلامی افغانستان، مصر و عراق.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
تا کنون چند حکومت ایدئولوژیک از راه انقلاب نابود شده و یا تغییر یافته است؟! اتحاد شوروی؟ کوبا؟ کره شمالی؟ طالبان نخست(مقطع اول)؟ عراق بعثی؟ سوریه بعثی؟ چین مائو؟. به اغلب احتمال، نظام های ایدئولوژیک تا سرحد امکان، با ابزار خشونت، زمینه شکل گیری برای هیچ انقلابی را فراهم نمی کنند. چرا که این گونه نظام ها فرصت تکوین، استقرار و استمرار رهبری و در عین حال تکوین حزب و یا سازمانی فراگیر، به مثابه اپوزیسیون متشکل به مخالفین خود نمی دهند. این درحالی است که رهبری و گسترش اندیشه ملیگرایی، دو عنصر، از پنج عنصر حیاتی، برای موفقیت هر انقلابی می باشند. بر پایه پیشینه تاریخی، حمله فراگیر خارجی، ریزش دومینوار درونی ستون های حکومت و کودتا، سه پدیده ای هستند که تا کنون درصد بسیار بالایی از علل تغییر حکومت های ایدئولوژیک بوده اند. از جمله بنگرید به سرنوشت رژیم های ایدئولوژیک اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، امارت اسلامی افغانستان، مصر و عراق.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
نتانیاهو می تازد و می بازد
دیشب بی بی طی بیانیه ای ضمن اشاره تلویحی به تحریم بسیار محدود تسلیحاتی آمریکا، به خاطر حمله به رفح خاوری گفت: اگر ناگزیر باشیم مانند ۷۶ سال پیش تنها ایستاده و تنها خواهیم جنگید و به یاری یهوه پیروز می شویم. این در حالی است که حتی جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا گفته است: انجام عملیات بزرگ اسرائیل در رفح، هدف اسرائیل(اشغالگر) و یا آمریکا برای شکست حماس را عملی نمی کند. همین دیروز بود که مجمع عمومی ملل متحد قاطعانه با تشکیل کشور فلسطینی و عضویتش به عنوان ۱۹۴ امین واحد مستقل سیاسی سازمان ملل موافقت کرد. البته اتحاد نظر ۱۴۵ کشور در این باره با تمسخر اسرائیل و نیز رای مخالف آمریکا و ۷ عضو دیگر مواجه شد. ضمن آن که این اتفاق نظر، فاقد هر گونه وجاهت قانونی و عملی است. ولی بالاخره غرب ناگزیر است اسرائیل را وادار به تسلیم کرده و تل آویو را وادار به پذیرش راهحل دو دولتی نماید. چرا؟!
همین امروز وزارت دفاع روسیه اعلام کرد که واحدهای نظامی اش، شهرک های بوریسیوفکا، اوگورتسوو، پلتنفکا، پیلنابا و استرلچیا در خاور خارکیف را تصرف کرده و خیز خود را برای اشغال کلانشهرخارکیف آغاز کرده اند. هم چنین جمهوری خلق چین نیز افزون بر نفوذ در جزایر کلیدی سلیمان، همین هفته طی سفر رئیس دولتش به بوداپست، با مجارستان در قلب اروپا قرارداد درازمدت همکاری و دوستی امضا کرد. به گمانم به رغم جار وجنجال بی بی، رویکرد غرب بر ایجاد فضای آرامش و صلح در خاورمیانه استوار است. آمریکا و ناتو نمی توانند با پیروی دائمی از اهداف نزدیک به محال خاورمیانه ای نتانیاهو، میدان های اصلی رقابت و درگیری جهانی، شامل دریای چین جنوبی، اروپای خاوری و فلات قاره اقیانوس منجمد شمالی را رها کنند. درست به همین دلیل، به اغلب احتمال، بنی گانتس نامزد مد نظر واشنگتن و لندن برای جانشینی بی بی در تل آویو است. در واقع بنیامین نتانیاهو از دیدگاه واشنگتن، تازنده بازنده ای بیش نیست.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour
دیشب بی بی طی بیانیه ای ضمن اشاره تلویحی به تحریم بسیار محدود تسلیحاتی آمریکا، به خاطر حمله به رفح خاوری گفت: اگر ناگزیر باشیم مانند ۷۶ سال پیش تنها ایستاده و تنها خواهیم جنگید و به یاری یهوه پیروز می شویم. این در حالی است که حتی جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا گفته است: انجام عملیات بزرگ اسرائیل در رفح، هدف اسرائیل(اشغالگر) و یا آمریکا برای شکست حماس را عملی نمی کند. همین دیروز بود که مجمع عمومی ملل متحد قاطعانه با تشکیل کشور فلسطینی و عضویتش به عنوان ۱۹۴ امین واحد مستقل سیاسی سازمان ملل موافقت کرد. البته اتحاد نظر ۱۴۵ کشور در این باره با تمسخر اسرائیل و نیز رای مخالف آمریکا و ۷ عضو دیگر مواجه شد. ضمن آن که این اتفاق نظر، فاقد هر گونه وجاهت قانونی و عملی است. ولی بالاخره غرب ناگزیر است اسرائیل را وادار به تسلیم کرده و تل آویو را وادار به پذیرش راهحل دو دولتی نماید. چرا؟!
همین امروز وزارت دفاع روسیه اعلام کرد که واحدهای نظامی اش، شهرک های بوریسیوفکا، اوگورتسوو، پلتنفکا، پیلنابا و استرلچیا در خاور خارکیف را تصرف کرده و خیز خود را برای اشغال کلانشهرخارکیف آغاز کرده اند. هم چنین جمهوری خلق چین نیز افزون بر نفوذ در جزایر کلیدی سلیمان، همین هفته طی سفر رئیس دولتش به بوداپست، با مجارستان در قلب اروپا قرارداد درازمدت همکاری و دوستی امضا کرد. به گمانم به رغم جار وجنجال بی بی، رویکرد غرب بر ایجاد فضای آرامش و صلح در خاورمیانه استوار است. آمریکا و ناتو نمی توانند با پیروی دائمی از اهداف نزدیک به محال خاورمیانه ای نتانیاهو، میدان های اصلی رقابت و درگیری جهانی، شامل دریای چین جنوبی، اروپای خاوری و فلات قاره اقیانوس منجمد شمالی را رها کنند. درست به همین دلیل، به اغلب احتمال، بنی گانتس نامزد مد نظر واشنگتن و لندن برای جانشینی بی بی در تل آویو است. در واقع بنیامین نتانیاهو از دیدگاه واشنگتن، تازنده بازنده ای بیش نیست.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour
سرنوشت غزه در دستان کی است؟!
نتانیاهو بی ترس و به گفته خویش مستقلانه، همچنان در دم جنگ می دمد. او که شعبده باز و هنرپیشه ای زبردست است، با وجود در اقلیت بودن رویکروش دایر بر استمرار جنگ تمام عیار تا آخرین لحظه، کماکان فرمانش جاری است. نابودی کامل حماس، کشتن طراحان و مجریان حمله هفت اکتبر، بیمه کردن امنیت همیشگی اسرائیل(اشغالگر) از ناحیه باریکه غزه و به ویژه نابودی اندیشه تشکیل کشور فلسطینی، چهار کلید واژه بی بی طی ۷ ماه اخیر بوده است. ولی برخلاف تصور لیکودی ها، سرنوشت جنگ همچنان در دست آمریکا و بقیه غرب است؛ دستکم تا امروز ۲۳ اردیبهشت.
از پگاه امروز، رسانه های لیکودی و شاید بی بی و اعضای تندرو کابینه جنگی اش در شوک آشکار شدن خبری محرمانه قرار گرفتند: تیم بایدن از بی بی خواسته اند، در ازای ارائه داده های دقیق و به روز جاهای اختفای یحیی سینوار و فرماندهان ارشد حماس و نقشه کامل تونل های استراتژیک، و نیز آزاد شدن همه ربوده شدگان، جنگ در رفح متوقف شود. برای همیشه.
در همین حال پایگاه خبری عبری زبان والا از اوجگیری شکاف میان فرماندهان ارتش اسرائیل(اشغالگر) و بی بی خبر داده است. گویا برآورد فرماندهان ارتش چنین بوده که در ازای دستاوردهای پر هزینه جنگی، کوشش های دیپلماتیک برای آزادی ربوده شدگان نیز انجام گرفته و همطراز با عملیات پیش رود. لازم به یادآوری است که رسانه های مستقل و متمایل به احزاب میانه رو و لائیک، بی بی را متهم به تمرکز برای ادامه دادن جنگ و جلوگیری از دستیابی به توافق به خاطر منافع شخصی سیاسی خود و خانواده اش متهم می کنند. بی بی تا کنون چندبار در آخرین مراحل گفتگوها، مانع رسیدن به توافق آتش بس و مبادله اسرا شده است.
به هر روی با وجود دست و پا چلفتی بودن بایدن و واهمه دمکرات ها از آیپک، در نهایت بخش بزرگی از سرنوشت جنگ به استراتژی ناتو- پنتاگون گره خورده است. به اغلب احتمال، امروزه روز، هیچ رخدادی در کل خاورمیانه و تک تک ۱۶ دولت تشکیل دهنده این منطقه، سرنوشت سازتر از چگونگی پایان نبرد غزه نیست. کم احتمال نخواهد بود که فته شود، چگونگی پایان این جنگ، سرنوشت بیشتر رژیم های خاورمیانه تا ۲۰۲۶ را تعیین خواهد نمود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
نتانیاهو بی ترس و به گفته خویش مستقلانه، همچنان در دم جنگ می دمد. او که شعبده باز و هنرپیشه ای زبردست است، با وجود در اقلیت بودن رویکروش دایر بر استمرار جنگ تمام عیار تا آخرین لحظه، کماکان فرمانش جاری است. نابودی کامل حماس، کشتن طراحان و مجریان حمله هفت اکتبر، بیمه کردن امنیت همیشگی اسرائیل(اشغالگر) از ناحیه باریکه غزه و به ویژه نابودی اندیشه تشکیل کشور فلسطینی، چهار کلید واژه بی بی طی ۷ ماه اخیر بوده است. ولی برخلاف تصور لیکودی ها، سرنوشت جنگ همچنان در دست آمریکا و بقیه غرب است؛ دستکم تا امروز ۲۳ اردیبهشت.
از پگاه امروز، رسانه های لیکودی و شاید بی بی و اعضای تندرو کابینه جنگی اش در شوک آشکار شدن خبری محرمانه قرار گرفتند: تیم بایدن از بی بی خواسته اند، در ازای ارائه داده های دقیق و به روز جاهای اختفای یحیی سینوار و فرماندهان ارشد حماس و نقشه کامل تونل های استراتژیک، و نیز آزاد شدن همه ربوده شدگان، جنگ در رفح متوقف شود. برای همیشه.
در همین حال پایگاه خبری عبری زبان والا از اوجگیری شکاف میان فرماندهان ارتش اسرائیل(اشغالگر) و بی بی خبر داده است. گویا برآورد فرماندهان ارتش چنین بوده که در ازای دستاوردهای پر هزینه جنگی، کوشش های دیپلماتیک برای آزادی ربوده شدگان نیز انجام گرفته و همطراز با عملیات پیش رود. لازم به یادآوری است که رسانه های مستقل و متمایل به احزاب میانه رو و لائیک، بی بی را متهم به تمرکز برای ادامه دادن جنگ و جلوگیری از دستیابی به توافق به خاطر منافع شخصی سیاسی خود و خانواده اش متهم می کنند. بی بی تا کنون چندبار در آخرین مراحل گفتگوها، مانع رسیدن به توافق آتش بس و مبادله اسرا شده است.
به هر روی با وجود دست و پا چلفتی بودن بایدن و واهمه دمکرات ها از آیپک، در نهایت بخش بزرگی از سرنوشت جنگ به استراتژی ناتو- پنتاگون گره خورده است. به اغلب احتمال، امروزه روز، هیچ رخدادی در کل خاورمیانه و تک تک ۱۶ دولت تشکیل دهنده این منطقه، سرنوشت سازتر از چگونگی پایان نبرد غزه نیست. کم احتمال نخواهد بود که فته شود، چگونگی پایان این جنگ، سرنوشت بیشتر رژیم های خاورمیانه تا ۲۰۲۶ را تعیین خواهد نمود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
شکست بزرگ قفقازی
باور داشتن به این که قفقاز جنوبی پس از اروپای خاوری چشم اسفندیار فدراتیو روسیه بوده، برای ژئوپلیتیسین ها از آفتاب روشن تر است. بر پایه واقعیت های ژئوپولیتیک تاریخی، از ۲۳۰ سال پیش بدین سو هرگاه روس ها در قالب تزاری و شوروی سوسیالیستی، حتی اندکی نسبت به قفقاز تمرکز خود را از دست داده اند، سیلی محکمی خورده اند. به گمانم نقش قفقاز جنوبی برای فدراتیو روسیه بی شباهت به تایوان برای چین نیست؛ و این پدیده ای است که اندک اندک در حال رخ دادن است. باکو از سال ها پیش مناسبات استراتژیکش را با مسکو به سود آنکارا کاهش داده است. تفلیس نیز از بن و پایه (مردمی)سال ها پیش، از مسکو خداحافظی کرده بود. حال نوبت به ایروان رسیده که روسیه ولادیمیر را به همکار درجه دو خود تبدیل کند. اینک واگرایی ایروان از مسکو از حد و مرزهای امنیتی در قالب اخراج قاطعانه مرزداران پوتین و خداحافظی با تسلیحات روسی، به عرصه اقتصاد رسیده است. ایروان که از ۲۹ مارس امسال تراکنش های مرتبط با کارت های بانکی روسیه را متوقف کرده بود، اکنون با شگردهای گوناگون می کوشد پیوندهای اقتصادیش را از روسیه کم کم کنده و آن را به سمت غرب بکشاند. سهل است که روس ها را از جایگاه نخست در مبادلات تجاری، به رتبه های سوم و چهارم کشانده است. آشکار است که چنین رویکردی خشم مسکو را در بر داشته است. به گونه ای که ماریا زاخارو ایروان را به کرنش در برابر غرب متهم کرده و ارمنستان را نسبت به تهدیدات ضمنی کشورش هشدار داده است . ولی دیگر کار از کار گذشته است. ایروان نه تنها نسبت به مسکو واگرایی در پیش گرفته، که چهار نعل در امور دفاعی، مناسبات دیجیتالی، خطوط ریلی و هواپیمایی و... در پی استحکام مناسبات تو در تو با غرب، به ويژه فرانسه، یونان و آمریکا و چک برآمده است.
کمترین گمانی نیست که روسیه پس از بیش از دو سده باید از جایگاه نخست قفقازی، به رتبه دستکم سوم، پس از غرب و ترکیه، قناعت کند. برای ژئوپلیتیسین ها این تغییر حاوی دهها نکته در خور تعمق و کاربردی است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
باور داشتن به این که قفقاز جنوبی پس از اروپای خاوری چشم اسفندیار فدراتیو روسیه بوده، برای ژئوپلیتیسین ها از آفتاب روشن تر است. بر پایه واقعیت های ژئوپولیتیک تاریخی، از ۲۳۰ سال پیش بدین سو هرگاه روس ها در قالب تزاری و شوروی سوسیالیستی، حتی اندکی نسبت به قفقاز تمرکز خود را از دست داده اند، سیلی محکمی خورده اند. به گمانم نقش قفقاز جنوبی برای فدراتیو روسیه بی شباهت به تایوان برای چین نیست؛ و این پدیده ای است که اندک اندک در حال رخ دادن است. باکو از سال ها پیش مناسبات استراتژیکش را با مسکو به سود آنکارا کاهش داده است. تفلیس نیز از بن و پایه (مردمی)سال ها پیش، از مسکو خداحافظی کرده بود. حال نوبت به ایروان رسیده که روسیه ولادیمیر را به همکار درجه دو خود تبدیل کند. اینک واگرایی ایروان از مسکو از حد و مرزهای امنیتی در قالب اخراج قاطعانه مرزداران پوتین و خداحافظی با تسلیحات روسی، به عرصه اقتصاد رسیده است. ایروان که از ۲۹ مارس امسال تراکنش های مرتبط با کارت های بانکی روسیه را متوقف کرده بود، اکنون با شگردهای گوناگون می کوشد پیوندهای اقتصادیش را از روسیه کم کم کنده و آن را به سمت غرب بکشاند. سهل است که روس ها را از جایگاه نخست در مبادلات تجاری، به رتبه های سوم و چهارم کشانده است. آشکار است که چنین رویکردی خشم مسکو را در بر داشته است. به گونه ای که ماریا زاخارو ایروان را به کرنش در برابر غرب متهم کرده و ارمنستان را نسبت به تهدیدات ضمنی کشورش هشدار داده است . ولی دیگر کار از کار گذشته است. ایروان نه تنها نسبت به مسکو واگرایی در پیش گرفته، که چهار نعل در امور دفاعی، مناسبات دیجیتالی، خطوط ریلی و هواپیمایی و... در پی استحکام مناسبات تو در تو با غرب، به ويژه فرانسه، یونان و آمریکا و چک برآمده است.
کمترین گمانی نیست که روسیه پس از بیش از دو سده باید از جایگاه نخست قفقازی، به رتبه دستکم سوم، پس از غرب و ترکیه، قناعت کند. برای ژئوپلیتیسین ها این تغییر حاوی دهها نکته در خور تعمق و کاربردی است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
بیچاره پوتین
مائو در همه عمر مبارزاتی و حکومتمداری، به گونه هایی زیر سایه رهبران اتحاد جماهیر شوروی بود. از استالین تا برژنف. طی دوره دیکتاتوری مائویی، چشم پکن به پشتیبانی مسکو دوخته شده بود. وقتی هم مائو وجدان کرد که آبی از روسیه برای چین گرم نشده و از پشمش کلاهی دوخته نمی شود، به مسکو پشت کرد؛ سهل است که شوروی را امپریالیست خواند. آن هم امپریالیستی جوانتر و خشن تر از واشنگتن. به هر روی روسیه قبله مائو ماند، گرچه گاهگاهی به آن پشت می کرد.
ولی طی ۴۴ سال اخیر اندک اندک ورق به سود چین برگشت. در حالی که سوسیالیسم طراز مسکو به بن بست خورد و به فروپاشی بزرگ انجامید و اتحاد شوروی از جایگاه ابرقدرتی به هشتمین یا نهمین قدرت اقتصادی فرو افتاد، چین در اقتصاد دنیا دوم شد و سخت است که تا ۱۰- ۱۲ سال دیگر واشنگتن را پشت سر ننهد. اینها را گفتم تا به دیدار دیروز شی ژینپینگ و ولادیمیر پوتین نگاهکی بیندازم. آنانی که کلیپ های دیدارهای این دو را خوب دیده اند، بس بعید است به عجز و خواری ولادیمیر پی نبرده باشند. از اول تا آخر این فیلم ها، سخن نمای بدن پوتین از درماندگی و بیچارگی پوتین حرف ها در بر داشت. البته کاری به دامنه امتیازات تازه ای که پوتین به خاطر اندکی بهبود در شرایط اقتصادی فدراتیو داد، کاری ندارم. ولی هر چه هست به خوبی نشانگر آن است که روسیه در چنگال چینی ها گرفتار شده است. وقتی ولادیمیر برای دریافت چند گلوله توپ بیشتر مجیزگوی دیکتاتوری چون کیم جونگ اون می شود، چرا در برابر شی ژینپینگ سر خم نکند؟!!
ولی به هر روی پکن برنده نهایی نبرد روسیه-اوکراین- ناتو است. آن جا که به دلیل تمرکز مسکو بر خارکیف و کیف، ناگزیر خواهد بود دستان چینی ها را در نورسلطان، تاشکند، بیشکک و عشق آباد باز گذاشته و این حیاط خلوت ۲۰۰- ۳۰۰ ساله روس ها را دو دستی تقدیم چینی ها کند. من که می گویم بیچاره پوتین، غصه دار و درمانده ملت روس از پس استراتژی ندانی کرملین نشین ها.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
مائو در همه عمر مبارزاتی و حکومتمداری، به گونه هایی زیر سایه رهبران اتحاد جماهیر شوروی بود. از استالین تا برژنف. طی دوره دیکتاتوری مائویی، چشم پکن به پشتیبانی مسکو دوخته شده بود. وقتی هم مائو وجدان کرد که آبی از روسیه برای چین گرم نشده و از پشمش کلاهی دوخته نمی شود، به مسکو پشت کرد؛ سهل است که شوروی را امپریالیست خواند. آن هم امپریالیستی جوانتر و خشن تر از واشنگتن. به هر روی روسیه قبله مائو ماند، گرچه گاهگاهی به آن پشت می کرد.
ولی طی ۴۴ سال اخیر اندک اندک ورق به سود چین برگشت. در حالی که سوسیالیسم طراز مسکو به بن بست خورد و به فروپاشی بزرگ انجامید و اتحاد شوروی از جایگاه ابرقدرتی به هشتمین یا نهمین قدرت اقتصادی فرو افتاد، چین در اقتصاد دنیا دوم شد و سخت است که تا ۱۰- ۱۲ سال دیگر واشنگتن را پشت سر ننهد. اینها را گفتم تا به دیدار دیروز شی ژینپینگ و ولادیمیر پوتین نگاهکی بیندازم. آنانی که کلیپ های دیدارهای این دو را خوب دیده اند، بس بعید است به عجز و خواری ولادیمیر پی نبرده باشند. از اول تا آخر این فیلم ها، سخن نمای بدن پوتین از درماندگی و بیچارگی پوتین حرف ها در بر داشت. البته کاری به دامنه امتیازات تازه ای که پوتین به خاطر اندکی بهبود در شرایط اقتصادی فدراتیو داد، کاری ندارم. ولی هر چه هست به خوبی نشانگر آن است که روسیه در چنگال چینی ها گرفتار شده است. وقتی ولادیمیر برای دریافت چند گلوله توپ بیشتر مجیزگوی دیکتاتوری چون کیم جونگ اون می شود، چرا در برابر شی ژینپینگ سر خم نکند؟!!
ولی به هر روی پکن برنده نهایی نبرد روسیه-اوکراین- ناتو است. آن جا که به دلیل تمرکز مسکو بر خارکیف و کیف، ناگزیر خواهد بود دستان چینی ها را در نورسلطان، تاشکند، بیشکک و عشق آباد باز گذاشته و این حیاط خلوت ۲۰۰- ۳۰۰ ساله روس ها را دو دستی تقدیم چینی ها کند. من که می گویم بیچاره پوتین، غصه دار و درمانده ملت روس از پس استراتژی ندانی کرملین نشین ها.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
بشار اسد شمشیر از رو بسته است
هفته پیش طی یادادشت: بشار به کجا چشم دوخته است؟! در همین جا نوشته شد که بیشینه تا پایان سال جاری، بشار اسد اندک اندک مسیر کشورش را از جمهوری اسلامی جدا خواهد کرد. گویا بشار، بس زودتر از پیش بینی ها مبادرت به زاویه سازی با جمهوری اسلامی گرفته است. چنان چه وی دیروز در کنار بقیه سران کشورهای اتحادیه عرب، بر ادعای مالکیت امارات بر جزایر سه گانه مهر تایید زده و به بیانیه همیشگی اعراب پیوسته است. شگفت آن که اخبار دیدار خصوصی اسد و بن سلمان هم در رسانه های داخلی بازتابی نداشته است. خب این گونه که مشخص است، چنین رویکردی از سوی دولت سوریه از پیش، پذیرفته شده بوده است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
هفته پیش طی یادادشت: بشار به کجا چشم دوخته است؟! در همین جا نوشته شد که بیشینه تا پایان سال جاری، بشار اسد اندک اندک مسیر کشورش را از جمهوری اسلامی جدا خواهد کرد. گویا بشار، بس زودتر از پیش بینی ها مبادرت به زاویه سازی با جمهوری اسلامی گرفته است. چنان چه وی دیروز در کنار بقیه سران کشورهای اتحادیه عرب، بر ادعای مالکیت امارات بر جزایر سه گانه مهر تایید زده و به بیانیه همیشگی اعراب پیوسته است. شگفت آن که اخبار دیدار خصوصی اسد و بن سلمان هم در رسانه های داخلی بازتابی نداشته است. خب این گونه که مشخص است، چنین رویکردی از سوی دولت سوریه از پیش، پذیرفته شده بوده است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
تهران-واشنگتن؛ آیا این بار گفتگو در عمان جدی است؟!
نمایندگی جمهوری اسلامی در ملل متحد طی پاسخ به پرسش رسانه ها، مذاکرات غیر مستقیم ایران- آمریکا در مسقط پایتخت سلطنت عمان را تایید کرد. او گفته است: این مذاکرات نه نخستین بار و نه آخرین بار خواهد بود/تسنیم. نشریه معتبراکسیوس آمریکا نیز ضمن تایید این مذاکرات، هدف آن را جلوگیری از حملات بیشتر عنوان کرد. ولی وقتی نام برت مک گورک مشاور ارشد دولت بایدن در امور خاورمیانه به عنوان رئیس نمایندگی واشنگتن به میان می آید، کمتر ناظری می تواند در ناموفق بودن گفتگوها تردید کند. ضمن آن که آبرام پیلی، فرستاده موقت بایدن در امور ایران که گفتگوگری قهار است و در کنار مکگورک نشسته باشد. شگفت آن که تبحر مکگورک در امور خاورمیانه و تسلطش بر فرهنگ و زبان های خاورمیانه ای، باعث شده که وی در هر سه دولت متفاوت اوباما، ترامپ و بایدن، جایگاه خود را حفظ کند. هم چنین او در دوره جرج بوش، نقشی محوری در سیاست گذاری آمریکا در عراق پس از فروپاشی صدام و رویارویی با داعش داشت. وی بارها در بغداد و مسقط، غیر مستقیم با مقامات بلند پایه ایرانی در مسائل هسته ای و تحریم ها به گفتگو نشسته است. جدای از شخصیت، شگردها، زبان متفاوت و قدرت مانور مک گورک، چهار عامل دیگر احتمال موفقیت نتیجه مذاکرات این بار ایران-آمریکا را بالا می برند: فشار چین به عنوان بزرگترین خریدار نفت از ایران بر تهران در جهت آرام شدن باب المندب، خواست هند از ایران به عنوان برترین سرمایهگذار پروژه بزرگ چابهار برای بالارفتن امنیت اقیانوس هند، نیازمندی غیر قابل اجتناب اقتصاد داخلی در جهت پیوندی هر چند اندک با جهان تجارت و نیز پیامدهای گسترده پیمان کلان امنیتی ریاض-واشنگتن در بازنگری استراتژی منطقه ای تهران.
البته نتانیاهو به شدت نگران حضور دوباره مکگورک در منطقه است. بی بی وجود اورا نشانگر آرام تر شدن فضای خاورمیانه برآورد می کند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
نمایندگی جمهوری اسلامی در ملل متحد طی پاسخ به پرسش رسانه ها، مذاکرات غیر مستقیم ایران- آمریکا در مسقط پایتخت سلطنت عمان را تایید کرد. او گفته است: این مذاکرات نه نخستین بار و نه آخرین بار خواهد بود/تسنیم. نشریه معتبراکسیوس آمریکا نیز ضمن تایید این مذاکرات، هدف آن را جلوگیری از حملات بیشتر عنوان کرد. ولی وقتی نام برت مک گورک مشاور ارشد دولت بایدن در امور خاورمیانه به عنوان رئیس نمایندگی واشنگتن به میان می آید، کمتر ناظری می تواند در ناموفق بودن گفتگوها تردید کند. ضمن آن که آبرام پیلی، فرستاده موقت بایدن در امور ایران که گفتگوگری قهار است و در کنار مکگورک نشسته باشد. شگفت آن که تبحر مکگورک در امور خاورمیانه و تسلطش بر فرهنگ و زبان های خاورمیانه ای، باعث شده که وی در هر سه دولت متفاوت اوباما، ترامپ و بایدن، جایگاه خود را حفظ کند. هم چنین او در دوره جرج بوش، نقشی محوری در سیاست گذاری آمریکا در عراق پس از فروپاشی صدام و رویارویی با داعش داشت. وی بارها در بغداد و مسقط، غیر مستقیم با مقامات بلند پایه ایرانی در مسائل هسته ای و تحریم ها به گفتگو نشسته است. جدای از شخصیت، شگردها، زبان متفاوت و قدرت مانور مک گورک، چهار عامل دیگر احتمال موفقیت نتیجه مذاکرات این بار ایران-آمریکا را بالا می برند: فشار چین به عنوان بزرگترین خریدار نفت از ایران بر تهران در جهت آرام شدن باب المندب، خواست هند از ایران به عنوان برترین سرمایهگذار پروژه بزرگ چابهار برای بالارفتن امنیت اقیانوس هند، نیازمندی غیر قابل اجتناب اقتصاد داخلی در جهت پیوندی هر چند اندک با جهان تجارت و نیز پیامدهای گسترده پیمان کلان امنیتی ریاض-واشنگتن در بازنگری استراتژی منطقه ای تهران.
البته نتانیاهو به شدت نگران حضور دوباره مکگورک در منطقه است. بی بی وجود اورا نشانگر آرام تر شدن فضای خاورمیانه برآورد می کند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
محمد مخبر رئیس جمهور موقت ایران
اصل 131 قانون اساسی، تکلیف ریاست جمهوری را در صورت نبود فعال رئیس جمهور منتخب چنین پیش بینی کرده است:
"در صورت فوت, عزل, استعفا, غیبت یا بیماری بیش از دو ماه رئیس جمهور و یادر موردی که مدت ریاست جمهوری پایان یافته و رئیس جمهور جدید بر اثر موانعی هنوز انتخاب نشده و یا امور دیگری از این قبیل, معاون اول رئیس جمهور با موافقت رهبری اختیارات و مسئولیت های وی را بر عهده می گیرد و شورائی متشکل از رئیس مجلس و رئیس قوه قضائیه و معاون اول رئیس جمهور موظف است ترتیبی دهد که حداکثر ظرف مدت پنجاه روز رئیس جمهور جدید انتخاب شود, در صورت فوت معاون اول و یا امور دیگری که مانع انجام وظایف وی گردد و نیز در صورتی که رئیس جمهور معاون اول نداشته باشد مقام رهبری فرد دیگری را به جای او منصوب می کند". بنابراین روشن است که از امروز، محمد مخبر دزفولی، معاون اول مرحوم آیت الله رئیسی، رئیس اجرایی ایران، دستکم تا 50 روز آینده خواهد بود.
محمد مخبر رئیس جمهور، فرزند مرحوم عباس مخبر واعظ و منبری شهر دزفول بود. وی که ۶۸ ساله است پیش از این مدیریت های متعدد اجرایی در کارنامه خود داشته است؛ مانند تکفل معاونت رئیس جمهوری، ریاست ستاد اجرایی فرمان امام، معاونت بازرگانی و حمل و نقل بنیاد مستضعفان، رئیس هیات مدیره بانک سینا، معاونت استانداری خوزستان، مدیر عامل شرکت مخابرات خوزستان و دزفول. ایشان از ۱۳۸۶تا ۱۴۰۰، یعنی ۱۴ سال، رئیس ستاد اجرایی فرمان امام بود. محمد مخبر در ۱۳ ژانویه ۲۰۲۱، از سوی وزارت خزانهداری آمریکا به اتهام سرکوب مخالفان جمهوری اسلامی تحت تحریم قرار گرفته است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
اصل 131 قانون اساسی، تکلیف ریاست جمهوری را در صورت نبود فعال رئیس جمهور منتخب چنین پیش بینی کرده است:
"در صورت فوت, عزل, استعفا, غیبت یا بیماری بیش از دو ماه رئیس جمهور و یادر موردی که مدت ریاست جمهوری پایان یافته و رئیس جمهور جدید بر اثر موانعی هنوز انتخاب نشده و یا امور دیگری از این قبیل, معاون اول رئیس جمهور با موافقت رهبری اختیارات و مسئولیت های وی را بر عهده می گیرد و شورائی متشکل از رئیس مجلس و رئیس قوه قضائیه و معاون اول رئیس جمهور موظف است ترتیبی دهد که حداکثر ظرف مدت پنجاه روز رئیس جمهور جدید انتخاب شود, در صورت فوت معاون اول و یا امور دیگری که مانع انجام وظایف وی گردد و نیز در صورتی که رئیس جمهور معاون اول نداشته باشد مقام رهبری فرد دیگری را به جای او منصوب می کند". بنابراین روشن است که از امروز، محمد مخبر دزفولی، معاون اول مرحوم آیت الله رئیسی، رئیس اجرایی ایران، دستکم تا 50 روز آینده خواهد بود.
محمد مخبر رئیس جمهور، فرزند مرحوم عباس مخبر واعظ و منبری شهر دزفول بود. وی که ۶۸ ساله است پیش از این مدیریت های متعدد اجرایی در کارنامه خود داشته است؛ مانند تکفل معاونت رئیس جمهوری، ریاست ستاد اجرایی فرمان امام، معاونت بازرگانی و حمل و نقل بنیاد مستضعفان، رئیس هیات مدیره بانک سینا، معاونت استانداری خوزستان، مدیر عامل شرکت مخابرات خوزستان و دزفول. ایشان از ۱۳۸۶تا ۱۴۰۰، یعنی ۱۴ سال، رئیس ستاد اجرایی فرمان امام بود. محمد مخبر در ۱۳ ژانویه ۲۰۲۱، از سوی وزارت خزانهداری آمریکا به اتهام سرکوب مخالفان جمهوری اسلامی تحت تحریم قرار گرفته است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
ملاحظاتی پیرامون سانحه بالگرد رئیس جمهور
البته مشابه سانحه بالگرد دیروز برای رئیس جمهور، دوبار دیگر برای رئیسان جمهور پیشین، یعنی احمدی نژاد و بنی صدر نیز رخداده بود. ولی با اندکی دقت چند نکته پیرامون سانحه بزرگ اخیر دیده می شود. تمرکز بر یکایکشان برای دستگاه ها و ناظران بدک نیست:
۱- بر پایه تصاویر تا کنون ارائه شده، جای(نقطه) افتادن بالگرد چندان هم صعب العبور به نظر نمی رسد. دستکم در یکی از تصاویر، بالگرد ساقط شده در دامنه ی کم شیبی دیده می شود که به دلیل چرای مفرط دچار فرسایش علوفه ای شده است؛
۲- جناب ظریف وزیر امورخارجه پیشین تر جمهوریاسلامی مقصر این فاجعه را به دلیل تحریم فروش قطعات هواپیما و هوانوردی، ایالات متحده دانست. اتفاقا پیش از اظهار نظر ظریف، بری مک کفری، ژنرال بسیار مشهور بازنشسته آمریکایی نیز طی گفتگو با مجریMSNBC همین موضع را اتخاذ کرده بود. وی که خاورمیانه و ایران را بیش از همقطارانش می شناسد، در باره تاثیرات تحریم ها در کهنگی و بروز نبودن سیستمهای پروازی ایران به روشنی گفت: این عقب ماندگی هوانوردی و کهنگی، یکی از واقعیت های تلخ در ایران بوده و هر سیستم پروازی مدرن و بروز شده هم نیازمند قطعات نو و بروزرسانی است. وی اشاره کرد که ایران از بخش مهمی از این سیستم ها محروم مانده است؛
۳- تقریبا همه رسانه های بین المللی و نیز سران کشورها، بر کم اهمیت بودن پیامدهای امنیتی(داخلی) مرگ دلخراش ریاست جمهوری آگاه بوده و از زوایای مختلف به آن اشاره می کنند؛
۴- پهپاد ترکیه ای آکینجی، پس از مشارکت در عملیات جستجو برای یافتن بالگرد سید ابراهیم رئیسی و همراهانش و هنگام برگشت از ایران به ترکیه، به نشانه افتخار، پرچم ترکیه و نمادش را با پرواز بر دریاچه وان، رسم کرد. این پهپاد تنها ساعاتی پس از آغاز جستجو در آسمان ورزقان، توانست نقطه حرارتی جای سقوط بالگرد را شناسایی کند. این پهپاد توانایی ۲۴ ساعت پرواز و حمل ۱۵۰۰ کیلو محموله در ارتفاع بالا را داراست. البته رئیس جمعیت هلال احمر دریافت هر گونه کمک خارجی در یافتن بالگرد را به کلی رد می کند؛
۵- در میان جاروجنجال رسانه ها و تمرکزشان بر پیگیری سرنوشت بالگرد حامل رئیس جمهور، خبرگزاری اسپوتینک فارسی فدراتیو روسیه سوگیری شگفت، غیر مستقیم و ماهرانه ای، بر انتساب سقوط بالگرد به اسرائیل داشت. چنان که در ساعت ۱۰/۲۲ به وقت تهران در کانال تلگرامی خود از قول یک کارشناس لیبیایی گمنام، احتمال دخالت اسرائیل(اشغالگر) در این حادثه را رد نکرد؛
۶- شگفت آن که در این میان، وزارت شرایط اضطراری فدراتیو روسیه نیز گزارش داد که شبانه دو فروند ایل-۷۶ برای کمک به یافتن رئیسی را به منطقه فرستاده و البته هر دو هواپیما به ژوکوفسکی برگشته اند. دمیتری مدودف، معاون شورای امنیت ملی فدراتیو روسیه نیز در باره این رخداد تاکید ورزید: مطمئنم تحقیقات کاملی انجام خواهد شد که به ما اجازه می دهد تا دلایل واقعی آن چه اتفاق افتاده را مشخص کنیم؛
۷- از سال ۲۰۰۰ بدین سو، نه دهها، که صدها حادثه بالگرد در جهان رخداده است که بیشتر به دلیل تأثیرپذیری بسیار بالای بالگردها از تغییرات محلی هوا(شرایط جوی) گزارش شده است. البته شماری از این سوانح نیز تروریستی بوده اند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
البته مشابه سانحه بالگرد دیروز برای رئیس جمهور، دوبار دیگر برای رئیسان جمهور پیشین، یعنی احمدی نژاد و بنی صدر نیز رخداده بود. ولی با اندکی دقت چند نکته پیرامون سانحه بزرگ اخیر دیده می شود. تمرکز بر یکایکشان برای دستگاه ها و ناظران بدک نیست:
۱- بر پایه تصاویر تا کنون ارائه شده، جای(نقطه) افتادن بالگرد چندان هم صعب العبور به نظر نمی رسد. دستکم در یکی از تصاویر، بالگرد ساقط شده در دامنه ی کم شیبی دیده می شود که به دلیل چرای مفرط دچار فرسایش علوفه ای شده است؛
۲- جناب ظریف وزیر امورخارجه پیشین تر جمهوریاسلامی مقصر این فاجعه را به دلیل تحریم فروش قطعات هواپیما و هوانوردی، ایالات متحده دانست. اتفاقا پیش از اظهار نظر ظریف، بری مک کفری، ژنرال بسیار مشهور بازنشسته آمریکایی نیز طی گفتگو با مجریMSNBC همین موضع را اتخاذ کرده بود. وی که خاورمیانه و ایران را بیش از همقطارانش می شناسد، در باره تاثیرات تحریم ها در کهنگی و بروز نبودن سیستمهای پروازی ایران به روشنی گفت: این عقب ماندگی هوانوردی و کهنگی، یکی از واقعیت های تلخ در ایران بوده و هر سیستم پروازی مدرن و بروز شده هم نیازمند قطعات نو و بروزرسانی است. وی اشاره کرد که ایران از بخش مهمی از این سیستم ها محروم مانده است؛
۳- تقریبا همه رسانه های بین المللی و نیز سران کشورها، بر کم اهمیت بودن پیامدهای امنیتی(داخلی) مرگ دلخراش ریاست جمهوری آگاه بوده و از زوایای مختلف به آن اشاره می کنند؛
۴- پهپاد ترکیه ای آکینجی، پس از مشارکت در عملیات جستجو برای یافتن بالگرد سید ابراهیم رئیسی و همراهانش و هنگام برگشت از ایران به ترکیه، به نشانه افتخار، پرچم ترکیه و نمادش را با پرواز بر دریاچه وان، رسم کرد. این پهپاد تنها ساعاتی پس از آغاز جستجو در آسمان ورزقان، توانست نقطه حرارتی جای سقوط بالگرد را شناسایی کند. این پهپاد توانایی ۲۴ ساعت پرواز و حمل ۱۵۰۰ کیلو محموله در ارتفاع بالا را داراست. البته رئیس جمعیت هلال احمر دریافت هر گونه کمک خارجی در یافتن بالگرد را به کلی رد می کند؛
۵- در میان جاروجنجال رسانه ها و تمرکزشان بر پیگیری سرنوشت بالگرد حامل رئیس جمهور، خبرگزاری اسپوتینک فارسی فدراتیو روسیه سوگیری شگفت، غیر مستقیم و ماهرانه ای، بر انتساب سقوط بالگرد به اسرائیل داشت. چنان که در ساعت ۱۰/۲۲ به وقت تهران در کانال تلگرامی خود از قول یک کارشناس لیبیایی گمنام، احتمال دخالت اسرائیل(اشغالگر) در این حادثه را رد نکرد؛
۶- شگفت آن که در این میان، وزارت شرایط اضطراری فدراتیو روسیه نیز گزارش داد که شبانه دو فروند ایل-۷۶ برای کمک به یافتن رئیسی را به منطقه فرستاده و البته هر دو هواپیما به ژوکوفسکی برگشته اند. دمیتری مدودف، معاون شورای امنیت ملی فدراتیو روسیه نیز در باره این رخداد تاکید ورزید: مطمئنم تحقیقات کاملی انجام خواهد شد که به ما اجازه می دهد تا دلایل واقعی آن چه اتفاق افتاده را مشخص کنیم؛
۷- از سال ۲۰۰۰ بدین سو، نه دهها، که صدها حادثه بالگرد در جهان رخداده است که بیشتر به دلیل تأثیرپذیری بسیار بالای بالگردها از تغییرات محلی هوا(شرایط جوی) گزارش شده است. البته شماری از این سوانح نیز تروریستی بوده اند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
حاشیه ای بر سانحه بالگرد
صبح روز سانحه بالگرد رئیس جمهوری(۱۹ می) و وزیر امور خارجه، در یادداشتی با عنوان: تهران- واشنگتن؛ آیا این بار گفتگو در عمان جدی است؟!پاسخ داده شد که با وجود حضور دیپلمات کارکشته آمریکایی، برت مک گورک متخصص در امور خاورمیانه، که طی ریاست ۴ رئیس جمهور با رویکردهای متفاوت، یعنی جرج بوش، اوباما، ترامپ و بایدن، همچنان در کاخ سفید پای کار مانده است؛ و نیز با توجه به نگرانی بزرگ بین المللی از اختلال دریانوردی در اقیانوس هند و به ویژه همراهی و نگرانی های امنیت خواه چین و هند، احتمال موفقیت نسبی در مناسبات ایران- آمریکا در این دور از مذاکرات کم نخواهد بود. آن هم با وجود حضور پر تاثیر سلطان عمان. چنان که آبرام پیلی، نماینده بایدن در امور ایران و همکار مگکورک، در باره موفقیت نسبی این دور از مذاکرات مسقط ابراز امیدواری کرده بود.
البته به نوشته برخی رسانه ها، حضور مکگورک در منطقه موجبات نگرانی نتانیاهو را فراهم کرده بود. ولی به گمانم بیش از نگرانی بی بی، این کرملین است که در هر شرایطی از آب شدن یخ در مناسبات تهران- واشنگتن هراس دارد. به اغلب احتمال هراسی استراتژیک. کارشناسان ژئواستراتژی به خوبی آگاهند که بیطرفی رسمی-عملی جمهوری اسلامی در جنگ اوکراین، در به زانو درآمدن ولادیمیر کم تاثیر نیست.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
صبح روز سانحه بالگرد رئیس جمهوری(۱۹ می) و وزیر امور خارجه، در یادداشتی با عنوان: تهران- واشنگتن؛ آیا این بار گفتگو در عمان جدی است؟!پاسخ داده شد که با وجود حضور دیپلمات کارکشته آمریکایی، برت مک گورک متخصص در امور خاورمیانه، که طی ریاست ۴ رئیس جمهور با رویکردهای متفاوت، یعنی جرج بوش، اوباما، ترامپ و بایدن، همچنان در کاخ سفید پای کار مانده است؛ و نیز با توجه به نگرانی بزرگ بین المللی از اختلال دریانوردی در اقیانوس هند و به ویژه همراهی و نگرانی های امنیت خواه چین و هند، احتمال موفقیت نسبی در مناسبات ایران- آمریکا در این دور از مذاکرات کم نخواهد بود. آن هم با وجود حضور پر تاثیر سلطان عمان. چنان که آبرام پیلی، نماینده بایدن در امور ایران و همکار مگکورک، در باره موفقیت نسبی این دور از مذاکرات مسقط ابراز امیدواری کرده بود.
البته به نوشته برخی رسانه ها، حضور مکگورک در منطقه موجبات نگرانی نتانیاهو را فراهم کرده بود. ولی به گمانم بیش از نگرانی بی بی، این کرملین است که در هر شرایطی از آب شدن یخ در مناسبات تهران- واشنگتن هراس دارد. به اغلب احتمال هراسی استراتژیک. کارشناسان ژئواستراتژی به خوبی آگاهند که بیطرفی رسمی-عملی جمهوری اسلامی در جنگ اوکراین، در به زانو درآمدن ولادیمیر کم تاثیر نیست.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
پرسشهایی پیرامون سانحه بالگرد رئیس جمهور
البته تیم یا تیم های متخصص نیروهای مسلح در حال تمرکز تحقیقاتی پیرامون سانحه بالگرد رئیس جمهوری هستند و با اطمینان از تمرکز کاری آنان، بهتر دانستم برای کمک به تجسس آنان، به نوبه خود، پرسش های زیر را طرح کنم:
۱- آیا راست است که برای پرواز رئیس جمهور و وزیر امورخارجه، بالگردی کهنه و گویا ۵۰ ساله انتخاب شده است؟!
۲- چگونه دو بالگرد دیگر در همان شرایط جوی و احتمالا در همان مسیر، به سلامت به مقصد رسیدند و بالگرد رئیس جمهور نه؟!
۳- آیا دو بالگرد دیگر هم که گویا متعلق به هلال احمر بوده، مانند بالگرد حامل رئیس جمهور و وزیر امورخارجه پر سن و سال بوده اند یا تازه تر و مدرنتر؟!
۴- به گفته پزشکیان نماینده تبریز، از روز پیش از پرواز، وضعیت هوا نارنجی اعلام شده بود. آیا مصلحت بود در چنین شرایط جوی و با وجود هشدار هواشناسی، این پرواز انجام شود، آن هم با بالگردی مسن؟!
۵- کانال تلگرامی اسپوتینک از قول نشریه ترکیه خبر داده است، در آخرین لحظات حسین امیر عبداللهیان، وزیر امور خارجه و افراد دیگری در فهرست مسافران بالگرد ساقط شده قرار گرفتند، در حالی که آنان قرار بود با بالگرد دوم بازگردند. آیا خبر خبرگزاری رسمی فدراتیو روسیه درست است؟!
۶- متیو میلر سخنگوی وزارت خارجه آمریکا طی مصاحبه ای ادعا کرده است: «دولت ایران از ما درخواست کمک کرد و ما به آنها تصریح کردیم همانطور که در پاسخ به هر درخواستی از سوی یک دولت خارجی در چنین شرایطی کمک میکنیم، به ایران هم کمک خواهیم کرد و در نهایت، به دلیل مشکلات لجستیکی نتوانستیم به آنها کمک کنیم». وی هم چنین ادامه داد: «من وارد جزئیات نمیشوم، اما دولت ایران از ما درخواست کمک کرده بود.». آیا این ادعا درست است؟!
۷-آیا این ادعای پرزیدنت اردوغان رئیس جمهور ترکیه درست است: "پهپاد آکینجی به مدت هفت ساعت و نیم فعالیتهای جستجو و غربالگری را در منطقه انجام داد. آکینجی پس از انجام موفقیتآمیز وظیفه به کشورمان بازگشت."
۸- چرا تجسس برای یافتن بالگرد در نزدیکی دو روستای کوچک اوزی و طویل، باید حدود ۱۵- ۱۶ ساعت وقت ببرد؟!
۹-بری مک کفری ژنرال بسیار مشهور بازنشسته آمریکایی، پیش از اظهار نظر ظریف، وزیر امور خارجه پیشین جمهوریاسلامی، طی گفتگو با مصاحبه گر قهار MSNBC که در باره تاثیرات تحریم ها و کهنگی و بروز نبودن سیستمهای پروازی ایران مورد پرسش قرارگرفته بود، بی پرده پوشی گفت: این عقب ماندگی و مندرس بودن، یکی از واقعیت های تلخ در ایران است؛ بلکه هر سیستم پروازی مدرن و بروز شده هم نیازمند قطعات تازه و بروزرسانی دارد و همه ساختارهای امنیت پرواز باید به جدیدترین تکنولوژی ها مجهز باشند، که ایران از بخش مهمی از این سیستم ها محروم است.
پرسش این است که چرا و تا کی و با پرداخت چه هزینه های سنگین تری از سقوط رئیس جمهور، ایران باید در تحریم ماند؟!
۱۰- امروز لاوروف وزیر خارجه روسیه نیز گفت: تحریم های هواپیمایی آمریکا، ممنوعیت تامین قطعات یدکی از جمله علیه ایران، مردم را در معرض خطر قرار می دهد، آمریکا عمدا به شهروندان عادی ایران آسیب می زند. خوب چرا فدراتیو روسیه که جمهوری اسلامی را شریک خود می داند، تلاشی برای پر کردن این خلا نمی کند؟! چرا در خواست های ایران برای بروز رسانی قدرت و امنیت هوایی از سوی مسکو معطل مانده است؟!
۱۱- امروز ۲۱ می، وزیر حمل و نقل ترکیه گفته است: بالگرد حامل رئیسی، دستگاه ارسال خودکار سیگنال نداشت و یا خاموش شده بود. آیا این خبر درست است؟!
۱۲- امروز سه شنبه اول خرداد، آقامیری عضو شورای اسلامی تهران گفت، «گزارش و صحبتهایی شده که ممکن است این حادثه صرفاً سانحه به خاطر آب و هوا نباشد و مسائل دیگری در کار باشد. دستگاههای امنیتی با دقت بررسی کنند». بر این پایه احتمال این که سیستم ناوبری بالگرد رئیس جمهور دچار نقص فنی شده باشد غیر ممکن نیست. آیا انواع پارازیت و سیگنالهای مخرب جمینگ و جمر یا سیگنال ردیاب GPS نمی تواند از عوامل ایجاد این اختلال ها باشد.
امیدوارم این پرسش ها یاور تیم تحقیق در جهت دسترسی به علت سقوط بالگرد حامل رئیس جمهور باشد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
البته تیم یا تیم های متخصص نیروهای مسلح در حال تمرکز تحقیقاتی پیرامون سانحه بالگرد رئیس جمهوری هستند و با اطمینان از تمرکز کاری آنان، بهتر دانستم برای کمک به تجسس آنان، به نوبه خود، پرسش های زیر را طرح کنم:
۱- آیا راست است که برای پرواز رئیس جمهور و وزیر امورخارجه، بالگردی کهنه و گویا ۵۰ ساله انتخاب شده است؟!
۲- چگونه دو بالگرد دیگر در همان شرایط جوی و احتمالا در همان مسیر، به سلامت به مقصد رسیدند و بالگرد رئیس جمهور نه؟!
۳- آیا دو بالگرد دیگر هم که گویا متعلق به هلال احمر بوده، مانند بالگرد حامل رئیس جمهور و وزیر امورخارجه پر سن و سال بوده اند یا تازه تر و مدرنتر؟!
۴- به گفته پزشکیان نماینده تبریز، از روز پیش از پرواز، وضعیت هوا نارنجی اعلام شده بود. آیا مصلحت بود در چنین شرایط جوی و با وجود هشدار هواشناسی، این پرواز انجام شود، آن هم با بالگردی مسن؟!
۵- کانال تلگرامی اسپوتینک از قول نشریه ترکیه خبر داده است، در آخرین لحظات حسین امیر عبداللهیان، وزیر امور خارجه و افراد دیگری در فهرست مسافران بالگرد ساقط شده قرار گرفتند، در حالی که آنان قرار بود با بالگرد دوم بازگردند. آیا خبر خبرگزاری رسمی فدراتیو روسیه درست است؟!
۶- متیو میلر سخنگوی وزارت خارجه آمریکا طی مصاحبه ای ادعا کرده است: «دولت ایران از ما درخواست کمک کرد و ما به آنها تصریح کردیم همانطور که در پاسخ به هر درخواستی از سوی یک دولت خارجی در چنین شرایطی کمک میکنیم، به ایران هم کمک خواهیم کرد و در نهایت، به دلیل مشکلات لجستیکی نتوانستیم به آنها کمک کنیم». وی هم چنین ادامه داد: «من وارد جزئیات نمیشوم، اما دولت ایران از ما درخواست کمک کرده بود.». آیا این ادعا درست است؟!
۷-آیا این ادعای پرزیدنت اردوغان رئیس جمهور ترکیه درست است: "پهپاد آکینجی به مدت هفت ساعت و نیم فعالیتهای جستجو و غربالگری را در منطقه انجام داد. آکینجی پس از انجام موفقیتآمیز وظیفه به کشورمان بازگشت."
۸- چرا تجسس برای یافتن بالگرد در نزدیکی دو روستای کوچک اوزی و طویل، باید حدود ۱۵- ۱۶ ساعت وقت ببرد؟!
۹-بری مک کفری ژنرال بسیار مشهور بازنشسته آمریکایی، پیش از اظهار نظر ظریف، وزیر امور خارجه پیشین جمهوریاسلامی، طی گفتگو با مصاحبه گر قهار MSNBC که در باره تاثیرات تحریم ها و کهنگی و بروز نبودن سیستمهای پروازی ایران مورد پرسش قرارگرفته بود، بی پرده پوشی گفت: این عقب ماندگی و مندرس بودن، یکی از واقعیت های تلخ در ایران است؛ بلکه هر سیستم پروازی مدرن و بروز شده هم نیازمند قطعات تازه و بروزرسانی دارد و همه ساختارهای امنیت پرواز باید به جدیدترین تکنولوژی ها مجهز باشند، که ایران از بخش مهمی از این سیستم ها محروم است.
پرسش این است که چرا و تا کی و با پرداخت چه هزینه های سنگین تری از سقوط رئیس جمهور، ایران باید در تحریم ماند؟!
۱۰- امروز لاوروف وزیر خارجه روسیه نیز گفت: تحریم های هواپیمایی آمریکا، ممنوعیت تامین قطعات یدکی از جمله علیه ایران، مردم را در معرض خطر قرار می دهد، آمریکا عمدا به شهروندان عادی ایران آسیب می زند. خوب چرا فدراتیو روسیه که جمهوری اسلامی را شریک خود می داند، تلاشی برای پر کردن این خلا نمی کند؟! چرا در خواست های ایران برای بروز رسانی قدرت و امنیت هوایی از سوی مسکو معطل مانده است؟!
۱۱- امروز ۲۱ می، وزیر حمل و نقل ترکیه گفته است: بالگرد حامل رئیسی، دستگاه ارسال خودکار سیگنال نداشت و یا خاموش شده بود. آیا این خبر درست است؟!
۱۲- امروز سه شنبه اول خرداد، آقامیری عضو شورای اسلامی تهران گفت، «گزارش و صحبتهایی شده که ممکن است این حادثه صرفاً سانحه به خاطر آب و هوا نباشد و مسائل دیگری در کار باشد. دستگاههای امنیتی با دقت بررسی کنند». بر این پایه احتمال این که سیستم ناوبری بالگرد رئیس جمهور دچار نقص فنی شده باشد غیر ممکن نیست. آیا انواع پارازیت و سیگنالهای مخرب جمینگ و جمر یا سیگنال ردیاب GPS نمی تواند از عوامل ایجاد این اختلال ها باشد.
امیدوارم این پرسش ها یاور تیم تحقیق در جهت دسترسی به علت سقوط بالگرد حامل رئیس جمهور باشد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گفتگوی خبری جناب اسماعیلی رئیس دفتر ریاست جمهوری پیرامون سانحه بالگرد
نهضت ادامه دارد
دیروز دوم خرداد(۲۲ می) هنگامی که سه کشور بسیار پیشرفته ایرلند، نروژ و اسپانیا، اعلام کردند که سه شنبه هفته آتی فلسطین را به عنوان کشور به رسمیت خواهند شناخت. این خبر در اسرائیل(اشغالگر) غوغایی برپا کرد. بی بی و کابینه اش خشمگینانه سفیران هر سه کشور را فراخوانده و تهدید به کاهش سطح مناسبات شد. ولی خیز و عزم جهانی برای به رسمیت شناختن حداقل حقوق فلسطینی ها، همان گونه که در یادداشت 10 اپریل(۲۴ فروردین) با عنوان: در مسیر تشکیل کشور فلسطینی با جزئیات پیشبینی شد، هرگز متوقف نخواهد گردید. به زودی حتی دولت های محافظهکاری چونان بریتانیا و استرالیا نیز به این کاروان خواهند پیوست. تا امروز ۸ کشور از ۲۷ دولت اتحادیه اروپایی و در مجموع ۱۴۱ کشور، فلسطین را به عنوان دولت به رسمیت شناخته اند. تداوم محتوم رویکرد رسمیت شناسی، دستکم سه پیامد شگفت خواهد داشت:
۱- تشدید دعوای درونی اسرائیل و در تنگنا قرار گرفتن لیکود و لیکودیسم، همراه با تضعیف شدن دولت تندروی نتانیاهو؛
۲- ناگزیر شدن جمهوری اسلامی و محور مقاومت به تغییر کلان در رویکردشان و بلکه در درازمدت پذیرش موجودیت اسرائيل؛
۳- با پذیرش احتمال کشور فلسطینی بر پایه قراردادهای اسلو ۱ و ۲ و تایید آنها در شورای امنیت، به اغلب احتمال عربستان با کاروانی متشکل از ۱۶ کشور دیگر، اسرائیل را به رسمیت خواهند شناخت.
در صورت پافشاری بی بی بر مواضع تندش، احتمال جدا شدن بنی گانتز و گالانت و شش وزیر دیگر از کابینه جنگی، کم نیست. نتانیاهو قصد دارد با هزینه کرد دستکم ۶ میلیارد، حکومتی نظامی در باریکه غزه مستقر کرده، حمس را نابود و گروگان ها را آزاد و بقای خودش را بدین وسیله تضمین کند. چنین رویکردی در جهان امروز همانقدر ممکن الوقوع است که نابودی اسراییل.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
دیروز دوم خرداد(۲۲ می) هنگامی که سه کشور بسیار پیشرفته ایرلند، نروژ و اسپانیا، اعلام کردند که سه شنبه هفته آتی فلسطین را به عنوان کشور به رسمیت خواهند شناخت. این خبر در اسرائیل(اشغالگر) غوغایی برپا کرد. بی بی و کابینه اش خشمگینانه سفیران هر سه کشور را فراخوانده و تهدید به کاهش سطح مناسبات شد. ولی خیز و عزم جهانی برای به رسمیت شناختن حداقل حقوق فلسطینی ها، همان گونه که در یادداشت 10 اپریل(۲۴ فروردین) با عنوان: در مسیر تشکیل کشور فلسطینی با جزئیات پیشبینی شد، هرگز متوقف نخواهد گردید. به زودی حتی دولت های محافظهکاری چونان بریتانیا و استرالیا نیز به این کاروان خواهند پیوست. تا امروز ۸ کشور از ۲۷ دولت اتحادیه اروپایی و در مجموع ۱۴۱ کشور، فلسطین را به عنوان دولت به رسمیت شناخته اند. تداوم محتوم رویکرد رسمیت شناسی، دستکم سه پیامد شگفت خواهد داشت:
۱- تشدید دعوای درونی اسرائیل و در تنگنا قرار گرفتن لیکود و لیکودیسم، همراه با تضعیف شدن دولت تندروی نتانیاهو؛
۲- ناگزیر شدن جمهوری اسلامی و محور مقاومت به تغییر کلان در رویکردشان و بلکه در درازمدت پذیرش موجودیت اسرائيل؛
۳- با پذیرش احتمال کشور فلسطینی بر پایه قراردادهای اسلو ۱ و ۲ و تایید آنها در شورای امنیت، به اغلب احتمال عربستان با کاروانی متشکل از ۱۶ کشور دیگر، اسرائیل را به رسمیت خواهند شناخت.
در صورت پافشاری بی بی بر مواضع تندش، احتمال جدا شدن بنی گانتز و گالانت و شش وزیر دیگر از کابینه جنگی، کم نیست. نتانیاهو قصد دارد با هزینه کرد دستکم ۶ میلیارد، حکومتی نظامی در باریکه غزه مستقر کرده، حمس را نابود و گروگان ها را آزاد و بقای خودش را بدین وسیله تضمین کند. چنین رویکردی در جهان امروز همانقدر ممکن الوقوع است که نابودی اسراییل.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
استراتژی تحریمی کارساز نبوده است
دیروز ۴ خرداد(۲۳ می)، رند پال سناتور ایالت کنتاکی گفته است: تحریم ها علیه ایران، روسیه و چین، بی نتیجه بوده است. وی که همگام با پدرش ران پال سناتوری جمهوری خواه است، بر خلاف پدر با وجود محافظهکار و جمهوری خواه بودن، لیبرال هم هست، رند پال توضیح داد که تحریم ها نتیجه مورد نظر را برای تغییر مسیر سیاسی این کشورها در پی نداشته اند. او پیشنهاد می دهد که به جای اعمال تحریم های بیشتر، ایالات متحده بهتر است با این کشورها تعامل دیپلماتیک داشته باشد.
البته امروزه روز، مواضع رند پال، نه تنها برای سنا و کنگره و کاخ، قانع کننده و دلچسب نیست، بلکه حتی پدرش را هم نمی تواند مجاب کند. ولی تا جایی که مردم و حکومت ایران بر می گردد، بیشینه تا مارس ۲۰۲۵، یعنی کمتر از ۱۰ ماه دیگر، چه ترامپ و چه بایدن، در مناسباتشان با دولت های خاورمیانه ای ناگزیر به پهن کردن بسیار بیشتر بستر گفتگو خواهند بود. به چه دلایلی:
۱- واشنگتن در کنار اعضای اروپایی ناتو ناگزیرند بر میدان اوکراین تمرکز کنند. همین کافی است تا ۳۲ عضو ناتو را وادار به مماشات و امتیاز دادن به ایران نماید؛
۲- صد البته زنجیر های کانتینمنت آمریکا علیه چین(سد نفوذ در برابر پکن) در دریای چین جنوبی و برای پاسداری از تایوان، فیلیپین و... بس فعالتر خواهد شد. این نیز بستر مناسب دیگری برای امتیاز گیری از واشنگتن است؛
۳- خواه و ناخواه با پایان کار اسرائیل(اشغالگر) در غزه و احتمال بالای به رسمیت شناخته شدن کشور حتی مجازی فلسطینی، طرح صلح ابراهیم این بار جا افتاده و فراگیر خواهد شد، سرنوشت دولت های خاورمیانه ای و شاید سوگیری توسعه ای آن ها، تحت تاثیر نسبتشان با این طرح خواهد بود.
کوتاه آن که زین پس، برترین رویکرد و بالاترین هدف استراتژيک هر دولت مستقر در تهران، در پیش گرفتن تعامل با واشنگتن خواهد بود. لطفا در بکارگیری افعال این پارگراف دقت شود؛ منظور آن نیست که تهران باید رویکرد تعاملی با واشنگتن در پیش گیرد، بلکه به اغلب احتمال در عمل چنین خواهد شد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
دیروز ۴ خرداد(۲۳ می)، رند پال سناتور ایالت کنتاکی گفته است: تحریم ها علیه ایران، روسیه و چین، بی نتیجه بوده است. وی که همگام با پدرش ران پال سناتوری جمهوری خواه است، بر خلاف پدر با وجود محافظهکار و جمهوری خواه بودن، لیبرال هم هست، رند پال توضیح داد که تحریم ها نتیجه مورد نظر را برای تغییر مسیر سیاسی این کشورها در پی نداشته اند. او پیشنهاد می دهد که به جای اعمال تحریم های بیشتر، ایالات متحده بهتر است با این کشورها تعامل دیپلماتیک داشته باشد.
البته امروزه روز، مواضع رند پال، نه تنها برای سنا و کنگره و کاخ، قانع کننده و دلچسب نیست، بلکه حتی پدرش را هم نمی تواند مجاب کند. ولی تا جایی که مردم و حکومت ایران بر می گردد، بیشینه تا مارس ۲۰۲۵، یعنی کمتر از ۱۰ ماه دیگر، چه ترامپ و چه بایدن، در مناسباتشان با دولت های خاورمیانه ای ناگزیر به پهن کردن بسیار بیشتر بستر گفتگو خواهند بود. به چه دلایلی:
۱- واشنگتن در کنار اعضای اروپایی ناتو ناگزیرند بر میدان اوکراین تمرکز کنند. همین کافی است تا ۳۲ عضو ناتو را وادار به مماشات و امتیاز دادن به ایران نماید؛
۲- صد البته زنجیر های کانتینمنت آمریکا علیه چین(سد نفوذ در برابر پکن) در دریای چین جنوبی و برای پاسداری از تایوان، فیلیپین و... بس فعالتر خواهد شد. این نیز بستر مناسب دیگری برای امتیاز گیری از واشنگتن است؛
۳- خواه و ناخواه با پایان کار اسرائیل(اشغالگر) در غزه و احتمال بالای به رسمیت شناخته شدن کشور حتی مجازی فلسطینی، طرح صلح ابراهیم این بار جا افتاده و فراگیر خواهد شد، سرنوشت دولت های خاورمیانه ای و شاید سوگیری توسعه ای آن ها، تحت تاثیر نسبتشان با این طرح خواهد بود.
کوتاه آن که زین پس، برترین رویکرد و بالاترین هدف استراتژيک هر دولت مستقر در تهران، در پیش گرفتن تعامل با واشنگتن خواهد بود. لطفا در بکارگیری افعال این پارگراف دقت شود؛ منظور آن نیست که تهران باید رویکرد تعاملی با واشنگتن در پیش گیرد، بلکه به اغلب احتمال در عمل چنین خواهد شد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k