به نظرم زندگی بدون دلبستگی بیمعنیه.
آدم نیاز داره یک نفر باشه که نگرانش بشه؛
بهش بگه رسیدی خبر بده.
از خستگیاش براش بگه، از روزمرگیاش.
به قول #سعدی:
"دل نخوانند که صیدش نکند دلداری…"
آدم نیاز داره یک نفر باشه که نگرانش بشه؛
بهش بگه رسیدی خبر بده.
از خستگیاش براش بگه، از روزمرگیاش.
به قول #سعدی:
"دل نخوانند که صیدش نکند دلداری…"
بگذار تا مقابل روی تو بگذریم
دزدیده در شمایل خوب تو بنگریم
شوق است در جدایی و جور است در نظر
هم جور بِه که طاقت شوقت نیاوریم
روی ار به روی ما نکنی حکم از آنِ توست
بازآ که روی در قدمانت بگستریم
ما را سریست با تو که گر خلق روزگار
دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم
گفتی ز خاک بیشترند اهلِ عشقِ من
از خاک بیشتر نه که از خاک کمتریم
ما با توایم و با تو نهایم اینت بلعجب
در حلقهایم با تو و چون حلقه بر دریم
نه بوی مهر میشنویم از تو ای عجب
نه روی آن که مهر دگر کس بپروریم
از دشمنان برند شکایت به دوستان
چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم
ما خود نمیرویم دوان در قفای کس
آن میبرد که ما به کمند وی اندریم
#سعدی تو کیستی که در این حلقه کمند
چندان فتادهاند که ما صید لاغریم
#سعدی
دزدیده در شمایل خوب تو بنگریم
شوق است در جدایی و جور است در نظر
هم جور بِه که طاقت شوقت نیاوریم
روی ار به روی ما نکنی حکم از آنِ توست
بازآ که روی در قدمانت بگستریم
ما را سریست با تو که گر خلق روزگار
دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم
گفتی ز خاک بیشترند اهلِ عشقِ من
از خاک بیشتر نه که از خاک کمتریم
ما با توایم و با تو نهایم اینت بلعجب
در حلقهایم با تو و چون حلقه بر دریم
نه بوی مهر میشنویم از تو ای عجب
نه روی آن که مهر دگر کس بپروریم
از دشمنان برند شکایت به دوستان
چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم
ما خود نمیرویم دوان در قفای کس
آن میبرد که ما به کمند وی اندریم
#سعدی تو کیستی که در این حلقه کمند
چندان فتادهاند که ما صید لاغریم
#سعدی
تو کتاب کیمیاگر جمله قشنگیو خوندم که میگفت :
«هرگاه انسان باتمام وجود چیزی رابخواهد، تمام جهان در جهت تحقق خواستهاش، او را یاری خواهند کرد»
بقول #سعدی
"تو را که همت و اقبال و فر و بخت اینست
به هر چه سعی کنی دولتت دهد یاری..."
میخوام بگم اگه چیزی به دلت افتاد ناامید نشو، مطمئن باش که تهِ قصهی تو رسیدنه، پس تلاشتو بکن!
«هرگاه انسان باتمام وجود چیزی رابخواهد، تمام جهان در جهت تحقق خواستهاش، او را یاری خواهند کرد»
بقول #سعدی
"تو را که همت و اقبال و فر و بخت اینست
به هر چه سعی کنی دولتت دهد یاری..."
میخوام بگم اگه چیزی به دلت افتاد ناامید نشو، مطمئن باش که تهِ قصهی تو رسیدنه، پس تلاشتو بکن!
🍃🌸بیا تا یک زمان امـروز
🍃🌸خوش باشیم در خلوت
🍃🌸کـه در عـالم نمیدانـد
🍃🌸کسی احـوال فـردا را
#سعدی
🍃🌸امروزتون پر از خوشی و خوشبختی
🍃🌸خوش باشیم در خلوت
🍃🌸کـه در عـالم نمیدانـد
🍃🌸کسی احـوال فـردا را
#سعدی
🍃🌸امروزتون پر از خوشی و خوشبختی
💭
از تو دل برنكنم تا دل و جانم باشد
میبرم جور تو تا وسع و توانم باشد
گر نوازی چه سعادت به از این خواهم یافت
ور کشی زار چه دولت به از آنم باشد
#سعدی
از تو دل برنكنم تا دل و جانم باشد
میبرم جور تو تا وسع و توانم باشد
گر نوازی چه سعادت به از این خواهم یافت
ور کشی زار چه دولت به از آنم باشد
#سعدی
گفتمش سیر ببینم مگر از دل برود
وان چنان پای گرفتست که مشکل برود
دلی از سنگ بباید به سر راه وداع
تا تحمل کند آن روز که محمل برود
چشم حسرت به سر اشک فرو میگیرم
که اگر راه دهم قافله بر گل برود
سهل بود آن که به شمشیر عتابم میکشت
قتل صاحب نظر آنست که قاتل برود
نه عجب گر برود قاعده صبر و شکیب
پیش هر چشم که آن قد و شمایل برود
کس ندانم که در این شهر گرفتار تو نیست
مگر آن کس که به شهر آید و غافل برود
#سعدی ار عشق نبازد چه کند ملک وجود
حیف باشد که همه عمر به باطل برود
#سعدی
وان چنان پای گرفتست که مشکل برود
دلی از سنگ بباید به سر راه وداع
تا تحمل کند آن روز که محمل برود
چشم حسرت به سر اشک فرو میگیرم
که اگر راه دهم قافله بر گل برود
سهل بود آن که به شمشیر عتابم میکشت
قتل صاحب نظر آنست که قاتل برود
نه عجب گر برود قاعده صبر و شکیب
پیش هر چشم که آن قد و شمایل برود
کس ندانم که در این شهر گرفتار تو نیست
مگر آن کس که به شهر آید و غافل برود
#سعدی ار عشق نبازد چه کند ملک وجود
حیف باشد که همه عمر به باطل برود
#سعدی
💭
اگر تو فارغی از حال دوستان یارا
فراغت از تو میسر نمیشود ما را
بیا که وقت بهارست تا من و تو به هم
به دیگران بگذاریم باغ و صحرا را ...!
#سعدی
اگر تو فارغی از حال دوستان یارا
فراغت از تو میسر نمیشود ما را
بیا که وقت بهارست تا من و تو به هم
به دیگران بگذاریم باغ و صحرا را ...!
#سعدی
مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا
گر تو شکیب داری طاقت نماند ما را
باری به چشم احسان در حال ما نظر کن
کز خوان پادشاهان راحت بود گدا را
سلطان که خشم گیرد بر بندگان حضرت
حکمش رسد ولیکن حدی بود جفا را
من بی تو زندگانی خود را نمیپسندم
کاسایشی نباشد بی دوستان بقا را
چون تشنه جان سپردم آن گه چه سود دارد
آب از دو چشم دادن بر خاک من گیا را
حال نیازمندی در وصف مینیاید
آن گه که بازگردی گوییم ماجرا را
بازآ و جان شیرین از من ستان به خدمت
دیگر چه برگ باشد درویش بینوا را
یا رب تو آشنا را مهلت ده و سلامت
چندان که بازبیند دیدار آشنا را
نه ملک پادشا را در چشم خوبرویان
وقعیست ای برادر نه زهد پارسا را
ای کاش برفتادی برقع ز روی لیلی
تا مدعی نماندی مجنون مبتلا را
#سعدی قلم به سختی رفتست و نیکبختی
پس هرچه پیشت آید گردن بنه قضا را
گر تو شکیب داری طاقت نماند ما را
باری به چشم احسان در حال ما نظر کن
کز خوان پادشاهان راحت بود گدا را
سلطان که خشم گیرد بر بندگان حضرت
حکمش رسد ولیکن حدی بود جفا را
من بی تو زندگانی خود را نمیپسندم
کاسایشی نباشد بی دوستان بقا را
چون تشنه جان سپردم آن گه چه سود دارد
آب از دو چشم دادن بر خاک من گیا را
حال نیازمندی در وصف مینیاید
آن گه که بازگردی گوییم ماجرا را
بازآ و جان شیرین از من ستان به خدمت
دیگر چه برگ باشد درویش بینوا را
یا رب تو آشنا را مهلت ده و سلامت
چندان که بازبیند دیدار آشنا را
نه ملک پادشا را در چشم خوبرویان
وقعیست ای برادر نه زهد پارسا را
ای کاش برفتادی برقع ز روی لیلی
تا مدعی نماندی مجنون مبتلا را
#سعدی قلم به سختی رفتست و نیکبختی
پس هرچه پیشت آید گردن بنه قضا را
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📝
خلایق در تو حیرانند و جای حیرتست الحق
که مه را بر زمین بینند و مه در آسمان باشد!
#سعدی
🍷join
🌈@kafeh_sher
خلایق در تو حیرانند و جای حیرتست الحق
که مه را بر زمین بینند و مه در آسمان باشد!
#سعدی
🍷join
🌈@kafeh_sher
خوبرویان جفاپیشه وفا نیز کنند
به کسان درد فرستند و دوا نیز کنند
پادشاهان ملاحت چو به نخجیر روند
صید را پای ببندند و رها نیز کنند
نظری کن به من خسته که ارباب کرم
به ضعیفان نظر از بهر خدا نیز کنند
عاشقان را ز بر خویش مران تا بر تو
سر و زر هر دو فشانند و دعا نیز کنند
گر کند میل به خوبان دل من عیب مکن
کاین گناهیست که در شهر شما نیز کنند
بوسهای زان دهن تنگ بده یا بفروش
کاین متاعیست که بخشند و بها نیز کنند
گر رود نام من اندر دهنت باکی نیست
پادشاهان به غلط یاد گدا نیز کنند
#سعدیا گر نکند یاد تو آن ماه مرنج
ما که باشیم که اندیشه ما نیز کنند
#سعدی
به کسان درد فرستند و دوا نیز کنند
پادشاهان ملاحت چو به نخجیر روند
صید را پای ببندند و رها نیز کنند
نظری کن به من خسته که ارباب کرم
به ضعیفان نظر از بهر خدا نیز کنند
عاشقان را ز بر خویش مران تا بر تو
سر و زر هر دو فشانند و دعا نیز کنند
گر کند میل به خوبان دل من عیب مکن
کاین گناهیست که در شهر شما نیز کنند
بوسهای زان دهن تنگ بده یا بفروش
کاین متاعیست که بخشند و بها نیز کنند
گر رود نام من اندر دهنت باکی نیست
پادشاهان به غلط یاد گدا نیز کنند
#سعدیا گر نکند یاد تو آن ماه مرنج
ما که باشیم که اندیشه ما نیز کنند
#سعدی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پندی زیبا از#سعدی_شیرازی در مورد رفتارمون با دیگران