💖کافه شعر💖
2.27K subscribers
4.26K photos
2.78K videos
11 files
923 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
قسم به نرگسِ مردم فریبِ عشوه فروشت
که آن چه از تو خریدم به عالمی نفروشم

#محتشم_کاشانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
زان پیش که هجر تو برد آرامم
آمد به وداع تو دل خود کامم

فریاد که بیشتز ز هنگام فراق
دل سوخت ازین وداع بی‌هنگامم

#محتشم_کاشانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دلا امـشب هوای شب نشینی
با قــلم دارم

هوای جرعه ای از شعرهای
تازه دم دارم

من امـشب از رديف و وزن و
از مصـراع بيزارم

ميان دفتر شـعرم، فقط يک                    
عشـق کم دارم.....


#محتشم کاشانی
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گفتم اقرار به #عشق تو نمیکردم کاش

گفت اقرار چو کردی دگر انکار نکن...


#محتشم_کاشانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ای صبا درد من خسته به درمان برسان
یعنی از من بستان جان و به جانان برسان

نامه ذره به خورشید جهان‌آرا بر
تحفهٔ مور به درگاه سلیمان برسان

#محتشم_کاشانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ای صبا درد من خسته به درمان برسان
یعنی از من بستان جان و به جانان برسان

نامه ذره به خورشید جهان‌آرا بر
تحفهٔ مور به درگاه سلیمان برسان

#محتشم_کاشانی
#شب_یلدا_مبارک🍉

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
اگر دل بر صف مژگان سیاهی می‌زند خود را
که تنها ترک چشمش بر سپاهی می‌زند خود را

ز تابم می‌کشد اکثر نگاه دیر دیر او
که بر قلب دل من گاه گاهی می‌زند خود را

ندارد چون دل خود رای من تاب نظر چندان
چه بر شمشیر مردم کش نگاهی می‌زند خود را

گلی کز جنبش باد صبا آزرده می‌گردد
چرا بر تیغ آه بیگناهی می‌زند خود را

مه نو سجده‌های سهو می‌فرمایدم امشب
به صورت بس که بر طرف کلاهی می‌زند خود را

سواری گرم قتلم گشته و من منفعل مانده
که گیتی سوز برقی بر گیاهی می‌زند خود را

عنانش محتشم امروز می‌گیرم تماشا کن
که چون بر پادشاهی دادخواهی می‌زند خود را

#محتشم_کاشانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دلا گذشت شب هجر و یار از سفر آمد
ز خواب غم بگشا دیده کافتاب برآمد

شب فراق من سخت جان سوخته دل را
سهیل طلعت آن مه ستاره سحر آمد

فدای سنگ سبک خیز یار باد سر من
که بر سر من خاکی ز باد تیزتر آمد


#محتشم_کاشانی


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
الهی تا ز حسن و عشق در عالم نشان باشد
به کام عشق بازان شاه حسنت کامران باشد

الهی خلعت حسنت که جیبش ظاهر است اکنون
ظهور دامنش تا دامن آخر زمان باشد

الهی تا ز باغ حسن خیزد نخل استغنا
تذر و عصمتت را برترین شاخ آشیان باشد


#محتشم_کاشانی


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
همچو شمعم هست شبها بی‌رخ آن آفتاب
دیده گریان سینهٔ بریان تن گدازان دل کباب

بسته شد از چار حد بر من در وصلش که هست
دل غمین خاطر حزین تن در بلاجان در عذاب

در زمین و آسمان دارند ز آب و تاب او
آب شرم آئینه رو مهتاب خورشید اضطراب


#محتشم_کاشانی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
به هجران کرده بودم خو که ناگه روی او دیدم


کمند عقل بگسستم ز نو دیوانه گردیدم...

#محتشم_کاشانی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
یک صبح به بام آی و
ز رخ پرده برانداز

آوازه به عالم زن و
خورشید برانداز

#محتشم_کاشانی
 
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گفتم تو را متاعی بهتر ز ناز باشد
از عشوه گفت آری گر عشق‌باز باشد

قدت به سرو آزاد تشریف بندگی داد
این جامه بر قد او ترسم دراز باشد

منشین ز آتش من آهنین دل ایمن
کاتش چو تیز باشد آهن گداز باشد

بر من درستم باز دشمن به لطف ممتاز
کی باشد این ستمها گر امتیاز باشد

دریای راز در جوش من مهر بر لب از بیم
گو هم زبان حریفی کز اهل راز باشد

چون عشق محو سازد شاهی و بندگی را
گردن طراز محمود طوق ایاز باشد

ذوقی چنان نماند آمیزش نهان را
معشوق اگر ز عاشق بی‌احتراز باشد

چون خانه حقیقت جوئی پی بتان گیر
کاول قدم درین ره کوی مجاز باشد

آتش فتد به گلزار گر همچو نرگس یار
نرگس کرشمه پرداز یا عشوه‌ساز باشد

بیش از تمام عالم خواهم نیازمندی
تا از نیاز مردم او بی‌نیاز باشد

حاشا که تا قیامت برخیزد از در مهر
بر محتشم در جور هرچند باز باشد

#محتشم_کاشانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ساقیا باده ز خمخانه‌ی دیگر برسان

که در این بزم، مرا کار به خمیازه رسید...

#محتشم_کاشانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
زان تشنگان هنوز به عیوق می‌رسد
فریاد العطش ز بیابان کربلا...

کاش آن زمان که کشتی آل نبی شکست
عالم تمام غرقه دریای خون شدی...

#محتشم_کاشانی
#ازآب_هم_مضایقه_کردند_کوفیان

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
از بهر حسرت دادنم هر لحظه منشین با کسی
اوقات خود ضایع مکن بر رغم چون من ناکسی

از شوخیت بر قتل خود دارم گمان اما کجا
پروای این ناکس کند مثل تو بی‌پروا کسی

اقبال و ادبارم نگر کامشب به راهی این پسر
تنها دچارم گشت و من همراه بودم با کسی

با غیر اگر عمری بود پیدا نگردد هیچ کس
یک دم به من چون برخورد در دم شود پیدا کسی

با آن که خار غیرتم در پا بود از پی دوم
در راه چون همره شود با آن گل رعنا کسی

سر در خطر تن در عنا دل در گرو جان در بلا
فکر سلامت چون کند با این ملامت‌ها کسی

داری ز شیدا گشتگان رسوا بسی در دشت غم
در سلگ ایشان محتشم رسواتر از رسوا کسی


#محتشم_کاشانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دین من شاها! به ذات توست ایمان داشتن


وین به دوران چنین کفر است پنهان داشتن


#محتشم_کاشانی

#صبح_بخیر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی‌ نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است

این صبح تیره باز دمید از کجا کزو
کار جهان و خلق جهان جمله در هم است

گویا طلوع می‌کند از مغرب آفتاب
کآشوب در تمامی ذرات عالم است

گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست
این رستخیز عام که نامش محرم است

در بارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است

جن و ملک بر آدمیان نوحه می‌کنند
گویا عزای اشرف اولاد آدم است

#محتشم_کاشانی
#عاشورای_حسینی_تسلیت🖤

🖤🖤🖤🖤🖤


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌
خورشید آسمان و زمین، نور مشرقین
پروردهٔ کنار رسول خدا حسین

کشتی‌شکست‌خوردهٔ طوفان کربلا

در خاک و خون تپیدهٔ میدان کربلا

گر چشم روزگار بر او فاش می‌گریست

خون می‌گذشت از سر ایوان کربلا

نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشک-

زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا

از آب هم مضایقه کردند کوفیان

خوش داشتند حرمت مهمان کربلا

بودند دیو و دد همه سیراب و می‌مکید-

خاتم، ز قحط آبْ سلیمان کربلا

زان تشنگان هنوز به عَیّوق می‌رسد

فریاد العطش ز بیابان کربلا

آه از دمی که لشکر اعدا نکرده شرم

کردند رو به خیمهٔ سلطان کربلا

#محتشم_کاشانی
#بند_دوم

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
آن دم فلک بر آتش غیرت سپند شد
کز خوفِ خصم، در حرم، افغان بلند شد

کاش آن زمان سرادقِ گردون، نگون شدی

وین خرگه بلندستون، بی‌ستون شدی

کاش آن زمان درآمدی از کوه تا به کوه-

سیل سیه؛ که روی زمین، قیرگون شدی

کاش آن زمان ز آه جهان‌سوز اهل بیت

یک شعله، برقِ خرمنِ گردونِ دون شدی

کاش آن زمان که این حرکت کرد آسمان

سیماب‌وارْ گویِ زمین، بی‌سکون شدی

کاش آن زمان که پیکر او شد درون خاک

جان جهانیان همه از تن برون شدی

کاش آن زمان که کشتی آل نبی شکست

عالم، تمامْ غرقهٔ دریای خون شدی

گر انتقام آن نفتادی به روز حشر

با این عمل معاملهٔ دهر چون شدی

#محتشم_کاشانی
#بند_سوم

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀