💖کافه شعر💖
2.79K subscribers
4.43K photos
2.95K videos
12 files
1.08K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
گفتی:" مگر به خواب ببینی رخ مرا "
دیوانه!!
از خیال "تو" خوابم نمیبرد...
#سجاد_شهیدی

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖
گفتی:" مگر به خواب ببینی رخ مرا "
دیوانه!!
از خیال "تو" خوابم نمیبرد...
#سجاد_شهیدی

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖
خواجه، ما سخت به بوسیدن او مشغولیم

توبه خوبست
ولی مشغله‌ها را چه کنیم؟

#سجاد_شهیدی

💖🧚‍♂️🧚‍♀️💖

@Kafee_sheerr💖💖
زاهد ؛ تمام روز اگر غصه می خورم
حدم بزن ... که این رمضان روزه نیستم ...

#سجاد_شهیدی🌹


💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖
گفتم به سرمه: گوشه‌ی چشمش چه کاره‌ای؟
اذنِ دخول خواند و صدا زد که: زائریم ....

#سجاد_شهیدی🌹


💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖
روسری سر کن و نگذار که در حومه شهر

مردگان شایعه سازند که محشر شده است ...

#سجاد_شهیدی

💖🧚‍♂️🧚‍♀️💖

@Kafee_sheerr💖💖
قهر باشیم اگر، حوصله‌ها را چه ڪنیم؟
از در صلح درایے، گله‌ها را چه ڪنیم ؟

دست‌ها، گرمے آغوش تو را ڪم دارند
آخ از این فاصله‌ها ... فاصله‌ها را چه ڪنیم؟

عشق یعنے ڪه ندانیم، قفس باز شود
خو گرفتن به تو در چلچله‌ها را چه ڪنیم

بین ما مسئله‌اے نیست‌، ولے موهایت
به تسلسل برسد‌، مسئله‌ها را چه ڪنیم؟

"نه" به لب دارد و با چشم "بلی"می‌گوید
"نه" سر جاے خودش، ما "بله"ها را چه ڪنیم؟

او در این فڪر ڪه با زلف پریشان چه ڪند
ما در این ترس ڪه این زلزله‌ها را چه ڪنیم؟

خواجه‌، ما سخت به بوسیدن او مشغولیم
توبه خوب‌ است ولے مشغله‌ها را چه ڪنیم؟



#سجاد_شهیدی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
نیست از داغت نشان در ما، دماوندیم پس
گریه چون کاری نخواهد کرد، میخندیم پس :)
.
گفت: "خالق در میان خلق هم تنهاست باز"
هر کدام از ما به تنهایی، خداوندیم پس
.
یک دم از ما گوید و یک لحظه ما را بشکند
در دهانِ یار، ما هم مثلِ سوگندیم پس
.
از میانِ دوستانش میکند ما را جدا
مثل مو بین غذا، ما ناخوشایندیم پس
.
راوی‌ام لازم ندارد، مُستمع هم نشنود
هیچکس ما را نمیخواهد، چنان پَندیم پس
.
یا غمِ دیروز، یا در شوقِ فردای منند
هیچ کس در ما نخواهد زیست، اسفندیم پس
.
خو بگیرد چون کبوتر، بستنش بی علت است
گفت آزادی ولی در اصل در بندیم پس
.
خوشه‌چین جز غفلتِ دهقان ندارد خواهشی
رو نگیر اینگونه، ماهم آرزومندیم پس ...
.
.
#سجاد_شهیدی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
شب ها گذشت و روی تو شد ماه و ماه تر
چشم تو دلبخواه و لبت دلبخواه تر ...

با لشکر دلم به مصاف تو آمدم
لشکر شکست خورد و شدم بی سپاه تر

حوا !اگر چه چیدن سیب اشتباه بود
توبه از این گناه ولی اشتباه تر

قانون عشق،عصمت یوسف نمی شناخت
سنگین ترست جرم دل بی گناه تر

محراب ابروان تو هر قدر" با خدا "ست
میخانه ی نگات ولی" لا اله" تر ...

دیگر امید نیست به دل کندنت ؛که شد
چشمت سیاه دل تر و روزم سیاه تر

جانم گرفت و گفت :"چطورست حالتان؟"
_"شکر خدا ... به لطف توام روبراه تر ..."

سیگار روشنم به لبت ،با دو انتخاب
با تو تباه گردم و بی تو تباه تر ...


#سجاد_شهیدی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
برای فتح منِ خسته، جنگ لازم نیست
فقط بخند تو -آری- تفنگ لازم نیست

نیاز نیست به تزریق، کشتن ما را
هوا هوای تو باشد، سُرنگ لازم نیست

به جز همین که تو در ساحلی، دگر چیزی
برای خود‌کشیِ یک نهنگ لازم نیست

خرابه کردنِ یک شهر را، غمت بس بود
مغول نخواهد و تیمورِ لنگ لازم نیست

دلِ گرفته‌ی ما را به قلب خود نسپار
که در شکستنِ این شیشه سنگ لازم نیست

سیاه‌مویی و لب سُرخ، یک‌کدام بس است
که میزبان تو که باشی، دو رنگ لازم نیست

من از نگاه بیفتم، تو می‌روی بالا
در این مقایسه الّاکلنگ لازم نیست

بهانه کرد که چون شاعرم، هوس‌بازم!
بگو نخواستمت دیگر، انگ لازم نیست...

#سجاد_شهیدی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.

برق چشمان تو یک جور دگر می‌گیرد
آتش عشق تو در هیزمِ تَر می‌گیرد

هستی‌اش را نکند یک‌سره بر باد دهی
بی‌سبب نیست برایت گلِ سر می‌گیرد

نه فقط من به تو دلتنگ، که در باغچه هم
لاله از داغ تو دندان به جگر می‌گیرد

حکمت روشن این پلک زدن‌ها این است:
تیغِ ابرو بکشی، چشم سپر می‌گیرد

مو پریشان نکنی کاش، که در فلسفه هم
بحث‌ها بر سر گیسوی تو در می‌گیرد!

لااقل با غزلی تازه دلم را خوش کن
"ماه کِی از دل این برکه خبر می‌گیرد..."

#سجاد_شهیدی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ثمر ندیده وجودم، درختِ کاجم من
و ارغوانِ غم‌الودِ #ابتهاجم من...

در این زمانه کسی پاک‌دامنی نخرید
عزیزِ مصرم و این روزها حراجم من

طبیب و نسخه و دارو گره‌گشایت نیست
دُچار من شده‌ای، دردِ لا‌علاجم من

نگیر خُرده چرا خیره در تو می‌نگرم
شبیهِ ماهیِ در صید، هاج و واجم من

نخند، عشوه نیا، دم به دم رهام نکن...
عبوس و خیره‌سر و دمدمی مزاجم من

غریق را چه سخن غیر دست و پا زدن است؟
نبین سکوتِ مرا، غرق احتیاجم من

#سجاد_شهیدی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
فرض کن اصلا طبیبِ شهر لایق بوده است
تیغِ جرّاحی چرا در دستِ سارق بوده است؟

سر به زیر انداخت، یعنی نیست این تقصیر او
رو به بالا کرد، یعنی کارِ خالق بوده است

بر زمین، سهراب می‌غلتید، پرسیدم از او
گفت: آن‌کس دشمنش می‌دید، حاذق بوده است

گفتمش:" اسرار را جایی هویدا کرده‌ بود؟"
گفت: نه، گفتم: چرا پس؟ گفت: عاشق بوده‌است

از رفیقان و رقیبان، زخم یکسان خورده‌ایم
باز پشتش گرم باشد، آنکه صادق بوده است

آرزو کردیم و جز حسرت، سرانجامی نداشت
قه‌قهِ روی لبم برعکس، هق‌هق بوده است

ذوقِ پروازِ کبوتر کور باشد بعد از این
آسمان، بعد از شما، آیینه‌ی دق بوده است...

#سجاد_شهیدی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
برای فتح منِ خسته، جنگ لازم نیست
فقط بخند تو -آری- تفنگ لازم نیست

نیاز نیست به تزریق، کشتن ما را
هوا هوای تو باشد، سُرنگ لازم نیست

به جز همین که تو در ساحلی، دگر چیزی
برای خود‌کشیِ یک نهنگ لازم نیست

خرابه کردنِ یک شهر را، غمت بس بود
مغول نخواهد و تیمورِ لنگ لازم نیست

دلِ گرفته‌ی ما را به قلب خود نسپار
که در شکستنِ این شیشه سنگ لازم نیست

سیاه‌مویی و لب سُرخ، یک‌کدام بس است
که میزبان تو که باشی، دو رنگ لازم نیست

من از نگاه بیفتم، تو می‌روی بالا
در این مقایسه الّاکلنگ لازم نیست

بهانه کرد که چون شاعرم، هوس‌بازم!
بگو نخواستمت دیگر، انگ لازم نیست...

#سجاد_شهیدی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀