یڪ روز عصر ، غافلگیرم ڪن
تنورِ دلت را با هیزمی از جنس عاشقانه
شعله ور ڪن و محڪم دستم را
در دستت بگیر و با خود ببــر
جایش مهم نیســت...
هر جایی ڪه تو باشــی یعنــی از تنهایی
فاصله گرفته ام
هرجایی ڪه، با نگاه مردانه ات با من حرف بــزنی
در این دنـیایی ڪه دیگر هیچ نگــاهی مردانه نیست...
هر جایی ڪه ، شانه های استوارت،
سدی مقابلِ بادهای مخالف باشنـد..
هر جایــی ڪه با تو باشــم
همانجا خوب است
#شیوامیثاقی
#ی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
تنورِ دلت را با هیزمی از جنس عاشقانه
شعله ور ڪن و محڪم دستم را
در دستت بگیر و با خود ببــر
جایش مهم نیســت...
هر جایی ڪه تو باشــی یعنــی از تنهایی
فاصله گرفته ام
هرجایی ڪه، با نگاه مردانه ات با من حرف بــزنی
در این دنـیایی ڪه دیگر هیچ نگــاهی مردانه نیست...
هر جایی ڪه ، شانه های استوارت،
سدی مقابلِ بادهای مخالف باشنـد..
هر جایــی ڪه با تو باشــم
همانجا خوب است
#شیوامیثاقی
#ی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
امشب ...
خاطـره هایت را
نـخ ڪرده ام
بر سوزنِ احـساسم
تـا لبـاسـی از امـید بدوزم
بر قامت خیالت ...
ڪه خیالت ..
گاهــی قصـــه میشــود
ڪه خـوابــم بـــبـرد
گاهی غصـه میشود
ڪه یادم بــرود....
#شیوامیثاقی
#ا
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
خاطـره هایت را
نـخ ڪرده ام
بر سوزنِ احـساسم
تـا لبـاسـی از امـید بدوزم
بر قامت خیالت ...
ڪه خیالت ..
گاهــی قصـــه میشــود
ڪه خـوابــم بـــبـرد
گاهی غصـه میشود
ڪه یادم بــرود....
#شیوامیثاقی
#ا
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
مڪَر نشنیدے
ڪہ میڪَویند
با هر ڪسی مانند
خودش رفتار ڪن
با من مثل من دیوانڪَی ڪن
ساز دلت را با عشـق بنواز تا من
عاشقانہ درهوایت برقصم...
#شیوامیثاقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ڪہ میڪَویند
با هر ڪسی مانند
خودش رفتار ڪن
با من مثل من دیوانڪَی ڪن
ساز دلت را با عشـق بنواز تا من
عاشقانہ درهوایت برقصم...
#شیوامیثاقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ڪوه خاطراتِ تلخمان را شڪستم ...
از تڪه هاے آن...
دوصنـدڶـے ساخـتم از جنس امـید
امشب، نشسته رو به مهتاب
و خیره به صندلی خالیت ...
انتظارم را تــاب میدهم ،،،
#شیوامیثاقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از تڪه هاے آن...
دوصنـدڶـے ساخـتم از جنس امـید
امشب، نشسته رو به مهتاب
و خیره به صندلی خالیت ...
انتظارم را تــاب میدهم ،،،
#شیوامیثاقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
پنجشـنبه
دلتنگـے یڪطرفه اےست
ڪه هـــواے ابـرے آن
تنـها در آســمان من
بغـض میڪند و میترڪد
#شیوامیثاقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلتنگـے یڪطرفه اےست
ڪه هـــواے ابـرے آن
تنـها در آســمان من
بغـض میڪند و میترڪد
#شیوامیثاقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یک روز عصر ، غافلگیرم کن
تنورِ دلت را با هیزمی از جنس عاشقانه
شعله ور کن
و محکم دستم را در دستت بگیر و با خود ببــر...
جایش مهم نیســت...
هرجایی که، با نگاه مردانه ات با من حرف بــزنی ..
در این دنـیایی که دیگر هیچ نگــاهی مردانه نیست...
هر جایی که ، شانه های استوارت، سدی مقابلِ بادهای مخالف باشنـد..
هر جایــی که با تو باشــم ...
همانجا خوب است...
#شیوامیثاقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تنورِ دلت را با هیزمی از جنس عاشقانه
شعله ور کن
و محکم دستم را در دستت بگیر و با خود ببــر...
جایش مهم نیســت...
هرجایی که، با نگاه مردانه ات با من حرف بــزنی ..
در این دنـیایی که دیگر هیچ نگــاهی مردانه نیست...
هر جایی که ، شانه های استوارت، سدی مقابلِ بادهای مخالف باشنـد..
هر جایــی که با تو باشــم ...
همانجا خوب است...
#شیوامیثاقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
عطرخیسِ تنت رابه آغوش میڪشم
مهمان ناخوانده نمیخواهی؟
مثل پیچکِ گل یاس
بدور اندامت می پیچـــم ..ـ رگهای بازوانت را لمـــس میڪنم ... و در تقاطع لبت شڪوفا میشوم ...
بچِش بوسه ی داغ و شرجیم را
و با چشمان خمارت با من حـــرف بزن...
بگو
آیا مهمان ناخوانــــده نمیخــــــواهی؟
#شیوامیثاقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عطرخیسِ تنت رابه آغوش میڪشم
مهمان ناخوانده نمیخواهی؟
مثل پیچکِ گل یاس
بدور اندامت می پیچـــم ..ـ رگهای بازوانت را لمـــس میڪنم ... و در تقاطع لبت شڪوفا میشوم ...
بچِش بوسه ی داغ و شرجیم را
و با چشمان خمارت با من حـــرف بزن...
بگو
آیا مهمان ناخوانــــده نمیخــــــواهی؟
#شیوامیثاقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#عصـرها
سفرهای ڪوچڪی تدارک مۍ بیـنم...
و به گوشه اۍ از خاطراتمان میروم ...
اتفاقات قشنگمـان ...
به یک فنجان قهوه ی داغ مهمانم میڪنند ...
و غنچہ ی لبخندۍ ...
در باغچہ ۍ " یادش بخیـر " میشڪفد...
و اما یادگارۍ های تلخمـان ...
در عمیقترین مڪان دل ، رسوب ڪرده ...
بغض های ڪهنه را خیس
و سنگینی آن مرا خسته ...
خستہ تـر از همیشہ میڪند ...
#شیوامیثاقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سفرهای ڪوچڪی تدارک مۍ بیـنم...
و به گوشه اۍ از خاطراتمان میروم ...
اتفاقات قشنگمـان ...
به یک فنجان قهوه ی داغ مهمانم میڪنند ...
و غنچہ ی لبخندۍ ...
در باغچہ ۍ " یادش بخیـر " میشڪفد...
و اما یادگارۍ های تلخمـان ...
در عمیقترین مڪان دل ، رسوب ڪرده ...
بغض های ڪهنه را خیس
و سنگینی آن مرا خسته ...
خستہ تـر از همیشہ میڪند ...
#شیوامیثاقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مانـدهام امـروز صبح
تو را باڪدام واژهےعاشقانه صدا بزنم
اصلا بیـا امـروز
از همیـن فاصلـہے دور
تـو را بغـل ڪنم و آرام ببوسـمت...
بڪَذار نجـواے دلـم را به آهستگی
ڪنار ڪَوشت زمـزمه ڪنم
و بڪَویم : چقـدر "دوستـتدارم"...
#شیوامیثاقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو را باڪدام واژهےعاشقانه صدا بزنم
اصلا بیـا امـروز
از همیـن فاصلـہے دور
تـو را بغـل ڪنم و آرام ببوسـمت...
بڪَذار نجـواے دلـم را به آهستگی
ڪنار ڪَوشت زمـزمه ڪنم
و بڪَویم : چقـدر "دوستـتدارم"...
#شیوامیثاقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با تـداومِ آغوشت ...
#امشب را...
به فــراتر از بــاورها برسـان ...
جایی ڪه #قلـب یڪ #مرد ...
تنها برای یڪ #زن بـتپـد ....
بـوسہ هایش ...
بـر خـطِ لبِ وفادارے بنشیند ...
و نگـاه مردانه اش ...
رسـم نامـردی را منقـرض ڪند ....
#شیوامیثاقی👌❤️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#امشب را...
به فــراتر از بــاورها برسـان ...
جایی ڪه #قلـب یڪ #مرد ...
تنها برای یڪ #زن بـتپـد ....
بـوسہ هایش ...
بـر خـطِ لبِ وفادارے بنشیند ...
و نگـاه مردانه اش ...
رسـم نامـردی را منقـرض ڪند ....
#شیوامیثاقی👌❤️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#عصــر پشتِ #عصـرهای یڪ نفره و
تـلخ تـر از رفتـنِ تـو ،،،
ایـن قهـوه ے لعنـتی ست ...
ڪه بـا هیـچ پیـمانہ ے انتظارے
شیـرین نمے شود ....
و تنها ...
فنجـانِ صبـرم
را لـبریز ڪرده است....
#شیوامیثاقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تـلخ تـر از رفتـنِ تـو ،،،
ایـن قهـوه ے لعنـتی ست ...
ڪه بـا هیـچ پیـمانہ ے انتظارے
شیـرین نمے شود ....
و تنها ...
فنجـانِ صبـرم
را لـبریز ڪرده است....
#شیوامیثاقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گـاهۍ مے شود ...
در جاده ے دلدادگـے از غم و اندوه
سبقـت گـرفت...
یا در فلسفہ ی #عشـق ،بین شمع و پروانه
الفـت گـرفت....
یا در پـسِ یڪ رویاے محال
تصویری از حقیقت گـرفت...
گـاهے میشـود ...
از غـربتِ آغـوشِ #غـروب...
فاصله گرفت ...
وقتے میشـود ...
در ساحل امنِ نـگاهِ یک مردِ عاشق
پهلو گرفت ...
#شیوامیثاقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در جاده ے دلدادگـے از غم و اندوه
سبقـت گـرفت...
یا در فلسفہ ی #عشـق ،بین شمع و پروانه
الفـت گـرفت....
یا در پـسِ یڪ رویاے محال
تصویری از حقیقت گـرفت...
گـاهے میشـود ...
از غـربتِ آغـوشِ #غـروب...
فاصله گرفت ...
وقتے میشـود ...
در ساحل امنِ نـگاهِ یک مردِ عاشق
پهلو گرفت ...
#شیوامیثاقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در همهمه اے از سڪوت
ناگهــان ...
صـدای واژه ها
از لبـش شڪفت و
گفت. صبح بخیر
نگـاهم بـه او لبخـند زد ...
و خوشبختـی از ڪانون آغوشمان
طلوع ڪرد...
#شیوامیثاقی
صبحگاهان با طراوت
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ناگهــان ...
صـدای واژه ها
از لبـش شڪفت و
گفت. صبح بخیر
نگـاهم بـه او لبخـند زد ...
و خوشبختـی از ڪانون آغوشمان
طلوع ڪرد...
#شیوامیثاقی
صبحگاهان با طراوت
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❤️تو بڪَو بہ ڪدام
جهت نفس بڪشم
تا بہ آغوشت برسم
بہ ڪدام سمت ڪَوش
بسپارم تا صداے
پایت را بشنوم
بہ ڪدام سو بنڪَرم
تا چهرهات پشت شیشہے
عمرم نمایان شود
تو بڪَو بہ ڪجا بروم
ڪہ دلتنڪَت نباشم...
#شیوامیثاقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
جهت نفس بڪشم
تا بہ آغوشت برسم
بہ ڪدام سمت ڪَوش
بسپارم تا صداے
پایت را بشنوم
بہ ڪدام سو بنڪَرم
تا چهرهات پشت شیشہے
عمرم نمایان شود
تو بڪَو بہ ڪجا بروم
ڪہ دلتنڪَت نباشم...
#شیوامیثاقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حصـارِ
آغوشـت را
تنـڪَـ تـر ڪن...
ڪَـرم تر مرا ببــوس...
تـا باور ڪنم
حقیقت این لحظه هارا...
با لبخندت تڪذیب ڪن ،،،
شایعهے دلتنڪَی این جمعه_ها را...!!
#شیوامیثاقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آغوشـت را
تنـڪَـ تـر ڪن...
ڪَـرم تر مرا ببــوس...
تـا باور ڪنم
حقیقت این لحظه هارا...
با لبخندت تڪذیب ڪن ،،،
شایعهے دلتنڪَی این جمعه_ها را...!!
#شیوامیثاقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شب
عاشقے ست
ڪه در فقدانِ معشوقش
سیاه پوش میــشود ...و
به وقتِ دلتنــگی...
شمع هاے امــیدش را روشن میڪند ...
بر هــلالِ ماه مینشــیند....
و در سڪوت ....
انتظارش را تاب میدهد
#شیوامیثاقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عاشقے ست
ڪه در فقدانِ معشوقش
سیاه پوش میــشود ...و
به وقتِ دلتنــگی...
شمع هاے امــیدش را روشن میڪند ...
بر هــلالِ ماه مینشــیند....
و در سڪوت ....
انتظارش را تاب میدهد
#شیوامیثاقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
صبح پنجشنبه ...
و آݝـازی دوباره ....
با یڪ پنجره ۍ باز ، رو به زمستانی
ڪه هزار خاطـره و حرفـهای ناگفته
در دانه هاۍ بـرفـش نهفـته است ...
و من با فنجـان چای در دسـتم ڪه
حـس گـرمای مطلوبش میگویـد ...
زندگی ...
در پس سـرمای خویش،
دلخوشیهای اندڪی دارد ...
ڪه میتواند به گرمی
دستهایت را بگیرد
و ناامیدی در هوای امید بخار شود ....
به تو نگـاه میڪنم ....
#شیوامیثاقی ♥️
#صبحتون_شاد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
صبح پنجشنبه ...
و آݝـازی دوباره ....
با یڪ پنجره ۍ باز ، رو به زمستانی
ڪه هزار خاطـره و حرفـهای ناگفته
در دانه هاۍ بـرفـش نهفـته است ...
و من با فنجـان چای در دسـتم ڪه
حـس گـرمای مطلوبش میگویـد ...
زندگی ...
در پس سـرمای خویش،
دلخوشیهای اندڪی دارد ...
ڪه میتواند به گرمی
دستهایت را بگیرد
و ناامیدی در هوای امید بخار شود ....
به تو نگـاه میڪنم ....
#شیوامیثاقی ♥️
#صبحتون_شاد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
صداے حرڪتِ
عقربه هاے ساعت را میشنوے...؟
عصرها صدایش بر دلـم میڪوبد...
بر دلِ تو چه میڪَـذرد...؟
دلتنڪَم نشده اے...؟
میدانم در همیـن حوالـی هســتی
هـوایم بـوے "تـو" را دارد...
بیـا و بـاهم
این ریسمان پـاره را ڪَره بزنیم....
هر چند میڪَویند اطمیناني به استحڪامش نیست ،
اما...!!!
مـن
به معجـزه ے ِ
؏شـق ایـمان دارم....!!
#شیوامیثاقی
#عصرتون_دونفره♥️☕️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عقربه هاے ساعت را میشنوے...؟
عصرها صدایش بر دلـم میڪوبد...
بر دلِ تو چه میڪَـذرد...؟
دلتنڪَم نشده اے...؟
میدانم در همیـن حوالـی هســتی
هـوایم بـوے "تـو" را دارد...
بیـا و بـاهم
این ریسمان پـاره را ڪَره بزنیم....
هر چند میڪَویند اطمیناني به استحڪامش نیست ،
اما...!!!
مـن
به معجـزه ے ِ
؏شـق ایـمان دارم....!!
#شیوامیثاقی
#عصرتون_دونفره♥️☕️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گفتم بیا...
تا #جمعه را با هم تقسیم کنیم..
آمد...
و بر سرمیزِ #عصرانه نشست...
برایش چای ریختم ...
با همان کیکِ دارچینی مورد
علاقه اش..
چهره اش آرام بود ...
و با لذت چای مینوشید ..
به او گفتم...
چطور طعم تلخ چای ....
هوای دل گرفته ی جمعه ...
و سکوت لحظه ها را حس نمیکنی ...
من تمام جمعه های تلخ بی تورا لمس
کرده ام ..
و او گفت ...
چون در کنارت بودم ...
همه چیز برایم شیرین بود ...
و رفت ..
قدرِ لحظه ها را بدانید . ...
#شیوامیثاقی
#عصر_آدینه_بمهر_درگیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تا #جمعه را با هم تقسیم کنیم..
آمد...
و بر سرمیزِ #عصرانه نشست...
برایش چای ریختم ...
با همان کیکِ دارچینی مورد
علاقه اش..
چهره اش آرام بود ...
و با لذت چای مینوشید ..
به او گفتم...
چطور طعم تلخ چای ....
هوای دل گرفته ی جمعه ...
و سکوت لحظه ها را حس نمیکنی ...
من تمام جمعه های تلخ بی تورا لمس
کرده ام ..
و او گفت ...
چون در کنارت بودم ...
همه چیز برایم شیرین بود ...
و رفت ..
قدرِ لحظه ها را بدانید . ...
#شیوامیثاقی
#عصر_آدینه_بمهر_درگیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀