هر کجا مرز کشیدند شما پل بزنید
حرف تهران و دوشنبه و سرپل بزنید
هرکه از جنگ سخن گفت بخندید بر او
حرف از پنجـــره رو به تحمــل بزنید
نه بگویید به بتهای سیاسی نه نه
روی گــور همه تفرقـــهها گُل بزنید
مشتی از خاک بخارا و گِل از نیشابور
با هم آرید و به مخروبــه کابل بزنید
دختران قفسافتاده پامیــر عزیز
گُلی از باغ خراسان به دوکاکل بزنید
جام از بلخ بیارید و شراب از شیراز
مستی هر دو جهـان را به تغزل بزنید
قاصدک حرف مرا پیش ز من میآرد
زعفران را بهروی سوسن و سنبل بزنید
تو و او و من و ما هیچ بهجایی نرسد
حرف تهران و دوشنبه و سرپل بزنید
هر کجــــا مرز ببخشید که تکرار آمد
فرض بر این که کشیدند دوتا پل بزنید
#نجیب_بارور،،،
پ ن:سرپل شهری درشمال افغانستان
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
حرف تهران و دوشنبه و سرپل بزنید
هرکه از جنگ سخن گفت بخندید بر او
حرف از پنجـــره رو به تحمــل بزنید
نه بگویید به بتهای سیاسی نه نه
روی گــور همه تفرقـــهها گُل بزنید
مشتی از خاک بخارا و گِل از نیشابور
با هم آرید و به مخروبــه کابل بزنید
دختران قفسافتاده پامیــر عزیز
گُلی از باغ خراسان به دوکاکل بزنید
جام از بلخ بیارید و شراب از شیراز
مستی هر دو جهـان را به تغزل بزنید
قاصدک حرف مرا پیش ز من میآرد
زعفران را بهروی سوسن و سنبل بزنید
تو و او و من و ما هیچ بهجایی نرسد
حرف تهران و دوشنبه و سرپل بزنید
هر کجــــا مرز ببخشید که تکرار آمد
فرض بر این که کشیدند دوتا پل بزنید
#نجیب_بارور،،،
پ ن:سرپل شهری درشمال افغانستان
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
بشکن ای بازو دوباره قوّت زنجیر را
تا به بیداری کشیم این خواب بیتعبیر را
تازه شو، ای چهرۀ پژمرده چون فصل بهار
تا به دست آریم از آیینهها تصویر را
سرنوشت تازهیی بنویس، ای دست عمل
چون نمیخواهیم با ذلّت چنین تقدیر را
ای قلم وقتی رسالت ماندهای بر دوش ما
تا ابد از ما نگیری حرمت تحریر را
مژده ده ای نسل، بر تاریکاندیشان قرن
پرتو نورافگن خورشید عالمگیر را
ای گلو، از نعرۀ ما نعرۀ مستانه ساز
از لبان خسته برچین آه بیتاثیر را
ما برای سربلندی کجکلاهی کردهایم
دور کن از چهرۀ آزادگان تحقیر را
خیز، ای عزم متین از گامهای رهروان
در مصاف خون ما شرمنده کن شمشیر را
#نجیب_بارور
شاعر اهل #افغانستان
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
تا به بیداری کشیم این خواب بیتعبیر را
تازه شو، ای چهرۀ پژمرده چون فصل بهار
تا به دست آریم از آیینهها تصویر را
سرنوشت تازهیی بنویس، ای دست عمل
چون نمیخواهیم با ذلّت چنین تقدیر را
ای قلم وقتی رسالت ماندهای بر دوش ما
تا ابد از ما نگیری حرمت تحریر را
مژده ده ای نسل، بر تاریکاندیشان قرن
پرتو نورافگن خورشید عالمگیر را
ای گلو، از نعرۀ ما نعرۀ مستانه ساز
از لبان خسته برچین آه بیتاثیر را
ما برای سربلندی کجکلاهی کردهایم
دور کن از چهرۀ آزادگان تحقیر را
خیز، ای عزم متین از گامهای رهروان
در مصاف خون ما شرمنده کن شمشیر را
#نجیب_بارور
شاعر اهل #افغانستان
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
اسیرم در سکوت شب، بیا اقرار شو در من
که ازاین خواب میترسم، بیا بیدار شو در من
از این تنها نفسکَش در وجود خویش بیزارم
همه فریاد میخواهم، همه گفتار شو در من
قفس را طرح دیگر ریختند و وسعتش دادند
از این دیوارها بگذر، بیا هموار شو در من
بگیر از من، من امروز را – شرمندهگیام را-
طلوع صبح فردا را، شکوه پار شو در من
حقیقت در گلوی حضرت منصور جامانده
اناالحق سر بده و تا به پای دار شو در من
سرِ خَم را نمیخواهم، کلاه کج به من آور
به پا برخیز هندوکش، بیا تکرار شو در من ...
#نجیب_بارور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
که ازاین خواب میترسم، بیا بیدار شو در من
از این تنها نفسکَش در وجود خویش بیزارم
همه فریاد میخواهم، همه گفتار شو در من
قفس را طرح دیگر ریختند و وسعتش دادند
از این دیوارها بگذر، بیا هموار شو در من
بگیر از من، من امروز را – شرمندهگیام را-
طلوع صبح فردا را، شکوه پار شو در من
حقیقت در گلوی حضرت منصور جامانده
اناالحق سر بده و تا به پای دار شو در من
سرِ خَم را نمیخواهم، کلاه کج به من آور
به پا برخیز هندوکش، بیا تکرار شو در من ...
#نجیب_بارور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀