💖کافه شعر💖
2.22K subscribers
4.25K photos
2.76K videos
11 files
912 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
مستانه بر دف میزند، مهتاب از رقصیدنت
با هلهله کف میزند، هر موج از چرخیدنت

آغوش وا کرده صدف، "شوق" آمده از هر طرف
بسته سرِ راهِ تو صف، هنگامِ پا ورچیدنت

در های و هویِ لحظه ها، خیس از نمِ فواره ها
چون حسِ نابِ سبزه ها، سرشارم از روییدنت

شورِ فراوان میدهد، هر سبزه را جان میدهد
شادی به بستان میدهد، با غنچه ها خندیدنت

باران که نم نم میزند، از عاشقی دم میزند
بوسه دمادم میزند، بر لحظه یِ گُل چیدنت

حالا که فروردین شده، هرسو چمن آذین شده
غرقِ گُلِ نسرین شده، باید بیایم دیدنت

در را به رویم باز کن، وا کن بغل را ناز کن
سالِ نوین آغاز کن، با اولین بوسیدنت

با خود بهار آورده ام، نو/روز/گار آورده ام
سنتور و تار آورده ام، محض نو اندیشیدنت

تحویل یعنی سالِ نو، این حسِ ناب و حالِ نو
این حافظ و این فالِ نو، این بر فلک بالیدنت

چرخی بزن بی تاب شو، شب تا سحر مهتاب شو
مست از شرابِ ناب شو، با این غزل نوشیدنت


#شهراد_میدری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
آن    یادِ     خوشِ    بهار     کردن ها     کو؟

آن   خنده    به   هم   نثار    کردن ها    کو؟

آن خاطره ها چه شد، کو آن کوچه یِ شاد؟

آن    در     زدن   و     فرار    کردن ها    کو؟

#شهراد_میدری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
"صبحِ" دوره گردِ گاریچی بلند
باز دارد میزند در کوچه داد
آاااای خفته در میانِ بسترِ شب
خوابتان نوشینه ی دوشینه
دیگر موقعِ بیداری است
زود برخیزید که
نغمه یِ گنجشککانِ پُرشر و شورِ درختانِ بلور
عطرِ شبدرهایِ شبنم‌ خورده یِ رویایِ دور
رقصِ گلهایِ شکفته با سرور
خوشه خوشه آفتاب آورده ام
آااای برخیزید که از قصرِ قمصر
باز هم عطرِ گلاب آورده ام
ای سبدهاتان پُر از خالیِ رخوت
سهمتان از روشنایِ نیکبختی
نغمه یِ چنگ و رباب آورده ام
آااای برخیزید که
باز با خود شعرِ ناب آورده ام
اندک اندک رنگ می‌گیرد در و دیوارها
اندک اندک پنجره در پنجره وا می‌شود
اندک اندک شهر زیبا می‌شود
تا تو برخیزی به شادی و امید
تا دوباره پرده را یکسو زنی و
پنجره بگشایی و
خنده بر لب با سلامی با کلامی
صبحِ دوره گرد را بنوازی و
                                   او را بگویی
خوشه ای از آفتابت را برای من نگه دار
آمدم...


#شهراد_میدری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
خورشید به کف، لحظه ی آغاز بخند
با عطر گلاب و زعفران باز بخند

مشتاق دوباره دیدن صبح سپید
ای نازتر از الاهه ی ناز بخند


#شهراد_میدری
#صـبح_بخیـر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀