ای نگاهت مانده درچشم خمارم، شب بخیر
صدغزل باچشمهایت مینگارم، شب بخیر
مثل شببو عطرتو پیچیده در باغ دلم
ای شمیم عشق درباغ انارم، شب بخیر
رنگ گیسوی سیاهت، طعنه برشب میزند
ای که دریلدای تو شبزنده دارم، شب بخیر
میشمارم نبض شب ر اتا طلوع صبحدم
شوق چشمان تو را چشم انتظارم شب بخیر
طــرح لبخنــدت، شکــوفا میکندهر غنچه را
خندهات را بینهایت دوست دارم، شب بخیر
میشــود آغــاز با تو ، سال خورشیـدی من
ای طلوع عشق در فصل بهارم، شب بخیر
میکُشــد چشم انتظاری مرغ شب را تا سحر
ڪی به پایان میرسد این شام تارم، شب بخیر
مثل اسپندی که بر آتش نمیگیرد قرار
بیقــرارم بیقـرارم بیقـرارم ، شب بخیــر
#فرح_علی_بابایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
صدغزل باچشمهایت مینگارم، شب بخیر
مثل شببو عطرتو پیچیده در باغ دلم
ای شمیم عشق درباغ انارم، شب بخیر
رنگ گیسوی سیاهت، طعنه برشب میزند
ای که دریلدای تو شبزنده دارم، شب بخیر
میشمارم نبض شب ر اتا طلوع صبحدم
شوق چشمان تو را چشم انتظارم شب بخیر
طــرح لبخنــدت، شکــوفا میکندهر غنچه را
خندهات را بینهایت دوست دارم، شب بخیر
میشــود آغــاز با تو ، سال خورشیـدی من
ای طلوع عشق در فصل بهارم، شب بخیر
میکُشــد چشم انتظاری مرغ شب را تا سحر
ڪی به پایان میرسد این شام تارم، شب بخیر
مثل اسپندی که بر آتش نمیگیرد قرار
بیقــرارم بیقـرارم بیقـرارم ، شب بخیــر
#فرح_علی_بابایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خبری #هیچ_که_هیچ!
ولی ای #کاش که
#امشب کسی از کوچهٔ دل
ردبشود
#عشق، در قلبِ دقایق بزند
تیرگی را بِبَرَد
باغی از عشق بکارد
برسد
ظرفی از شادی و مهر
به تعارف بِبَرَد!
زندگی
قهوهٔ تلخ است
که عکسِ من و تو
در دلش می رقصد
#کاش
زیر باران محبت
دنیا ،
عاشقی را به تماشا بِبَرَد
#زندگی
#می_گذرد.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ولی ای #کاش که
#امشب کسی از کوچهٔ دل
ردبشود
#عشق، در قلبِ دقایق بزند
تیرگی را بِبَرَد
باغی از عشق بکارد
برسد
ظرفی از شادی و مهر
به تعارف بِبَرَد!
زندگی
قهوهٔ تلخ است
که عکسِ من و تو
در دلش می رقصد
#کاش
زیر باران محبت
دنیا ،
عاشقی را به تماشا بِبَرَد
#زندگی
#می_گذرد.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دزدیده شد دلی که سراپا دچار توست
کتمان نکن عزیز دلم، کار کار توست
بشکن، بسوز، مال تو، هر گونه مایلی
قلبم امانتی است که در اختیار توست
با هر غزل قلم زده فریاد بیصدا
بیچاره دل که سرخوش و رقصان به دار توست
لکنت گرفته قافیه از طرز رفتنت
تردید نیست اینهمه از اقتدار توست
مانند سایه پشت سرت حیّ و حاضرم
قلبم ستاره ایست که روی مدار توست
دل بردن و شکستن و کشتن به یک نگاه
شد امتیاز خاص که در انحصار توست
در امتداد فاصله با درد گویمت
خوشبخت آن دلی که دمادم کنار توست
#حامد_بیدل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کتمان نکن عزیز دلم، کار کار توست
بشکن، بسوز، مال تو، هر گونه مایلی
قلبم امانتی است که در اختیار توست
با هر غزل قلم زده فریاد بیصدا
بیچاره دل که سرخوش و رقصان به دار توست
لکنت گرفته قافیه از طرز رفتنت
تردید نیست اینهمه از اقتدار توست
مانند سایه پشت سرت حیّ و حاضرم
قلبم ستاره ایست که روی مدار توست
دل بردن و شکستن و کشتن به یک نگاه
شد امتیاز خاص که در انحصار توست
در امتداد فاصله با درد گویمت
خوشبخت آن دلی که دمادم کنار توست
#حامد_بیدل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تار نوازی بسیار دلنشین ....🌱
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به چه آهـنگ بـنالـید نی نائـیِ ما
که به هـر کوی کشـــید آتـــش رســـوائیِ ما
هـرچه گشتیـم در ایـن شهر نبود اهل دلی
تا بـدانــد غمِ دلتنـگی و تنهائیِ مــا
شعـرِ ما اینهمه تفصیل در انـدیشه نداشت
گر زمان دست نمی زد به جگرخـائیِ مــا
هنر سوخته پَر، دوش ز مـن می پرسید
کآدمی کی رَهَــد از مـکرِ پریسائی مــا
هــم غمـان اشک به مـژگـان ز محــافل رفتند
چــون ریـا پرده درافـکند به شیدائیِ مــا
مـا به سوگِ دلِ خود گـوشه گـرفتیـم ز خلــق
چه کـس امروز نشینـد به هـمـاوائـیِ ما
مـــا ندانیمو بدانیمکــه اقرار بجهل
خود گواهی است بر این رتبه ی دانائیِ ما
جامه آتش بزن ای عشق که چشم است پُر آب
دمیدم زآتش پر دودِ خودآرائـیِ ما
من بجان آمدم از دست تو ای پرده ی قید
بازده ، بازده آن گوهربینائـیِ ما
ساقی از میکده ها پرسشِ حالی مـی کرد
منظری داشت به رُخ اشک تماشائیِ ما
در دل سیلِ زمان چتر حبابی زده ایم
تا کجا پوچ شود این منی و مـائیِ ما
#رحیم_معینی_کرمانشاهی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به چه آهـنگ بـنالـید نی نائـیِ ما
که به هـر کوی کشـــید آتـــش رســـوائیِ ما
هـرچه گشتیـم در ایـن شهر نبود اهل دلی
تا بـدانــد غمِ دلتنـگی و تنهائیِ مــا
شعـرِ ما اینهمه تفصیل در انـدیشه نداشت
گر زمان دست نمی زد به جگرخـائیِ مــا
هنر سوخته پَر، دوش ز مـن می پرسید
کآدمی کی رَهَــد از مـکرِ پریسائی مــا
هــم غمـان اشک به مـژگـان ز محــافل رفتند
چــون ریـا پرده درافـکند به شیدائیِ مــا
مـا به سوگِ دلِ خود گـوشه گـرفتیـم ز خلــق
چه کـس امروز نشینـد به هـمـاوائـیِ ما
مـــا ندانیمو بدانیمکــه اقرار بجهل
خود گواهی است بر این رتبه ی دانائیِ ما
جامه آتش بزن ای عشق که چشم است پُر آب
دمیدم زآتش پر دودِ خودآرائـیِ ما
من بجان آمدم از دست تو ای پرده ی قید
بازده ، بازده آن گوهربینائـیِ ما
ساقی از میکده ها پرسشِ حالی مـی کرد
منظری داشت به رُخ اشک تماشائیِ ما
در دل سیلِ زمان چتر حبابی زده ایم
تا کجا پوچ شود این منی و مـائیِ ما
#رحیم_معینی_کرمانشاهی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو قسمتی از دلم را قیچی
کرده ای
و قسمتی از زندگی ام را
بریده ای
تو روحم را چنگ زده ای
جانم را زخمی کرده ای
و روزهای زیادی از گذشته ام
را نابود
تو قلبم را پاره پاره کرده ای
و احساساتم را زخمی
و همه ی آنها را بهمراه خود
برده ای
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کرده ای
و قسمتی از زندگی ام را
بریده ای
تو روحم را چنگ زده ای
جانم را زخمی کرده ای
و روزهای زیادی از گذشته ام
را نابود
تو قلبم را پاره پاره کرده ای
و احساساتم را زخمی
و همه ی آنها را بهمراه خود
برده ای
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هیچ چیز
دلچسب تر از
استشمام عطر هوای حضور تو
به هنگام عصر نیست
با آغوش باز
پذیرای توام
با لبخند پیش بیا
تا دل به دوست داشتنت بسپارم
#امـیرعبـاس_خالق_وردی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلچسب تر از
استشمام عطر هوای حضور تو
به هنگام عصر نیست
با آغوش باز
پذیرای توام
با لبخند پیش بیا
تا دل به دوست داشتنت بسپارم
#امـیرعبـاس_خالق_وردی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چه زیبا بر دل نشستی
با ماه در زمان برآمده از سکوت
قهوه ای چشمانت را
در پیاله نگاهم ریختی
رقص هماهنگ
با آهنگی موزون
غزل شبانه ام را
در آرامش قلبت
به تماشا نشاندی،
حال که من آمدنت را
در مسافری جاده به انتظارم،
قلبم که در این سو
تنهای تنهاست
وبه عشق تو
روزهای نفسگیر را می گذراند
اشك هایم را
در آلبوم دلتنگی هایم
قاب می کنم
تا وقت آمدنت،
با آن لب شیرین
به سخن باز گشایی
خوش جلوه نمایی
خوش جلوه نمایی
تا احساسم گلی شود
در بستر بازوانت
عسلی چشمانم
قلمی باشد،
تا نقاشی کند
دوستت دارم را
تا فراسوی آسمان ها....
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چه زیبا بر دل نشستی
با ماه در زمان برآمده از سکوت
قهوه ای چشمانت را
در پیاله نگاهم ریختی
رقص هماهنگ
با آهنگی موزون
غزل شبانه ام را
در آرامش قلبت
به تماشا نشاندی،
حال که من آمدنت را
در مسافری جاده به انتظارم،
قلبم که در این سو
تنهای تنهاست
وبه عشق تو
روزهای نفسگیر را می گذراند
اشك هایم را
در آلبوم دلتنگی هایم
قاب می کنم
تا وقت آمدنت،
با آن لب شیرین
به سخن باز گشایی
خوش جلوه نمایی
خوش جلوه نمایی
تا احساسم گلی شود
در بستر بازوانت
عسلی چشمانم
قلمی باشد،
تا نقاشی کند
دوستت دارم را
تا فراسوی آسمان ها....
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مگر که سایه ی سیمرغ را به تیر زدند
که مرغکان فلق تا شفق صفیر زدند؟
به ماهیان جهان این خبر که خواهد داد
که کرکسان و کلاغان به آبگیر زدند؟
مگر خبر نرسیده است موج جنگل را
که دستبند اسارت به پای شیر زدند؟
رگ رفیق حرم را حرامیان حریم
به تیغ عاطفه در بستر حریر زدند
به جُرم ذوق تبسّم ، تمام گُلها را
ز باغ و باغچه کندند و در کویر زدند
سران قافله بردند راه را تا چاه
از اینکه آن همه بیراهه بر مسیر زدند
دمی چکامه ی بهمن دم از بهار نزد
ز بسکه دوزخیان دم ز زمهریر زدند
#بهمن_رافعی_بروجنی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
که مرغکان فلق تا شفق صفیر زدند؟
به ماهیان جهان این خبر که خواهد داد
که کرکسان و کلاغان به آبگیر زدند؟
مگر خبر نرسیده است موج جنگل را
که دستبند اسارت به پای شیر زدند؟
رگ رفیق حرم را حرامیان حریم
به تیغ عاطفه در بستر حریر زدند
به جُرم ذوق تبسّم ، تمام گُلها را
ز باغ و باغچه کندند و در کویر زدند
سران قافله بردند راه را تا چاه
از اینکه آن همه بیراهه بر مسیر زدند
دمی چکامه ی بهمن دم از بهار نزد
ز بسکه دوزخیان دم ز زمهریر زدند
#بهمن_رافعی_بروجنی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چهکسی گفته کهتو اینهمه زیبا بشوی؟
عــلتِ مستیِ مـــن در دلِ رویـا بشوی؟
چه کسی گفته کـه بـا ناز بیایی به برم
در دل قـافـیهی شـعـرِ شبم جـا بشوی؟
چهکسی گفته کهبا دستِدلت سر برسی
کشتی امـنِ دلم در دلِ دریـا بـشـوی؟
صبح را همنفسِ مرغ خوشآهنگِ سحر
رویِ پلک و پَرِ خورشید تماشا بشوی؟
چه کسی گفته که در باغچهیِ زندگیام
غنچهسان بشکفی و گل کنی و وا بشوی؟
چه کسی گفته که در قلب پریشان شدهام
دلبری خوش قدموخوش قد و بالا بشوی؟
چهکسی گفته کهبا چشمو لبِ شعر وشبت
نقلِ مضمونِ منِ شاعر شیدا بشوی؟
#مجتبی_خوش_زبان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عــلتِ مستیِ مـــن در دلِ رویـا بشوی؟
چه کسی گفته کـه بـا ناز بیایی به برم
در دل قـافـیهی شـعـرِ شبم جـا بشوی؟
چهکسی گفته کهبا دستِدلت سر برسی
کشتی امـنِ دلم در دلِ دریـا بـشـوی؟
صبح را همنفسِ مرغ خوشآهنگِ سحر
رویِ پلک و پَرِ خورشید تماشا بشوی؟
چه کسی گفته که در باغچهیِ زندگیام
غنچهسان بشکفی و گل کنی و وا بشوی؟
چه کسی گفته که در قلب پریشان شدهام
دلبری خوش قدموخوش قد و بالا بشوی؟
چهکسی گفته کهبا چشمو لبِ شعر وشبت
نقلِ مضمونِ منِ شاعر شیدا بشوی؟
#مجتبی_خوش_زبان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بُـوسه ای بَـر مَـن بِـزَن مَـن چِـشم مـیبَندَم تـُو هَم...
ایـْن شُـتُر دیـْدَن نَـدیدَن را کـِه اُستـْادی دِگــَر...!!!
#رسولاحدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ایـْن شُـتُر دیـْدَن نَـدیدَن را کـِه اُستـْادی دِگــَر...!!!
#رسولاحدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چه زیبامیشود گاهی،به شخصی مبتلا گشتن
برای یک نفر ماندن ، برای یک نفر مردن
#احمدمنصوری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
برای یک نفر ماندن ، برای یک نفر مردن
#احمدمنصوری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شب دلواپسیها هرقدر بیماهتر بهتر
که شاعر در شب موهای تو گمراهتر بهتر
برای شانههای شهر متروکی شبیه من
تکانهای گسل، یکدفعه و ناگاهتر بهتر
چه فرقی میکند من چند سر قلیان عوض کردم؟
برای قهوهچیها، مرد، خاطرخواهتر بهتر
ندانستی که روی بیت بیتش وزن کم کردم
نوشتی شعرهایت شادتر، کمآهتر بهتر
نه اینکه قافیه کم بود نه! در فصل تابستان
غزل هم مثل دامن هرقدر کوتاهتر بهتر
#حامد_عسگری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
که شاعر در شب موهای تو گمراهتر بهتر
برای شانههای شهر متروکی شبیه من
تکانهای گسل، یکدفعه و ناگاهتر بهتر
چه فرقی میکند من چند سر قلیان عوض کردم؟
برای قهوهچیها، مرد، خاطرخواهتر بهتر
ندانستی که روی بیت بیتش وزن کم کردم
نوشتی شعرهایت شادتر، کمآهتر بهتر
نه اینکه قافیه کم بود نه! در فصل تابستان
غزل هم مثل دامن هرقدر کوتاهتر بهتر
#حامد_عسگری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای بسته دانش تو زبان سوآل ما
ناکرده شرح پیش تو معلوم مآل ما
شام و سحر تصور آثار صنع تست
نقش نگار خانه خواب و خیال ما
درک حقیقت تو محالست بر خیال
این آرزو کجا و خیال محال ما
#فضولی
#صبـح_بـخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ناکرده شرح پیش تو معلوم مآل ما
شام و سحر تصور آثار صنع تست
نقش نگار خانه خواب و خیال ما
درک حقیقت تو محالست بر خیال
این آرزو کجا و خیال محال ما
#فضولی
#صبـح_بـخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلبرم !
دوست دارم تو را
از میان خیال و وَهم بیرون بکشم....
حس حضورت را نقاشی کنم در کنار دلتنگیهایم...
با قلمویی از عشق
جان ببخشم به رویایِ بودنت
و سبز شوم در آغوشت
بسان نوبرانه های معطر و زیباا....
دلم می خواهد
تو را بهارانه بکشم
بهارانه وسبز
منی که از تبار پاییزم و زرد....
خواستنت بی انتهاست
عشقت رنگ ارغوانی می بخشد
به بوم سپید زندگانی ام...
جانان من...
این عطر حضور توست
که نبض احساس مرا
به تپش وا می دارد....
🖌#باران_مقدم
📕#یک_فنجان_بهار_نارنج
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دوست دارم تو را
از میان خیال و وَهم بیرون بکشم....
حس حضورت را نقاشی کنم در کنار دلتنگیهایم...
با قلمویی از عشق
جان ببخشم به رویایِ بودنت
و سبز شوم در آغوشت
بسان نوبرانه های معطر و زیباا....
دلم می خواهد
تو را بهارانه بکشم
بهارانه وسبز
منی که از تبار پاییزم و زرد....
خواستنت بی انتهاست
عشقت رنگ ارغوانی می بخشد
به بوم سپید زندگانی ام...
جانان من...
این عطر حضور توست
که نبض احساس مرا
به تپش وا می دارد....
🖌#باران_مقدم
📕#یک_فنجان_بهار_نارنج
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀