یک دل عاشق فدای چشم زیبای شما
صد چو من دیوانه مستِ چشم شیدای شما
یک سپاه از بیکران تا بیکران چشم انتظار..
عالمی غرق ِ تماشا و تمنّای شما
لشکر ایران و توران را یکی فرمان دهد!
تا بیاُفتند و بمیرند، در بر ِ پای شما
هر کجا پروانه ای خوابیده بیدارش کنید..
تا ببافد خواب ِ ابریشم به دیبای شما !
ناز ِ گل را بلبل از شوق شما کرده رها
آمده بنشسته در ایوان ِ آوای شما
ماهی و مرغان دریایی ندارند میل ِ آب
تا که می آید نسیم از سمتِ دریای شما
گیسوانش را رها کرده شب و، مهتاب هم ..
با ستاره می زنَد شانه به شب های شما !
یک #سپهر است و هزاران همچو او بیهوده گوی.!
صد چو من شاعر گرفتار غزل های شما ..!!
#سپهرA_Roohi
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
صد چو من دیوانه مستِ چشم شیدای شما
یک سپاه از بیکران تا بیکران چشم انتظار..
عالمی غرق ِ تماشا و تمنّای شما
لشکر ایران و توران را یکی فرمان دهد!
تا بیاُفتند و بمیرند، در بر ِ پای شما
هر کجا پروانه ای خوابیده بیدارش کنید..
تا ببافد خواب ِ ابریشم به دیبای شما !
ناز ِ گل را بلبل از شوق شما کرده رها
آمده بنشسته در ایوان ِ آوای شما
ماهی و مرغان دریایی ندارند میل ِ آب
تا که می آید نسیم از سمتِ دریای شما
گیسوانش را رها کرده شب و، مهتاب هم ..
با ستاره می زنَد شانه به شب های شما !
یک #سپهر است و هزاران همچو او بیهوده گوی.!
صد چو من شاعر گرفتار غزل های شما ..!!
#سپهرA_Roohi
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
" خودت باش"
گرت رفتی به شهر رونق کوران، یکی بربند..
تو چشمت را، که درمی آورند از حلقه دو ،کوران!
دیار خفتگان رفتی گَهی خمیازه ای برکش.!
که خواب افتادگان ترسند،ز بی خوابیِ بیداران
به لِی لِی بازی لنگان نظر کردی، به زانو شو
چو ارّه می کنندت پا ز ران در بازی ِ لنگان!
خَفا کن عقل و هوشت را میان شهر نادانان
که میخندند به دانایی چو در اَقصای نادانان
حماقت چون ندارد حدّ و مرزی، هان! مرو آنجا..
ندانسته شوی با مردم احمق تو هم پیمان
"مرو راهی که بازآرَد تو را عمری پشیمانی"
که ره گم کردگان جان می دهند در وادیِ حِرمان
به شهر دل، خودت باش و خودت باش و خودت باش!
#سپهر ِ من غلام توست، تویی اورا شَه و سلطان ...
#سپهرA_Roohi
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گرت رفتی به شهر رونق کوران، یکی بربند..
تو چشمت را، که درمی آورند از حلقه دو ،کوران!
دیار خفتگان رفتی گَهی خمیازه ای برکش.!
که خواب افتادگان ترسند،ز بی خوابیِ بیداران
به لِی لِی بازی لنگان نظر کردی، به زانو شو
چو ارّه می کنندت پا ز ران در بازی ِ لنگان!
خَفا کن عقل و هوشت را میان شهر نادانان
که میخندند به دانایی چو در اَقصای نادانان
حماقت چون ندارد حدّ و مرزی، هان! مرو آنجا..
ندانسته شوی با مردم احمق تو هم پیمان
"مرو راهی که بازآرَد تو را عمری پشیمانی"
که ره گم کردگان جان می دهند در وادیِ حِرمان
به شهر دل، خودت باش و خودت باش و خودت باش!
#سپهر ِ من غلام توست، تویی اورا شَه و سلطان ...
#سپهرA_Roohi
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀