💖کافه شعر💖
2.68K subscribers
4.42K photos
2.94K videos
12 files
1.06K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
من بی تو نیستم، تو بی من چه می‌کنی؟
بی‌صبح ای ستاره‌ی روشن چه می‌کنی؟

شب را به خواب‌دیدن تو روز می‌کنم
با روزهای تلخ ندیدن چه می‌کنی؟

این شهر بی تو چند خیابان و خانه است
تو بین سنگ و آجر و آهن چه می‌کنی؟

گیرم که عشق پیرهنی بود و کهنه شد
می‌پوشمش هنوز، تو بر تن چه می‌کنی؟

من شعله شعله دیده‌ام ای آتش درون
با خوشه خوشه خوشه‌ی خرمن چه می‌کنی!

پرسیده‌ای که با تو چه کردم هزار بار
یک بار هم بپرس تو با من چه می‌کنی؟!

#مژگان_عباسلو


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
سفر بهانه ی خوبی برای رفتن نیست
نخواه اشک نریزم دلم که آهن نیست

نگو بزرگ شدم گریه کار کوچک هاست
زنی که اشک نریزد قبول کن، زن نیست!

خبر رسیده که جای تو راحت است آنجا
قرار نیست خبرها همیشه… اصلاً نیست!

شب است بی تو در این کوچه های بارانی
و پلک پنجره ای در تبِ پریدن نیست

حسود نیستم اما خودت ببین حتی
چراغ خانه ی مهتاب بی تو روشن نیست

مرا ببخش اگر گریه می کنم وقتی
نوشته ای که که غزل جای گریه کردن نیست

زنی که فال مرا می گرفت امشب گفت
پرنده فکر عبور است، فکر مانـ ـدن…

#مژگان_عباسلو


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
درد من و تمام تبر خورده‌ها یکی است
باور نمی‌کنیم که مُردیم مدتی است

آن‌ها در انتظار دوباره پرنده‌ای
من فکر بازگشت کسی که نبود و نیست

از هرکجا نرفته به من باز گشته‌ای
ای بومرنگ خسته‌ی من! یک نفس بایست

یک عمر می‌دویم و به جایی نمی‌رسیم
یک عمر می‌دویم؟! دویدن برای چیست؟

در پیله خوش تریم... که در چشم روزگار
کفتار و کرم و کفتر و پروانه هم یکی است

بیچاره قلب من؛ که در این جنگلِ شلوغ
خرگوشِ مرده زاده شد و...لاک پشت زیست


#مژگان_عباسلو


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
Sazesh
Babak Jahanbakhsh
دست تقدیر نبوده ست پریشانی ما


عشق هرجا برسد بذر جنون می کارد ...

#مژگان_عباسلو

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
رفته تصویرت ولی با من صدایت مانده‌است
زخم دیروز منی فردا که جایت مانده‌است

من دلم دریاست، موسی باش! حتّی برنگرد
تا نبینی بر تن من ردّپایت مانده‌است

عشق آن روزی که ما را آشنا می‌کرد، گفت
کاش فردا هم ببینی آشنایت مانده‌است!

ماهی و افسوس با هر برکه قسمت می‌کنی
خاطراتی را که از دریا برایت مانده‌است

"کِی تو را از یاد خواهم برد؟" گفتم، عشق گفت
بی‌نهایت، بی‌نهایت، بی‌نهایت مانده‌است...

#مژگان_عباسلو


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
من بی تو نیستم، تو بی من چه می‌کنی؟
بی‌صبح ای ستاره‌ی روشن چه می‌کنی؟

شب را به خواب‌دیدن تو روز می‌کنم
با روزهای تلخ ندیدن چه می‌کنی؟

این شهر بی تو چند خیابان و خانه است
تو بین سنگ و آجر و آهن چه می‌کنی؟

گیرم که عشق پیرهنی بود و کهنه شد
می‌پوشمش هنوز، تو بر تن چه می‌کنی؟

من شعله شعله دیده‌ام ای آتش درون
با خوشه خوشه خوشه‌ی خرمن چه می‌کنی!

پرسیده‌ای که با تو چه کردم هزار بار
یک بار هم بپرس تو با من چه می‌کنی؟!



#مژگان_عباسلو🌹

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
و همان‌طور كه دردم به خـودم مربوط است
شيطنت‌هاى دلم هم به خودم مــربوط است

گله كم كن كه چـــرا از همـــه‌ى شهــر تو را...
"آرزويم" كه مسلّم بـه خــودم مــــربوط است

گفته‌بودند كه عشق‌است و غمش سـوزان است
بـــرود غم به جهنم! به خـودم مــــربوط است!

دوست دارم كـــه از ايـــن بغـض بميـــرم امــا
پيشت هرگز نزنم دم، به خودم مـربوط است

مى‌نشينم شب و در فكـــر تـــو تا اول صبـــح
مى‌چكم خاطره، نم نم، به خودم مـربوط است

دوستت دارم و اين دستِ خودم نيست ولى
بهتر آن است بگويم به خـودم مــربوط است

دوستت دارم بى‌آن‌كــه بپـــرسم به تـو چـــه؟!
عــاشقى كردنِ مبهم! به خــودم مـربوط است

اين مهم ن يست تو و بقيــه چه مى‌انـديشيد
دوستت دارم و آن هم به خودم مربوط است

#مژگان_عباسلو


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
حسنش خریدارِ فراوان دارد افسوس





هم دیدنش‌ رنج است‌ و هم نادیدنش رنج

#مژگان_عباسلو


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
درد من و تمام تبرخورده‌ها یکی‌ست:
باور نمی‌کنیم که مُردیم مدتی‌ست

آنها در انتظار دوباره پرنده‌ای
من فکر بازگشت کسی که نبود و نیست

از هرکجا نرفته به من بازگشته‌ای
ای بومرنگ خسته‌ی من! یک نفس بایست!

یک عمر می‌دویم و به جایی نمی‌رسیم
یک عمر می‌دویم؟ دویدن برای چیست؟!

در پیله خوش‌تریم که در چشم روزگار
کفتار و کرم و کفتر و پروانه هم یکی‌ست

بیچاره قلب من که در این جنگل شلوغ
خرگوش مرده زاده شد و لاک‌پشت زیست

#مژگان_عباسلو


❀═‎‌🌼❤️⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.

چه قدر چای که ننوشیدم
در کافه‌ هایی که با تو نرفتم
و چه نیمکت‌ها
که مرا کنار تو
ندیده فراموش کردند ...

#مژگان_عباسلو


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
اگر ماه بودے، تو را از لب برڪه‌ها
اگر آه بودے، تو را از دل سینه‌ها
اگر راه بودے، تو را از ڪف خیل وامانده‌ها

تو اما نه ماهے، نه آهے، نه راه
فقط گاه گاهے، فقط گاه گاه…

#مژگان_عباسلو


@Kafee_sheerr💖💖
❀═‎‌🌼❤️⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
درد من و تمام تبرخورده‌ها یکی‌ست:
باور نمی‌کنیم که مُردیم مدتی‌ست

آنها در انتظار دوباره پرنده‌ای
من فکر بازگشت کسی که نبود و نیست

از هرکجا نرفته به من بازگشته‌ای
ای بومرنگ خسته‌ی من! یک نفس بایست!

یک عمر می‌دویم و به جایی نمی‌رسیم
یک عمر می‌دویم؟ دویدن برای چیست؟!

در پیله خوش‌تریم که در چشم روزگار
کفتار و کرم و کفتر و پروانه هم یکی‌ست

بیچاره قلب من که در این جنگل شلوغ
خرگوش مرده زاده شد و لاک‌پشت زیست

#مژگان_عباسلو

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دوست‌ داشتنت
پیراهن من‌‌ است
می‌ پوشم و از یاد می‌برم
که جهان جای غمگینی‌ست...!

#مژگان_عباسلو

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
موج می‌داند ملال عاشق سرخورده را
زخم خنجرخورده، حال زخم خنجرخورده را

در امان کی بوده‌ایم از عشق، وقتی بوی خون
باز، وحشی می‌کند باز کبوتر خورده را

مرگ از روز ازل با عاشقان هم‌کاسه است
تا بلرزاند تنِ هر شام آخر خورده را

خون دل‌ها خورده‌ام یک عمر و خواهم خورد باز
جام دیگر می‌دهندش جام دیگر خورده را

شعر شاید یک زن زیباست، من هم سایه‌اش
می‌کند مشغول خود، هرکس به من برخورده را

#مژگان_عباسلو

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.

دل بسته ام به غم، که جز او هر که دیده‌ام



یا دیر آمده‌ست و یا زود رفته است

#مژگان_عباسلو

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مثل گیسویی که باد آن را پریشان می‌کند


هر دلی را روزگاری عشق ویران می‌کند

#مژگان_عباسلو

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
سفر بهانه‌ی خوبی برای رفتن نیست
نخواه اشک نریزم دلم که آهن نیست

#مژگان_عباسلو


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
‌ﺧﺎﮐﺴﺘﺮِ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺩﻭﺩ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﺁﺗﺶ ﻓﺮﻭﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﻧﻤﺮﻭﺩ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ

ﺟﺰ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﻋﺸﻖ ﮐﻪ ﺑﺎﻣﺶ ﺑﻠﻨﺪ ﺑﺎﺩ
ﻫﺮ ﺳﺎﯾﻪﺍﯼ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺳﺮ من ﺑﻮﺩ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ

ﺩل بسته‌ام ﺑﻪ ﻏﻢ ﮐﻪ ﺟﺰ ﺍﻭ ﻫﺮﮐﻪ ﺩﯾﺪﻩﺍﻡ
ﯾﺎ ﺩﯾﺮ ﺁﻣﺪه اﺳﺖ ﻭ ﯾﺎ ﺯﻭﺩ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ

ﻓﮑﺮ ﻋﺼﺎﯼ ﭘﯿﺮﯼ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺵ ﺑﺎﻏﺒﺎﻥ!
ﺍﯾﻦ ﮔﻞ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﺗﻮ ﮐﻪ ﻓﺮﺳﻮﺩ، ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ

ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺻﺒﺮ ﭼﯿﺴﺖ ﺑﻪ ﺟﺰ ﺧﻮﻥﺟﮕﺮ ﺷﺪﻥ؟
ﺍﯼ ﺳﯿﺐ ﺳﺮﺥ، ﺗﺎ ﺑﺮﺳﯽ ﺭﻭﺩ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ...

#مژگان_عباسلو

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دوره‌ات کردند آدمها و تنها‌تر شدی
دوره‌ات کردند غمها و شکیبا‌تر شدی

یادگار دوستان را دشمنان خط می‌زنند
تک درخت باغ ! با اینهاست زیباتر شدی

شوکران گفتند در پیدا و در پنهان شراب
هر چه تهمت بیشتر خوردی مبرّاتر شدی

هر چه پیدا کردمت ای #دوست پنهان‌تر شدی
هر چه پنهان‌ کردمت ای #عشق پیدا‌تر شدی

غم همان شادیست وقتی دوست هست و دوست نیست
زندگی! چندیست با یادش غم‌افزا تر شدی

#مژگان_عباسلو

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
مثل گیسویی که باد آن را پریشان می‌کند
هر دلی را روزگاری عشق ویران می‌کند

ناگهان می‌آید و در سینه می‌لرزد دلم
هر چه جز یاد تو را با خاک یکسان می‌کند

با من از این هم دلت بی‌اعتناتر خواست، باش!
موج را برخورد صخره کِی پشیمان می‌کند؟

مثل مادر، عاشق از روز ازل حسرت‌کِش است
هر کسی او را به زخمی تازه مهمان می‌کند

اشک می‌فهمد غم افتاده‌ای مثل مرا
چشم تو از این خیانت‌ها فراوان می‌کند

عاشقان در زندگی دنبال مرهم نیستند
درد بی‌درمان‌شان را مرگ درمان می‌کند


#مژگان_عباسلو

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀