This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صبح آغاز دوست داشتن توست
خیالت
نگاهت
چشمانت
همه زیباست،
در این فاصله دوست داشتنت را
سنجاق میکنم به روی قلبم،
صبح خورشید از چشمانت
طلوع میکند
تو را نمیتوانم پنهان کنم
عشق تو را من فریاد میزنم،
وقتی تو در خیالم می آیی
نفسم تازه میشود
آسمان رنگزیبایی به خود میگیرد
حتی گنجشکها هم میدانند
چقدر دوستت دارم
با من شادی میکنند،
صبح بخیر
عشق شیرینم...
#سالارنامی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خیالت
نگاهت
چشمانت
همه زیباست،
در این فاصله دوست داشتنت را
سنجاق میکنم به روی قلبم،
صبح خورشید از چشمانت
طلوع میکند
تو را نمیتوانم پنهان کنم
عشق تو را من فریاد میزنم،
وقتی تو در خیالم می آیی
نفسم تازه میشود
آسمان رنگزیبایی به خود میگیرد
حتی گنجشکها هم میدانند
چقدر دوستت دارم
با من شادی میکنند،
صبح بخیر
عشق شیرینم...
#سالارنامی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای قلب تو از سنگ ولیکن شکننده
روح تو قناریست، تنت گرگ درنده
خونریزتر از آن دو لب سرخ کدام است؟
در عشق، نجاست نبُوَد خون جهنده
هر موی تو یک میله و گیسوت قفس بود
تا شانه زدی رنده شد انگار پرنده
دیروز گرفتار دو تا زلف تو بودم
امروز گرفتار دو مارم، دو خزنده
رو کردهام این بار فقط «آس دل» ام را
افسوس که دل نیست دگر برگ برنده!
#حسین_شیردل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
روح تو قناریست، تنت گرگ درنده
خونریزتر از آن دو لب سرخ کدام است؟
در عشق، نجاست نبُوَد خون جهنده
هر موی تو یک میله و گیسوت قفس بود
تا شانه زدی رنده شد انگار پرنده
دیروز گرفتار دو تا زلف تو بودم
امروز گرفتار دو مارم، دو خزنده
رو کردهام این بار فقط «آس دل» ام را
افسوس که دل نیست دگر برگ برنده!
#حسین_شیردل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
حالا که خوب میشناسمت؛
چقدر عمیقتر از همیشه دوستت دارم،
چقدر حضورت آرامم میکند،
و چقدر حال ثانیههایم با بودنت خوب است!
راستش را بگو؛
برای همه همینی؟
یا من بیش از اندازه دوستت دارم؟
#نرگس_صرافیان_طوفان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چقدر عمیقتر از همیشه دوستت دارم،
چقدر حضورت آرامم میکند،
و چقدر حال ثانیههایم با بودنت خوب است!
راستش را بگو؛
برای همه همینی؟
یا من بیش از اندازه دوستت دارم؟
#نرگس_صرافیان_طوفان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اگرچه در نظرت چون غبار ناچیزم
به احترام تو باید ز جای برخیزم
چو آفتاب به چشم کرَم نگاهم کن
که پیشِ پایِ تو چون کوه یخ فروریزم
چقدر خرد کنم زیرِ پا غرورم را
به این امید که رحمِ تو را برانگیزم؟
هزار شکر که استاد عشق یادم داد
که از مباحثه با عاقلان بپرهیزم
مگیر خرده به من! راه عقل و عشق جداست
مخواه شک و یقین را به هم بیامیزم
چو رود هرچه بکوشم اسیر خویشتنم
چگونه میشود از چنگِ «خویش» بگریزم؟
#احسان_انصاری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به احترام تو باید ز جای برخیزم
چو آفتاب به چشم کرَم نگاهم کن
که پیشِ پایِ تو چون کوه یخ فروریزم
چقدر خرد کنم زیرِ پا غرورم را
به این امید که رحمِ تو را برانگیزم؟
هزار شکر که استاد عشق یادم داد
که از مباحثه با عاقلان بپرهیزم
مگیر خرده به من! راه عقل و عشق جداست
مخواه شک و یقین را به هم بیامیزم
چو رود هرچه بکوشم اسیر خویشتنم
چگونه میشود از چنگِ «خویش» بگریزم؟
#احسان_انصاری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شعار عشق بازان چیست خوبان را دعا کردن ،
قفا خوردن ، پی افشردن جفا بردن ، وفا کردن ...
#فروغی_بسطامی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
قفا خوردن ، پی افشردن جفا بردن ، وفا کردن ...
#فروغی_بسطامی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❤سینا درخشنده❤️👌
❤دوست دارم دلبر شیرینم🌺❤
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❤دوست دارم دلبر شیرینم🌺❤
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#عصر
ضیافت شعری ست
با دمنوشی از
مهرنگاهت
در فنجانی به رنگِ عشق
از جنس واژه های عاشقانه!
روبه غروب خورشید
دست خیالت را می گیرم
تا اوج قله
به بلندترین نقطه ی این شهر
به پاک ترین نفس،
تمام عصر و غروب هایم
را با تو قدم میزنم
تا رنگیـن کمـانی از عشــق
در نگاه آبی آسمان
نقـش بندد.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ضیافت شعری ست
با دمنوشی از
مهرنگاهت
در فنجانی به رنگِ عشق
از جنس واژه های عاشقانه!
روبه غروب خورشید
دست خیالت را می گیرم
تا اوج قله
به بلندترین نقطه ی این شهر
به پاک ترین نفس،
تمام عصر و غروب هایم
را با تو قدم میزنم
تا رنگیـن کمـانی از عشــق
در نگاه آبی آسمان
نقـش بندد.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
صدای تو
از سایه سوی نیستان میآید
و گل میدهد در هیاهوی باران
صدایت
یکی نرگس نوشکفته است
که از پشت رگبار میایستد روبروی نگاهم
و عطری هوسناک بالا میآید در آهم
تو میگویی و لاله میروید از سنگ
تو میگویی و غنچه میجوشد از چوب
تو میگویی و تازه میروید از خشک
تو میگویی و زنده میخیزد از مرگ
صدای تو از سایهسار نیستان میآید
و گل میدهد از گل زخمی بعد رگبار
و در آب میایستد روبروی نگاهم
صدای تو میبارد و زندهام من
#منوچهر_آتشی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از سایه سوی نیستان میآید
و گل میدهد در هیاهوی باران
صدایت
یکی نرگس نوشکفته است
که از پشت رگبار میایستد روبروی نگاهم
و عطری هوسناک بالا میآید در آهم
تو میگویی و لاله میروید از سنگ
تو میگویی و غنچه میجوشد از چوب
تو میگویی و تازه میروید از خشک
تو میگویی و زنده میخیزد از مرگ
صدای تو از سایهسار نیستان میآید
و گل میدهد از گل زخمی بعد رگبار
و در آب میایستد روبروی نگاهم
صدای تو میبارد و زندهام من
#منوچهر_آتشی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خدا
خلق کرد چشمانت را
تا کتاب قطور آفرینشم
خالی از تماشای بهشت نماند😍
#امیر_عباس_خالق_وردی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خلق کرد چشمانت را
تا کتاب قطور آفرینشم
خالی از تماشای بهشت نماند😍
#امیر_عباس_خالق_وردی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دوستت دارم های
#تـــو را شمارش
و
لای کتاب خشک کرده ام ،
تمام جان هایی که گفته ای را...
قاب کرده ام...
و گفتگو های
عاشقانه هایی که داشته ایم را مرور
اینجا در نبود تو هم ،
زندگی ام با #تو در جریان است
#محمد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#تـــو را شمارش
و
لای کتاب خشک کرده ام ،
تمام جان هایی که گفته ای را...
قاب کرده ام...
و گفتگو های
عاشقانه هایی که داشته ایم را مرور
اینجا در نبود تو هم ،
زندگی ام با #تو در جریان است
#محمد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نازت ای دلبر خوشچهره! کشیدن دارد
جرعهجرعه لب لعل تو چشیدن دارد
خبرت هست که در موقع دیدار، دلم
واندر این سینه چهسان شوق تپیدن دارد؟
میرسی ناز و خرامان ز برم میگذری
میخرم ناز تو؛ این ناز خریدن دارد
بارها قصهی عشق تو مکرر گفتم
باز هم گویم اگر لطفِ شنیدن دارد
کاش میشد که بچینم گل لبخندت را
آخر این غنچهی لبخند تو چیدن دارد
تا شدم محو تماشا، دلم از دستم رفت
دل سپردن به تو، از خویش بریدن دارد
«کاتبا»! دست من و دامن آن سرو بلند
آخرِ عشق، به معشوقه رسیدن دارد
#کاتب_زنجانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
جرعهجرعه لب لعل تو چشیدن دارد
خبرت هست که در موقع دیدار، دلم
واندر این سینه چهسان شوق تپیدن دارد؟
میرسی ناز و خرامان ز برم میگذری
میخرم ناز تو؛ این ناز خریدن دارد
بارها قصهی عشق تو مکرر گفتم
باز هم گویم اگر لطفِ شنیدن دارد
کاش میشد که بچینم گل لبخندت را
آخر این غنچهی لبخند تو چیدن دارد
تا شدم محو تماشا، دلم از دستم رفت
دل سپردن به تو، از خویش بریدن دارد
«کاتبا»! دست من و دامن آن سرو بلند
آخرِ عشق، به معشوقه رسیدن دارد
#کاتب_زنجانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
کاش میشد
ذره ایی از تو را
زنجیر کنم
به گردن آویزم ،
نگاه مهربانت را
عصاره بگیرم
در شیشه ی عطر بریزم
جان بگیرم و سرمست شوم
از استشمام رایحه ی دلنوازی
که یادآور حضور توست؛
اصلا حال خوب مگر چیست؟
اعدام بغض دلتنگی
وقتی در آغوش یاد تو به سر می برم .....!!!
#باران_مقدم
📕#یک_فنجان_بهار_نارنج
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کاش میشد
ذره ایی از تو را
زنجیر کنم
به گردن آویزم ،
نگاه مهربانت را
عصاره بگیرم
در شیشه ی عطر بریزم
جان بگیرم و سرمست شوم
از استشمام رایحه ی دلنوازی
که یادآور حضور توست؛
اصلا حال خوب مگر چیست؟
اعدام بغض دلتنگی
وقتی در آغوش یاد تو به سر می برم .....!!!
#باران_مقدم
📕#یک_فنجان_بهار_نارنج
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عشق بارید و جنون گل کرد و افسون خیمه زد
زُمهریرِ شهرِ پُر مهرم! زمستان مال تو
با #نفس یک دم نشستی خانه بوی گل گرفت
در غرور رام #بهمن برف رقصان مال تو.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
زُمهریرِ شهرِ پُر مهرم! زمستان مال تو
با #نفس یک دم نشستی خانه بوی گل گرفت
در غرور رام #بهمن برف رقصان مال تو.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
🌷لیله الرغائب مبارک
🌼دوست خوبم !
🌷در این شب آرزوها،
🌼آرزو دارم که
🌷خوشبختی رهایت نکند
🌼غم صدایت نکند
🌷ظلمت شام، سیاهت نکند
🌼وتو را از دل آنکس که
🌷مهرش در جان توست
🌼حضرت دوست جدایت نکند.
🌷خوشبختی ات را آرزومندم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
🌼دوست خوبم !
🌷در این شب آرزوها،
🌼آرزو دارم که
🌷خوشبختی رهایت نکند
🌼غم صدایت نکند
🌷ظلمت شام، سیاهت نکند
🌼وتو را از دل آنکس که
🌷مهرش در جان توست
🌼حضرت دوست جدایت نکند.
🌷خوشبختی ات را آرزومندم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مینویسم براے تو...!!!
ڪه مهربانیت ؛
تیترِ اول نوشتهایم و
بهانه اے است
براے شعرهایم...!!!
خواستنت دردیست ناعلاج ...!!!
ڪه با هیچ نوشته اے
درمان نمیشود
فقط آرام میگیرم وقتے
یادت
نامت
حضورت
برڪاغذ دل نگاشته میشود..
#لیلــی_بهارشاهـــی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ڪه مهربانیت ؛
تیترِ اول نوشتهایم و
بهانه اے است
براے شعرهایم...!!!
خواستنت دردیست ناعلاج ...!!!
ڪه با هیچ نوشته اے
درمان نمیشود
فقط آرام میگیرم وقتے
یادت
نامت
حضورت
برڪاغذ دل نگاشته میشود..
#لیلــی_بهارشاهـــی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از هر ستارهای شب ما تیرهتر شود
آغاز ظلمت است چو این شب سحر شود
از روز ما که میبرد این ابر تیره را؟
گیرم که صبح از شب ما پرده در شود
همچون شهاب گردش او در سیاهی است
با برق و باد اگر دل من همسفر شود
رؤیای زندگی همه کابوس وحشت است
پایان وحشت است چو این شب به سر شود
صد گل رود به باد به گلزارِ آرزو
تا غنچهای شکفته به خون جگر شود
بخت مرا نصیب همان دست خالی است
گر سنگْ لعل گردد و گر خاکْ زر شود
اوّل به دامنِ منِ بیخانمان رسد
هرجا که آتشِ ستمی شعلهور شود
از هر غمی به گریه نیایم که دیدهام
اشکی ماند در صدفِ دل گهر شود
#ابوالحسن_ورزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آغاز ظلمت است چو این شب سحر شود
از روز ما که میبرد این ابر تیره را؟
گیرم که صبح از شب ما پرده در شود
همچون شهاب گردش او در سیاهی است
با برق و باد اگر دل من همسفر شود
رؤیای زندگی همه کابوس وحشت است
پایان وحشت است چو این شب به سر شود
صد گل رود به باد به گلزارِ آرزو
تا غنچهای شکفته به خون جگر شود
بخت مرا نصیب همان دست خالی است
گر سنگْ لعل گردد و گر خاکْ زر شود
اوّل به دامنِ منِ بیخانمان رسد
هرجا که آتشِ ستمی شعلهور شود
از هر غمی به گریه نیایم که دیدهام
اشکی ماند در صدفِ دل گهر شود
#ابوالحسن_ورزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آاه... از شب
ک نشسته کنارم
لب ب عشق نزده
سرزده سپیده
دست ب دامانِ
حسرت شده ام
تا ببینم روی مهِ او را
پایان پریشانی ست
گر بیاید
گمگشته ام
#بــــهرامــــ__دلــــداده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ک نشسته کنارم
لب ب عشق نزده
سرزده سپیده
دست ب دامانِ
حسرت شده ام
تا ببینم روی مهِ او را
پایان پریشانی ست
گر بیاید
گمگشته ام
#بــــهرامــــ__دلــــداده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀