هرچه این احساس را در انزوا پنهان کند ،
میتواند از خودش تا کی مرا پنهان کند ؟
عشق ، قابیل است ؛ قابیلی که سرگردان هنوز
کشتهی خود را نمیداند کجا پنهان کند !
در خودش من را فروخوردهست ؛ میخواهد چقدر
ماه را بیهوده پشت ابرها پنهان کند ؟!
هرچه فریاد است از چشمان او خواهم شنید !
هرچه را او سعی دارد بیصدا پنهان کند
خسته هرگز نیستم ؛ بگذار بعد از سالها
باز من پیدا شوم ، باز او مرا پنهان کند ...
#نجمه_زارع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
میتواند از خودش تا کی مرا پنهان کند ؟
عشق ، قابیل است ؛ قابیلی که سرگردان هنوز
کشتهی خود را نمیداند کجا پنهان کند !
در خودش من را فروخوردهست ؛ میخواهد چقدر
ماه را بیهوده پشت ابرها پنهان کند ؟!
هرچه فریاد است از چشمان او خواهم شنید !
هرچه را او سعی دارد بیصدا پنهان کند
خسته هرگز نیستم ؛ بگذار بعد از سالها
باز من پیدا شوم ، باز او مرا پنهان کند ...
#نجمه_زارع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
وقتی از چشم تو افتادم دل مستم شکست
عهد و پیمانی که روزی با دلت بستم شکست
ناگهان دریا! تو را دیدم حواسم پرت شد
کوزهام بی اختیار افتاد از دستم شکست
در دلم فریاد زد فرهاد و کوهستان شنید
هی صدا در کوه، هی "من عاشقت هستم" شکست
بعد تو آیینه های شعر، سنگم می زدند
دل به هر آیینه، هر آیینه ای بستم شکست
عشق زانو زد غرور گام هایم خرد شد
قامتم وقتی به اندوه تو پیوستم شکست
وقتی از چشم تو افتادم نمی دانم چه شد
پیش رویت آنچه را یک عمر نشکستم شکست
#نجمه_زارع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عهد و پیمانی که روزی با دلت بستم شکست
ناگهان دریا! تو را دیدم حواسم پرت شد
کوزهام بی اختیار افتاد از دستم شکست
در دلم فریاد زد فرهاد و کوهستان شنید
هی صدا در کوه، هی "من عاشقت هستم" شکست
بعد تو آیینه های شعر، سنگم می زدند
دل به هر آیینه، هر آیینه ای بستم شکست
عشق زانو زد غرور گام هایم خرد شد
قامتم وقتی به اندوه تو پیوستم شکست
وقتی از چشم تو افتادم نمی دانم چه شد
پیش رویت آنچه را یک عمر نشکستم شکست
#نجمه_زارع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
وقتی از چشم تو افتادم دل مستم شکست
عهد و پیمانی که روزی با دلت بستم شکست
ناگهان دریا! تو را دیدم حواسم پرت شد
کوزهام بی اختیار افتاد از دستم شکست
در دلم فریاد زد فرهاد و کوهستان شنید
هی صدا در کوه، هی "من عاشقت هستم" شکست
بعد تو آیینه های شعر، سنگم می زدند
دل به هر آیینه، هر آیینه ای بستم شکست
عشق زانو زد غرور گام هایم خرد شد
قامتم وقتی به اندوه تو پیوستم شکست
وقتی از چشم تو افتادم نمی دانم چه شد
پیش رویت آنچه را یک عمر نشکستم شکست
#نجمه_زارع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عهد و پیمانی که روزی با دلت بستم شکست
ناگهان دریا! تو را دیدم حواسم پرت شد
کوزهام بی اختیار افتاد از دستم شکست
در دلم فریاد زد فرهاد و کوهستان شنید
هی صدا در کوه، هی "من عاشقت هستم" شکست
بعد تو آیینه های شعر، سنگم می زدند
دل به هر آیینه، هر آیینه ای بستم شکست
عشق زانو زد غرور گام هایم خرد شد
قامتم وقتی به اندوه تو پیوستم شکست
وقتی از چشم تو افتادم نمی دانم چه شد
پیش رویت آنچه را یک عمر نشکستم شکست
#نجمه_زارع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
آوخ! هنوز زخمیم و رنج می برم
دنیا هر آنچه داشت بلا ریخت بر سرم
مردم چه می کنند که لبخند می زنند
غم را نمی شود که به رویم نیاورم
قانون روزگار چگونه ست کین چنین
درگیر جنگ تن به تنی نا برابرم
تو آنقدر شبیه به سنگی که مدتی ست
از فکر دیدن تو ترک می خورد سرم
وامانده ام که تا به کجا می توان گریخت
از این همیشه ها که ندارند باورم
حال مرا نپرس که هنجار ها مرا
مجبور می کنند بگویم که "بهترم"
#نجمه_زارع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آوخ! هنوز زخمیم و رنج می برم
دنیا هر آنچه داشت بلا ریخت بر سرم
مردم چه می کنند که لبخند می زنند
غم را نمی شود که به رویم نیاورم
قانون روزگار چگونه ست کین چنین
درگیر جنگ تن به تنی نا برابرم
تو آنقدر شبیه به سنگی که مدتی ست
از فکر دیدن تو ترک می خورد سرم
وامانده ام که تا به کجا می توان گریخت
از این همیشه ها که ندارند باورم
حال مرا نپرس که هنجار ها مرا
مجبور می کنند بگویم که "بهترم"
#نجمه_زارع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اگرچه زخــم میزنی ولی تو را نوشتهاند
به روی صفحهی دلـم، خطوطِ تازیانهها
خلاصه بر درختِ دل، تـــو باید آشیان کنی
وگـــرنه میسپارمش به دست موریانهها...
#نجمه_زارع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به روی صفحهی دلـم، خطوطِ تازیانهها
خلاصه بر درختِ دل، تـــو باید آشیان کنی
وگـــرنه میسپارمش به دست موریانهها...
#نجمه_زارع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ذوق شعرم را کجا بردى که بعد از رفتنت
عشق وشعر و دفتر وخودکار آرامم نکرد . . . !
#نجمه_زارع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عشق وشعر و دفتر وخودکار آرامم نکرد . . . !
#نجمه_زارع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تا میکشم خطوطِ تو را پاک میشوی
داری کمی فراتر از ادراک میشوی
هرلحظه از نگاهِ دلم میچکی ولی
با دستمالِ کاغذیام پاک میشوی
این عابران که میگذرند از خیال من
مشکوک نیستند تو شکاک میشوی
تو زندهای هنوز برایم گمان نکن
در گورِ خاطرات خوشم خاک میشوی
باید به شهرِ عشق تو با احتیاط رفت
وقتی که عاشقی چه خطرناک میشوی!
#نجمه_زارع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
داری کمی فراتر از ادراک میشوی
هرلحظه از نگاهِ دلم میچکی ولی
با دستمالِ کاغذیام پاک میشوی
این عابران که میگذرند از خیال من
مشکوک نیستند تو شکاک میشوی
تو زندهای هنوز برایم گمان نکن
در گورِ خاطرات خوشم خاک میشوی
باید به شهرِ عشق تو با احتیاط رفت
وقتی که عاشقی چه خطرناک میشوی!
#نجمه_زارع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آوِِخ ٬هنوز زخمیم و رنج می برم
دنیا هر آنچه داشت بلا ریخت بر سرم
مردم چه می کنند که لبخند می زنند ؟
غم را نمی شود که به رویم نیاورم
قانون روزگار چگونه است کین چنین
درگیر جنگ تن به تنی نابرابرم
تو آنقدر شبیه به سنگی که مدتی است
از فکر دیدن تو ترک می خورد سرم
وا مانده ام که تا به کجا می توان گریخت
از این همیشه ها که ندارند باورم
حال مرا نپرس که هنجار ها مرا
مجبور می کنند بگویم که بهترم
زنده یاد #نجمه_زارع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دنیا هر آنچه داشت بلا ریخت بر سرم
مردم چه می کنند که لبخند می زنند ؟
غم را نمی شود که به رویم نیاورم
قانون روزگار چگونه است کین چنین
درگیر جنگ تن به تنی نابرابرم
تو آنقدر شبیه به سنگی که مدتی است
از فکر دیدن تو ترک می خورد سرم
وا مانده ام که تا به کجا می توان گریخت
از این همیشه ها که ندارند باورم
حال مرا نپرس که هنجار ها مرا
مجبور می کنند بگویم که بهترم
زنده یاد #نجمه_زارع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀