💖کافه شعر💖
2.79K subscribers
4.43K photos
2.95K videos
12 files
1.08K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
سوگند به فصل هزار رنگ
ڪه بر شانه هاے شهریور نشسته
قسم به آسمان دلگیر پاییز
ڪه در راه است
قسم به آغوش هاے سرد و خالے
قسم به دوست داشتن تو
من اینجا پُرم از تو
خالے از نگاه تو
به انتظار بهار آغوشت میمانم

#سیامڪ_جعفری
#براے_انڪس_ڪه_خودش_میداند
‌‌

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
جانا
هر #صبح
موجهاے خیالت
دریاے چشمانم را به طلوع
نگاهت باز مے ڪند
ساحل اَمن اغوشت
را به تن مردانه ام بسپار
بوے پیچیک موهاے ارغوانیت
همراه یک فنجان عشق دَم ڪرده
با طعم یاس لبهات
در چند قدمے پاییز
#صبحے نیلگون را در امتداد
حریر بودنت رقم میزند

#سیامڪ_جعفری

#براے_آنڪس_ڪه_خودش_میداند
‌‌
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
🍁🤍🍁



در پسِ پرچین دلتنگی
میان این همه بغض شڪسته
عطشِ شعرم در بے نهایت
ڪویر سوزان خیالِ تو
پُر مے شوم از سرابِ با تو بودن
خالے مے شوم از شوق پریدن
مے شوم بِسانِ جاده اے بے انتها
مے روم ، مے روم
شاید باران عزیز بودنت
جاے ، وقتے ببارد بر من
دلتنگے هایے پُر از
اشک هاے یواشڪے

و اما من جانم سرشار از
انتظارے از جنس بال هاے پروانه

" بودنت را آرزوست"


#سیامڪ_جعفری
#براے انڪس ڪه خودش میداند
‌‌
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در پسِ پرچین دلتنگی
میان این همه بغض شڪسته
عطشِ شعرم در بے نهایت
ڪویر سوزان خیالِ تو
پُر مے شوم از سرابِ با تو بودن
خالے مے شوم از شوق پریدن
مے شوم بِسانِ جاده اے بے انتها
مے روم ، مے روم
شاید باران عزیز بودنت
جاے ، وقتے ببارد بر من
دلتنگے هایے پُر از
اشک هاے یواشڪے

و اما من جانم سرشار از
انتظارے از جنس بال هاے پروانه

" بودنت را آرزوست"

#سیامڪ_جعفری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
"صبح " شد ...
باز تشدید دلتنگے تو قاب چشمات
و باز گره خوردن خیال آبے
تو به پیچک احساسم
در هجوم هیاهوے نبودنت
دست خیالم را میگیرم
قدم به بے ڪران عاشقانه هایت
میگذارم
بیا
دوست داشتنت را
خیرات احساسم ڪن ...




#سیامڪ_جعفری
#براےانڪس_ڪه_خودش_میداند

‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تارم گُسسته سازم شکسته نگاهم پریده
منِ به غم نشسته پرندهء دلم پریده

شعرم دویده قلمم نوشته دفترم خوابیده
ولی از تو هیچ نام و نشانی ندیده

خبر تو را زِ قاصدکِ شب گرفتم
گویی که ماه از تو صدای شنیده

روی کردم به ماه و زِ دوری تو گفتم
که چگونه زِ فراغت قامتم خمیده

شِکوهء تو را زِ باد کردم و نوشتم
که من اینجا بی تو جانم به لب رسیده

من امشب خدا را به تمنای تو صدا کردم
بیا که همهء اشکِ چشمانم به هوای تو چکیده

#سیامڪ_جعفری
#برای_انکس_که_خودش_میداند‌‌

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
شبی گُذر کن بر این مردِ دل شکسته
تا ببینی که چگونه به غم تو نشسته

شانه هایم بار غم نبودنت را کشیده
نمی دانی که به چه شکل قامتم خمیده

هم نشینی من و دردِ تو قصهء غریبی است
شرح این قصه را کَس نشنیده

در حال و هوای خیالِ غم انگیز تو
نمی پرسی که این تَنم چه دردی کشیده

می نالم شب تا به سحر چو نی
که پرندهء تو زِ بامم رَمیده

می نشینم بر بامِ شبِ تو
ببین که چگونه جانم به هوای تو پریده

#سیامڪ_جعفری
#برای_انکس_که_خودش_میداند‌‌

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀