دوستت دارم پریشان، شانه میخواهی چه کار؟
دام بگذاری اسیرم، دانه میخواهی چه کار؟
تا ابد دور تو میگردم، بسوزان عشق کن!
ای که شاعر سوختی، پروانه میخواهی چه کار؟
مُردم از بس شهر را گشتم یکی عاقل نبود
راستی تو این همه دیوانه میخواهی چه کار؟
مثل من آواره شو از چار دیواری درآ!
در دل من قصر داری، خانه میخواهی چه کار؟
خُرد کن آیینه را در شعر من خود را ببین
شرح این زیبایی از بیگانه میخواهی چه کار؟
شرم را بگذار و یک آغوش در من گریه کن
گریه کن پس شانه ی مردانه میخواهی چه کار؟
#مهدی_فرجی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دام بگذاری اسیرم، دانه میخواهی چه کار؟
تا ابد دور تو میگردم، بسوزان عشق کن!
ای که شاعر سوختی، پروانه میخواهی چه کار؟
مُردم از بس شهر را گشتم یکی عاقل نبود
راستی تو این همه دیوانه میخواهی چه کار؟
مثل من آواره شو از چار دیواری درآ!
در دل من قصر داری، خانه میخواهی چه کار؟
خُرد کن آیینه را در شعر من خود را ببین
شرح این زیبایی از بیگانه میخواهی چه کار؟
شرم را بگذار و یک آغوش در من گریه کن
گریه کن پس شانه ی مردانه میخواهی چه کار؟
#مهدی_فرجی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو میخوری غم و غم میخورند باغچهها
از این حیاط، قلم میخورند باغچهها
تو قَمصری؛ رَختت جشنوارهی گلهاست
به دامن تو قسم میخورند باغچهها
تو عاشق گلی، از هرچه زرد بیزاری
فقط به عشق تو سَم میخورند باغچهها
تو اشتهای دلانگیز ریشهها هستی
که بیتو باران کم میخورند باغچهها
تو ناظمی، بنشین نظم را تماشا کن
نبند پلک، بههم میخورند باغچهها
مثلّثاند، ولی با تو بُعد میگیرند
و بیشتر به هِرم میخورند باغچهها
تو میخوری غم و غم میخورند باغچهها
از این حیاط، قلم میخورند باغچهها...
#مهدی_فرجی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از این حیاط، قلم میخورند باغچهها
تو قَمصری؛ رَختت جشنوارهی گلهاست
به دامن تو قسم میخورند باغچهها
تو عاشق گلی، از هرچه زرد بیزاری
فقط به عشق تو سَم میخورند باغچهها
تو اشتهای دلانگیز ریشهها هستی
که بیتو باران کم میخورند باغچهها
تو ناظمی، بنشین نظم را تماشا کن
نبند پلک، بههم میخورند باغچهها
مثلّثاند، ولی با تو بُعد میگیرند
و بیشتر به هِرم میخورند باغچهها
تو میخوری غم و غم میخورند باغچهها
از این حیاط، قلم میخورند باغچهها...
#مهدی_فرجی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
غمش رهایی و خوشحالیاش گرفتاری
هزار خوشدلی آکنده با خودآزاری
درست میشنوی؛ عاشقانه میگویم
بدان که شعر دروغ است و عشق، بیماری!
سراغی از تو نگیرم، بگو چهکار کنم؟
که جان به لب شدم از قهر و آشتی، آری
به دوست داشتنت افتخار خواهم کرد
ولی کلافهام از این جنون ادواری
اگر دوباره سراغی گرفتم از تو، نباش
مرا رها کن و خود را بزن به بیزاری
دو روز بیخبرم از تو و نمیمیرم
چنین نبود گمانم به خویشتنداری!
دلم به زندگی سخت و مرگ راحت بود
مگر تو باز بگویی که دوستم داری...
#مهدی_فرجی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هزار خوشدلی آکنده با خودآزاری
درست میشنوی؛ عاشقانه میگویم
بدان که شعر دروغ است و عشق، بیماری!
سراغی از تو نگیرم، بگو چهکار کنم؟
که جان به لب شدم از قهر و آشتی، آری
به دوست داشتنت افتخار خواهم کرد
ولی کلافهام از این جنون ادواری
اگر دوباره سراغی گرفتم از تو، نباش
مرا رها کن و خود را بزن به بیزاری
دو روز بیخبرم از تو و نمیمیرم
چنین نبود گمانم به خویشتنداری!
دلم به زندگی سخت و مرگ راحت بود
مگر تو باز بگویی که دوستم داری...
#مهدی_فرجی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نه سراغی ، نه سلامی، خبری می خواهم
قدر یک قاصدک از تو اثری می خواهم
خواب و بیدار، شب و روز به دنبال من است؛
جز مگر یاد تو یار سفری می خواهم؟
در خودم هر چه فرو رفتم و ماندم کافی است
رو به بیرون زدن از خویش، دری می خواهم
بعد عمری که قفس واشد و آزاد شدم
تازه برگشتم و دیدم که پری می خواهم
سر به راهم تو مرا سر به هوا می خواهی
پس نه راهی، نه هوایی، نه سری می خواهم
چشم در شوق تو بیدارتری می طلبم
دلِ در دام تو افتاده تری می خواهم
در زمین ریشه گرفتم که سرافراز شوم
بی تو خشکیدم و لطف تبری می خواهم
#مهدی_فرجی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
قدر یک قاصدک از تو اثری می خواهم
خواب و بیدار، شب و روز به دنبال من است؛
جز مگر یاد تو یار سفری می خواهم؟
در خودم هر چه فرو رفتم و ماندم کافی است
رو به بیرون زدن از خویش، دری می خواهم
بعد عمری که قفس واشد و آزاد شدم
تازه برگشتم و دیدم که پری می خواهم
سر به راهم تو مرا سر به هوا می خواهی
پس نه راهی، نه هوایی، نه سری می خواهم
چشم در شوق تو بیدارتری می طلبم
دلِ در دام تو افتاده تری می خواهم
در زمین ریشه گرفتم که سرافراز شوم
بی تو خشکیدم و لطف تبری می خواهم
#مهدی_فرجی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پریدی از من و رفتی به آشیانه ی کی ؟
بگو کجایی و نوک میزنی به دانه ی کی ؟
هوای گریه که تنگ غروب زد به سرت
پناه می بری از غصه ها به شانه ی کی ؟
شبی که غمزده باشی تو را بخنداند
ادای مسخره و رقص ناشیانه ی کی ؟
اگر شبی هوس یک هوای تازه کنی
فرار کنی از خانه با بهانه ی کی ؟
تو مست میشوی از بوی بوسه ی چه کسی ؟
تو دلخوشی به غزل های عاشقانه ی کی ؟
اگر کمی نگرانم فقط به خاطرِ این
که نیمه شب نرساند تو را به خانه یکی ... !
✍#مهدی_فرجی
🎙#ساراساور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بگو کجایی و نوک میزنی به دانه ی کی ؟
هوای گریه که تنگ غروب زد به سرت
پناه می بری از غصه ها به شانه ی کی ؟
شبی که غمزده باشی تو را بخنداند
ادای مسخره و رقص ناشیانه ی کی ؟
اگر شبی هوس یک هوای تازه کنی
فرار کنی از خانه با بهانه ی کی ؟
تو مست میشوی از بوی بوسه ی چه کسی ؟
تو دلخوشی به غزل های عاشقانه ی کی ؟
اگر کمی نگرانم فقط به خاطرِ این
که نیمه شب نرساند تو را به خانه یکی ... !
✍#مهدی_فرجی
🎙#ساراساور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نمی گیرد کسی مثل نفس در سینه جایت را
چه باشی چه نباشی دم به دم دارم هوایت را
بجای شعر موسیقی ست کار هر شب و روزم
در آوردم از آنوقتی که نت های صدایت را
که چون آوای حزن آلود یک ساز است،انگاری
خدا روز ازل با نی عوض کرده ست نایت را
شراب سیب بر لب می گذارم پیک پیک انگار
به هنگامی که می بوسم پیاپی گونه هایت را
تمام شهر پا در کفش من کردند از وقتی
که می بینند دایم در کنارم جای پایت را
نمی گویم پس از این از تو چیزی چون رقیبم شد
برای هرکسی تعریف کردم ماجرایت را..
#مهدی_فرجی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چه باشی چه نباشی دم به دم دارم هوایت را
بجای شعر موسیقی ست کار هر شب و روزم
در آوردم از آنوقتی که نت های صدایت را
که چون آوای حزن آلود یک ساز است،انگاری
خدا روز ازل با نی عوض کرده ست نایت را
شراب سیب بر لب می گذارم پیک پیک انگار
به هنگامی که می بوسم پیاپی گونه هایت را
تمام شهر پا در کفش من کردند از وقتی
که می بینند دایم در کنارم جای پایت را
نمی گویم پس از این از تو چیزی چون رقیبم شد
برای هرکسی تعریف کردم ماجرایت را..
#مهدی_فرجی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀