فکر می کردم
در غیاب #تـــو
خیالت در کنار یادگاری هایت
آرامم می کند
از #تـــو چه پنهان
هر چی بیشتر با تو حرف می زنم
#دلتـــنگ_تر _میشوم...
#محمـد_بشیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در غیاب #تـــو
خیالت در کنار یادگاری هایت
آرامم می کند
از #تـــو چه پنهان
هر چی بیشتر با تو حرف می زنم
#دلتـــنگ_تر _میشوم...
#محمـد_بشیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نمی دانم
شاید ،
یک روز
صبح زود
یا هنگام غروب
شایدم
یک شبی زیر نور ماه
#تـــو مرا
#غافلگیر_کردی_ماهـــ من...
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شاید ،
یک روز
صبح زود
یا هنگام غروب
شایدم
یک شبی زیر نور ماه
#تـــو مرا
#غافلگیر_کردی_ماهـــ من...
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
میان چشم هایت خیره شدم و
شعرهای عاشقانه خوانده ام و
#دوســـتت_دارم_هایم_را
یک در میان
روانه ی قلبت کرده ام
دلتنگی هایم را هم،
برایت ردیف کرده ام
میز را جمع کردم ،
حرف هایم را هم از روی زمین
و یک روز خیالی دیگر را
کنار #تـــو سر کرده ام....
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شعرهای عاشقانه خوانده ام و
#دوســـتت_دارم_هایم_را
یک در میان
روانه ی قلبت کرده ام
دلتنگی هایم را هم،
برایت ردیف کرده ام
میز را جمع کردم ،
حرف هایم را هم از روی زمین
و یک روز خیالی دیگر را
کنار #تـــو سر کرده ام....
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#تـــو_راز_پنهان_منو
#عشق_ناب_من_بودی
#تـــو نه ستاره ،نه ماه
تو #جان من بودی
#تـــو_در_بینهایت_یک_عشق♡
در ابتدای مسیر
#تـــو_تولد_دوباره ی_من
جهانِ تازه ی من بودی
#زمان_مرا_به_بیابان و
خانه ی مجنون کشاند
#تـــو_کاش_می_دانستی
نفس برای زنده ماندنم بودی
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#عشق_ناب_من_بودی
#تـــو نه ستاره ،نه ماه
تو #جان من بودی
#تـــو_در_بینهایت_یک_عشق♡
در ابتدای مسیر
#تـــو_تولد_دوباره ی_من
جهانِ تازه ی من بودی
#زمان_مرا_به_بیابان و
خانه ی مجنون کشاند
#تـــو_کاش_می_دانستی
نفس برای زنده ماندنم بودی
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آنقدر نیامده ای که دیگر ،
#خـــیالت هم
سراغی از من نمیگیرد
آنقدر نیامده ای که دیگر
کسی را در خیابان
با #تـــو اشتباه نمی گیرم
آنقدر نیامده ای
که مدت هاست دست های
خالی ام را احساس کرده ام...
#محمـد_بشیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#خـــیالت هم
سراغی از من نمیگیرد
آنقدر نیامده ای که دیگر
کسی را در خیابان
با #تـــو اشتباه نمی گیرم
آنقدر نیامده ای
که مدت هاست دست های
خالی ام را احساس کرده ام...
#محمـد_بشیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
درد یک
#عاشق را
#مــعشوق می فهمد فقط
#گریـــه_ی
جامانده را
#درمانـــده می فهمد فقط
جای جای
#قصـــه را
دنبال #تـ♡ــو گشتم ولی
#حـــس
دیدار #تـــو
را گمگشته می فهمد فقط
#محمـد_بشیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#عاشق را
#مــعشوق می فهمد فقط
#گریـــه_ی
جامانده را
#درمانـــده می فهمد فقط
جای جای
#قصـــه را
دنبال #تـ♡ــو گشتم ولی
#حـــس
دیدار #تـــو
را گمگشته می فهمد فقط
#محمـد_بشیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
روزهای قشنگی است
با #تــُ شعر می نویسم ،
با #تــُ قصه می بافم و ،
به رویا می روم ،
با #تــُ می خوابم و
بیدار می شوم
با #تــُ به کافه می روم و
عصرهایم را سپری می کنم
با #تــُ فصل ها را ورق می زنم
پاییز را عشق می کنم و
با گرمای آغوشت
سردی زمستان را فراموش
با #تــُ بهار را آغاز می کنم و
تابستان را به سفر میروم
با #تــُ ابری و می شوم و
#زیر_باران_را_کنار #تــُ_قدم_می_زنم
#با_تـــو _قهر_می_کنم_و ،
آشتی می کنم ،
با #تــُ می خندم و
گریه می کنم
#از_تــُ #چه_پنهان_عشق_جانم
من ،
بدون تو هم ؛ با #تـــو زندگی می کنم..
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با #تــُ شعر می نویسم ،
با #تــُ قصه می بافم و ،
به رویا می روم ،
با #تــُ می خوابم و
بیدار می شوم
با #تــُ به کافه می روم و
عصرهایم را سپری می کنم
با #تــُ فصل ها را ورق می زنم
پاییز را عشق می کنم و
با گرمای آغوشت
سردی زمستان را فراموش
با #تــُ بهار را آغاز می کنم و
تابستان را به سفر میروم
با #تــُ ابری و می شوم و
#زیر_باران_را_کنار #تــُ_قدم_می_زنم
#با_تـــو _قهر_می_کنم_و ،
آشتی می کنم ،
با #تــُ می خندم و
گریه می کنم
#از_تــُ #چه_پنهان_عشق_جانم
من ،
بدون تو هم ؛ با #تـــو زندگی می کنم..
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تمام عصرهای من
به بهانه ی
ته مانده ی فنجان سپری می شود
آنجا که یکی بگوید
ِآنجا را می بینی ؟
آن انتها،
شبیه گیره ی سر نیست... ،؟
به گمانم
او موهایش را
برای #تـــو ارایش کرده است...
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به بهانه ی
ته مانده ی فنجان سپری می شود
آنجا که یکی بگوید
ِآنجا را می بینی ؟
آن انتها،
شبیه گیره ی سر نیست... ،؟
به گمانم
او موهایش را
برای #تـــو ارایش کرده است...
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نشسته ام ،
به در
به قاب عکس
به پنجره
به آسمان
نگاه می کنم
به آن افق ، که وعده داده بودی
به رویا ،
به آن خیال متصل به #تـــو ...،
راستی بگو حوالی افق کجاست...
#محمـد_بشیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به در
به قاب عکس
به پنجره
به آسمان
نگاه می کنم
به آن افق ، که وعده داده بودی
به رویا ،
به آن خیال متصل به #تـــو ...،
راستی بگو حوالی افق کجاست...
#محمـد_بشیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀