💖کافه شعر💖
2.51K subscribers
4.36K photos
2.9K videos
12 files
1.01K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
سرانگشتانت شکوفه می دهند
تا من ببویمشان
و دست هایت به لب هایم آب
تا زنده بمانم
چون مادری به کودک خویش.
آه انگشتانت
آنها حتی قلب مرا شخم زده اند
و اکنون قلبی سوخته ام
آنگاه که تو
حجم خالی آغوشم را پر می کنی
قلبی سوخته
در کوزه آبی که تو می نوشانی ام.

#پابلو_نرودا


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
مرا گفتی بدر پرده دریدم
مرا گفتی قدح بشکن شکستم

مرا گفتی ببر از جمله یاران
بکندم از همه دل در تو بستم

مرا دل خسته کردی جرمم این بود
که از مژگان خیالت را بجستم

#مولانا


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
Jadogare Gisoo
Benyamin
🎤 بنیامین

🎼 جادوگر گیسو

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صنما به چشم مستت دل و جان غلام دستت
به می خوشی که هستت ببر اختیار مستان

صنما تو روز مایی غم و غصه سوز مایی
ز تو است ای معلا همه کار و بار مستان

#مولانا


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
اشک منی، بدون هياهو نمی‌روی
از چشم در می‌آيی و از رو نمی‌روی

چشم منی كه از حدقه درمی‌آيی و
هر روز زير منّت ابرو نمی‌روی

روی منی به عشق خودت ماه می‌شوی
با چشمک ستاره به هر سو نمی‌روی

مرگ منی به خواهش شوک رد نمی‌شوی
درد منی به دعوت دارو نمی‌روی

زر هستی و چه حيف كه در كف نمانده‌ای
زوری ولی دريغ به بازو نمی‌روی

ای اشک و چشم و روی و زر و زور و مرگ و درد
او هر چه بود رفت... تو با او نمی‌روی؟

#غلامرضا_طریقی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
.
من : دهکده ها نبض حقایق هستند

او : مردم ده با تو موافق هستند

ناگاه صدای خیس رعدی پیچید :

باران که بیاید همه عاشق هستند...

#ایرج_زبردست


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
چه عجب اگر نسوزد دلِ کس به آهِ سردم؟
نرسیده ام به دردی که کسی رسد به دردم

به نظر از آن عزیزم، به بها از آن گرانم
که به هیچ دل چو گوهر ننشسته است گردم

من و بی حجاب گشتن؟ چه خیالِ باطل است این؟
که اگر به دل در آیی تو، به گِردِ دل نگردم


گُلی از لباسِ رنگین نشکفت بر عذارم
جگری است پاره پاره چو هدف ز سرخ و زردم

نه چنان ربود فکرم ز میان اهلِ عالم
که توان رسید صائب، به خیالِ دور گردم

#صائب


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
از پیِ طاق و طُرُم خواری کشند
بر امیدِ عزّ در خــواری خوشـــند

بر امیــــــدِ عـــــزّ ده روزهٔ خَـــدوک
گردنِ خود کرده اند از غم چو دوک

#مثنوی #مولانا


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
عبرتْ انجمن جایی‌ است مأمنی که من دارم
غیر من کجا دارد مسکنی که من دارم؟

در بهار آگاهی ناز خودفروشی نیست
رنگ و بو فراموش است ‌گلشنی‌ که من دارم

موج گوهرم عمری است آرمیده می‌تازد
رنج پا نمی‌خواهد رفتنی‌ که من دارم

منّت کفن ننگ است بر شهید استغنا
غیرت شرر دارد مردنی که من دارم

خامُشی ز هیچ آهنگ زیر و بم نمی‌چیند
نا شنیده، تحسینی‌ است‌ گفتنی‌ که من دارم

وضع مشرب مجنون فاش‌تر ز رسوایی است
در بغل نمی‌گنجد دامنی‌ که من دارم

دار و ریسمان اینجا تا به حشر در کار است
شمع بزم منصوری‌ است‌ گردنی‌ که من دارم

آه، درد نومیدی بر که بایدم خواندن؟
داشت هر که را دیدم شیونی‌ که من دارم

پیش ناوکِ تقدیر جُستم از فلک تدبیر
گفت: « دیده‌ای آخر جوشنی که من دارم؟»

چرب و نرمی حرفم حیله‌کار افسون نیست
خشک می‌دود بر آب روغنی ‌که من دارم

غور معنی‌ام دشوار، فهم مطلبم مشکل
بیدل، از زبان اوست این «منی‌» که من دارم

#بیدل


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
به سد جان گرامی آن لبِ دلجوست ارزنده
عجب لعلیست پر قیمت به صاحب باد ارزانی

بر آنم تا برآید جان و از غم وارهانم دل
ولی بی تیغ جانان بر نمی آید به آسانی


ُ#وحشی_بافقی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
با لبت بازی نکن
رقصش خزان سازد مرا

دیده برلب چون نهم
خوابم گران سازد مرا

رقص گیسویت کنار لب
مرا دیوانه کرد

رقص لب با رقص گیسو
لب گزان سازد مرا


#مولانا


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
#رضی‌الدین_آرتیمانی

شورش دوشین ما از می و ساغر نبود
هیچ هوائی بجز وصل تو در سر نبود

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
Ghalb
Hamid Hiraad
🎼 حمـید هیراد🎤🎵🎧

قلب❤️❤️❤️

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
غلط بوده قیاس خنده اش با پسته ی خندان
و یا تشبیه موهایش به شب های بلوچستان

غلط کردم بدون درک از مستی غزل گفتم
و خیلی سرسری گفتم لبش انگور کردستان

چنان لب سوز و لب دوز و چنان خوش طعم و
خوش رنگ است
لبانش طعنه ها می زد به چایی های لاهیجان !

و فهمیدم که آن "اخم" و "لب" و "موی" ِفرَش
یعنی
""الف ها"لام" ها و"میم" های اول " قرآن "!

گلم با چادرش در" جمعه ای" سمت "مصلا" رفت
"غزل" گو شد از آن موقع "خطیب جمعه ی تهران"

صدای تق تق کفشش به جانم لرزه ای افکند
که در کرمان صدای نعره ی آغا محمد خان ...

چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند
مجنون*
و بی زر هرکه عاشق شد گرفته درد بی درمان

#احمد_جم


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
در بوستان هستی، گل هست و خار هم هست
فریاد بوم اگر هست، بانگ هَزار هم هست

گر می‌دهی سر از کف، در راه زندگی دِه
جان‌دادنی‌ست شیرین، با افتخار هم هست

از کینه‌ی رقیبان، رنجی به خود مده راه
آنجا که زهر غم هست، تریاق یار هم هست


#پناهی_سمنانی


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
نه ز احوال دل بی‌خبرانت، خبری است
نه به سر وقت جگر سوختگانت، گذری است

گفته‌ای، باد صبا با تو بگوید، خبرم
این خبر پیش کسی گو، که شبش را سحری است

بر سرم آنچه ز تنها و فراقت، شبها
می‌رود با تو نگویم، که در آن دردِسری است

نظرِ من همه با توست، اگر گه گاهی
نکنم دیده به سوی تو، درآنم نظری است

ای دل از منزل هستی، قدمی بیرون نه
به هوای سرِ کویش، که مبارک سفری است...

#سلمان_ساوجی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
آن سروناز بین که چه خوش راست قامتست
چون بگذرد به باغ ز قدّش قیامتست

هرکس که صبحدم نظری کرد بر قدش
تحقیق شد که عاقبتش بر سلامتست

چون بگذری به ناز به بستان سرای دل
سرو از میان جان به چمن در قیامتست


#جهان_ملک_خاتون


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
كیست این پنهان ،مرا در جان و تن
كز زبان من، همى گوید سخن

این كه گوید از لب من راز، كیست؟
بنگرید این صاحب آواز ،كیست؟

در من اینسان ،خودنمایى می كند
ادعاى آشنایى می كند

كیست این گویا و شنوا، در تنم؟
باورم یارب نیاید، كاین منم

متصل تر با همه دورى، به من
از نگه با چشم و، از لب با سخن

خوش پریشان، با مَنَش گفتارهاست
در پریشان گوییَش، اَسرارهاست

گوید او چون شاهدى صاحب جمال
حُسن خود بیند به سر حدِّ كمال...

#عمان_سامانی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀