💖کافه شعر💖
2.52K subscribers
4.37K photos
2.91K videos
12 files
1.02K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
آن چه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم

اگر از خمر بهشت است وگر باده مست

حضرت حافظ🌹


@Kafee_sheerr💖💖
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌
مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست
که به پیمانه کشی شهره شدم روز الست


من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق
چارتکبیر زدم یک سره بر هر چه که هست

می بده تا دهمت آگهی از سر قضا
که به روی که شدم عاشق و از بوی که مست

کمر کوه کم است از کمر مور این جا
ناامید از در رحمت مشو ای باده پرست

به جز آن نرگس مستانه که چشمش مرساد
زیر این طارم فیروزه کسی خوش ننشست

جان فدای دهنش باد که در باغ نظر
چمن آرای جهان خوشتر از این غنچه نبست

حافظ از دولت عشق تو سلیمانی شد
یعنی از وصل تواش نیست به جز باده به دست

حضرت حافظ🌹


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌
Audio
اجرا : Zahra E


مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست

که به پیمانه کشی شهره شدم
روزالست ...♥️

حضرت حافظ
🌹

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌
باد آمد و بوی عنبر آورد
بادام شکوفه بر سر آورد

شاخ گل از اضطراب بلبل
با آن همه خار سر درآورد

تا پای مبارکش ببوسم
قاصد که پیام دلبر آورد

ما نامه بدو سپرده بودیم
او نافه مشک اذفر آورد

هرگز نشنیده‌ام که بادی
بوی گلی از تو خوشتر آورد

کس مثل تو خوبروی فرزند
نشنید که هیچ مادر آورد

بیچاره کسی که در فراقت
روزی به نماز دیگر آورد

سعدی دل روشنت صدف وار
هر قطره که خورد گوهر آورد

شیرینی دختران طبعت
شور از متمیزان برآورد

شاید که کند به زنده در گور
در عهد تو هر که دختر آورد

حضرت سعدی🌹



‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
Trak
اجرا : Zahra E

باد آمد و بوی عنبر آورد
بادام شکوفه بر سر آورد


شاخ گل از اضطراب بلبل
با آن همه خار سر درآورد ...❤️🌱

حضرت سعدى

نوازندگان :
#پرویزياحقی ویلون
#منصورصارمی سنتور
#جهانگیرملک تمبک🌹

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌
می خواه و گل افشان کن از دهر چه می‌جویی
این گفت سحرگه گل بلبل تو چه می‌گویی

مسند به گلستان بر تا شاهد و ساقی را
لب گیری و رخ بوسی می نوشی و گل بویی

شمشاد خرامان کن و آهنگ گلستان کن
تا سرو بیاموزد از قد تو دلجویی

تا غنچه خندانت دولت به که خواهد داد
ای شاخ گل رعنا از بهر که می‌رویی

امروز که بازارت پرجوش خریدار است
دریاب و بنه گنجی از مایه نیکویی

چون شمع نکورویی در رهگذر باد است
طرف هنری بربند از شمع نکورویی

آن طره که هر جعدش صد نافه چین ارزد
خوش بودی اگر بودی بوییش ز خوش خویی

هر مرغ به دستانی در گلشن شاه آمد
بلبل به نواسازی حافظ به غزل گویی
 
حضرت حافظ🌹


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌
Trak
اجرا : Zahra E

می خواه و گل افشان کن از دهر چه می‌جویی

این گفت سحرگه گل بلبل تو چه می‌گویی ...❤️🌱

حضرت حافظ


اساتيد :
#همایون_خرم ویلون
#مجید_نجاحی سنتور
#منصور_نریمان عود🌹


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀


‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌
دستی که بر صحیفه ، رقم زد ، نشان من
آمیخت داستان تو ، با داستان من

باد بهار کز سر زلف تو می وزید
با گل نوشت ، نام تو را بر خزان من

ای آفتاب من ! که به لطف تو ، بی نیاز
از ماه و از ستاره شده آسمان من ،

بگشای سینه تا بدمد چون دو قرص ماه
با هم امید تازه و بخت جوان من

من ماهی ام تو آب ، تو خاکی و من گیاه
یعنی همه به جان تو بسته است ، جان من

کاری بکن که عمر فراقت به سر رسد
تا سر نیامده است در این غم ، زمان من

یارای بی تو زیستنم نیست ، بیش از این ،
تاب غم تو بیشتر است ، از توان من

آه ای نسیم آمده از جلگه های شعر !
ای باعث شکفتگی واژگان من !

هنگامه می کند سخنم در حدیث عشق
وا کرده تا کلید تو ، قفل زبان من

#حسین_منزوی🌹


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
ته که ناخوانده‌ای علم سماوات
ته که نابرده‌ای ره در خرابات

ته که سود و زیان خود ندانی
بیاران کی رسی هیهات هیهات

«#باباطاهر»


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
حضرت یار! اجازه ست دچارت بشوم؟
دوست دارم همه ی دار و ندارت بشوم

آمدم گرد غم از صورت ماهت ببرم
سحرِ روشنِ بعد از شب تارت بشوم

بعد تنهاییِ یک عمر زمستانِ سیاه
رویش عشق شوم،فصل بهارت بشوم

حضرت جاذبه! مجذوب حیائت شده ام
تو چه کردی که چنین محو وقارت بشوم؟

وارث دلبری از لیلی و شیرین شده ای
به فدای خودت و ایل و تبارت بشوم

صید دل می کنی و کار خودت را بلدی
زن عاشق کش صیاد، شکارت بشوم؟

بغلم کشور امنی ست بیا فتحش کن
سفت و محکم بغلم کن که حصارت بشوم

از نگاه تو غزل، عشق، حیا می بارد
ای به قربان تو و مهره ی مارت بشوم

آس دل دارم و دستم پر حکم عشق است
وقت آن است که پیروزِ قمارت بشوم

آسمان دلت انگار که ابری شده است
روشنای دل من! ماه مدارت بشوم؟

کاش یک روز بیاید که تو بی تاب شوی
هوس من کنی و میل و ویارت بشوم

شانه ی امن پس از گریه ی تلخت باشم
صبر و آرامش و سامان و قرارت بشوم

وقت خوابیدن تو شعر بخوانم با عشق
صحنه ی آخر چشمان خمارت بشوم

دلِ من پیشکشِ نازِ نگاهت ملکه!
می شود شاهِ دلت باشم و یارت بشوم؟‌

#حمیدرضا_گلشن


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
توبه کردم ز شور و بی‌خویشتنی
عشقت بشنید از من به این ممتحنی

از هیزم توبهٔ من آتش بفروخت
می‌سوخت مرا که توبه دیگر نکنی

#مولانا


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
به خود گفتم که او در سینه قلبی مهربان دارد
ندانستم که در این بیشه ببری آشیان دارد

مرا با یک نگاه افکند و در صحرا رهایم کرد
نمی‌داند هنوز این صید درخون‌خفته جان دارد

چه بایدکرد با چشمی که خون‌ریز است مژگانش
هزاران تیر زهرآلود در قوس کمان دارد

غمی دارد به قلبم می‌نشیند برتر از شادی
درِ دل را ببند ای عشق! امشب میهمان دارد

مپرس از من چرا از خویش در آیینه می‌ترسم
که تنها پاسخم آه است و این هم داستان دارد


#هادی_محمدحسنی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
در چشم منی و گرنه بینا کیمی
در مغز منی و گرنه شیدا کیمی

آنجا که نمی‌دانم آنجای کجاست
گر عشق تو نیستی من آنجا کیمی

#مولانا


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
چل سال بیش رفت که من لاف می‌زنم
کز چاکران پیر مغان کمترین منم

هرگز به یمن عاطفت پیر می فروش
ساغر تهی نشد ز می صاف روشنم

از جاه عشق و دولت رندان پاکباز
پیوسته صدر مصطبه‌ها بود مسکنم

در شان من به دردکشی ظن بد مبر
کآلوده گشت جامه ولی پاکدامنم

شهباز دست پادشهم این چه حالت است
کز یاد برده‌اند هوای نشیمنم

حیف است بلبلی چو من اکنون در این قفس
با این لسان عذب که خامش چو سوسنم

آب و هوای فارس عجب سفله پرور است
کو همرهی که خیمه از این خاک برکنم

حافظ به زیر خرقه قدح تا به کی کشی
در بزم خواجه پرده ز کارت برافکنم

تورانشه خجسته که در من یزید فضل
شد منت مواهب او طوق گردنم

#حافظ


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
بشنو اگرت تاب شنیدن باشد
پیوستن او ز خود بریدن باشد

خاموش کن آنجا که جهان نظر است
چون گفتن ایشان همه دیدن باشد

#مولانا


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
ماندم چرا فریاد دریا بیصدا مانده ست
رفتی و تصویر تو روی آب جا مانده ست

بال و پر پرواز کردن داشتی انگار
در جاده مشتی پر به جای ردّ پا مانده ست
  
بعد از تو هر شب شانه های خانه می لرزد
انگار بیدی در هجوم بادها مانده ست

گاهی صدای خنده ات را می شود حس کرد
رفتی ولی بی شک دلت در خانه جا مانده ست

بی تو حنا بندان دامادیم بی رنگ است
لطفی کن و برگرد دستم در حنا مانده ست  
 
#امیرحسین_آکار


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
Audio
#ترکی🎼🎼


نگه را خانه‌ ی چَشم است
زنجیر گرفتاری

نمی‌باشد برون پرواز ما
از حلقه ی دامَت...

#وحشی_بافقی

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مرز در عقل و جنون باریک است
کفر و ایمان چه به هم نزدیک است

عشق هم در دل ما سردرگم
مثل ویرانی و بهت مردم...!

#افشین_یداللهی

#زادروز_افشین_یداللهی_گرامی_باد

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
گفتم صنما دلم ترا جویانست
گفتا که لبم درد ترا درمانست

گفتم که همیشه از منت هجرانست
گفتا که پری ز آدمی پنهانست

#عنصری


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀